پرش به محتوا

غدیر در مالی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
غدير اساس پيامهاى خدا؛ و على عليه‏السلام مركز دائره غدير
غدير اساس پيامهاى خدا؛ و على عليه‏السلام مركز دائره غدير


مـالـى
== مـالـى ==
نویسنده:


مولاى سيدى تورى
مولاى سيدى تورى


پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله اطاعت و ولايت على عليه‏السلام را بعد از رحلت خود بر آنان
پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله اطاعت و ولايت على عليه ‏السلام را بعد از رحلت خود بر آنان واجب كرد، و آنجا على عليه‏ السلام نقطه پرگار غدير شد.اميرالمؤمنين عليه‏السلام در كنار پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله ايستاد تا همه بدانندهيچكس جز على لياقت و حق چنين مقامى را ـ كه اطاعت مطلق از او و حق تصرف مطلق براى اوست ـ ندارد. در واقع خطبه پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله به وجود شرايط امامت در امام على عليه‏ السلام اشاره مى‏ نمايد و جامعه بشريت را به ولايت و پيروى از او فرا مى‏ خواند.بايد پذيرفت كه خداوند تعالى اكمال دين و اتمام نعمت را به زعامت و رهبرى و ولايت اميرالمؤمنين صلى‏ الله ‏عليه ‏و‏آله مقيد فرموده، به گونه ‏اى كه تحقق هر زعامت و امامتى غير از رهبرى ايشان از نظر اسلام ارزشى ندارد. غدير اساس همه پيامهايى است كه پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله از طرف خدا به مردم رسانده است و دستور صريح خداوند درباره ولايت و غدير است. مخالفت با چنين نص صريحى خروج از دين است، و به عبارت ديگر غدير دستور خدا و سقيفه ضد امر خدا و بدعت است. در روز هيجدهم ذى‏ الحجة سال دهم هجرى پيامبر صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله پس از مراسم حج مسلمانان را در غدير خم جمع نمود و به آنان اعلام كرد كه على بن ابى ‏طالب عليه‏ السلام امام آنان است، و اين گونه اطاعت و ولايت او را بعد از رحلت خود بر آنان واجب كرد.درباره اين واقعه چند نكته مهم قابل توجه است:


واجب كرد، و آنجا على عليه‏السلام نقطه پرگار غدير شد.
الف. على عليه السلام نقطه دايره غدير"


اميرالمؤمنين عليه‏السلام در كنار پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ايستاد تا همه بدانند
اين مسئله كه على عليه السلام نقطه پرگار غدير شد، يك مسئله اتفاقى و تصادفى نبود، همانگونه كه اصل اين حقيقت نيز فراتر از عالم اجسام و قبل از خلق آسمانها و زمين بوده است. پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله در اين باره مى‏ فرمايد: «من و على دو نور در پيشگاه پروردگار سبحان بوديم. سپس خدا ما را به صلب آدم منتقل كرد، و همچنان ما را از صلبى به صلب ديگر منتقل مى ‏كرد تا آنكه من از عبداللّه‏ و على از ابوطالب به دنيا آمد. سپس نور ما در حسن و حسين به يكديگر پيوست. لذا آن دو نور از نور رب العالمين هستند». رواياتى به اين مسئله گواهى مى ‏دهد كه پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله درباره على عليه ‏السلام فرموده است: «يا على، تو از من هستى و من از توام»، و نيز فرموده: «من كنت مولاه فعلى مولاه». به خاطر همين نقطه حساس در خلقت محمد و على عليهماالسلام، خداوند نسل و فرزندان هر پيامبرى را از صلب خود او قرار داده، ولى فرزندان محمد صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله را در صلب على عليه‏ السلام قرار داده است.


هيچكس جز على لياقت و حق چنين مقامى را ـ كه اطاعت
ب. هدف از قرار گرفتن اميرالمؤمنين عليه‏السلام بر فراز منبر غدير"


مطلق از او و حق تصرف مطلق براى اوست ـ ندارد. در واقع
توقف اميرالمؤمنين عليه‏السلام در كنار پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله در روز غدير اهداف بسيارى را در نظر داشته، كه از جمله آنها يادآورى برنامه يوم العشيرة و ليلة المبيت است. آن روز پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله به على عليه‏السلام فرمود: يا على، آيا راضى هستى در جاى من بخوابى؟ عرض كرد: «بلى يا رسول اللّه‏، راضى هستم كه روح من سپر روح تو و جان من فداى جان تو باشد. بلكه راضى هستم روح و جان من فداى هر كسى باشد كه به تو تعلق دارد. آيا من زندگى را جز براى خدمت تو و اجراى دستوراتت و دوستى دوستانت و يارى برگزيدگانت و جهاد با دشمنانت خواسته‏ ام؟ اگر اين نبود دوست نداشتم حتى يك ساعت در دنيا زنده بمانم». در حديث قدسى نيز مى‏ فرمايد: «اى احمد، اگر تو نبودى افلاك را خلق نمى‏ كردم، و اگر على نبود تو را خلق نمى ‏كردم، و اگر فاطمه نبود هر دوى شما را خلق نمى ‏كردم». آيا كسى مانند على عليه ‏السلام خود را فداى پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله كرده است؟ اگر على عليه‏السلام نبود چه كسى جان خود را سپر بلاى پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله قرار مى ‏داد؟!


خطبه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به وجود شرايط امامت در امام على عليه‏السلاماشاره
ج . على عليه‏ السلام هارون امت"


مى‏نمايد و جامعه بشريت را به ولايت و پيروى از او فرا
واقعه غدير تأكيد دارد كه على بن ابى ‏طالب عليه ‏السلام موقعيت و منزلت هارون را در هر مناسبتى دارد، و اين معنى از فرمايش پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏آله در غدير استفاده مى‏ شود كه فرمود: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله». در واقع خطبه پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله در اينجا به وجود شرايط امامت در امام على عليه‏ السلام براى حاضرين و غايبين اشاره مى ‏نمايد و پيرو آن مخالفين را مورد لعنت قرار داده و به دشمنى و برائت از آنان امر مى‏ نمايد؛ و جامعه بشريت را به ولايت و پيروى از او فرامى‏ خواند.سپس به همه مردم اعلام مى‏ كند كه اطاعت مطلق حق على عليه‏ السلام است. شاهد اين مطلب آن است كه ابتدا از مردم درباره ولايت خود اقرار مى ‏گيرد كه آيا نسبت به مؤمنين از خودشان سزاوارتر نيستم؟ و آنگاه كه شهادت مى‏ دهند همان حق تصرفى كه خود دارد براى على عليه‏السلام نيز واجب مى‏ كند. از اين مسئله استفاده مى ‏كنيم كه خداوند تعالى اكمال دين و اتمام نعمت را به زعامت و رهبرى و ولايت اميرالمؤمنين صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله مقيد فرموده، به گونه‏اى كه تحقق هر زعامت و امامتى غير از رهبرى ايشان از نظر اسلام ارزشى ندارد.


مى‏خواند.
د. غدير دستور خداست، و سقيفه بدعت"


بايد پذيرفت كه خداوند تعالى اكمال دين و اتمام نعمت را به
خداوند تعالى در روز غدير توسط جبرئيل امين به پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله وحى فرستاد: «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم ‏تفعل فما بلغت رسالته و اللّه‏ يعصمك من الناس». در اين خطاب خداوند پيامبرش را تهديد كرده كه اگر مسئله مهم ولايت را به مردمى كه بيش از صد و بيست هزار نفر بودند، نرساند وظيفه رسالت خويش را انجام نداده و گويا در طول دوران بعثت خويش هيچ پيامى را به مردم نرسانده است. از اين آيه استفاده مى‏شود كه غدير اساس همه پيامهايى است كه پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله از طرف خدا به مردم رسانده است، و به همين جهت كمال و تمام دين با غدير و ولايت قرار داده شده است. بنابراين آيه تبليغ و آيه اكمال دستور صريح خداوند درباره ولايت و غدير است. پس چگونه با چنين نص صريحى مخالفت مى‏ كنند، در حالى كه پيامبر صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله در متن خطبه تصريح فرموده كه مخالف آن دشمن است، و هر كس دشمن پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله باشد دشمن خداست، و هر كس با خدا دشمنى كند از دين خارج است؟!
 
زعامت و رهبرى و ولايت اميرالمؤمنين صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مقيد فرموده، به
 
گونه‏اى كه تحقق هر زعامت و امامتى غير از رهبرى ايشان از
 
نظر اسلام ارزشى ندارد.
 
غدير اساس همه پيامهايى است كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از طرف خدا به
 
مردم رسانده است و دستور صريح خداوند درباره ولايت و غدير
 
است. مخالفت با چنين نص صريحى خروج از دين است، و به
 
عبارت ديگر غدير دستور خدا و سقيفه ضد امر خدا و بدعت
 
است.
 
در روز هيجدهم ذى‏الحجة سال دهم هجرى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله پس از مراسم حج
 
مسلمانان را در غدير خم جمع نمود و به آنان اعلام كرد كه على بن ابى‏طالب عليه‏السلام امام
 
آنان است، و اين گونه اطاعت و ولايت او را بعد از رحلت خود بر آنان واجب كرد.
 
درباره اين واقعه چند نكته مهم قابل توجه است:
 
الف. على عليه‏السلام نقطه دايره غدير
 
اين مسئله كه على عليه‏السلام نقطه پرگار غدير شد، يك مسئله اتفاقى و تصادفى نبود،
 
همانگونه كه اصل اين حقيقت نيز فراتر از عالم اجسام و قبل از خلق آسمانها و زمين
 
بوده است. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در اين باره مى‏فرمايد: «من و على دو نور در پيشگاه پروردگار
 
سبحان بوديم. سپس خدا ما را به صلب آدم منتقل كرد، و همچنان ما را از صلبى به
 
صلب ديگر منتقل مى‏كرد تا آنكه من از عبداللّه‏ و على از ابوطالب به دنيا آمد. سپس نور
 
ما در حسن و حسين به يكديگر پيوست. لذا آن دو نور از نور رب العالمين هستند».
 
 
رواياتى به اين مسئله گواهى مى‏دهد كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله درباره على عليه‏السلام فرموده است:
 
«يا على، تو از من هستى و من از توام»، و نيز فرموده: «من كنت مولاه فعلى مولاه».
 
به خاطر همين نقطه حساس در خلقت محمد و على عليهماالسلام، خداوند نسل و فرزندان هر
 
پيامبرى را از صلب خود او قرار داده، ولى فرزندان محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را در صلب على عليه‏السلام قرار
 
داده است.
 
ب. هدف از قرار گرفتن اميرالمؤمنين عليه‏السلام بر فراز منبر غدير
 
توقف اميرالمؤمنين عليه‏السلام در كنار پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در روز غدير اهداف بسيارى را در نظر
 
داشته، كه از جمله آنها يادآورى برنامه يوم العشيرة و ليلة المبيت است. آن روز پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله
 
به على عليه‏السلام فرمود: يا على، آيا راضى هستى در جاى من بخوابى؟ عرض كرد: «بلى
 
يا رسول اللّه‏، راضى هستم كه روح من سپر روح تو و جان من فداى جان تو باشد. بلكه
 
راضى هستم روح و جان من فداى هر كسى باشد كه به تو تعلق دارد. آيا من زندگى را
 
جز براى خدمت تو و اجراى دستوراتت و دوستى دوستانت و يارى برگزيدگانت و
 
جهاد با دشمنانت خواسته‏ام؟ اگر اين نبود دوست نداشتم حتى يك ساعت در دنيا زنده
 
بمانم».
 
در حديث قدسى نيز مى‏فرمايد: «اى احمد، اگر تو نبودى افلاك را خلق نمى‏كردم، و
 
اگر على نبود تو را خلق نمى‏كردم، و اگر فاطمه نبود هر دوى شما را خلق نمى‏كردم». آيا
 
كسى مانند على عليه‏السلام خود را فداى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كرده است؟ اگر على عليه‏السلام نبود چه كسى جان
 
خود را سپر بلاى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قرار مى‏داد؟!
 
ج . على عليه‏السلام هارون امت
 
واقعه غدير تأكيد دارد كه على بن ابى‏طالب عليه‏السلام موقعيت و منزلت هارون را در هر
 
مناسبتى دارد، و اين معنى از فرمايش پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در غدير استفاده مى‏شود كه فرمود:
 
«اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله». در واقع خطبه
 
پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در اينجا به وجود شرايط امامت در امام على عليه‏السلام براى حاضرين و غايبين
 
اشاره مى‏نمايد و پيرو آن مخالفين را مورد لعنت قرار داده و به دشمنى و برائت از آنان
 
امر مى‏نمايد؛ و جامعه بشريت را به ولايت و پيروى از او فرامى‏خواند.
 
 
سپس به همه مردم اعلام مى‏كند كه اطاعت مطلق حق على عليه‏السلام است. شاهد اين مطلب
 
آن است كه ابتدا از مردم درباره ولايت خود اقرار مى‏گيرد كه آيا نسبت به مؤمنين از
 
خودشان سزاوارتر نيستم؟ و آنگاه كه شهادت مى‏دهند همان حق تصرفى كه خود دارد
 
براى على عليه‏السلام نيز واجب مى‏كند.
 
از اين مسئله استفاده مى‏كنيم كه خداوند تعالى اكمال دين و اتمام نعمت را به زعامت
 
و رهبرى و ولايت اميرالمؤمنين صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مقيد فرموده، به گونه‏اى كه تحقق هر زعامت و امامتى
 
غير از رهبرى ايشان از نظر اسلام ارزشى ندارد.
 
د. غدير دستور خداست، و سقيفه بدعت
 
خداوند تعالى در روز غدير توسط جبرئيل امين به پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وحى فرستاد: «يا ايها
 
الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم‏تفعل فما بلغت رسالته و اللّه‏ يعصمك من
 
الناس». در اين خطاب خداوند پيامبرش را تهديد كرده كه اگر مسئله مهم ولايت را به
 
مردمى كه بيش از صد و بيست هزار نفر بودند، نرساند وظيفه رسالت خويش را انجام
 
نداده و گويا در طول دوران بعثت خويش هيچ پيامى را به مردم نرسانده است. از اين
 
آيه استفاده مى‏شود كه غدير اساس همه پيامهايى است كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از طرف خدا به مردم
 
رسانده است، و به همين جهت كمال و تمام دين با غدير و ولايت قرار داده شده است.
 
بنابراين آيه تبليغ و آيه اكمال دستور صريح خداوند درباره ولايت و غدير است. پس
 
چگونه با چنين نص صريحى مخالفت مى‏كنند، در حالى كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در متن خطبه
 
تصريح فرموده كه مخالف آن دشمن است، و هر كس دشمن پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله باشد دشمن
 
خداست، و هر كس با خدا دشمنى كند از دين خارج است؟!


== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:مکان های مرتبط با غدیر]]
[[رده:مکان های مرتبط با غدیر]]
۵۰۷

ویرایش