آيه ۴۷ نساء و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '{{پانویس}}')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== «يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ . آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ...»<ref>نساء /  ۴۷. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۶۹ - ۷۲.</ref> ==
{{جعبه اطلاعات آیه
در غدير ۱۸ آيه قرآن به صراحت [[تفسیر آیات در خطابه غدیر|تفسیر]] شده است؛ به اين معنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله متن آيه را جداگانه در خطبه بيان فرموده و قبل يا بعد از آن به تفسيرش پرداخته است.
| عرض =  
| تصویر =آیه ۴۷ سوره نساء.png
| اندازه تصویر =  
| توضیح_تصویر =  
| عنوان =آيه ۴۷ نساء و غدیر  
| سوره =نساء
| آیه =۴۷
| جزء =۵
| شأن نزول =
| مکان نزول =مدینه
| موضوع =اصحاب سقیفه مانند اصحاب سبت مورد لعن الهی هستند
| صوت =صوت ۴۷ نساء.mp3
| ترجمه صوتی =ترجمه ۴۷ نساء.mp3
}}
'''آیه ۴۷ سوره نساء''' آیه‌ای که در خطبه غدیر تفسیرشده و اصحاب صحیفه با اصحاب سَبْت تشبیه شده‌اند و هر دو مستوجب لعن الهی دانسته شده‌اند.


اين موارد در مقابل آياتى است كه به صورت تضمين در كلام و [[اقتباس]] در خطابه حضرت آمده است.
موقعیت تاریخی تفسیر آیه ۴۷ سوره نساء در [[خطبه غدیر]] چنین ترسیم شده است: پیامبر صلی الله علیه و آله در قسمتی از خطبه درباره حضور جدى [[منافقین|منافقان]] در جامعه اسلامی هشدار داد. آغاز سخن در اين مرحله با ذكر این آیه بود كه خداوند گروهى را به حيله‌‏گران اصحاب سبت  (نافرمانان قوم بنی‌اسرائیل) تشبيه كرده كه با نيرنگ و استناد به دين فرمان‌های الهى را زير پا گذاشتند.


يكى از اين آيات، آيه ۴۷ سوره نساء است:
برخی محققان، استفاده از آيه ۴۷ سوره نساء در خطبه غدیر را، از نظر اعتقادی، چنین تحلیل کرده‌اند: در اين قسمت خطبه، پيامبر صلى الله عليه وآله قسم ياد مى‌كند كه منظور از اين آيه و آن گروهى كه مانند اصحاب سبت لعنت شده‌اند گروهى از اصحاب او یعنی اصحاب [[صحیفه ملعونه اول|صحيفه ملعونه]] ‏هستند.


{{قرآن|يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ، آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ}} :
درباره شباهت بين اهل سقيفه و اصحاب سبت چنین گفته شده است: هر دو گروه در پوشش دين بدعت‌ها را جايگزين فرمان‌های الهى کردند. آنان در همه موارد با اينكه مقابل حکم خدا ايستاده بودند، خود را مدافع دین نشان می‌دادند.


«اى كسانى كه كتاب به آنان داده شده، ايمان آوريد به آنچه نازل كرديم كه تأييد مى ‏كند آنچه همراه شماست، قبل از آنكه هلاک نماييم صورت‏ هايى را و آنها را به پشت برگردانيم يا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت كنيم» .
== آیه‌ای تفسیرشده در غدیر ==
آیه ۴۷ سوره نساء از جمله آیاتی دانسته شده که در غدیر تفسیر شده است. به گفته برخی محققان، در غدير ۱۸ آيه قرآن به‌صراحت [[تفسیر آیات در خطابه غدیر|تفسیر]] شده است؛ به اين معنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله متن آيه را جداگانه در [[خطبه غدیر]] بيان کرده و قبل يا بعد از آن به تفسيرش پرداخته است. اين موارد در مقابل آياتى است كه به‌صورت تضمين در كلام و [[اقتباس]] در خطابه حضرت آمده است.<ref>غدير در قرآن، ج۲، ص۴۷.</ref>


اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
يكى از اين آيات، آيه ۴۷ سوره نساء است: {{قرآن|يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ، آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ|ترجمه=اى كسانى كه شما را كتاب داده شده، به كتابى كه نازل كرده‌ايم و كتاب شما را نيز تصديق مى‌كند ايمان بياوريد؛ پيش از آنكه نقش چهره‌هايى را محو كنيم و روي‌ها را به قفا برگردانيم. يا همچنان كه اصحاب سبت را لعنت كرديم شما را هم لعنت كنيم. و فرمان خدا شدنى است}}.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۶۹.</ref>


=== متن خطبه غدير ===
== آیه در متن خطبه ==
{{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، «آمِنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ و النور الذى انزل معه مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ» . بِاللَّه ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ الاّ قَوْماً مِنْ اصْحابى اعْرِفُهُمْ بِاسْمائِهِمْ وَ انْسابِهِمْ، وَ قَدْ امِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ}}:
آیه ۴۷ سوره نساء در متن [[خطبه غدیر]] چنین گزارش شده است: {{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، «آمِنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ و النور الذى انزل معه مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ» . بِاللَّه ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ الاّ قَوْماً مِنْ اصْحابى اعْرِفُهُمْ بِاسْمائِهِمْ وَ انْسابِهِمْ، وَ قَدْ امِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ|ترجمه=اى مردم، ايمان آوريد به خدا و رسولش و نورى كه همراه او نازل شده است قبل از آنكه هلاک نماييم صورت‏‌هايى را و آنها را به پشت برگردانيم يا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت كنيم. به خدا قسم، از اين آيه قصد نشده مگر قومى از اصحابم كه آنان را به اسم و نسبشان می‌شناسم، ولى مأمورم از آنان پرده‌پوشى كنم}}.<ref>اسرار غدير، ص۱۴۸، بخش۶.</ref>


اى مردم، ايمان آوريد به خدا و رسولش و نورى كه همراه او نازل شده است قبل از آنكه هلاک نماييم صورت‏ هايى را و آنها را به پشت برگردانيم يا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت كنيم.
== موقعيت تاريخى تفسیر آیه ==
موقعیت تاریخی تفسیر آیه ۴۷ سوره نساء در [[خطبه غدیر]] چنین ترسیم شده است: خطبه غدير در مرحله اصلى، یعنی پس از معرفى على‏ عليه السلام و دوستان و دشمنانش، بود که پیامبر صلی الله علیه و آله درباره حضور جدى [[منافقین|منافقان]] در جامعه اسلامی هشدار داد. آغاز سخن در اين مرحله با ذكر آيه ۴۷ سوره نساء بود كه خداوند گروهى را به حيله‌‏گران اصحاب سَبت  (نافرمانان قوم بنی‌اسرائیل) تشبيه كرده كه با نيرنگ و استناد به دين فرمان‌های الهى را زير پا گذاشتند.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۶۹.</ref>


به خدا قسم از اين آيه قصد نشده مگر قومى از اصحابم كه آنان را به اسم و نسبشان مى‏ شناسم، ولى مأمورم از آنان پرده پوشى كنم.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۸ بخش ۶ .</ref>
== موقعيت قرآنى آیه ==
درباره موقعیت قرآنی آیه ۴۷ سوره نساء، بنابر اشاره به داستان اصحاب سبت، چنین گفته شده است: اصحاب سبت قومى بودند كه شغلشان ماهی‌گيرى بود و در كنار دريا سكونت داشتند. خداوند به آنان دستور داد روزهاى شنبه ماهى‌گیری را تعطیل کنند و در این باره از آنان، بنابر آیه ۱۵۴ سوره نساء، پيمان محكمى گرفته شد. روزهاى شنبه كه آنان تعطيل كرده بودند ماهيان روى آب ظاهر مى‏‌شدند و طمع ماهی‌گيران را بر مى‌‏انگيختند، ولى در غير روز شنبه ماهى‌ها نمى‌‏آمدند و اين امتحان الهى بود.


=== موقعيت تاريخى ===
آن مردم براى آنكه ماهيان را در روز شنبه از دست ندهند و در عين حال -به خيال خود- با فرمان الهى مخالفت نكرده باشند، در كنار دريا حوضچه‌‏هايى ساختند تا امواج ماهى‌‏ها را به آن حوضچه‌ها بریزد و در آنجا گیر بیفتند. اين كار بدون حضور ماهی‌گيران در روز شنبه رخ می‌داد و ماهی‌گیران روز يكشنبه مى‏‌آمدند و آنها را مى‌‏گرفتند. آنان ادعا مى‏‌كردند که ما با حكم خدا مخالفت نكردیم و روز شنبه ماهى نگرفته‌‏ايم.<ref>بحارالانوار، ج۱۴، ص۵۶، ح۱۳.</ref> بنابر آیات قرآن، موعظه هيچ‌كس در اين قوم اثر نمى‏‌كرد. عده‌‏اى مى‏‌گفتند: چرا موعظه مى‏‌كنيد قومى را كه مستحق عذابند. در پاسخ مى‌گفتند: براى آنكه نزد خدا معذور باشيم و به اميد آنكه از كار خود باز گردند.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۶۳.</ref> عاقبتِ اصحاب سبت لعنت و دورى از رحمت خدا بود، تا جايى كه خداوند آنان را مسخ کرد و از انسانيت بيرون برد.<ref>سوره بقره، آیه ۶۵.</ref>
خطبه غدير مرحله اصلى را در معرفى على‏ عليه السلام و دوستان و دشمنانش پشت سر گذاشته و مى‏ خواهد زنگ خطر را درباره حضور جدى [[منافقین]] در جامعه مسلمين به صدا در آورد.


آغاز سخن در اين مرحله با ذكر آيه مزبور است كه خداوند گروهى را به حيله ‏گران اصحاب سَبت تشبيه كرده كه با نيرنگ و استناد به دين فرامين الهى را زير پا گذاشتند.
== تحليل اعتقادى آیه ==
برخی محققان، استفاده از آيه ۴۷ سوره نساء در خطبه غدیر را، از نظر اعتقادی، چنین تحلیل کرده‌اند: در اين قسمت خطبه، پيامبر صلى الله عليه وآله قسم ياد مى‌كند كه منظور از اين آيه و آن گروهى كه مانند اصحاب سبت لعنت شده‌اند گروهى از اصحاب او هستند؛ در فقرات بعدى تصريح مى‏‌فرمايد كه آنان اصحاب [[صحیفه ملعونه اول|صحيفه ملعونه]] ‏هستند.<ref>اسرار غدير، ص۱۴۹، بخش۶.</ref>


=== موقعيت قرآنى ===
درباره شباهت بين اهل سقيفه و اصحاب سبت چنین گفته شده است: هر دو گروه در پوشش دين بدعت‌ها را جايگزين فرمان‌های الهى کردند. آنان در همه موارد با اينكه مقابل حکم خدا ايستاده بودند، خود را مدافع دین نشان می‌دادند. اگر آنان بر سرِ گرفتنِ ماهى و رسيدن به مال دنيا متوسل به نیرنگ می‌شدند، اهل سقيفه براى محو نام على بن ابى‏‌طالب‏ عليه السلام و خاندانش و بازگرداندن مردم به جاهليت حیله می‌کردند. اگر لعنت و دورى آنان از رحمت الهى با مسخ‌شدن پايان يافت، اهل سقيفه مستحق سزايى هستند که در برزخ و قيامت اثر آن ظاهر خواهد شد.
اصحاب سبت قومى بودند كه شغلشان ماهی گيرى بود و در كنار دريا سكونت داشتند. خداوند به آنان دستور داد روزهاى شنبه كار خود را تعطيل كنند و ماهى نگيرند و در اين باره {{قرآن|أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً}} يعنى «پيمان محكمى از آنان گرفتيم».<ref>نساء / ۱۵۴.</ref>


روزهاى شنبه كه تعطيل كرده بودند ماهيان روى آب ظاهر مى‏ شدند و طمع ماهی گيران را بر مى ‏انگيختند، ولى در غير روز شنبه ماهى ‏ها نمى ‏آمدند و اين امتحان الهى بود.
[[امام سجاد علیه السلام]] در اين باره مى‌فرمايد: خداوند اصحاب سبت را به‌خاطر صيد ماهى مسخ نمود. چگونه مى‌بينى نزد خداى عزوجل حال كسانى را كه فرزندان انبياء را به قتل رساندند و حرمت آنان را شكستند؟ اگر چه خداوند تعالى آنان را در دنيا مسخ نكرد، ولى آنچه از عذاب آخرت برايشان آماده كرده چندين برابر عذاب مسخ است.<ref>بحارالانوار، ج۱۴، ص۵۸-۵۹.</ref>


آن مردم براى آنكه ماهيان را در روز شنبه از دست ندهند و در عين حال -  به خيال خود -  با فرمان الهى مخالفت نكرده باشند، در كنار دريا حوضچه ‏هايى تعبيه كردند كه امواج آب ماهى ‏ها را بى‏ اختيار به آن حوضچه ‏ها مى ‏ريخت و راه بازگشت نداشتند.
=== عذاب غاصبان خلافت در برزخ ===
نمونه‌‏اى از وضعیت اصحاب سقیفه در عالم برزخِ در كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمده آنجا كه به حارث هَمْدانى فرمود: آنچه من مى‏‌بينم تو هم مى‌بينى؟ عرض كرد: چگونه مى‌‏توانم آنچه شما مى‏‌بينى من هم ببينم، در حالى كه خداوند به شما نورانيت داده و مقامى عطا فرموده كه به احدى نداده است. فرمود: اين [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] است كه بر پرتگاهى از آتش قرار دارد و التماس مى‏‌كند كه اى ابالحسن، مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد. بار دوم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: اين ديگرى [[عمر بن خطاب]] است كه بر شكافى از آتش قرار دارد و مى‏‌گويد: اى اباالحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد.<ref>بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۹۵.</ref>


اين كار بدون حضور ماهی گيران در روز شنبه به وقوع مى‏ پيوست و ماهيان در آن گودال‏ ها مى‏ ماندند تا روز يكشنبه كه مردم مى‏ آمدند و آنها را مى ‏گرفتند، و ادعا مى‏ كردند ما مخالف حكم خدا كارى نكرده ‏ايم و روز شنبه ماهى نگرفته ‏ايم!<ref>بحار الانوار: ج ۱۴ ص ۵۶ ح ۱۳.</ref>
=== عذاب غاصبان خلافت در قيامت ===
 
نمونه‏‌اى از عذاب آخرت غاصبان خلافت در حديث پيامبر صلى الله عليه و آله آمده كه فرمود: در جهنم تابوتى از آتش است كه در آن دوازده نفرند: شش نفر از اولين و شش نفر از آخرين. اين تابوت در چاهى در قعر جهنم است و بر در آن تابوت قفلى است و بر در آن چاه صخره‌‏اى است. هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعله‏‌ور كند آن صخره را از در آن چاه برمى‌‏دارد و جهنم از شعله‏‌ها و حرارت آن چاه شعله‌ور مى‌‏شود. شش نفر از اولين عبارتند از قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، و فرعون بزرگ فرعون‌ها، و كسى كه با حضرت ابراهيم‏ عليه السلام بر سر توحيد مجادله نمود، و دو نفر از بنى‏‌اسرائيل كه كتاب آسمانى آنان را تحريف كرده سنت‏‌هايشان را تغيير دادند كه يكى يهوديان را و ديگرى مسيحيان را منحرف ساخت، و ابليس ششمى آنان است. و اما شش نفر از آخرين يكى دجال است و بقيه پنج نفر اصحاب صحيفه‌‏اند كه در [[حجةالوداع]] و مقارن غدير پيمان نامه‌‏اى بر ضد پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام امضا كردند و در [[سقیفه]] گردآمدند. آنان عبارتند از: [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابابکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[ابوعبیده جرّاح|ابوعبیده جراح]] و [[معاذ بن جبل]] و [[سالم مولی ابی‏ حذیفه|سالم مولی ابی‏‌حذیفه]]».<ref>كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۴۸-۱۴۹؛ كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۱۷۴.</ref>
موعظه هيچ كس در اينان اثر نمى‏ كرد. عده ‏اى مى‏ گفتند: چرا موعظه مى‏ كنيد قومى را كه مستحق عذابند؟ در پاسخ مى ‏گفتند: براى آنكه نزد خدا معذور باشيم و به اميد آنكه از كار خود باز گردند.<ref>اعراف /  ۱۶۳.</ref> عاقبتِ اصحاب سبت لعنت و دورى از رحمت خدا بود، تا جايى كه خداوند آنان را مسخ نمود و از انسانيت بيرون برد.<ref>بقره /  ۶۵ .</ref>
 
=== تحليل اعتقادى ===
در اين فرازِ خطبه، پيامبرصلى الله عليه وآله قسم ياد مى ‏كند كه منظور از اين آيه و آن گروهى كه مانند اصحاب سبت لعنت شده ‏اند گروهى از اصحاب من هستند؛ و در فقرات بعدى تصريح مى‏ فرمايد كه آنان اصحاب صحيفه ملعونه ‏اند. <ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .</ref> چه مشابهتى در اعمال و رفتار اين دو گروه وجود دارد كه خداوند از ميان لعنت شدگان، اصحاب سبت را نام مى‏ برد؟
 
چه شباهتى بين اهل سقيفه و اصحاب سبت بالاتر از اينكه با پوشش دين و به نام اسلام، بدعت ‏ها را جايگزين فرامين الهى نمودند؛ و در همه موارد با اينكه رو در روى خدا ايستاده بودند با كمال وقاحت نشان دفاع از پيامبرصلى الله عليه وآله و دين او را بر پيشانى خود بسته بودند؟!
 
اگر آنان بر سرِ گرفتنِ ماهى و رسيدن به مال دنيا متوسل به چنان نيرنگ‏ هايى مى ‏شدند، اهل سقيفه براى محو نام على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و خاندانش و باز گرداندن مردم به جاهليت حيله‏ هاى آن چنانى را به كار مى‏ گرفتند. اگر لعنت و دورى آنان از رحمت الهى با مسخ شدن پايان يافت، اهل سقيفه مستحق سزايى هستند كه اين جهان ظرفيت انعكاسش را ندارد، و در برزخ و قيامت اثر آن ظاهر شده و مى‏ شود.
 
[[امام سجاد علیه السلام]] در اين باره مى ‏فرمايد: خداوند اصحاب سبت را به خاطر صيد ماهى مسخ نمود.
 
چگونه مى ‏بينى نزد خداى عز و جل حال كسانى را كه فرزندان انبياء را به قتل رساندند و حرمت آنان را شكستند؟ اگر چه خداوند تعالى آنان را در دنيا مسخ نكرد، ولى آنچه از عذاب آخرت برايشان آماده كرده چندين برابر عذاب مسخ است.<ref>بحار الانوار: ج ۱۴ ص ۵۸ .</ref>
 
==== الف) عذاب غاصبين خلافت در برزخ ====
نمونه ‏اى از عالم برزخِ آنان كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است كه به حارث همدانى فرمود:
 
آنچه من مى‏ بينم تو هم مى ‏بينى؟ عرض كرد: چگونه مى ‏توانم آنچه شما مى‏ بينى من هم ببينم در حالى كه خداوند به شما نورانيت داده و مقامى عطا فرموده كه به احدى نداده است.
 
فرمود: اين اولى است كه بر پرتگاهى از آتش قرار دارد و التماس مى‏ كند كه اى اباالحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد.
 
بار دوم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: اين ديگرى دومى است كه بر شكافى از آتش قرار دارد و مى‏ گويد: اى ابا الحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۹۵.</ref>
 
===='''ب)''' عذاب غاصبين خلافت در قيامت ====
نمونه‏ اى از عذاب آخرت غاصبين، حديث پيامبر صلى الله عليه و آله است كه فرمود: در جهنم تابوتى از آتش است كه در آن دوازده نفرند: شش نفر از اولين و شش نفر از آخرين.
 
اين تابوت در چاهى در قعر جهنم است و بر در آن تابوت قفلى است و بر در آن چاه صخره ‏اى است. هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعله‏ ور كند آن صخره را از در آن چاه برمى ‏دارد، و جهنم از شعله‏ ها و حرارت آن چاه شعله ‏ور مى ‏شود.
 
شش نفر از اولين عبارتند از قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، و فرعون بزرگ فرعون ‏ها، و كسى كه با حضرت ابراهيم‏ عليه السلام بر سر توحيد مجادله نمود، و دو نفر از بنى‏ اسرائيل كه كتاب آسمانى آنان را تحريف كرده سنت‏ هايشان را تغيير دادند كه يكى يهوديان را و ديگرى مسيحيان را منحرف ساخت، و ابليس ششمى آنان است.
 
و اما شش نفر از آخرين يكى دجال است و بقيه پنج نفر اصحاب صحيفه ‏اند كه در [[حجةالوداع]] و مقارن غدير پيمان نامه ‏اى بر ضد پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام امضا كردند و سر از [[سقیفه]] در آوردند كه عبارتند از: «[[ابوبکر بن ابی قحافه|ابابکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[ابوعبیده جرّاح|ابوعبیده جراح]] و [[معاذ بن جبل]] و [[سالم مولی ابی‏ حذیفه]]».<ref>كتاب سليم: ص ۳۴۹،۱۶۲.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
{{منابع}}
* '''اسرار غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
* '''کتاب سلیم بن قیس الهلالی'''؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاء‌الدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامية)، ۱۴۰۷ق.
{{پایان منابع}}
[[رده:قرآن و غدیر]]
[[رده:قرآن و غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۱۱

آيه ۴۷ نساء و غدیر
آيه ۴۷ نساء و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهنساء
شماره آیه۴۷
جزء۵
محتوای آیه
مکان نزولمدینه
موضوعاصحاب سقیفه مانند اصحاب سبت مورد لعن الهی هستند
ترتیل آیه
ترجمه صوتی

آیه ۴۷ سوره نساء آیه‌ای که در خطبه غدیر تفسیرشده و اصحاب صحیفه با اصحاب سَبْت تشبیه شده‌اند و هر دو مستوجب لعن الهی دانسته شده‌اند.

موقعیت تاریخی تفسیر آیه ۴۷ سوره نساء در خطبه غدیر چنین ترسیم شده است: پیامبر صلی الله علیه و آله در قسمتی از خطبه درباره حضور جدى منافقان در جامعه اسلامی هشدار داد. آغاز سخن در اين مرحله با ذكر این آیه بود كه خداوند گروهى را به حيله‌‏گران اصحاب سبت (نافرمانان قوم بنی‌اسرائیل) تشبيه كرده كه با نيرنگ و استناد به دين فرمان‌های الهى را زير پا گذاشتند.

برخی محققان، استفاده از آيه ۴۷ سوره نساء در خطبه غدیر را، از نظر اعتقادی، چنین تحلیل کرده‌اند: در اين قسمت خطبه، پيامبر صلى الله عليه وآله قسم ياد مى‌كند كه منظور از اين آيه و آن گروهى كه مانند اصحاب سبت لعنت شده‌اند گروهى از اصحاب او یعنی اصحاب صحيفه ملعونه ‏هستند.

درباره شباهت بين اهل سقيفه و اصحاب سبت چنین گفته شده است: هر دو گروه در پوشش دين بدعت‌ها را جايگزين فرمان‌های الهى کردند. آنان در همه موارد با اينكه مقابل حکم خدا ايستاده بودند، خود را مدافع دین نشان می‌دادند.

آیه‌ای تفسیرشده در غدیر

آیه ۴۷ سوره نساء از جمله آیاتی دانسته شده که در غدیر تفسیر شده است. به گفته برخی محققان، در غدير ۱۸ آيه قرآن به‌صراحت تفسیر شده است؛ به اين معنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله متن آيه را جداگانه در خطبه غدیر بيان کرده و قبل يا بعد از آن به تفسيرش پرداخته است. اين موارد در مقابل آياتى است كه به‌صورت تضمين در كلام و اقتباس در خطابه حضرت آمده است.[۱]

يكى از اين آيات، آيه ۴۷ سوره نساء است: Ra bracket.png يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ، آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ؛ اى كسانى كه شما را كتاب داده شده، به كتابى كه نازل كرده‌ايم و كتاب شما را نيز تصديق مى‌كند ايمان بياوريد؛ پيش از آنكه نقش چهره‌هايى را محو كنيم و روي‌ها را به قفا برگردانيم. يا همچنان كه اصحاب سبت را لعنت كرديم شما را هم لعنت كنيم. و فرمان خدا شدنى است La bracket.png.[۲]

آیه در متن خطبه

آیه ۴۷ سوره نساء در متن خطبه غدیر چنین گزارش شده است: «مَعاشِرَ النّاسِ، «آمِنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ و النور الذى انزل معه مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ» . بِاللَّه ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ الاّ قَوْماً مِنْ اصْحابى اعْرِفُهُمْ بِاسْمائِهِمْ وَ انْسابِهِمْ، وَ قَدْ امِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ؛ اى مردم، ايمان آوريد به خدا و رسولش و نورى كه همراه او نازل شده است قبل از آنكه هلاک نماييم صورت‏‌هايى را و آنها را به پشت برگردانيم يا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت كنيم. به خدا قسم، از اين آيه قصد نشده مگر قومى از اصحابم كه آنان را به اسم و نسبشان می‌شناسم، ولى مأمورم از آنان پرده‌پوشى كنم».[۳]

موقعيت تاريخى تفسیر آیه

موقعیت تاریخی تفسیر آیه ۴۷ سوره نساء در خطبه غدیر چنین ترسیم شده است: خطبه غدير در مرحله اصلى، یعنی پس از معرفى على‏ عليه السلام و دوستان و دشمنانش، بود که پیامبر صلی الله علیه و آله درباره حضور جدى منافقان در جامعه اسلامی هشدار داد. آغاز سخن در اين مرحله با ذكر آيه ۴۷ سوره نساء بود كه خداوند گروهى را به حيله‌‏گران اصحاب سَبت (نافرمانان قوم بنی‌اسرائیل) تشبيه كرده كه با نيرنگ و استناد به دين فرمان‌های الهى را زير پا گذاشتند.[۴]

موقعيت قرآنى آیه

درباره موقعیت قرآنی آیه ۴۷ سوره نساء، بنابر اشاره به داستان اصحاب سبت، چنین گفته شده است: اصحاب سبت قومى بودند كه شغلشان ماهی‌گيرى بود و در كنار دريا سكونت داشتند. خداوند به آنان دستور داد روزهاى شنبه ماهى‌گیری را تعطیل کنند و در این باره از آنان، بنابر آیه ۱۵۴ سوره نساء، پيمان محكمى گرفته شد. روزهاى شنبه كه آنان تعطيل كرده بودند ماهيان روى آب ظاهر مى‏‌شدند و طمع ماهی‌گيران را بر مى‌‏انگيختند، ولى در غير روز شنبه ماهى‌ها نمى‌‏آمدند و اين امتحان الهى بود.

آن مردم براى آنكه ماهيان را در روز شنبه از دست ندهند و در عين حال -به خيال خود- با فرمان الهى مخالفت نكرده باشند، در كنار دريا حوضچه‌‏هايى ساختند تا امواج ماهى‌‏ها را به آن حوضچه‌ها بریزد و در آنجا گیر بیفتند. اين كار بدون حضور ماهی‌گيران در روز شنبه رخ می‌داد و ماهی‌گیران روز يكشنبه مى‏‌آمدند و آنها را مى‌‏گرفتند. آنان ادعا مى‏‌كردند که ما با حكم خدا مخالفت نكردیم و روز شنبه ماهى نگرفته‌‏ايم.[۵] بنابر آیات قرآن، موعظه هيچ‌كس در اين قوم اثر نمى‏‌كرد. عده‌‏اى مى‏‌گفتند: چرا موعظه مى‏‌كنيد قومى را كه مستحق عذابند. در پاسخ مى‌گفتند: براى آنكه نزد خدا معذور باشيم و به اميد آنكه از كار خود باز گردند.[۶] عاقبتِ اصحاب سبت لعنت و دورى از رحمت خدا بود، تا جايى كه خداوند آنان را مسخ کرد و از انسانيت بيرون برد.[۷]

تحليل اعتقادى آیه

برخی محققان، استفاده از آيه ۴۷ سوره نساء در خطبه غدیر را، از نظر اعتقادی، چنین تحلیل کرده‌اند: در اين قسمت خطبه، پيامبر صلى الله عليه وآله قسم ياد مى‌كند كه منظور از اين آيه و آن گروهى كه مانند اصحاب سبت لعنت شده‌اند گروهى از اصحاب او هستند؛ در فقرات بعدى تصريح مى‏‌فرمايد كه آنان اصحاب صحيفه ملعونه ‏هستند.[۸]

درباره شباهت بين اهل سقيفه و اصحاب سبت چنین گفته شده است: هر دو گروه در پوشش دين بدعت‌ها را جايگزين فرمان‌های الهى کردند. آنان در همه موارد با اينكه مقابل حکم خدا ايستاده بودند، خود را مدافع دین نشان می‌دادند. اگر آنان بر سرِ گرفتنِ ماهى و رسيدن به مال دنيا متوسل به نیرنگ می‌شدند، اهل سقيفه براى محو نام على بن ابى‏‌طالب‏ عليه السلام و خاندانش و بازگرداندن مردم به جاهليت حیله می‌کردند. اگر لعنت و دورى آنان از رحمت الهى با مسخ‌شدن پايان يافت، اهل سقيفه مستحق سزايى هستند که در برزخ و قيامت اثر آن ظاهر خواهد شد.

امام سجاد علیه السلام در اين باره مى‌فرمايد: خداوند اصحاب سبت را به‌خاطر صيد ماهى مسخ نمود. چگونه مى‌بينى نزد خداى عزوجل حال كسانى را كه فرزندان انبياء را به قتل رساندند و حرمت آنان را شكستند؟ اگر چه خداوند تعالى آنان را در دنيا مسخ نكرد، ولى آنچه از عذاب آخرت برايشان آماده كرده چندين برابر عذاب مسخ است.[۹]

عذاب غاصبان خلافت در برزخ

نمونه‌‏اى از وضعیت اصحاب سقیفه در عالم برزخِ در كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمده آنجا كه به حارث هَمْدانى فرمود: آنچه من مى‏‌بينم تو هم مى‌بينى؟ عرض كرد: چگونه مى‌‏توانم آنچه شما مى‏‌بينى من هم ببينم، در حالى كه خداوند به شما نورانيت داده و مقامى عطا فرموده كه به احدى نداده است. فرمود: اين ابوبکر است كه بر پرتگاهى از آتش قرار دارد و التماس مى‏‌كند كه اى ابالحسن، مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد. بار دوم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: اين ديگرى عمر بن خطاب است كه بر شكافى از آتش قرار دارد و مى‏‌گويد: اى اباالحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد.[۱۰]

عذاب غاصبان خلافت در قيامت

نمونه‏‌اى از عذاب آخرت غاصبان خلافت در حديث پيامبر صلى الله عليه و آله آمده كه فرمود: در جهنم تابوتى از آتش است كه در آن دوازده نفرند: شش نفر از اولين و شش نفر از آخرين. اين تابوت در چاهى در قعر جهنم است و بر در آن تابوت قفلى است و بر در آن چاه صخره‌‏اى است. هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعله‏‌ور كند آن صخره را از در آن چاه برمى‌‏دارد و جهنم از شعله‏‌ها و حرارت آن چاه شعله‌ور مى‌‏شود. شش نفر از اولين عبارتند از قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، و فرعون بزرگ فرعون‌ها، و كسى كه با حضرت ابراهيم‏ عليه السلام بر سر توحيد مجادله نمود، و دو نفر از بنى‏‌اسرائيل كه كتاب آسمانى آنان را تحريف كرده سنت‏‌هايشان را تغيير دادند كه يكى يهوديان را و ديگرى مسيحيان را منحرف ساخت، و ابليس ششمى آنان است. و اما شش نفر از آخرين يكى دجال است و بقيه پنج نفر اصحاب صحيفه‌‏اند كه در حجةالوداع و مقارن غدير پيمان نامه‌‏اى بر ضد پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام امضا كردند و در سقیفه گردآمدند. آنان عبارتند از: ابابکر و عمر و ابوعبیده جراح و معاذ بن جبل و سالم مولی ابی‏‌حذیفه».[۱۱]

پانویس

  1. غدير در قرآن، ج۲، ص۴۷.
  2. غدیر در قرآن، ج۲، ص۶۹.
  3. اسرار غدير، ص۱۴۸، بخش۶.
  4. غدیر در قرآن، ج۲، ص۶۹.
  5. بحارالانوار، ج۱۴، ص۵۶، ح۱۳.
  6. سوره اعراف، آیه ۱۶۳.
  7. سوره بقره، آیه ۶۵.
  8. اسرار غدير، ص۱۴۹، بخش۶.
  9. بحارالانوار، ج۱۴، ص۵۸-۵۹.
  10. بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۹۵.
  11. كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۴۸-۱۴۹؛ كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۱۷۴.

منابع

  • اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
  • کتاب سلیم بن قیس الهلالی؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاء‌الدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامية)، ۱۴۰۷ق.