آيه ۱۵۳ انعام و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات آیه
{{جعبه اطلاعات آیه
| عرض =  
| عرض =  
| تصویر =آیه ۱۵۳ سوره انعام.png  
| تصویر = آیه ۱۵۳ سوره انعام.png
| اندازه تصویر =  
| اندازه تصویر =  
| توضیح_تصویر =  
| توضیح_تصویر =  
| عنوان =آيه ۱۵۳ انعام و غدیر  
| عنوان = آيه ۱۵۳ انعام و غدیر
| سوره =انعام  
| سوره = انعام
| آیه =۱۵۳  
| آیه = ۱۵۳
| جزء =۸  
| جزء = ۸
| شأن نزول =  
| شأن نزول =  
| مکان نزول =مکه  
| مکان نزول = مکه
| موضوع =  
| موضوع = غدیر صراط مستقیم الهی
| صوت =صوت ۱۵۳ انعام.mp3  
| صوت = صوت ۱۵۳ انعام.mp3
| توضیح صوت =ترتیل آیه ۱۵۳ سوره انعام با صدای شهریار پرهیزگار  
| توضیح صوت = ترتیل آیه ۱۵۳ سوره انعام با صدای شهریار پرهیزگار
}}
}}
'''آیه‌ ۱۵۳ انعام''' آیه‌ای در [[خطبه غدیر]] که با استفاده از آن غدیر صراط مستقیم الهی معرفی شده و به پیمودن آن توصیه شده است.
موقعیت آیه ۱۵۳ سوره انعام در متن خطبه غدیر چنین تصویر شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله، در قسمت پايانىِ بخش ششم خطبه غدير، علم امر و نهى الهى را مختص اميرالمؤمنين ‏عليه السلام دانست و همه را به اطاعت از آن حضرت امر كرد. حضرت در آخر با اشاره به آيه ۱۵۳ سوره انعام به همگان هشدار داد كه از مسير اميرالمؤمنين ‏عليه السلام دور نشوند.
برخی محققان استفاده از آیه ۱۵۳ سوره انعام در متن خطبه غدیر را از سه جهت مورد تحلیل اعتقادی قرار داده‌اند: جهت اول، معرفى جهت‌گيرى و محتواى صراط مستقيم؛ جهت دوم، معرفى هدايت‌گران به صراط مستقيم؛ جهت سوم، اینکه حق يكى بيشتر نيست كه همان صراط مستقيم است. برای نمونه درباره جهت سوم گفته شده است: در برنامه الهى حق متعدد نيست و نمی‌توان همه گروه‌‏ها را بر مدار حق دانست. خداوند يک راه بيشتر به‌سوى [[بهشت]] ندارد که نام آن «صراط مستقيم» است و «حق» هم جز آن نيست؛ این صراط مستقیم در غدیر توسط پیامبر صلی الله علیه و آله به راه خود و علی علیه السلام و ائمه علیهم السلام تفسیر شده است.


== آیه‌ای در متن خطبه غدیر ==
== آیه‌ای در متن خطبه غدیر ==
خط ۲۸: خط ۳۳:


== موقعیت تاریخی استفاده از آیه ==
== موقعیت تاریخی استفاده از آیه ==
برخی محققان موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۱۵۳ سوره انعام را چنین توصیف کرده‌اند: در بخش هفتم از خطبه غدير - كه خطبه از نيمه گذشته بود-  پیامبر صلى الله عليه و آله تبيين كامل ابعاد مسئله ولايت و برخى ناگفته‏‌هاى ديگر را آغاز كرد. در اواسط خطبه، پيامبر به تبيين دقيق‏‌تر امامت پرداخته و صاحبان اين مقام را تعيين کرد. در چنين موقعيتى، با آوردن دو آيه از قرآن به معرفى امامان و علت لزومِ اطاعت آنان پرداخت كه آيه دوم در آخر كلام است و نيمه دومِ آيه اول به‌صورت تضمين در قسمت اول كلام حضرت آمده است. همچنین، نيمه اولِ آيه اول در قسمت دوم كلام حضرت به‌طور كامل تفسير شده و مصداق «صراط مستقيم» دقيقاً تعيين گرديده است.
برخی محققان موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۱۵۳ سوره انعام را چنین توصیف کرده‌اند: در بخش هفتم از [[خطبه غدیر]] - كه خطبه از نيمه گذشته بود-  پیامبر صلى الله عليه و آله تبيين كامل ابعاد مسئله ولايت و برخى ناگفته‏‌هاى ديگر را آغاز كرد. در اواسط خطبه، پيامبر به تبيين دقيق‏‌تر [[امامت]] پرداخته و صاحبان اين مقام را تعيين کرد. در چنين موقعيتى، با آوردن دو آيه از قرآن به معرفى امامان و علت لزومِ اطاعت آنان پرداخت كه آيه دوم در آخر كلام است و نيمه دومِ آيه اول به‌صورت تضمين در قسمت اول كلام حضرت آمده است. همچنین، نيمه اولِ آيه اول در قسمت دوم كلام حضرت به‌طور كامل تفسير شده و مصداق «صراط مستقيم» دقيقاً تعيين گرديده است.


== موقعيت قرآنى آیه ==
== موقعيت قرآنى آیه ==
خط ۳۶: خط ۴۱:
برخی محققان استفاده از آیه ۱۵۳ سوره انعام در متن خطبه غدیر را از سه جهت مورد تحلیل اعتقادی قرار داده‌اند:
برخی محققان استفاده از آیه ۱۵۳ سوره انعام در متن خطبه غدیر را از سه جهت مورد تحلیل اعتقادی قرار داده‌اند:


==== جهت اول: معرفى جهت گيرى و محتواى صراط مستقيم ====
=== جهت اول: معرفى جهت‌گيرى و محتواى صراط مستقيم ===
در تعيين هدف و پايه ‏هاى فكرى صراط مستقيم و راه‏ هاى دستيابى به آنها، در چند جمله به هم پيوسته از مصدر كل امر و نهى جهان -  يعنى خداوند آغاز مى‏ كند كه خداوند در درجه اول به من امر و نهى فرموده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله در تعيين هدف و پايه‌‏هاى فكرى صراط مستقيم و راه‏‌هاى دستيابى به آن، در چند جمله به هم پيوسته از خداوند آغاز مى‏‌كند؛ اینکه خداوند در درجه اول به من امر و نهى کرده است. در مرحله دوم اينكه من به على‏ عليه السلام امر و نهى نموده‌ام، به‌ضميمه اينكه اين عمل من هم به دستور خدا بوده است. سپس نتيجه مى‏‌گيرد كه علم همه امر و نهى‌‏هاى الهى نزد على‏ عليه السلام است. در اينجاست كه صراط مستقيم ظاهر مى‏‌شود: اینکه امر و نهى على‏ عليه السلام عيناً امر و نهى خداست و با اطاعت از او خدا را اطاعت شده است. آنگاه همه مطلب را در يک جمله خلاصه مى‏‌كند: به‌سوى اهداف على‏ عليه السلام حركت كنيد و کامل او را بپذيرد.  
 
در مرحله دوم اينكه من به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام امر و نهى نموده ‏ام، به ضميمه اينكه اين برنامه من هم به دستور خدا بوده است.
 
سپس نتيجه مى‏ گيرد كه علم همه امر و نهى ‏هاى الهى نزد على‏ عليه السلام است.
 
اينجاست كه صراط مستقيم پر رنگ و شفاف ظاهر مى‏ شود كه امر و نهى على‏ عليه السلام عيناً امر و نهى خداست و با اطاعت از او خدا را اطاعت كرده ‏ايم.
 
آنگاه همه مطلب را در يک جمله خلاصه مى‏ كند كه به سوى اهداف على‏ عليه السلام حركت كنيد و دربست و كامل عيار او را بپذيرد.در پايان اين فراز، نوبتِ به ميان آوردن آيه مى‏ رسد كه مى ‏تواند ثمره عكس ‏العملى مطالب قبل باشد. وقتى مى ‏فرمايد:
 
«راه‏ هاى مختلف شما را از راه او منحرف نكند»، اولاً كلمه {{قرآن|سَبِيلِهِ}} در قرآن را به {{قرآن|سَبيلُ عَلِىٍّ}} تفسير فرموده و ثانياً {{قرآن|سُبُل}} را به راه ‏هاى ضلالت در برابر راه على ‏عليه السلام [[تفسیر]] كرده است.
 
نتيجه‏ گيرى نهايى چنين مى ‏شود كه وقتى على ‏عليه السلام تمام راهنماهاى راه حق و هدايت را از طرف خداوند دارد و آماده است تا شما را رهنمون گردد، هر گونه پيروى از راه ديگر -  اعم از كفر يا ضلالت -  به معناى متفرق كردن جمعيت عظيمى است كه همه در راه مستقيمى به سوى والاترين هدف در حركت‏ اند.
 
اين يك دلسوزى جدى است كه چرا با وجود راه اصيل على‏ عليه السلام مردم به اين سو و آن سو كشانده شوند و متفرق گردند؟!
 
چرا بايد مردم به بيراهه ‏ها و كجراهه توجه كنند ولى به راه راست توجه نكنند! چرا چنين اتحاد عظيمى را كه رهبر آن و راه آن و بنياد آن شناخته شده است رها كنند و از اختلاف و تفرقه لذت ببرند؟
 
چرا دو دَستى با اولى بيعت كنند<ref>كتاب سليم: ص ۱۴۴.</ref> و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را طناب بر گردن براى بيعت با او ببرند؟ چرا دومى را با جهلش -  كه هر روز جلوه ‏اى از آن بروز مى ‏كرد<ref>الغدير: ج ۶ ص۸۳ - ۳۳۳.</ref> - خليفه خود قرار دهند و معدن علم الهى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را خانه‏ نشين كنند؟
 
چرا با دريايى از جهل باز هم سراغ سومى را بگيرند و با او بيعت كنند، تا كعب الاحبار يهودى را بر كرسى علم مسلمانان بنشاند و على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام همچنان در عُزلت باشد؟
 
چرا در خلافت ظاهرى على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام نيز حسرتِ جويندگانِ علم از سينه سرشار او را، بر دلش بگذارند؟
 
==== جهت دوم: معرفى هدايتگران به صراط مستقيم ====
در چهار مورد از [[خطبه غدیر]] امامانِ پس از على ‏عليه السلام معرفى شده ‏اند كه اين مورد محتواى سنگين ترى دارد.
 
از يک سو در معرفى صراط مستقيم نام آنان آمده است، و از سوى ديگر كنار نام پيامبر صلى الله عليه و آله ذكر شده ‏اند، و اين هر دو در قالب [[اقتباس]] از آيه به رشته سخن در آمده است.
 
خداوند با اسم اشاره «هذا» راه مستقيم را نشان مى‏ دهد كه مردم اشتباه نكنند و پيرو راه ‏هاى ديگر نشوند.
 
بايد بدانيم {{قرآن|هذا}} در اين آيه به كجا اشاره است، كه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير برايمان موضع اشاره را نشان داده است.
 
در نظر بگيريد كه پيامبر صلى الله عليه وآله و دوازده امام ‏عليهم السلام در برابر ذات ذوالجلال كنار هم ايستاده ‏اند و خداى تعالى به اين سيزده نور پاک اشاره مى‏ كند و مى‏ فرمايد:
 
{{قرآن|هذا صِراطِى مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ}} . اين همان چيزى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه مى ‏فرمايد:
 
{{متن عربی|انَا صِراطُ اللَّه الْمُسْتَقيمِ الَّذى امَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ}}.
 
==== جهت سوم: حق يكى بيشتر نيست كه همان صراط مستقيم است ====
در برنامه الهى حق متعدد نيست و نمى‏توان همه گروه ‏ها را به هر صورت شده تحت يک پرچم در آورد و به هر قيمت شده بر چسب «حق» را بر آن پرچم زد.
 
خداوند يک راه بيشتر به سوى بهشت ندارد چنان كه فرمود:{{قرآن| الْيَمينُ وَ الشِّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّريقُ الْوُسْطى هِىَ الْجادَّةِ}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۵۸۵ .</ref>، و نام آن «صراط مستقيم» است و «حق» هم جز آن نيست.
 
هر راه ديگرى به تناسب انحرافى كه از جاده مستقيم دارد از حق فاصله دارد.
 
خداوند در آيه سوره اعراف مى‏ فرمايد: «از ميان همه كسانى كه خلق كرده ‏ايم امتى به حق هدايت مى ‏كنند» و پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اين امت را تفسير مى ‏كند كه خود و دوازده امام ‏عليهم السلام هستند.
 
اين انحصارِ حق در اين انحصارِ مصداق، معرف تنها صراط مستقيم و راه حق خداوند است، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
 
{{متن عربی|عَلِىٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ، يَدُورُ مَعَهُ حَيْثُما دارَ}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۳۷۶.</ref>: يعنى على با حق است و حق با على است، با او مى ‏گردد هر سو كه بگردد.
 
جمله «وَ بِهِ يَعْدِلُونَ» كه پيامبر صلى الله عليه و آله به اقتباس از آيه در كلام خويش فرموده همان سنگ ترازوست كه با آن عدالت برقرار مى‏ شود. امت‏ هايى كه اصلاً گران سنگ حق را ندارند اصالتاً از برقرارى عدالت عاجزند، و ما مفتخريم كه در سايه امامان متصل به حق و حقيقت هميشه دقيق‏ ترين ضابطه عدالت را در دست داريم.
 
اگر موانعى بر سر راه نباشد مكتب اهل‏ بيت‏ عليهم السلام عدل را در بالاترين معناى خود در همه شئون زندگى مردم پياده خواهد كرد، و آن روزى است كه قائم آل محمد عجل اللَّه فرجه ظهور نمايد و {{قرآن|يَمْلَأُ اللَّه بِهِ الارْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>بحار الانوار: ج ۵۱ ص ۶۵ - ۱۶۶.</ref>:
 
«خدا به وسيله او زمين را پر از عدل و داد نمايد همان گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد» .
 
يكى از مفاهيم عميق در [[زیارت غدیریه و صراط مستقیم|زیارت غدیریه]]، رابطه آيات [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] با ولايت و امامت و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است. يكى از آياتى كه در زيارت غديريه به آن استشهاد شده آيه ۱۵۳ سوره انعام است:
 
[[امام هادی‏ علیه السلام]] مى ‏فرمايد: و شهادت مى‏ دهم كه تويى معناى كلام خداى عزيز رحيم:
 
{{قرآن|وَ أَنَّ هَٰذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ}}. به خدا قسم گمراه شد و گمراه كرد هر كس كه جز تو را پيروى كرد، و از حق منحرف شد هر كس با تو دشمنى ورزيد.
 
صراط مستقيم الهى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و راه روشن به سوى قرب الهى اطاعت و ولايت او است. او نور است و جز او هر چه هست ظلمت.
 
اين بيان عقل و نقل قطعى است و اغراق و مبالغه و تعصّب در آن راه ندارد، و تفصيل را در كتب فراوان امامت بايد يافت.
 
يک سؤال باقى مى ‏ماند و آن اينكه:


با اين بيان، روايات ديگر را كه صراط مستقيم را به معنى توحيد، قرآن، دين، نبوت و غيره گرفته ‏اند چگونه بپذيريم؟ جواب اين سؤال در بيان امام صادق‏ عليه السلام است كه فرمود:
در پايان اين قسمت، نوبتِ به ميان آوردن آيه مى‏‌رسد: «راه‏‌هاى مختلف شما را از راه او منحرف نكند»، اولاً كلمه {{قرآن|سَبِيلِهِ}} در قرآن را به {{متن عربی|سَبيلُ عَلِىٍّ|ترجمه=راه علی}} تفسير فرموده و ثانياً {{قرآن|سُبُل}} را به راه‌هاى ضلالت در برابر راه على ‏عليه السلام [[تفسیر]] كرده است. نتيجه‏‌گيرى نهايى چنين مى‌شود كه وقتى على ‏عليه السلام راهنمای کامل منصوب از سوی خداوند است، هرگونه پيروى از راه ديگر به‌معناى متفرق‌كردن جمعيت عظيمى است كه همه در راه مستقيمى به‌سوى والاترين هدف در حركت‏ هستند.


قرآن را ظاهرى است و باطنى. تمام آنچه در قرآن حرام اعلام شده ظاهر، و باطن آن ائمه جور است. و تمام آنچه خداى تعالى در كتابش حلال دانسته ظاهر، و مراد از آنها در باطن ائمه حق است.<ref>نور الثقلين: ج ۲ ص ۲۵ ح ۸۹ . بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۳۰۱، همين مضمون را با تفصيل بيشتر از امام كاظم‏عليه السلام روايت كرده است.</ref>
=== جهت دوم: معرفى هدايت‌گران به صراط مستقيم ===
در چهار مورد از [[خطبه غدیر]] امامانِ پس از على ‏عليه السلام معرفى شده‌اند كه اين مورد محتواى برجسته‌تری دارد. در این مورد، از يک سو در معرفى صراط مستقيم نام آنان آمده و از سوى ديگر كنار نام پيامبر صلى الله عليه و آله ذكر شده است. اين هر دو در قالب [[اقتباس]] از آيه ۱۵۳ انعام انجام گرفته است. خداوند با اسم اشاره «هذا» راه مستقيم را نشان داده كه مردم پيرو راه‌هاى ديگر نشوند. موضع اشاره {{قرآن|هذا}} در اين آيه را پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير نشان داده است. فضای تصویری این آیه چنین است كه پيامبر صلى الله عليه وآله و دوازده امام ‏عليهم السلام در برابر ذات ذوالجلال كنار هم ايستاده‌‏اند و خداى تعالى به اين سيزده نور پاک اشاره مى‏‌كند و مى‏‌فرمايد: {{قرآن|هذا صِراطِى مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ}}؛ اين همان چيزى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه مى‌فرمايد: {{متن عربی|انَا صِراطُ اللَّه الْمُسْتَقيمِ الَّذى امَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ}}.


روح دين و جهت دهنده به تمام معالم و معارف دينى، به ويژه توحيد و نبوت و معاد، امر امامت و ولايت و پيروى ائمه حق است.
=== جهت سوم: حق يكى بيشتر نيست كه همان صراط مستقيم است ===
در برنامه الهى حق متعدد نيست و نمی‌توان همه گروه‌‏ها را بر مدار حق دانست. خداوند يک راه بيشتر به‌سوى [[بهشت]] ندارد که نام آن «صراط مستقيم» است و «حق» هم جز آن نيست؛ چنان كه فرمود: {{قرآن| الْيَمينُ وَ الشِّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّريقُ الْوُسْطى هِىَ الْجادَّةِ|ترجمه=راست و چپ گمراهی است و طریق میانه همان راه است}}.<ref>بحارالانوار، ج۲۹، ص۵۸۵.</ref> خداوند در آيه ۱۵۳ سوره اعراف مى‏‌فرمايد: «از ميان همه كسانى كه خلق كرده‌‏ايم امتى به حق هدايت مى‌‏كنند» و پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اين امت را به خودش و دوازده امام ‏عليهم السلام تفسیر می‌کند. اين انحصارِ حق در اين انحصارِ مصداق، معرف تنها صراط مستقيم و راه حق خداوند است، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: {{متن عربی|عَلِىٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ، يَدُورُ مَعَهُ حَيْثُما دارَ|ترجمه=يعنى على با حق است و حق با على است، با او مى‌‏گردد هر سو كه بگردد}}.<ref>بحارالانوار، ج۳۱، ص۳۷۶.</ref>


بررسى صحاح ستّه و آنچه كه در آنها آمده و مقايسه آنها با كتب گرانقدر شيعه گوياى همين نكته است. كتاب «سيرى در صحيحين»<ref>تأليف: هاشم هريسى -  محمد صادق نجمى.</ref> و بخش‏ هايى از كتاب «شبهاى پيشاور»<ref>تأليف مرحوم سيد محمد سلطان ‏الواعظين شيرازى.</ref> و كتاب «نقش ائمه در احياء دين»<ref>تأليف محقق سيد مرتضى عسكرى، از جمله جلد دوازدهم.</ref>، تا حدى به اين مهم پرداخته ‏اند. البته در اين مقام ناگفته‏ هاى فراوانى باقى است.
عبارت «وَ بِهِ يَعْدِلُونَ» كه پيامبر صلى الله عليه و آله به اقتباس از آيه در كلام خويش آورده همان سنگ ترازوست كه با آن عدالت برقرار مى‏‌شود. امت‏‌هايى كه این سنگ ترازو را ندارند از برقرارى عدالت عاجزند ولی شیعه در سايه امامان متصل به حق و حقيقت هميشه دقيق‏‌ترين ضابطه عدالت را در دست دارد. اگر موانعى بر سر راه نباشد، مكتب [[معصومین علیهم السلام|اهل بیت علیهم السلام]] عدل را در بالاترين معناى خود در همه شئون زندگى مردم پياده خواهد كرد و آن روزى است كه قائم آل محمد عجل اللَّه فرجه ظهور نمايد و {{قرآن|يَمْلَأُ اللَّه بِهِ الارْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً|ترجمه=خدا به‌وسيله او زمين را پر از عدل و داد نمايد همان‌گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد}}.<ref>بحار الانوار: ج ۵۱ ص ۶۵ - ۱۶۶.</ref>


خلاصه اينكه صراط مستقيم يكى است؛ همان كه در هر نماز واجب و مستحب سلوک آن را از خداى تعالى طلب مى ‏كنيم. غير از اين صراط مستقيم، هر چه هست «سَبيل» هاى ديگر و راه هاى ضلالت اند.
== آیه‌ای در زیارت غدیریه ==
يكى از آياتى كه در زيارت غديريه به آن استشهاد شده آيه ۱۵۳ سوره انعام است. يكى از مفاهيم عميق در [[زیارت غدیریه و صراط مستقیم|زیارت غدیریه]]، رابطه آيات [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] با ولايت و امامت و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است که با استشهاد به این آیه تبیین شده است: [[امام هادی‏ علیه السلام]] مى‌‏فرمايد: و شهادت مى‏‌دهم كه تويى معناى كلام خداى عزيز رحيم: {{قرآن|وَ أَنَّ هَٰذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ}}. به خدا قسم! گمراه شد و گمراه كرد هر كس كه جز تو را پيروى كرد و از حق منحرف شد هر كس با تو دشمنى ورزيد. صراط مستقيم الهى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است و راه روشن به‌سوى قرب الهى اطاعت و ولايت او است.<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۴۲.</ref>


در اینجا يک سؤال باقى مى‌‏ماند و آن اينكه روايات ديگر را كه صراط مستقيم را توحيد، قرآن، دين، نبوت و... گرفته‌اند چگونه توجیه می‌شوند؟ جواب اين سؤال در بيان امام صادق‏ عليه السلام چنین آمده است: قرآن را ظاهرى است و باطنى؛ تمام آنچه در قرآن حرام اعلام شده ظاهر و باطن آن ائمه جور است و تمام آنچه خداى تعالى در كتابش حلال دانسته ظاهر، و مراد از آنها در باطن ائمه حق است.{{یادداشت|همين مضمون با تفصيل بيشتر از امام كاظم‏ عليه السلام روايت شده است. (تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۲۵-۲۶)}}<ref>تفسیر نور الثقلين، ج۲، ص۲۵، ح۸۹؛ بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۰۱.</ref> بر این اساس، روح دين و جهت‌دهنده به تمام معالم و معارف دينى، به‌ويژه توحيد و نبوت و معاد، امر امامت، ولايت و پيروى ائمه حق است. بررسى صحاح ستّه اهل سنت و مقايسه آنها با کتاب‌های گرانقدر شيعه گوياى همين نكته است؛ كتاب ''سيرى در صحيحين''، نوشته محمدصادق نجمی، و بخش‏‌هايى از كتاب ''شبهاى پيشاور''، نوشته سلطان الواعظین شیرازی، و كتاب ''نقش ائمه در احياء دين''، نوشته سید مرتضی عسکری، تا حدى به اين موضوع پرداخته‌‏اند.
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۱۲۳: خط ۶۴:
{{منابع}}
{{منابع}}
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* '''تفسیر اهل بیت علیهم السلام'''؛ گروه نویسندگان زیر نظر علیرضا برازش، ترجمه گروه مترجمان، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۴ش.
* '''تفسير نور الثقلين'''؛ عبدعلی بن جمعه، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، قم: انتشارات اسماعيليان، ۱۴۱۵ق.
* '''سخنرانی استثنائی غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
* '''سخنرانی استثنائی غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
* '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
* '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۰

آيه ۱۵۳ انعام و غدیر
آيه ۱۵۳ انعام و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهانعام
شماره آیه۱۵۳
جزء۸
محتوای آیه
مکان نزولمکه
موضوعغدیر صراط مستقیم الهی
ترتیل آیه

آیه‌ ۱۵۳ انعام آیه‌ای در خطبه غدیر که با استفاده از آن غدیر صراط مستقیم الهی معرفی شده و به پیمودن آن توصیه شده است.

موقعیت آیه ۱۵۳ سوره انعام در متن خطبه غدیر چنین تصویر شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله، در قسمت پايانىِ بخش ششم خطبه غدير، علم امر و نهى الهى را مختص اميرالمؤمنين ‏عليه السلام دانست و همه را به اطاعت از آن حضرت امر كرد. حضرت در آخر با اشاره به آيه ۱۵۳ سوره انعام به همگان هشدار داد كه از مسير اميرالمؤمنين ‏عليه السلام دور نشوند.

برخی محققان استفاده از آیه ۱۵۳ سوره انعام در متن خطبه غدیر را از سه جهت مورد تحلیل اعتقادی قرار داده‌اند: جهت اول، معرفى جهت‌گيرى و محتواى صراط مستقيم؛ جهت دوم، معرفى هدايت‌گران به صراط مستقيم؛ جهت سوم، اینکه حق يكى بيشتر نيست كه همان صراط مستقيم است. برای نمونه درباره جهت سوم گفته شده است: در برنامه الهى حق متعدد نيست و نمی‌توان همه گروه‌‏ها را بر مدار حق دانست. خداوند يک راه بيشتر به‌سوى بهشت ندارد که نام آن «صراط مستقيم» است و «حق» هم جز آن نيست؛ این صراط مستقیم در غدیر توسط پیامبر صلی الله علیه و آله به راه خود و علی علیه السلام و ائمه علیهم السلام تفسیر شده است.

آیه‌ای در متن خطبه غدیر

آیه ۱۵۳ سوره انعام از جمله آیاتی است که در خطبه غدیر مورد استفاده قرار گرفته است.[۱] برخی محققان موقعیت آیه در رخداد غدیر را چنین توصیف کرده‌اند: با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده، آياتى هم براى بيان بيشتر شئون امامت و خلافتِ الهى در برابر رياست‏‌هاى شيطانىِ سقیفه به‌صورت استشهاد، اشاره و اقتباس در غدير آمده كه به‌صورت تفسيری در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله تركيب شده و آيه مستقلاً ذكر نشده است. اين موارد ۶ آيه است كه يكى از آنها آيه ۱۵۳ سوره انعام است:

Ra bracket.png وَ أَنَّ هذا صِراطِى مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ اين راه مستقيم من است، از آن پيروى كنيد و از راه‌هاى ديگر پيروى نكنيد كه از راه خدا شما را متفرق كند. شما را به اين مطلب وصيت مى‌كند تا شايد تقوا پيشه كنيد La bracket.png.

آیه در متن خطبه

موقعیت آیه ۱۵۳ سوره انعام در متن خطبه غدیر چنین تصویر شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله، در قسمت پايانىِ بخش ششم خطبه غدير، علم امر و نهى الهى را مختص اميرالمؤمنين ‏عليه السلام دانست و همه را به اطاعت از آن حضرت امر كرد. حضرت در آخر با اشاره به آيه ۱۵۳ سوره انعام به همگان هشدار داد كه از مسير اميرالمؤمنين ‏عليه السلام دور نشوند.

همچنين پيامبر در ابتداى بخش هفتم خطبه غدير، با اشاره به آيه ۱۵۳ سوره انعام صراط مستقيم را در برابر همه راه‏‌هاى ديگر قرار داد؛ راهی که باید دقيقاً معرفى شود. حضرت با يادآورى اينكه علم امر و نهى نزد على‏ عليه السلام است، به مردم دستور داد در برابر اوامر و نواهى على‏ عليه السلام سر تسليم فرود آورند: «مواظب باشيد كه راه‏‌هاى ديگر شما را از راه او منحرف نكند». آنگاه به‌صراحت اعلام كرد كه «صراط مستقيم» من، على و امامان بعد از او هستيم و به آيه ۱۸۱ سوره اعراف اشاره كرد كه Ra bracket.png وَ مِمَّنْ خَلَقْنا اُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ؛ و از ميان كسانى كه آفريده‌ايم، گروهى هستند كه به حق هدايت مى‌كنند و به حق داورى مى‌نمايند La bracket.png:

«مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَمَرَنى وَ نَهانى، وَ قَدْ اَمَرْتُ عَلِيّاً وَ نَهَيْتُهُ بِاَمْرِهِ. فَعِلْمُ الاَمْرِ وَ النَّهْىِ لَدَيْهِ، فَاسْمَعُوا لاَمْرِهِ تَسْلِمُوا وَ اَطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ انْتَهُوا لِنَهْيِهِ تَرْشُدُوا، وَ صيرُوا اِلى مُرادِهِ وَ لا تَتَفَرَّقْ بِكُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبيلِهِ». «مَعاشِرَ النّاسِ، اَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ الَّذى اَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى، ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ اَئِمَّةُ الْهُدى، يَهْدُونَ اِلَى الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ؛ اى مردم، خداوند مرا امر و نهى نموده است، و من هم به امر الهى على را امر و نهى نموده‌‏ام، و علم امر و نهى نزد اوست. پس امر او را گوش دهيد تا سلامت بمانيد، و او را اطاعت كنيد تا هدايت شويد و نهى او را قبول كنيد تا در راه درست باشيد، و به‌سوى مقصد و مراد او برويد، و راه‌‏هاى بيگانه شما را از راه او منحرف نكند. اى مردم، من راه مستقيم خداوند هستم كه شما را به پيروى آن امر نموده، و سپس على بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او كه امامان هدايت‏‌اند، به حق هدايت مى‏‌كنند و به يارى حق به عدالت رفتار مى‏‌كنند».[۲]

موقعیت تاریخی استفاده از آیه

برخی محققان موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۱۵۳ سوره انعام را چنین توصیف کرده‌اند: در بخش هفتم از خطبه غدیر - كه خطبه از نيمه گذشته بود-  پیامبر صلى الله عليه و آله تبيين كامل ابعاد مسئله ولايت و برخى ناگفته‏‌هاى ديگر را آغاز كرد. در اواسط خطبه، پيامبر به تبيين دقيق‏‌تر امامت پرداخته و صاحبان اين مقام را تعيين کرد. در چنين موقعيتى، با آوردن دو آيه از قرآن به معرفى امامان و علت لزومِ اطاعت آنان پرداخت كه آيه دوم در آخر كلام است و نيمه دومِ آيه اول به‌صورت تضمين در قسمت اول كلام حضرت آمده است. همچنین، نيمه اولِ آيه اول در قسمت دوم كلام حضرت به‌طور كامل تفسير شده و مصداق «صراط مستقيم» دقيقاً تعيين گرديده است.

موقعيت قرآنى آیه

از نظر موقعيت قرآنى، آیه ۱۵۳ سوره انعام دارای چنین موقعیتی دانسته شده است: این آیه در یک دسته معنایی از آیات سوره انعام قرار گرفته که از آيه ۱۵۱ آغاز می‌شود؛ آیه‌ای که خداوند در آن دعوت مى‏‌كند تا حرام و حلال را براى مردم بيان كند. آنگاه شرک، قتل فرزندان و ارتكاب فحشاء، قتل نفس و خوردن مال يتيم را نمونه‏‌هاى بارزى از محرمات معرفى مى‌كند. در مقابل آن، نیکی به والدين، دقيق‌بودن در ترازو، عدالت در گفتار و وفاى به عهد را به‌عنوان نمونه‏‌هايى از اوامر واجب الهى ذكر مى‏‌نمايد. سپس به آيه ۱۵۳ مى‌رسد كه به‌عنوان دستورى از دستورات بنيادى خداوند است. آیه ۱۵۳ سوره يک بار ديگر در آيه ۱۵۹ همين سوره با تعبير Ra bracket.png وَ مِنْ قَوْمِ مُوسى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ؛ و از ميان قوم موسى جماعتى هستند كه به حق راهنمايى مى‌كنند و به حق داورى مى‌نمايند La bracket.png آمده است. اين دو مورد در سياق معرفى اهل هدايت در برابر اهل گمراهی است.

تحليل اعتقادى آیه

برخی محققان استفاده از آیه ۱۵۳ سوره انعام در متن خطبه غدیر را از سه جهت مورد تحلیل اعتقادی قرار داده‌اند:

جهت اول: معرفى جهت‌گيرى و محتواى صراط مستقيم

پیامبر صلی الله علیه و آله در تعيين هدف و پايه‌‏هاى فكرى صراط مستقيم و راه‏‌هاى دستيابى به آن، در چند جمله به هم پيوسته از خداوند آغاز مى‏‌كند؛ اینکه خداوند در درجه اول به من امر و نهى کرده است. در مرحله دوم اينكه من به على‏ عليه السلام امر و نهى نموده‌ام، به‌ضميمه اينكه اين عمل من هم به دستور خدا بوده است. سپس نتيجه مى‏‌گيرد كه علم همه امر و نهى‌‏هاى الهى نزد على‏ عليه السلام است. در اينجاست كه صراط مستقيم ظاهر مى‏‌شود: اینکه امر و نهى على‏ عليه السلام عيناً امر و نهى خداست و با اطاعت از او خدا را اطاعت شده است. آنگاه همه مطلب را در يک جمله خلاصه مى‏‌كند: به‌سوى اهداف على‏ عليه السلام حركت كنيد و کامل او را بپذيرد.

در پايان اين قسمت، نوبتِ به ميان آوردن آيه مى‏‌رسد: «راه‏‌هاى مختلف شما را از راه او منحرف نكند»، اولاً كلمه Ra bracket.png سَبِيلِهِ La bracket.png در قرآن را به «سَبيلُ عَلِىٍّ؛ راه علی» تفسير فرموده و ثانياً Ra bracket.png سُبُل La bracket.png را به راه‌هاى ضلالت در برابر راه على ‏عليه السلام تفسیر كرده است. نتيجه‏‌گيرى نهايى چنين مى‌شود كه وقتى على ‏عليه السلام راهنمای کامل منصوب از سوی خداوند است، هرگونه پيروى از راه ديگر به‌معناى متفرق‌كردن جمعيت عظيمى است كه همه در راه مستقيمى به‌سوى والاترين هدف در حركت‏ هستند.

جهت دوم: معرفى هدايت‌گران به صراط مستقيم

در چهار مورد از خطبه غدیر امامانِ پس از على ‏عليه السلام معرفى شده‌اند كه اين مورد محتواى برجسته‌تری دارد. در این مورد، از يک سو در معرفى صراط مستقيم نام آنان آمده و از سوى ديگر كنار نام پيامبر صلى الله عليه و آله ذكر شده است. اين هر دو در قالب اقتباس از آيه ۱۵۳ انعام انجام گرفته است. خداوند با اسم اشاره «هذا» راه مستقيم را نشان داده كه مردم پيرو راه‌هاى ديگر نشوند. موضع اشاره Ra bracket.png هذا La bracket.png در اين آيه را پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير نشان داده است. فضای تصویری این آیه چنین است كه پيامبر صلى الله عليه وآله و دوازده امام ‏عليهم السلام در برابر ذات ذوالجلال كنار هم ايستاده‌‏اند و خداى تعالى به اين سيزده نور پاک اشاره مى‏‌كند و مى‏‌فرمايد: Ra bracket.png هذا صِراطِى مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ La bracket.png؛ اين همان چيزى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه مى‌فرمايد: «انَا صِراطُ اللَّه الْمُسْتَقيمِ الَّذى امَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ».

جهت سوم: حق يكى بيشتر نيست كه همان صراط مستقيم است

در برنامه الهى حق متعدد نيست و نمی‌توان همه گروه‌‏ها را بر مدار حق دانست. خداوند يک راه بيشتر به‌سوى بهشت ندارد که نام آن «صراط مستقيم» است و «حق» هم جز آن نيست؛ چنان كه فرمود: Ra bracket.png الْيَمينُ وَ الشِّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّريقُ الْوُسْطى هِىَ الْجادَّةِ؛ راست و چپ گمراهی است و طریق میانه همان راه است La bracket.png.[۳] خداوند در آيه ۱۵۳ سوره اعراف مى‏‌فرمايد: «از ميان همه كسانى كه خلق كرده‌‏ايم امتى به حق هدايت مى‌‏كنند» و پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اين امت را به خودش و دوازده امام ‏عليهم السلام تفسیر می‌کند. اين انحصارِ حق در اين انحصارِ مصداق، معرف تنها صراط مستقيم و راه حق خداوند است، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «عَلِىٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ، يَدُورُ مَعَهُ حَيْثُما دارَ؛ يعنى على با حق است و حق با على است، با او مى‌‏گردد هر سو كه بگردد».[۴]

عبارت «وَ بِهِ يَعْدِلُونَ» كه پيامبر صلى الله عليه و آله به اقتباس از آيه در كلام خويش آورده همان سنگ ترازوست كه با آن عدالت برقرار مى‏‌شود. امت‏‌هايى كه این سنگ ترازو را ندارند از برقرارى عدالت عاجزند ولی شیعه در سايه امامان متصل به حق و حقيقت هميشه دقيق‏‌ترين ضابطه عدالت را در دست دارد. اگر موانعى بر سر راه نباشد، مكتب اهل بیت علیهم السلام عدل را در بالاترين معناى خود در همه شئون زندگى مردم پياده خواهد كرد و آن روزى است كه قائم آل محمد عجل اللَّه فرجه ظهور نمايد و Ra bracket.png يَمْلَأُ اللَّه بِهِ الارْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً؛ خدا به‌وسيله او زمين را پر از عدل و داد نمايد همان‌گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد La bracket.png.[۵]

آیه‌ای در زیارت غدیریه

يكى از آياتى كه در زيارت غديريه به آن استشهاد شده آيه ۱۵۳ سوره انعام است. يكى از مفاهيم عميق در زیارت غدیریه، رابطه آيات قرآن با ولايت و امامت و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است که با استشهاد به این آیه تبیین شده است: امام هادی‏ علیه السلام مى‌‏فرمايد: و شهادت مى‏‌دهم كه تويى معناى كلام خداى عزيز رحيم: Ra bracket.png وَ أَنَّ هَٰذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ La bracket.png. به خدا قسم! گمراه شد و گمراه كرد هر كس كه جز تو را پيروى كرد و از حق منحرف شد هر كس با تو دشمنى ورزيد. صراط مستقيم الهى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است و راه روشن به‌سوى قرب الهى اطاعت و ولايت او است.[۶]

در اینجا يک سؤال باقى مى‌‏ماند و آن اينكه روايات ديگر را كه صراط مستقيم را توحيد، قرآن، دين، نبوت و... گرفته‌اند چگونه توجیه می‌شوند؟ جواب اين سؤال در بيان امام صادق‏ عليه السلام چنین آمده است: قرآن را ظاهرى است و باطنى؛ تمام آنچه در قرآن حرام اعلام شده ظاهر و باطن آن ائمه جور است و تمام آنچه خداى تعالى در كتابش حلال دانسته ظاهر، و مراد از آنها در باطن ائمه حق است.[یادداشت ۱][۷] بر این اساس، روح دين و جهت‌دهنده به تمام معالم و معارف دينى، به‌ويژه توحيد و نبوت و معاد، امر امامت، ولايت و پيروى ائمه حق است. بررسى صحاح ستّه اهل سنت و مقايسه آنها با کتاب‌های گرانقدر شيعه گوياى همين نكته است؛ كتاب سيرى در صحيحين، نوشته محمدصادق نجمی، و بخش‏‌هايى از كتاب شبهاى پيشاور، نوشته سلطان الواعظین شیرازی، و كتاب نقش ائمه در احياء دين، نوشته سید مرتضی عسکری، تا حدى به اين موضوع پرداخته‌‏اند.

پانویس

  1. برای اطلاع بیشتر نگاه کنید:‌ غدير در قرآن، ج۲، ص۱۸۱-۱۸۶؛ واقعه قرآنى غدير، ص۹۸؛ سخنرانى استثنائى غدير، ص۱۷۹-۱۸۶؛ سخنرانى استثنائى غدير، ۲۰۱-۲۱۲؛ نگاهى بر زيارت غديريّه، ص۱۱۱-۱۵۰.
  2. بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۱۲.
  3. بحارالانوار، ج۲۹، ص۵۸۵.
  4. بحارالانوار، ج۳۱، ص۳۷۶.
  5. بحار الانوار: ج ۵۱ ص ۶۵ - ۱۶۶.
  6. تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۴۲.
  7. تفسیر نور الثقلين، ج۲، ص۲۵، ح۸۹؛ بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۰۱.
  1. همين مضمون با تفصيل بيشتر از امام كاظم‏ عليه السلام روايت شده است. (تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۲۵-۲۶)

منابع

  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • تفسیر اهل بیت علیهم السلام؛ گروه نویسندگان زیر نظر علیرضا برازش، ترجمه گروه مترجمان، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۴ش.
  • تفسير نور الثقلين؛ عبدعلی بن جمعه، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، قم: انتشارات اسماعيليان، ۱۴۱۵ق.
  • سخنرانی استثنائی غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
  • نگاهی بر زیارت غدیریه: زیارت امیرالمومنین علیه السلام در روز عید غدیر به بیان امام هادی علیه السلام؛ محمدحسین صفاخواه و عبدالحسین طالعی، تهران: انتشارات سهاره، ۱۳۸۰ش.
  • واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یک‌ماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.