عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار علیهم السلام (کتاب)
عَبَقاتُ الاَنوار فی اِمامَة الاَئمةِ الاَطهار کتابی به زبان فارسی نوشته میرحامدحسین هندی (درگذشت: ۱۳۰۶ق) درباره اثبات امامت موردنظر شیعه و رد کتاب تحفه اثناعشریه نوشته یکی از عالمان اهل سنت. این کتاب برجستهترین کتاب درباره امامت خوانده شده است. گزارش شده که در اثر انتشار این کتاب در یک سال بسیاری شیعه و مستبصر شدند.
در کتاب عبقات دفاع از امامت موردنظر شیعه در زمینه علومی چون کلام، تفسیر، حدیث، درایه، تاریخ، رجال، ادبیات انجام شده است. پس از انتشار این کتاب برخی عالمان برجسته شیعه به ترویج آن از طریق نگارش تقریظ (تأییدنامه) پرداختند؛ از جمله میرزای شیرازی و میرزا حسین نوری.
بهگزارش برخی محققان، عبقات الانوار از دو بخش اصلی تشکیل شده است: بحث در سند حدیث غدیر از صحابه و تابعین و تابعینِ تابعین و تا عصر مؤلف، از شیعه و اهل سنت، که بهحسب زمانِ آنها همراه با توثیق درباره هر کدام و هر مصدر و ابحاث بسیار مفصل تنظیم شده است؛ متن حدیث غدیر و دلالت آن بر ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و جواب از شبهات دشمنان در این باره و همچنین دیگر جوانب حدیث غدیر.
دوازده مجلد از کتاب عبقات اولینبار بین سالهای ۱۲۹۳ق تا ۱۳۱۳ق در لکهنو هندوستان بهچاپ رسیده است. پس از آن در ایران (تهران و اصفهان) قسمتهایی از این کتاب بهچاپ رسیده است. در سال ۱۴۱۱ق، بخش غدیر این کتاب در ۱۱ جلد در قم بهچاپ رسیده است. در زمینه این کتاب ترجمهها و تلخیصهایی انجام شده است.
جایگاه و اهمیت
عَبَقاتُ الاَنوار فی اِمامَة الاَئمةِ الاَطهار (بوی خوش شکوفهها درباره امامت پیشوایان پاک) کتابی به زبان فارسی درباره امامت است که برجستهترین کتاب در این زمینه خوانده شده است.[۱] این کتاب مهمترین و مشهورترین کتاب میرحامدحسین هندی بهشمار رفته است.[۲] در این کتاب دفاع از امامت موردنظر شیعه در زمینه علومی چون کلام، تفسیر، حدیث، درایه، تاریخ، رجال، ادبیات انجام شده است.[۳] گزارش شده که در اثر انتشار این کتاب در یک سال بسیاری شیعه و مستبصر شدند.[۴]
بهگزارش محمدرضا حکیمی (درگذشت: ۱۴۰۰ش)، محقق شیعه، پس از انتشار کتاب عبقات برخی از عالمان برجسته شیعه به ترویج این کتاب از طریق نگارش تقریظ (تأییدنامه) پرداختند؛ از جمله میرزا محمدحسن شیرازی، شیخ زینالعابدین مازندرانی، میرزا حسین نوری، سید محمدحسین شهرستانی، میرزا ابوالفضل تهرانی، صدرالافاضل دهدشتی، ملا اسداللّه خوئی، شریفالعلماء خراسانی، حاجآقا میرقزوینی، سید اسماعیل صدر، سید ریحاناللّه کشفی. شیخ الشریعهٔ اصفهانی.[۵]
صاحب ریحانة الادب، از کتابی با عنوان سواطع الانوار فی تقریضات عبقات الانوار یاد کرده که در آن ۲۸ تقریظ علمای طراز اول شیعه بر کتاب عبقات الانوار جمعآوری شده است.[۶]
میرزای شیرازی (درگذشت: ۱۳۱۲ق)، از مراجع برجسته شیعه، در تقریظ خود این کتاب را دارای مطالبی عالی و ارجمند، دارای روش تحقیقی شایسته، دارای عباراتی رسا، جهلزدا و آموختنی و سرچشمهگرفته از فکری تابناک خوانده است.[۷] او در جای دیگر عبقات الانوار را از دستاوردهای نیکوی روزگار دانسته و بر هر مسلمان متدینی لازم دانسته که برای تکمیل عقاید درست و اصلاح عقاید نادرست خود به این کتاب مراجعه کند. همچنین، توصیه کرده که هرکس به هر نحوی که میتواند در نشر و ترویج این کتاب بکوشد.[۸]
علامه امینی، نویسنده کتاب الغدیر، عبقات را کتابی پرآوازه هر و معجزهای روشن و روشنگر خوانده که هیچ باطلی و نادرستی در در آن راه نخواهد داشت.[۹] امینی افزوده که از کتاب عبقات در آثار خود استفاده بسیار کرده است.[۱۰]
محمدرضا حکیمی درباره عبقات چنین نوشته است: «بهراستی کتاب عبقات عظیم است. آن اقیانوس بیکران و آن دریای ژرف، این کتاب است. این چنین کتابی، در دیگر آفاق بشری و فرهنگ ملتها نیز همانند ندارد… این همه آگاهی و عمق، این همه معرفت و استقصا (جستوجو)، این وسعت دامنه اطلاع، این خُبرویت (تخصص) و تبحر… اینها همه بهراستی اعجاز است در عالم فکر و تألیف و در عرصه قدرتهای انسانی».[۱۱]
انگیزه نگارش کتاب
انگیزه میرحامدحسین هندی از نگارش کتاب عبقات الانوار نقد و رد باب امامت (باب هفتم) کتاب تحفه اثناعشریه عبدالعزیز بن ولیاللّه دهلوی (درگذشت: ۱۲۳۹ق)، عالم اهل سنت، دانسته شده است.[۱۲] بهگزارش حکیمی، انتشار کتاب تحفه اثناعشری موجب ایجاد کینه و اختلاف بین شیعه و اهل سنت در هند شد و وحدت اسلامی را در آن سرزمین بهخطر انداخت.[۱۳] گفته شده که این کتاب با حمایت دولت بریتانیا، که بر هندوستان حاکم بود، بهچاپ رسیده است.[۱۴]
بهگزارش نویسنده ریحانة الادب، دهلوی در کتاب خود بسیاری از احادیث متواتر درباره امامت امیرالمؤمنین علیه السلام را انکار کرده است.[۱۵] در پاسخ، میرحامدحسین، متواتربودن این روایات، صحت سند آنها و وثاقت راویان آنها را با تکیه بر کتابهای حدیث و رجال اهلسنّت، بهطرزی ابتکاری و بیسابقه، ثابت کرده است.[۱۶]
نویسنده
میرحامدحسین هندی (۱۲۴۶–۱۳۰۶ قمری) از سادات و علمای برجسته شیعه در هند برشمرده شده است.[۱۷] از او بهعنوان یکی از مدافعان بزرگ مکتب اهلبیت علیهم السلام یاد شده است.[۱۸]
بهنقل از برخی منابع، نسب میرحامد حسین از طرف پدر به امام موسی بن جعفر علیهم السلام میرسد.[۱۹] خانواده او از سادات موسوی نیشابور بودند که در جریان حمله مغول به هندوستان هجرت کردند و در آنجا به علم و دیانت مشهور شدند.[۲۰]
علامه امینی میرحامدحسین را در شمار کسانی دانسته که درباره غدیر کتاب مستقل تألیف کردهاند.[۲۱] بهگفته او، میرحامدحسین، حدیث غدیر، اسناد آن، متواتربودن و معنای این حدیث را در دو جلد بزرگ و ۱۰۸۰ صفحه (دو جلد از مجموعه عبقات الانوار) گرد آورده است.[۲۲]
محتوای کتاب
بهگزارش برخی محققان، عبقات الانوار از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
- بحث در سند حدیث غدیر از صحابه و تابعین و تابعینِ تابعین و تا عصر مؤلف، از شیعه و اهل سنت، که بهحسب زمانِ آنها همراه با توثیق درباره هر کدام و هر مصدر و ابحاث بسیار مفصل تنظیم شده است.
- متن حدیث غدیر و دلالت آن بر ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و جواب از شبهات دشمنان در این باره و همچنین دیگر جوانب حدیث غدیر در بحثهای عمیق و مفصل.[۲۳]
سند حدیث غدیر
مباحث مربوط به سند حدیث غدیر در کتاب عبقات الانوار بهصورت زیر تقسیمبندی و گزارش شده است:
جلد اول: ابتدا مقدمهای در هشتاد صفحه توسط محقق نوشته شده که شامل توضیحی در علم کلام و متکلمان شیعه است. سپس به جوانب زندگانی صاحب عبقات و پدر و برادر او پرداخته است. سپس کتاب با کلام نویسنده کتاب تحفه اثناعشریه شروع شده که گفته: «احادیث ولایت منحصر در دوازده حدیث است». مؤلف این کلام را مطرح نموده و در رد آن موارد بسیاری از علمای اهل سنت که حدیث غدیر را نقل کردهاند ذکر کرده و به شرح حال و وثاقت آنان نزد اهل سنت پرداخته است.
جلد دوم: در این جلد درباره اینکه «حدیث غدیر در بعضی کتب مهم اهل سنت مثل صحیحین وجود ندارد» مؤلف از چند جهت به جواب پرداخته که خلاصهاش چنین است:
- نبودن در صحیحین و عدم نقل آنها دلیل بر عدم صحت نیست.
- قاعده تقدم مثبِت (اثباتکننده) بر نافی (نفیکننده) در اینجا حاکم است.
- اگر حدیث غدیر در صحیحین هم بود، قبول نمیکردند.
- خود اهل سنت در مواردی منقولات صحیحین را رد کردهاند.
- خود اهل سنت قائل به تناقض احادیث صحیحین در مواردی هستند.
جلد سوم: «واقدی و ابناسحاق و جاحظ حدیث غدیر را نقل نکردهاند». در این جلد مطالب مفصلی درباره این سه نفر و برخورد علمای اهل سنت با منقولات آنان ذکر شده و نتیجهگیری شده که عدم نقل این سه تن اهمیتی در استحکام حدیث غدیر ندارد. در ضمن مطالبی در مدح سید رضی ذکر شده است.
جلد چهارم: ابتدا درباره عظمت سید مرتضی از منظر اهل سنت صحبت شده، سپس به رد سخن نویسنده تحفه اثناعشریه که سید مرتضی را با تحقیر یاد کرده، پرداخته شده است. در مقابل، از اهل سنت یاد شده که از خلفای عباسی تعریف کردهاند و به عظمت یاد نمودهاند که از جمله آنها جاحظ است و سپس به تحقیر جاحظ و ناصبیبودن او پرداخته شده است.
جلد پنجم: ادامه سخن درباره جاحظ و عدم اعتبار او نزد علمای اهل سنت با استناد به کتابهای آنان. سپس نسبتِ قدح حدیث غدیر به ابن ابیداود پرداخته و آن را رد کرده است؛ در عین حال به گفتههای عامه درباره او پرداخته که او را ضعیف دانستهاند. بعد از آن درباره نسبت قدح حدیث غدیر به ابوحاتم رازی پرداخته و تضعیفات او را از علمای اهل سنت نقل کرده است. سپس به اشکال فخر رازی در سند حدیث غدیر پرداخته و در ضمن قدح ابوهریره قدح سفیان ثوری هم بهمیان آمده است.
جلد ششم: درباره اشکالات قوشچی، ابیداود، حلبی، قاری حنفی، عبدالحق دهلوی، ابراهیم حربی و ابنحزم سخن گفته و جواب داده است. سپس، مطالبی درباره ضلالت و الحاد و نفاقِ منکر حدیث غدیر آورده است. بعد از آن به ذکر راویان حدیث غدیر از قرن دوم تا سیزدهم پرداخته است: در این جلد نود نفر از علمای اهل سنت را ذکر کرده که حدیث غدیر را نقل کردهاند و به شرح حال هر یک پرداخته است.
جلد هفتم: ادامه برشمردن راویان حدیث غدیر که در این جلد به هفتاد و سه نفر دیگر از علمای اهل سنت پرداخته شده است و مجموع راویان صد و شصت و سه نفر است.[۲۴]
دلالت حدیث غدیر
مباحث مربوط به دلالت حدیث غدیر در کتاب عبقات الانوار بهصورت زیر تقسیمبندی و گزارش شده است:
جلد هشتم: از آغاز این جلد بحث در دلالت حدیث غدیر شروع میشود. پس از مطرحکردن سخن دهلوی در کتاب تحفه اثناعشریه در انکار معنی «أولی» برای مولی، به ذکر جمعی از علما که این معنی را قبول دارند پرداخته و شرح حال هر یک را آورده که در این زمینه نام چهل و پنج نفر برده شده است. در خاتمه، به معانی کلمه «مولی» در کتابهای اهل سنت پرداخته که ابتدا حدیث غدیر را به الفاظ مختلفی که در کتابهای اهل سنت آمده ذکر نموده، سپس به جواب از فخر رازی در معنای «مولی» پرداخته و از کتابهای اهل سنت شواهد بسیاری آورده است.
جلد نهم: در ابتدای این جلد به رد شبهات فخر رازی از جهات ادبی پرداخته شده است. سپس به وجوه دلالت غدیر بر خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام پرداخته است. بعد از آن درباره شأن نزول دو آیه تبلیغ و اکمال در روایات و تفاسیر اهل سنت پرداخته است. سپس چند مطلب در حاشیه غدیر از جمله روزه روز غدیر، شعر امیرالمؤمنین علیه السلام و حسان بن ثابت و قیس بن سعد درباره غدیر، و آیات اول سوره معارج را مطرح کرده است.
جلد دهم: این جلد دربرگیرنده ادامه بحث پیرامون شأن نزول آیات اول سوره معارج و سپس حدیث مناشده و استشهاد امیرالمؤمنین علیه السلام به حدیث غدیر به روایت اهل سنت است. بعد از آن ادله دیگری درباره دلالت حدیث غدیر مطرح شده و گفتههایی از اهل سنت درباره معنای مولی ذکر شده و حدیث تهنیت و عمامه سحاب نیز مورد بحث قرار گرفته است. در نهایت یک جمعبندی و جواب از شبهات دهلوی بهنحو مبسوط مطرح شده است.[۲۵]
ترجمه و تلخیص و چاپ و نشر
کتاب عبقات الانوار (بخش حدیث غدیر از عبقات) یکبار بهفارسی خلاصه و یک مرتبه بدون کموزیاد بهعربی ترجمه شده است.[۲۶] همچنین، یکبار پس از تلخیص به عربی ترجمه شده و نیز کل کتاب هم تلخیص و چکیدهنویسی شده که از این قرار است:
- فیض القدیر فیما یتعلق بحدیث الغدیر از شیخ عباس قمی.
- تعریب عبقات الأنوار از سید هاشم عاملی.
- نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار از سید علی حسینی میلانی.
- خلاصه عبقات الانوار از سید علی حسینی میلانی و مرتضی نادری.
- چکیده عبقات الانوار از سید علی حسینی میلانی، مرتضی نادری و محمدرضا شریفی.[۲۷]
کل کتاب عبقات نیز بارها به عربی بازگردانده شده که بهعنوان نمونه میتوان از کتاب نفحات الأزهار و کتاب الثمرات فی تعریب العبقات از سید محسن نواب یاد کرد.[۲۸]
دوازده مجلد از کتاب عبقات اولین بار بین سالهای ۱۲۹۳ق تا ۱۳۱۳ق در لکهنو هندوستان بهچاپ رسیده است.[۲۹] پس از آن در ایران (تهران و اصفهان) قسمتهایی از کتاب بههمت سید صدرالدین صدر و سید محمدعلی روضاتی بهچاپ رسید.[۳۰] در سال ۱۴۱۱ق، بخش غدیر این کتاب با تحقیق غلامرضا بروجردی در ۱۱ جلد در قم بهچاپ رسید.[۳۱]
پانویس
- ↑ طبقات أعلام الشیعة، ج۱، ص۳۴۸.
- ↑ طبقات أعلام الشیعة، ج۱، ص۳۴۸.
- ↑ نفحات الازهار، ج۱، ص۷۸.
- ↑ ریحانة الادب، ج۳، ص۲۴۱.
- ↑ میرحامدحسین، ص۱۴۲.
- ↑ ریحانة الادب، ج۳، ص۲۴۱.
- ↑ میر حامدحسین، ص۱۴۳.
- ↑ میر حامدحسین، ص۱۴۴.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۳۲۱–۳۲۲.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۳۲۱–۳۲۲.
- ↑ میرحامدحسین، ص۱۲۸.
- ↑ ریحانة الادب، ج۳، ص۲۴۱.
- ↑ میرحامدحسین، ص۱۱۸.
- ↑ خلاصه عبقات الانوار، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ ریحانة الادب، ج۳، ص۲۴۱.
- ↑ ریحانة الادب، ج۳، ص۲۴۱–۲۴۲.
- ↑ طبقات أعلام الشیعة، ج۱، ص۳۴۷.
- ↑ میرحامدحسین، ص۱۳۸–۱۴۲.
- ↑ تکملة نجوم السماء، ج۲، ص۲۵.
- ↑ نجوم السماء، ص۴۴۶–۴۴۷.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۳۲۱.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۳۲۱.
- ↑ منبع
- ↑ منبع
- ↑ منبع
- ↑ منبع
- ↑ «عبقات الانوار کاری کارستان»، ص۱۰۱–۱۰۲.
- ↑ «عبقات الانوار کاری کارستان»، ص۱۰۲.
- ↑ عبقات الأنوار (مقدمه محقق)، ج۱، ص۵۹–۶۰.
- ↑ عبقات الأنوار (مقدمه محقق)، ج۱، ص۶۰.
- ↑ «عبقات الانوار کاری کارستان»، ص۱۰۲.
منابع
- تکملة النجوم السماء؛ محمدمهدی لکهنوی کشمیری، تحقیق: سید شهاب الدین مرعشی نجفی، قم: مکتبة بصیرتی، بیتا.
- خلاصة عبقات الأنوار، سید علی حسینی میلانی، قم: مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۵ق.
- ریحانة الادب؛ محمدعلی مدرس تبریزی، قم: انتشارات مؤسسه امام صادق علیه السلام، ۱۳۹۵ش.
- طبقات أعلام الشیعة و هو نقباء البشر فی القرن الرابع عشر؛ محمدمحسن منزوی (آقابزرگ تهرانی)، تحقیق: سید عبدالعزیز طباطبایی، مشهد: دار المرتضی للنشر، ۱۴۰۴ق.
- عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار، میرحامدحسین هندی، تحقیق: غلامرضا بروجردی، قم: مؤسسة المعارف الاسلامیه، ۱۴۰۴ق.
- «عبقات الانوار کاری کارستان»؛ محمد صحتی سردرودی، آینه پژوهش، شماره ۶۶، بهمن و اسفند ۱۳۷۹ش.
- میرحامدحسین؛ محمدرضا حکیمی، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
- نجوم السماء فی تراجم العلماء (شرح حال علمای شیعه قرنهای یازدهم و دوازدهم و سیزدهم هجری قمری)، محمدعلی بن محمدصادق آزاد کشمیری، تحقیق: میر هاشم محدث، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی (شرکت چاپ و نشر بینالملل)، ۱۳۸۷ش.
