آيه ۴۷ نساء و غدیر: تفاوت میان نسخهها
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
=== عذاب غاصبان خلافت در برزخ === | === عذاب غاصبان خلافت در برزخ === | ||
نمونهاى از وضعیت اصحاب سقیفه در عالم برزخِ در كلام اميرالمؤمنين عليه السلام آمده آنجا كه به حارث هَمْدانى فرمود: آنچه من مىبينم تو هم مىبينى؟ عرض كرد: چگونه مىتوانم آنچه شما مىبينى من هم ببينم، در حالى كه خداوند به شما نورانيت داده و مقامى عطا فرموده كه به احدى نداده است. فرمود: اين [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] است كه بر پرتگاهى از آتش قرار دارد و التماس مىكند كه اى ابالحسن، مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد. بار دوم اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: اين ديگرى [[عمر بن خطاب]] است كه بر شكافى از آتش قرار دارد و مىگويد: اى اباالحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد.<ref>بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۹۵.</ref> | |||
=== عذاب غاصبان خلافت در قيامت === | |||
نمونهاى از عذاب آخرت غاصبان خلافت در حديث پيامبر صلى الله عليه و آله آمده كه فرمود: در جهنم تابوتى از آتش است كه در آن دوازده نفرند: شش نفر از اولين و شش نفر از آخرين. اين تابوت در چاهى در قعر جهنم است و بر در آن تابوت قفلى است و بر در آن چاه صخرهاى است. هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعلهور كند آن صخره را از در آن چاه برمىدارد و جهنم از شعلهها و حرارت آن چاه شعلهور مىشود. شش نفر از اولين عبارتند از قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، و فرعون بزرگ فرعونها، و كسى كه با حضرت ابراهيم عليه السلام بر سر توحيد مجادله نمود، و دو نفر از بنىاسرائيل كه كتاب آسمانى آنان را تحريف كرده سنتهايشان را تغيير دادند كه يكى يهوديان را و ديگرى مسيحيان را منحرف ساخت، و ابليس ششمى آنان است. و اما شش نفر از آخرين يكى دجال است و بقيه پنج نفر اصحاب صحيفهاند كه در [[حجةالوداع]] و مقارن غدير پيمان نامهاى بر ضد پيامبر و اميرالمؤمنين عليه السلام امضا كردند و در [[سقیفه]] گردآمدند. آنان عبارتند از: [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابابکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[ابوعبیده جرّاح|ابوعبیده جراح]] و [[معاذ بن جبل]] و [[سالم مولی ابی حذیفه|سالم مولی ابیحذیفه]]».<ref>كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۴۸-۱۴۹؛ كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۱۷۴.</ref> | |||
=== | |||
اين تابوت در چاهى در قعر جهنم است و بر در آن تابوت قفلى است و بر در آن چاه | |||
شش نفر از اولين عبارتند از قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، و فرعون بزرگ | |||
و اما شش نفر از آخرين يكى دجال است و بقيه پنج نفر اصحاب | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۶۴: | خط ۵۲: | ||
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. | * '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. | ||
* '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش. | * '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش. | ||
* '''کتاب سلیم بن قیس الهلالی'''؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاءالدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامية)، ۱۴۰۷ق. | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |
نسخهٔ ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۰۳
مشخصات آیه | |
---|---|
نام سوره | نساء |
شماره آیه | ۴۷ |
جزء | ۵ |
محتوای آیه | |
مکان نزول | مدینه |
ترتیل آیه ترجمه صوتی |
آیهای تفسیرشده در غدیر
آیه ۴۷ سوره نساء از جمله آیاتی دانسته شده که در غدیر تفسیر شده است. به گفته برخی محققان، در غدير ۱۸ آيه قرآن بهصراحت تفسیر شده است؛ به اين معنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله متن آيه را جداگانه در خطبه غدیر بيان کرده و قبل يا بعد از آن به تفسيرش پرداخته است. اين موارد در مقابل آياتى است كه بهصورت تضمين در كلام و اقتباس در خطابه حضرت آمده است.[۱]
يكى از اين آيات، آيه ۴۷ سوره نساء است: يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ، آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ؛ اى كسانى كه شما را كتاب داده شده، به كتابى كه نازل كردهايم و كتاب شما را نيز تصديق مىكند ايمان بياوريد؛ پيش از آنكه نقش چهرههايى را محو كنيم و رويها را به قفا برگردانيم. يا همچنان كه اصحاب سبت را لعنت كرديم شما را هم لعنت كنيم. و فرمان خدا شدنى است .[۲]
آیه در متن خطبه
آیه ۴۷ سوره نساء در متن خطبه غدیر چنین گزارش شده است: «مَعاشِرَ النّاسِ، «آمِنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ و النور الذى انزل معه مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ» . بِاللَّه ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ الاّ قَوْماً مِنْ اصْحابى اعْرِفُهُمْ بِاسْمائِهِمْ وَ انْسابِهِمْ، وَ قَدْ امِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ؛ اى مردم، ايمان آوريد به خدا و رسولش و نورى كه همراه او نازل شده است قبل از آنكه هلاک نماييم صورتهايى را و آنها را به پشت برگردانيم يا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت كنيم. به خدا قسم، از اين آيه قصد نشده مگر قومى از اصحابم كه آنان را به اسم و نسبشان میشناسم، ولى مأمورم از آنان پردهپوشى كنم».[۳]
موقعيت تاريخى تفسیر آیه
موقعیت تاریخی تفسیر آیه ۴۷ سوره نساء در خطبه غدیر چنین ترسیم شده است: خطبه غدير در مرحله اصلى، یعنی پس از معرفى على عليه السلام و دوستان و دشمنانش، بود که پیامبر صلی الله علیه و آله درباره حضور جدى منافقان در جامعه اسلامی هشدار داد. آغاز سخن در اين مرحله با ذكر آيه ۴۷ سوره نساء بود كه خداوند گروهى را به حيلهگران اصحاب سَبت (نافرمانان قوم بنیاسرائیل) تشبيه كرده كه با نيرنگ و استناد به دين فرمانهای الهى را زير پا گذاشتند.[۴]
موقعيت قرآنى آیه
درباره موقعیت قرآنی آیه ۴۷ سوره نساء، بنابر اشاره به داستان اصحاب سبت، چنین گفته شده است: اصحاب سبت قومى بودند كه شغلشان ماهیگيرى بود و در كنار دريا سكونت داشتند. خداوند به آنان دستور داد روزهاى شنبه ماهىگیری را تعطیل کنند و در این باره از آنان، بنابر آیه ۱۵۴ سوره نساء، پيمان محكمى گرفته شد. روزهاى شنبه كه آنان تعطيل كرده بودند ماهيان روى آب ظاهر مىشدند و طمع ماهیگيران را بر مىانگيختند، ولى در غير روز شنبه ماهىها نمىآمدند و اين امتحان الهى بود.
آن مردم براى آنكه ماهيان را در روز شنبه از دست ندهند و در عين حال -به خيال خود- با فرمان الهى مخالفت نكرده باشند، در كنار دريا حوضچههايى ساختند تا امواج ماهىها را به آن حوضچهها بریزد و در آنجا گیر بیفتند. اين كار بدون حضور ماهیگيران در روز شنبه رخ میداد و ماهیگیران روز يكشنبه مىآمدند و آنها را مىگرفتند. آنان ادعا مىكردند که ما با حكم خدا مخالفت نكردیم و روز شنبه ماهى نگرفتهايم.[۵] بنابر آیات قرآن، موعظه هيچكس در اين قوم اثر نمىكرد. عدهاى مىگفتند: چرا موعظه مىكنيد قومى را كه مستحق عذابند. در پاسخ مىگفتند: براى آنكه نزد خدا معذور باشيم و به اميد آنكه از كار خود باز گردند.[۶] عاقبتِ اصحاب سبت لعنت و دورى از رحمت خدا بود، تا جايى كه خداوند آنان را مسخ کرد و از انسانيت بيرون برد.[۷]
تحليل اعتقادى آیه
برخی محققان، استفاده از آيه ۴۷ سوره نساء در خطبه غدیر را، از نظر اعتقادی، چنین تحلیل کردهاند: در اين قسمت خطبه، پيامبر صلى الله عليه وآله قسم ياد مىكند كه منظور از اين آيه و آن گروهى كه مانند اصحاب سبت لعنت شدهاند گروهى از اصحاب او هستند؛ در فقرات بعدى تصريح مىفرمايد كه آنان اصحاب صحيفه ملعونه هستند.[۸]
درباره شباهت بين اهل سقيفه و اصحاب سبت چنین گفته شده است: هر دو گروه در پوشش دين بدعتها را جايگزين فرمانهای الهى کردند. آنان در همه موارد با اينكه مقابل حکم خدا ايستاده بودند، خود را مدافع دین نشان میدادند. اگر آنان بر سرِ گرفتنِ ماهى و رسيدن به مال دنيا متوسل به نیرنگ میشدند، اهل سقيفه براى محو نام على بن ابىطالب عليه السلام و خاندانش و بازگرداندن مردم به جاهليت حیله میکردند. اگر لعنت و دورى آنان از رحمت الهى با مسخشدن پايان يافت، اهل سقيفه مستحق سزايى هستند که در برزخ و قيامت اثر آن ظاهر خواهد شد.
امام سجاد علیه السلام در اين باره مىفرمايد: خداوند اصحاب سبت را بهخاطر صيد ماهى مسخ نمود. چگونه مىبينى نزد خداى عزوجل حال كسانى را كه فرزندان انبياء را به قتل رساندند و حرمت آنان را شكستند؟ اگر چه خداوند تعالى آنان را در دنيا مسخ نكرد، ولى آنچه از عذاب آخرت برايشان آماده كرده چندين برابر عذاب مسخ است.[۹]
عذاب غاصبان خلافت در برزخ
نمونهاى از وضعیت اصحاب سقیفه در عالم برزخِ در كلام اميرالمؤمنين عليه السلام آمده آنجا كه به حارث هَمْدانى فرمود: آنچه من مىبينم تو هم مىبينى؟ عرض كرد: چگونه مىتوانم آنچه شما مىبينى من هم ببينم، در حالى كه خداوند به شما نورانيت داده و مقامى عطا فرموده كه به احدى نداده است. فرمود: اين ابوبکر است كه بر پرتگاهى از آتش قرار دارد و التماس مىكند كه اى ابالحسن، مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد. بار دوم اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: اين ديگرى عمر بن خطاب است كه بر شكافى از آتش قرار دارد و مىگويد: اى اباالحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد.[۱۰]
عذاب غاصبان خلافت در قيامت
نمونهاى از عذاب آخرت غاصبان خلافت در حديث پيامبر صلى الله عليه و آله آمده كه فرمود: در جهنم تابوتى از آتش است كه در آن دوازده نفرند: شش نفر از اولين و شش نفر از آخرين. اين تابوت در چاهى در قعر جهنم است و بر در آن تابوت قفلى است و بر در آن چاه صخرهاى است. هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعلهور كند آن صخره را از در آن چاه برمىدارد و جهنم از شعلهها و حرارت آن چاه شعلهور مىشود. شش نفر از اولين عبارتند از قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، و فرعون بزرگ فرعونها، و كسى كه با حضرت ابراهيم عليه السلام بر سر توحيد مجادله نمود، و دو نفر از بنىاسرائيل كه كتاب آسمانى آنان را تحريف كرده سنتهايشان را تغيير دادند كه يكى يهوديان را و ديگرى مسيحيان را منحرف ساخت، و ابليس ششمى آنان است. و اما شش نفر از آخرين يكى دجال است و بقيه پنج نفر اصحاب صحيفهاند كه در حجةالوداع و مقارن غدير پيمان نامهاى بر ضد پيامبر و اميرالمؤمنين عليه السلام امضا كردند و در سقیفه گردآمدند. آنان عبارتند از: ابابکر و عمر و ابوعبیده جراح و معاذ بن جبل و سالم مولی ابیحذیفه».[۱۱]
پانویس
- ↑ غدير در قرآن، ج۲، ص۴۷.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۶۹.
- ↑ اسرار غدير، ص۱۴۸، بخش۶.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۶۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۴، ص۵۶، ح۱۳.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۶۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۶۵.
- ↑ اسرار غدير، ص۱۴۹، بخش۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۴، ص۵۸-۵۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۹۵.
- ↑ كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۴۸-۱۴۹؛ كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۱۷۴.
منابع
- اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- کتاب سلیم بن قیس الهلالی؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاءالدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامية)، ۱۴۰۷ق.