جبرئیل: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== جبرئيل و غدير در قيامت<ref>اسرار غدير: ص ۲۳۵  - ۲۳۳.</ref> ==
== جبرئيل و غدير در قيامت<ref>اسرار غدير: ص ۲۳۳ - ۲۳۵.</ref> ==
احاديثى در فضيلت [[عید غدیر]] و [[اهمیت]] خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان [[معصومین‏ علیهم السلام]] وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط [[امام صادق‏ علیه السلام]] است. از جمله حضرت فرمود:
احاديثى در فضيلت عید غدیر و [[اهمیت]] خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان [[معصومین‏ علیهم السلام]] وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق علیه السلام است.


روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى ‏برند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. «روز غدير خم»در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است.
از جمله حضرت فرمود:


خداوند تعالى بر غدير [[ملائکه]] مقربين را موكل مى‏ كند كه رئيس شان جبرئيل است، و انبياء مرسلين را كه رئيس شان حضرت محمد صلى الله عليه وآله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيس شان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيس شان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان «[[غدیر]]» را همراهى مى ‏كنند تا آن را وارد بهشت نمايند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۲. </ref>
روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى ‏برند:
 
عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است.
 
خداوند تعالى بر غدير [[ملائکه]] مقربين را موكل مى‏ كند كه رئيس شان جبرئيل است، و انبياء مرسلين را كه رئيس شان حضرت محمد صلى الله عليه و آله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيس شان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيس شان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان «[[غدیر]]» را همراهى مى ‏كنند تا آن را وارد بهشت نمايند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲. </ref>


== حامل وحى در خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۰۳. </ref> ==
== حامل وحى در خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۰۳. </ref> ==
از جمله معارفى كه در [[خطبه غدیر|خطبه بلند غدیر]] به آن اشاره شده اينكه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله از طرف خداوند متعال سخن مى ‏گويد. قول او از جبرئيل امين، و قول جبرئيل از خداست.
از جمله معارفى كه در [[خطبه غدیر|خطبه بلند غدیر]] به آن اشاره شده اينكه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله از طرف خداوند متعال سخن مى ‏گويد. قول او از جبرئيل امين، و قول جبرئيل از خداست.
 
== حضور جبرئيل پس از خطبه غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۷؛ چهارده قرن با غدير: ص ۲۷؛ اسرار غدير: ص ۶۰؛ غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۶۹؛ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۷. </ref> ==
يكى از نقشه‏ هاى [[منافقین]] ضد غدير پيشنهاد شركت در [[جانشین|خلافت]] پس از اتمام [[خطبه غدیر]] بود، كه خداوند هم اين آيه را نازل كرد:


== حضور جبرئيل پس از خطبه غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۷. چهارده قرن با غدير: ص ۲۷. اسرار غدير: ص ۶۰ . غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۶۹. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۷ </ref> ==
{{متن قرآن|وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>زمر /  ۶۶،۶۵ . </ref>: «به تو وحى شده و به آنان كه قبل از تو بودند كه اگر شريک نمايى عمل تو ساقط مى‏ شود و از زيانكاران خواهى بود. بلكه خدا را عبادت كن و از شكر گزاران باش».
يكى از نقشه‏ هاى منافقين ضد غدير پيشنهاد شركت در خلافت پس از اتمام خطبه غدير بود، كه خداوند هم اين آيه را نازل كرد: «وَ لَقَدْ أُوحِىَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ. بَلِ اللَّه فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ»<ref>زمر /  ۶۶ ۶۵ . </ref>


«به تو وحى شده و به آنان كه قبل از تو بودند كه اگر شريک نمايى عمل تو ساقط مى‏ شود و از زيانكاران خواهى بود. بلكه خدا را عبادت كن و از شكر گزاران باش».
آنچه در اينجا قابل ذكر است معجزه اى بود كه پس از خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير پيش آمد و بار ديگر حجت را بر همگان تمام كرد، و آن حضور جبرئيل در غدير و ظهور بر همگان در پاسخ به پيشنهاد شركت در خلافت است.


آنچه در اينجا قابل ذكر است معجزه اى بود كه پس از خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير پيش آمد و بار ديگر حجت را بر همگان تمام كرد، و آن حضور جبرئيل در غدير و ظهور بر همگان در پاسخ به پيشنهاد شركت در خلافت است. داستان را بايد از زبان عمر بشنويم كه اين آيه را همچون پُتكى بر سر خود احساس كرده و هرگز انتظار آن را نداشته است  
داستان را بايد از زبان عمر بشنويم كه اين آيه را همچون پُتكى بر سر خود احساس كرده و هرگز انتظار آن را نداشته است پس از اينكه عمر بن خطاب در غدير و در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله اعتراضاتى داشت، همين كه از محضر پيامبر صلى الله عليه و آله با عجله بيرون آمد، به سوارى برخورد.


پس از اينكه عمر بن خطاب در غدير و در حضور پيامبرصلى الله عليه وآله اعتراضاتى داشت، همين كه از محضر پيامبرصلى الله عليه وآله با عجله بيرون آمد، به سوارى برخورد. عمر  مى‏ گويد:  
عمر مى‏ گويد:  


با شنيدن اين آيه سينه‏ ام تنگ شد، و از فشارى كه بر من وارد شد از نزد پيامبر با حالت فرار بيرون آمدم. در آن حال به سوارى برخورد كردم كه سوار بر اسبى با من رو به رو شد و عمامه زرد رنگ بر سر داشت كه بوى مشک از آن ساطع بود. او به من گفت: به خدا قسم روزى مانند امروز هرگز نديدم. اى رد! چقدر كار پسر عمويش را مؤكد نمود! محمد براى او پيمانى بست كه جز كافر به خدا و رسولش يا منافق آن را بر هم نمى ‏زند. واى بر كسى كه پيمان او را بشكند.
با شنيدن اين آيه سينه‏ ام تنگ شد، و از فشارى كه بر من وارد شد از نزد پيامبر با حالت فرار بيرون آمدم. در آن حال به سوارى برخورد كردم كه سوار بر اسبى با من رو به رو شد و عمامه زرد رنگ بر سر داشت كه بوى مشک از آن ساطع بود.


از او پرسيدم: تو كيستى؟ ولى آن مرد سكوت كرد. من نزد پيامبر آمدم و اين ماجرا را به او خبر دادم. پيامبر گفت: آيا آن اسب سوار را شناختى؟ او جبرئيل بود! پيمان ولايت بر شما عرضه شد، اگر آن را بر هم زنيد يا در آن شک نماييد روز قيامت من خصم شما خواهم بود. تو مواظب باش شكننده اين پيمان نباشى كه اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنين از تو بيزار خواهند بود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۶ ۸۵، ص ۱۴۹ ح ۲۲۴. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۳۹. </ref>
او به من گفت: به خدا قسم روزى مانند امروز هرگز نديدم. چقدر كار پسر عمويش را مؤكد نمود! محمد براى او پيمانى بست كه جز [[کفّار|کافر]] به خدا و رسولش يا منافق آن را بر هم نمى ‏زند.
 
واى بر كسى كه پيمان او را بشكند.
 
از او پرسيدم: تو كيستى؟ ولى آن مرد سکوت كرد. من نزد پيامبر آمدم و اين ماجرا را به او خبر دادم. پيامبر گفت: آيا آن اسب سوار را شناختى؟
 
او جبرئيل بود! پيمان ولايت بر شما عرضه شد، اگر آن را بر هم زنيد يا در آن شک نماييد روز قيامت من خصم شما خواهم بود. تو مواظب باش شكننده اين پيمان نباشى كه اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنين از تو بيزار خواهند بود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱،۱۲۰؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۶،۸۵، ص ۱۴۹ ح ۲۲۴؛ مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۳۹. </ref>


و اما تحليل حضور جبرئيل پس از خطبه غدير:
و اما تحليل حضور جبرئيل پس از خطبه غدير:


يكى از برنامه‏ هاى الهى پس از خطبه غدير حضور جبرئيل در غدير و ظهور در برابر ديدگان همه بود. بايد در نظر داشته باشيم در هيچ يک از فرامين الهى و يا مقاطع حساس تاريخ اسلام، جبرئيل در برابر مردم ظاهر نشده بود.
يكى از برنامه‏ هاى الهى پس از خطبه غدير حضور جبرئيل در غدير و ظهور در برابر ديدگان همه بود. بايد در نظر داشته باشيم در هيچ يک از فرامين الهى و يا مقاطع حساس [[تاریخ]] [[اسلام]]، جبرئيل در برابر مردم ظاهر نشده بود.


اما خداى غدير اين پيش بينى را براى اولين بار در سخنرانى به يادماندنى غدير گنجانده بود؛ تا با ظهور آن واسطه وحى به صورت انسان، و معرفى او توسط پيامبرصلى الله عليه وآله كه او جبرئيل بوده، الهى بودن غدير و وَحيانى بودن آن و امضاى پروردگار نسبت به آن براى همه روشن شود.
اما خداى [[غدیر]] اين پيش بينى را براى اولين بار در سخنرانى به يادماندنى غدير گنجانده بود؛ تا با ظهور آن واسطه وحى به صورت انسان، و معرفى او توسط پيامبر صلى الله عليه و آله كه او جبرئيل بوده، الهى بودن غدير و وَحيانى بودن آن و امضاى پروردگار نسبت به آن براى همه روشن شود.


به عبارت ديگر همان جبرئيلى كه دستور «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...» را براى پيامبر صلى الله عليه وآله آورده، درباره آن با مردم گفتگو مى‏ كند.
به عبارت ديگر همان جبرئيلى كه دستور{{متن قرآن|يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...}}را براى پیامبر صلی الله علیه و آله آورده، درباره آن با مردم گفتگو مى‏ كند.


در حالى كه مردم گروه گروه در خيمه‏ هاى بيعت حاضر مى‏ شدند، مردم اسب سوارى را ديدند كه در كنار جمعيت ايستاده بود و عمامه ‏اى بر سر داشت كه [[عطر]] مشک از آن ساطع بود. آن سوار گفت:
در حالى كه مردم گروه گروه در خيمه‏ هاى بيعت حاضر مى‏ شدند، مردم اسب سوارى را ديدند كه در كنار جمعيت ايستاده بود و عمامه ‏اى بر سر داشت كه [[عطر]] مشک از آن ساطع بود. آن سوار گفت:
خط ۳۴: خط ۴۶:
به خدا قسم هرگز روزى مانند امروز نديدم. چقدر كار پسرعمويش را محكم نمود، و براى او پيمانى بست كه جز كافر به خدا و رسولش يا منافق آن را بر هم نمى ‏زند. واى بر كسى كه پيمان او را بشكند.
به خدا قسم هرگز روزى مانند امروز نديدم. چقدر كار پسرعمويش را محكم نمود، و براى او پيمانى بست كه جز كافر به خدا و رسولش يا منافق آن را بر هم نمى ‏زند. واى بر كسى كه پيمان او را بشكند.


چهره آن سوار و سخن او كه خبر از بى‏ سابقه بودن برنامه غدير داشت و بوى مشكى كه از او ساطع بود، مردم را متوجه كرد كه هم شخص او و هم سخنانش عادى به نظر نمى ‏آيد. جالب آن بود كه عُمَر در آن صحنه حاضر بود و از آن مرد پرسيد: تو كيستى؟ ولى آن سوار مُهر سكوت بر لب زد و پاسخى نداد، و اين مسئله جمعيت را به تعجب بيشترى واداشت كه اين ناشناس چه كسى مى‏ تواند باشد.
چهره آن سوار و سخن او كه خبر از بى‏ سابقه بودن برنامه غدير داشت و بوى مشكى كه از او ساطع بود، مردم را متوجه كرد كه هم شخص او و هم سخنانش عادى به نظر نمى ‏آيد.
 
جالب آن بود كه عُمَر در آن صحنه حاضر بود و از آن مرد پرسيد: تو كيستى؟ ولى آن سوار مُهر سكوت بر لب زد و پاسخى نداد، و اين مسئله جمعيت را به تعجب بيشترى واداشت كه اين ناشناس چه كسى مى‏ تواند باشد.
 
اين بود كه عمر نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و ماجرا را خبر داد و همه مى‏ خواستند بدانند آن سوار چه كسى بوده است.
 
حضرت در اين فرصت پيش آمده، هم آن سوار را معرفى كرد و هم خبر از پيمان شكنانى كه جبرئيل اشاره كرده بود داد.
 
پيامبر صلى الله عليه و آله خطاب به عمر فرمود: آن اسب سوار را شناختى؟ او جبرئيل بود! پيمان ولايتى را براى شما مطرح كرد كه اگر آن را بر هم زنيد يا در آن شک نماييد، من در روز قیامت خصم شما خواهم بود. تو -  اى عمر -  مواظب باش كه شكننده اين پيمان نباشى، كه اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنين از تو بيزار خواهند بود.
 
اين امضاى الهى كه به صورت يک معجزه رخ داد، نه تنها دشمنان غدير بلكه شک كنندگان درباره آن را نيز هدف قرار داد، و پيامبر صلى الله عليه و آله شخصاً خود را در برابر اخلال گران بر ضد غدير به عنوان خصم قرار داد.
 
بُعد ديگر اين امضاى الهى بيزارى خداوند و همه دست اندر كاران دستگاه الهى - از رسول گرفته تا [[ملائکه]] و مؤمنین -  نسبت به مخالفین و معاندينِ پايه ‏هايى بود كه در خطابه غدير پايه گذارى شد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱ ۱۲۰؛ عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۶ ۸۵. </ref>
 
== دستور ابلاغ ولايت<ref>مائده / ۵۵ . سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۷- ۱۵۵. </ref> ==
   پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش دوم خطبه غدير وحى خاص براى ابلاغ ولايت را بيان فرمود. حضرت به مردم گوشزد كرد كه من سابقه كوتاهى و قصور در ابلاغ اوامر الهى نداشته‏ ام و نزول چنين آيه ‏اى درباره ابلاغ ولايت سبب خاصى دارد. سپس در بيان علت نزول چنين آيه شديد اللحنى فرمود:


اين بود كه عمر نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و ماجرا را خبر داد و همه مى‏ خواستند بدانند آن سوار چه كسى بوده است. حضرت در اين فرصت پيش آمده، هم آن سوار را معرفى كرد و هم خبر از پيمان شكنانى كه جبرئيل اشاره كرده بود داد.
«جبرئيل سه مرتبه از طرف خداوند بر من دستور ابلاغ ولايت على را آورده است»:


پيامبرصلى الله عليه وآله خطاب به عمر فرمود: آن اسب سوار را شناختى؟ او جبرئيل بود! پيمان ولايتى را براى شما مطرح كرد كه اگر آن را بر هم زنيد يا در آن شك نماييد، من در روز قيامت خصم شما خواهم بود. تو -  اى عمر -  مواظب باش كه شكننده اين پيمان نباشى، كه اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنين از تو بيزار خواهند بود.
{{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ}}


اين امضاى الهى كه به صورت يک معجزه رخ داد، نه تنها دشمنان غدير بلكه شک كنندگان درباره آن را نيز هدف قرار داد، و پيامبر صلى الله عليه وآله شخصاً خود را در برابر [[اخلال گران]] بر ضد غدير به عنوان خصم قرار داد.
اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم:


بُعد ديگر اين امضاى الهى بيزارى خداوند و همه دست اندر كاران دستگاه الهى - از رسول گرفته تا ملائكه و مؤمنين نسبت به مخالفين و معاندينِ پايه ‏هايى بود كه در خطابه غدير پايه گذارى شد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۶ ۸۵. </ref>
جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند [[هارون علیه السلام|هارون]] به [[موسی علیه السلام|موسی]] است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».


== دستور ابلاغ ولايت<ref>مائده /  ۵۵ . سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۵  - ۱۴۷. </ref> ==
== عيد غدير و جبرئيل<ref>اسرار غدير: ص ۲۳۷ - ۲۳۹؛ چهارده قرن با غدير: ص ۲۲۹ - ۲۳۱. </ref> ==
   پيامبر صلى الله عليه وآله در فرازى از بخش دوم خطبه غدير وحى خاص براى ابلاغ ولايت را بيان فرمود. حضرت به مردم گوشزد كرد كه من سابقه كوتاهى و قصور در ابلاغ اوامر الهى نداشته‏ ام و نزول چنين آيه ‏اى درباره ابلاغ ولايت سبب خاصى دارد. سپس در بيان علت نزول چنين آيه شديد اللحنى فرمود:«جبرئيل سه مرتبه از طرف خداوند بر من دستور ابلاغ ولايت على را آورده است»:
در آسمان‏ ها روز غدير را مى‏ شناسند و اكنون آغاز پانزدهمين قرنى است كه حتى در يک سال آن جشن غدير ترک نشده است. از جمله جشن غدير در ملائكه و حضور جبرئيل است:


مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ:
اما رضا علیه السلام فرمود: روز غدير، روزى است كه خداوند به جبرئيل امر مى‏ كند تا تختى از كرامت خود در مقابل [[بیت‏ المعمور]] قرار دهد.


اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».
سپس جبرئيل بر فراز آن قرار مى‏ گيرد و ملائكه از همه آسمان‏ ها جمع مى شوند و بر پيامبر صلى الله عليه و آله ثنا مى فرستند و براى شيعيان اميرالمؤمنين و ائمه ‏عليهم السلام و محبّان ايشان استغفار مى ‏كنند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۲. </ref>


== عيد غدير و جبرئيل<ref>اسرار غدير: ص ۲۳۹  - ۲۳۷. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۱  - ۲۲۹. </ref> ==
== نزول آيات توسط جبرئيل در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۷ - ۱۵۵. </ref>==
در آسمان‏ ها روز غدير را مى‏ شناسند و اكنون آغاز پانزدهمين قرنى است كه حتى در يك سال آن جشن غدير ترک نشده است. از جمله جشن غدير در ملائكه و حضور جبرئيل است:
پيامبرصلى الله عليه وآله در ابتداى بخش دوم [[خطبه غدیر]]، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن تبليغ اشاره داشت كه جبرئيل سه مرتبه از طرف خداوند بر من دستور ابلاغ ولايت على را آورده است.


امام رضا عليه السلام فرمود: روز غدير، روزى است كه خداوند به جبرئيل امر مى‏ كند تا تختى از كرامت خود در مقابل [[بیت‏ المعمور]] قرار دهد. سپس جبرئيل بر فراز آن قرار مى‏ گيرد و ملائكه از همه آسمان‏ ها جمع مى شوند و بر پيامبرصلى الله عليه وآله ثنا مى فرستند و براى شيعيان اميرالمؤمنين و ائمه ‏عليهم السلام و محبّان ايشان [[استغفار]] مى ‏كنند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۲۲. </ref>
{{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ:
اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ:}}


== نزول آيات توسط جبرئيل در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۵  - ۱۴۷. </ref> ==
اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم - كه او سلام است - مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى ‏طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».
پيامبرصلى الله عليه وآله در ابتداى بخش دوم خطبه غدير، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن تبليغ اشاره داشت كه جبرئيل سه مرتبه از طرف خداوند بر من دستور ابلاغ ولايت على را آورده است.


مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ:
== منبع ==
دانشنامه غدیر،جلد ۶ ،صفحه ۳۴۰


اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه«على بن ابى ‏طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».
== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:آداب غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۴۵

جبرئيل و غدير در قيامت[۱]

احاديثى در فضيلت عید غدیر و اهمیت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومین‏ علیهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق علیه السلام است.

از جمله حضرت فرمود:

روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى ‏برند:

عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است.

خداوند تعالى بر غدير ملائکه مقربين را موكل مى‏ كند كه رئيس شان جبرئيل است، و انبياء مرسلين را كه رئيس شان حضرت محمد صلى الله عليه و آله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيس شان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيس شان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان «غدیر» را همراهى مى ‏كنند تا آن را وارد بهشت نمايند.[۲]

حامل وحى در خطبه غدير[۳]

از جمله معارفى كه در خطبه بلند غدیر به آن اشاره شده اينكه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله از طرف خداوند متعال سخن مى ‏گويد. قول او از جبرئيل امين، و قول جبرئيل از خداست.

حضور جبرئيل پس از خطبه غدير[۴]

يكى از نقشه‏ هاى منافقین ضد غدير پيشنهاد شركت در خلافت پس از اتمام خطبه غدیر بود، كه خداوند هم اين آيه را نازل كرد:

Ra bracket.png وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ La bracket.png[۵]: «به تو وحى شده و به آنان كه قبل از تو بودند كه اگر شريک نمايى عمل تو ساقط مى‏ شود و از زيانكاران خواهى بود. بلكه خدا را عبادت كن و از شكر گزاران باش».

آنچه در اينجا قابل ذكر است معجزه اى بود كه پس از خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير پيش آمد و بار ديگر حجت را بر همگان تمام كرد، و آن حضور جبرئيل در غدير و ظهور بر همگان در پاسخ به پيشنهاد شركت در خلافت است.

داستان را بايد از زبان عمر بشنويم كه اين آيه را همچون پُتكى بر سر خود احساس كرده و هرگز انتظار آن را نداشته است پس از اينكه عمر بن خطاب در غدير و در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله اعتراضاتى داشت، همين كه از محضر پيامبر صلى الله عليه و آله با عجله بيرون آمد، به سوارى برخورد.

عمر مى‏ گويد:

با شنيدن اين آيه سينه‏ ام تنگ شد، و از فشارى كه بر من وارد شد از نزد پيامبر با حالت فرار بيرون آمدم. در آن حال به سوارى برخورد كردم كه سوار بر اسبى با من رو به رو شد و عمامه زرد رنگ بر سر داشت كه بوى مشک از آن ساطع بود.

او به من گفت: به خدا قسم روزى مانند امروز هرگز نديدم. چقدر كار پسر عمويش را مؤكد نمود! محمد براى او پيمانى بست كه جز کافر به خدا و رسولش يا منافق آن را بر هم نمى ‏زند.

واى بر كسى كه پيمان او را بشكند.

از او پرسيدم: تو كيستى؟ ولى آن مرد سکوت كرد. من نزد پيامبر آمدم و اين ماجرا را به او خبر دادم. پيامبر گفت: آيا آن اسب سوار را شناختى؟

او جبرئيل بود! پيمان ولايت بر شما عرضه شد، اگر آن را بر هم زنيد يا در آن شک نماييد روز قيامت من خصم شما خواهم بود. تو مواظب باش شكننده اين پيمان نباشى كه اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنين از تو بيزار خواهند بود.[۶]

و اما تحليل حضور جبرئيل پس از خطبه غدير:

يكى از برنامه‏ هاى الهى پس از خطبه غدير حضور جبرئيل در غدير و ظهور در برابر ديدگان همه بود. بايد در نظر داشته باشيم در هيچ يک از فرامين الهى و يا مقاطع حساس تاریخ اسلام، جبرئيل در برابر مردم ظاهر نشده بود.

اما خداى غدیر اين پيش بينى را براى اولين بار در سخنرانى به يادماندنى غدير گنجانده بود؛ تا با ظهور آن واسطه وحى به صورت انسان، و معرفى او توسط پيامبر صلى الله عليه و آله كه او جبرئيل بوده، الهى بودن غدير و وَحيانى بودن آن و امضاى پروردگار نسبت به آن براى همه روشن شود.

به عبارت ديگر همان جبرئيلى كه دستورRa bracket.png يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ... La bracket.pngرا براى پیامبر صلی الله علیه و آله آورده، درباره آن با مردم گفتگو مى‏ كند.

در حالى كه مردم گروه گروه در خيمه‏ هاى بيعت حاضر مى‏ شدند، مردم اسب سوارى را ديدند كه در كنار جمعيت ايستاده بود و عمامه ‏اى بر سر داشت كه عطر مشک از آن ساطع بود. آن سوار گفت:

به خدا قسم هرگز روزى مانند امروز نديدم. چقدر كار پسرعمويش را محكم نمود، و براى او پيمانى بست كه جز كافر به خدا و رسولش يا منافق آن را بر هم نمى ‏زند. واى بر كسى كه پيمان او را بشكند.

چهره آن سوار و سخن او كه خبر از بى‏ سابقه بودن برنامه غدير داشت و بوى مشكى كه از او ساطع بود، مردم را متوجه كرد كه هم شخص او و هم سخنانش عادى به نظر نمى ‏آيد.

جالب آن بود كه عُمَر در آن صحنه حاضر بود و از آن مرد پرسيد: تو كيستى؟ ولى آن سوار مُهر سكوت بر لب زد و پاسخى نداد، و اين مسئله جمعيت را به تعجب بيشترى واداشت كه اين ناشناس چه كسى مى‏ تواند باشد.

اين بود كه عمر نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و ماجرا را خبر داد و همه مى‏ خواستند بدانند آن سوار چه كسى بوده است.

حضرت در اين فرصت پيش آمده، هم آن سوار را معرفى كرد و هم خبر از پيمان شكنانى كه جبرئيل اشاره كرده بود داد.

پيامبر صلى الله عليه و آله خطاب به عمر فرمود: آن اسب سوار را شناختى؟ او جبرئيل بود! پيمان ولايتى را براى شما مطرح كرد كه اگر آن را بر هم زنيد يا در آن شک نماييد، من در روز قیامت خصم شما خواهم بود. تو -  اى عمر -  مواظب باش كه شكننده اين پيمان نباشى، كه اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنين از تو بيزار خواهند بود.

اين امضاى الهى كه به صورت يک معجزه رخ داد، نه تنها دشمنان غدير بلكه شک كنندگان درباره آن را نيز هدف قرار داد، و پيامبر صلى الله عليه و آله شخصاً خود را در برابر اخلال گران بر ضد غدير به عنوان خصم قرار داد.

بُعد ديگر اين امضاى الهى بيزارى خداوند و همه دست اندر كاران دستگاه الهى - از رسول گرفته تا ملائکه و مؤمنین -  نسبت به مخالفین و معاندينِ پايه ‏هايى بود كه در خطابه غدير پايه گذارى شد.[۷]

دستور ابلاغ ولايت[۸]

   پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش دوم خطبه غدير وحى خاص براى ابلاغ ولايت را بيان فرمود. حضرت به مردم گوشزد كرد كه من سابقه كوتاهى و قصور در ابلاغ اوامر الهى نداشته‏ ام و نزول چنين آيه ‏اى درباره ابلاغ ولايت سبب خاصى دارد. سپس در بيان علت نزول چنين آيه شديد اللحنى فرمود:

«جبرئيل سه مرتبه از طرف خداوند بر من دستور ابلاغ ولايت على را آورده است»:

«مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»

اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم:

جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسی است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».

عيد غدير و جبرئيل[۹]

در آسمان‏ ها روز غدير را مى‏ شناسند و اكنون آغاز پانزدهمين قرنى است كه حتى در يک سال آن جشن غدير ترک نشده است. از جمله جشن غدير در ملائكه و حضور جبرئيل است:

اما رضا علیه السلام فرمود: روز غدير، روزى است كه خداوند به جبرئيل امر مى‏ كند تا تختى از كرامت خود در مقابل بیت‏ المعمور قرار دهد.

سپس جبرئيل بر فراز آن قرار مى‏ گيرد و ملائكه از همه آسمان‏ ها جمع مى شوند و بر پيامبر صلى الله عليه و آله ثنا مى فرستند و براى شيعيان اميرالمؤمنين و ائمه ‏عليهم السلام و محبّان ايشان استغفار مى ‏كنند.[۱۰]

نزول آيات توسط جبرئيل در غدير[۱۱]

پيامبرصلى الله عليه وآله در ابتداى بخش دوم خطبه غدیر، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن تبليغ اشاره داشت كه جبرئيل سه مرتبه از طرف خداوند بر من دستور ابلاغ ولايت على را آورده است.

«مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ:»

اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم - كه او سلام است - مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى ‏طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».

منبع

دانشنامه غدیر،جلد ۶ ،صفحه ۳۴۰

پانویس

  1. اسرار غدير: ص ۲۳۳ - ۲۳۵.
  2. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲.
  3. اسرار غدير: ص ۲۰۳.
  4. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۷؛ چهارده قرن با غدير: ص ۲۷؛ اسرار غدير: ص ۶۰؛ غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۶۹؛ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۷.
  5. زمر /  ۶۶،۶۵ .
  6. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱،۱۲۰؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۶،۸۵، ص ۱۴۹ ح ۲۲۴؛ مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۳۹.
  7. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱ ۱۲۰؛ عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۶ ۸۵.
  8. مائده / ۵۵ . سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۷- ۱۵۵.
  9. اسرار غدير: ص ۲۳۷ - ۲۳۹؛ چهارده قرن با غدير: ص ۲۲۹ - ۲۳۱.
  10. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۲.
  11. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۷ - ۱۵۵.