آیات ۳۱ و ۳۵ الرحمن و غدیر
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| نام سوره | الرحمن |
| شماره آیه | ۳۱ و ۳۵ |
| جزء | ۲۷ |
| محتوای آیه | |
| مکان نزول | مدینه |
| موضوع | عذاب اخروی بهدلیل پیروی از سقیفه |
آیات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن آیاتی در خطبه غدیر که با استفاده از آنها هم به انسانها و هم به جنها نسبت به عذاب اخروی به جهت پیروی از سقیفه هشدار داده شده است.
موقعیت تاریخی استفاده از آیات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن چنین ترسیم شده است: پیامبر صلی الله علیه و آله در قسمتی از بخش ششم خطبه غدیر مسئله غصب خلافت را بهطور صریح مطرح کرد و فرمود: «بهزودی بعد از من امامت را بهعنوان پادشاهی غصب میکنند». سپس غاصبان را لعنت کرد. آنگاه با اشاره به آیات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن (با تغییراتی در برخی کلمات)، شومی امامان ضلالت را برای مردم بیان کرد.
از نظر اعتقادی آمدن دو آیه ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن در این قسمت خطبه غدیر چنین تحلیل شده است: نکته تفسیری در این قسمت خطبه غدیر که کلام پیامبر صلی الله علیه و آله را به آیه قرآن مرتبط میکند در کلمه عِنْدَها؛ نزد او نهفته است؛ به این معنی که قبل از این کلمه خبر از غصب خلافت است و بعد از این کلمه عذابی است که در قرآن آمده و مورد آن روشن نیست. حضرت میفرماید: «نزد آن»، یعنی در هنگامی که خلافت غصب شود آن عذاب نازل میشود.
غصب خلافت کار گروه خاصی است، ولی آثار شوم آن نهتنها شامل تمام انسانها میشود که جنیان را هم درگیر میکند. پیامبر صلی الله علیه و آله دین کامل را از طرف خدا برای جن و بشر آورد و جانشینان خود تا روز قیامت را نیز برای هر دو گروه معرفی کرد. با پایان زحمات پیامبر صلی الله علیه و آله درخت اسلام آماده ثمردادن بود، و گذشته از خیر آخرت برای جن و انس ضمانت خیر دنیای آنان را انجام شده بود. اما، با سدّی که اهل سقیفه در برابر این روند اسلام ایجاد کردند مسیر آن را نهتنها منحرف کردند، بلکه به سوی نفی ارزشها و جاهلیتِ مطلق بازگرداندند.
آیهای درباره دشمنان غدیر
آیات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن از جمله آیات استفادهشده در رخداد غدیر است. بستر استفاده از این آیه از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: علی بن ابیطالب علیه السلام آن امامی است که پیامبر صلی الله علیه و آله او را سبب امتحان امت قرار داد: لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى؛ اى على، اگر تو نبودى، مؤمنان بعد از من شناخته نمىشدند.[۱]
پیامبر صلی الله علیه و آله قسمتی از مراسم غدیر را به توصیف دشمنان ائمه علیهم السلام اختصاص داد و آینده آنان قرار داد. اقتباس از چند آیه و تضمین آیاتی دیگر برای این منظور، روی هم ۱۵ آیه را زیر عنوان این بخش قرار داده است. در این آیات از یک سو اوصاف و رفتار دشمنان اهل بیت علیهم السلام در دنیا مطرح شده، از سوی دیگر جزای اعتقاد و عملشان در دنیا و آخرت بیان شده که سقوط ارزش اعمالشان از جمله آنهاست.[۲]
این آیات ۱۵ آیه هستند که از جمله آنها آیات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن است:
سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ…
۳۵
یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ
۳۵
؛ ای انس و جن! بهزودی به [حساب] شما میپردازیم… بر سر شما شرارههایی از [نوع] تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد، و [از کسی] یاری نتوانید طلبید
.
آیات در متن خطبه
آیات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن در متن خطبه غدیر چنین گزارش شدهاند: وَ سَيَجْعَلُونَ اْلاِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً، الا لَعَنَ اللَّه الْغاصِبينَ الْمُغْتَصِبينَ، وَ عِنْدَها سَيَفْرُغُ لَكُمْ ايُّهَا الثَّقَلانِ مَنْ يَفْرُغُ، وَ يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ؛ بهزودى امامت را بعد از من بهعنوان پادشاهى و با ظلم و زور مىگيرند. خداوند غاصبان و تعدىكنندگان را لعنت كند. در آن هنگام است - اى جن و انس- كه مىريزد براى شما آنكه بايد بريزد و مىفرستد بر شما شعلهاى از آتش و مس گداخته و نمىتوانيد آن را از خود دفع كنيد.[۳]
موقعیت تاریخی استفاده از آیات
موقعیت تاریخی استفاده از آیات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن چنین ترسیم شده است: پیامبر صلی الله علیه و آله در قسمتی از بخش ششم خطبه غدیر مسئله غصب خلافت را بهطور صریح مطرح کرد و فرمود: «بهزودی بعد از من امامت را بهعنوان پادشاهی غصب میکنند». سپس غاصبان را لعنت کرد. آنگاه با اشاره به آیات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن (با تغییراتی در برخی کلمات)، شومی امامان ضلالت را برای مردم بیان کرد.
لازم به یادآوری است که آیه دوم یک بار دیگر در قسمتهای دیگر خطبه مطرح شده است آنجا که میفرماید: لا تَمُنُّوا عَلَىَّ بِاسْلامِكُمْ، بَلْ لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَ يُسْخِطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ؛ بهخاطر اسلامآوردنتان بر من منت نگذارید، بلکه بر خداوند نیز نگذارید که باعث حبط عمل شما و خشم خداوند بر شما و ابتلای شما به شعلههایی از [نوع] تفته آهن و مس گداخته میشود.[۴]
موقعیت قرآنی آیات
موقعیت قرآنی آیات ۳۱ و ۳۵ در اواسط سوره الرحمن دانسته شده که جن و انس مورد خطاب قرار گرفتهاند و به آنان ابلاغ شده که بهزودی چیزی بر سر آنان ریخته خواهد شد. در آیه ۳۳ میفرماید: «ای جن و انس، اگر میتوانید از کرانههای آسمان و زمین بیرون بروید، این کار را بکنید و بدون قدرت نخواهید توانست». گویا آیه ۳۵ تفسیری بر آیه ۳۱ است که آنچه به ریختن آن بر سر جن و انسان با آن تهدید شده بود، شعلههایی از آتش و مس گداخته است؛ در حالی که در مقابل عذاب الهی پناهی نخواهید داشت.[۵]
تحلیل اعتقادی آیات
از نظر اعتقادی آمدن دو آیه ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن در این قسمت خطبه غدیر چنین تحلیل شده است: نکته تفسیری در این قسمت خطبه غدیر که کلام پیامبر صلی الله علیه و آله را به آیه قرآن مرتبط میکند در کلمه عِنْدَها؛ نزد او نهفته است. به این معنی که قبل از این کلمه خبر از غصب خلافت است و بعد از این کلمه عذابی است که در قرآن آمده و مورد آن روشن نیست. حضرت میفرماید: «نزد آن»، یعنی در هنگامی که خلافت غصب شود آن عذاب نازل میشود.
یکی از موارد قرآنی که از ظاهر آیه نمیتوان دریافت منظور از آنچه مسئلهای است همین بخش سوره الرحمن است: خداوند بدون هیچ ارتباطی به آیات قبل میفرماید: «ای جن و انس بر سر شما نازل میکنیم»؛ در آیات بعد، این اندازه روشن میکند که شعلههای آتش و مس گداخته است که بر سر شما نازل میکنیم؛ اما اینکه به چه علت استحقاق چنین عذابی را دارند و کدامین جرم و تقصیر باعث این عذاب دردناک شده در این آیه و آیات قبل و بعد هم نیامده است. تنها این قسمت خطبه غدیر، تفسیری است که پرده از اسرار عمیق قرآن برمیدارد و علت نزول چنین عذابی را روشن میکند: آن مسئله غصب خلافت است که با جمله وَ عِنْدَها يَفْرُغُ لَكُمْ… بیان شده است.[۶]
ارتباط آیات با غصب خلافت: سقیفه سد راه اسلام
لازم است در ارتباط دادن آیات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن با غصب خلافت دقت بیشتری شود: غصب خلافت کار گروه خاصی است، ولی آثار شوم آن نهتنها شامل تمام انسانها میشود که جنیان را هم درگیر میکند؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله در اقتباس از آیه عبارت أَيُّهَا الثَّقَلانِ؛ ای جن و انس را هم آورده است.
درباره ارتباط غصب خلافت و گرفتاری جن و انسان باید گفت که سقیفه سد راه اسلام فرودآمده توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله شد؛ پیامبر بر جن و انس مبعوث شد و آنان نزد حضرت میآمدند و دین خود را فرا میگرفتند. در قرآن، تصریحات بسیاری درباره حسابرسی از جنیان مانند انسانها در روز قیامت وجود دارد و در تاریخ ائمه علیهم السلام نیز مراجعه جنها به ایشان متعدد گزارش شده است.
با اذعان به این مطلب، روشن است که پیامبر صلی الله علیه و آله دین کامل را از طرف خدا برای جن و بشر آورد و جانشینان خود تا روز قیامت را نیز برای هر دو گروه معرفی کرد. با پایان زحمات پیامبر صلی الله علیه و آله درخت اسلام آماده ثمردادن بود، و گذشته از خیر آخرت برای جن و انس ضمانت خیر دنیای آنان را انجام شده بود. اما، با سدّی که اهل سقیفه در برابر این روند اسلام ایجاد کردند مسیر آن را نهتنها منحرف کردند، بلکه به سوی نفی ارزشها و جاهلیتِ مطلق بازگرداندند.
طبیعیترین نتیجه این بازگشت، از دست رفتن تمام پیشبینیهای اسلام برای جهانی با اعتقادِ صحیح و فکرِ صائب از یک سو و همراه با عدل و صلح و صفا و نیکی از سوی دیگر بود. نسلهایی که چشم خود را بر راهی منحرف باز میکنند و اجتماعی آلوده به اعتقاد باطل و عمل ظالمانه پذیرای آنان میشود، در خواب هم لذت راه صحیح و عدالت و صفا را نخواهند دید.
اینجاست که باید گفت: همه با ظلم سقیفه هلاک شدهاند. امام صادق علیه السلام برای یکی از اصحابش این مسیر هلاک عمومی امت را بیان فرمود؛ او با تعجب پرسید: یعنی همه مردم هلاک شدهاند؛ فرمود: آری به خدا قسم، همه مردم هلاک شدهاند! پرسید: همه آنان که در شرق و غرب عالماند؛ فرمود: آری، چون فتح آن سرزمینها بر گمراهی بوده است.[۷] یعنی وقتی طرفداران سقیفه مردمی را به اسلام دعوت کنند معنایی جزا افزایش لشکر سقیفه در برابر غدیر نخواهد داشت و نتیجهای جز افزودن بر تعداد گمراهان بههمراه ندارد.
اگر علی بن ابیطالب علیه السلام خلافت را پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله بهدست میگرفت، آنچه از روزگار حضرت مهدی علیه السلام انتظار میرود، در همان دوره محقق میشد و تا آخر روزگار ادامه مییافت و حتی غیر مسلمانان یا مسلمان میشدند یا در سایه حکومت عدل امامان معصوم علیهم السلام با آسایش و آرامش زندگی میکردند. اما مردمی که آلوده به ظلم، گناه و تجاوز به حقوق یکدیگر میشوند، از دنیای خود هم رویخوشی نمیبینند و در حالی که مسلمانان آلوده به ظلم و تجاوز باشند از غیر مسلمانان چه انتظاری خواهد بود. اینجاست که روشن میشود که غصب بزرگترین حقِ الهی، یعنی خلافت و امامت، در هر روزی که از آن میگذرد دایره وسیعتری از فساد ایجاد میکند و ظلم، اختلاف، تجاوز و کجفکریهای بیشتری را به دنبال دارد. گستردگی این فساد آنجا بیشتر معلوم میشود که دانسته شود که به موازات گرفتاری انسانها، جنیان نیز مبتلا به نتایج سوء این اقدام سقیفهاند و در بعد اعتقادی و عملی دچار کجفکری و تجاوز شدهاند.[۸]
آثار بلند مدت سقیفه در دنیا
درباره آثار بلندمدت در دنیا سقیفه جا به سخنان دو نفر از حاضران در صحنه سقیفه، یعنی ابوذر و ابَیّ بن کعب توجه شده که درباره غصب خلافت به مردم هشدار دادند: «آگاه باشید ای امت متحیر بعد از پیامبرش! اگر آنکه خدا مقدم داشته، مقدم میداشتید و آنکه خدا مؤخر داشته مؤخر میداشتید و ولایت و صاحب اختیاری خود را در جایی که خدا قرار داده میگذاشتید، هیچ ولیی از اولیای خدا مغلوب نمیشد و هیچ واجبی از واجبات خدا ضایع نمیگشت و حتی دو نفر در حکمی از احکام خدا اختلاف نمیکردند».[۹]
همچنین ابَیّ بن کعب آثار سوء غصب خلافت را چنین ترسیم کرده است: «اگر از علی علیه السلام اطاعت مینمودید، اختلافی پیدا نمیکردید و به یکدیگر پشت نمینمودید و بهانه نمیآوردید و از یکدیگر بیزاری نمیجستید. به خدا قسم، با اعراض از علی علیه السلام در احکامتان اختلاف خواهید کرد و عهد پیامبر صلی الله علیه و آله را خواهید شکست….[۱۰]
نتیجه پیروی از سقیفه در آخرت
درباره سزای آخرتی سقیفه، خداوند از دو جهتِ اعتقاد و عمل مردم را مورد سؤال قرار خواهد داد؛ از جهت اعتقاد و عمل:
- از جهت اعتقاد، راه غدیر و سقیفه از روز اول تاکنون روشن بوده است. هرکس از جن و انس به جای ولایت ائمه علیهم السلام غاصبان خلافت را صاحب اختیار خود بداند، طبق این قسمت خطبه غدیر مصداقِ قوامدهندگان برنامههای غصب خلافت است. معنای این کار رضایت قلبی به این غصب و مشارکت حقیقی در اقدامات انجام شده بر ضد ولایت اهل بیت علیهم السلام خواهد بود؛ بنابراین با خطاب این قسمت از خطبه باید منتظر شعلههای آتش و مس گداخته باشد.[۱۱]
- از جهت عمل، بعضی از گناهان مستقیماً به پذیرفتن سقیفه بازمیگردد، مانند نوشیدن شراب، ولی برخی دیگر از گناهان و ظلمها بر اثر کنارزدن غدیر و انحراف مسیر تحقق یافته، اگرچه دستور مستقیم سقیفه نیست، مثل سرقت و دروغ و امثال این گناهان.[۱۲]
هر دو دسته از یک جهت بر عهده سقیفه و همه تأییدکنندگان آن است، اگر چه انجامدهنده گناه نیز بهسزای خود خواهد رسید. در این باره احادیث صریحی وارد شده که سران سقیفه را بهعنوان سردمداران غصب خلافت و انحراف از خط ولایت، عامل اصلی هر ظلمی معرفی میکند و پیروانشان را نیز شریک در همه آنها میداند:
- امام صادق علیه السلام: هر مظلومیتی که در اسلام بهوقوع پیوسته یا خواهد پیوست و هر خونی به ناحق ریخته شده و هر عمل مُنکری منتشر شده و هر کار ناپسندی، بار گناهش بر عهده آن دو نفر و حامیان و پیروان آنان و کسانی است که تا روز قیامت به صاحب اختیاری آنان راضی باشند.[۱۳]
- امام باقر علیه السلام: به خدا قسم، هیچ گرفتاری بر ضد ما اهل بیت پایهگذاری نشده و هیچ ماجرایی بر سر ما نمیآید مگر آنکه آن دو نفر آغاز آن را بنیان گذاشتهاند».[۱۴]
- امام باقر علیه السلام: هیچ خون ناحقی ریخته نمیشود و هیچ حکمی که مخالف حکم خدا و رسول و علی علیهما السلام باشد صادر نمیشود، مگر آنکه بر گردن آن دو نفر است.[۱۵]
- امام باقر علیه السلام: هیچ قطرهای از خونهای ما و احدی از مسلمانان بر زمین نچکیده، مگر آنکه بر عهده آن دو نفر است.[۱۶]
- امام باقر علیه السلام: به اندازه خون حجامت هم خون ناحقی ریخته نمیشود، مگر آنکه گناه آن بر گردن آن دو نفر است تا روز قیامت، بدون آنکه از گناه عاملان آنها چیزی کم شود.[۱۷]
- امام باقر علیه السلام: به خدا قسم، به اندازه خون حجامتی به ناحق ریخته نمیشود و مالی از غیر راه حلال از کسی گرفته نمیشود و هیچ سنگی از روی سنگی بهصورت ناروا جابهجا نمیشود، مگر آنکه بر گردن آن دو نفر است.[۱۸]
- امام باقر علیه السلام: در اسلام به اندازه خون حجامتی به ناحق ریخته نمیشود، و هیچ مالی از راه غیر حلال کسب نمیشود و هیچ نکاحی بهصورت حرام وقوع پیدا نمیکند، مگر آنکه گناهش بر عهده آن دو نفر است.[۱۹]
- امام صادق علیه السلام: به خدا قسم، به اندازه خون حجامتی به ناحق ریخته نمیشود و عصایی بر عصایی زده نمیشود (که کنایه از درگیری است) و زنایی صورت نمیگیرد و مالی بهعنوان غیرحلال از کسی گرفته نمیشود، مگر آنکه وزر و وبال آن بر گردن آن دو نفر است، بدون آنکه از گناه جهانیان چیزی کم شود.[۲۰]
پانویس
- ↑ مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۰۶.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۶۱.
- ↑ اسرار غدیر، ص۱۵۰، بخش۶.
- ↑ اسرار غدیر، ص۱۴۹، بخش۶؛ غدیر در قرآن، ج۲، ص۲۸۰–۲۸۶.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۹۱.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۹۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۳۸.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۹۳–۳۹۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۷، ص۳۱۹–۳۲۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۲۳.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۹۵.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۹۵.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۹۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۰، ص۲۶۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۰، ص۲۴۰، ح۱۰۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۰، ص۳۸۱–۳۸۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۶۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۰، ص۲۶۶؛ بحارالانوار، ج۴۶، ص۳۴۱، ح۳۲.
- ↑ الأربعون حدیثاً، ص۳۷۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۴۹، ح۴.
منابع
- الأربعون حدیثاً فی اثبات امامة أمیرالمؤمنین علیه السلام؛ سلیمان بن عبدالله الماحوزی البحرانی، تحقیق: سید مهدی رجائی، قم: مطبعة الامیر، ۱۴۱۷ق.
- اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- مناقب آل ابیطالب؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.