پرش به محتوا

سوره انسان در خطبه غدیر

از ویکی غدیر

سوره انسان در خطبه غدیر از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله مورد اشاره قرار گرفت با این هدف که نشان داده شود که بهشتی که در این سوره وعده داده شده از آن امیرالمؤمنین علیه السلام است و این سوره فقط درباره او و در ستایش او نازل شده است. شیعه بر این مطلب اتفاق نموده که این آیات در شأن امیرالمؤمنین علیه السلام است. از تفاسیر و روایات بسیاری از منابع اهل تسنن هم این مدعا به‌دست می‌آید.

برخی شارحان خطبه غدیر درباره این قسمت از خطبه غدیر در سه مقام بحث کرده‌اند: مقاوم اول، در اینکه خداوند امیرالمؤمنین علیه السلام را بشارت به بهشت داده است؛ مقام دوم، در این که سوره انسان درباره امیرالمؤمنین علیه السلام نازل گردیده است؛ مقام سوم، آنکه غیر از امیرالمؤمنین علیه السلام دیگری در این سوره مورد ستایش حق قرار نگرفته است.

در اواسط خطبه، که پیامبر صلی الله علیه و آله فضایل عظیم امیرالمؤمنین علیه السلام را برمی‌شمرد، بر قسمتی برجسته از آن توقف کرد تا به شرح بیشتر آن بپردازد. آن نقطه برجسته فضیلت رضای خدا و رسول صلی الله علیه و آله از امیرالمؤمنین علیه السلام بود. پیامبر صلی الله علیه آله یکی از شواهد این رضایت را نزول سوره هل اتی دانست و آن را در دو جهت تفسیر فرمود: اول وعده پروردگار به بهشت و دوم شأن نزول سوره است.

شأن نزول این سوره چنین نوشته شده که امیرالمؤمنین، حضرت زهرا و حسنین علیهم السلام و فضه سه روز پیاپی به نذرشان بر روزه‌گرفتن این وفا کردند و با اینکه خود گرسنه بودند، افطاری‌شان را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند.

درباره اینکه مدح در سوره انسان فقط ناظر به امیرالمؤمنین علیه السلام است و غیر از او کسی در این سوره مورد مدح قرار نگرفته است، چنین گفته شده است: این امر موضوعی مسلم است؛ امیرالمؤمنین علیه السلام – در حقیقت- مبتکر این طرح بود و اهل بیت علیهم السلام از آن حضرت تبعیت نمودند. پس هر چه هست از برکت وجود اوست و خطاب و مدح پروردگار هم ناظر به او می‌باشد. با تمام تفاصیل این فضیلت یکی از هزاران فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام است

ارتباط سوره انسان و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام

برخی شارحان خطبه غدیر درباره ارتباط سوره انسان با ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام به جملاتی از خطبه تکیه کرده‌اند: «خداوند در سوره انسان به اهل بهشت بودن کسی جز علی علیه السلام شهادت نداده است؛ این سوره را فقط درباره او نازل فرموده و نه درباره غیر او و احدی را جز او در این سوره مدح نفرموده است».

برخی شارحان خطبه غدیر درباره این قسمت از خطبه غدیر در سه مقام بحث کرده‌اند:

  • مقاوم اول، در اینکه خداوند امیرالمؤمنین علیه السلام را بشارت به بهشت داده است؛
  • مقام دوم، در این که سوره انسان درباره امیرالمؤمنین علیه السلام نازل گردیده است؛
  • مقام سوم، آنکه غیر از امیرالمؤمنین علیه السلام دیگری در این سوره مورد ستایش حق قرار نگرفته است.[۱]

مقام اول: بشارت خداوند به اهل بهشت بودن امیرالمؤمنین علیه السلام

برخی شارحان خطبه غدیر درباره این مقام که بشارت به اهل بهشت بودن امیرالمؤمنین علیه السلام است به آیات سوم تا پانزدهم سوره انسان استناد نمود که خداوند می‌فرماید:

إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُورا۵عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجیراً۶یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطیراً۷وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً۸إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً۹إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَریراً۱۰فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً۱۱وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَریراً۱۲مُتَّکِئینَ فیها عَلَی الْأَرائِکِ لا یَرَوْنَ فیها شَمْساً وَ لا زَمْهَریراً۱۳؛ همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزه‌ای از کافور دارد، چشمه‌ای که بندگان خدا از آن می‌نوشند و [به‌دلخواه خویش‏] جاریش می‌کنند. [همان بندگانی که‏] به نذر خود وفا می‌کردند، و از روزی که گزندِ آن فراگیرنده است می‌ترسیدند. و به [پاس‏] دوستیِ [خدا]، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک می‌دادند: ما برای خشنودی خداست که به شما می‌خورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمی‌خواهیم. ما از پروردگارمان از روز عبوسی سخت، هراسناکیم. پس خدا [هم‏] آنان را از آسیب آن روز نگاه داشت و شادابی و شادمانی به آنان ارزانی داشت. و به [پاس‏] آنکه صبر کردند، بهشت و پرنیان پاداششان داد. در آن [بهشت‏] بر تختها[ی خویش‏] تکیه زنند. در آنجا نه آفتابی بینند و نه سرمایی.(انسان:۵–۱۳).

به‌طوری که مشاهده می‌شود، خداوند – با صراحت- فرموده است: «به [پاس‏] آنکه صبر کردند، بهشت و پرنیان پاداششان داد» و این خود شهادتی است آشکار بر اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام اهل بهشت است.[۲]

مقام دوم: سورهٔ انسان در شأن امیرالمؤمنین علیه السلام

برخی شارحان خطبه غدیر درباره مقام دوم که در آن سوره انسان را در شأن امیرالمؤمنین علیه السلام دانسته شده چنین نوشته‌اند: در اواسط خطبه، که پیامبر صلی الله علیه و آله فضایل عظیم امیرالمؤمنین علیه السلام را برمی‌شمرد، بر قسمتی برجسته از آن توقف کرد تا به شرح بیشتر آن بپردازد. آن نقطه برجسته فضیلت رضای خدا و رسول صلی الله علیه و آله از امیرالمؤمنین علیه السلام بود.

پیامبر صلی الله علیه آله یکی از شواهد این رضایت را نزول سوره هل اتی دانست و در جملاتی کوتاه سوره‌ای با ۳۱ آیه را در دو جهت تفسیر فرمود: اول وعده پروردگار به بهشت و دوم شأن نزول سوره است.[۳]

وعده پروردگار به بهشت

برخی شارحان درباره وعده پروردگار به بهشت چنین گفته‌اند: یک گروه نیکوکار در اول سوره انسان با عنوان «ابرار» مطرح شده‌اند. خداوند داستان اخلاص در عمل و ایثار تمام عیار ابرار را با عظمت تمام بیان فرموده و بهشت و نعمت‌های آن را به‌عنوان سپاس به آنان ارزانی داشته است. از سوی دیگر در ضمن این داستان به دو جهت مهم اشاره فرموده است: یکی، قبولی این ایثار و اخلاص به درگاه خداوند، و دیگری شهادت به بهشت برای اهل این آیه.

پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر هر سه نکته را زیر ذره‌بین اعتقاد مردم می‌برد: از یک سو می‌فرماید: خداوند در این سوره بهشت را برای علی بن ابی‌طالب علیهما السلام ضمانت کرده و فرموده است: وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِیراً؛ یعنی، ای مردمی که با گروه ضد امیرالمؤمنین علیه السلام روبه‌رو خواهید شد و اهل سقیفه او را با طناب خواهند کشید، بدانید که حق با اهل بهشت است که بهشت به برکت آنان خلق شده است. اگر دشمنانش گفتند: «خلافت و نبوت در یک خانواده جمع نمی‌شود»، بدانید که آنان دروغ می‌گویند؛ زیرا امیرالمؤمنین علیه السلام اهل بهشت است و جز راست نمی‌گوید. اگر کسی با امیرالمؤمنین علیه السلام مخالفت کرد، بدانید راه او راه بهشت است و اگر با امیرالمؤمنین علیه السلام بودید، شما را به بهشت رهنمون می‌گردد.[۴]

شأن نزول سوره

از جهت دیگر، پیامبر صلی الله علیه و آله تصریح می‌کند که شأن نزول این سوره امیرالمؤمنین علیه السلام و خاندان اوست و این همه فضیلت و این همه مدیحه الهی در شأن او نازل شده است. مفهوم این نزول این است که مبادا به صاحبان چنین فضیلتی بی‌حرمتی شود. امری که از سوی اکثر مسلمانان عملی نشد و نه تنها حق آنان از آنان دریغ شد، بلکه حرمت آنان شکسته شد و گویا این پاسخی به مدح خداوند و شهادت او به بهشت برای این خاندان بود.[۵]

شیعه بر این مطلب اتفاق نموده که این آیات در شأن امیرالمؤمنین علیه السلام است. از تفاسیر و روایات بسیاری از منابع اهل تسنن هم این مدعا به‌دست می‌آید.[۶] برای روشن‌شدن هرچه بیشتر حقیقت نخست لازم است کیفیت نزول بیان شود:

ماجرای نزول

در برخی منابع ماجرای نزول سوره انسان چنین روایت شده است: حسن و حسین علیهما السلام در بستر بیماری افتادند. رسول خدا صلی الله علیه و آله به اتفاق ابوبکر و عمر و جمعی از صحابه به عیادت آنان رفتند.

در هنگام عیادت، حضرت در خطاب به پدر آنان فرمود: یا علی! برای فرزندانت نذر کن که اگر از بستر بیماری هرچه سریع‌تر به سلامت برخاستند، به آن نذر وفا نمایی؛ زیرا نذر آنگاه ارزشمند است که چون برآورده گردید بدان وفا شود.

علی علیه السلام فرمود: اگر فرزندانم بهبودی یابند نذر می‌کنم که به شکرانه این نعمت، برای خدا سه روز روزه بگیرم. فاطمهٔ زهرا سلام الله علیها هم فرمودند: من هم سه روز روزه می‌گیرم. فضه – خادمه حضرت- هم در نذر متابعت از مولایش نمود و گفت: اگر این دو فرزند شفا یافتند سه روز روزه خواهم گرفت.

طولی نکشید که خداوند متعال حسن و حسین علیهما السلام را شفا عنایت فرمود. اما در خانه آل محمد علیهم السلام چیزی، حتی مقدار کمی خوراک، یافت نمی‌شد تا با آن روزه بگیرند. از این رو، امیرالمؤمنین علیه السلام از شمعون خیبری، که مردی یهودی بود، سه صاع جو قرض گرفت.

در حدیثی نقل شده که امیرالمؤمنین علیه السلام نزد شخصی یهودی به نام شمعون بن حابا پشم‌ریسی می‌کرد. نزد او رفت و فرمود: آیا ممکن است مقداری از این پشم را به من بدهی تا دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله برایت بریسد و در ازای آن سه صاع جو اجرت دهی؟ او گفت: بلی، حاضرم. آنگاه یک بسته پشم با سه صاع جو به امیرالمؤمنین علیه السلام تسلیم نمود.

امیرالمؤمنین علیه السلام جو و پشم را به خانه آورد و ماجرا را برای فاطمه سلام الله علیها بازگو کرد. حضرت زهرا سلام الله علیها هم قبول نمود. پس فاطمه سلام الله علیها یک صاع جو را با دستاس آرد کرد و از آن پنج قرص نان جو پخت، برای هر کدام یک قرص.

امیرالمؤمنین علیه السلام هنگام مغرب به مسجد رفت نماز مغرب را با رسول خدا صلی الله علیه و آله به جماعت برگزار کرد و بعد به خانه بازگشت. فاطمهٔ زهرا غذا را حاضر کرد؛ اما همین که خواستند لب به افطار بگشایند مسکینی بر در خانه آمد و گفت: به من خوراکی بدهید. خدا شما را از طعام‌های بهشت بهره‌مند گرداند. امیرالمؤمنین علیه السلام سهم غذای خود را به سائل دادند. فاطمه سلام الله علیها و فضه و فرزندان هم متابعت کردند و سهم خود را به مسکین دادند و با آب افطار کردند.

آن شب گذشت و فردا را دوباره روزه گرفتند. حضرت زهرا سلام الله علیها یک صاع دیگر از جو را با دستاس و سپس خمیر نمود و از آن پنج قرص نان پخت. چون مغرب فرا رسید امیرالمؤمنین علیه السلام نماز مغرب را با رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد به‌جا آوردند و به خانه بازگشتند. چون خواستند افطار کنند صدایی از در خانه به گوششان رسید. آن صدا می‌گفت که من یتیم هستم و از نعمت وجود پدر محروم. پدرم در روز عقبه شهید شد و اکنون من گرسنه‌ام. به من غذا بدهید که خداوند شما را از غذای بهشت روزی فرماید. امیرالمؤمنین علیه السلام نان خود را به سائل داد و فاطمه و حسنین علیهم السلام و فضه هم به حضرت اقتدا کردند و غذای خود را به یتیم دادند و همچون شب گذشته همگی با آب افطار کردند.

روز سوم را هم بر اساس نذری که کرده بودند روزه گرفتند. فاطمه سلام الله علیها باقیماندهٔ جو را همچون دو روز گذشته با دستاس آرد کرده و از آن پنج قرص نان تهیه نمود. امیرالمؤمنین علیه السلام پس از انجام فریضه مغرب به خانه آمد و قصد افطار داشتند که صدای سائلی توجه ایشان را به خود جلب کرد که می‌گفت: من اسیر شما مسلمانان شده‌ام؛ بر من ترحم کنید و مرا اطعام نمایید، خداوند در بهشت شما را اطعام کند. این مرتبه هم امیرالمؤمنین علیه السلام نان خود را به او داد و بقیه با اقتدا به حضرتش سهم خود را به سائل دادند و آن شب را هم با آب افطار کردند.

سه روز بر این منوال گذشت، چون روز چهارم شد از شدت گرسنگی ضعف بر اهل بیت علیهم السلام غلبه کرد. امیرالمؤمنین علیه السلام دست حسن و حسین علیهما السلام را گرفت و خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید. چشم پیامبر صلی الله علیه و آله که بر چهره‌های افسرده و زرد علی و حسنین علیهم السلام افتاد فرمود: یا علی! این چه حال است که در شما مشاهده می‌نمایم! با فرزندانت به خانه‌ات برو که من خواهم آمد. حضرت فرمان را اجابت نموده به خانه بازگشتند.

پیامبر صلی الله علیه و آله لحظه‌ای بعد وارد سرای آنان گردید و مشاهده نمود که فاطمه سلام الله علیها در محراب عبادتش به نماز ایستاده است؛ اما از شدت گرسنگی شکم او به پشت چسبیده و چشم‌ها گود نشسته است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این حال فرمودند: خدایا! به تو پناه می‌برم. اهل بیت پیامبر تو زود است که از گرسنگی بمیرند. در این زمان جبرئیل نازل گشت و آیات سوره انسان را بر پیامبر خدا صلی الله علیه وآله تلاوت نمود.

به‌روایت ابن‌مهران، وقتی چشم رسول خدا صلی الله علیه و آله بر علی و زهرا و حسنین علیهم السلام افتاد گریست و فرمود: شما سه روز است گرسنه‌اید، و من از شما غافل بوده‌ام! پس جبرئیل علیه السلام نازل گشت و این آیات را برای رسول خدا صلی الله علیه و آله تلاوت نمود: «همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزه‌ای از کافور دارد، چشمه‌ای که بندگان خدا از آن می‌نوشند و [به دلخواه خویش‏] جاریش می‌کنند.[۷]

مقام سوم: مدح در این آیه فقط ناظر به امیرالمؤمنین علیه السلام

درباره مقام سوم، اینکه مدح در سوره انسان فقط ناظر به امیرالمؤمنین علیه السلام است و غیر از او کسی در این سوره مورد مدح قرار نگرفته است، چنین گفته شده است: این امر موضوعی مسلم است؛ امیرالمؤمنین علیه السلام – در حقیقت- مبتکر این طرح بود و اهل بیت علیهم السلام از آن حضرت تبعیت نمودند. پس هر چه هست از برکت وجود اوست و خطاب و مدح پروردگار هم ناظر به او می‌باشد. با تمام تفاصیل این فضیلت یکی از هزاران فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام است.[۸]

به‌خاطر همین اختصاص فضیلت، پیامبر صلی الله علیه و آله به‌صورت واضح این فضیلت را برای امیرالمؤمنین علیه السلام ذکر می‌نمایند: «وَ لا شَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فی «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ» اِلّا لَهُ، وَ لا اَنْزَلَها فی سِواهُ وَ لا مَدَحَ بِها غَیْرَهُ؛ و خداوند به بهشت در سوره هل اتی گواهی نداده، مگر برای او، این سوره را در مورد کسی جز او نازل نفرموده، و با آن کسی غیر او را ستایش نفرموده است.[۹]

پانویس

  1. شرح خطبه غدیر، ج۳، ص۴۲۷.
  2. شرح خطبه غدیر، ج۳، ص۴۲۸.
  3. شرح خطبه غدیر، ج۳، ص۴۲۹.
  4. شرح خطبه غدیر، ج۳، ص۴۲۹.
  5. غدیر در قرآن، ج۲، ص۴۲–۴۴.
  6. العقد الفرید، ج۵، ص۳۵۴؛ اسباب النزول، ص۴۷۰؛ مناقب علی بن ابی‌طالب، ص۳۴۱–۳۴۴؛ الکشاف، ج۴، ص۶۵۷–۶۵۸؛ تفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۷۴۶–۷۴۷؛ مطالب السؤول، ج۱، ص۱۴۶؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۷۶؛ فرائد السمطین، ج۲، ص۵۳–۵۶؛ کفایة الطالب، ص۳۴۵–۳۴۸؛ انوار التنزیل، ج۵، ص۲۷۰–۲۷۱؛ الریاض النضرة، ج۳، ص۲۰۸–۲۰۹؛ تفسیر الخازن، ج۴، ص۳۷۸؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۷۱–۳۷۲؛ الدرالمنثور، ج۸، ص۳۷۱؛ روح البیان، ج۱۰، ص۲۶۸–۲۶۹؛ فتح القدیر، ج۵، ص۴۲۱؛ نورالابصار، ص۲۲۷–۲۲۹؛ ینابیع المودة، ج۱، ص۲۷۹–۲۸۰؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۹۴–۳۹۷.
  7. شرح خطبه غدیر، ج۳، ص۴۳۰-۴۳۲.
  8. شرح و تفسیر خطبهٔ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر خم، ص۳۳۱–۳۳۶.
  9. شرح خطبه غدیر، ج۳، ص۴۳۳.

منابع

  • أسباب نزول القرآن؛ أبی‌الحسن علی بن أحمد واحدی، تحقیق: کمال بسیونی زغلول، بیروت: دار الکتب العلمیّة، ۱۴۱۱ق.
  • أنوار التنزیل و أسرار التأویل: تفسیر البیضاوی؛ عبدالله بن عمر بیضاوی، تحقیق: محمد عبدالرحمن مرعشلی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
  • تفسیر الخازن: لباب التأویل فی معانی التنزیل؛ علی بن محمد خازن، تحقیق: عبدالسلام محمد علی شاهین، بیروت: دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۶ق.
  • تفسیر روح البیان؛ اسماعیل بن محمد حقی برسوی، بیروت: دار الفکر، بی‌تا.
  • التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)؛ محمد بن عمر فخر رازی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • الدر المنثور فی التفسیر المأثور؛ عبدالرحمن بن ابی‌بکر سیوطی، بیروت: دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • الریاض النضرة فی مناقب العشرة؛ محب‌الدین احمد بن عبدالله طبری، بیروت: دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۴ق.
  • شرح خطبه غدیر؛ محمدرضا شریفی، اصفهان: انتشارات نورالحیات، ۱۴۴۶ق.
  • شرح المواقف؛ علی بن محمد جرجانی، تحقیق:محمد نعسانی حلبی، قم: منشورات الشریف الرضی، بی‌تا.
  • شرح نهج‌البلاغة؛ عبدالحمید بن هبة الله (ابن ابی‌الحدید معتزلی)، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قم: مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بی‌تا.
  • شرح و تفسیر خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر خم؛ محمدتقی نقوی، تهران: انتشارات منیر، ۱۳۷۴ش.
  • شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الآیات النازلة فی أهل البیت صلوات الله و سلامه علیهم؛ عبیدالله بن عبدالله حسکانی، تحقیق: محمدباقر حسکانی، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۱ق.
  • العقد الفرید؛ احمد بن محمد بن عبدربه اندلسی، تحقیق: مفید محمد قمیحه‌و عبدالمجید ترحینی، بیروت: دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۷ق.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
  • فتح القدیر؛ محمد بن علی بن محمد بن عبدالله شوکانی یمنی، بیروت و دمشق: دار ابن کثیر و دار الکلم الطیب، ۱۴۱۴ق.
  • فرائد السمطین؛ ابراهیم بن محمد حموی جوینی، تحقیق: محمدباقر محمودی، بیروت: مؤسسة المحمودی، ۱۳۹۸ق.
  • الکشاف عن حقائق غوامص التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل؛ محمود بن عمر زمخشری، تحقیق: محمد عبدالسلام شاهین، بیروت: دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول علیهم السلام؛ محمد بن طلحه نصیبی، تحقیق: ماجد بن احمد العطیه، بیروت، مؤسسة ام القری للتحقیق و النشر، ۱۴۲۰ق.
  • مناقب علی بن ابی‌طالب علیه السلام و ما نزل من القرآن فی علی علیه السلام؛ ابوبکر أحمد بن موسی ابن‌مردویه اصفهانی، تحقیق: عبدالرزاق محمد حسین حرزالدین، قم: دارالحدیث، ۱۴۲۴ق.
  • نور الأبصار فی مناقب آل بیت النبی المختار صلی الله علیه و آله و سلم؛ مؤمن بن حسن شبلنجی شافعی، قم: منشورات الشریف الرضی، بی‌تا.
  • ینابیع المودة لذوی القربی؛ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، قم: دار الأسوة للطباعة و النشر، ۱۴۲۲ق.