حمّاد بن سَلَمه بصرى (ابوسَلَمه)
حماد بن سلَمه بن دینار از عالمان اهل سنت در قرن دوم هجری و متخصص در حدیث، نحو و لغت بود که اصالتش را به موالی ربیعه بن مالک یا بنی تمیم نسبت دادهاند. او شاگرد خلیل بن احمد فراهیدی و عیسی بن عمر بود و نقش مهمی در شکلگیری نحو بصره و تربیت شاگردان بزرگی همچون یونس بن حبیب داشت. حماد از راویان مورد اعتماد اهل سنت بود که دانشمندان بزرگ اهل سنت چون احمد بن حنبل و یحیی بن معین به وثاقت او تأکید داشتهاند.
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | حمّاد بن سَلَمه بن دینار |
| سرشناسی | محدث، لغوی و نحوی بصره |
| تولد | اواسط قرن دوم هجری (حدود ۱۲۰ هجری قمری) |
| وفات | ۱۶۷ هجری قمری |
| محل دفن | بصره |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | خلیل بن احمد فراهیدی، عیسی بن عمر، حمید طویل و… |
| شاگردان | یونس بن حبیب، شعبة بن حجاج، سفیان ثوری و… |
| تحصیلات | علوم حدیث، نحو و لغت در بصره |
| مذهب | اهل سنت |
| اطلاعات فرهنگی | |
| زمینه فعالیت | حدیث، نحو، لغت |
| علت شهرت | از محدثان و نحویان سده دوم هجری |
زندگینامه
حماد بن سلَمه بن دینار یکی از علمای قرن دوم هجری در بصره و از بزرگان حدیث، نحو، لغت و فقه اهل سنت بود. درباره اصل و نسب او اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی وی را از موالی ربیعه بن مالک میدانند و گروهی دیگر، او را از موالی حمیر بن کنانه یا از قبایل بنی تمیم و قریش نسبت دادهاند.[۱]
حماد در نحو از شاگردان عیسی بن عمر و خلیل بن احمد فراهیدی بود و خود نیز نزد اهل بصره از برجستهترین نحویان عصر بهشمار میرفت. خلیل بن احمد ستایش فراوانی از او کرده و یحیی بن مبارک یزیدی در قصیدهای درباره نحویان بصره، نام حماد را نیز ذکر کرده است.[۲] حماد معتقد بود که طلب حدیث بدون دانستن نحو بیثمر است و وجود خطای ادبی در حدیث را دلیلی بر جعلی بودن روایت میدانست. حضور سیبویه در درسهای حماد و نقدهای نحوی او سبب شد که سیبویه به نحو گرایش پیدا کند. از شاگردان برجسته حماد در نحو میتوان به یونس بن حبیب اشاره کرد.[۳]
در فن حدیث، بیشتر علما با وجود برخی اختلافنظرهای جزئی، حماد را از بزرگان حدیث، صدوق و ثقه دانستهاند. احمد بن حنبل، علی بن اسحاق مدینی و یحیی بن معین جرح بر حماد بن سلَمه را دلیلی بر بیاعتباری جرحکننده دانستهاند.[۴] بخاری اما به احادیث حماد احتجاج نکرده و فقط به یک حدیث از او استناد نموده است.[۵] احمد بن حسین بیهقی در «الخلافیات» نقل نکردن بخاری از حماد را به خاطر کهولت سن و کمحافظه بودن او دانسته و معتقد است که احادیث مسلم از حماد مربوط به قبل از این وضعیت بوده و مسلم نیز فقط برای تأیید از او نقل کرده است.[۶] ابن حجر عسقلانی نیز علت تفاوت بین مسلم و بخاری را سلطه مسلم بر راویان پیش و پس از حماد دانسته است.[۷]
حماد به اخلاص در نقل حدیث و حفظ ادب مشهور بود و اگر از کسی هدیهای میپذیرفت، دیگر برای او حدیثی نقل نمیکرد.[۸] او از تابعین و غیر آنان روایت کرده است که از مشهورترین شیوخ او: حمید طویل، حماد بن ابی سلیمان، انس بن سیدین، عبدالرحمان بن قاسم بن محمد بن ابیبکر و قتادة بن دعامة هستند. مشهورترین راویان از او عبارتاند از شعبة بن حجاج، سفیان ثوری و برخی استادانش مانند محمد بن اسحاق بن یسار و عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج.[۹]
حماد قرآن را از عاصم بن ابیالنجود و عبدالله بن کثیر روایت کرده و از او حجاج بن منهال و شیبه بن عمرو مصیصصی این قرائت را نقل کردهاند. در برخی موارد قرائت او با ابن کثیر تفاوت داشته است و ابن جزری این موارد را شرح داده است.[۱۰]
از آثار منسوب به حماد، کتابی در سنن و مجموعهای از روایات قیس بن سعد است.[۱۱] اسد بن موسی در کتاب «الزهد» روایات فراوانی درباره زهد به نقل از حماد بن سلَمه ذکر کرده است.[۱۲]
روایت حدیث غدیر[۱۳]
یکی از علما و بزرگان اهل سنت که حدیث غدیر را نقل کرده حمّاد بن سَلَمه بصری، ابوسَلَمه (م ۱۶۷ ق) است. احمد در «المسند» حدیث غدیر را با اشاره به ماجرای غدیر از حمّاد بن سَلَمه روایت کرده است.[۱۴] ذهبی و ابن حجر و سیوطی:[۱۵] او را توثیق کرده و بسیار ستودهاند. ابن مَعین، شهاب بن مَعمَر و احمد بن حنبل: او را بسیار توثیق کرده و ستودهاند.
منبع
پانویس
- ↑ الجرح والتعدیل، ج ۳، ص ۱۴۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۷، ص ۴۴۴، ۴۵۳؛ الثقات، ج ۶، ص ۲۱۶؛ إکمال تهذیب الکمال»، ج ۴، ص ۱۴۲.
- ↑ معجم الأدباء، ج ۳، ص ۱۱۹۹؛ بغیة الوعاة، ج ۲، ص ۴۰۵.
- ↑ إنباه الرواة، ج ۱، ص ۳۲۹؛ الإنصاف، ص ۴۰
- ↑ الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۲، ص۶۷۱
- ↑ تهذیب الکمال، ج ۷، ص ۲۶۸
- ↑ اکمال تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۴، ص۱۴۵
- ↑ لسان المیزان، ج ۲، ص ۴۲۵
- ↑ حلیة الأولیاء، ج ۶، ص ۲۵۰–۲۵۱.
- ↑ تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۷، ص۲۵۴–۲۵۶.
- ↑ غایة النهایة، ج ۱، ص ۲۵۸، ۳۲۹.
- ↑ الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۲، ص۶۷۰
- ↑ کتابالزهد، ج۱، ص۵۶
- ↑ چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۲۱۰.
- ↑ المسند: ج ۴ ص ۲۸۱
- ↑ تذکرة الحفّاظ: ج ۱ ص ۲۰۲. الکاشف: ج ۱ ص ۲۵۱. تقریب التهذیب: ج ۱ ص ۱۹۷. طبقات الحفّاظ: ص ۸۷.