مکّه
اعلان ولايت در مكه[۱]
در سفر حجةالوداع و همزمان با اعمال حج مى بايست آمادگى مردم براى برنامه بعدى يعنى اعلان ولایت در غدير حفظ مى شد. اكنون كه بخشى از مناسک انجام يافته بود و مردم در حال انتظار به سر مى بردند، در همان روزِ ورود به مكه از طرف خداوند اين خطاب بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد:
«من محمودم و تو محمدى، نام تو را از نام خود مشتق ساخته ام. هر كس با تو متصل و مرتبط باشد من نيز با او ارتباط دارم، و هر كس با تو قطع رابطه نمايد من نيز با او قطع مینمايم. اكنون احترام خود نزد مرا براى مردم بازگو كن و به آنان خبر ده كه من پيامبرى مبعوث نكرده ام مگر آنكه براى او وزيرى قرار داده ام. تو نيز فرستاده من هستى و على وزير توست».
اين اولين دستور الهى درباره ولايت بعد از ورود به مكه بود كه البته يك دستور فورى نبود. از آنجا كه مردم به جاهليت و طرز تفكر جاهلى قريب العهد بودند، پيامبر صلى الله عليه و آله اعلان اين خبر را در آن موقعيت مناسب نمى ديد تا مبادا او را متهم كنند كه خويشان خود را بر مردم حاكم مى كند! لذا با توجه به اينكه امر الهى در اين باره فورى نبود، اعلام آن را براى شرايط مناسبى در نظر گرفت.[۲]
دعوت از اهالى مكه براى حج و غدير[۳]
با در نظر گرفتن شيوه هاى اطلاع رسانى در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله، بايد اقدامى بديع صورت مى گرفت، تا خبر مهمترين سخنرانى پيامبر صلى الله عليه و آله - كه همان خطبه غدیر بود - در گسترده ترين و سريع ترين شكل ممكن منتشر شود و هيچ كس را ياراى کتمان آن نباشد.
پيشرفتهترين شيوه همان بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله به كار گرفت كه تا امروز حيرت همه رسانهها را برانگيخته است. اين اقدامات طى چند مرحله دست به دست هم داد و جلوههايى از عظمت تبليغ را نشان داد، كه فقط در آيه »يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ« قابل ترسيم است، و جمله »واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ« مىتواند آن را به تصوير كشد.
در مرحله اول فرستادن افرادى به اطراف مدينه و نامه نوشتن به مكه و طائف و يمن درباره آمادگى مراسم حج براى مردمى كه اولين بار مىخواستند اعمال حج ابراهيمى را بياموزند، باعث شد تا از قبايل و اقوام و گروههاى مختلف و از شهرها و روستاهاى مختلف از فدك تا يمن و از نجد و عمان تا سودان و حبشه براى مراسم حج بار سفر ببندند و زحمت اين سفر نسبتاً طولانى را بر خود استوار سازند.
3. رسيدن خبر غدير به مكه××× 1 سخنرانى استثنائى غدير: ص 103 - 99. ×××
پس از مراسم سه روزه غدير در پايان روز بيستم ذىالحجه، آن روزها به عنوان »ايام الولاية« در تاريخ ثبت شد. اين يكى از پيش بينىهايى بود كه در قالب نامگذارى ايام غدير، خطابه آن را عنوانى خاص بخشيد و سرآغاز آن را به همه شناسانيد.
آن همه برنامهريزى و پيشبينى و سپس اجراى مرحله به مرحله آنها ثمره خود را به خوبى نشان داد. اولين نتيجه آن بود كه انتشار خبر غدير - در حد امكانات آن روزگار - به صورتى غير عادى تحقق يافت.
يكى از موارد انتشار خبر غدير مكه بود، چرا كه گروهى از مكه و طائف و اطراف آن آمده بودند.××× 2 بحار الانوار: ج 21 ص 396 393 385 و ج 37 ص 158 136 111 و ج 39 ص 336 و ج 41 ص 228. اثبات الهداة: ج 2 ص 136 68. عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 299. الغدير: ج 1 ص 368 12 - 10. ×××
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: غدير / انتشار خبر غدير.
4. سبقت مكه در قبول ولايت در روز غدير××× 1 اسرار غدير: ص 243 - 241. چهارده قرن با غدير: ص 232 231. ×××
در آن روز از ايام سال كه مقارن با روز غدير بوده است وقايع بسيار مهمى در عالم خلقت و در تكوين جهان رخ داده، همان طور كه انبياء نيز برنامههاى مهم خود را در اين روز انجام دادهاند. اين به خاطر ارزشى است كه صاحب اين روز يعنى اميرالمؤمنينعليه السلام به آن داده است و حاكى از آن است كه واقعهاى مهمتر از آن در تاريخ عالم نبوده است كه سعى شده ساير وقايع با آن مقارن گردد و از مباركى اين روز طلب بركت و يُمن شود. از جمله عرضه ولايت بر همه مخلوقات در روز غدير است.
همانطور كه در روز غدير »ولايت« بر انسانها عرضه شد، در عالم خلقت بر ساير
مخلوقات نيز عرضه شد. امام رضاعليه السلام در حديثى به وقوع اين امور در روز غدير اشاره مىفرمايد.××× 2 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 224. ×××
از جمله آنها عرضه ولايت بر بقعههاى زمين، و سبقت مكه در قبول آن و زينت آن به كعبه است.
5. كاروان حجةالوداع در مكه××× 3 واقعه قرآنى غدير: ص 17. ×××
در ساعات پايانى روز دوشنبه چهارم ذىالحجة كاروان عظيم حجاج همراه پيامبرصلى الله عليه وآله از سمت بالاى مكه از »عقبه مَدَنيّين« وارد مكه شدند. همزمان كاروان يمن نيز از سمت جنوب وارد مكه شدند و خدمت پيامبرصلى الله عليه وآله رسيدند و در محل از پيش تعيين شده »ابطح« - كه منطقه هموار شهر مكه بود - اسكان يافتند، و آماده اعمال حج شدند.
پس از جابجايى اثاثيه و خواباندن شتران و برپايى خيمهها، پيامبرصلى الله عليه وآله بدون وقفه كاروان عظيم حجاج را براى زيارت خانه خدا و انجام مناسك به طرف مسجدالحرام حركت داد و اعمال حج را انجام داد. حضرت در آنجا رسماً تشريع حج تمتع را اعلام فرمود كه با عمره قرار دادن اعمال قبلى، تا پنج روز ديگر مردم براى اعمال حج آماده شوند.××× 1 بحار الانوار: ج 21 ص 396 393. ×××
6. كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در مكه××× 2 اسرار غدير: ص 125. ×××
در بعضى روايات كه قطعهاى از خطبه يا واقعه غدير نقل شده مطالبى به چشم مىخورد كه در متن خطبه كامل وجود ندارد. درباره اين موارد احتمال دارد كه چون حضرت در مكه و عرفات و مِنى چند بار خطبههايى ايراد فرمودهاند؛ لذا همه آنها به عنوان سخنان حضرت در حجةالوداع در نظر راويان بوده و احياناً قطعهاى از آنها به عنوان گوشهاى از خطبه غدير نقل شده است.