پرش به محتوا

عمر بن ابی سلمة مخزومی

از ویکی غدیر
عمر بن ابی سلمه مخزومی
اطلاعات فردی
نام کاملعمر بن ابی سلمه بن عبدالله قرشی مخزومی
سرشناسیربیب پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، یار امام علی علیه السلام
تولدسال ۲ هجری قمری، حبشه
وفاتسال ۸۳ هجری قمری، مدینه
محل دفنقبرستان بقیع، مدینه
خویشان سرشناسام‌سلمه (مادر)
اطلاعات علمی
استادانپیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، امیرالمؤمنین علیه السلام
مذهبشیعه
اطلاعات فرهنگی
زمینه فعالیتفرماندار بحرین، حضور در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان
علت شهرتفرزندخوانده پیامبر صلی الله علیه وآله


عمر بن عبدالله قرشی مخزومی، پدر او، عبدالله بن عبدالاسد (ابوسلمه)، از صحابه و برادر رضاعی پیامبرصلی الله علیه وآله و مادرش، ام‌سلمه، از زنان مؤمن صدر اسلام و بعدها همسر پیامبرصلی الله علیه وآله بود.[۱] او فرزندخوانده پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله بود،[۲] در دوران امام علی علیه السلام از یاران برجسته ایشان و در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان حضور داشت. او مدتی فرماندار بحرین و فارس بود و درمعاهده امام حسن علیه السلام با معاویه جزو شاهدان و مخالفان معاویه به‌شمار می‌آمد. عمر به فقاهت، عبادت و عقلانیت شناخته شد[۳] و در سال ۸۳ هجری در مدینه درگذشت.

زندگی و ولادت

عمر بن عبدالله قرشی مخزومی، که در برخی منابع با نام «عمر بن ابی‌سلمه» یا «عمرو بن ابی‌سلمه» ثبت شده، روایات تاریخی درباره محل تولد عمر متفاوت‌اند. برخی او را متولد حبشه دانسته‌اند، چنان‌که خانواده‌اش در جریان هجرت مسلمانان به حبشه مدتی در آن‌جا اقامت داشتند.[۴] در مقابل، برخی منابع تولد او را در مدینه ثبت کرده‌اند.[۵] درباره سال ولادت نیز اختلاف وجود دارد؛ بعضی اقوال سال دوم هجری قمری را ذکر می‌کند، اما «سیر اعلام النبلاء» این تاریخ را نادرست دانسته و ولادت او را پیش از هجرت مسلمانان به مدینه ثبت کرده است.[۶] به گفته کتاب «الاستیعاب»، عمر در زمان شهادت پیامبرصلی الله علیه وآله ۹ سال داشت.[۷]عمر بزرگ‌ترین فرزند ابوسلمه بود و برادرانی به نام‌های سلمه و محمد و خواهرانی به نام‌های زینب و دُرّه داشت.[۸]

ابن‌اعثم کوفی، عمر را فردی فاضل، اهل عبادت و خردمند معرفی کرده است.[۹] ذهبی نیز به عمر طولانی او اشاره کرده و او را بزرگ قبیله بنی‌مخزوم دانسته است.[۱۰] عمر از شیعیان و یاران نزدیک امام علی علیه السلام شمرده می‌شد و در رویدادهای مهم دوران ایشان نقش داشت.[۱۱]

در جنگ جمل، ام‌سلمه در نامه‌ای خطاب به امام علی علیه السلام ضمن بیان گمراهی طلحه، زبیر و عایشه، اعلام کرد که به دلیل وصیت پیامبرصلی الله علیه وآله و فرمان خدا قادر به حضور در جنگ نیست، اما فرزندش عمر ـ که نزد پیامبر و امام علی محبوب بود ـ را برای یاری به میدان فرستاد. عمر در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان حضور فعال داشت.[۱۲]در سال ۳۸ هجری قمری، عمر بن ابی‌سلمه از سوی امام علی علیه السلام به فرمانداری بحرین منصوب شد.[۱۳] پیش از جنگ صفین، امام علی علیه السلام در نامه‌ای از عملکرد او تمجید کرد و وی را به حضور در نبرد با شامیان فراخواند.[۱۴]

پس از شهادت امام علی علیه السلام، عمر بن ابی‌سلمه از یاران نزدیک امام حسن علیه السلام و مخالفان معاویه شد. او در معاهده صلح امام حسن علیه السلام با معاویه شرکت داشت و از شاهدان آن واقعه بود. منابع تاریخی بر اعتماد کامل امام حسن علیه السلام به وی تأکید کرده‌اند.[۱۵]عمر بن ابی‌سلمه در سال ۸۳ هجری قمری، در دوران خلافت عبدالملک بن مروان درگذشت و در قبرستان بقیع مدینه به خاک سپرده شد.[۱۶]

روایت حدیث غدیر

یکی از صحابه که حدیث غدیر را نقل کرده عمر بن ابی سلمة بن عبدالاسد مخزومی، ربیب پیامبرصلی الله علیه وآله، پسر ام سلمه (م ۸۳ ق) است. ابن عقده حدیث غدیر را از عمر بن ابی سلمه روایت کرده است.[۱۷]

احتجاج عبد اللَّه بن جعفر علی معاویة قوله: یا معاویة إنّی سمعتُ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم یقول علی المنبر و أنا بین یدیه، و عمر بن أبی سلمة، و أُسامة بن زید، و سعد بن أبی وقّاص، و سلمان الفارسی، و أبو ذرّ، و المقداد، و الزبیر بن العوّام، و هو یقول: «أ لستُ أَولی بالمؤمنین من أنفسهم؟ فقلنا: بلی یا رسول اللَّه. قال: ألیس أزواجی أمّهاتکم؟ قلنا: بلی یا رسول اللَّه. قال: من کنتُ مولاه فعلیٌّ مولاه، أَولی به من نفسه»، و ضرب بیده علی منکب علیّ، فقال: «اللّهمّ والِ من والاه، و عادِ من عاداه، أیُّها الناس أنا أَولی بالمؤمنین من أنفسهم لیس لهم معی أمر، و علیّ من بعدی أولی بالمؤمنین من أنفسهم لیس لهم معه أمر …»[۱۸]

احتجاج عبد اللّه بن جعفر بر معاویه که باو گفت: ای معاویه، همانا من شنیدم از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بر منبر می‌فرمود، درحالی‌که روبروی او بودم و عمر بن ابی سلمه‏، و اسامة بن زید، و سعد بن ابی وقاص، و سلمان فارسی، و ابو ذر، و مقداد، و زبیر بن عوام نیز بودند، که می‌فرمود: آیا من بمؤمنین اولی (سزاوارتر) نیستم از خودشان؟ گفتیم: بلی یا رسول اللّه فرمود: آیا زنان من مادران شما نیستند؟ گفتیم: بلی یا رسول اللّه. فرمود: «من کنت مولاه، فعلیّ مولاه، اولی به من نفسه» و با دست خود بشانه علی زد و گفت: بار خدایا دوست بدار دوستان او را، و دشمن بدار دشمنانش را، ای مردم، من بمؤمنین اولی (سزاوارتر) هستم از خود آنها، برای آنها با وجود من امری (میل و اراده) نیست، و علی بعد از من بمؤمنین اولی (سزاوارتر) است از خود آنها، برای آنها با وجود او امری (میل و اراده) نیست.

آیه تطهیر

و یروی عمر بن أبی سلمة ربیب النبی صلّی اللّه علیه و آله قائلا: «نزلت إِنَّما یُرِیدُ … فی بیت أم سلمة فدعا النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمة، و حسنا و حسینا علیهم السلام، و علی خلف ظهره فجلّلهم بکساء ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا». قالت أم سلمة: و أنا معهم یا نبی اللّه؟ قال: انت علی مکانک و أنت إلی خیر».[۱۹]

روایت شده از عمر بن ابی سلمه ربیب پیامبرصلی الله علیه وآله درباره نزول آیه تطهیر که چنین است: وقتی این آیه در خانه ام سلمه نازل شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله علی فاطمه، حسن، حسین علیهم السلام را فراخواند و آن‌ها را با کساء پوشاند و دعا کرد: «خدایا اینان اهل بیت من هستند، پس پلیدی را از آن‌ها بزدای و ایشان را پاک گردان». ام سلمه پرسید: «آیا من هم همراه ایشانم؟» پیامبر فرمودند: «تو در جای خود هستی و تو به نیکی و خوبی هستی».

پانویس

  1. سیراعلام النبلاء، ج۲، ص۲۰۳
  2. الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۵۹
  3. الفتوح، ج۲، ص۴۵۶
  4. سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۰۶
  5. الاصابه ج ۸، ص۲۲۲
  6. سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۰۷
  7. الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۵۹
  8. سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۰۷
  9. الفتوح، ج۲، ص۴۵۶
  10. سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۰۷
  11. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۴۵۱
  12. تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۴۵۱
  13. انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۰
  14. نهج البلاغه، نامه ۴۲
  15. مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۳۴
  16. الفتوح، ج۲، ص۴۵۶
  17. چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۱۵۸.
  18. الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب ج‏۱ ص۶۷۱
  19. الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب ج‏۱ ص۱۱۱