پرش به محتوا

اسناد خطبه طولانی پیامبر در غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۰: خط ۹۰:
سيد بن طاووس اين خطبه را از كتاب « نور الهدى و المنجى من الردى»تأليف حسن بن ابى‏طاهر احمد بن محمد نقل كرده است. وى در ابتدا كتاب «التحصين»در اين خصوص اين گونه نوشته است:
سيد بن طاووس اين خطبه را از كتاب « نور الهدى و المنجى من الردى»تأليف حسن بن ابى‏طاهر احمد بن محمد نقل كرده است. وى در ابتدا كتاب «التحصين»در اين خصوص اين گونه نوشته است:


رأينا ذلک فى كتاب «نور الهدى و المنجى من الردى» تأليف الحسن بن ابى ‏طاهر احمد بن محمد بن الحسين الجاوابى<ref>در دو كتاب «رياض العلماء» و «الثقات العيون» به صورت «جاوابى»« ذكر شده است. ولى علامه طهرانى در «الذريعة»نام او را «جاوانى»ضبط كرده است. رياض العلماء: ج ۱ ص ۱۵۶. الثقات العيون: ص ۵۴ . الذريعة: ج ۲۶ ص ۳۸۷. </ref>، و عليه خط الشيخ السعيد الحافظ محمد بن محمد المعروف بابن‏ الكمال<ref>در نسخه مخلوط «التحصين»كه در كتاب «خاتمة المستدرك» تأليف ميرزا حسين نورى طبرسى: ج ۳ ص ۲۷، از آن ياد شده است و «المعروف بابن ‏الكال» آمده است. </ref> بن هارون. و انهما قد اتفقا على تحقيق ما فيه و تصديق معانيه.
رأينا ذلک فى كتاب «نور الهدى و المنجى من الردى» تأليف الحسن بن ابى ‏طاهر احمد بن محمد بن الحسين الجاوابى<ref>در دو كتاب «رياض العلماء» و «الثقات العيون» به صورت «جاوابى»« ذكر شده است. ولى علامه طهرانى در «الذريعة»نام او را «جاوانى»ضبط كرده است. رياض العلماء: ج ۱ ص ۱۵۶. الثقات العيون: ص ۵۴ . الذريعة: ج ۲۶ ص ۳۸۷. </ref>، و عليه خط الشيخ السعيد الحافظ محمد بن محمد المعروف بابن‏ الكمال<ref>در نسخه مخلوط «التحصين»كه در كتاب «خاتمة المستدرك» تأليف ميرزا حسين نورى طبرسى: ج ۳ ص ۲۷، از آن ياد شده است و «المعروف بابن ‏الكِآل» آمده است. </ref> بن هارون. و انهما قد اتفقا على تحقيق ما فيه و تصديق معانيه.


نتيجه پژوهش در سند خطبه طولانى غدير در«التحصين» :
نتيجه پژوهش در سند خطبه طولانى غدير در«التحصين» :
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
همان طور كه گفته شد «روضة الواعظين» فتّال نيشابورى، نخستين منبع موجود انعكاس دهنده خطبه طولانى غدير است.
همان طور كه گفته شد «روضة الواعظين» فتّال نيشابورى، نخستين منبع موجود انعكاس دهنده خطبه طولانى غدير است.


فتّال نيشابورى در سال ۵۰۸ هجرى توسط شهاب‏ الاسلام عبدالرزاق بن اسحاق طوسى، برادرزاده خواجه نظام ‏الملك طوسى به شهادت رسيده است.××× 1 محمد بن احمد بن على الفتّال النيسابورى المعروف بابن‏الفارسى. متكلم، جليل‏القدر، فقيه، عالم، زاهد، ورع. قتله ابوالمحاسن عبدالرزاق رئيس نيسابور الملقب بشهاب الاسلام. رجال ابن‏داود: ص 295، و شهاب الاسلام ابوالمحاسن عبدالرزاق بن عبداللَّه بن محمد بن الفقيه، ابن اخى نظام الملك... . معجم الانساب و الاسر الحاكمة: ج 2 ص 339. ×××
فتّال نيشابورى در سال ۵۰۸ هجرى توسط شهاب‏ الاسلام عبدالرزاق بن اسحاق طوسى، برادرزاده خواجه نظام ‏الملك طوسى به شهادت رسيده است.<ref>محمد بن احمد بن على الفتّال النيسابورى المعروف بابن‏ الفارسى. متكلم، جليل‏ القدر، فقيه، عالم، زاهد، ورع. قتله ابو المحاسن عبدالرزاق رئيس نيسابور الملقب بشهاب الاسلام. رجال ابن‏ داود: ص ۲۹۵، و شهاب الاسلام ابو المحاسن عبدالرزاق بن عبداللَّه بن محمد بن الفقيه، ابن اخى نظام الملك... . معجم الانساب و الاسر الحاكمة: ج ۲ ص ۳۳۹. </ref>


از آن چه ابن ‏شهرآشوب"(ت ۴۸۸ يا ۴۸۹ - م ۵۸۸ ق) شاگرد فتّال نيشابورى در كتاب«المناقب» متذكر شده، ثابت مى‏ شود كه او از شاگردان شيخ طوسى بوده و اجازه نقل حديث نيز از او داشته است.<ref>ابن‏ شهر آشوب در خصوص نحوه دسترسى و آگاهى او از كتب شيخ طوسى اين گونه مى ‏نويسد: حدثنا ايضاً المنتهى بن ابى ‏زيد بن كبابكى الحسينى الجرجانى و محمد بن الحسن الفتّال النيسابورى و جدى شهرآشوب عنه. الشيخ الطوسى ايضاً سماعاً و قراءة و مناولة و اجازة بأكثر كتبه و رواياته. مناقب آل ‏ابى‏طالب (ابن ‏شهرآشوب) : ج ۱ ص ۱۲. اين مطلب نشان مى ‏دهد كه فتّال نيشابورى اجازه نقل حديث از شيخ طوسى داشته است. </ref> در نتيجه، پيوند علمى او با دوره متقدمين شيعه پيوندى بى‏ واسطه و محكم است.اما آن چه درباره نقل حديث وى از سيد مرتضى (م ۴۳۶ ق)ادعا شده قابل اثبات نيست. زيرا از فاصله فراوان هفتاد و دو ساله ميان شهادت فتّال نيشابورى تا وفات سيد مرتضى كه در گذريم، تنها شاهد ادعا كنندگان براى ارتباط علمى بين فتّال و سيد مرتضى مطلبى است كه ابن‏ شهرآشوب در مقدمه كتاب «المناقب» آورده است.


عده ‏اى ادعا كرده‏ اند كه ابن ‏شهر آشوب در اين بخش از كتاب خود گفته است كه فتّال نيشابورى از سيد مرتضى نقل حديث كرده است. در حالى كه دقيقاً در همين بخش از كتاب ابن ‏شهر آشوب براى دو مرتبه تصريح شده كه فتّال نيشابورى به واسطه پدرش حسن بن على فارسى، از سيد مرتضى نقل حديث مى‏ كرده است. به نظر مى ‏رسد ادعا كنندگان به عبارت «عن ابيه» و عبارت «بقراءة ابويهما» در متن مذكور بى ‏توجه بوده ‏اند. متن«المناقب»بدين شرح است:


از آنچه ابن‏شهرآشوب" )ت 488 يا 489 -  م 588 ق( شاگرد فتّال نيشابورى در كتاب »المناقب« متذكر شده، ثابت مى‏شود كه او از شاگردان شيخ طوسى بوده و اجازه نقل حديث نيز از او داشته است.××× 2 ابن‏شهرآشوب در خصوص نحوه دسترسى و آگاهى او از كتب شيخ طوسى اين گونه مى‏نويسد: حدثنا ايضاً المنتهى بن ابى‏زيد بن كبابكى الحسينى الجرجانى و محمد بن الحسن الفتّال النيسابورى و جدى شهرآشوب عنه. الشيخ الطوسى ايضاً سماعاً و قراءة و مناولة و اجازة بأكثر كتبه و رواياته. مناقب آل‏ابى‏طالب )ابن‏شهرآشوب( : ج 1 ص 12. اين مطلب نشان مى‏دهد كه فتّال نيشابورى اجازه نقل حديث از شيخ طوسى داشته است. ××× در نتيجه، پيوند علمى او با دوره متقدمين شيعه پيوندى بى‏واسطه و محكم است.
و اما اسانيد كتب الشريفين المرتضى و الرضى و رواياتهما فعن السيد ابى ‏الصمصام ذى‏ الفقار بن معبد الحسنى المروزى، عن ابى عبداللَّه محمد بن على الحلوانى، و بحق روايتى عن السيد المنتهى عن ابيه ابى ‏زيد و عن محمد بن ]الحسن بن[ على الفتّال الفارسى، عن ابيه الحسن، كليها عن المرتضى. و قد سمع المنتهى و الفتّال بقراءة ابويهما عليه ايضاً... .<ref>المناقب (ابن‏ شهرآشوب) : ج ۱ ص ۱۲. </ref>
 
 
اما آنچه درباره نقل حديث وى از سيد مرتضى )م 436 ق( ادعا شده قابل اثبات نيست. زيرا از فاصله فراوان هفتاد و دو ساله ميان شهادت فتّال نيشابورى تا وفات سيد مرتضى كه در گذريم، تنها شاهد ادعا كنندگان براى ارتباط علمى بين فتّال و سيد مرتضى مطلبى است كه ابن‏شهرآشوب در مقدمه كتاب »المناقب« آورده است.
 
عده‏اى ادعا كرده‏اند كه ابن‏شهرآشوب در اين بخش از كتاب خود گفته است كه فتّال نيشابورى از سيد مرتضى نقل حديث كرده است. در حالى كه دقيقاً در همين بخش از كتاب ابن‏شهرآشوب براى دو مرتبه تصريح شده كه فتّال نيشابورى به واسطه پدرش حسن بن على فارسى، از سيد مرتضى نقل حديث مى‏كرده است. به نظر مى‏رسد ادعا كنندگان به عبارت »عن ابيه« و عبارت »بقراءة ابويهما« در متن مذكور بى‏توجه بوده‏اند. متن »المناقب« بدين شرح است:
 
 
و اما اسانيد كتب الشريفين المرتضى و الرضى و رواياتهما فعن السيد ابى‏الصمصام ذى‏الفقار بن معبد الحسنى المروزى، عن ابى‏عبداللَّه محمد بن على الحلوانى، و بحق روايتى عن السيد المنتهى عن ابيه ابى‏زيد و عن محمد بن ]الحسن بن[ على الفتّال الفارسى، عن ابيه الحسن، كليها عن المرتضى. و قد سمع المنتهى و الفتّال بقراءة ابويهما عليه ايضاً... .××× 1 المناقب )ابن‏شهرآشوب( : ج 1 ص 12. ×××
 
 
همان طور كه ملاحظه مى‏شود، در اين بخش از كتاب -  كه دقيقاً مورد ادعاى ادعا كنندگان واقع شده -  دو مرتبه تصريح شده كه فتال كتب سيد مرتضى و سيد رضى را با واسطه پدرش نقل مى‏نمايد!
 


همان طور كه ملاحظه مى‏ شود، در اين بخش از كتاب -  كه دقيقاً مورد ادعاى ادعا كنندگان واقع شده -  دو مرتبه تصريح شده كه فتال كتب سيد مرتضى و سيد رضى را با واسطه پدرش نقل مى‏ نمايد!


همچنين از مقدمه كتاب «روضة الواعظين»بر مى‏آيد كه او در عنفوان جوانى كرسى مجالس درسى داشته، كه نسبت به اصول عقيدتى و فروع فقهى شيعه از جانب توده عمومى مردم مكرراً مورد سؤال قرار مى‏گرفته است.××× 2 در مقدمه مؤلف چنين آمده است: فانى كنت فى عنفوان شبابى قد اتفقت لى مجالس و عرضت محافل، و الناس يسألوننى عن اصول الديانات و الفروع عنها فى المقامات. فأجبتهم عنها بجواب يكفيهم و مقال يشفيهم... . روضة الواعظين )فتّال( : ص 15 مقدمة المؤلف. ××× اين نكته كه بيانگر تسلط و شهرت علمى فتّال در عهد جوانى است، در نهايت انگيزه اصلى نگارش كتاب »روضة الواعظين« مى‏شود. اما متأسفانه او تمامى روايات مندرج در اين كتاب را بدون ذكر سند نقل مى نمايد.
همچنين از مقدمه كتاب «روضة الواعظين»بر مى‏آيد كه او در عنفوان جوانى كرسى مجالس درسى داشته، كه نسبت به اصول عقيدتى و فروع فقهى شيعه از جانب توده عمومى مردم مكرراً مورد سؤال قرار مى‏گرفته است.××× 2 در مقدمه مؤلف چنين آمده است: فانى كنت فى عنفوان شبابى قد اتفقت لى مجالس و عرضت محافل، و الناس يسألوننى عن اصول الديانات و الفروع عنها فى المقامات. فأجبتهم عنها بجواب يكفيهم و مقال يشفيهم... . روضة الواعظين )فتّال( : ص 15 مقدمة المؤلف. ××× اين نكته كه بيانگر تسلط و شهرت علمى فتّال در عهد جوانى است، در نهايت انگيزه اصلى نگارش كتاب »روضة الواعظين« مى‏شود. اما متأسفانه او تمامى روايات مندرج در اين كتاب را بدون ذكر سند نقل مى نمايد.