خنده و گریه به دست خدا
خنده و گریه به دست خدا عبارتی توحیدی از پیامبر صلی الله علیه و آله است که در خطبه غدیر آمده که مفهومی برگرفته از قرآن دانسته شده است.
درباره تحلیل این عبارت چنین گفته شده است: نعمتهایی که خداوند به بنده عنایت میکند باعث سرور و فرح بنده میشود و در بهشت قیامت نیز باعث خنده او میشود. بنده در دنیا به خاطر گرفتاریها و مصیبتها محزون و غمناک میشود و گریه میکند و در آخرت به عذاب و آتش دچار میشود و گریه میکند. این دو، دو نقطه مقابل هم هستند: خنده دنیا گریه آخرت است و بالعکس گریه دنیا خنده آخرت است.
در ذیل این کلام پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر برخی محققان انواع گریه ممدوح (ستایششده و پسندیده) را سه گریه برشمردهاند: گریهٔ از خوف خدا مخصوصاً در دل شب و در وقت سحر؛ گریه بر کوتاهی در عبادت و انجام گناهان به اظهار توبه و استغفار؛ گریه بر مصائب وارده بر انبیاء و ائمّه علیهم السلام و مؤمنان و عالمان، مخصوصاً گریه بر مصائب امام حسین علیه السلام.
مفهومی قرآنی و معنای آن
عبارت وَ یُضْحِکُ وَ یُبْکی؛ میخنداند و میگریاند در خطبه غدیر مفهومی برگرفته از قرآن تلقی شده است: وَ أنَّهُ هُوَ أضْحَکَ وَ أبْکی؛ و اوست که میخنداند و میگریاند (نجم:۴۳).
درباره تحلیل این عبارت چنین گفته شده است:[۱] نعمتهایی که خداوند به بنده عنایت میکند باعث سرور و فرح بنده میشود و در بهشت قیامت نیز باعث خنده او میشود. بنده در دنیا به خاطر گرفتاریها و مصیبتها محزون و غمناک میشود و گریه میکند و در آخرت به عذاب و آتش دچار میشود و گریه میکند. این دو، دو نقطه مقابل هم هستند: خنده دنیا گریه آخرت است و بالعکس گریه دنیا خنده آخرت است.
خداوند چه در دنیا و چه در آخرت میخنداند و میگریاند: در آخرت بهواسطهٔ پاداش یا جزای بنده با عطای نعمتهای بهشتی او را میخنداند؛ او مجرمان را بهواسطهٔ عذابدادن میگریاند. البته مؤمن دنیا را برای خندهِ آخرت تحمل میکند و سختی آن را بر شیرینی نعمتهای بهشتی بهجان میخرد. آنچنان که در کلامی از امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه آمده است: حلاوة الدنیا مرارة الاخرة و مرارة الدنیا حلاوة الاخرة؛ شیرینی دنیا گرفتاری در آخرت است و گرفتاری در دنیا شیرینی آخرت.[۲]
گریه ممدوح در دنیا
در ذیل این کلام پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر برخی محققان انواع گریه ممدوح (ستایششده و پسندیده) را سه گریه برشمردهاند:
- گریهٔ از خوف خدا مخصوصاً در دل شب و در وقت سحر؛
- گریه بر کوتاهی در عبادت و انجام گناهان به اظهار توبه و استغفار.
- گریه بر مصائب وارده بر انبیاء و ائمّه علیهم السلام و مؤمنان و عالمان، مخصوصاً گریه بر مصائب امام حسین علیه السلام.[۳]
گریه بر امام حسین علیه السلام مصداق گریه ممدوح
گریه بر امام حسین علیه السلام مصداق بارز گریه ممدوح برشمرده شده است. امام حسین علیه اسلام در چند مورد تقاضا کرد که برای او بگریند: در وداع با امام زین العابدین علیه السلام فرمود: اذا رَجَعتَ الی المدینةِ بلِّغ شیعتی منّی السّلام و قُل انَّ اَبی ماتَ غریباً فَاندبُوه و مضی شهیدا فابکوه؛ زمانی که به مدینه بازگشتی، سلام مرا به شیعیانم برسان و بگو پدرم غریبانه کشته شد، پس برای او ندبه کنید و شهید درگذشت، پس برای او بگریید.[۴]
سکینه بنت الحسین علیه السلام میفرماد: شنیدم از حلقوم بریده پدرم که شِیعَتِی مَا إِنْ شَرِبْتُمْ ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونِی، أَوْ سَمِعْتُمْ بِغَرِیبٍ أَوْ شَهِیدٍ فَانْدُبُونِی؛ ای پیروان من! هرگاه آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید و هرگاه داستان غربت غریبی یا شهادت شهیدی را شنیدید، بر من بگریید.[۵]
در حدیثی هم آمده است که مَن بَکی اَو اَبکی اَو تَباکی عَلَی الحُسَینِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّة؛ کسی که بگرید یا بگریاند یا خویش را به گریه بزند در عزای حسین، بر او بهشت واجب است.[۶]
آدم علیه السلام و جبرائیل علیه السلام هم برای حسین علیه السلام گریستند: بکیا بکاء الثکلی؛ گریستند چون گریه مادری فرزندمرده حضرت نوح، ابراهیم، موسی علیهم السلام هم برای امام حسین علیه السلام گریه کردند. پیغمبر صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین، صدّیقه طاهره، حضرت مجتبی علیهم السلام قبل از شهادت گریه کردند. ملائکه گریه کردند. ائمّه اطهار علیهم السلام هم گریه کردند بهخصوص در ایّام عاشورا حتی از حضرت بقیّة اللَّه علیه السلام نقل شده است: لأَندُبَنَّکَ صَباحا و مَساءً و لأَبکِیَنَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً؛ هر صبح و شام بر تو گریه و شیون میکنم و در مصیبت تو بهجای اشک، خون میگریم.[۷]
نقل شده است که صدیقه طاهره سلام الله علیها در قیامت که عرض میکند: رَبِ أَرِنِی الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ؛ خدایا، به من حسن و حسین را نشان بده خطاب میرسد: انظری الی قلب المحشر. چون نظر میکند نعره میزند و روی زمین میأفتد. امیرالمؤمنین علیه السلام آن قدر گریه میکرد که روی زمین میافتاد. زین العابدین علیه السلام را تاج البکائین (تاج گریهکنندگان) گفتند.[۸]
پانویس
منابع
- أطیب البیان فی تفسیر القرآن؛ عبدالحسین طیب، تهران: انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
- شرح خطبه غدیر؛ محمدرضا شریفی، اصفهان: انتشارات نورالحیات، ۱۴۴۶ق.
- المزار الکبیر؛ محمد بن جعفر بن مشهدی، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم: مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۹ق.
- المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)؛ ابراهیم بن علی کفعمی، قم: دار الرضی، ۱۴۰۵ق.
- نهج البلاغه؛ محمد بن حسین شریف رضی، تحقیق: عزیزالله عطاردی، تهران: بنیاد نهج البلاغه، ۱۴۱۳ق.