۴۱۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
گرچه در این مقاله راجع به این آیه بحث نکرده و این معنی را که طبق آیه مباهله، علی علیه السلام به منزله جان پیامبر صلی الله علیه و آله است، به نقل از فخر رازی پذیرفته است، لیکن به نظر میرسد معنی صحیحی نیست، بلکه نفس در آیه مزبور به معنی «خود» میباشد (که در کتب لغت عربی میگویند، به معنی عین)<ref>در فرهنگهای عربی معانی متعددی برای نفس ذکر کردهاند، از قبیل: روح، چشم، خون، شخص انسان، تن، عین چیزی، و جز آنها (لسان العرب و غیره).</ref> و جمع آن به معنی خودها؛ مثلاً میگوییم خودش آمد یا خودشان آمدند (جاء هو نفسه یا بنفسه، و هم جاؤا انفسهم یا بانفسهم). در صورتی که جان (بدون تشدید نون)، آن طور که در فرهنگنامهها، از قبیل فرهنگ نفیسی، فرهنگ معین، و لغتنامه دهخدا ذکر شده، در فارسی به معنی: روح انسانی، روان،<ref>گاهی هم جان وروان را فرق میگذارند: رک :فرهنگ معین و لغتنامه دهخدا.</ref>عزیز، گرامی، معشوق، تن، نیرو، مرگ، حیات، خاطر، دلاوری، مردانگی، سلاح جنگ، دهان و باد، آمده است، که از همه معروف تر و متبادر به ذهن، روان، عزیز و گرامی است. و در تفسیر نفس به جان، فقط معنی روان میتواند مورد نظر باشد. | گرچه در این مقاله راجع به این آیه بحث نکرده و این معنی را که طبق آیه مباهله، علی علیه السلام به منزله جان پیامبر صلی الله علیه و آله است، به نقل از فخر رازی پذیرفته است، لیکن به نظر میرسد معنی صحیحی نیست، بلکه نفس در آیه مزبور به معنی «خود» میباشد (که در کتب لغت عربی میگویند، به معنی عین)<ref>در فرهنگهای عربی معانی متعددی برای نفس ذکر کردهاند، از قبیل: روح، چشم، خون، شخص انسان، تن، عین چیزی، و جز آنها (لسان العرب و غیره).</ref> و جمع آن به معنی خودها؛ مثلاً میگوییم خودش آمد یا خودشان آمدند (جاء هو نفسه یا بنفسه، و هم جاؤا انفسهم یا بانفسهم). در صورتی که جان (بدون تشدید نون)، آن طور که در فرهنگنامهها، از قبیل فرهنگ نفیسی، فرهنگ معین، و لغتنامه دهخدا ذکر شده، در فارسی به معنی: روح انسانی، روان،<ref>گاهی هم جان وروان را فرق میگذارند: رک :فرهنگ معین و لغتنامه دهخدا.</ref>عزیز، گرامی، معشوق، تن، نیرو، مرگ، حیات، خاطر، دلاوری، مردانگی، سلاح جنگ، دهان و باد، آمده است، که از همه معروف تر و متبادر به ذهن، روان، عزیز و گرامی است. و در تفسیر نفس به جان، فقط معنی روان میتواند مورد نظر باشد. | ||
== افضلیّت امیرالمومنین علیه السلام بر دیگران با استناد به آیه مباهله == | |||
مطلب بدین قرار است که متکلمان امامیه برای اثبات امامت و خلافت بلافصل علی علیه السلام از جمله دلایلی که بیان کردهاند، یکی هم استدلال به لزوم افضل بودن امام نسبت به سایرین است. مفاد این قاعده در طرفین کلیت دارد، به این معنی که امام باید افضل باشد، و هر کس افضل است باید امام باشد، وگرنه تقدیم مرجوح بر راجح یا مفضول بر فاضل لازم میآید، که عقلا و سمعا قابل قبول نیست.<ref>رک: کتب کلامی شیعه، مانند شرح تجرید الاعتقاد، بخش امامت، مسئله سوم، ص ۳۶۶؛ شرح باب حادی عشر، بخش امامت، مبحث چهارم، ص ۴۴.</ref> و این متکلمان مدعی اند که علی علیه السلام پس از رسول الله صلی الله علیه و آله افضل از همه (و در مورد بحث، مخصوصاً افضل از مدعیان امامت و خلافت) بوده است. و در مقام اثبات فضلیت حضرت علی علیه السلام نسبت به سایرین از جمله دلایل متعددی که عنوان کردهاند<ref>دو مرجع پیشین، به ترتیب: مسئله هفتم ص ۳۸۱ تا۳۹۷، و مبحث پنجم ص ۴۴ - عبارت شرح باب حادی عشر بعداً نقل میشود.</ref> یکی استدلال به آیه مباهله است و میگویند طبق کلمه «انفسنا» در آیه مزبور و جریان عملی آن، علی علیه السلام مساوی و همدوش پیامبر صلی الله علیه و آله حساب شده و همانطور که حضرت رسول صلی الله علیه و آله افضل بر دیگران (و مخصوصاً «مدعیان امامت» در بحث امامت) بود، علی علیه السلام هم نسبت به آنان افضلیت دارد. | مطلب بدین قرار است که متکلمان امامیه برای اثبات امامت و خلافت بلافصل علی علیه السلام از جمله دلایلی که بیان کردهاند، یکی هم استدلال به لزوم افضل بودن امام نسبت به سایرین است. مفاد این قاعده در طرفین کلیت دارد، به این معنی که امام باید افضل باشد، و هر کس افضل است باید امام باشد، وگرنه تقدیم مرجوح بر راجح یا مفضول بر فاضل لازم میآید، که عقلا و سمعا قابل قبول نیست.<ref>رک: کتب کلامی شیعه، مانند شرح تجرید الاعتقاد، بخش امامت، مسئله سوم، ص ۳۶۶؛ شرح باب حادی عشر، بخش امامت، مبحث چهارم، ص ۴۴.</ref> و این متکلمان مدعی اند که علی علیه السلام پس از رسول الله صلی الله علیه و آله افضل از همه (و در مورد بحث، مخصوصاً افضل از مدعیان امامت و خلافت) بوده است. و در مقام اثبات فضلیت حضرت علی علیه السلام نسبت به سایرین از جمله دلایل متعددی که عنوان کردهاند<ref>دو مرجع پیشین، به ترتیب: مسئله هفتم ص ۳۸۱ تا۳۹۷، و مبحث پنجم ص ۴۴ - عبارت شرح باب حادی عشر بعداً نقل میشود.</ref> یکی استدلال به آیه مباهله است و میگویند طبق کلمه «انفسنا» در آیه مزبور و جریان عملی آن، علی علیه السلام مساوی و همدوش پیامبر صلی الله علیه و آله حساب شده و همانطور که حضرت رسول صلی الله علیه و آله افضل بر دیگران (و مخصوصاً «مدعیان امامت» در بحث امامت) بود، علی علیه السلام هم نسبت به آنان افضلیت دارد. | ||
ویرایش