۲۲٬۲۲۰
ویرایش
خط ۱: | خط ۱: | ||
== آيات در شعر غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۵۰۶ - ۴۴۷ .</ref> == | == آيات در شعر غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۵۰۶ - ۴۴۷ .</ref> == | ||
شاعرانى كه براى غدير سروده اند شكوفاترين نقطه آن را پشتوانه قرآنى آن تلقى كرده اند، و در زيباترين سروده ها - از اشاره و رمز گرفته تا تصريح - ذكرى از آيات | شاعرانى كه براى غدير سروده اند شكوفاترين نقطه آن را پشتوانه قرآنى آن تلقى كرده اند، و در زيباترين سروده ها - از اشاره و رمز گرفته تا تصريح - ذكرى از آيات [[غدیر خم (کتاب)|غدیر]] به ميان آورده اند. آنچه پيش روى شماست گزيده اى از ابيات شعرى مربوط به غدير است كه در آنها به آيات قرآنى غدير اشاره شده است. | ||
آيات معروفى كه همه به نزول آنها درباره غدير اعتراف دارند سه آيه است، كه در اكثر اشعار ديده مى شود و در بعضى به دو آيه اشاره شده است: | آيات معروفى كه همه به نزول آنها درباره غدير اعتراف دارند سه آيه است، كه در اكثر اشعار ديده مى شود و در بعضى به دو آيه اشاره شده است: | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
«سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ» .<ref>معارج / ۱. </ref> | «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ» .<ref>معارج / ۱. </ref> | ||
اشعار قرآنى غدير از | اشعار قرآنى غدير از [[شیعه]] و غير شيعه است، و شكى نيست كه اشعار مربوط به غير شيعه اقرارى از سوى آنان تلقى مى شود. | ||
اين اشعار در چهار زبانِ فارسى، عربى، اردو و تركى است و مى توان به هفت موضوع تقسيم كرد: | اين اشعار در چهار زبانِ فارسى، عربى، اردو و تركى است و مى توان به هفت موضوع تقسيم كرد: | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
۲. شعرهايى با اشاره به آيه تبليغ | ۲. شعرهايى با اشاره به آيه تبليغ | ||
۳. شعرهايى با اشاره به آيه | ۳. شعرهايى با اشاره به آيه [[اکمال دین|اکمال]] | ||
۴. شعرهايى با اشاره به آيه «سئل سائل» | ۴. شعرهايى با اشاره به آيه «سئل سائل» | ||
۵ . شعرهايى با اشاره به دو آيه | ۵ . شعرهايى با اشاره به دو آيه [[تبلیغ]] و اكمال | ||
۶ . شعرهايى با اشاره به دو آيه اكمال و «سأل سائل» | ۶ . شعرهايى با اشاره به دو آيه اكمال و «سأل سائل» | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== اميرالمؤمنين عليه السلام و شعر غدير<ref>اسرار غدير ص ۳۱۸. چهارده قرن با غدير: ص ۱۶۹. غدير از زبان مولى: ص ۲۷. ژرفاى غدير: ص ۱۹۶.</ref> == | == اميرالمؤمنين عليه السلام و شعر غدير<ref>اسرار غدير ص ۳۱۸. چهارده قرن با غدير: ص ۱۶۹. غدير از زبان مولى: ص ۲۷. ژرفاى غدير: ص ۱۹۶.</ref> == | ||
چه زيباست كه صاحب غدير درباره غديرش بسرايد و ما گوش به نواى جانفزاى او بسپاريم. اما جالب تر آن است كه بدانيم اين اشعار در پاسخ به نماينده | چه زيباست كه صاحب غدير درباره غديرش بسرايد و ما گوش به نواى جانفزاى او بسپاريم. اما جالب تر آن است كه بدانيم اين اشعار در پاسخ به نماينده [[سقیفه]] است كه خواست فخرى بفروشد و سَرى بلند كند. معاويه به حضرت نامه اى نوشت و در آن يادآور شد كه من فضايل بسيارى دارم. از جمله اينكه در اسلام پادشاه شده ام!! | ||
وقتى حضرت نامه او را خواند فرمود: آيا پسر هند جگرخوار فضايل خود را به رخ من مى كشد؟ در پاسخ او اين اشعار را بنويسيد. سپس حضرت اشعارى سرودند كه وجوب | وقتى حضرت نامه او را خواند فرمود: آيا پسر هند جگرخوار فضايل خود را به رخ من مى كشد؟ در پاسخ او اين اشعار را بنويسيد. سپس حضرت اشعارى سرودند كه وجوب [[ولایت]] در غدير را در آن بيان كردند، و رضايت امت در امر ولايت را گوشزد كردند، و با خطابى قاطع در آخر آن اشاره كردند كه هر كس نمى پذيرد جا دارد از غصه بميرد! | ||
قسمتى از سروده مولى چنين است: | قسمتى از سروده مولى چنين است: | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
يكى از جلوه هاى زيبا در مورد غدير، غديريه گويى بولس سلامه مسيحى است! او در ديوان اشعار خود شعرى سروده و در آن به غدير اشاره كرده است: | يكى از جلوه هاى زيبا در مورد غدير، غديريه گويى بولس سلامه مسيحى است! او در ديوان اشعار خود شعرى سروده و در آن به غدير اشاره كرده است: | ||
عيدک العيد يا على | |||
عاد من حجةالوداع الخطير | عاد من حجةالوداع الخطير | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
== تاريخچه شعرِ غدير<ref>حديث مهر در بلور شعر (على ثاقب بخشايش) : ۵-۱۰.</ref> == | == تاريخچه شعرِ غدير<ref>حديث مهر در بلور شعر (على ثاقب بخشايش) : ۵-۱۰.</ref> == | ||
در ميان وقايع اسلام، تنها واقعه غدير است كه از همان لحظات وقوع قطعه شعرى به عنوان سند دائمى ضميمه آن است. شعر با وزن و قافيه اى كه دارد مدرك ماندگارى در پرونده غدير است كه سينه به سينه حفظ شده، و با توجه به اهميت ادبى آن در كتاب ها ثبت گرديده است. در طول تاريخ در كنار اسناد و مدارك حديثى و تاريخى، شعر غدير كه توسط شعراى | در ميان وقايع اسلام، تنها واقعه غدير است كه از همان لحظات وقوع قطعه شعرى به عنوان سند دائمى ضميمه آن است. شعر با وزن و قافيه اى كه دارد مدرك ماندگارى در پرونده غدير است كه سينه به سينه حفظ شده، و با توجه به اهميت ادبى آن در كتاب ها ثبت گرديده است. در طول تاريخ در كنار اسناد و مدارك حديثى و تاريخى، شعر غدير كه توسط شعراى قرن هاى مختلف سروده شده در حفظ اين ماجرا اثر به سزايى داشته است. | ||
نكته شعر اين است كه توانسته غدير را در كتابها و محافلى حاضر كند كه با روش هاى ديگر ممكن و يا لااقل آسان نيست. بسيارى از كتب ادبى كه حتى در مواردى مؤلفانشان مخالف ولايت اهلبيت عليهم السلام بوده اند، به عنوان يک قطعه جالب ادبى از شاعرى توانا شعر غدير را نقل كرده اند. همچنين بسيارى از مردم كه براى مطالعه و شنيدن متون علمى وقت و حوصله كافى ندارند، گاهى در قطعه اى از شعر معارف غدير را مى يابند. | |||
نكته شعر اين است كه توانسته غدير را در كتابها و محافلى حاضر كند كه با روش هاى ديگر ممكن و يا لااقل آسان نيست. بسيارى از كتب ادبى كه حتى در مواردى مؤلفانشان مخالف ولايت اهلبيت عليهم السلام بوده اند، به عنوان | |||
'''غدير در زبان هاى شاعرانه متفاوت''' | '''غدير در زبان هاى شاعرانه متفاوت''' | ||
طى چهارده قرن، مسئله غدير در قالب اشعار عربى، فارسى، اردو، تركى و غير آن به نظم كشيده شده است. اولين قدم را شاعر زبردست عرب حسّان بن ثابت برداشت و با اجازه رسمى پيامبرصلى الله عليه وآله در حضور مردم اشعارى را كه در غدير خم درباره واقعه آن سروده بود خواند. | طى چهارده قرن، مسئله غدير در قالب اشعار عربى، فارسى، اردو، تركى و غير آن به نظم كشيده شده است. اولين قدم را شاعر زبردست عرب [[حسّان بن ثابت]] برداشت و با اجازه رسمى پيامبرصلى الله عليه وآله در حضور مردم اشعارى را كه در غدير خم درباره واقعه آن سروده بود خواند. | ||
همچنين اميرالمؤمنين على عليه السلام درباره غدير شعرى سروده اند. چند تن از اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله و نير عده اى از اصحاب ائمه عليهم السلام اشعارى درباره غدير دارند، كه از جمله آنان قيس بن سعد بن عباده، سيد حميرى، كميت اسدى، دعبل خزاعى و ابوتمام است. | همچنين اميرالمؤمنين على عليه السلام درباره غدير شعرى سروده اند. چند تن از [[اصحاب ائمه علیهم السلام|اصحاب]] پيامبرصلى الله عليه وآله و نير عده اى از اصحاب ائمه عليهم السلام اشعارى درباره غدير دارند، كه از جمله آنان قيس بن سعد بن عباده، سيد حميرى، كميت اسدى، دعبل خزاعى و ابوتمام است. | ||
عدهاى از علماى بزرگ نيز كه قريحه شعرى داشته اند اشعار رسايى درباره غدير سروده اند، كه از جمله آنان شريف رضى، سيد مرتضى، قطب راوندى، حافظ برسى، شيخ كفعمى، شيخ بهايى، شيخ كرَكى، شيخ حر عاملى، سيد على خان مدنى و شيخ محمدحسين غروى اصفهانى كمپانى است. | عدهاى از علماى بزرگ نيز كه قريحه شعرى داشته اند اشعار رسايى درباره غدير سروده اند، كه از جمله آنان شريف رضى، سيد مرتضى، قطب راوندى، حافظ برسى، شيخ كفعمى، شيخ بهايى، شيخ كرَكى، شيخ حر عاملى، سيد على خان مدنى و شيخ محمدحسين غروى اصفهانى كمپانى است. | ||
خط ۲۰۶: | خط ۲۰۵: | ||
مسير فرهنگى و تبليغى غدير در طول چهارده قرن چند مرحله را طى كرده كه اولين مرحله روايت سينه به سينه آن است. | مسير فرهنگى و تبليغى غدير در طول چهارده قرن چند مرحله را طى كرده كه اولين مرحله روايت سينه به سينه آن است. | ||
در طول قرن اول هجرى كه تدوين معارف اسلام ممنوعيت رسمى داشت و اگر هم كتابى نوشته مى شد مخفيانه بود و يا اگر كتابى مجوز پيدا مى كرد فقط اراجيف | در طول قرن اول هجرى كه تدوين معارف اسلام ممنوعيت رسمى داشت و اگر هم كتابى نوشته مى شد مخفيانه بود و يا اگر كتابى مجوز پيدا مى كرد فقط اراجيف غاصبین خلافت بود، در چنان جوى بهترين كتاب براى غدير سينه هاى امين و حافظه هاى قوى افراد بود كه به مثابه كتاب عمل كرد؛ و به خوبى توانست اين راه صد ساله را بپيمايد و اين وديعه آل محمدعليهم السلام را در خود حفظ كند. | ||
از جمله شعر شاعران نقش مهمى در حفظ غدير در طول تاريخ ظلمانى داشته است، چه آنكه قالب شعر محفوظتر است و مردم علاقه خاصى به آن دارند. | از جمله شعر شاعران نقش مهمى در حفظ غدير در طول تاريخ ظلمانى داشته است، چه آنكه قالب شعر محفوظتر است و مردم علاقه خاصى به آن دارند. | ||
خط ۲۵۱: | خط ۲۵۰: | ||
'''مقدمه''' | '''مقدمه''' | ||
براى اين كار بايد تمام اشعار فارسى بررسى مى شد كه خارج از حوصله اين نوشتار بود. بنابراين، با ملاحظه و بررسى بيش از | براى اين كار بايد تمام اشعار فارسى بررسى مى شد كه خارج از حوصله اين نوشتار بود. بنابراين، با ملاحظه و بررسى بيش از يک ميليون بيت شعر از ۱۰۱ شاعر در نرم افزار «درج ۳» - كه تقريباً دورنمايى از شعر فارسى را ترسيم مى كرد - اجزا و عناصر غدير جستجو شد. در نتيجه مشخص شد كه اهل سنت بيشتر تا قرن هفتم به مسئله غدير پرداخته اند، و از قرن دهم به بعد شاعران شيعه به غدير اشاره نموده اند. البته ناصر خسرو در قرن پنجم يک استثناست. | ||
شايد دليل اشاره بيشتر اهل سنت اين است كه غالب شاعران پارسىگوى تا قبل از عهد صفوى سنى مذهب و شاعران شيعه در اقليت بودند. ديگر اين كه شاعران سنى از لحاظ بسامد كمتر هستند؛ تقريباً ۶ در مقابل ۱۰. علاوه بر آن، بسامد و تعداد اشاره شاعران شيعه - ۳۵ بار - نسبت به شاعران سنى - ۸ بار -بيشتر است. | شايد دليل اشاره بيشتر اهل سنت اين است كه غالب شاعران پارسىگوى تا قبل از عهد صفوى سنى مذهب و شاعران شيعه در اقليت بودند. ديگر اين كه شاعران سنى از لحاظ بسامد كمتر هستند؛ تقريباً ۶ در مقابل ۱۰. علاوه بر آن، بسامد و تعداد اشاره شاعران شيعه - ۳۵ بار - نسبت به شاعران سنى - ۸ بار -بيشتر است. | ||
خط ۳۳۳: | خط ۳۳۲: | ||
در حالى كه شاعران شيعه مذهب به دفعات بيشتر به اين موضوع اشاره نمودهاند، و جمعا در ۳۹ مورد (۸۲ / ۶۱% كل موارد) از غدير سخن گفته اند؛ يعنى هم تعداد شاعران بيشتر است و هم تعداد دفعات اشاره شاعران به مسئله غدير بسيار بيشتر است. | در حالى كه شاعران شيعه مذهب به دفعات بيشتر به اين موضوع اشاره نمودهاند، و جمعا در ۳۹ مورد (۸۲ / ۶۱% كل موارد) از غدير سخن گفته اند؛ يعنى هم تعداد شاعران بيشتر است و هم تعداد دفعات اشاره شاعران به مسئله غدير بسيار بيشتر است. | ||
مثلاً در بين شاعران سنى مذهب، بيشترين اشارات مربوط به امير معزى و سه بار است. در حالى كه ناصر خسرو ده بار، اديب | مثلاً در بين شاعران سنى مذهب، بيشترين اشارات مربوط به امير معزى و سه بار است. در حالى كه ناصر خسرو ده بار، اديب الممالک فرهانى هفت بار، قاآنى شيرازى شش بار و ملك الشعراء بهار پنج بار به موضوع غدير اشاره نموده اند. | ||
اگر دقت شود، بيشترين اشارات مربوط به قرنهاى ۵ و ۱۶(۶ مرتبه در شعر ۵ شاعر( و قرنهاى ۱۳ و ۲۱) ۱۴ مرتبه در شعر ۵ شاعر) است. دليل اين امر شايد آن باشد كه اولاً در قرون ۵ و ۶ اوج فعاليت شيعيان - خصوصاً اسماعيليان - است، كه با طرح مباحث و مسائل سعى در ترويج آئين خود - يعنى تشيع و حقانيت اهلبيت عليهم السلام - داشتند. | اگر دقت شود، بيشترين اشارات مربوط به قرنهاى ۵ و ۱۶(۶ مرتبه در شعر ۵ شاعر( و قرنهاى ۱۳ و ۲۱) ۱۴ مرتبه در شعر ۵ شاعر) است. دليل اين امر شايد آن باشد كه اولاً در قرون ۵ و ۶ اوج فعاليت شيعيان - خصوصاً اسماعيليان - است، كه با طرح مباحث و مسائل سعى در ترويج آئين خود - يعنى تشيع و حقانيت اهلبيت عليهم السلام - داشتند. |