پرش به محتوا

آيه ۲۹ ق و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
۴. بر هر كس كه حق على‏ عليه السلام را انكار نمايد غضب مى‏‌كنيم، چون خدا بر چنين كسى غضب مى‌نمايد.
۴. بر هر كس كه حق على‏ عليه السلام را انكار نمايد غضب مى‏‌كنيم، چون خدا بر چنين كسى غضب مى‌نمايد.


=== تحليل اعتقادى تاريخى ===
==== نگاه وارونه امت در تولی و تبری پس از پیامبر صلی الله علیه و آله ====
اى پيامبر خاتم، ما اين تابلوى غديرى را فرهنگ اعتقادى خود مى ‏دانيم و بر صفحه دلمان حکّ نموده ‏ايم، كه هرگز پاک نخواهد شد و تغييرى نخواهد يافت، تا آن روزى كه قلب خود را به پيشگاهت تقديم نماييم و صداى «على، على» را از ضربان آن بشنوى.
با وجود ارائه چنین برنامه‌ای در توالی و تبری درباره امیرالمؤمنین علیه اسلام، در تاریخ اسلام حقایق خارجی از سوی برخی صحابه و امت اسلامی برخلاف حکم الهی و دستور پیامبر رقم خورد: به فاصله ۸۰ روز از غدير به‌گونه‌‏اى على‏ عليه السلام را ناشناخته انگاشتند و براى خود خليفه انتخاب كردند، چنان که انگار غدیری وجود نداشته است. هر كس از پيروان راستين پيامبر صلى الله عليه و آله به‌فاصله چند روز از شهادت آن حضرت وارد مسجد می‌شد و ابوبكر را بر منبر مى‏‌ديد، بى‏‌اختيار مى‏‌گفت: «اى ابوبكر، آيا فراموش كرده‌اى يا خود را به فراموشى زده‌‏اى»؟<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۲؛ الاحتجاج، ج۱، ص۷۷.</ref>


اما خيل عظيمى از اين امت راه ديگرى را پيش گرفتند و كلام تو را نه تنها كنار گذاردند، كه آن را وارونه خواندند و ولايت آنان كه خدا دوستشان نداشت پذيرفتند و با دوستانشان دوستى كردند و آنان را يارى نمودند، همان گونه كه با دوستان خدا دشمنى كردند و آنان را خوار نمودند و با دشمنان خدا دوستى نمودند.
اين خطاب در واقع به همه اصحاب [[سقیفه]] بود كه برخوردشان با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به گونه‏‌اى بود كه گويا اصلاً او را نمى‏‌شناسند و سوابق او را نمى‏‌دانند. چنان براى بيعت به خانه‏‌اش حمله كردند و همسرش را آنچنان مجروح كردند و طناب بر گردنش انداختند و با شمشيرهاى آخته براى دست دادن با ابوبكر بردند كه گويى پيامبر صلى الله عليه و آله دستور چنين كارى را داده است.<ref>كتاب سليم قیس الهلالی، ص۳۵-۴۰.</ref>


همانان كه به فاصله ۸۰ روز از غدير به گونه ‏اى على‏ عليه السلام را ناشناخته انگاشتند و براى خود خليفه انتخاب كردند، كه گويى على‏ عليه السلام اصلاً به دنيا نيامده يا قبل از شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفته است!
از همین جاست که پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير لعنت بر چنين نشناسندگان على ‏عليه السلام را ابدى و غير قابل تغيير اعلام فرمود. اين اصول تولى و تبرى آن‌گونه معكوس در سقيفه براى مسلمانان بنيان‌گذارى شد كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با تعجب از جامعه اسلامى مى‌‏فرمايد: اعمال باطل اولى و دومى بيش از آن است كه قابل شمارش باشد، ولى با اين همه نزد مردمِ جاهل نقصى برايشان به‌حساب نمى‏‌آيد، و اين دو نفر نزد مردم از پدران و مادران و حتى از خودشان محبوب‌ترند، و نسبت به دشمنان آن دو چنان بغض نشان مى‌‏دهند كه نسبت به دشمنان پيامبر صلى الله عليه و آله نشان نمى‏‌دهند، و از كوچک‌ترين اهانت و كلام ناشايستى نسبت به آن دو چنان پرهيز دارند كه نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله ندارند.<ref>كتاب سليم قیس الهلالی، ص</ref>


هر كس از پيروان راستين پيامبر صلى الله عليه و آله به فاصله چند روز از شهادت آن حضرت وارد مسجد مى‏شد و ابوبكر را بر منبر مى‏ ديد، بى‏ اختيار مى‏ گفت:
كار مسلمانان از زير بناى [[سقیفه]] تا آنجا پيش رفت كه بر فراز [[منبر]] به‌جاى لعنت دشمنان حکم الهی غدیر على بن ابى‏‌طالب‏ عليه السلام را لعن مى‏‌كردند و با اين عمل به خدا تقرب مى‏‌جستند. اينجاست كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏‌فرمايد: تعجب است از آن محبتى كه از آن دو نفر در قلوب اين امت پر شده، و همچنين محبت كسانى كه آنان را از راه پروردگارشان مانع شدند و از دينشان بازگرداندند. به خدا قسم، اگر اين امت تا روز [[قیامت]] بر روى پاهايشان روى خاک بايستند و خاكستر بر سر بريزند و به درگاه خداوند زارى نمايند و نفرين نمايند كسانى را كه آنان را گمراه كردند و از راه خدا مانع شدند و به آتش جهنم دعوتشان كردند و آنان را در معرض نارضايتى پروردگارشان قرار دادند و با جرمى كه مرتكب شدند عذاب خدا را بر آنان واجب نمودند، باز هم در اين لعنت و نفرين كوتاهى كرده‌‏اند.<ref>كتاب سليم: ص ۲۵۰.</ref>
 
انَسيتَ امْ تَناسَيْتَ! اى ابوبكر، آيا فراموش كرده اى يا خود را به فراموشى زده ‏اى؟<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۱۲. الاحتجاج: ج ۱ ص ۱۰۱.</ref>
 
اين خطاب در واقع به همه دار و دسته [[سقیفه]] بود كه برخوردشان با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به گونه‏ اى بود كه گويا اصلاً او را نمى‏ شناسند و سوابق او را نمى‏ دانند.
 
چنان براى بيعت به خانه‏ اش حمله كردند و همسرش را آنچنان مجروح كردند و طناب بر گردنش انداختند و با شمشيرهاى آخته براى دست دادن با ابوبكر بردند كه گويى پيامبر صلى الله عليه و آله دستور چنين كارى را داده است!<ref>كتاب سليم: ص ۱۵۱.</ref>
 
آرى، پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير لعنت بر چنين نشناسندگان على ‏عليه السلام را ابدى و غير قابل تغيير اعلام فرموده است.
 
اين اصول تولى و تبرى آن گونه معكوس در سقيفه براى مسلمانان بنيان گذارى شد كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با يک دنيا تعجب از جامعه اسلامى مى ‏فرمايد:
 
اعمال باطل اولى و دومى بيش از آن است كه قابل شمارش باشد، ولى با اين همه نزد مردمِ جاهل نقصى برايشان به حساب نمى‏ آيد، و اين دو نفر نزد مردم از پدران و مادران و حتى از خودشان محبوب ترند، و نسبت به دشمنان آن دو چنان بغض نشان مى ‏دهند كه نسبت به دشمنان پيامبر صلى الله عليه و آله نشان نمى‏ دهند، و از كوچک ترين اهانت و كلام ناشايستى نسبت به آن دو چنان پرهيز دارند كه نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله ندارند!!<ref>كتاب سليم: ص ۲۳۴.</ref>
 
كار مسلمانان از زير بناى [[سقیفه]] تا آنجا پيش رفت كه بر فراز [[منبر]]<nowiki/>ها به جاى آنكه اولى و دومى را لعنت كنند، على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را لعن مى‏ كردند!!
 
جالب ‏تر اينكه با اين عمل به خدا تقرب مى‏ جستند، به جاى آنكه با لعن آن دشمنان خدا به درگاه الهى تقرب جويند. اينجاست كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با كمال تعجب مى‏ فرمايد:
 
تعجب است از آن محبتى كه از آن دو نفر در قلوب اين امت اِشراب شده، و همچنين محبت كسانى كه آنان را از راه پروردگارشان مانع شدند و از دينشان بازگرداندند.
 
به خدا قسم، اگر اين امت تا روز [[قیامت]] بر روى پاهايشان روى خاک بايستند و خاكستر بر سر بريزند و به درگاه خداوند زارى نمايند و نفرين نمايند كسانى را كه آنان را گمراه كردند و از راه خدا مانع شدند و به آتش جهنم دعوتشان كردند و آنان را در معرض نارضايتى پروردگارشان قرار دادند و با جرمى كه مرتكب شدند عذاب خدا را بر آنان واجب نمودند، باز هم در اين لعنت و نفرين كوتاهى كرده ‏اند!<ref>كتاب سليم: ص ۲۵۰.</ref>




خط ۹۰: خط ۷۰:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* * '''الاحتجاج'''؛ احمد بن علی طبرسی، تحقیق: محمدباقر موسوی خرسان، مشهد: نشر المرتضی، ۱۴۰۳ق.
* '''اسرار غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
* '''اسرار غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
۱٬۶۲۶

ویرایش