۲۱٬۹۶۲
ویرایش
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
اين حاكى از حضور آنان در برابر منبر غدير است. سپس مى فرمايد: ولى مصلحت كنونى آن است كه با آنان درگير نشوم و بزرگوارانه رفتار كنم. | اين حاكى از حضور آنان در برابر منبر غدير است. سپس مى فرمايد: ولى مصلحت كنونى آن است كه با آنان درگير نشوم و بزرگوارانه رفتار كنم. | ||
[[امام کاظم علیه السلام]] در اين باره مى فرمايند: پيامبر صلى الله عليه و آله درباره منافقين با بزرگوارى رفتار كردند و ظاهر آنان را پذيرفت و باطنشان را به خدا واگذار كرد.<ref>عوالم | [[امام کاظم علیه السلام]] در اين باره مى فرمايند: پيامبر صلى الله عليه و آله درباره منافقين با بزرگوارى رفتار كردند و ظاهر آنان را پذيرفت و باطنشان را به خدا واگذار كرد.<ref>تأويل الآيات الظاهرة، ص ۳۹؛ بحار، ج ۳۷، ص ۱۴۴؛ عوالم العلوم، ج ۱۵(حدیث غدیر)، ص۱۵۶؛ البرهان، ج۱، ص ۱۳۸.</ref> | ||
==== تحليل اعتقادى دوم ==== | ==== تحليل اعتقادى دوم ==== | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
از ميان اينها عمر گفت: او را نمى بينيد كه چشمانش مانند مجانين در گردش است؟! | از ميان اينها عمر گفت: او را نمى بينيد كه چشمانش مانند مجانين در گردش است؟! | ||
اكنون مى گويد: خدايم چنين گفته است!<ref>عوالم | اكنون مى گويد: خدايم چنين گفته است!<ref>بحار،ج ۳۷، ص ۱۶۰؛ عوالم العلوم، ج ۱۵(حدیث غدیر)، ص ۱۳۴.</ref> و اين گونه برنامه پيامبر صلى الله عليه و آله را به مسخره گرفتند. | ||
===== هنگام «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...» ===== | ===== هنگام «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...» ===== | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
===== پس از خطابه غدير ===== | ===== پس از خطابه غدير ===== | ||
همچنين [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] در روز غدير - بعد از منصوب شدن اميرالمؤمنين عليه السلام - از شدت ناراحتى برخاست و با تكبر به راه افتاد و با غضب خارج شد در حالى كه دست راستش را بر [[ابوموسی اشعری]] و دست چپش را بر مغيرة بن شعبه تكيه داده بود و با تبختر مى گفت: | همچنين [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] در روز غدير - بعد از منصوب شدن اميرالمؤمنين عليه السلام - از شدت ناراحتى برخاست و با تكبر به راه افتاد و با غضب خارج شد در حالى كه دست راستش را بر [[ابوموسی اشعری]] و دست چپش را بر مغيرة بن شعبه تكيه داده بود و با تبختر مى گفت: | ||
{{متن عربی|لَا نُقِرُّ لِعَلِيٍّ بِوَلَايَةٍ وَ لَا نُصَدِّقُ مُحَمَّداً فِي مَقَالَة}} | |||
«محمد را بر اين گفتارش تصديق نمى كنيم و به ولايت على اقرار نمى نماييم.» <ref>تفسير فرات الكوفی، ص۵۱۶؛ بحار، ج ۳۷، ص ۱۹۳؛ عوالم العلوم،ج ۱۵(حدیث غدیر)،ص ۹۶و ۹۷ و ۱۲۵.</ref> | |||
===== در پايان سخنرانى ===== | ===== در پايان سخنرانى ===== | ||
عده اى ديگر از منافقين گفتند: محمد هر ساعتى ما را به مطلب جديدى مى خواند. اكنون هم اين مطلب را پيش كشيده كه اهل بيتش را بر گُرده ما سوار كند!<ref>بحار | عده اى ديگر از منافقين گفتند: محمد هر ساعتى ما را به مطلب جديدى مى خواند. اكنون هم اين مطلب را پيش كشيده كه اهل بيتش را بر گُرده ما سوار كند!<ref>بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۱۶۰.</ref> | ||
===== پس از بيعت ===== | ===== پس از بيعت ===== | ||
پس از بيعت در غدير عمر شانه بالا انداخت و به ابوبكر گفت: عجب زير بازوى پسر عمويش را گرفته بالا مى برد!<ref>بحار | پس از بيعت در غدير عمر شانه بالا انداخت و به ابوبكر گفت: عجب زير بازوى پسر عمويش را گرفته بالا مى برد!<ref>بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۱۳۸.</ref> | ||
===== هم پيمانى بعد از بيعت ===== | ===== هم پيمانى بعد از بيعت ===== | ||
عده اى از منافقين پس از بيعت با يكديگر پيمان بستند و گفتند: اگر براى محمد اتفاقى بيفتد و از دنيا برود امر ولايت را از حضرت امیر عليه السلام دور مى كنيم و نمى گذاريم براى او باشد.<ref>بحار | عده اى از منافقين پس از بيعت با يكديگر پيمان بستند و گفتند: اگر براى محمد اتفاقى بيفتد و از دنيا برود امر ولايت را از حضرت امیر عليه السلام دور مى كنيم و نمى گذاريم براى او باشد.<ref>بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۱۴۲.</ref> | ||
===== گفتگو در خيمه نفاق ===== | ===== گفتگو در خيمه نفاق ===== | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۵: | ||
در اينجا جبرئيل با اين آيه نازل شد:{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ}}: «قسم ياد مى كنند كه نگفته اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان بر زبان آورده اند». | در اينجا جبرئيل با اين آيه نازل شد:{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ}}: «قسم ياد مى كنند كه نگفته اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان بر زبان آورده اند». | ||
اميرالمؤمنين عليه السلام در اينجا فرمودند: بگذارید هر چه مى خواهند بگويند. به خدا قسم قلب من در سينه ام مى تپد و شمشيرم بر دوشم است. اگر قصد سوئى كنند من هم مقابله خواهم كرد.<ref>عوالم | اميرالمؤمنين عليه السلام در اينجا فرمودند: بگذارید هر چه مى خواهند بگويند. به خدا قسم قلب من در سينه ام مى تپد و شمشيرم بر دوشم است. اگر قصد سوئى كنند من هم مقابله خواهم كرد.<ref>تفسير العياشى، ج ۲، ص ۹۷، ح ۸۹؛ عوالم العلوم، ج ۱۵(حدیث غدیر)، ص ۵۲،۵۲؛ بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۱۵۱ ح ۳۷؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۴۶.</ref> | ||
با توجه به اين موارد كه نمونه هايى از مسايل اتفاق افتاده توسط منافقين است، اذيت و آزارشان نسبت به مقام نبوت معلوم مى شود و طبعاً «عذاب اليمِ» مذكور در آيه شاملشان مى گردد. | با توجه به اين موارد كه نمونه هايى از مسايل اتفاق افتاده توسط منافقين است، اذيت و آزارشان نسبت به مقام نبوت معلوم مى شود و طبعاً «عذاب اليمِ» مذكور در آيه شاملشان مى گردد. |