آيه ۷ تحریم و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
(صفحه‌ای تازه حاوی «== «يا اَيُّهَا الَّذينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ اِنَّما تُجْزَو...» ایجاد کرد)
 
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== «يا اَيُّهَا الَّذينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ اِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»<ref>تحريم /  ۷. واقعه قرآنى غدير: ص ۴۷.</ref> ==
{{جعبه اطلاعات آیه
پس از اتمام اعمال حجةالوداع و در راه بازگشت از مكه به سوى غدير خم در روز چهاردهم ذى ‏الحجة، از بين همسران پيامبرصلى الله عليه وآله نوبت عايشه بود كه حضرت طبق قاعده نزد او مى‏ ماند. اما حضور على‏ عليه السلام براى تحويل ودايع مانع از اين مسئله شد.
| عرض =  
| تصویر = آیه ۷ سوره تحریم.png
| اندازه تصویر =  
| توضیح_تصویر =  
| عنوان = آيه ۷ تحریم و غدیر
| سوره = تحریم
| آیه = ۷
| جزء = ۲۸
| شأن نزول =
| مکان نزول = مدینه
| موضوع = تکذیب قسم افشاگران راز غدیر
| صوت = صوت ۷ تحریم.mp3
| ترجمه صوتی = ترجمه ۷ تحریم.mp3
}}


عايشه گفت: بايد نزد على بروم و به او چيزى بگويم كه نمى‏ گذارد من نزد پيامبر باشم! او آمد و خطاب به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گفت: اى پسر ابى ‏طالب، امروز پيامبر را از اينكه نزد من باشد محبوس كرده ‏اى!!
'''آیه ۷ سوره تحریم''' آیه‌ای نازل‌شده در [[حجةالوداع]] درباره خیانت برخی همسران پیامبر صلی الله علیه و آله در افشای راز غدیر برای دشمنان غدیر که قسم‌های آنان درباره عدم افشا را تکذیب کرد.


پيامبرصلى الله عليه وآله به او فرمود: اى عايشه، بين من و على فاصله مشو، كه او در راه من از هيچ كس نمى ‏ترسد. قسم به آنكه جانم به دست اوست او را هيچ مؤمنى دشمن نمى ‏دارد و هيچ كافرى دوست نمى‏ دارد. بدان كه حق بعد از من با على است و به همان سو مى ‏رود كه على برود. از يكديگر جدا نمى ‏شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من وارد شوند.
برخی محققان موقعیت نزول آیه ۷ سوره تحریم را با استفاده از نقل [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفة بن یمان]] چنین ارائه کرده‌اند: [[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]]، همسر پیامبر صلی الله علیه و آله، از راز غدیر پیش از اعلام آن اطلاع می‌یابد. او بر خلاف قولی که برای کتمان راز به پیامبر داده، آن را برای [[حفصه بنت عمر|حفصه]] و هر دو برای پدرانشان افشا می‌کنند. پس از افشای راز منافقان شروع به توطئه علیه غدیر می‌کنند. پيرو آن خداوند آيات اول تا چهارم سوره تحريم را نازل كرد.


عايشه گفت: يا رسول اللَّه! از آغاز امروز مجلس خصوصى شما با على طول كشيده است! پيامبرصلى الله عليه وآله از او روى گرداند، ولى عايشه گفت: يا رسول اللَّه، چرا آن مسئله خصوصى را از من پنهان مى ‏كنى؟ شايد براى من هم صلاح باشد!!
وقتى خداوند خبر خیانت در رازداری را به پیامبر داد، حضرت همسرانش را احضار كرد و مسئله افشاى راز خود را از آنان پرسيد و به توطئه [[منافقین|منافقان]] اشاره‏‌اى نكرد. آنان قسم ياد كردند كه راز حضرت را فاش ننموده‌‏اند. اينجا بود كه آيه هفتم سوره تحريم در تكذيب آنان نازل شد.


حضرت فرمود: درست است. قسم به خدا اين مسئله صلاح است براى كسى كه خداوند او را به قبول آن و ايمان به آن سعادتمند نمايد، و من مأمورم همه مردم را بدان دعوت نمايم؛ و به زودى از اين مسئله اطلاع خواهى يافت وقتى آن را به طور عمومى اعلام كنم.
== آیه‌ای نازل‌شده در حجة‌الوداع ==
آیه ۷ سوره تحریم از جمله آياتى دانسته شده‌ که در سفر [[حجةالوداع]] و پس از اتمام مراسم حج در شهر مكه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده اين آيات است:<ref>واقعه قرآنى غدير، ص۴۷.</ref>


عايشه گفت: يا رسول اللَّه، چرا الآن آن را به من خبر نمى‏ دهى تا جلوتر عمل به آن را آغاز كنم و آنچه صلاح است شروع نمايم!!
{{قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ ۖ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ|ترجمه=اى كسانى كه كافر شده‌ايد، امروز عذر نياوريد، در واقع به آنچه مى‌كرديد كيفر مى‌يابيد}}.


فرمود: به زودى به تو خبر خواهم داد، ولى آن را پنهان كن تا به من دستور داده شود كه آن را به صورت عمومى اعلام كنم. اگر آن را پنهان نمايى خداوند در دنيا و آخرت به تو اجر خواهد داد، و براى تو فضيلتى خواهد بود كه در ايمان به خدا و رسولش سبقت گرفته و سرعت نموده ‏اى، ولى اگر اين راز را فاش كنى و مراعات حفظ آنچه به تو سپرده مى ‏شود را ترک كنى به پروردگارت كافر شده ‏اى و اجر تو از بين مى ‏رود، و دست امن خدا و رسول را از خود برداشته‏ اى، و از زيانكاران خواهى بود؛ و اين به خدا و رسول ضررى نخواهد زد و لعنت خدا و ملائكه و همه مردم بر تو خواهد بود.
== موقعیت تاریخی نزول آیه ==
برخی محققان موقعیت نزول آیات ۷ سوره تحریم را با استفاده از نقل [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفة بن یمان]] چنین ارائه کرده‌اند: پس از اتمام اعمال حجةالوداع و در راه بازگشت از مكه به غدير خم در روز چهاردهم ذى‌‏الحجه، از بين همسران پيامبر صلى الله عليه و آله نوبت [[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] بود كه پیامبر نزد او بماند. اما حضور على‏ عليه السلام براى تحويل امانت‌ها مانع از اين مسئله شد. عايشه گفت: بايد نزد على بروم و به او بگويم كه چرا نمى‏‌گذارد من نزد پيامبر باشم. او خطاب به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گفت: اى پسر ابى‏‌طالب، امروز از اینکه پيامبر نزد من باشد جلوگیری کردی.


عايشه قول داد كه سِرّ حضرت را پنهان كند و بدان ايمان آورد و آن را مراعات نمايد. پيامبرصلى الله عليه وآله هم آن راز را به او چنين خبر داد: خداوند تعالى به من خبر داده كه عمر من پايان يافته، و به من دستور داده كه على را به عنوان علامتى در بين مردم منصوب نمايم، و او را امام آنان قرار دهم و جانشين خود نمايم همان گونه كه پيامبران قبل از من جانشينان خود را تعيين كرده ‏اند. من به سوى خدا مى‏ روم و خلافت او را اعلام خواهم كرد. اين مسئله را پشت پرده قلبت حفظ كن تا خدا اجازه اعلام آن را دهد.
پيامبر صلى الله عليه و آله پاسخ داد: اى عايشه، بين من و على فاصله نشو كه او در راه من از هيچ‌كس نمى‌‏ترسد. قسم به آنكه جانم به دست اوست، او را هيچ مؤمنى دشمن نمى‌‏دارد و هيچ كافرى دوست نمى‌‏دارد. بدان كه حق بعد از من با على است و به همان سو مى‌‏رود كه على برود؛ از يكديگر جدا نمى‏‌شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من وارد شوند. عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه! از آغاز امروز مجلس خصوصى شما با على طول كشيده است. پيامبر از او روى گرداند، ولى عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه، چرا آن مسئله خصوصى را از من پنهان مى‏‌كنى؟ شايد براى من هم صلاح باشد. حضرت فرمود: درست است. قسم به خدا، اين مسئله صلاح است براى كسى كه خداوند او را به قبول آن و ايمان به آن سعادتمند نمايد و من مأمورم همه مردم را بدان دعوت نمايم و به‌زودى از اين مسئله اطلاع خواهى يافت وقتى آن را به طور عمومى اعلام كنم. عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه، چرا الآن آن را به من خبر نمى‌‏دهى تا جلوتر عمل به آن را آغاز كنم و آنچه صلاح است شروع نمايم.


عايشه بار ديگر قول داد اين راز را به كسى نگويد؛ اما خداوند به پيامبرش خبر داد كه او و رفيقش حفصه و پدرانشان در اين باره چه خواهند كرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: به‌زودى به تو خبر خواهم داد، ولى آن را پنهان كن تا به من دستور داده شود كه آن را به صورت عمومى اعلام كنم. اگر آن را پنهان نمايى خداوند در دنيا و آخرت به تو اجر خواهد داد، و براى تو فضيلتى خواهد بود كه در ايمان به خدا و رسولش سبقت گرفته‌ای، ولى اگر اين راز را فاش كنى و مراعات حفظ آنچه به تو سپرده مى‏‌شود را ترک كنى، به پروردگارت كافر شده‌اى و اجر تو از بين مى‏‌رود، و دست امن خدا و رسول را از خود برداشته‌‏اى، و از زيانكاران خواهى بود؛ و اين به خدا و رسول ضررى نخواهد زد و لعنت خدا و ملائكه و همه مردم بر تو خواهد بود.


جالب اينكه عايشه در همان روز به حفصه خبر داد و هر يک از آن دو به پدرانشان خبر دادند. ابوبكر و عمر جلسه تشكيل دادند و سراغ منافقين فرستادند و مسئله را به آنان هم خبر دادند.
[[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] قول داد كه آن راز را پنهان كند و بدان ايمان آورد، و آن را مراعات نمايد. پيامبر صلى الله عليه وآله هم آن راز را به او چنين خبر داد: خداوند تعالى به من خبر داده كه عمر من پايان يافته و به من دستور داده كه على را به‌عنوان علامتى در بين مردم منصوب نمايم و او را امام آنان قرار دهم و جانشين خود نمايم همان‌گونه كه پيامبران قبل از من جانشينان خود را تعيين كرده‌‏اند. من به‌سوى خدا می‌روم و خلافت او را اعلام خواهم كرد. اين مسئله را پشت پرده قلبت حفظ كن تا خدا اجازه اعلام آن را دهد. عايشه بار ديگر قول داد اين راز را به كسى نگويد؛ اما خداوند به پيامبرش خبر داد كه او و رفيقش [[حفصه بنت عمر|حفصه]] و پدرانشان در اين باره چه خواهند كرد.<ref>ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۹۴-۱۹۵؛ الصراط المستقيم، ج۳، ص۱۶۸؛بحارالانوار، ج۲۸، ص۹۵. </ref>


آنان با يكديگر به مشورت پرداختند و گفتند: «محمد مى‏ خواهد امر خلافت را مانند كسرى و قيصر تا آخر روزگار در خاندان خود قرار دهد. نه به خدا قسم! اگر خلافت به على بن ابى ‏طالب برسد براى شما از زندگى نصيبى نخواهد بود، چرا كه محمد طبق ظاهرتان با شما رفتار مى‏كند، اما على طبق آنچه در دل نسبت به شما دارد عمل مى‏ كند. پس درباره خود و چنين مسئله‏ اى نيک نظر كنيد و هر چه در نظر داريد اعلام كنيد» .
== افشای راز الهی ولایت ==
[[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] در همان روز به [[حفصه بنت عمر|حفصه]] خبر داد و هر دو به پدرانشان خبر دادند. [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] جلسه تشكيل دادند و موضوع را به [[منافقین|منافقان]] خبر دادند. آنان با يكديگر به مشورت پرداختند و گفتند: «محمد مى‏‌خواهد امر خلافت را مانند كسرى و قيصر تا آخر روزگار در خاندان خود قرار دهد. نه به خدا قسم! اگر خلافت به على بن ابى‏‌طالب برسد براى شما از زندگى نصيبى نخواهد بود؛ زیرا محمد طبق ظاهرتان با شما رفتار مى‏‌كند، اما على طبق آنچه در دل نسبت به شما دارد عمل مى‌كند. پس درباره خود و چنين مسئله‌‏اى نيک نظر كنيد و هر چه در نظر داريد اعلام كنيد». اين گونه بود كه راز پيامبر صلى الله عليه و آله به‌دست عايشه و حفصه افشا شد. پيرو آن خداوند آيات اول تا سوم سوره تحريم را نازل كرد.


اين گونه بود كه سرّ پيامبرصلى الله عليه وآله به دست عايشه و حفصه افشا شد، و پيرو آن خداوند آيات اول تا سوم سوره تحريم را نازل كرد كه خبر از كار آن دو زن مى ‏داد، آنجا كه فرمود: «وَ اِذْ اَسَرَّ النَّبِىُّ اَلى بَعْضِ اَزْواجِهِ حِديثاً، فَلَمّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ اَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ اَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ. فَلَمّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ اَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِىَ الْعَليمُ الْخَبيرُ» .
سپس خداوند با [[آيات ۳ و ۴ تحریم و غدیر|آيه چهارم سوره تحريم]] به پيامبر خبر داد كه افشاکنندگان اگر توبه هم کنند، قلب‌هایشان منحرف است و اگر بخواهند بر ضد پيامبر صلى الله عليه و آله اقدامى كنند، ياور او خدا، جبرئيل، ملائكه و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هستند.<ref>تفسير فرات الکوفی، ص۴۸۹-۴۹۲؛ تفسير القمى، ج۲، ص۳۷۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۴-۴۷۵؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۷۷؛ تأويل الآيات الظاهره، ج۲، ص۶۹۷؛ تفسیر نور الثقلين، ج۵، ص۳۶۹-۳۷۰.</ref> وقتى خداوند اين خبر را داد، حضرت آنان را احضار كرد و مسئله افشاى راز خود را از آنان پرسيد و به توطئه [[منافقین|منافقان]] اشاره‏‌اى نكرد. آنان قسم ياد كردند كه راز حضرت را فاش ننموده‌‏اند. اينجا بود كه آيه هفتم سوره تحريم در تكذيب آنان نازل شد: «اى كسانى كه كافر شديد، امروز عذر نياوريد كه طبق آنچه عمل كرديد جزا داده مى‏‌شويد».<ref>ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۹۴-۱۹۵؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۹۶.</ref>
== پانویس ==
{{پانویس}}


هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله گفتارى پنهانى به بعضى از همسرانش سپرد. آنگاه كه آن زن راز پيامبرصلى الله عليه وآله را افشا كرد، و خدا پيامبرش را از اين مسئله باخبر نمود، آن حضرت قسمتى از كارشان را براى آنان بازگو كرد و از گفتن قسمتى ديگر اعراض نمود. آن زن (عايشه) از پيامبرصلى الله عليه وآله پرسيد: چه كسى افشا كردن مرا به تو خبر داد؟ حضرت فرمود: خداى عليم آگاه به من خبر داد.
==منابع==
 
{{منابع}}
سپس خداوند با آيه چهارم سوره تحريم به پيامبرش خبر داد كه اگر اظهار توبه هم نمايند قلوبشان منحرف است، و اگر بخواهند بر ضد پيامبرصلى الله عليه وآله اقدامى كنند ياور آن حضرت خدا و جبرئيل و ملائكه و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هستند.
* '''إرشاد القلوب المنجی من عمل به من أليم العقاب'''؛ حسن بن ابی‌الحسن محمد الديلمی، تحقیق: سید هاشم میلانی، تهران: انتشارات اسوه، ۱۳۸۲ش.
 
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
آيه چنين است: «اِنْ تَتُوبا اِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ اِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَاِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ» :
* '''تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة'''؛ شرف‌الدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
 
* '''تفسير فرات الکوفی'''؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق.
«اگر شما دو نفر نزد خدا توبه كنيد اما قلب‏ هايتان از حق منحرف شده است، و اگر بر ضد او اقدم نماييد بدانيد كه خدا صاحب اختيار اوست و جبرئيل و صالح مؤمنين و ملائكه بعد از خدا كمک اويند» .
* '''تفسير القمی‏'''؛ على بن ابراهيم‏ قمى، تحقیق: طيّب‏ موسوى جزائرى، قم: دار الكتاب‏، ‏۱۴۰۴ق‏.
 
* '''تفسير نور الثقلين'''؛ عبدعلی بن جمعه، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، قم: انتشارات اسماعيليان، ۱۴۱۵ق.
وقتى خداوند اين خبر را به پيامبرش داد حضرت آنان را احضار كرد و مسئله افشاى سِرّ خود را از آنان پرسيد و به توطئه منافقين اشاره ‏اى نكرد. آنان قسم ياد كردند كه چنين كارى نكرده‏ اند و راز حضرت را فاش ننموده‏ اند.
* '''الصراط المستقيم إلی مستحقی التقديم'''؛ علی بن محمد نباطی عاملی، تحقیق: محمدباقر بهبودی، تهران: مکتبة المرتضوية، ۱۳۸۴ق.
 
* '''مجمع البیان فی تفسیر القرآن '''؛ فضل بن حسن طبرسی، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی و سید فضل‌الله یزدی طباطبایی، بیروت: دار المعرفة، ۱۴۰۸ق.
اينجا بود كه آيه هفتم سوره تحريم در تكذيب آنان نازل شد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ اِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» : «اى كسانى كه كافر شديد، امروز عذر نياوريد كه طبق آنچه عمل كرديد جزا داده مى ‏شويد» . <ref>ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۳۵  - ۱۱۲. تفسير فرات: ص ۱۸۵. مجمع البيان: ج ۱ ص ۵۶ . نور الثقلين: ج ۵ ص ۳۷۰ ح ۸ . مناقب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ج ۲ ص ۳۴۶. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۶۹۷ . الصراط المستقيم: ج ۳ ص ۱۶۸. تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۷۶. امالى الطوسى: ص ۳۰۲. بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۲۳۹ ۲۳۲ ح ۴، ص ۲۴۳ ح ۹، ص ۲۴۶ ح ۱۷ و ج ۲۷ ص ۲۴۶ ح ۱۷ و ج ۲۸ ص ۱۰۷ ۱۰۶ ۹۷  - ۹۵ و ج ۳۰ ص ۳۸۳ و ج ۳۱ ص ۶۴۰ ح ۱۵۷. صحيح البخارى: ج ۷ ص ۱۷ و ج ۸ ص ۴۴۹. صحيح مسلم: ج ۷ ص ۲۴. السيرة النبوية (ابن كثير) : ج ۴ ص ۴۴۹. فتح القدير شوكانى: ج ۵ ص ۲۵۰. مجمع الزوائد (هيثمى) : ج ۷ ص ۱۲۶. تفسير قرطبى: ج ۱۸ ص ۱۸۷. زاد المسير (ابن جوزى) : ج ۸ ص ۵۱ . مسند احمد: ج ۱ ص ۳۳ و ج ۶ ص ۵۲ .</ref>
* '''مناقب آل ابی‌طالب'''؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.
 
* '''واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یک‌ماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
همچنين مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  [[آيه «وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِىُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً...»]]
{{پایان}}
 
[[رده:قرآن و غدیر]]
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۵

آيه ۷ تحریم و غدیر
آيه ۷ تحریم و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهتحریم
شماره آیه۷
جزء۲۸
محتوای آیه
مکان نزولمدینه
موضوعتکذیب قسم افشاگران راز غدیر
ترتیل آیه
ترجمه صوتی


آیه ۷ سوره تحریم آیه‌ای نازل‌شده در حجةالوداع درباره خیانت برخی همسران پیامبر صلی الله علیه و آله در افشای راز غدیر برای دشمنان غدیر که قسم‌های آنان درباره عدم افشا را تکذیب کرد.

برخی محققان موقعیت نزول آیه ۷ سوره تحریم را با استفاده از نقل حذیفة بن یمان چنین ارائه کرده‌اند: عایشه، همسر پیامبر صلی الله علیه و آله، از راز غدیر پیش از اعلام آن اطلاع می‌یابد. او بر خلاف قولی که برای کتمان راز به پیامبر داده، آن را برای حفصه و هر دو برای پدرانشان افشا می‌کنند. پس از افشای راز منافقان شروع به توطئه علیه غدیر می‌کنند. پيرو آن خداوند آيات اول تا چهارم سوره تحريم را نازل كرد.

وقتى خداوند خبر خیانت در رازداری را به پیامبر داد، حضرت همسرانش را احضار كرد و مسئله افشاى راز خود را از آنان پرسيد و به توطئه منافقان اشاره‏‌اى نكرد. آنان قسم ياد كردند كه راز حضرت را فاش ننموده‌‏اند. اينجا بود كه آيه هفتم سوره تحريم در تكذيب آنان نازل شد.

آیه‌ای نازل‌شده در حجة‌الوداع

آیه ۷ سوره تحریم از جمله آياتى دانسته شده‌ که در سفر حجةالوداع و پس از اتمام مراسم حج در شهر مكه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده اين آيات است:[۱]

Ra bracket.png يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ ۖ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ اى كسانى كه كافر شده‌ايد، امروز عذر نياوريد، در واقع به آنچه مى‌كرديد كيفر مى‌يابيد La bracket.png.

موقعیت تاریخی نزول آیه

برخی محققان موقعیت نزول آیات ۷ سوره تحریم را با استفاده از نقل حذیفة بن یمان چنین ارائه کرده‌اند: پس از اتمام اعمال حجةالوداع و در راه بازگشت از مكه به غدير خم در روز چهاردهم ذى‌‏الحجه، از بين همسران پيامبر صلى الله عليه و آله نوبت عایشه بود كه پیامبر نزد او بماند. اما حضور على‏ عليه السلام براى تحويل امانت‌ها مانع از اين مسئله شد. عايشه گفت: بايد نزد على بروم و به او بگويم كه چرا نمى‏‌گذارد من نزد پيامبر باشم. او خطاب به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گفت: اى پسر ابى‏‌طالب، امروز از اینکه پيامبر نزد من باشد جلوگیری کردی.

پيامبر صلى الله عليه و آله پاسخ داد: اى عايشه، بين من و على فاصله نشو كه او در راه من از هيچ‌كس نمى‌‏ترسد. قسم به آنكه جانم به دست اوست، او را هيچ مؤمنى دشمن نمى‌‏دارد و هيچ كافرى دوست نمى‌‏دارد. بدان كه حق بعد از من با على است و به همان سو مى‌‏رود كه على برود؛ از يكديگر جدا نمى‏‌شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من وارد شوند. عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه! از آغاز امروز مجلس خصوصى شما با على طول كشيده است. پيامبر از او روى گرداند، ولى عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه، چرا آن مسئله خصوصى را از من پنهان مى‏‌كنى؟ شايد براى من هم صلاح باشد. حضرت فرمود: درست است. قسم به خدا، اين مسئله صلاح است براى كسى كه خداوند او را به قبول آن و ايمان به آن سعادتمند نمايد و من مأمورم همه مردم را بدان دعوت نمايم و به‌زودى از اين مسئله اطلاع خواهى يافت وقتى آن را به طور عمومى اعلام كنم. عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه، چرا الآن آن را به من خبر نمى‌‏دهى تا جلوتر عمل به آن را آغاز كنم و آنچه صلاح است شروع نمايم.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: به‌زودى به تو خبر خواهم داد، ولى آن را پنهان كن تا به من دستور داده شود كه آن را به صورت عمومى اعلام كنم. اگر آن را پنهان نمايى خداوند در دنيا و آخرت به تو اجر خواهد داد، و براى تو فضيلتى خواهد بود كه در ايمان به خدا و رسولش سبقت گرفته‌ای، ولى اگر اين راز را فاش كنى و مراعات حفظ آنچه به تو سپرده مى‏‌شود را ترک كنى، به پروردگارت كافر شده‌اى و اجر تو از بين مى‏‌رود، و دست امن خدا و رسول را از خود برداشته‌‏اى، و از زيانكاران خواهى بود؛ و اين به خدا و رسول ضررى نخواهد زد و لعنت خدا و ملائكه و همه مردم بر تو خواهد بود.

عایشه قول داد كه آن راز را پنهان كند و بدان ايمان آورد، و آن را مراعات نمايد. پيامبر صلى الله عليه وآله هم آن راز را به او چنين خبر داد: خداوند تعالى به من خبر داده كه عمر من پايان يافته و به من دستور داده كه على را به‌عنوان علامتى در بين مردم منصوب نمايم و او را امام آنان قرار دهم و جانشين خود نمايم همان‌گونه كه پيامبران قبل از من جانشينان خود را تعيين كرده‌‏اند. من به‌سوى خدا می‌روم و خلافت او را اعلام خواهم كرد. اين مسئله را پشت پرده قلبت حفظ كن تا خدا اجازه اعلام آن را دهد. عايشه بار ديگر قول داد اين راز را به كسى نگويد؛ اما خداوند به پيامبرش خبر داد كه او و رفيقش حفصه و پدرانشان در اين باره چه خواهند كرد.[۲]

افشای راز الهی ولایت

عایشه در همان روز به حفصه خبر داد و هر دو به پدرانشان خبر دادند. ابوبكر و عمر جلسه تشكيل دادند و موضوع را به منافقان خبر دادند. آنان با يكديگر به مشورت پرداختند و گفتند: «محمد مى‏‌خواهد امر خلافت را مانند كسرى و قيصر تا آخر روزگار در خاندان خود قرار دهد. نه به خدا قسم! اگر خلافت به على بن ابى‏‌طالب برسد براى شما از زندگى نصيبى نخواهد بود؛ زیرا محمد طبق ظاهرتان با شما رفتار مى‏‌كند، اما على طبق آنچه در دل نسبت به شما دارد عمل مى‌كند. پس درباره خود و چنين مسئله‌‏اى نيک نظر كنيد و هر چه در نظر داريد اعلام كنيد». اين گونه بود كه راز پيامبر صلى الله عليه و آله به‌دست عايشه و حفصه افشا شد. پيرو آن خداوند آيات اول تا سوم سوره تحريم را نازل كرد.

سپس خداوند با آيه چهارم سوره تحريم به پيامبر خبر داد كه افشاکنندگان اگر توبه هم کنند، قلب‌هایشان منحرف است و اگر بخواهند بر ضد پيامبر صلى الله عليه و آله اقدامى كنند، ياور او خدا، جبرئيل، ملائكه و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هستند.[۳] وقتى خداوند اين خبر را داد، حضرت آنان را احضار كرد و مسئله افشاى راز خود را از آنان پرسيد و به توطئه منافقان اشاره‏‌اى نكرد. آنان قسم ياد كردند كه راز حضرت را فاش ننموده‌‏اند. اينجا بود كه آيه هفتم سوره تحريم در تكذيب آنان نازل شد: «اى كسانى كه كافر شديد، امروز عذر نياوريد كه طبق آنچه عمل كرديد جزا داده مى‏‌شويد».[۴]

پانویس

  1. واقعه قرآنى غدير، ص۴۷.
  2. ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۹۴-۱۹۵؛ الصراط المستقيم، ج۳، ص۱۶۸؛بحارالانوار، ج۲۸، ص۹۵.
  3. تفسير فرات الکوفی، ص۴۸۹-۴۹۲؛ تفسير القمى، ج۲، ص۳۷۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۴-۴۷۵؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۷۷؛ تأويل الآيات الظاهره، ج۲، ص۶۹۷؛ تفسیر نور الثقلين، ج۵، ص۳۶۹-۳۷۰.
  4. ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۹۴-۱۹۵؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۹۶.

منابع

  • إرشاد القلوب المنجی من عمل به من أليم العقاب؛ حسن بن ابی‌الحسن محمد الديلمی، تحقیق: سید هاشم میلانی، تهران: انتشارات اسوه، ۱۳۸۲ش.
  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة؛ شرف‌الدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
  • تفسير فرات الکوفی؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق.
  • تفسير القمی‏؛ على بن ابراهيم‏ قمى، تحقیق: طيّب‏ موسوى جزائرى، قم: دار الكتاب‏، ‏۱۴۰۴ق‏.
  • تفسير نور الثقلين؛ عبدعلی بن جمعه، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، قم: انتشارات اسماعيليان، ۱۴۱۵ق.
  • الصراط المستقيم إلی مستحقی التقديم؛ علی بن محمد نباطی عاملی، تحقیق: محمدباقر بهبودی، تهران: مکتبة المرتضوية، ۱۳۸۴ق.
  • مجمع البیان فی تفسیر القرآن ؛ فضل بن حسن طبرسی، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی و سید فضل‌الله یزدی طباطبایی، بیروت: دار المعرفة، ۱۴۰۸ق.
  • مناقب آل ابی‌طالب؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.
  • واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یک‌ماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.