عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار علیهم السلام (کتاب)

از دانشنامه غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۵۱ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «== كتب برگزيده غدير<ref>غدير در آئينه كتاب. اسرار غدير: ص ۱۰۷، ۱۲۱. چهارده قرن با...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

كتب برگزيده غدير[۱]

از اوائل قرن يازدهم هجرى تا امروز با ايجاد ميدان باز علمى، محققين و انديشمندان اسلام تأليفات بسيار مهمى درباره غدير تألیف كرده ‏اند و به خوبى از زحمات هزار ساله نتيجه ‏گيرى نمودند. در اين دوران تمام جوانب غدير مورد جمع و بررسى و تحقيق قرار گرفت و در هر جنبه‏ اى به طور جداگانه كتابى نوشته شد.

یكى از كتب برگزيده و تأليفات ارزشمند در موضوع غدير اين كتاب است:

عبقات الانوار فى امامة الائمة الاطهار عليهم السلام (حديث الغدير)[۲] 10 ج، سيد حامدحسين بن محمدقلى كنتورى (نيشابورى، لكنهويى)، م 1306 ق، فارسى، چاپى، تحقيق: غلامرضا مولانا (بروجردى). چاپ اول: لكنهو (هند)، سال ۱۲۹۳ ق، ۱۸۷۶ م. رحلى، ج ۱۲۵۱ :۱ ص، ج ۱۰۰۸ :۲ ص. چاپ دوم: فقط قسم اول، تهران، سال ۱۳۶۹ ق، ۱۳۲۸ ش. رحلى، ۶۰۰ ص. چاپ سوم و تحقيق شده: ناشر: محقق، قم، سال ۱۴۰۴-۱۴۱۱ ق، ۱۳۶۲-۱۳۶۹ ش. وزيرى، ج۱: ۸۲ + ۳۴۶ ص، ج۲: ۴۲۷ ص، ج۳: ۴۲۱ ص، ج۴: ۴۳۴ ص، ج۵: ۴۲۹ ص، ج۶: ۴۰۰ ص، ج۷: ۴۴۴ ص، ج۸: ۴۴۰ ص، ج۹: ۴۴۷ ص، ج ۱۰: ۶۱۶ص.

اين كتاب از كتب بى‏ نظير در زمينه غدير است كه در آن از آنچه مى ‏توان در مورد سند و متن حدیث و واقعه غدير و استدلال به آن و جواب از شبهات صحبت نمود بحث و بررسى و تحقيق شده و در واقع جواب از گفته‏ هاى صاحب كتاب «تحفه اثنى ‏عشريه» در كتابش است و به اين عنوان تأليف شده است. قسمت مربوط به حديث غدير از كتاب «عبقات الأنوار» در ده جلد تحقيق شده است. جلد اول تا هفتم درباره سند حديث و سه جلد بقيه درباره دلالت حديث است.

در تقسيم ‏بندى كل كتاب بايد گفت اين كتاب شامل دو قسمت است:

الف) بحث در سند حدیث غدیر از صحابه و تابعین و تابعينِ تابعين و تا عصر مؤلف، از شيعه و عامه، كه به حسب زمانِ آنها همراه با توثيق درباره هر كدام و هر مصدر و ابحاث بسيار مفصل تنظيم شده است.

ب) متن حديث غدير و دلالت آن بر ولایت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و جواب از شبهات دشمنان در اين‏باره و همچنين ديگر جوانب حديث غدير در ابحاثى بس عميق و مفصل.

اين كتاب به طرز عملى نگاشته شده است. لذا براى رعايت اختصار كتابشناسى مختصر هر جلد به طورى كه نسبتاً گويا باشد آورده مى‏شود:

سند حديث غدير

ج ۱: ابتدا مقدمه ‏اى در هشتاد صفحه توسط محقق نوشته شده كه شامل توضيحى در علم كلام و متكلمين شيعه و سپس جوانب زندگانى صاحب عبقات و پدر و برادر اوست. سپس كتاب با كلام صاحب تحفه اثناعشريه شروع شده است كه گفته: «احاديث ولايت منحصر در دوازده حديث است». مؤلف اين كلام را مطرح نموده و در رد آن موارد بسيارى از علماى عامه كه حديث غدير را نقل كرده ‏اند ذكر نموده، و به شرح حال و وثاقت آنان نزد عامه پرداخته است.

ج ۲: در جواب اينكه «حديث غدير در بعضى كتب مهم عامه مثل صحيحين وجود ندارد»! مؤلف از چند جهت به جواب اين مطلب پرداخته كه خلاصه ‏اش چنين است:

  1. نبودن در صحيحين و عدم نقل آنها دليل بر عدم صحت نيست.
  2. قاعده تقدم مثبِت بر نافى در اينجا حاكم است.
  3. اگر حديث غدير در صحيحين هم بود قبول نمى‏كردند.
  4. خود عامه در مواردى منقولات صحيحين را رد كرده ‏اند.
  5. خود عامه قائل به تناقض احاديث صحيحين در مواردى هستند.


ج 3: »واقدى و ابن‏اسحاق و جاحظ حديث غدير را نقل نكرده‏اند« . در اين جلد مطالب مفصلى درباره اين سه نفر و برخورد علماى عامه با منقولات آنان ذكر شده و نتيجه‏گيرى شده كه عدم نقل اينان اهميتى در استحكام حديث غدير ندارد. در ضمن مطالبى در مدح سيد رضى ذكر شده است.


ج 4: ابتدا درباره عظمت سيد مرتضى در لسان عامه و سپس به رد سخن صاحب تحفه اثناعشريه -  كه سيد مرتضى را به تحقير ياد كرده -  پرداخته است. در مقابل عده‏اى از عامه را نام برده كه خلفاى عباسى را تعريف كرده و به عظمت ياد نموده‏اند كه از جمله آنها جاحظ است و سپس به تحقير جاحظ و ناصبيّت او پرداخته است.


ج 5 : ادامه سخن درباره جاحظ و عدم اعتبار او نزد علماى عامه با استناد به كتب آنان. سپس درباره نسبتِ قدح حديث غدير به ابن‏ابى‏داود پرداخته و آن را رد كرده است و در عين حال به گفته‏هاى عامه درباره او پرداخته كه او را ضعيف دانسته‏اند. بعد از آن درباره نسبت قدح حديث غدير به ابوحاتم رازى پرداخته و تضعيفات او را از علماى عامه نقل كرده است. سپس به قدح فخر رازى درباره غدير پرداخته و در ضمن قدح ابوهريره، و به همين مناسبت قدح سفيان ثورى به ميان آمده است.


ج 6 : درباره اشكالات قوشچى، ابى‏داود، حلبى، قارى حنفى، عبدالحق دهلوى، ابراهيم حربى و ابن‏حزم سخن گفته و جواب داده است. سپس مطالبى درباره كفر و ضلالت و الحاد و نفاقِ منكر حديث غدير آورده و بعد از آن به ذكر راويان حديث غدير از قرن دوم تا سيزدهم پرداخته و در اين جلد نود نفر از علماى عامه را ذكر كرده كه حديث غدير را نقل كرده‏اند و به شرح حال هر يك پرداخته است.


ج 7: ادامه راويان حديث غدير كه در اين جلد هفتاد و سه نفر ديگر از علماى عامه را ذكر كرده و مجموعاً صد و شصت و سه نفر است. با پايان اين جلد، بحث در سند حديث غدير تمام مى‏شود.


دلالت حديث غدير:


ج 8 : از آغاز اين جلد بحث در دلالت حديث غدير شروع مى‏شود. پس از مطرح كردن سخن دهلوى در انكار معنى »أولى« براى مولى، به ذكر جمعى از علما كه اين معنى را قبول دارند پرداخته و شرح حال هر يك را ذيلاً آورده كه در اين زمينه نام چهل و پنج نفر را برده و در خاتمه به معانى كلمه »مولى« در كتب عامه پرداخته است، كه ابتدا حديث غدير را به الفاظ مختلفى كه در كتب عامه آمده ذكر نموده و سپس به جواب از فخر رازى در معناى »مولى« پرداخته و از كتب عامه شواهد بسيارى آورده است.


ج 9: در ابتداى اين جلد به رد شبهات فخر رازى از جهات ادبى پرداخته، و سپس به وجوه دلالت غدير بر خلافت اميرالمؤمنين‏عليه السلام پرداخته است. بعد از آن درباره شأن نزول دو آيه »يا أيها الرسول بلِّغ ما اُنزل إليك من ربك ...« و »اليوم أكملت لكم دينكم ...« در روايات و تفاسير عامه پرداخته است. سپس چند مطلب در حاشيه غدير از جمله روزه روز غدير و شعر اميرالمؤمنين‏عليه السلام و حسّان و قيس بن سعد درباره غدير، و آيه »سأل سائل...« را مطرح كرده است.


ج 10: ادامه بحث پيرامون شأن نزول آيه »سأل سائل...« و سپس حديث مناشده و استشهاد اميرالمؤمنين‏عليه السلام به حديث غدير به روايت عامه است. بعد از آن ادله ديگرى درباره دلالت حديث غدير مطرح شده و گفته‏هايى از عامه در معناى مولى ذكر شده است و حديث تهنيت و عمامه سحاب نيز مورد بحث قرار گرفته است. در نهايت يك جمع‏بندى و جواب از شبهات دهلوى به نحو مبسوط مطرح شده است.

  1. غدير در آئينه كتاب. اسرار غدير: ص ۱۰۷، ۱۲۱. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱، ص ۱۳۵، ۱۳۶.
  2. الفوائد الرضوية: ص ۲۲۲. الذريعة: ج ۱۵ ص ۲۱۴ ش ۱۴۱۵ و ج ۶ ص ۳۷۸. أعيان الشيعة: ج ۷ ص۴۲۵.