حذیفة بن اسید غفاری (ابو سَریحه)
اتمام حجت با غدير[۱]
از نمونه هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و معصومین علیهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است.
تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حدیث غدیر را روایت كرده اند نيز به گونه اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقیفه به نمايش گذاشته اند.
يكى از اصحاب معصومين عليهم السلام كه با غدير اتمام حجت نموده حذيفه بن اسيد غفارى است:
ابوالطفيل صحابى پیامبر صلی الله علیه و آله از حذيفة بن اسيد غفارى نقل مى كند كه آن حضرت در بازگشت از حجةالوداع فرمودند:
خداوند صاحب اختيار من است و من صاحب اختيار هر مسلمانى هستم و نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارترم.
ألَا مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلَاهُ، أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.[۲]
روايت حديث غدير[۳]
يكى از صحابه كه حديث غدير را نقل كرده حذيفة بن اسيد غفارى، ابوسَريحه است. ابن عقده در «حدیث الولایة» حديث غدير را همراه با حديث ثقلين از حذيفة بن اسيد - كه از اصحاب شجره است - روايت كرده است. همچنين در منابع زير حديث غدير از حذيفه نقل شده، كه گاهى همراه با ماجراى غدير و حديث ثقلين است:
«ينابيع المودة» ، طبرانى در دو مورد از «المعجم الكبير» ، ضياء در «المختارة» ، ترمذى در صحيح خود و در «نوادر الاصول» ، ابن اثير در «اسد الغابة» ، حموينى در «فرائد السمطین» ، ابن صباغ مالكى در «الفصول المهمة» ، ابوالفتوح اسعد بن ابى الفضايل عجلى در «الموجز فى فضائل الخلفاء الاربعة» ، «مناقب الثلاثة» ، حافظ ابوالفتوح در «الموجز» ، ابن عساكر در «تاريخ مدينة دمشق» ، ابن كثير در دو مورد از «البداية و النهاية» ، ابن حجر در «الصواعق» ، حلبى در «السيرة الحلبية» ، «مفتاح النجا فى مناقب آل العباء عليهم السلام» ، هيثمى در «مجمع الزوائد» ، «نزل الابرار» ، قرمانى در «اخبار الدول» ، سيوطى در «تاريخ الخلفاء» ، خطيب خوارزمى در مقتلش، قاضى در «تاريخ آل محمد عليهم السلام» . [۴]
نقل آيه تبليغ براى غدير [۵]
از جمله مشهور ترين آيات غدير آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»[۶] است. اختصاص آن به غدير هم نزد شيعه و غير شيعه از مسلمات است، و بين مفسرين و محدثين اهل سنت مشهور است، اگر چه بعضى از آنان در صدد انحراف شأن نزول آيه تبليغ بوده اند، و از جمله عده اى از بزرگان علماى اهل سنت هستند. [۷]
همچنين يكى از كسانى كه اسناد كتاب ها و روايات مربوط به آيه «بَلِّغْ» به آنها منتهى مى شود حذيفة بن اسَيد است. [۸]
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: اهل سنت / نقل آيه تبليغ براى غدير.
پانویس
- ↑ چهارده قرن با غدير: ص ۹۱. اسرار غدير: ص ۲۹۰.
- ↑ اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷۱ ح ۳۰۹.
- ↑ چكيده عبقات الانوار (علامه میر حامد حسین هندی)(حديث غدير) : ص ۱۴۳.
- ↑ ينابيع المودة: ص ۳۸. صحيح ترمذى: ج ۲ ص ۲۹۸. الفصول المهمة: ص ۲۵. مناقب الثلاثة (چاپ مصر) : ص ۱۹. البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹ و ج ۷ ص ۳۴۸. الصواعق (ابن حجر) : ص ۲۵. السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۰۱. مجمع الزوائد: ج ۹ ص ۱۶۵. نزل الابرار: ص ۱۸. اخبار الدول: ص ۱۰۲. تاريخ الخلفاء: ص ۱۱۴. تاريخ آل محمد عليهم السلام: ص ۶۸ .
- ↑ غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ .
- ↑ مائده / ۶۷ .
- ↑ نفحات الازهار: ج ۸ ص ۲۵۷ - ۱۹۵.
- ↑ عوالم العلوم للبحرانی : ج ۳ / ۱۵ ص ۴۰۴.