پرش به محتوا

صاحب اختیار: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶: خط ۴۶:
ب. خط ارتباط غدير با قرآن بسيار زيبا به تصوير كشيده شده است، و جا دارد آن را اين گونه به خاطر بسپاريم:
ب. خط ارتباط غدير با قرآن بسيار زيبا به تصوير كشيده شده است، و جا دارد آن را اين گونه به خاطر بسپاريم:


قرآن ولايت نبوى را اثبات مى ‏كند. پيامبرصلى الله عليه وآله همان آيه را در غدير به عنوان شاهد بر ولايت خود ذكر مى ‏كند. آنگاه ولايت اميرالمؤمنين و امامان‏ عليهم السلام را به عنوان تفريع و ادامه ولايت خود بيان مى ‏كند. سپس اين ولايت را به معناى تصميم گيرندگان در همه امور مردم توضيح مى ‏دهد. آنگاه با ذكر ولايت سه امام، استمرار آن را از بقيه فرازهاى غدير به ما مى‏ فهماند.
قرآن ولايت نبوى را اثبات مى ‏كند. پيامبرصلى الله عليه وآله همان آيه را در [[غدیر]] به عنوان شاهد بر ولايت خود ذكر مى ‏كند. آنگاه ولايت اميرالمؤمنين و امامان‏ عليهم السلام را به عنوان [[تفریع]] و ادامه ولايت خود بيان مى ‏كند. سپس اين ولايت را به معناى تصميم گيرندگان در همه امور مردم توضيح مى ‏دهد. آنگاه با ذكر ولايت سه امام، استمرار آن را از بقيه فرازهاى غدير به ما مى‏ فهماند.


تأكيد خاص اين حديث بر جمله «لَيْسَ لَهُمْ مَعَهُ امْرٌ» است، يعنى با وجود آنان براى مردم امرى و اختيارى نيست. بايد گفت: قوام ولايت مطلقه امامان‏ عليهم السلام به همين نكته است، يعنى اگر آنان صاحب فرمان على الاطلاق باشند هيچ كس ديگرى -  حتى خود كسى كه درباره ‏اش تصميم گيرى مى‏ شود -  نبايد حق دخالت و رأى و نظر در آن موضوع داشته باشد.
تأكيد خاص اين حديث بر جمله «لَيْسَ لَهُمْ مَعَهُ امْرٌ» است، يعنى با وجود آنان براى مردم امرى و اختيارى نيست. بايد گفت: قوام ولايت مطلقه امامان‏ عليهم السلام به همين نكته است، يعنى اگر آنان صاحب فرمان على الاطلاق باشند هيچ كس ديگرى -  حتى خود كسى كه درباره ‏اش تصميم گيرى مى‏ شود -  نبايد حق دخالت و رأى و نظر در آن موضوع داشته باشد.


ضمانت چنين فرمان قاطعى عصمت الهى است كه فقط درباره امامان‏ عليهم السلام وجود دارد؛ و هر كسى را متقاعد مى ‏كند كه در برابر دستور و نظر مبارک معصوم‏ عليهم السلام خود را تخطئه نمايد و فرمان او را مقدم بداند، كه در واقع فرمان خدا را مقدم داشته است.
ضمانت چنين فرمان قاطعى [[عصمت]] الهى است كه فقط درباره امامان‏ عليهم السلام وجود دارد؛ و هر كسى را متقاعد مى ‏كند كه در برابر دستور و نظر مبارک معصوم‏ عليهم السلام خود را تخطئه نمايد و فرمان او را مقدم بداند، كه در واقع فرمان خدا را مقدم داشته است.


== ائمه اثنى‏ عشرعليهم السلام<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۹۴ ۱۹۳.</ref> ==
== ائمه اثنى‏ عشرعليهم السلام<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۹۴ ۱۹۳.</ref> ==
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» از پنج كلمه تشكيل شده است:
جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» از پنج كلمه تشكيل شده است:


«مَنْ» ، يعنى «هر كَس» . و اين كلمه شامل تمام مسلمانان يعنى آنان كه پيامبرصلى الله عليه وآله را قبول دارند مى‏شود.
«مَنْ» ، يعنى «هر كَس» . و اين كلمه شامل تمام مسلمانان يعنى آنان كه [[پیامبرصلی الله علیه وآله]] را قبول دارند مى ‏شود.


«كُنْتُ» ، يعنى «من بوده ‏ام» . استفاده از فعل ماضى به معناى آن ست كه اين منصب براى پيامبرصلى الله عليه وآله پايه نبوت عامه و [[خاتمیت]] اوست و خطاب سخن با كسانى است كه حضرتش را تا كنون به چنين منصبى قبول داشته‏ اند.
«كُنْتُ» ، يعنى «من بوده ‏ام» . استفاده از فعل ماضى به معناى آن ست كه اين منصب براى پيامبرصلى الله عليه وآله پايه نبوت عامه و [[خاتمیت]] اوست و خطاب سخن با كسانى است كه حضرتش را تا كنون به چنين منصبى قبول داشته‏ اند.
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:




«مَوْلاهُ» ، يعنى «مولى و صاحب اختيار او...» . اين كلمه محور اصلى جمله است و خودِ حضرت در همين خطبه و در مواردى ديگر معناى اين كلمه را بيان فرموده‏ اند. «مولى» يعنى كسى كه اختيار مردم به دست او است و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارد و هر دستورى به آنان دهد بايد بدون چون و چرا اجرا كنند، و كوتاهى در اطاعت از او اگر به عنوان اعتراض و شك در حقانيت او باشد مساوى با كفر و انكار نبوت است.
«مَوْلاهُ» ، يعنى «مولى و صاحب اختيار او...» . اين كلمه محور اصلى جمله است و خودِ حضرت در همين خطبه و در مواردى ديگر معناى اين كلمه را بيان فرموده‏ اند. «مولى» يعنى كسى كه اختيار مردم به دست او است و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارد و هر دستورى به آنان دهد بايد بدون چون و چرا اجرا كنند، و كوتاهى در [[اطاعت]] از او اگر به عنوان اعتراض و شک در حقانيت او باشد مساوى با كفر و انكار نبوت است.


«فَعَلِىٌّ» يعنى «پس على...» . تعيين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام براى منصب و مقامى كه در كلمه بعدى ذكر مى‏ شود، مشت محكمى به دهان فتنه‏ گران و دسيسه كاران است تا فكر تشكيک در شخص امام و يا احتمال تعدد آن را از مخيّله خود بيرون كنند. از طرف ديگر با معرفى اين «على‏ عليه السلام» ، يازده امام ديگر را هم كه بعد از او داراى مقام و منصب او خواهند بود مشخص مى‏ كند به طورى كه راهِ تحريف و تشكيک بسته مى‏ شود.
«فَعَلِىٌّ» يعنى «پس على...» . تعيين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام براى منصب و مقامى كه در كلمه بعدى ذكر مى‏ شود، مشت محكمى به دهان [[فتنه|فتنه‏ گران]] و دسيسه كاران است تا فكر [[تشکیک|تشكيک]] در شخص امام و يا احتمال تعدد آن را از مخيّله خود بيرون كنند. از طرف ديگر با معرفى اين «على‏ عليه السلام» ، يازده امام ديگر را هم كه بعد از او داراى مقام و منصب او خواهند بود مشخص مى‏ كند به طورى كه راهِ [[تحریف]] و تشكيک بسته مى‏ شود.


«مَوْلاهُ» ، يعنى «مولى و صاحب اختيار اوست» . همان منصبى كه در كلمه سوم اين جمله براى شخص خاتم انبياءصلى الله عليه وآله ذكر شد عيناً براى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و يازده امام معين از فرزندان او از جانب خداوند اعطا شده است. آنان صاحب اختيار مردم‏ اند و هر چه بگويند بايد بدون چون و چرا قبول كرد، و هرگونه اعتراض و شک و ترديد درباره آنان مساوى با كفر است.
«مَوْلاهُ» ، يعنى «مولى و صاحب اختيار اوست» . همان منصبى كه در كلمه سوم اين جمله براى شخص خاتم انبياءصلى الله عليه وآله ذكر شد عيناً براى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و يازده امام معين از فرزندان او از جانب خداوند اعطا شده است. آنان صاحب اختيار مردم‏ اند و هر چه بگويند بايد بدون چون و چرا قبول كرد، و هرگونه اعتراض و شک و ترديد درباره آنان مساوى با كفر است.


== صاحب اختيار در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص  ۲۳۱  - ۲۲۳ ۱۷۰  - ۱۵۷ ۱۵۵  - ۱۴۷. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۱۴.</ref> ==
== صاحب اختيار در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص  ۲۳۱  - ۲۲۳ ۱۷۰  - ۱۵۷ ۱۵۵  - ۱۴۷. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۱۴.</ref> ==
پيامبرصلى الله عليه وآله در ابتداى بخش دوم خطبه غدير، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن تبليغ اشاره داشت كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است.
پيامبرصلى الله عليه وآله در ابتداى بخش دوم [[خطبه غدیر]]، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن [[تبلیغ]] اشاره داشت كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است.


مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ:
مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ:


اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است» .
اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده [[کوتاهی]] نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است» .


در اواسط بخش سوم خطبه غدير و پس از بيان توازن مقام نبوت و امامت نيز كه خطبه به اوج خود نزديک مى‏ شد، نهيبى لازم بود كه مخاطبين بدانند چرا على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام از آغاز سخنرانى بر فراز منبر كنار پيامبرصلى الله عليه وآله ايستاده است. بايد گفته مى‏ شد كه لحظاتى بعد دو بازوى حيدرى در كف با كفايت محمدى قرار مى‏ گيرد و به گونه‏ اى خاص فراتر از آنچه در ذهن مردم است معرفى خواهد شد. براى اعلان اين مهم پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى ثقل اكبر را تابلو قرار داده، على‏ عليه السلام را در سايه قرآن نشان داد.
در اواسط بخش سوم خطبه غدير و پس از بيان توازن مقام [[نبوت و امامت]] نيز كه خطبه به اوج خود نزديک مى‏ شد، نهيبى لازم بود كه مخاطبين بدانند چرا على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام از آغاز سخنرانى بر فراز منبر كنار پيامبرصلى الله عليه وآله ايستاده است. بايد گفته مى‏ شد كه لحظاتى بعد دو بازوى حيدرى در كف با كفايت محمدى قرار مى‏ گيرد و به گونه‏ اى خاص فراتر از آنچه در ذهن مردم است معرفى خواهد شد. براى [[اعلان]] اين مهم پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى [[ثقل اکبر]] را تابلو قرار داده، على‏ عليه السلام را در سايه قرآن نشان داد.


حضرت قسم ياد كرد كه باطن و تفسير قرآن را بيان نمى‏ كند مگر اين كسى كه مى ‏خواهم دست او را بگيرم و او را بالا ببرم و بازوى او را بگيرم و با دستانم او را بلند كنم و به شما بفهمانم كه هر كس من صاحب اختيار او بوده‏ ام اين على صاحب اختيار اوست، و ولايت او از طرف خدا نازل شده است.
حضرت [[قسم]] ياد كرد كه باطن و [[قرآن|تفسیر قرآن]] را بيان نمى‏ كند مگر اين كسى كه مى ‏خواهم دست او را بگيرم و او را بالا ببرم و بازوى او را بگيرم و با دستانم او را بلند كنم و به شما بفهمانم كه هر كس من صاحب اختيار او بوده‏ ام اين على صاحب اختيار اوست، و ولايت او از طرف خدا نازل شده است.


مَعاشِرَ النّاسِ، تَدَبَّرُوا القُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ، وَ انْظُرُوا اِلى مُحْكَماتِهِ وَ لا تَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زَواجِرَهُ وَ لَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ اِلاَّ الَّذى اَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَ مُصْعِدُهُ اِلَىَّ وَ شائِلٌ بِعَضُدِهِ وَ رافِعُهُ بِيَدَى وَ مُعْلِمُكُمْ: اَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْزَلَها عَلَىَّ:
مَعاشِرَ النّاسِ، تَدَبَّرُوا القُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ، وَ انْظُرُوا اِلى مُحْكَماتِهِ وَ لا تَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زَواجِرَهُ وَ لَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ اِلاَّ الَّذى اَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَ مُصْعِدُهُ اِلَىَّ وَ شائِلٌ بِعَضُدِهِ وَ رافِعُهُ بِيَدَى وَ مُعْلِمُكُمْ: اَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْزَلَها عَلَىَّ:


اى مردم، قرآن را تدبر نماييد و آيات آن را بفهميد و در محكمات آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد. به خدا قسم، باطن آن را براى شما بيان نمى‏ كند و تفسيرش را برايتان روشن نمى‏ كند مگر اين شخصى كه دست او را مى‏ گيرم و او را به سوى خود بالا مى ‏برم و بازوى او را مى‏ گيرم و با دستم او را بلند مى ‏كنم و به شما مى‏ فهمانم كه: «هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست» ، و او على بن ابى‏ طالب برادر و جانشين من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است.
اى مردم، قرآن را [[تدبر]] نماييد و آيات آن را بفهميد و در [[محکمات]] آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد. به خدا قسم، باطن آن را براى شما بيان نمى‏ كند و تفسيرش را برايتان روشن نمى‏ كند مگر اين شخصى كه دست او را مى‏ گيرم و او را به سوى خود بالا مى ‏برم و بازوى او را مى‏ گيرم و با دستم او را بلند مى ‏كنم و به شما مى‏ فهمانم كه: «هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست» ، و او على بن ابى‏ طالب برادر و جانشين من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است.


همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش دهم خطبه غدير پس از اشاره به حج، نماز و زكات را دو بار مطرح كرد؛ يک بار با اشاره به آيه ۴۳ سوره بقره: «وَ اَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرّاكِعينَ» ، و بار ديگر با اشاره به آيه ۴۱ سوره حج: «الَّذينَ اِنْ مَكَّناهُمْ فِى الاَرْضِ اَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ» :
همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش دهم خطبه غدير پس از اشاره به حج، نماز و زكات را دو بار مطرح كرد؛ يک بار با اشاره به آيه ۴۳ سوره بقره: «وَ اَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرّاكِعينَ» ، و بار ديگر با اشاره به آيه ۴۱ سوره حج: «الَّذينَ اِنْ مَكَّناهُمْ فِى الاَرْضِ اَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ» :


پيرو آن نكته اصلى را به ميان آورد كه اگر زمان طويلى بر شما گذشت و كوتاهى نموديد يا فراموش كرديد على صاحب اختيار شماست و براى شما بيان مى‏ كند.
پيرو آن نكته اصلى را به ميان آورد كه اگر زمان طويلى بر شما گذشت و كوتاهى نموديد يا فراموش كرديد [[علی بن ابی طالب علیه السلام|علی]] صاحب اختيار شماست و براى شما بيان مى‏ كند.


آنگاه ادامه اين مسير را نشان داده فرمود: «او و آنان كه از نسل من به خلافت مى‏ رسند از آنچه سؤال كنيد به شما خبر مى‏ دهند و آنچه را نمى ‏دانيد برايتان بيان مى‏كنند» .
آنگاه ادامه اين مسير را نشان داده فرمود: «او و آنان كه از نسل من به خلافت مى‏ رسند از آنچه سؤال كنيد به شما خبر مى‏ دهند و آنچه را نمى ‏دانيد برايتان بيان مى‏ كنند» .


مَعاشِرَ النّاسِ، اَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَما اَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ، فَاِنْ طالَ عَلَيْكُمُ الاَْمَدُ فَقَصَّرْتُمْ اَوْ نَسيتُمْ فَعَلِىٌّ وَلِيُّكُمْ وَ مُبَيِّنٌ لَكُمْ؛ الَّذى نَصَبَهُ اللَّهُ عزَّ وَ جَلَّ لَكُمْ بَعْدى اَمينَ خَلْقِهِ. اِنَّهُ مِنّى وَ اَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ يَخْلُفُ مِنْ ذُرِّيَّتى يُخْبِرُونَكُمْ بِما تَسْاَلُونَ عَنْهُ وَ يُبَيِّنُونَ لَكُمْ ما لا تَعْلَمُونَ:
مَعاشِرَ النّاسِ، اَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَما اَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ، فَاِنْ طالَ عَلَيْكُمُ الاَْمَدُ فَقَصَّرْتُمْ اَوْ نَسيتُمْ فَعَلِىٌّ وَلِيُّكُمْ وَ مُبَيِّنٌ لَكُمْ؛ الَّذى نَصَبَهُ اللَّهُ عزَّ وَ جَلَّ لَكُمْ بَعْدى اَمينَ خَلْقِهِ. اِنَّهُ مِنّى وَ اَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ يَخْلُفُ مِنْ ذُرِّيَّتى يُخْبِرُونَكُمْ بِما تَسْاَلُونَ عَنْهُ وَ يُبَيِّنُونَ لَكُمْ ما لا تَعْلَمُونَ:
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
در آخر بد نيست اشاره شود كه ابان بن ابى‏ عيّاش از سليم بن قيس نقل مى‏ كند كه گفت: از على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام شنيدم در حالى كه مردى از آن حضرت درباره ايمان سؤال كرد و گفت: يا اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، مرا از ايمان خبر ده به طورى كه از غير تو و بعد از تو از كسى در اين باره سؤال نكنم.
در آخر بد نيست اشاره شود كه ابان بن ابى‏ عيّاش از سليم بن قيس نقل مى‏ كند كه گفت: از على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام شنيدم در حالى كه مردى از آن حضرت درباره ايمان سؤال كرد و گفت: يا اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، مرا از ايمان خبر ده به طورى كه از غير تو و بعد از تو از كسى در اين باره سؤال نكنم.


حضرت پس از بيان پايه‏ هاى ايمان و اشاره به امامت و ولايت در غدير فرمود:
حضرت پس از بيان پايه‏ هاى [[ایمان]] و اشاره به امامت و ولايت در غدير فرمود:


... كسى كه پيامبرصلى الله عليه وآله او را در غدير خم نصب كرد، و به آنان خبر داد كه او نسبت به آنان صاحب اختيارتر از خودشان است، و سپس به آنان دستور داد تا حاضران غايبان را آگاه نمايند.
... كسى كه پيامبرصلى الله عليه وآله او را در غدير خم نصب كرد، و به آنان خبر داد كه او نسبت به آنان صاحب اختيارتر از خودشان است، و سپس به آنان دستور داد تا حاضران غايبان را آگاه نمايند.


عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، آن شما هستيد؟ فرمود: من اول و افضل آنها هستم. سپس پسرم حسن بعد از من نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است. سپس پسرم حسين بعد از او نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است. و سپس جانشينان پيامبرصلى الله عليه وآله هستند تا بر سر حوض كوثر يكى پس از ديگرى خدمت او وارد شوند ... .<ref>كتاب سليم: حديث ۸ .</ref>
عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، آن شما هستيد؟ فرمود: من اول و افضل آنها هستم. سپس پسرم حسن بعد از من نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است. سپس پسرم حسين بعد از او نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است. و سپس جانشينان پيامبرصلى الله عليه وآله هستند تا بر سر [[حوض کوثر]] يكى پس از ديگرى خدمت او وارد شوند ... .<ref>كتاب سليم: حديث ۸ .</ref>


   همچنين مراجعه شود به عنوان: صاحب اختيار /  صاحب اختيار در خطبه غدير.
   همچنين مراجعه شود به عنوان: صاحب اختيار /  صاحب اختيار در خطبه غدير.


== صاحب اختيار در كلام امام باقرعليه السلام<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۲ ۳۳۱.</ref> ==
== صاحب اختيار در كلام امام باقرعليه السلام<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۲ ۳۳۱.</ref> ==
خداوند بيان اوامر خود در قرآن را به پيامبرصلى الله عليه وآله واگذار كرده است. همان گونه كه نماز و روزه و حج در جزئياتش نياز به تبيين رسول دارد، آيه «اولُو الْامْرِ» و منظور از آن هم بايد با بيان رسول باشد.
خداوند بيان اوامر خود در [[قرآن]] را به پيامبرصلى الله عليه وآله واگذار كرده است. همان گونه كه نماز و روزه و حج در جزئياتش نياز به تبيين رسول دارد، آيه «اولُو الْامْرِ» و منظور از آن هم بايد با بيان رسول باشد.


در پاسخ به فتنه ‏گرانى كه با مطرح كردن «كَفانا كِتاب اللَّهِ» و افزودن اينكه چرا در كتاب خدا نام اهل‏بيت‏ عليهم السلام نيامده، امام باقرعليه السلام طى اتمام حجت زيبايى برنامه مفصل غدير را تفسير آيه «أُولِى الْأَمْرِ» دانست.
در پاسخ به فتنه ‏گرانى كه با مطرح كردن «كَفانا كِتاب اللَّهِ» و افزودن اينكه چرا در [[کتاب خدا]] نام اهل‏بيت‏ عليهم السلام نيامده، امام باقرعليه السلام طى [[اتمام حجت]] زيبايى برنامه مفصل غدير را تفسير آيه «أُولِى الْأَمْرِ» دانست.


روزى امام باقرعليه السلام به ابوبصير فرمود: آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>احزاب /  ۶ .</ref> درباره على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام نازل شده است. ابوبصير عرض كرد: مردم به ما مى‏ گويند: چرا خداوند نام على و اهل‏بيتش را در كتابش ذكر نكرده است؟ حضرت فرمود: به مردم بگوييد: خداوند نماز را بر پيامبرش نازل كرده و سه يا چهار ركعت بودن آن را ذكر نكرده تا آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را براى مردم تفسير نموده است. (و همچنين زكات و حج را) .
روزى امام باقرعليه السلام به ابوبصير فرمود: آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>احزاب /  ۶ .</ref> درباره على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام نازل شده است. ابوبصير عرض كرد: مردم به ما مى‏ گويند: چرا خداوند نام على و اهل‏بيتش را در كتابش ذكر نكرده است؟ حضرت فرمود: به مردم بگوييد: خداوند نماز را بر پيامبرش نازل كرده و سه يا چهار ركعت بودن آن را ذكر نكرده تا آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را براى مردم تفسير نموده است. (و همچنين زكات و حج را) .