مکّه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
(صفحه‌ای تازه حاوی «== اعلان ولايت در مكه<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۸.</ref> == در سفر حجةالوداع و همزما...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
«من محمودم و تو محمدى، نام تو را از نام خود مشتق ساخته ‏ام. هر كس با تو متصل و مرتبط باشد من نيز با او ارتباط دارم، و هر كس با تو قطع رابطه نمايد من نيز با او قطع می‏نمايم. اكنون احترام خود نزد مرا براى مردم بازگو كن و به آنان خبر ده كه من پيامبرى مبعوث نكرده ‏ام مگر آنكه براى او وزيرى قرار داده ‏ام. تو نيز فرستاده من هستى و على وزير توست».
«من محمودم و تو محمدى، نام تو را از نام خود مشتق ساخته ‏ام. هر كس با تو متصل و مرتبط باشد من نيز با او ارتباط دارم، و هر كس با تو قطع رابطه نمايد من نيز با او قطع می‏نمايم. اكنون احترام خود نزد مرا براى مردم بازگو كن و به آنان خبر ده كه من پيامبرى مبعوث نكرده ‏ام مگر آنكه براى او وزيرى قرار داده ‏ام. تو نيز فرستاده من هستى و على وزير توست».


اين اولين دستور الهى درباره ولايت بعد از ورود به مكه بود كه البته يك دستور فورى نبود. از آنجا كه مردم به جاهليت و طرز تفكر جاهلى قريب العهد بودند، پيامبر صلى الله عليه و آله اعلان اين خبر را در آن موقعيت مناسب نمى‏ ديد تا مبادا او را متهم كنند كه خويشان خود را بر مردم حاكم مى‏ كند! لذا با توجه به اينكه امر الهى در اين باره فورى نبود، اعلام آن را براى شرايط مناسبى در نظر گرفت.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۹. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۰۹.</ref>


اين اولين دستور الهى درباره ولايت بعد از ورود به مكه بود كه البته يك دستور فورى نبود. از آنجا كه مردم به جاهليت و طرز تفكر جاهلى قريب العهد بودند، پيامبرصلى الله عليه وآله اعلان اين خبر را در آن موقعيت مناسب نمى‏ديد تا مبادا او را متهم كنند كه خويشان خود را بر مردم حاكم مى‏كند! لذا با توجه به اينكه امر الهى در اين باره فورى نبود، اعلام آن را براى شرايط مناسبى در نظر گرفت.××× 2 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 39. بحار الانوار: ج 37 ص 109. ×××
== دعوت از اهالى مكه براى حج و غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۰.</ref> ==
 
با در نظر گرفتن شيوه ‏هاى اطلاع رسانى در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله، بايد اقدامى بديع صورت مى ‏گرفت، تا خبر مهم‏ترين سخنرانى پيامبر صلى الله عليه و آله -  كه همان [[خطبه غدیر]] بود -  در گسترده‏ ترين و سريع ‏ترين شكل ممكن منتشر شود و هيچ كس را ياراى [[کتمان]] آن نباشد.
 
2.  دعوت از اهالى مكه براى حج و غدير××× 3 سخنرانى استثنائى غدير: ص 20. ×××
 
  با در نظر گرفتن شيوه‏هاى اطلاع رسانى در زمان پيامبرصلى الله عليه وآله، بايد اقدامى بديع صورت مى‏گرفت، تا خبر مهم‏ترين سخنرانى پيامبرصلى الله عليه وآله -  كه همان خطبه غدير بود -  در گسترده‏ترين و سريع‏ترين شكل ممكن منتشر شود و هيچ كس را ياراى كتمان آن نباشد.


پيشرفته‏ترين شيوه همان بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله به كار گرفت كه تا امروز حيرت همه رسانه‏ها را برانگيخته است. اين اقدامات طى چند مرحله دست به دست هم داد و جلوه‏هايى از عظمت تبليغ را نشان داد، كه فقط در آيه »يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ« قابل ترسيم است، و جمله »واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ« مى‏تواند آن را به تصوير كشد.
پيشرفته‏ترين شيوه همان بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله به كار گرفت كه تا امروز حيرت همه رسانه‏ها را برانگيخته است. اين اقدامات طى چند مرحله دست به دست هم داد و جلوه‏هايى از عظمت تبليغ را نشان داد، كه فقط در آيه »يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ« قابل ترسيم است، و جمله »واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ« مى‏تواند آن را به تصوير كشد.

نسخهٔ ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۵۸

اعلان ولايت در مكه[۱]

در سفر حجةالوداع و همزمان با اعمال حج مى ‏بايست آمادگى مردم براى برنامه بعدى يعنى اعلان ولایت در غدير حفظ مى‏ شد. اكنون كه بخشى از مناسک انجام يافته بود و مردم در حال انتظار به سر مى ‏بردند، در همان روزِ ورود به مكه از طرف خداوند اين خطاب بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد:

«من محمودم و تو محمدى، نام تو را از نام خود مشتق ساخته ‏ام. هر كس با تو متصل و مرتبط باشد من نيز با او ارتباط دارم، و هر كس با تو قطع رابطه نمايد من نيز با او قطع می‏نمايم. اكنون احترام خود نزد مرا براى مردم بازگو كن و به آنان خبر ده كه من پيامبرى مبعوث نكرده ‏ام مگر آنكه براى او وزيرى قرار داده ‏ام. تو نيز فرستاده من هستى و على وزير توست».

اين اولين دستور الهى درباره ولايت بعد از ورود به مكه بود كه البته يك دستور فورى نبود. از آنجا كه مردم به جاهليت و طرز تفكر جاهلى قريب العهد بودند، پيامبر صلى الله عليه و آله اعلان اين خبر را در آن موقعيت مناسب نمى‏ ديد تا مبادا او را متهم كنند كه خويشان خود را بر مردم حاكم مى‏ كند! لذا با توجه به اينكه امر الهى در اين باره فورى نبود، اعلام آن را براى شرايط مناسبى در نظر گرفت.[۲]

دعوت از اهالى مكه براى حج و غدير[۳]

با در نظر گرفتن شيوه ‏هاى اطلاع رسانى در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله، بايد اقدامى بديع صورت مى ‏گرفت، تا خبر مهم‏ترين سخنرانى پيامبر صلى الله عليه و آله -  كه همان خطبه غدیر بود -  در گسترده‏ ترين و سريع ‏ترين شكل ممكن منتشر شود و هيچ كس را ياراى کتمان آن نباشد.

پيشرفته‏ترين شيوه همان بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله به كار گرفت كه تا امروز حيرت همه رسانه‏ها را برانگيخته است. اين اقدامات طى چند مرحله دست به دست هم داد و جلوه‏هايى از عظمت تبليغ را نشان داد، كه فقط در آيه »يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ« قابل ترسيم است، و جمله »واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ« مى‏تواند آن را به تصوير كشد.


در مرحله اول فرستادن افرادى به اطراف مدينه و نامه نوشتن به مكه و طائف و يمن درباره آمادگى مراسم حج براى مردمى كه اولين بار مى‏خواستند اعمال حج ابراهيمى را بياموزند، باعث شد تا از قبايل و اقوام و گروه‏هاى مختلف و از شهرها و روستاهاى مختلف از فدك تا يمن و از نجد و عمان تا سودان و حبشه براى مراسم حج بار سفر ببندند و زحمت اين سفر نسبتاً طولانى را بر خود استوار سازند.


3.  رسيدن خبر غدير به مكه××× 1 سخنرانى استثنائى غدير: ص 103  - 99. ×××

  پس از مراسم سه روزه غدير در پايان روز بيستم ذى‏الحجه، آن روزها به عنوان »ايام الولاية« در تاريخ ثبت شد. اين يكى از پيش بينى‏هايى بود كه در قالب نامگذارى ايام غدير، خطابه آن را عنوانى خاص بخشيد و سرآغاز آن را به همه شناسانيد.


آن همه برنامه‏ريزى و پيش‏بينى و سپس اجراى مرحله به مرحله آنها ثمره خود را به خوبى نشان داد. اولين نتيجه آن بود كه انتشار خبر غدير -  در حد امكانات آن روزگار -  به صورتى غير عادى تحقق يافت.


يكى از موارد انتشار خبر غدير مكه بود، چرا كه گروهى از مكه و طائف و اطراف آن آمده بودند.××× 2 بحار الانوار: ج 21 ص 396 393 385 و ج 37 ص 158 136 111 و ج 39 ص 336 و ج 41 ص 228. اثبات الهداة: ج 2 ص 136  68. عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 299. الغدير: ج 1 ص 368 12  - 10. ×××


  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: غدير /  انتشار خبر غدير.

4.  سبقت مكه در قبول ولايت در روز غدير××× 1 اسرار غدير: ص 243  - 241. چهارده قرن با غدير: ص 232 231. ×××

  در آن روز از ايام سال كه مقارن با روز غدير بوده است وقايع بسيار مهمى در عالم خلقت و در تكوين جهان رخ داده، همان طور كه انبياء نيز برنامه‏هاى مهم خود را در اين روز انجام داده‏اند. اين به خاطر ارزشى است كه صاحب اين روز يعنى اميرالمؤمنين‏عليه السلام به آن داده است و حاكى از آن است كه واقعه‏اى مهم‏تر از آن در تاريخ عالم نبوده است كه سعى شده ساير وقايع با آن مقارن گردد و از مباركى اين روز طلب بركت و يُمن شود. از جمله عرضه ولايت بر همه مخلوقات در روز غدير است.


همانطور كه در روز غدير »ولايت« بر انسان‏ها عرضه شد، در عالم خلقت بر ساير

مخلوقات نيز عرضه شد. امام رضاعليه السلام در حديثى به وقوع اين امور در روز غدير اشاره مى‏فرمايد.××× 2 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 224. ×××


از جمله آنها عرضه ولايت بر بقعه‏هاى زمين، و سبقت مكه در قبول آن و زينت آن به كعبه است.


5.  كاروان حجةالوداع در مكه××× 3 واقعه قرآنى غدير: ص 17. ×××

  در ساعات پايانى روز دوشنبه چهارم ذى‏الحجة كاروان عظيم حجاج همراه پيامبرصلى الله عليه وآله از سمت بالاى مكه از »عقبه مَدَنيّين« وارد مكه شدند. همزمان كاروان يمن نيز از سمت جنوب وارد مكه شدند و خدمت پيامبرصلى الله عليه وآله رسيدند و در محل از پيش تعيين شده »ابطح« -  كه منطقه هموار شهر مكه بود -  اسكان يافتند، و آماده اعمال حج شدند.


پس از جابجايى اثاثيه و خواباندن شتران و برپايى خيمه‏ها، پيامبرصلى الله عليه وآله بدون وقفه كاروان عظيم حجاج را براى زيارت خانه خدا و انجام مناسك به طرف مسجدالحرام حركت داد و اعمال حج را انجام داد. حضرت در آنجا رسماً تشريع حج تمتع را اعلام فرمود كه با عمره قرار دادن اعمال قبلى، تا پنج روز ديگر مردم براى اعمال حج آماده شوند.××× 1 بحار الانوار: ج 21 ص 396 393. ×××


6.  كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در مكه××× 2 اسرار غدير: ص 125. ×××

  در بعضى روايات كه قطعه‏اى از خطبه يا واقعه غدير نقل شده مطالبى به چشم مى‏خورد كه در متن خطبه كامل وجود ندارد. درباره اين موارد احتمال دارد كه چون حضرت در مكه و عرفات و مِنى چند بار خطبه‏هايى ايراد فرموده‏اند؛ لذا همه آنها به عنوان سخنان حضرت در حجةالوداع در نظر راويان بوده و احياناً قطعه‏اى از آنها به عنوان گوشه‏اى از خطبه غدير نقل شده است.

  1. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۸.
  2. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۹. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۰۹.
  3. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۰.