پرش به محتوا

تقوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۱۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
<big>متقين در بهشت‏ها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد .</big>
<big>متقين در بهشت‏ها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد .</big>


<big>«وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»</big><ref>2 زمر /  73.</ref>
<big>«وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»<ref>زمر /  ۷۳.</ref></big>


<big>«كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏ شوند تا هنگامى كه به آن مى‏ رسند و درهاى آن باز مى‏ شود، خزانه دارانش به آنها مى‏ گويند: سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد.»</big>
<big>«كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏ شوند تا هنگامى كه به آن مى‏ رسند و درهاى آن باز مى‏ شود، خزانه دارانش به آنها مى‏ گويند: سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد.»</big>
خط ۲۲: خط ۲۲:
<big>الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»:</big>
<big>الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»:</big>


<big>بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد» . بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد» .</big>
<big>بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد» . بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد».</big>


'''<big>موقعيت تاريخى</big>'''
'''<big>موقعيت تاريخى</big>'''
خط ۳۸: خط ۳۸:
<big>'''تحليل اعتقادى'''</big>
<big>'''تحليل اعتقادى'''</big>


<big>از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام مبارك پيامبرصلى الله عليه وآله پيرامون اين دو آيه در خطبه غدير نهفته است: يكى ارتباط تقوى و ولايت، و ديگرى تشريفات خاص براى ورود با جلالت شيعيان به بهشت.</big>
<big>از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام مبارک پيامبر صلى الله عليه و آله پيرامون اين دو آيه در خطبه غدير نهفته است: يكى ارتباط تقوى و ولايت، و ديگرى تشريفات خاص براى ورود با جلالت شيعيان به بهشت.</big>


<big>در مورد ارتباط تقوى و ولايت بايد گفت: موضوع اين دو آيه در قرآن «متقين»هستند كه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را به اوليا و دوستان دوازده امام‏ عليهم السلام تأويل فرموده است. نكته بسيار مهم ارتباط تقوى و ولايت است كه طبعاً نقطه مقابل آن تلازم بى ‏تقوايى با نپذيرفتن ولايت خواهد بود.</big>
<big>در مورد ارتباط تقوى و ولايت بايد گفت: موضوع اين دو آيه در قرآن «متقين»هستند كه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را به اوليا و دوستان دوازده امام‏ عليهم السلام تأويل فرموده است. نكته بسيار مهم ارتباط تقوى و ولايت است كه طبعاً نقطه مقابل آن تلازم بى ‏تقوايى با نپذيرفتن ولايت خواهد بود.</big>
خط ۵۶: خط ۵۶:
<big>عمق اين ارتباط دو سويه بين تقوى و ولايت در احاديث به خوبى تبيين شده است:</big>
<big>عمق اين ارتباط دو سويه بين تقوى و ولايت در احاديث به خوبى تبيين شده است:</big>


<big>امام صادق‏ عليه السلام در حديثى ايمان آوردن شيعيان را مظهر تقواى آنان معرفى مى ‏كند و مى‏ فرمايد: «الْمُتَّقُونَ شيعَتُنَا الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»</big><ref>بحار الانوار: ج ۲ ص ۲۱ ح ۵۹ .</ref><big>«متقين شيعيان ما هستند كه به غيب ايمان مى‏ آورند».</big>
<big>امام صادق‏ عليه السلام در حديثى ايمان آوردن شيعيان را مظهر تقواى آنان معرفى مى ‏كند و مى‏ فرمايد: «الْمُتَّقُونَ شيعَتُنَا الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»<ref>بحار الانوار: ج ۲ ص ۲۱ ح ۵۹ .</ref></big><big>«متقين شيعيان ما هستند كه به غيب ايمان مى‏ آورند».</big>


<big>در حديث ديگرى امام باقرعليه السلام مطلق اطاعت از فرامين الهى را در كنار تقوى و تفسير گونه‏ اى بر آن قرار داده مى‏ فرمايد: «وَاللَّه ما شيعَتُنا الاّ مَنِ اتَّقَى اللَّه وَ اطاعَهُ»</big><ref>بحار الانوار: ج ۷۰ ص ۹۷.</ref><big>«به خدا قسم شیعه ما نیست مگر کسی که از خدا میترسدو اورا اطاعت می کند»</big>
<big>در حديث ديگرى امام باقرعليه السلام مطلق اطاعت از فرامين الهى را در كنار تقوى و تفسير گونه‏ اى بر آن قرار داده مى‏ فرمايد: «وَاللَّه ما شيعَتُنا الاّ مَنِ اتَّقَى اللَّه وَ اطاعَهُ»<ref>بحار الانوار: ج ۷۰ ص ۹۷.</ref></big><big>«به خدا قسم شیعه ما نیست مگر کسی که از خدا میترسدو اورا اطاعت می کند»</big>


<big>نقطه مقابل اين ارتباط، تلازم بين بى‏ تقوايى و ردّ ولايت امامان‏ عليهم السلام است. اگر مخالفين و دشمنان اهل‏بيت‏ عليهم السلام تقوى داشتند و از خدا مى‏ ترسيدند و اطاعت او را مى‏ نمودند در رأس همه اطاعت‏ها قبول ولايت ائمه‏ عليهم السلام بود كه با دستور مستقيم و مؤكد خداوند توسط همان پيامبرى نازل شد كه نماز و روزه و حج و حرمت دروغ و غيبت و تهمت و ربا و غير اينها نازل شد. اين سرپيچى از امر الهى به معناى بى‏ تقوايى و نترسيدن از خدا و عذابى است كه براى نافرمانان مقرّر فرموده است.</big>
<big>نقطه مقابل اين ارتباط، تلازم بين بى‏ تقوايى و ردّ ولايت امامان‏ عليهم السلام است. اگر مخالفين و دشمنان اهل‏بيت‏ عليهم السلام تقوى داشتند و از خدا مى‏ ترسيدند و اطاعت او را مى‏ نمودند در رأس همه اطاعت‏ها قبول ولايت ائمه‏ عليهم السلام بود كه با دستور مستقيم و مؤكد خداوند توسط همان پيامبرى نازل شد كه نماز و روزه و حج و حرمت دروغ و غيبت و تهمت و ربا و غير اينها نازل شد. اين سرپيچى از امر الهى به معناى بى‏ تقوايى و نترسيدن از خدا و عذابى است كه براى نافرمانان مقرّر فرموده است.</big>
خط ۶۸: خط ۶۸:
<big>يا ابابَكْرٍ، اتَّقِ اللَّه وَ قُمْ عَنْ هذَا الْمَجْلِسِ وَ دَعْهُ لاهْلِهِ يَأْكُلُوا بِهِ رَغَداً الى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا يَخْتَلِفُ عَلى هذِهِ الْامَّةِ سَيْفانِ... ، وَ انْ ابَيْتُمْ لَتَحْلِبُنَّ بِهِ دَماً وَ لَيَطْمَعَنَّ فيهَا الطُّلَقاءُ وَ الطُّرَداءُ وَ الْمُنافِقُونَ:</big>
<big>يا ابابَكْرٍ، اتَّقِ اللَّه وَ قُمْ عَنْ هذَا الْمَجْلِسِ وَ دَعْهُ لاهْلِهِ يَأْكُلُوا بِهِ رَغَداً الى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا يَخْتَلِفُ عَلى هذِهِ الْامَّةِ سَيْفانِ... ، وَ انْ ابَيْتُمْ لَتَحْلِبُنَّ بِهِ دَماً وَ لَيَطْمَعَنَّ فيهَا الطُّلَقاءُ وَ الطُّرَداءُ وَ الْمُنافِقُونَ:</big>


<big>اى ابوبكر، تقوى پيشه كن و از اين جايى كه نشست ه‏اى برخيز و آن را به اهلش واگذار كن كه تا روز قيامت با خوشى آن را به كار گيرند و دو شمشير از اين امت با يكديگر اختلاف پيدا نكنند ... ، و اگر نپذيريد از آن خون خواهيد دوشيد و آزاد شدگان و مطرود شدگان و منافقان در خلافت طمع خواهند كرد.</big><ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۳۰۱. </ref>
<big>اى ابوبكر، تقوى پيشه كن و از اين جايى كه نشست ه‏اى برخيز و آن را به اهلش واگذار كن كه تا روز قيامت با خوشى آن را به كار گيرند و دو شمشير از اين امت با يكديگر اختلاف پيدا نكنند ... ، و اگر نپذيريد از آن خون خواهيد دوشيد و آزاد شدگان و مطرود شدگان و منافقان در خلافت طمع خواهند كرد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۳۰۱. </ref></big>


<big>مى بينيم كه سلمان دو سوى تقوى و بى ‏تقوايى را به خوبى تبيين مى‏ كند و نشان مى ‏دهد كه آثار سوء اين بى‏ تقوايى تا كجا پيش مى ‏رود كه بايد امتى خون بدوشند و نااهلان دنباله اين راه غلط را بگيرند، چنانكه اين اتفاق بوقوع پيوست و چه خون‏ هاى ناحقى كه در پى اين غصب خلافت در طول قرن‏ها ريخته شد و چه كسانى حكومت مردم را در دست گرفتند كه فتنه‏ هاى عظيمى از دستشان صادر شد. آيا اين بى‏ تقوايى با يك دروغ يا غيبت يا زنا يا ربا قابل مقايسه است؟ آيا هزاران دروغ و غيبت و زنا و ربا ثمره غصب خلافت نبود؟!</big>
<big>مى بينيم كه سلمان دو سوى تقوى و بى ‏تقوايى را به خوبى تبيين مى‏ كند و نشان مى ‏دهد كه آثار سوء اين بى‏ تقوايى تا كجا پيش مى ‏رود كه بايد امتى خون بدوشند و نااهلان دنباله اين راه غلط را بگيرند، چنانكه اين اتفاق بوقوع پيوست و چه خون‏ هاى ناحقى كه در پى اين غصب خلافت در طول قرن‏ها ريخته شد و چه كسانى حكومت مردم را در دست گرفتند كه فتنه‏ هاى عظيمى از دستشان صادر شد. آيا اين بى‏ تقوايى با يك دروغ يا غيبت يا زنا يا ربا قابل مقايسه است؟ آيا هزاران دروغ و غيبت و زنا و ربا ثمره غصب خلافت نبود؟!</big>
خط ۷۴: خط ۷۴:
<big>در همان مجلس مقداد برخاست و چنين گفت: ارْجِعْ يا ابابَكْرٍ عَنْ ظُلْمِكَ وَ تُبْ الى رَبِّكَ وَ الْزِمْ بَيْتِكَ وَ ابْكِ عَلى خَطيئَتِكَ وَ سَلِّمِ الامْرَ لِصاحِبِهِ الَّذى هُوَ اوْلى بِهِ مِنْكَ... . اتَّقِ اللَّه وَ بادِرِ الاسْتِقالَةَ قَبْلَ فَوْتِها:</big>
<big>در همان مجلس مقداد برخاست و چنين گفت: ارْجِعْ يا ابابَكْرٍ عَنْ ظُلْمِكَ وَ تُبْ الى رَبِّكَ وَ الْزِمْ بَيْتِكَ وَ ابْكِ عَلى خَطيئَتِكَ وَ سَلِّمِ الامْرَ لِصاحِبِهِ الَّذى هُوَ اوْلى بِهِ مِنْكَ... . اتَّقِ اللَّه وَ بادِرِ الاسْتِقالَةَ قَبْلَ فَوْتِها:</big>


<big>اى ابوبكر، از ظلم خود باز گرد و نزد پروردگارت توبه كن و در خانه‏ ات بنشين و بر گناهت گريه كن، و امر خلافت را به صاحب آن كه از تو بدان سزاوارترست تسليم نما ... . تقوى پيشه كن و هر چه زودتر آنچه تصرف كرده‏ اى بازگردان قبل از آنكه وقت آن بگذرد.</big><ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۹۶. </ref>
<big>اى ابوبكر، از ظلم خود باز گرد و نزد پروردگارت توبه كن و در خانه‏ ات بنشين و بر گناهت گريه كن، و امر خلافت را به صاحب آن كه از تو بدان سزاوارترست تسليم نما ... . تقوى پيشه كن و هر چه زودتر آنچه تصرف كرده‏ اى بازگردان قبل از آنكه وقت آن بگذرد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۹۶. </ref></big>


<big>در اين كلام مقداد هم توبه از آن بى‏ تقوايى و گريه بر چنين گناهى مطرح شده و به او تقوى را سفارش مى‏ كند كه لازمه ‏اش را باز پس دادن خلافتِ غصب شده مى ‏داند.</big>
<big>در اين كلام مقداد هم توبه از آن بى‏ تقوايى و گريه بر چنين گناهى مطرح شده و به او تقوى را سفارش مى‏ كند كه لازمه ‏اش را باز پس دادن خلافتِ غصب شده مى ‏داند.</big>


<big>در همان مجلس ابوايوب انصارى نيز بى‏ تقوايى مردم در يارى غاصبين خلافت و تنها گذاشتن خليفه منصوب شده الهى را موضوع سخن خويش قرار داد و چنين گفت: اتَّقُوا عِبادَ اللَّه فى اهْلِ‏بَيْتِ نَبِيِّكُمْ وَ رَدُّوا الَيْهِمْ حَقَّهُمُ الَّذى جَعَلَهُ اللَّه لَهُمْ ... . فَتُوبُوا الَى اللَّه، إِنَّ اللَّه تَوَّابٌ رَحِيمٌ: اى بندگان خدا، درباره اهل‏بيت پيامبرتان از خدا بترسيد و تقوى پيشه كنيد، و حق آنان را كه خدا برايشان قرار داده به آنان باز گردانيد ... . در پيشگاه خدا توبه كنيد، كه خداوند توبه پذير و مهربان است.</big><ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۱۹ ۲۱۳ ۲۰۱. </ref>
<big>در همان مجلس ابوايوب انصارى نيز بى‏ تقوايى مردم در يارى غاصبين خلافت و تنها گذاشتن خليفه منصوب شده الهى را موضوع سخن خويش قرار داد و چنين گفت: اتَّقُوا عِبادَ اللَّه فى اهْلِ‏بَيْتِ نَبِيِّكُمْ وَ رَدُّوا الَيْهِمْ حَقَّهُمُ الَّذى جَعَلَهُ اللَّه لَهُمْ ... . فَتُوبُوا الَى اللَّه، إِنَّ اللَّه تَوَّابٌ رَحِيمٌ: اى بندگان خدا، درباره اهل‏بيت پيامبرتان از خدا بترسيد و تقوى پيشه كنيد، و حق آنان را كه خدا برايشان قرار داده به آنان باز گردانيد ... . در پيشگاه خدا توبه كنيد، كه خداوند توبه پذير و مهربان است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۱۹ ۲۱۳ ۲۰۱. </ref></big>


<big>با توجه به سخن فوق معلوم مى ‏شود موضوعيت تقوى درباره اهل‏ بيت و حقوقشان معناى دقيقِ ارتباط بين تقوى و ولايت است، همان گونه كه باز گرداندن حقشان توبه از اين گناه و نشانه ترس از خداست.</big>
<big>با توجه به سخن فوق معلوم مى ‏شود موضوعيت تقوى درباره اهل‏ بيت و حقوقشان معناى دقيقِ ارتباط بين تقوى و ولايت است، همان گونه كه باز گرداندن حقشان توبه از اين گناه و نشانه ترس از خداست.</big>


== '''<big>آيه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ»</big>'''<ref>صافّات /  ۷۱. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۹۶ ۲۹۵ ۲۸۷. </ref> ==
== '''<big>آيه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ»</big>'''<ref>صافّات /  ۷۱. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۹۶ ۲۹۵ ۲۸۷. </ref> ==
   <big>بزرگ‏ترين امتحان بشريت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت</big> <ref>صافّات /  ۷۱. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۹۶ ۲۹۵ ۲۸۷. </ref><big>و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه‏ اى راه گريز نماند. در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى‏ توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى‏ توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه‏ هاى مختلف به ميان آمد.</big>
   <big>بزرگ‏ترين امتحان بشريت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت</big> <big><ref>صافّات /  ۷۱. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۹۶ ۲۹۵ ۲۸۷. </ref> و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه‏ اى راه گريز نماند. در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى‏ توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى‏ توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه‏ هاى مختلف به ميان آمد.</big>


<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه بلند خود، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش‏بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به ۱۱ آيه تضمين شده در خطبه غدير بيان فرمود. از جمله اين آيات آيه ۷۱سوره صافات است:</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه بلند خود، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش‏بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به ۱۱ آيه تضمين شده در خطبه غدير بيان فرمود. از جمله اين آيات آيه ۷۱سوره صافات است:</big>
خط ۹۷: خط ۹۷:
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ اكْثَرُ الاوَّلينَ:</big>
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ اكْثَرُ الاوَّلينَ:</big>


<big>اى مردم، قبل از شما اكثر پيشينيان گمراه شدند.</big><ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ . </ref>
<big>اى مردم، قبل از شما اكثر پيشينيان گمراه شدند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ . </ref></big>


'''<big>تحليل اعتقادى</big>'''
'''<big>تحليل اعتقادى</big>'''
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
<big>پس از مرحله فكر و تعقل و اعتقاد، نوبت به عمل مى‏ رسد. خداوند هنوز اين اكثريت را رها نمى ‏كند و در تقوى و مراعات فرامين الهى نيز آنان را عقب مانده از قافله و آلودگان به گناه معرفى مى‏ كند، و از اين جهت نيز سلب اعتماد از آنان را اعلام مى ‏نمايد.</big>
<big>پس از مرحله فكر و تعقل و اعتقاد، نوبت به عمل مى‏ رسد. خداوند هنوز اين اكثريت را رها نمى ‏كند و در تقوى و مراعات فرامين الهى نيز آنان را عقب مانده از قافله و آلودگان به گناه معرفى مى‏ كند، و از اين جهت نيز سلب اعتماد از آنان را اعلام مى ‏نمايد.</big>


<big>در مواردى از قرآن قلّت مؤمنين را در برابر كثرت فاسقين چنين بيان مى‏ كند: «مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ»</big><ref>آل عمران /  ۱۱۰. </ref> <big>«عده‏ اى از آنان مؤمن‏اند و اكثر آنان فاسقند»؛ و گاهى با ظرافت بيشتر بى مسئوليتى اكثريت را به ميان مى‏ آورد و مى‏ فرمايد:«وَ ما وَجَدْنا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَ إِنْ وَجَدْنا أَكْثَرَهُمْ فاسقين»</big><ref>اعراف /  ۱۰۲. </ref> <big>«اكثر آنان را داراى عهد و پيمان و مسئوليت نيافتيم، و اكثرشان را فاسق يافتيم»</big>
<big>در مواردى از قرآن قلّت مؤمنين را در برابر كثرت فاسقين چنين بيان مى‏ كند: «مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ»<ref>آل عمران /  ۱۱۰. </ref></big> <big>«عده‏ اى از آنان مؤمن‏اند و اكثر آنان فاسقند»؛ و گاهى با ظرافت بيشتر بى مسئوليتى اكثريت را به ميان مى‏ آورد و مى‏ فرمايد:«وَ ما وَجَدْنا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَ إِنْ وَجَدْنا أَكْثَرَهُمْ فاسقين»<ref>اعراف /  ۱۰۲. </ref></big> <big>«اكثر آنان را داراى عهد و پيمان و مسئوليت نيافتيم، و اكثرشان را فاسق يافتيم»</big>


<big>در مواردى فرموده: «كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ»</big><ref>حديد /  ۲۷ ۲۶ ۱۶. مائده /  ۸۱ . </ref><big>«بسيارى از آنان فاسق‏اند»،وگاهى كلمه«ناس» را به كار برده و فرموده: «إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ لَفاسِقُونَ»</big><ref>مائده /  ۴۹. </ref><big>مسئله فسق و بى‏ تقوايى اكثريت در موردى با عنوان«اسراف» آمده كه مى ‏فرمايد: «ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِى الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ»</big><ref>مائده /  ۳۲.</ref><big>«بعد از آن بسيارى از آنان در زمين اسراف كار شدند».</big>
<big>در مواردى فرموده: «كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ»<ref>حديد /  ۲۷ ۲۶ ۱۶. مائده /  ۸۱ . </ref></big><big>«بسيارى از آنان فاسق‏اند»،وگاهى كلمه«ناس» را به كار برده و فرموده: «إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ لَفاسِقُونَ»<ref>مائده /  ۴۹. </ref></big><big>مسئله فسق و بى‏ تقوايى اكثريت در موردى با عنوان«اسراف» آمده كه مى ‏فرمايد: «ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِى الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ»<ref>مائده /  ۳۲.</ref></big><big>«بعد از آن بسيارى از آنان در زمين اسراف كار شدند».</big>


<big>در آيه ‏اى ديگر «شتاب به سوى گناه» درباره اكثريت مطرح شده و مى‏ فرمايد: «تَرى كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ»</big><ref>مائده /  ۶۲ . </ref><big>«مى‏ بينى بسيارى از آنان را كه به انجام گناه و دشمنى و خوردن مال ناشايست شتاب مى‏ ورزند».در آيه ‏اى هم عنوان«سوء عمل» درباره اكثريت آمده است: «مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما يَعْمَلُونَ</big><ref>مائده /  ۶۶ . </ref>«<big>عده‏ اى از آنان امت ميانه‏ رو هستند، و آنچه بسيارى از آنان انجام مى ‏دهند زشت است».ودر آيه ‏اى مسئله«دروغ» درباره اكثريت مطرح شده است: «أَكْثَرُهُمْ كاذِبُونَ»<ref>شعراء /  ۲۲۳. </ref>«اكثر آنان دروغگويند».</big>
<big>در آيه ‏اى ديگر «شتاب به سوى گناه» درباره اكثريت مطرح شده و مى‏ فرمايد: «تَرى كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ»<ref>مائده /  ۶۲ . </ref></big><big>«مى‏ بينى بسيارى از آنان را كه به انجام گناه و دشمنى و خوردن مال ناشايست شتاب مى‏ ورزند».در آيه ‏اى هم عنوان«سوء عمل» درباره اكثريت آمده است: «مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما يَعْمَلُونَ<ref>مائده /  ۶۶ . </ref></big>«<big>عده‏ اى از آنان امت ميانه‏ رو هستند، و آنچه بسيارى از آنان انجام مى ‏دهند زشت است».ودر آيه ‏اى مسئله«دروغ» درباره اكثريت مطرح شده است: «أَكْثَرُهُمْ كاذِبُونَ»<ref>شعراء /  ۲۲۳. </ref>«اكثر آنان دروغگويند».</big>


<big>اين گونه است كه خداوند ما را از پيروى اكثريت كه فاسق‏ اند بر حذر داشته و گناه كاران را بى‏ ارزش‏تر از آن دانسته كه عده‏ اى دنيا و آخرت خود را بر تابعيت از آنان استوار كنند.</big>
<big>اين گونه است كه خداوند ما را از پيروى اكثريت كه فاسق‏ اند بر حذر داشته و گناه كاران را بى‏ ارزش‏تر از آن دانسته كه عده‏ اى دنيا و آخرت خود را بر تابعيت از آنان استوار كنند.</big>


<big>  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان:قرآن/آيه«وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ».</big>
<big>  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] / آيه«وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ».</big>


== '''<big>آيه«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»</big>'''<ref>آل عمران /  ۱۰۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۴۸  - ۴۴۶. </ref> ==
== '''<big>آيه«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»</big>'''<ref>آل عمران /  ۱۰۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۴۸  - ۴۴۶. </ref> ==
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، «اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»:</big>
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، «اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»:</big>


<big>اى مردم، از خدا بترسيد آن گونه كه حق تقوى است، و از دنيا نرويد مگر آنكه مسلمان باشيد.</big><ref>اسرار غدير: ص ۱۴۸ بخش ۵ . </ref>
<big>اى مردم، از خدا بترسيد آن گونه كه حق تقوى است، و از دنيا نرويد مگر آنكه مسلمان باشيد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۸ بخش ۵ . </ref></big>
 
 
'''<big>موقعيت تاريخى</big>'''


<span dir="RTL"></span>'''<big>موقعيت تاريخى</big>'''
<big>در اواسط خطبه و پس از معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و اتمام حجت‏ هاى لازم در جهات نفى و اثبات موضوع ولايت، به عنوان آخرين سخن دو مطلب به ميان آمده است:</big>
<big>در اواسط خطبه و پس از معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و اتمام حجت‏ هاى لازم در جهات نفى و اثبات موضوع ولايت، به عنوان آخرين سخن دو مطلب به ميان آمده است:</big>


خط ۱۶۵: خط ۱۶۷:
<big>فَاتَّقُوا اللَّه -  ايُّهَا النّاسُ -  حَقَّ تُقاتِهِ وَ اسْتَشْعِرُوا خَوْفَ اللَّه عَزَّ ذِكْرُهُ وَ اخْلِصُوا النَّفْسَ وَ تُوبُوا الَيْهِ مِنْ قَبيحِ مَا اسْتَنْفَرَكُمُ الشَّيْطانُ مِنْ قِتالِ وَلِىِّ الامْرِ وَ اهْلِ الْعِلْمِ بَعْدَ رَسُولِ‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله:</big>
<big>فَاتَّقُوا اللَّه -  ايُّهَا النّاسُ -  حَقَّ تُقاتِهِ وَ اسْتَشْعِرُوا خَوْفَ اللَّه عَزَّ ذِكْرُهُ وَ اخْلِصُوا النَّفْسَ وَ تُوبُوا الَيْهِ مِنْ قَبيحِ مَا اسْتَنْفَرَكُمُ الشَّيْطانُ مِنْ قِتالِ وَلِىِّ الامْرِ وَ اهْلِ الْعِلْمِ بَعْدَ رَسُولِ‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله:</big>


<big>اى مردم، از خدا بترسيد آن گونه كه حق تقوى است، و ترس از خداوند عزَّ ذكره را درك كنيد و نفس خود را خالص كنيد، و از كار قبيحى كه شيطان شما را به آن تشويق كرد كه به جنگ ولى امر و اهل علم بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله برويد، توبه نماييد.</big><ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۲۳۳ ح ۱۸۶. </ref>
<big>اى مردم، از خدا بترسيد آن گونه كه حق تقوى است، و ترس از خداوند عزَّ ذكره را درك كنيد و نفس خود را خالص كنيد، و از كار قبيحى كه شيطان شما را به آن تشويق كرد كه به جنگ ولى امر و اهل علم بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله برويد، توبه نماييد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۲۳۳ ح ۱۸۶. </ref></big>


== '''<big>آيه«يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظِيمٌ»</big>'''<ref>حج /  ۱. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۵۰ ۴۴۹.</ref> ==
== '''<big>آيه«يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظِيمٌ»</big>'''<ref>حج /  ۱. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۵۰ ۴۴۹.</ref> ==
خط ۱۸۸: خط ۱۹۰:
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، التَّقْوى التَّقْوى وَ احْذَرُوا السّاعَةَ كَما قالَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظِيمٌ»:</big>
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، التَّقْوى التَّقْوى وَ احْذَرُوا السّاعَةَ كَما قالَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظِيمٌ»:</big>


<big>اى مردم، تقوى را ! تقوى را! از روز قيامت بر حذر باشيد همان گونه كه خداى عزوجل مى ‏فرمايد:«زلزله روز قيامت مسئله عظيمى است».</big><ref>اسرار غدير: ص ۱۵۷.</ref>
<big>اى مردم، تقوى را ! تقوى را! از روز قيامت بر حذر باشيد همان گونه كه خداى عزوجل مى ‏فرمايد:«زلزله روز قيامت مسئله عظيمى است».<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۷.</ref></big>


'''<big>موقعيت تاريخى</big>'''
'''<big>موقعيت تاريخى</big>'''


<big>در اواخر خطبه، قبل از آنكه مسئله بيعت مطرح شود، پيامبرصلى الله عليه وآله يك بار ديگر امامت دوازده امام‏ عليهم السلام را مطرح مى‏ فرمايد و به دنبال آن بار ديگر تقوى را گوشزد مى‏ نمايد، و پس از آن به عنوان مؤثرترين راه در حفظ پيام غدير مسئله قيامت را مطرح مى‏ فرمايد.</big>
<big>در اواخر خطبه، قبل از آنكه مسئله بيعت مطرح شود، پيامبر صلى الله عليه و آله يک بار ديگر امامت دوازده امام‏ عليهم السلام را مطرح مى‏ فرمايد و به دنبال آن بار ديگر تقوى را گوشزد مى‏ نمايد، و پس از آن به عنوان مؤثرترين راه در حفظ پيام غدير مسئله قيامت را مطرح مى‏ فرمايد.</big>


<big>حضرت اين مطلب را با تضمين نيمه دوم آيه مربوط به زلزله روز قيامت در كلام خويش بيان مى‏ نمايد و تصريح مى‏ كند كه «كَما قالَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ» و اين تصريحى در استناد به قرآن است.</big>
<big>حضرت اين مطلب را با تضمين نيمه دوم آيه مربوط به زلزله روز قيامت در كلام خويش بيان مى‏ نمايد و تصريح مى‏ كند كه «كَما قالَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ» و اين تصريحى در استناد به قرآن است.</big>


'''<big>موقعيت قرآنى</big>'''  
 
<span dir="RTL"></span><big>در قرآن كريم آغاز سوره مباركه حج با اين آيه است، و آيه بعدى در تشريح عظمت زلزله روز قيامت چنين مى ‏فرمايد: «روزى كه آن زلزله را مى‏ بينند هر مادر شيردهى كودك شيرخوارش را فراموش مى‏ كند و هر باردارى جنين خود را بر زمين مى‏ نهد و مردم را به حالت مست مى‏ بينى در حالى كه مست نيستند، ولى عذاب خدا شديد است».</big>
'''<big>موقعيت قرآنى</big>'''
<span dir="RTL"></span>'''<big>تحليل اعتقادى</big>'''
 
<big>در قرآن كريم آغاز سوره مباركه حج با اين آيه است، و آيه بعدى در تشريح عظمت زلزله روز قيامت چنين مى ‏فرمايد: «روزى كه آن زلزله را مى‏ بينند هر مادر شيردهى كودک شيرخوارش را فراموش مى‏ كند و هر باردارى جنين خود را بر زمين مى‏ نهد و مردم را به حالت مست مى‏ بينى در حالى كه مست نيستند، ولى عذاب خدا شديد است».</big>
 
 
'''<big>تحليل اعتقادى</big>'''


<big>در حالى كه سخن از صاحب اختيارى امامان‏ عليهم السلام است، خاطر نشان ساختن وحشت عظيم از منظره هولناك قيامت، چراغ خطرى پيش روى امت اسلام است كه با يادآورى آن بر در خانه صاحب اختيارش على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام آتش بپا نكنند، و با به خاطر آوردن آن روزِ تنهايى كه حتى مادران شيرخوار فرزند خود را رها مى‏ كنند محسن و زهراعليهما السلام را بين در و ديوار به شهادت نرسانند!!</big>
<big>در حالى كه سخن از صاحب اختيارى امامان‏ عليهم السلام است، خاطر نشان ساختن وحشت عظيم از منظره هولناك قيامت، چراغ خطرى پيش روى امت اسلام است كه با يادآورى آن بر در خانه صاحب اختيارش على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام آتش بپا نكنند، و با به خاطر آوردن آن روزِ تنهايى كه حتى مادران شيرخوار فرزند خود را رها مى‏ كنند محسن و زهراعليهما السلام را بين در و ديوار به شهادت نرسانند!!</big>
خط ۲۲۱: خط ۲۲۷:
<big>در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:«يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» :«روزى كه هر گروه از مردم را با امامشان صدا مى‏ زنيم».</big>
<big>در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:«يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» :«روزى كه هر گروه از مردم را با امامشان صدا مى‏ زنيم».</big>


<big>«وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً»</big><ref>فرقان /  ۷۴. </ref> <big>«و ما را براى متقين امام و پيشوا قرار ده».اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است.</big>
<big>«وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً»<ref>فرقان /  ۷۴. </ref></big> <big>«و ما را براى متقين امام و پيشوا قرار ده».اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است.</big>


'''<big>متن دعا</big>'''
'''<big>متن دعا</big>'''


<big>فرازى ديگر از دعا بعد از نماز روز عيد غدير چنين است:</big>
<big>فرازى ديگر از دعا بعد از نماز روز عيد غدير چنين است:</big> <big>فَاسْأَلُكَ يا رَبِّ تَمامَ ما انْعَمْتَ عَلَيْنا ... ، وَ اجْعَلْ لَنا مِنَ الْمُتَّقينَ اماماً الى يَوْمِ الّدينِ، يَوْمَ يُدْعى كُلَّ اناسٍ بِامامِهِمْ<ref>ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۸. الاقبال: ص ۴۷۵.</ref></big> <big>پروردگارا، از تو مى ‏خواهم نعمتت را بر ما كامل كنى ...، و براى ما از متقين امامى تا روز قيامت قرار دهى، همان روزى كه هر گروه ازمردم با امامشان صدا زده مى‏ شوند.</big>
<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span> <big>فَاسْأَلُكَ يا رَبِّ تَمامَ ما انْعَمْتَ عَلَيْنا ... ، وَ اجْعَلْ لَنا مِنَ الْمُتَّقينَ اماماً الى يَوْمِ الّدينِ، يَوْمَ يُدْعى كُلَّ اناسٍ بِامامِهِمْ</big><ref>ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۸. الاقبال: ص ۴۷۵.</ref><big>پروردگارا، از تو مى ‏خواهم نعمتت را بر ما كامل كنى ...، و براى ما از متقين امامى تا روز قيامت قرار دهى، همان روزى كه هر گروه ازمردم با امامشان صدا زده مى‏ شوند.</big>
 


<big>'''نتيجه اعتقادى'''</big>
<big>'''نتيجه اعتقادى'''</big>
<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span> <big>در اين فراز دو آيه مزبور به صورت تضمين در كلام گنجانده شده است. آيه اول با تغيير «نَدْعُوا» به«يُدْعى»، و آيه دوم به صورت نتيجه‏ گيرى با افزودن «مِن» آمده است و فرموده: «مِنَ الْمُتَّقينَ». يعنى آنچه در قرآن است كلام امامان به خداست كه ما را براى متقين امام قرار ده، و در اين دعا با اشاره به همان آيه مى‏ گوييم: خدايا، براى ما از متقين امامى قرار ده، كه رواياتى نيز در اين باره وارد شده است.</big><ref>تأويل الآيات: ج ۱ ص ۳۸۵. تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۰ و ج ۲ ص ۱۱۷. نور الثقلين: ج ۴ ص ۴۳. بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۳۵  - ۱۳۲ و ج ۶۷ ص ۲۷۶ و ج ۸۹ ص ۶۲ و ج ۹۵ ص ۳۰۶.</ref>


<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span> <big>از اين فرازِ دعاى غدير سه نكته درباره اين آيات به دست مى ‏آيد:</big>  
<big>در اين فراز دو آيه مزبور به صورت تضمين در كلام گنجانده شده است. آيه اول با تغيير «نَدْعُوا» به«يُدْعى»، و آيه دوم به صورت نتيجه‏ گيرى با افزودن «مِن» آمده است و فرموده: «مِنَ الْمُتَّقينَ». يعنى آنچه در قرآن است كلام امامان به خداست كه ما را براى متقين امام قرار ده، و در اين دعا با اشاره به همان آيه مى‏ گوييم: خدايا، براى ما از متقين امامى قرار ده، كه رواياتى نيز در اين باره وارد شده است.<ref>تأويل الآيات: ج ۱ ص ۳۸۵. تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۰ و ج ۲ ص ۱۱۷. نور الثقلين: ج ۴ ص ۴۳. بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۳۵  - ۱۳۲ و ج ۶۷ ص ۲۷۶ و ج ۸۹ ص ۶۲ و ج ۹۵ ص ۳۰۶.</ref></big>
 
<big>از اين فرازِ دعاى غدير سه نكته درباره اين آيات به دست مى ‏آيد:</big>
 
<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span>  
 
<big>'''الف) امام غدير مظهر تقوا و موضع اعتماد'''</big>
 
<big>امام غدير موضع اعتماد و مظهر تقواست. در واقع ما كه از خدا امامى از متقين مى‏ خواهيم، براى آن است كه راهبر ما به سوى خداست و اگر مانند پيشوايان سقيفه فاسقى بعد از فاسقى باشد چگونه مى‏ توان در راه خدا پيرو آنان شد؟! امام باقر عليه السلام در بيان اين آيه مى‏ فرمايد: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» يعنى امامان هدايت كننده هدايت شده، كه مردم توسط ما هدايت مى ‏شوند، و اين مخصوص آل محمد عليهم السلام است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۳۵. </ref></big>


<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span> <big>'''الف. امام غدير مظهر تقوا و موضع اعتماد'''</big>


<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span> <big>امام غدير موضع اعتماد و مظهر تقواست. در واقع ما كه از خدا امامى از متقين مى‏ خواهيم، براى آن است كه راهبر ما به سوى خداست و اگر مانند پيشوايان سقيفه فاسقى بعد از فاسقى باشد چگونه مى‏ توان در راه خدا پيرو آنان شد؟! امام باقرعليه السلام در بيان اين آيه مى‏ فرمايد: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» يعنى امامان هدايت كننده هدايت شده، كه مردم توسط ما هدايت مى ‏شوند، و اين مخصوص آل محمدعليهم السلام است.</big><ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۳۵. </ref>
'''<big>ب) امامت متقين تا قيامت</big>'''


<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span> '''<big>ب. امامت متقين تا قيامت</big>'''
<big>رشته اين امامت متقين بايد تا دامنه قيامت ادامه يابد، چرا كه خداوند فرموده: ؟«هر گروهى از مردم را با امامشان صدا میزنيم». بنا بر اين همه نسل‏ ها بايد از متقين امامى داشته باشند تا در روز قيامت پاسخگوى نداى الهى باشند.</big>


<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span> <big>رشته اين امامت متقين بايد تا دامنه قيامت ادامه يابد، چرا كه خداوند فرموده: ؟«هر گروهى از مردم را با امامشان صدا میزنيم». بنا بر اين همه نسل‏ ها بايد از متقين امامى داشته باشند تا در روز قيامت پاسخگوى نداى الهى باشند.</big>
<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span>


<big>'''ج. سرفرازى پيروان غدير در قيامت'''</big>
<big>'''ج) سرفرازى پيروان غدير در قيامت'''</big>


<big>آثار اصلى غدير در روز قيامت ظاهر مى ‏شود. در آن روز كه غديريان را با امامانشان فرا مى‏خوانند، امام آنان با ديگران قابل مقايسه نخواهند بود، و آن روز است كه از انتخاب الهى خرسند و سرفراز خواهند شد.</big>
<big>آثار اصلى غدير در روز قيامت ظاهر مى ‏شود. در آن روز كه غديريان را با امامانشان فرا مى‏خوانند، امام آنان با ديگران قابل مقايسه نخواهند بود، و آن روز است كه از انتخاب الهى خرسند و سرفراز خواهند شد.</big>


<big>در حديث آمده است: روز قيامت كه مى‏ شود خداوند عز و جل امامان هدايت و چراغ‏ هاى تاريكى و عَلَم ‏هاى تقوى، يعنى اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين‏ عليهم السلام را صدا مى ‏زند. سپس به آنان گفته مى‏ شود: شما و شيعيان تان از صراط عبور كنيد و بدون حساب وارد بهشت شويد. پس از آن امامان فسق فرا خوانده مى‏ شوند ... .</big><ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۶۳. </ref>
<big>در حديث آمده است: روز قيامت كه مى‏ شود خداوند عز و جل امامان هدايت و چراغ‏ هاى تاريكى و عَلَم ‏هاى تقوى، يعنى اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين‏ عليهم السلام را صدا مى ‏زند. سپس به آنان گفته مى‏ شود: شما و شيعيان تان از صراط عبور كنيد و بدون حساب وارد بهشت شويد. پس از آن امامان فسق فرا خوانده مى‏ شوند ... .<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۶۳. </ref></big>
 


'''<big>خطبه غدير و تقوى</big>'''<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۳۱  - ۲۲۳ ۱۸۶  - ۱۷۹. </ref>
'''<big>خطبه غدير و تقوى</big>'''<big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۳۱  - ۲۲۳ ۱۸۶  - ۱۷۹. </ref></big>


   <big>پيامبرصلى الله عليه وآله در پايان بخش چهارم خطبه غدير بار ديگر اشاره به تقوى نمود و آيه ۱۰۲ سوره آل عمران را به عنوان خطاب قرائت كرد و فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ اِلاّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» : «اى مردم، در برابر خدا حق تقوى را بجا آوريد و نميريد مگر آنكه مسلمان باشيد» ، اين به نوعى نتيجه گيرى از «رَضيتُ لَكُمُ الاسْلامَ ديناً» و «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ الاِسْلامُ:»و«وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ»بود، كه اگر خدا جز اسلام را نمى ‏پذيرد منظور از آن اسلامى است كه ولايت دوازده امام‏ عليهم السلام در آن باشد.</big>
   <big>پيامبرصلى الله عليه وآله در پايان بخش چهارم خطبه غدير بار ديگر اشاره به تقوى نمود و آيه ۱۰۲ سوره آل عمران را به عنوان خطاب قرائت كرد و فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ اِلاّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» : «اى مردم، در برابر خدا حق تقوى را بجا آوريد و نميريد مگر آنكه مسلمان باشيد» ، اين به نوعى نتيجه گيرى از «رَضيتُ لَكُمُ الاسْلامَ ديناً» و «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ الاِسْلامُ:»و«وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ»بود، كه اگر خدا جز اسلام را نمى ‏پذيرد منظور از آن اسلامى است كه ولايت دوازده امام‏ عليهم السلام در آن باشد.</big>
خط ۲۶۱: خط ۲۷۴:
<big>مرگ و معاد و حساب و ترازوهاى الهى و حسابرسى در پيشگاه رب العالمين و ثواب و عقاب را به ياد آوريد. هر كس حسنه با خود بياورد طبق آن ثواب داده مى‏ شود، و هر كس گناه بياورد در بهشت او را نصيبى نخواهد بود.</big>
<big>مرگ و معاد و حساب و ترازوهاى الهى و حسابرسى در پيشگاه رب العالمين و ثواب و عقاب را به ياد آوريد. هر كس حسنه با خود بياورد طبق آن ثواب داده مى‏ شود، و هر كس گناه بياورد در بهشت او را نصيبى نخواهد بود.</big>


<big>'''صحابه و تقوى'''</big><ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۱۱. </ref>
 
<big>'''صحابه و تقوى'''<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۱۱. </ref></big>


   <big>از جمله مشهورترين آيات غدير آيه ‏اى است كه پس از اتمام مراسم حج و در مسير مكه به سوى غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد:</big>
   <big>از جمله مشهورترين آيات غدير آيه ‏اى است كه پس از اتمام مراسم حج و در مسير مكه به سوى غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد:</big>
خط ۲۷۵: خط ۲۸۹:
<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span><big>«اى مردم! از جبرئيل خواستم كه درباره ابلاغ اين پيام به شما مرا معذور بدارد به خاطر آنكه از كمى متقين خبر دارم»و در پى همين حقيقت بود كه آيه تبليغ نازل شد.</big>
<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span><big>«اى مردم! از جبرئيل خواستم كه درباره ابلاغ اين پيام به شما مرا معذور بدارد به خاطر آنكه از كمى متقين خبر دارم»و در پى همين حقيقت بود كه آيه تبليغ نازل شد.</big>


<big>  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن /آيه«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ...»</big>.
 
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ...»</big>.


<span dir="RTL"></span>
<span dir="RTL"></span>


== '''<big>پانویس</big>''' ==
==<big>پانویس</big>==
<span dir="RTL"></span>
<span dir="RTL"></span>