ابوقدامه[۱]، صحابه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله بود که در نبرد صفین در رکاب حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام به شهادت رسید[۲]. برخی تراجم‌نویسان دو مدخل جداگانه برای او با نام‌های «ابوقدامه» و «ابوقدامه بن حارث» آورده‌اند. ابن حجر احتمال داده که هر دو نام به یک شخص اشاره داشته باشند.

ابوقدامه در غزوه احد حضور داشت و نقش مهمی ایفا کرد. اما منابع تاریخی اطلاعاتی درباره حضور او در دیگر غزوات زمان پیامبر صلی الله علیه وآله یا دوران خلفای نخستین ارائه نکرده‌اند. او همچنین یکی از شاهدان حدیث غدیر خم بود که در آن پیامبر صلی الله علیه وآله حضرت علی علیه السلام را به عنوان مولای مؤمنان معرفی کرد. وی حدیث ثقلین را نیز روایت کرده است.

روايت حديث غدير[۳]

يكى از صحابه مشهور كه حدیث غدیر را نقل كرده ابوقدامه انصارى است. در «اسد الغابة» و «جواهر العقدین» و «الاصابة» حديث غدير را در ماجراى احتجاج امیرالمؤمنین‏ علیه السلام به حديث غدير در رحبه کوفه از كتاب «حدیث الولایة» ابن‏ عقده نقل كرده ‏اند. در آن ماجرا و در پى درخواست اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و شاهد طلبى حضرت براى غدير، يكى از كسانى كه براى حديث غدير در مقابل همگان گواهى داد ابوقدامه انصارى است.[۴]

عن أبی الطفیل، قال: إنَّ علیّا علیه السلام قام، فحمد اللَّه، و أثنی علیه، ثمّ قال: «أَنشُد اللَّه من شهد یوم غدیر خُمّ إلّا قام، و لا یقوم رجل یقول: إنّی نُبِّئتُ أو بلغنی، إلّا رجل سمعت أُذُناه، و وعاه قلبه». فقام سبعة عشر رجلًا، منهم: خزیمة بن ثابت، و سهل بن سعد، و عدیُّ بن حاتم، و عقبة بن عامر، و أبو أیّوب الأنصاری، و أبو سعید الخُدری‏، و أبو شریح الخزاعی، و أبو قدامة الأنصاری، و أبو لیلی، و أبو الهیثم بن التیّهان، و رجالٌ من قریش، فقال علیّ علیه السلام و عنهم: «هاتوا ما سمعتم». فقالوا: نشهد أنَّا أقبلنا مع رسول اللَّه صلی الله علیه وآله من حجّة الوداع، حتی إذا کان الظهر خرج رسول اللَّه صلی الله علیه وآله فأمر بشجرات فشُذِّبنَ و أُلقی علیهنّ ثوبٌ، ثمّ نادی بالصلاة، فخرجنا، فصلّینا، ثمّ قام، فحمد اللَّه، و أثنی علیه، ثمّ قال: «أیّها الناس ما أنتم قائلون؟ قالوا: قد بلّغت. قال: اللّهمّ اشهد. ثلاث مرّات. قال: إنّی أُوشِک أن أُدعی، فأجیب، و إنّی مسؤولٌ، و أنتم مسؤولون. ثمّ قال: أیّها الناس إنّی تارکٌ فیکم الثّقَلَین: کتاب اللَّه، و عترتی أهل بیتی، إن تمسّکتم بهما لن تَضِلّوا، فانظروا کیف تخلفون فیهما، و إنَّهما لن یفترقا حتی یردا علیَّ الحوض، نبّأنی بذلک اللطیف الخبیر. ثمّ قال: إنَّ اللَّه مولای، و أنا مولی المؤمنین، أ لستم تعلمون أنّی أولی بکم من أنفسکم؟ قالوا: بلی ذلک. ثلاثاً. ثمّ أخذ بیدک یا أمیر المؤمنین فرفعها، و قال: من کنتُ مولاه فهذا علیٌّ مولاه: اللّهمّ والِ من والاه، و عادِ من عاداه. فقال علیٌّ: صدقتم و أنا علی ذلک من الشاهدین».

أبی الطفیل، گفت: حضرت علی علیه السلام ایستاد، خدا را حمد و ثنا گفت، سپس فرمود: «از خدا می‌خواهم هر کس که در روز غدیر خم شاهد بوده است بلند شود، و هر کسی که بگوید به من خبر داده‌اند یا به من رسیده است، مگر آن کسی که این مطلب به گوشش رسیده و در قلبش جای گرفته، بلند نشود». هفده نفر برخاستند، از جمله: خزیمه بن ثابت، سهل بن سعد، عدی بن حاتم، عقبه بن عامر، ابو ایوب انصاری، ابو سعید خدری، ابو شریح خزاعی، ابو قدامه انصاری، ابو لیلی، ابو الهیثم بن تیهان، و مردانی از قریش. حضرت علی علیه السلام به آنان گفت: «آنچه شنیده‌اید بیان کنید». آن‌ها گفتند: «شهادت می‌دهیم که ما همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله از حجّت الوداع آمدیم، تا وقتی ظهر شد، پیامبر صلی الله علیه واله بیرون آمد و دستور داد درختانی هرس و بریده شدند و روی آن‌ها پارچه‌ای انداخته شد. سپس پیامبرصلی الله علیه واله ندا داد به نماز، ما بیرون رفتیم و نماز خواندیم. سپس پیامبر ایستاد، خدا را حمد و ثنا کرد و گفت: "ای مردم، شما چه می‌گویید؟" آنان گفتند: به تحقیق که ابلاغ کردید. پیامبر گفت: خدایا شاهد باش. سه بار گفت. سپس فرمود: من به زودی دعوت می‌شوم، دعوت را پاسخ می‌گویم، و من مورد سؤال قرار می‌گیرم و شما نیز مورد سؤال قرار می‌گیرید. سپس فرمود: ای مردم، من در میان شما دو چیز گران‌بها می‌گذارم: کتاب خدا و عترت و اهل بیت من، اگر به آن‌ها چنگ بزنید هرگز گمراه نخواهید شد. پس مواظب باشید پس از من چگونه با آن‌ها رفتار خواهید کرد، و این دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا به کنار حوض در قیامت بازگردند، این خبر را از لطیف خبیر به من رسیده است. سپس فرمود: خدا مولای من است و من مولای مؤمنانم. آیا نمی‌دانید که من نسبت به شما از خودتان سزاوارترم؟ آنان گفتند: بله، این را سه بار گفتیم. سپس دست شما را گرفت ای امیر مؤمنان، بالا برد و فرمود: هر کس من مولای اویم علی مولای اوست، خدایا دوست بدار هر کس او را دوست دارد و دشمن بدار هر کس با او دشمنی کند». آنگاه علی علیه السلام فرمود: «شما راست گفتید و من بر این امر از شاهدانم».[۵]

پانویس

  1. مقاله «ابوقدامه انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۷۴-۴۷۵.
  2. اصحاب امام علی، ج۱، ص۱۲۲.
  3. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۱۳۶.
  4. اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۷۶. الاصابة: ج ۵ ص ۱۵۹.
  5. الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب؛ ج‏1؛ ص358