آیات آزمون الهی در غدیر

از ویکی غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۵ توسط Shamloo (بحث | مشارکت‌ها)

آزمونِ الهى در غدير

برخی محققان، غدير را آزمونی الهى دانسته‌اند كه در بستر آزادى و انتخاب انسان شكل گرفته است؛ آنان این آزادی را لازمه هدایت دانسته‌اند: Ra bracket.png إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا؛ ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس La bracket.png[۱] از نظر این محققان این آزادی در مسیر هدایت موجب شد تا انسان با كمالِ آزادى در انتخاب راه مستقيم و سعادت، غدير را برگزيند يا راه سقیفه و گمراهى و شقاوت را. گفته شده که پيمان غدير در شرايطى بسته شد كه شياطين و منافقان منتظر اتمام دوران رسالت بودند تا کار را از محور هدایت خارج کنند.؛ اما پديدآورنده غدیر در آن روز، كفرورزان را از دين حق - كه همان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است-  نااميد و مأیوس كرد.

به‌‌گفته برخی محققان، در روز غدیر خداوند پیروان غدير را با پنج مژده مسرور ساخت: اکمال دین، اتمام نعمت، رضا و خشنودى خداوند، اهانت به شیطان و نااميدى و يأس منكران. گفته شده که حقيقتِ يأس كفرورزان در عصر ظهور تحقق خواهد يافت: جابر مى‏‌گويد: امام باقر عليه السلام در ذيل اين آيه فرمود: یَوْمَ یَقُومُ اَلْقَائِمُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَیْأَسُ بَنُو أُمَیَّهَ، فَهُمُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا یَئِسُوا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ؛[۲] آن روز روز ظهور قائم (آل ‏محمد) عليه السلام است و بنى‌‏اميه نوميد مى‌‏شوند. آنها هستند كه كفر ورزيدند و از آل‏ محمد عليهم السلام نوميد مى‌‏گردند. گفته شده که غدير آغاز راهی است كه پايان آن ظهور خواهد بود و غدير بدون ظهور تجلی‌گاه جهانى و آرمانى نخواهد داشت.[۳]

آيات مربوط به امتحان و مقابله با دشمنان غدير[۴]

از نظر برخی محققان، بزرگ‏ترين امتحان بشریت در غدير انجام شد؛ امتحانى همه‌جانبه كه اتمام حجت در آن به طور کامل انجام گرفت و براى هيچ‌كس به هيچ بهانه‌‏اى راه گريز نماند. در اين امتحان، هم جهاتى كه مى‌‏توانست منشأ آزمايش باشد متعدد بود و هم عللى كه می‏‌توانست انگيزه شیطانی براى سقوط باشد متنوع بود. پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه بلند خود، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين کرد تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. نتیجه این امتحان با در نظر گرفتن تلاش پیامبر نباید به فراموشی غدیر می‌انجامید، ولی بسیاری از مسلمانان در این امتحان مردود شدند.

گفته شده که پیامبر صلی الله علیه و آله اين آينده تلخِ امتحان در غدير را پيش‏‌بينى کرده بود و مراحل چنين امتحان بزرگى را، با تکیه بر آيات قرآن، اين‌گونه ترسيم کرده بود: ابتدا يادآور شد كه خداوند بندگان را رها نمى‏‌كند و نتيجه عمر هر كس را بدون امتحان مشخص نمی‌شود. سپس تصريح کرد كه امتحان بر سر ولايت على‏ عليه السلام وعده الهى است و اين امتحانى است كه قبل از روز قيامت در برابر آن قرار خواهند گرفت. سپس ضابطه‌اى روشن براى پيروزى در چنين امتحانى به مردم ارائه کرد: اينكه مخالفت با دستورات انبياى الهى مخالفت با خداوند و سقوط در امتحان است. آنگاه سقوط در چنين امتحانى را هلاكت و جهنم و كفر خواند. سپس تأكيد كرد كه خداوند در امتحان ولايت از كسى نمى‏‌گذرد و با شكست‌خوردگان اين امتحان قاطعانه برخورد مى‌‏نمايد. در موردى فرصت‌طلبان را نشانه گرفت كه گويا منتظر تغيير شرايط هستند تا بر ضد ولايت على‏ عليه السلام اقدام كنند، غافل از اينكه همه اين تحولات بسترى براى امتحان است. در قسمتی ديگر يكى از عوامل سقوط در امتحان را منت‌گذاشتن بر خدا و رسول در قبول ولايت دانست كه اين غرور به دنبال خود شكستى عظيم دارد. در قسمتى ديگر، حسد نسبت به مقام ولايت را از عوامل سقوط در امتحان الهى اعلام كرد.

متن و ترجمه آیات

به‌نظر برخی محققان، پیامبر صلی الله علیه و آله مطالب مربوط به امتحان غدیر را با استفاده از یازده آیه قرآن تبیین کرد:

  1. آیه ۱۷۹ سوره آل‌عمران: Ra bracket.png ما كانَ اللَّه لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّه لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّه يَجْتَبِى مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ، فَآمِنُوا بِاللَّه وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ؛ خدا بر آن نيست كه مؤمنان را به اين [حالى‌] كه شما بر آن هستيد، واگذارد، تا آنكه پليد را از پاک جدا كند. و خدا بر آن نيست كه شما را از غيب آگاه گرداند، ولى خدا از ميان فرستادگانش هر كه را بخواهد برمى‌گزيند. پس، به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد؛ و اگر بگرويد و پرهيزگارى كنيد، براى شما پاداشى بزرگ خواهد بود La bracket.png.
  2. آیه ۴۵ سوره حج: Ra bracket.png فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها وَ هِىَ ظالِمَةٌ، فَهِىَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ؛ و چه بسيار شهرها را -كه ستمكار بودند- هلاكشان كرديم و [اينک] آن [شهرها] سقفهايش فرو ريخته است، و [چه بسيار] چاه‌هاى متروک و كوشک‌هاى افراشته را La bracket.png.
  3. آيه ۵۸ سوره اسراء: Ra bracket.png وَ إِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلاّ نَحْنُ مُهْلِكُوها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوها عَذاباً شَدِيداً كانَ ذلِكَ فِى  الْكِتابِ مَسْطُوراً؛ و هيچ شهرى نيست، مگر اينكه ما آن را [در صورت نافرمانى] پيش از روز رستاخيز، به هلاكت مى‌رسانيم يا آن را سخت عذاب مى‌كنيم. اين [عقوبت‌] در كتاب [الهى‌] به‌قلم رفته است La bracket.png.
  4. آيه ۱۴۴ سوره آل‌عمران: Ra bracket.png وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ؛ و محمد، جز فرستاده‌اى كه پيش از او [هم‌] پيامبرانى [آمده و] گذشتند، نيست. آيا اگر او بميرد يا كشته شود، از عقيده خود برمى‌گرديد؟ و هر كس از عقيده خود بازگردد، هرگز هيچ زيانى به خدا نمى‌رساند، و به‌زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى‌دهد La bracket.png.
  5. آيه ۱۷ سوره حجرات: Ra bracket.png يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا، قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ، بَلِ اللَّه يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ La bracket.png.
  6. سوره محمد صلى الله عليه و آله، آيه ۲۸: Ra bracket.png ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّه وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ La bracket.png.
  7. سوره الرحمن، آيه ۳۵: Ra bracket.png يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ La bracket.png.
  8. سوره فجر، آيه ۱۳ و ۱۴: Ra bracket.png فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ. إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ La bracket.png.
  9. سوره صافات، آيه ۷۱: Ra bracket.png وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ La bracket.png.
  10. سوره طلاق، آيه ۸: Ra bracket.png وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ فَحاسَبْناها حِساباً شَدِيداً وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً La bracket.png.
  11. سوره بقره، آيه ۲۴: Ra bracket.png فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ La bracket.png.

آيه Ra bracket.png أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ... La bracket.png[۵]

دشمنان غدير به طور جدى در آيات قرآن مطرح شده ‏اند، و پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت آياتى از قرآن را به آنان تفسير كرده است. در اين باره مى ‏توان ۲۱ عنوان از آیات غدیر استخراج نمود، كه يكى از آنها «روز امتحان نهايى مردم» است:

غدير روز سخت‏ ترين امتحان مردمان بود، كه با عبور از باب حطه و سوار شدن بر كشتی نجات بايد فكر رسيدن به بهشت را به نتيجه مى ‏رساندند.

دو ضربه هشدار دهنده مراحلِ غدير براى بيدار باش مردم كافى بود، كه در متن قرآن براى بيدارى نسل ‏ها باقى ماند:

از يک سو با Ra bracket.png أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ La bracket.png[۶]شروع امتحان اعلام شد؛ و از سوى ديگر با Ra bracket.png أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً La bracket.png[۷]جهت‏ گيرى اين امتحان و كارنامه ‏اى كه به قبول شدگان آن اعطا خواهد شد، تبيين گرديد.

و لذا از جمله آياتى كه پس از انجام حجةالوداع و پيش از غدير در مكه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد اين آيات بود:

Ra bracket.png بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الم ﴿١﴾أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿٢﴾وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ ﴿٣﴾أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَنْ يَسْبِقُونَا ۚ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ ﴿٤﴾ La bracket.png:

«به نام خداوند بخشنده مهربان، الف لام ميم، آيا مردم گمان كرده ‏اند كه رها مى ‏شوند با همين كه بگويند ايمان آورديم، بدون آنكه امتحان شوند؟

ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم، زيرا خدا بايد بداند كسانى را كه راست مى ‏گويند و كسانى را كه دروغ مى ‏گويند. و يا كسانى كه كارهاى زشت را انجام مى ‏دهند گمان كرده ‏اند كه از دست ما پيشى مى ‏گيرند (و دست ما به آنان نمى ‏رسد)؟ چه بد حكم مى‏ كنند».

اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است:

موقعيت تاريخى

با پايان مراسم حج در اوايل روز سیزدهم ذى الحجه كاروان غدير به مكه بازگشتند، و قرار شد روز چهاردهم قافله به سوى غدير حركت كند.

اين سرعت عمل واقعاً براى مردم غافلگير كننده بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله در اين اولين سفر حج خود، پس از پايان مراسم هيچ فرصتى نداشته باشد كه لا اقل چند روزى در مكه اقامت كند و مردمِ گرد آمده از نقاط مختلف با حوصله نزد حضرتش آيند و سؤالات خود را مطرح كنند.

چنين عجله ‏اى حكايت از اهميت فوق العاده مراسمى داشت كه در نيمه راه مكه تا مدينه بايد انجام شود و روز آن از قبل تعيين شده، و براى حضور به موقع در غدير بايد از هم اكنون پيش بينى مى‏ كرد.

اين پيش بينى به محض بازگشت از مِنا به مكه با نزول چهار آيه قرآن آغاز شد.

آياتى كه خبر از امتحان الهى مى‏داد و مَحَك اين امتحان ولايت على ‏عليه السلام بود، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

«لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى»: «اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى ‏شدند».

با نزول اين آيات در مكه و پرسش پيامبر صلى الله عليه و آله از جبرئيل درباره آن، شش مطلب اساسى روشن شد:

  1. نزديكى رحلت آن حضرت.
  2. دستور معرفى و منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام.
  3. ولايت على‏ عليه السلام محک شناخت صادق و كاذب در ايمان.
  4. خبر از فتنه گران درباره خلافت.
  5. دستور سپردن ودايع علم و حكمت به على‏ عليه السلام.
  6. انتخاب الهى در وصايت على ‏عليه السلام.

متن حدیث را كه گوياى همه اين جوانب است، مى‏ خوانيم:

پيامبر صلى الله عليه و آله وارد مكه شد و ي; روز در آن اقامت گزيد. اينجا بود كه جبرئیل اول سوره عنكبوت را آورد و فرمود:

اى محمد، بخوان: Ra bracket.png بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الم ﴿١﴾أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿٢﴾وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ ﴿٣﴾أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَنْ يَسْبِقُونَا ۚ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ ﴿٤﴾ La bracket.png:

«به نام خداوند بخشنده مهربان، الف لام ميم، آيا مردم گمان كرده ‏اند كه رها مى‏ شوند با همين كه بگويند ايمان آورديم، بدون آنكه امتحان شوند؟ ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم، زيرا خدا بايد بداند كسانى را كه راست مى‏ گويند و كسانى را كه دروغ مى‏ گويند. و يا كسانى كه كارهاى زشت را انجام مى ‏دهند گمان كرده ‏اند كه از دست ما پيشى مى‏ گيرند (و دست ما به آنان نمى ‏رسد)؟ چه بد حكم مى‏ كنند».

پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه كدام است؟ جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مى‏ رساند و مى ‏فرمايد:

من قبل از تو پيامبرى نفرستاده ‏ام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كرده ‏ام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند.

كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مى ‏كند صادقين و راستگويانند، و كسانى كه مخالف امر او (و بر ضد او) باشند كاذبين و دروغگويانند.

اى محمد، بازگشت تو به سوى پروردگارت و بهشتش نزديک شده، و او به تو دستور مى ‏دهد براى امتت بعد از خود على بن ابى‏ طالب را منصوب نمايى و سفارشات خود را به او بنمايى، كه اوست خليفه ‏اى كه امور رعيت و امت تو را بر عهده مى‏ گيرد، چه او را اطاعت كنند و چه عصيان نمايند؛ كه به زودى عصيان خواهند كرد و اين همان فتنه ‏اى است كه آيات را درباره آن برايت تلاوت كردم.

خداوند عزوجل به تو دستور مى ‏دهد كه به او بياموزى همه آنچه به تو تعليم داده و به او سفارش كنى كه حفظ كند همه آنچه خدا در حفظ تو قرار داده و به عنوان امانت به تو سپرده است، كه اوست امين و مورد اعتماد. اى محمد، من تو را از ميان بندگانم به پيامبرى برگزيدم و على را به جانشينى تو انتخاب كردم.[۸]

همچنين به آن حضرت از طرف خداوند چنين دستور داده شد: نبوت تو به پايان رسيده و روزگارت كامل شده است.

اسم اعظم و آثار علم و ميراث انبياء را به على بن ابى‏ طالب بسپار كه اولين مؤمن است.

من زمين را بدون عالمى كه اطاعت من و ولايتم با او شناخته شود و حجت بعد از پيامبرم باشد رها نخواهم كرد.

در حديث ديگرى به پيامبر صلى الله عليه و آله چنين دستور داده شد:

آنچه نزد تو از علم و ميراث علوم انبياى قبل از تو و اسلحه و تابوت و آنچه از نشانه‏ هاى پيامبران نزد توست، آنها را به وصى و خليفه بعد از خود تسليم نما.[۹]

يادگارهاى انبياء عليهم السلام:

صحف آدم و نوح و ابراهیم ‏علیهم السلام و تورات و انجيل و عصاى موسى‏ عليه السلام و انگشتر سليمان‏ عليه السلام و ساير ميراث‏ هاى ارجمندى است كه فقط بايد در اختيار حجج الهى باشد. تا آن روز خاتم انبياء صلى الله عليه و آله حافظ اين ميراث‏ هاى الهى بود و اين به دستور الهى به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام منتقل مى‏ شد.

اين ودايع از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به امامان بعد منتقل شده تاكنون كه در دست مبارک حضرت بقية اللَّه الاعظم عجل اللَّه فرجه است.

پيامبر صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواند و جلسه خصوصى تشكيل دادند و بقيه روز سيزدهم ذى‏ الحجة و شب آن صرف برنامه سپردن ودايع الهى شد، و پيامبر صلى الله عليه و آله اسم اعظم و علم و حكمت و كتب انبياء عليهم السلام و ساير يادگارهاى آنان را به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام سپرد، و گفته‏ هاى جبرئيل را به آن حضرت ابلاغ فرمود.[۱۰]

تحليل اعتقادى

تركيب جامعه مسلمين در سال آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله اقتضا مى‏ كرد نهيبى كه در اول سوره عنكبوت آمده بر آنان وارد شود. اين از آن جهت بود كه در كنار مسلمانان مخلصى همچون سلمان و ابوذر و مقداد، تازه مسلمانانى بودند كه تا ديروز عليه اسلام شمشير مى‏ زدند و اكنون به نام مسلمان خوانده مى‏ شدند، و نيز افراد شهوت پرست و دنيا طلبى بودند كه هدفى جز مقاصد دنيوى نداشتند.

روح تعصب جاهلى كه بر افكار اكثريتى حاكم بود و عقده‏ هاى خونين جنگ ‏هاى بدر و احد و خيبر و حُنين و حسدهاى نهفته ‏اى كه هر روز آشكارتر مى‏ گشت، نيز مى‏ تواند نمايانگر باطن جامعه مسلمان آن روز باشد، كه در سال آخر عمر حضرت علناً دست به اقدامات مخرِّب مى ‏زدند و در صدد خنثى سازى برنامه ‏هاى حضرت بودند.

اين آيات به مردم در دو جبهه ايمان و عمل وعده امتحان داد، تا به ظاهرِ آراسته با نام اسلام دل خوش نكنند؛ و براى هضم آسان‏تر مطلب خبر داد كه همه امت‏ هاى قبل نيز مورد امتحان قرار گرفته ‏اند؛ و هدف را در كوتاه ‏ترين عبارت بيان كرد كه شناخته شدن واقع گرايانه مردم است.

يعنى صادقين در ادعاى ايمان بايد از كاذبين به طور علنى شناخته شوند، به طورى كه ابهام نفاق و دورويى نتواند آن را بپوشاند. و حقاً اين امتحان در پذيرش ولايت على‏ عليه السلام تحقق يافت كه كاذبين بى‏پروا آن را انكار كردند و بر گفته خود پافشارى كردند.

با نزول اين آيات در مكه و پرسش پيامبر صلى الله عليه و آله از جبرئيل درباره آن، شش مطلب اساسى روشن شد:

  1. نزديكى رحلت آن حضرت.
  2. دستور معرفى و منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام.
  3. ولايت على‏ عليه السلام محک شناخت صادق و كاذب در ايمان.
  4. خبر از فتنه گران درباره خلافت.
  5. دستور سپردن ودايع علم و حكمت به على‏ عليه السلام.
  6. انتخاب الهى در وصايت على‏ عليه السلام.

پانویس

  1. انسان/۳.
  2. بحار الانوار: ج ۵۱ ص ۵۴ ح ۳۹. تفسير العياشى: ج ۱ ص ۲۹۲ ح ۱۹.
  3. تجلّى غدير در عصر ظهور، ص۱۱۷-۱۴۰.
  4. غدير در قرآن: ج ۲ ص۲۳۵-۳۴۴.
  5. عنكبوت:۱-۴. غدير در قرآن: ج ۱ ص۶۰-۶۴ و ج ۳ ص ۳۰۷.
  6. عنكبوت:۱-۴.
  7. توبه/۱۶.
  8. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۵، ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. ارشاد القلوب: ج ۲ ص۱۱۲-۱۳۵. كشف اليقين: ص ۱۳۷.
  9. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۶.
  10. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶.

منابع

  • تجلی غدیر در عصر ظهور (مجموعه مقالات درباره جلوه‌های تحقق غدیر در عصر ظهور)؛ مرکز تخصصی غدیرستان کوثر، قم: دلیل ما، ۱۳۹۲ش.