محمود بن لُبید
سؤال منافقانه در مورد غدير از حضرت زهرا عليها السلام[۱]
به نظر شما تعجب ندارد كه حاضرين در غدير آن هم از ساكنين مدينه، آن هم از حضرت زهرا عليها السلام بپرسند كه اصلاً پيامبر صلى الله عليه و آله درباره خلافت على عليه السلام چيزى فرموده يا نه؟!
كاش سؤالى به عنوان تشكيک درباره غدير مطرح مى كردند.
كاش نمى گفتند: «كلام صريحى»؛ و كاش نمى گفتند: «قبل از وفاتش»!! پس اين سؤال نيست، استهزاء است! طلبكار شدن است! و به همين دليل پاسخى جز نگاه پر از تعجب به سائل نخواهد داشت.
بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله، حضرت زهرا عليها السلام كنار قبور شهداى اُحد و به خصوص حضرت حمزه علیه السلام مى آمد و در آنجا گريه مى كرد.
محمود بن لُبَيد مى گويد: روزى بر سر قبر حمزه آمدم و آن حضرت را در آنجا در حال گريه ديدم.
خدمتش عرض كردم: من سؤالى از شما دارم كه سينه ام را مضطرب ساخته! فرمود: سؤال كن. عرض كردم: آيا پيامبر صلى الله عليه و آله قبل از وفاتش درباره امامت على كلام صريحى فرموده است؟!!
عجيب است كه فرستاده سقیفه به تنهايى آمده و كلمات صريح پيامبر صلى الله عليه و آله درباره خلافت على عليه السلام را به خاطر نمى آورد، و به عنوان مشكل ترين سؤال عمرش آن را از دختر پيامبر صلى الله عليه و آله سؤال مى كند!!
حضرت زهرا عليها السلام هم آخرين و نزديک ترين فرمايش صريح پيامبر صلى الله عليه و آله را كه غدير است، در ميان اشک و سوز برايش يادآور مى شود؛ تا نشان دهد سؤال كننده سقیفه خود را به فراموشى زده و از ضعف حافظه عمدى رنج مى برد!
حضرت فرمود: واعجبا، آيا روز غدير خم را فراموش كرده ايد؟!!
گويا مى خواست بفرمايد: آيا دنبال كلامى صريح تر از سخنى هستى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز منبر غدير فرموده و صد و بيست هزار نفر بر صراحت آن شاهدند؟
اگر بعد از چنان روزى هنوز سينه ات از شک و ترديد مضطرب است بهتر آنكه از هدايت خود نااميد باشى! يک عمر سفارشات پيامبر صلى الله عليه و آله درباره خلافت على عليه السلام كجا رفت؟ اگر واقعاً فراموش كرده ايد بايد فكرى براى هوش و حافظه شما كرد، كه مبادا نماز و روزه و زکات و حج را هم فراموش كنيد![۲]
در واقع دفاع از غدير با چشم گريان در عزاى رسول صلى الله عليه و آله در برابر حتى يک معترض هم فراموش نمى شود، تا معلوم شود اين وظيفه براى ما تا كجا ادامه دارد.
اين اتفاقى بود كه در روزهاى پر از اشک و آه فاطمه عليها السلام بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله رخ داد، كه نمک ديگرى بر زخم آن حضرت بود.