پرش به محتوا

غدیر در افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۱۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۳
جز
خط ۸۱۶: خط ۸۱۶:
چنانكه اين معنى در خود خطبه نيز تصريح شده است كه مى‏ فرمايد: «اى مردم! بدانيد كه خداوند على بن ابى‏ طالب را ولى و صاحب اختيار شما معين فرموده و او را امام و پيشواى واجب الاطاعة قرار داده است. فرمانش را بر همه مهاجران و انصار و پيروان ايمانى ايشان و بر هر بيابانى و شهرى و بر هر عجم و عربى و هر بنده و آزادى و بر هر صغير و كبيرى و بر هر سياه و سفيدى و بر هر خدا شناس موحدى، واجب نموده و اوامر او را مطاع و بر همه كس نافذ و لازم الاجراء مقرر كرده است. هر كس با على به
چنانكه اين معنى در خود خطبه نيز تصريح شده است كه مى‏ فرمايد: «اى مردم! بدانيد كه خداوند على بن ابى‏ طالب را ولى و صاحب اختيار شما معين فرموده و او را امام و پيشواى واجب الاطاعة قرار داده است. فرمانش را بر همه مهاجران و انصار و پيروان ايمانى ايشان و بر هر بيابانى و شهرى و بر هر عجم و عربى و هر بنده و آزادى و بر هر صغير و كبيرى و بر هر سياه و سفيدى و بر هر خدا شناس موحدى، واجب نموده و اوامر او را مطاع و بر همه كس نافذ و لازم الاجراء مقرر كرده است. هر كس با على به


مخالفت برخيزد ملعون است، و هر كس از او پيروى نمايد مشمول عنايت و رحمت حق خواهد بود».
مخالفت برخيزد ملعون است، و هر كس از او پيروى نمايد مشمول عنايت و رحمت حق خواهد بود».
 
== غدير آب پاكى بر خيال باطل طمع كاران در خلافت<ref>محمد هادى قربانى</ref> ==
احساس اينكه چگونه غدير باعث نااميدى طمع كاران در خلافت شد و آب پاكى بر خيال باطل آنان ريخت، از اينجا بوجود مى‏ آيد كه درک كنيم غدير واقعه ‏اى بود كه حتما بايد اتفاق مى‏ افتاد و اگر اتفاق نمى‏ افتاد دوست از دشمن و منافق از مؤمن شناخته نمى‏ شد.
 
واقعه غدير باعث يأس و نااميدى كسانى شد كه مى‏ پنداشتند با شهادت نبى صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله دين
 
و شريعت او از بين مى‏ رود. كسانى كه تا آن زمان منافقانه زندگى مى ‏كردند و اميد به فردا و فرداها داشتند، كه به خيال خامشان چون پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله فرزند ذكورى نداشت بعد از او كسى نخواهد بود كه راه و اهداف او را دنبال كند، و مسلمانان را سرپرستى نمايد و بر اعمال و كردار آنان نظارت داشته باشد. زهى خيال باطل! غدير آب پاكى بود كه تمام نقشه‏ هاى آنان را خراب كرد و از بين برد.
 
از سوى ديگر بسيارى از كسانى كه در ظاهر به پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله ايمان آورده بودند خود را
 
مستحق خلافت و وصايت او مى‏ ديدند. اين افراد هم از انصار و هم از مهاجرين بودند؛ چنانكه بعدا اين واقعيت تلخ تاريخى پس از شهادت پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله در سقيفه بنى‏ ساعده از قوه به فعل مى‏ رسد.
 
ولى در روز غدير تمام تيرهاى آنان به سنگ اصابت نمود و از خلافت نااميد و مأيوس شدند. آيا كسانى كه خودشان را مستحق خلافت مى‏ ديدند اين را نمى‏ دانستند كه تعيين ولى و امام فقط از جانب خداوند تعالى مى ‏باشد، يعنى امر امامت انتصابى است نه انتخابى، و حتى شخص رسول صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله اين انتخاب را انجام نمى‏ دهد و فقط انتخاب الهى را ابلاغ مى‏ فرمايد.
 
غدير واقعه ‏اى بود كه حتما بايد اتفاق مى‏ افتاد، و اگر اتفاق نمى ‏افتاد دوست از دشمن و منافق از مؤمن شناخته نمى‏ شد. پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله به اين موضوع آگاهى كامل داشت كه مسلمانان خالص نيستند و با توجه به همين مطلب در خطبه خويش فرمود: «من از جبرئيل در خواست كردم كه از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مهم معاف بدارد، زيرا از كمى متقين و زيادى منافقين و افساد ملامت كنندگان و حيله‏ هاى مسخره كنندگانِ اسلام اطلاع دارم».
 
پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله در طول مدت تبليغش آنچه براى مسلمانان لازم بود كه آنان را وارد بهشت كند و از جهنم دور نمايد بيان نموده بود. از اصول دين مانند توحيد و عدل گرفته تا حلال و حرام يعنى فروع دين همه بيان شده بود، بجز امامت و ولايت، كه آن را هم به طور رسمى در واقعه غدير و در خطابه غدير براى مسلمانان بيان فرمود. با اعلام ولايت و وصايت بود كه رسالتش تكميل گرديد و نعمت بر مسلمانان تمام شد، زيرا نعمت ولايت بزرگترين نعمت هاى الهى است.


== منبع ==
== منبع ==
۲۵۴

ویرایش