۲۱٬۹۷۲
ویرایش
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
<big>اخبرنا جماعة، عن ابى محمد هارون بن موسى التلعكبرى، قال: حدثنا ابوالحسن على بن احمد الخراسانى الحاجب فى شهر رمضان سنة سبع و ثلاثين و ثلاث مائة، قال: حدثنا سعيد بن هارون ابوعمرو<ref>ابوعمرو« در بعضى از نسخه ها «ابوعلى» آمده است.</ref> المروزى، و قد زاد على الثمانين سنة، قال: حدثنا الفيّاض بن محمد بن عمر الطرسوسى<ref>«الطوسى» خ.</ref> بطوس سنة تسع و خمسين و مائتين و قد بلغ التسعين، انه شهد اباالحسن على بن موسى الرضا عليه السلام فى يوم الغدير، و بحضرته جماعة من خاصته، قد احتبسهم للافطار. و قد قدّم الى منازلهم الطعام و البرّ و الصلاة و الكسوة حتى الخواتيم و النعال. و قد غيّر من احوالهم و احوال حاشيته و جدّدت له آلة غير الآلة التى جرى الرسم بابتذالها قبل يومه، و هو يذكر فضل اليوم و قدمه. <ref>«و قديمة» در بعضى از نسخ آمده است.</ref></big> | <big>اخبرنا جماعة، عن ابى محمد هارون بن موسى التلعكبرى، قال: حدثنا ابوالحسن على بن احمد الخراسانى الحاجب فى شهر رمضان سنة سبع و ثلاثين و ثلاث مائة، قال: حدثنا سعيد بن هارون ابوعمرو<ref>ابوعمرو« در بعضى از نسخه ها «ابوعلى» آمده است.</ref> المروزى، و قد زاد على الثمانين سنة، قال: حدثنا الفيّاض بن محمد بن عمر الطرسوسى<ref>«الطوسى» خ.</ref> بطوس سنة تسع و خمسين و مائتين و قد بلغ التسعين، انه شهد اباالحسن على بن موسى الرضا عليه السلام فى يوم الغدير، و بحضرته جماعة من خاصته، قد احتبسهم للافطار. و قد قدّم الى منازلهم الطعام و البرّ و الصلاة و الكسوة حتى الخواتيم و النعال. و قد غيّر من احوالهم و احوال حاشيته و جدّدت له آلة غير الآلة التى جرى الرسم بابتذالها قبل يومه، و هو يذكر فضل اليوم و قدمه. <ref>«و قديمة» در بعضى از نسخ آمده است.</ref></big> | ||
<big> | <big>فكان من قوله عليه السلام: حدثنى الهادى عليه السلام ابى، قال: حدثنى جدى الصادق عليه السلام، قال: حدثنى الباقر عليه السلام، قال: حدثنى سيدالعابدين عليه السلام، قال: حدثنى ابى الحسين عليه السلام، قال: اتفق فى بعض سنى اميرالمؤمنين عليه السلام الجمعة و الغدير. فصعد المنبر على خمس ساعات <ref>اى مضى من نهار اليوم.</ref> من نهار ذلك اليوم. فحمد اللَّه و اثنى عليه حمداً لم يسمع بمثله، و اثنى عليه ثناءاً لم <ref>بما لم« خ.</ref> يتوجه اليه غيره. فكان ما حفظ من ذلك... :</big> | ||
فكان من قوله عليه السلام: حدثنى الهادى عليه السلام ابى، قال: حدثنى جدى الصادق عليه السلام، قال: حدثنى الباقر عليه السلام، قال: حدثنى سيدالعابدين عليه السلام، قال: حدثنى ابى الحسين عليه السلام، قال: اتفق فى بعض سنى اميرالمؤمنين عليه السلام الجمعة و الغدير. فصعد المنبر على خمس ساعات <ref>اى مضى من نهار اليوم.</ref> من نهار ذلك اليوم. فحمد اللَّه و اثنى عليه حمداً لم يسمع بمثله، و اثنى عليه ثناءاً لم <ref>بما لم« خ.</ref> يتوجه اليه غيره. فكان ما حفظ من ذلك... :</big> | |||
<big>گروهى به ما خبر دادند درباره ابومحمد هارون فرزند موسى تلعكبرى، گفت: با ما سخن گفت ابوالحسن على فرزند احمد خراسانى حاجب در رمضان سال ۳۳۷ هجرى قمرى، گفت: با ما سخن گفت سعيد فرزند هارون ابوعمر مروزى - كه بيشتر از هشتاد سال داشت - و گفت:</big> | <big>گروهى به ما خبر دادند درباره ابومحمد هارون فرزند موسى تلعكبرى، گفت: با ما سخن گفت ابوالحسن على فرزند احمد خراسانى حاجب در رمضان سال ۳۳۷ هجرى قمرى، گفت: با ما سخن گفت سعيد فرزند هارون ابوعمر مروزى - كه بيشتر از هشتاد سال داشت - و گفت:</big> | ||
<big> | <big>با ما سخن گفت فياض فرزند محمد فرزند عمر طرسوسى در طوس سال ۲۵۹ هجرى قمرى - كه به سن ۹۰ سالگى رسيد - او ديد كه ابوالحسن على بن موسى الرضا عليه السلام در روز غدير با گروهى از افراد خاص و نزديک به ایشان كه آنها را براى افطار نگه داشتند، و به خانه هايشان غذا و نيكى و پوشاک حتى كفش و انگشتر فرستادند؛ به صورتى كه اوضاعشان را تغيير دادند و اوضاع نزديكانشان را نيز تغيير دادند، و تمام آلات را تعويض كردند. بجز آلاتى كه با آن به ناپاكى قبل از موعدش رفتار شد. و ایشان خصلت هاى پاک و خوب آن روز را بازگو كردند، و در كلامشان بود:</big> | ||
با ما سخن گفت فياض فرزند محمد فرزند عمر طرسوسى در طوس سال ۲۵۹ هجرى قمرى - كه به سن ۹۰ سالگى رسيد - او ديد كه ابوالحسن على بن موسى الرضا عليه السلام در روز غدير با گروهى از افراد خاص و نزديک به ایشان كه آنها را براى افطار نگه داشتند، و به خانه هايشان غذا و نيكى و پوشاک حتى كفش و انگشتر فرستادند؛ به صورتى كه اوضاعشان را تغيير دادند و اوضاع نزديكانشان را نيز تغيير دادند، و تمام آلات را تعويض كردند. بجز آلاتى كه با آن به ناپاكى قبل از موعدش رفتار شد. و ایشان خصلت هاى پاک و خوب آن روز را بازگو كردند، و در كلامشان بود:</big> | |||
<big>حديث كردند مرا پدرم امام هادى عليه السلام كه فرمودند: حديث كردند مرا جدم امام صادق عليه السلام كه فرمودند: حديث كردند مرا امام باقر عليه السلام كه فرمودند: حديث كردند مرا امام سيدالعابدين عليه السلام كه فرمودند: حديث كردند مرا پدرم امام حسين عليه السلام كه فرمودند:</big> | <big>حديث كردند مرا پدرم امام هادى عليه السلام كه فرمودند: حديث كردند مرا جدم امام صادق عليه السلام كه فرمودند: حديث كردند مرا امام باقر عليه السلام كه فرمودند: حديث كردند مرا امام سيدالعابدين عليه السلام كه فرمودند: حديث كردند مرا پدرم امام حسين عليه السلام كه فرمودند:</big> | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۲: | ||
<big>افرادى كه در سلسله سند اين روايت وجود دارند عبارتند از:</big> | <big>افرادى كه در سلسله سند اين روايت وجود دارند عبارتند از:</big> | ||
<big>یک. ابو محمد هارون بن موسى تلعكبرى: رجالى بزرگ احمد بن عبدالرضا مهذّب الدين بصرى در كتاب «فائق المقال فى الحديث و الرجال» به نقل از «رجال النجاشى» و «الخلاصة» پيرامون او مى نويسد:</big> | <big>'''یک.''' ابو محمد هارون بن موسى تلعكبرى: رجالى بزرگ احمد بن عبدالرضا مهذّب الدين بصرى در كتاب «فائق المقال فى الحديث و الرجال» به نقل از «رجال النجاشى» و «الخلاصة» پيرامون او مى نويسد:</big> | ||
<big>هارون بن موسى بن محمد بن سعيد بن ابومحمد التلعكبرى من بنى شيبان، و كان وجهاً وجيهاً من وجوه اصحابنا. جليل القدر، واسع الرواية، معتمداً عليه، لا يطعن عليه فى شىء<ref>رجال النجاشى: ص ۴۳۹ ش ۱۱۸۴. الخلاصة: ج ۱ ص ۱۸۰. فائق المقال فى الحديث و الرجال (مهذب الدين احمد بصرى) : ص ۲۰۱.</ref> : هارون فرزند موسى فرزند محمد فرزند سعيد فرزند ابومحمد تلعكبرى از خاندان بنى شيبان بوده، و يكى از بزرگان قومش بود. او انسانى مطمئن و با دانش و مورد اعتماد و همه او را قبول داشتند.</big> | <big>هارون بن موسى بن محمد بن سعيد بن ابومحمد التلعكبرى من بنى شيبان، و كان وجهاً وجيهاً من وجوه اصحابنا. جليل القدر، واسع الرواية، معتمداً عليه، لا يطعن عليه فى شىء<ref>رجال النجاشى: ص ۴۳۹ ش ۱۱۸۴. الخلاصة: ج ۱ ص ۱۸۰. فائق المقال فى الحديث و الرجال (مهذب الدين احمد بصرى) : ص ۲۰۱.</ref> : هارون فرزند موسى فرزند محمد فرزند سعيد فرزند ابومحمد تلعكبرى از خاندان بنى شيبان بوده، و يكى از بزرگان قومش بود. او انسانى مطمئن و با دانش و مورد اعتماد و همه او را قبول داشتند.</big> | ||
اعتبار او تا آن اندازه والا است كه مرحوم علامه محمدتقى شوشترى در كتاب | <big>اعتبار او تا آن اندازه والا است كه مرحوم علامه محمدتقى شوشترى در كتاب «قاموس الرجال» به نقل از «رجال شيخ طوسى» پيرامون ايشان مى فرمايد: فى رجال الشيخ رحمه اللَّه فى كثير ممن عدّهم فى من لم ير الائمة عليهم السلام. روى عنه التلعكبرى، و مرّ بعنوان هارون بن موسى بن احمد رحمه اللَّه <ref>قاموس الرجال (شوشترى) : ج ۱۲ ص ۱۳. </ref>: شيخ رحمه اللَّه در رجال بسيارى را بر شمرده كه ائمه عليهم السلام را نديده بودند. تلعكبرى از او روايت مى كند، و يک بار به عنوان هارون بن موسى بن احمد از او ياد مى نمايد.</big> | ||
<big>'''دو و سه و چهار.''' ابوالحسن على بن احمد خراسانى حاجب، سعيد بن هارون ابوعمر (ابوعمر) مروزى، فيّاض بن محمد بن عمر طرسوسى (طوسى) : اين سه نفر تا آنجا كه تحقيق شد در منابع رجالى ما هيچ ذكرى از آنها نشده است. نه آنها توثيق شده اند و نه آنها را رجاليون ذمّ نموده اند. لذا اين سه نفر در رجال جزو مجهول ها به شمار مى آيند.</big> | |||
<big>اگر چه بعضى از رجاليون مانند مرحوم خويى اين گونه روايات را - كه در روايت گنندگان آن افراد مجهول وجود دارند - معتبر ندانسته و به آن استدلال نمى كنند، ولى بزرگان رجالى مانند مرحوم بروجردى و ميرزا جواد تبريزى و ميرزا محمدحسن احمدى فقيه يزدى و بسيارى ديگر اين مطلب را موجب ضعف نمى دانند. چرا كه ممكن است آن شخص مجهول توثيق شده باشد، ولى توثيق او به دست ما نرسيده باشد.</big> | |||
<big>همچنين بيشتر رجاليون ما كوفى هستند و از احوال بيشتر موثقين قمى با اطلاع نبودند. لذا آنها را ذكر نكرده اند، و به صرف ذكر نكردن ، روايت از اعتبار نمى افتد. بنا بر اين روايت قابل اعتماد است.</big> | |||
'''<big>احكام فقهى مرتبط با روايت</big>''' | |||
و | <big>احكام مستخرجه از اين روايت و عمل خاص اميرالمؤمنين عليه السلام از قرار ذيل است:</big> | ||
<big>'''الف.''' وقت اين نماز يک ساعت قبل از ظهر است.</big> | |||
<big><br />'''ب.''' خطبه نماز روز عيد غدير قبل از نماز مى باشد.</big> | |||
<big><br />لازم به توضيح است كه از روايت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله - كه شيخ مفيد و ديگران نقل نموده اند - به دست مى آيد كه خطبه ها بعد از نماز عيد غدير است. وقتى حجيّت هر دو روايت براى ما تمام باشد، اين نتيجه به دست مى آيد كه امام جماعت مخيّر است كه خطبه ها را بعد يا قبل از نماز بخواند.</big> | |||
<big>'''ج.''' آنچه كه از باقى مانده خطبه استفاده مى شود اين است كه موضوع خطبه هاى نماز عيد غدير بايستى حمد الهى و مسئله ولايت و غدير و شأن و منزلت ائمه عليهم السلام باشد.</big> | |||
<big>'''د.''' احكام دو خطبه نماز عید غدير هم مثل همان احكام خطبه هاى نماز جمعه است، و اين نيز از عبارت فوق الذكر به دست مى آيد.</big> | |||
<big>'''ه .''' نكته ديگرى كه از اين عبارت استفاده مى شود اين است كه نماز عيد غدير نيز مانند نماز جمعه و نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور و ظهور و حكومت امام معصوم عليه السلام واجب مى باشد، چرا كه اگر واجب نبود نمى توانست جايگزين نماز جمعه واجب شود.</big> | |||
<big>'''و.''' بعضى از فقها در مقابل نقل شيخ مفيد درباره اقامه نماز عيد غدير پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در آخرين سال عمر شريفشان بيان داشته اند كه آن حضرت دو خطبه براى نماز خواندند. ولى ظاهر عبارت شيخ طوسى اين است كه حضرت امیرالمؤمنین عليه السلام يک خطبه خواندند.</big> | |||
<big>اين استدلال نسبت به عمل حضرت امیر عليه السلام اشتباه مى باشد، چرا كه شيخ طوسى مى فرمايد: فكان ما حفظ من ذلك؛ يعنى قسمتى از خطبه هايى را كه حضرت امیر عليه السلام مى خواندند نقل مى كند، و معلوم نيست حتماً حضرت يک خطبه خوانده باشند. بلكه احتمال دارد كه دو خطبه بوده و مقدارى از آن نقل شده است. ضمن اينكه با توجه به نقل شيخ مفيد پيرامون دو خطبه حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله، مى توان احتمال داد كه حضرت امیر عليه السلام نيز دو خطبه خوانده اند.</big> | |||
'''<big>كلمات بزرگان پيرامون خطبه غديريه</big>''' | |||
<big>بسيارى از علما در طول تاريخ به اين خطبه اشاره نموده، و بعضى نيز پيرامون جواز جماعت نماز عیدغدير به آن استناد نموده اند، كه به يک نمونه اشاره مى كنيم:<br />علامه فاضل هندى در كتاب «كشف اللثام» مى فرمايد: روى الشيخ فى «المصباح» ان اميرالمؤمنين عليه السلام صعد المنبر، على خمس ساعات من نهار ذلک اليوم. فحمد اللَّه، و ذكر الخطبة و قال: ثم اخذ فى خطبة الجمعة <ref>مصباح المتهجد: ص ۶۹۶ .</ref> ، و لم يرو له عليه السلام صلاة بعد الخطبة او قبلها. لكن فرغ من الصلاة المذكورة و الدعاء المأثور بعدها، يتصل بالزوال غالباً. فلذا قدّموها على الصلاة. و ينبغى ان يعرّفهم الامام فى الخطبة فضل ذلک اليوم و ما منّ اللَّه به فيه على عباده من اكمال الدين و اتمام النعمة، بالنص على مولى المؤمنين و امامهم و اميرهم، كما فعله اميرالمؤمنين عليه السلام فى الخطبة المروية عنه<ref>كشف اللثام (هندى) : ج ۴ ص ۴۰۰.</ref> :</big> | |||
<big>شيخ در كتاب «مصباح» روايت مى كند: اميرالمؤمنين عليه السلام در حالى كه پنج ساعت از روز گذشته بود بالاى منبر رفتند و حمد و سپاس خدا را انجام دادند، و آن خطبه را خطبه جمعه قرار دادند. و طريقه نماز از ایشان قبل از خطبه و يا بعد از آن ديده نشده است، ولى بعد از فارغ شدن از نماز و دعاى ياد شده بعد از آن متصل به ظهر مى شود. به همين خاطر غالباً بر نماز مقدم مى شمارند. و بايد امام در آن خطبه به آنها فضل و نعمتى كه خدا در آن روز به بندگانش داشت و دين را تمام و كمال كرد و نعمت را با نص آوردن بر مولاى مؤمنين عليه السلام به امامت و رياستشان يادآورى مى كرد، همانگونه كه اميرالمؤمنين عليه السلام در خطبه اى كه به ايشان نسبت داده اند فرمودند.</big> | |||
'''<big>كتاب درباره خطبه اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير</big>''' | |||
<big>در اين باره مراجعه شود به عنوان: [[خطبه غديريه اميرالمؤمنين عليه السلام]] / [[كتاب درباره خطبه اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير]].</big> | |||
== <big> سرفصل هاى خطبه غديريه اميرالمؤمنين عليه السلام<ref>آرمان غدير از ديدگاه اميرالمؤمنين عليه السلام (مجيدى نظامى، عرفان) : ص ۱۸ - ۱۲.</ref></big> == | |||
غربت خطبه غديريه اميرالمؤمنينعليه السلام، يك خلأ كهنه و ديرين دينى و اعتقادى است، و شناخت آن و پژوهش و كاوش در معارف و پيامهاى آن و نشر و گسترش آن، براى همه جويندگان حقيقت و پيروان ولايت ضرورت دارد. در اينجا سرفصلهاى اساسى در خطبه اميرالمؤمنينعليه السلام ارائه مىگردد: | غربت خطبه غديريه اميرالمؤمنينعليه السلام، يك خلأ كهنه و ديرين دينى و اعتقادى است، و شناخت آن و پژوهش و كاوش در معارف و پيامهاى آن و نشر و گسترش آن، براى همه جويندگان حقيقت و پيروان ولايت ضرورت دارد. در اينجا سرفصلهاى اساسى در خطبه اميرالمؤمنينعليه السلام ارائه مىگردد: | ||