آیه ۱۸۸ اعراف و غدیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| موضوع =پیامبر فقط بیمدهنده و بشارتدهنده است. | | موضوع =پیامبر فقط بیمدهنده و بشارتدهنده است. | ||
}} | }} | ||
'''آیه ۱۸۸ سوره اعراف''' از آیات استفاده شده در خطبه غدیر که پیامبر صلی الله علیه و آله با اتکا به آن علی علیه السلام را بهعنوان بشارتدهنده معرفی میکند. | |||
درباره تحلیل اعتقادی استفاده از آیه ۱۸۸ سوره اعراف در متن خطبه غدیر چنین گفته شده است: در تفسير قرآنى غدير دو مأموریت الهی انذار و تبشیر بين پيامبر و اميرالمؤمنين عليهما السلام تقسیر شده است؛ در حالى كه در قرآن هر دو منصب به پيامبر نسبت داده شده است. گفته شده که اگر وصايت و خلافت آن باشد كه در غدير اعلام شد، امام با نبى در مأموريت الهى فرقى ندارند و هر دو نذير و بشيرند و هر دو يک دين الهى را به مردم معرفى مىكنند. | |||
علی علیه السلام در خطبه بشير معرفى شده در حالى كه به نظر مىرسد «نذير» بودن نيز درباره او مصداق دارد. در پاسخ گفته شده که پيامبر صلى الله عليه و آله روزگار سخت ترساندن مردم را به سر آورد و - اگر سقيفه نبود - پس از پيامبر آغاز روزهاى بشارت مردم به خير دنيا و آخرت در سايه زحمات ۲۳ ساله آن حضرت بود. | |||
== اقتباس آیه در خطبه غدیر == | == اقتباس آیه در خطبه غدیر == | ||
آیه ۱۸۸ سوره اعراف از جمله آیات اقتباس شده در خطبه غدیر بهشمار رفته است. گفته شده علا.ه بر آياتى كه مستقيماً در ایام غدیر نازل شده، آياتى هم براى بيان بيشتر شئون [[امامت]] و خلافتِ الهى در برابر ریاست [[سقیفه]] بهصورت استشهاد، اشاره و [[اقتباس]] در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله تركيب شده و آيه مستقلاً ذكر نشده است. اين موارد ۶ آيه است كه يكى از اين آيات آيه ۱۸۸ سوره اعراف است: | آیه ۱۸۸ سوره اعراف از جمله آیات اقتباس شده در خطبه غدیر بهشمار رفته است. گفته شده علا.ه بر آياتى كه مستقيماً در ایام غدیر نازل شده، آياتى هم براى بيان بيشتر شئون [[امامت]] و خلافتِ الهى در برابر ریاست [[سقیفه]] بهصورت استشهاد، اشاره و [[اقتباس]] در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله تركيب شده و آيه مستقلاً ذكر نشده است. اين موارد ۶ آيه است كه يكى از اين آيات آيه ۱۸۸ سوره اعراف است: | ||
خط ۲۸: | خط ۳۴: | ||
=== على عليه السلام چگونه بشير است؟ === | === على عليه السلام چگونه بشير است؟ === | ||
در پاسخ به این سؤال چنین گفته شده است: مطمئناً پيامبر صلى الله عليه و آله به اين دوگانگی بين كلام خود و آيه قرآن اشراف و در بیان آن تعمد داشته است. پاسخ پیامبر معطوف به رخدادهای پس از او بوده که با خانهنشینکردن علی على عليه السلام انحرافی در برنامه حسابشده الهى (امامت ادامه نبوت) ایجاد کردند. | در پاسخ به این سؤال چنین گفته شده است: مطمئناً پيامبر صلى الله عليه و آله به اين دوگانگی بين كلام خود و آيه قرآن اشراف و در بیان آن تعمد داشته است. پاسخ پیامبر معطوف به رخدادهای پس از او بوده که با خانهنشینکردن علی على عليه السلام انحرافی در برنامه حسابشده الهى (امامت ادامه نبوت) ایجاد کردند. چنين دريافتى از مسئله نبوت و امامت تحت عنوان «رسالت» قابل جمع است و معناى آن ابلاغ دستورات الهى است كه به اقتضائات مختلف گاهى بر عهده نبى و گاهى بر عهده وصى است. در این شرایط است که «امام» بعد از پيامبر «بشير» است. | ||
چنين دريافتى از مسئله نبوت و امامت تحت عنوان «رسالت» قابل جمع است و معناى آن ابلاغ دستورات الهى است كه به اقتضائات مختلف گاهى بر عهده نبى و گاهى بر عهده وصى است. در این شرایط است که «امام» بعد از پيامبر «بشير» است | |||
در این شرایط، سقيفه نظام الهى بشريت دچار اختلال کرد و خلافت را به سلطنت تبدیل کرد و بازگشتی به جاهليت بود. مخالفت صريح با قول و عمل پيامبر و زيرپاگذاشتن نصّ قرآن بود. در فضای تسلط سقیفه پرونده ابلاغ دستورات الهى بسته شد و مردم از داشتن هرگونه نذير و بشيرى محروم شدند. در مقابل گفتمان سقیفه، گفتمان غدير برنامه اصيل الهى براى مردم جهان است. در اين فرهنگ تبليغ و مبلّغ الهى هميشه و به گونهای كه خدا بخواهد و در قالب مبشر و منذر حاضر هستند. گفتمان غدیر عادل است و امین اموال مردم؛ نه مانند [[سقیفه]] که ديوان عطايا ایجاد كند و بيتالمال مسلمين را ناعادلانه تقسیم کند،<ref>بحارالانوار، ج۳۱، ص۴۵-۴۶.</ref> به فدک دستدرازی کند<ref>بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۰۵-۴۱۵.</ref> و همچون عثمان و معاويه اموال مردم را مصادره كند و به خويشان و دوستان خود ببخشد.<ref>بحارالانوار، ج۳۱، ص۲۱۸.</ref> | |||
او خود را نايب پيامبر | صاحب گفتمان غدیر معدن علم است و در جستجوى كسانى است كه آن علوم را از او دريافت كنند و از جهل مردم رنج مى برد، نه مانند صاحبان گفتمان سقيفه كه نشر كلام پيامبر و تفسير قرآن را رسماً ممنوع كنند و فقط قرائت قرآن را مجاز بدانند و طالبان معارف قرآنى را زندانى و تبعيد كنند.<ref>الطبقات الكبرى، ج۳، ص۲۸۷؛ تذكرة الحفاظ، ج۱، ص۵؛ تذكرة الحفاظ، ج۱، ص۱۳.</ref> صاحب غدیر خود را نايب پيامبر مىداند و حلال و حرام او را تا روز قيامت پایدار مىشمارد و بر خلاف برخی از اصحاب سقیفه در دین خدا بدعتهاى متعدد نمیگذارد. بنابراين اگر وصايت و خلافت آن باشد كه در غدير اعلام شد، امام با نبى در مأموريت الهى فرقى ندارند و هر دو نذير و بشيرند و هر دو يک دين الهى را به مردم معرفى مىكنند. این تحلیل زمانی تثبیت میشود که على عليه السلام را «نفس» پيامبربدانيم كه روايات متعددى بهضميمه آيه مباهله ( ۶۱ آلعمران) در قرآن مؤيد اين مطلب است. | ||
بنابراين اگر وصايت و خلافت آن باشد كه در غدير اعلام شد، امام با نبى در مأموريت الهى فرقى ندارند و هر دو نذير و بشيرند و هر دو | |||
=== على عليه السلام چگونه نذير است؟ === | === على عليه السلام چگونه نذير است؟ === | ||
پاسخ به سؤال دوم كه على عليه السلام چگونه | در پاسخ به سؤال دوم كه على عليه السلام چگونه بهعنوان بشير معرفى شده در حالى كه به نظر مىرسد «نذير» بودن نيز درباره او مصداق دارد چنین گفته شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله روزگار سخت ترساندن مردم را به سر آورد و - اگر سقيفه نبود - پس از پيامبر آغاز روزهاى بشارت مردم به خير دنيا و آخرت در سايه زحمات ۲۳ ساله آن حضرت بود. سلمان فارسى در روزهاى غصب خلافت گفت: قسم به آنكه جان سلمان به دست اوست، اگر خلافت را به على مىسپرديد، از بالاى سرتان و از زير پايتان نعمتهاى الهى را مىخورديد... هيچ ولىّ خدايى فقير نمىشد و هيچ سهمى از فرايض الهى به بيراهه نمىرفت و در حكم خدا حتى دو نفر اختلاف نمىكردند.<ref>بحارالانوار، ج۲۹، ص۸۰.</ref> اما، این بشارت غدیر با دخالت سقیفه به غم و اندوه دائمی مبدل شد. | ||
سلمان فارسى در روزهاى غصب خلافت | |||
هيچ ولىّ خدايى فقير | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۷۷: | خط ۴۹: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* '''اسرار غدیر'''؛ محمدباقر نصاری، قم: نشر مولود کعبه، ۱۴۲۰ق. | * '''اسرار غدیر'''؛ محمدباقر نصاری، قم: نشر مولود کعبه، ۱۴۲۰ق. | ||
* '''بحارالانوار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، م ۱۱۱۰ق، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، دوم، ۱۴۰۳ق. | |||
* '''تذكرة الحفاظ'''؛ محمد بن احمد ذهبی، بیروت: دار الکتب العلمية، بیتا. | |||
* '''الطبقات الكبرى'''؛ محمد بن سعد کاتب واقدی، بیروت، دار صادر، بیتا. | |||
* '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش. | * '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش. | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۰۳
مشخصات آیه | |
---|---|
نام سوره | اعراف |
شماره آیه | ۱۸۸ |
جزء | ۹ |
محتوای آیه | |
مکان نزول | مکه |
موضوع | پیامبر فقط بیمدهنده و بشارتدهنده است. |
آیه ۱۸۸ سوره اعراف از آیات استفاده شده در خطبه غدیر که پیامبر صلی الله علیه و آله با اتکا به آن علی علیه السلام را بهعنوان بشارتدهنده معرفی میکند.
درباره تحلیل اعتقادی استفاده از آیه ۱۸۸ سوره اعراف در متن خطبه غدیر چنین گفته شده است: در تفسير قرآنى غدير دو مأموریت الهی انذار و تبشیر بين پيامبر و اميرالمؤمنين عليهما السلام تقسیر شده است؛ در حالى كه در قرآن هر دو منصب به پيامبر نسبت داده شده است. گفته شده که اگر وصايت و خلافت آن باشد كه در غدير اعلام شد، امام با نبى در مأموريت الهى فرقى ندارند و هر دو نذير و بشيرند و هر دو يک دين الهى را به مردم معرفى مىكنند.
علی علیه السلام در خطبه بشير معرفى شده در حالى كه به نظر مىرسد «نذير» بودن نيز درباره او مصداق دارد. در پاسخ گفته شده که پيامبر صلى الله عليه و آله روزگار سخت ترساندن مردم را به سر آورد و - اگر سقيفه نبود - پس از پيامبر آغاز روزهاى بشارت مردم به خير دنيا و آخرت در سايه زحمات ۲۳ ساله آن حضرت بود.
اقتباس آیه در خطبه غدیر
آیه ۱۸۸ سوره اعراف از جمله آیات اقتباس شده در خطبه غدیر بهشمار رفته است. گفته شده علا.ه بر آياتى كه مستقيماً در ایام غدیر نازل شده، آياتى هم براى بيان بيشتر شئون امامت و خلافتِ الهى در برابر ریاست سقیفه بهصورت استشهاد، اشاره و اقتباس در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله تركيب شده و آيه مستقلاً ذكر نشده است. اين موارد ۶ آيه است كه يكى از اين آيات آيه ۱۸۸ سوره اعراف است:
قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِى نَفْعاً وَ لا ضَرّاً إِلاّ ما شاءَ اللَّه وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِىَ السُّوءُ، إِنْ أَنَا إِلاّ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛ بگو براى خود مالک منفعت و ضررى نيستم مگر آنچه خدا بخواهد، و اگر غيب مىدانستم خير بسيارى انجام مىدادم و بدى به من نمىرسيد. من نيستم جز ترساننده و بشارتدهنده براى قومى كه ایمان مىآورند .[۱]
آیه در متن خطبه و موقعیت قرآنی آن
موقعیت آیه ۱۸۸ سوره اعراف در متن خطبه غدیر چنین ثبت شده است: «مَعاشِرَ النّاسِ، الا وَ انّى انَا النّذيرُ وَ عَلِىٌّ الْبَشيرُ؛ اى مردم، بدانيد كه من ترسانندهام و على بشارتدهنده است».[۲] این آیه در خطابه غدیر در مرحلهاى قبل از بيان جلوههاى حضرت بقية اللَّه الاعظم و در جملاتی که خصايصى از نبوت محمدى و امامت علوى را مطرح مىكند آمده است. از جمله این خصایص، انذار و تبشیر است كه حضرت با اقتباس از قرآن اين دو كلمه را به همان ترتيب قرآنى در كلام خود آورده است.
موقعیت قرآنی آیه ۱۸۸ سوره اعراف چنین ترسیم شده است: دو كلمه «نذير» و «بشير» در قرآن پنجبار آمده که چهار مورد آن بهصورت «منذر» و «مبشِّر» است. در همه موارد، اين دو صفت براى پيامبر صلى الله عليه و آله ذكر شده است. آیه ۱۸۸ سوره اعراف از نظر جمله بندى نزديکترين آيه به جمله استفاده شده در خطابه غدير است. به طور كلى در همه مواردِ استفاده اين عبارات در قرآن، تأكيد بر اين است كه فرستادگان خداوند پيامآور ترس از عذاب و بشارتدهنده به بهشت جاودانند.
تحليل اعتقادى آیه در متن خطبه
درباره تحلیل اعتقادی استفاده از آیه ۱۸۸ سوره اعراف در متن خطبه غدیر چنین گفته شده است: در تفسير قرآنى غدير دو مأموریت الهی انذار و تبشیر بين پيامبر و اميرالمؤمنين عليهما السلام تقسیر شده است؛ در حالى كه در قرآن هر دو منصب به پيامبر نسبت داده شده است. مطالعه در كيفيت تبليغ آن حضرت نشان مىدهد كه شيوه انذار و تبشیر همواره بهصورتى مركب در برنامه حضرت وجود داشته است. بنابراين دقتى افزون لازم است كه دلیل تفكيک اين دو منصب در خطبه غدير را روشن سازد.
براى بهدست آوردن دلیل تفکیک لازم است دو جهتِ جداگانه بررسى شود: اينكه با اين صراحت قرآن كه پيامبر هم بشير و هم نذير است، چگونه مىتوان عبارت خطبه غدير را، که علی علیه السلام در آن به عنوان بشیر معرفی شده، با آن منطبق ساخت؛ ديگر اينكه با مطالعه كيفيت تبليغى على عليه السلام در بشارت و انذار، چگونه مىتوانيم اين تفكيک را به اثبات برسانيم.
على عليه السلام چگونه بشير است؟
در پاسخ به این سؤال چنین گفته شده است: مطمئناً پيامبر صلى الله عليه و آله به اين دوگانگی بين كلام خود و آيه قرآن اشراف و در بیان آن تعمد داشته است. پاسخ پیامبر معطوف به رخدادهای پس از او بوده که با خانهنشینکردن علی على عليه السلام انحرافی در برنامه حسابشده الهى (امامت ادامه نبوت) ایجاد کردند. چنين دريافتى از مسئله نبوت و امامت تحت عنوان «رسالت» قابل جمع است و معناى آن ابلاغ دستورات الهى است كه به اقتضائات مختلف گاهى بر عهده نبى و گاهى بر عهده وصى است. در این شرایط است که «امام» بعد از پيامبر «بشير» است.
در این شرایط، سقيفه نظام الهى بشريت دچار اختلال کرد و خلافت را به سلطنت تبدیل کرد و بازگشتی به جاهليت بود. مخالفت صريح با قول و عمل پيامبر و زيرپاگذاشتن نصّ قرآن بود. در فضای تسلط سقیفه پرونده ابلاغ دستورات الهى بسته شد و مردم از داشتن هرگونه نذير و بشيرى محروم شدند. در مقابل گفتمان سقیفه، گفتمان غدير برنامه اصيل الهى براى مردم جهان است. در اين فرهنگ تبليغ و مبلّغ الهى هميشه و به گونهای كه خدا بخواهد و در قالب مبشر و منذر حاضر هستند. گفتمان غدیر عادل است و امین اموال مردم؛ نه مانند سقیفه که ديوان عطايا ایجاد كند و بيتالمال مسلمين را ناعادلانه تقسیم کند،[۳] به فدک دستدرازی کند[۴] و همچون عثمان و معاويه اموال مردم را مصادره كند و به خويشان و دوستان خود ببخشد.[۵]
صاحب گفتمان غدیر معدن علم است و در جستجوى كسانى است كه آن علوم را از او دريافت كنند و از جهل مردم رنج مى برد، نه مانند صاحبان گفتمان سقيفه كه نشر كلام پيامبر و تفسير قرآن را رسماً ممنوع كنند و فقط قرائت قرآن را مجاز بدانند و طالبان معارف قرآنى را زندانى و تبعيد كنند.[۶] صاحب غدیر خود را نايب پيامبر مىداند و حلال و حرام او را تا روز قيامت پایدار مىشمارد و بر خلاف برخی از اصحاب سقیفه در دین خدا بدعتهاى متعدد نمیگذارد. بنابراين اگر وصايت و خلافت آن باشد كه در غدير اعلام شد، امام با نبى در مأموريت الهى فرقى ندارند و هر دو نذير و بشيرند و هر دو يک دين الهى را به مردم معرفى مىكنند. این تحلیل زمانی تثبیت میشود که على عليه السلام را «نفس» پيامبربدانيم كه روايات متعددى بهضميمه آيه مباهله ( ۶۱ آلعمران) در قرآن مؤيد اين مطلب است.
على عليه السلام چگونه نذير است؟
در پاسخ به سؤال دوم كه على عليه السلام چگونه بهعنوان بشير معرفى شده در حالى كه به نظر مىرسد «نذير» بودن نيز درباره او مصداق دارد چنین گفته شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله روزگار سخت ترساندن مردم را به سر آورد و - اگر سقيفه نبود - پس از پيامبر آغاز روزهاى بشارت مردم به خير دنيا و آخرت در سايه زحمات ۲۳ ساله آن حضرت بود. سلمان فارسى در روزهاى غصب خلافت گفت: قسم به آنكه جان سلمان به دست اوست، اگر خلافت را به على مىسپرديد، از بالاى سرتان و از زير پايتان نعمتهاى الهى را مىخورديد... هيچ ولىّ خدايى فقير نمىشد و هيچ سهمى از فرايض الهى به بيراهه نمىرفت و در حكم خدا حتى دو نفر اختلاف نمىكردند.[۷] اما، این بشارت غدیر با دخالت سقیفه به غم و اندوه دائمی مبدل شد.
پانویس
منابع
- اسرار غدیر؛ محمدباقر نصاری، قم: نشر مولود کعبه، ۱۴۲۰ق.
- بحارالانوار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، م ۱۱۱۰ق، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، دوم، ۱۴۰۳ق.
- تذكرة الحفاظ؛ محمد بن احمد ذهبی، بیروت: دار الکتب العلمية، بیتا.
- الطبقات الكبرى؛ محمد بن سعد کاتب واقدی، بیروت، دار صادر، بیتا.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.