نورانیت اهل بیت علیهم السلام در خطبه غدیر

نورانیت اهل بیت علیهم السلام در خطبه غدیر موضوعی است که پیامبر صلی الله علیه و آله در ضمن خطبه با تکیه بر آیات قرآن به آن می‌پردازد و نشان می‌دهد که ایمان به نور ولایت موجب نجات اخروی و عدم ایمان به آن موجب دوری از رحمت الهی می‌گردد.

برخی شارحان خطبه غدیر سه اصل ایمان را چنین بیان کرده‌اند: ایمان به خدا، ایمان به رسول صلی الله علیه و آله و ایمان به نوری که همراه او نازل شد. مقصود از نور، ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام دانسته شده که در قرآن و روایات مورد تأکید است. حتی اگر نور را قرآن بدانیم، باز هم ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام در آیات آن آمده و انکار آن ناسازگار با ایمان واقعی به قرآن است.

پیروی از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام راه نجات از گمراهی و هدایت به نور الهی است، و خلقت نورانی و منحصر به فرد اهل بیت علیه السلام ملاک شایستگی آنان برای جانشینی پیامبر و خلافت الهی به‌شمار می‌رود.

برخی شارحان خطبه غدیر نور پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام را وسیله هدایت مردم از تاریکی به روشنایی دانسته‌اند و آن را در قرآن، روایات و دعاها بازتاب یافته می‌دانند. این نور در خطبه غدیر به امیرالمؤمنین علیه السلام و نسل او تا حضرت مهدی علیه السلام تفسیر شده و ایمان به آن همچون ایمان به پیامبر و قرآن ضروری است. شیعیان با پیروی از این انوار مقدّس راه حق را می‌یابند و خداوند آنان را با امامان معصوم نورانی می‌کند تا در روشنی هدایت حرکت کنند و از تاریکی گمراهی نجات یابند.

برخی شارحان خطبه غدیر معتقدند نور امام در قیامت نیز مؤمنان را هدایت می‌کند و شیعیان با اقتداء به امامان معصوم به سرعت به بهشت می‌رسند، اما کسانی که در دنیا پیروی نکرده‌اند در تاریکی باقی می‌مانند. آیات و روایات بیان می‌کنند هر مؤمن نوری دارد که نجات‌بخش اوست و کسانی که نوری ندارند، از رحمت محروم می‌مانند و از پشت دیواری میان مؤمنان و منافقان جدا می‌شوند.

برخی شارحان خطبه غدیر معتقدند نور اهل بیت علیهم السلام تا ظهور امام زمان علیه السلام فروزان خواهد ماند و حتی دشمنان قادر به خاموش‌کردن آن نیستند. پیامبر صلی الله علیه و آله با اشاره به جانشینان خود، از امیرالمؤمنین علیه السلام تا فرزندش مهدی علیه السلام، تأکید کرد که نور خدا و حجّت او تنها نزد ایشان است و با ظهور امام زمان زمین پر از نور و عدالت خواهد شد.

سه اصل اساسی مسلمان‌بودن

از نظر برخی شارحان خطبه غدیر، در این قسمت از خطبه حضرت، با تکیه بر آیه اشاره‌ای دارد به اصولی که یک مسلمان واقعی باید آن اصول را مراعات کند: اصل اول: ایمان به خدا؛ اصل دوم: ایمان به رسول و فرستادهٔ حضرت حق؛ اصل سوم: ایمان به نوری که از طرف خدا با رسول صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. این ایمان‌های سه‌گانه هم شرایطی دارد: ایمان بیاورند پیش از آنکه پشیمان شوند؛ چرا که ندامت سودی ندارد و موجبات گرفتاری در عذاب و لعنت خدا را فراهم می‌آورد.

در این مورد سؤالی که ممکن است ایجاد شود این است که ایمان به خدا و رسول معلوم است؛ اما، ایمان به نوری که بر رسول نازل گردیده و به امت ابلاغ شده چیست؟ در پاسخ گفته شده که به‌قطع و یقین این نور، نور ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است و استدلال به آیه ۸ سوره تغابن هم بر همین اساس است.

ظاهراً هر جا کلمه نور در قرآن آمده مقصود قرآن است؛ ولی قرآن ناطق امیرالمؤمنین علیه السلام است. اصولاً چگونه می‌توان گفت قرآن صامت نور است و قرآن ناطق نور نیست. پس بر فرض آنکه کسی بگوید مقصود از ایمان به نور، ایمان به قرآن است باز هم مدعا ثابت است؛ چون امامت و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام در قرآن موجود نازل گردیده است؛ مانند آیه تبلیغ، آیه اکمال و آیه اولی الامر، پس کسی که واقعاً مؤمن به قرآن باشد و تمام آیات قرآن را قبول داشته باشد چگونه می‌تواند منکر ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام باشد.[۱]

خلقت نورانی أهل بیت علیه السلام

از نظر برخی شارحان خطبه غدیر، معنای این قسمت از خطبه ظاهر در این است که هر کس می‌خواهد از گمراهی‌ها نجات یابد، باید به دنبال پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام او برود تا به نور آنها هدایت شود و از چاه ضلالت نجات پیدا کند.

اما چه‌بسا حضرت اشاره به خلقت نورانی و شگفت‌آور خود و أهل بیتشان نیز کرده باشد که کاملاً متفاوت از آفرینش دیگر موجودات است و از این جهت احدی از مخلوقات عالم با ایشان شراکت ندارد: أهل بیت علیه السلام هم بدن و هم روحشان با نور خدا عجین است.

خداوند متعال به راستی منّتی بزرگ بر انسان‌ها گذاشته که این اشرف مخلوقات خود را به زمین روانه ساخته است، چنانچه در زیارت جامعهٔ کبیره آمده است: «خَلَقَکُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ حَتَّی مَنَّ عَلَیْنَا بِکُمْ…؛ خداوند شما را نورهایی آفرید، پس شما را اطراف عرش خود قرار داد تا این که به‌واسطه شما بر ما منّت گذاشت و (نعمت بزرگی عطا فرمود)».[۲]

کسی که به‌طور مستقیم از نور خدا خلق شده و واسطهٔ خلقت عالم باشد سزاوار است که خلیفهٔ خدا باشد نه کس دیگر. رسول خدا صلی الله علیه و آله با این سخن خود ملاک مهمّ جانشین خویش را این خلقت نورانی قرار داده‌اند.[۳]

روایاتی درباره خلقت نورانی اهل بیت علیهم السلام

گفته شده که درباره آفرینش نورانی أهل بیت علیه السلام روایات متعدّدی وجود دارد؛ از جمله:

روایت اول

سلمان فارسی می‌گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به من فرمود: ای سلمان! میدانی برگزیدگان بعد از من چه کسانی هستند و آیا میدانی دوازده نفری که بعد از من آنها را برای امر امامت خداوند اختیار کرده چه کسانی هستند؟ عرض کردم: خدا و رسولش داناترند.

فرمود: ای سلمان! خداوند مرا از نور خالصش آفرید و دعوتم نمود و اطاعتش کردم. از نور من علی علیه السلام را آفرید؛ پس او را فراخواند، او نیز گوش به فرمان خدا شد. از نور من و نور علی علیه السلام فاطمه علیه السلام را خلق نمود؛ او را خواند پس اطاعتش نمود. از من و علی و فاطمه علیه السلام، حسن و حسین علیهم السلام را آفرید؛ آن دو را دعوت نمود، آنها هم اطاعتش کردند.

پس ما پنج نفر را به اسامی پنجگانه‌اش نام نهاد: خداوند محمود است و من محمدّم، خداوند علی است و این هم علی علیه السلام است، خداوند فاطر است و این هم فاطمه علیه السلام است، خداوند ذوالاحسان است و این هم حسن علیه السلام است، خداوند محسن است و این هم حسین علیه السلام است.

سپس از ما اهل بیت علیه السلام از صلب حسین نُه امام را خلق نمود؛ پس آنها را فراخواند، آنها نیز اطاعت نمودند، قبل از این که آسمانی بنا گردیده شود، زمینی وسعت یابد، هوا، آب، فرشته و بشری آفریده شود. و ما نوری به علم خدا بودیم و او را تسبیح می‌گفتیم؛ می‌شنیدیم و اطاعتش می‌کردیم.[۴]

روایت دوم

انس بن مالک می‌گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: همانا خدا من، علی، فاطمه، حسن و حسین علیه السلام را قبل از خلقت آدم آفرید؛ زمانی که نه آسمانی بود، نه زمین، نه تاریکی، نه نور، نه خورشید، نه ماه، نه بهشت و نه جهنمی بود.

عبّاس گفت: ای رسول خدا! ابتدای خلقت شما چگونه بوده است؟ فرمود: ای عمو! زمانی که خداوند اراده کرد ما را بیافریند، به کلمه‌ای تکلّم نمود که از آن نوری آفریده شد. سپس به کلمهٔ دومی تکلّم نمود و از آن روحی آفریده گشت. سپس نور را با روح آمیخت و من و علی و فاطمه و حسن و حسین علیه السلام را خلق نمود. پس ما خدا را تسبیح می‌گفتیم و تقدیسش می‌کردیم، در حالی که هیچ تسبیح و تقدیسی غیر از تسبیح و تقدیس ما نبود.

وقتی خداوند متعال خواست خلقتش را ایجاد کند، نور مرا شکافت، پس از آن عرش را آفرید. پس عرش از نور من است و نور من از نور خداست و نور من برتر از تخت الهی است. سپس نور برادرم علی علیه السلام را شکافت و از آن ملائکه را خلق نمود. پس ملائکه از نور علی علیه السلام هستند و نور علی علیه السلام از نور خداست؛ بنابراین علی علیه السلام برتر از ملائکه است. سپس نور دخترم را شکافت و از آن آسمان‌ها و زمین را آفرید. پس آسمان‌ها و زمین از نور دخترم فاطمه علیها السلام هستند و نور دخترم فاطمه علیها السلام از نور خداست وپس دخترم فاطمه علیها السلام از آسمانها و زمین برتر است.

سپس نور فرزندم حسن علیه السلام را شکافت و از آن خورشید و ماه را خلق نمود. پس خورشید و ماه از نور فرزندم هستند و نور حسن علیه السلام از نور خداست و از این رو پسرم حسن علیه السلام برتر از خورشید و ماه است. و سپس نور فرزندم حسین علیه السلام را شکافت و از آن بهشت و حورالعین را خلق نمود. پس بهشت و حورالعین از نور فرزندم حسین علیه السلام هستند و نور فرزندم از نور خداست و بنابراین فرزندم حسین علیه السلام برتر از بهشت و حورالعین است.[۵]

نورانیت امام اول غدیر

به‌گفته برخی شارحان خطبه غدیر در ذیل این قسمت از خطبه، در میان پیشوایان معصوم علیهم السلام، امیرمؤمنان علیه السلام بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جایگاه به‌خصوصی در خلقت نورانی خود دارند. در این باره روایاتی در منابع روایی آمده که به برخی از آنها اشاره شده است؛ از جمله:

روایت اول

کعب بن عیاض می‌گوید: به امیرالمؤمنین علیه السلام در مقابل رسول خدا صلی الله علیه و آله حرف طعنه‌داری زدم. رسول خدا صلی الله علیه وآله خشمگین شد و به سینهٔ من زد و فرمود: «یَا کَعْبُ إِنَّ لِعَلِیٍّ علیه السلام نُورَیْنِ نُوراً فِی السَّمَاءِ وَ نُوراً فِی الْأَرْضِ فَمَنْ تَمَسَّکَ بِنُورِهِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ وَ مَنْ أَخْطَأَهُ أَدْخَلَهُ النَّارَ فَبَشِّرِ النَّاسَ عَنِّی بِذَلِکَ؛ ای کعب! علی علیه السلام دو نور دارد؛ نوری در آسمان و نوری در زمین؛ کسی که به نور او تمسّک کند خداوند او را به بهشت وارد سازد و هر کس از او منحرف شود، خدا او را به جهنم می‌اندازد. از طرف من این پیام را به مردم بشارت بده».[۶]

روایت دوم

أنس بن مالک از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: «خَلَقَ اللَّهُ مِنْ نُورِ وَجْهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیهم السلام سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ وَ لِمُحِبِّیهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ؛ خداوند از نور صورت علی بن أبی‌طالب علیهم السلام هفتاد هزار فرشته آفرید که برای او و دوست‌دارانش تا روز قیامت استغفار می‌کنند».[۷]

روایت سوم

امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «کُنْتُ أَنَا وَ مُحَمَّدٌ نُوراً وَاحِداً مِنْ نُورِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَمَرَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی ذَلِکَ النُّورَ أَنْ یُشَقَّ فَقَالَ لِلنِّصْفِ کُنْ مُحَمَّداً وَ قَالَ لِلنِّصْفِ کُنْ عَلِیّاً فَمِنْهَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله عَلِیٌّ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِیٍّ وَ لَا یُؤَدِّی عَنِّی إِلَّا عَلِیٌّ؛ من و محمد صلی الله علیه و آله نوری واحد از نور خداوند عزوجل بودیم، پس خداوند تبارک و تعالی آن را دستور داد، شکافته شود. به نصفی از آن فرمود: «محمد باش» و به نصف دیگر گفت: «علی باش». از این جهت است که پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمودند: علی علیه السلام از من است و من هم از علی علیه السلام. تنها علی علیه السلام از طرف من (حقّم را) اداء می‌کند».[۸]

اثبات و تفسیر نورانیت اهل بیت علیه السلام

به‌گفته برخی شارحان خطبه غدیر در ذیل این قسمت از خطبه به‌جا است که آیات و روایاتی را که موضوع نورانیت پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام را متذکر شده ذکر و تفسیر شوند:

ابتدا از کلام پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبهٔ غدیر شروع کرده‌اند که فرمود: «مَعَاشِرَ النَّاسِ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها؛ ای گروه مردم! به خدا و پیامبرش و نوری که با او نازل شده، ایمان بیاورید پیش از آنکه چهره‌هایی را محو و ناپدید کنیم آن‌گونه که آنها را به پشت سرشان بگردانیم».

در شرح این کلام گفته شده که نور در مقابل ظلمت است و ظلمت در جایی به‌وجود می‌آید که نوری نباشد. خداوند متعال در آیه‌ای خود را نور آسمان‌ها و زمین معرفی می‌کند:  اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض؛ خداوند نور آسمان‌ها و زمین است (نور:۳۵). در دعای جوشن کبیر آمده است: «یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا نُورَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً فَوْقَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُور؛ ای نور نور! ای نوربخش نور! ای آفرینندهٔ نور! ای تدبیرکنندهٔ نور! ای تقدیرکنندهٔ نور! ای نور هر نور! ای نورِ قبل هر نور! ای نور بعد از هر نور! ای نور بالای هر نور! ای نوری که مثل او نوری نیست».[۹]

بندگان در زمین در تاریکی‌های گمراهی و نادانی و تندروی غرق می‌شوند، ولی خداوند مهربان نمی‌خواهد در آن تاریکی‌ها باقی بمانند؛ آنهایی که خواهان نور و روشنایی هستند را به‌سوی نور هدایت، علم و میانه‌روی رهنمون می‌شود و آنانی که می‌خواهند در تاریکی‌ها بمانند را رها می‌کند:  اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمات …؛ خداوند سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند. آنان را از تاریکی‌ها به‌سوی روشنایی به در می‌برد. و[لی‏] کسانی که کفر ورزیده‌اند، سرورانشان طاغوتند، که آنان را از روشنایی به‌سوی تاریکی‌ها خارج می‌کنند (بقره:۲۵۷). برای این دستگیریِ بندگان به‌سوی نور، بهترین اولیاء و برترین چشمه‌های نور خود را به‌سوی خلقش روانه می‌کند تا آنها را از ظلمت‌ها نجات دهند.

کتاب‌های آسمانی چون تورات، انجیل و قرآن همگی سرشار از نور خدایند و همچنین پیامبران الهی؛ چنانچه فرمود:

  •  إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فیها هُدیً وَ نُورٌ؛ به‌راستی ما تورات را نازل کردیم، در آن هدایت و نور است (مائده:۴۴)؛
  •  وَ آتَیْناهُ الْإِنْجیلَ فیهِ هُدیً وَ نُور؛ و به عیسی انجیل دادیم که در آن هدایت و نور است (مائده:۴۶)؛
  •  یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَکُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبیناً؛ ای مردم! در حقیقت برای شما از جانب پروردگارتان برهانی آمده است، و ما به‌سوی شما نوری تابناک فرو فرستاده‌ایم (نساء:۱۲۷)؛
  •  وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّور؛ و در حقیقت، موسی را با آیات خود فرستادیم [و به او فرمودیم‏] که قوم خود را از تاریکی‌ها به‌سوی روشنایی بیرون آور (ابراهیم:۵)؛
  •  کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلی صِراطِ الْعَزیزِ الْحَمید؛ کتابی است که آن را به‌سوی تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکی‌ها به‌سوی روشنایی بیرون آوری: به‌سوی راه آن خدایی که شکست‌ناپذیر و ستوده است (ابراهیم:۱)؛
  •  هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ عَلی عَبْدِهِ آیاتٍ بَیِّناتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ؛ او همان کسی است که بر بنده خود آیات روشنی فرو می‌فرستد، تا شما را از تاریکی‌ها به‌سوی نور بیرون کشاند (حدید:۹)؛
  •  رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ لِیُخْرِجَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ…؛ پیامبری که آیات روشنگر خدا را بر شما تلاوت می‌کند، تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند از تاریکی‌ها به‌سوی روشنایی بیرون بَرد (طلاق:۱۱).

مراد از نور

در خطبهٔ غدیر رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «مَعَاشِرَ النَّاسِ النُّورُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِیَّ مَسْلُوکٌ ثُمَّ فِی عَلِیٍّ ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إِلَی الْقَائِمِ؛ ای گروه مردم! نور خداوند در من راه یافته، سپس در علی علیه السلام، و پس از آن در نسل او تا قائم مهدی علیه السلام جاری خواهد بود».

بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله نوری که همگام با قرآن سبب هدایت مردم می‌شود، أهل بیت علیه السلام هستند؛ بنابراین ایمان‌داشتن به این انوار مقدّسه همچون ایمان به پیامبر صلی الله علیه و آله لازم می‌شود؛ در آیهٔ آمده است: فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذی أَنْزَلْنا وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیر؛ پس به خدا و پیامبر او و آن نوری که ما فرو فرستادیم ایمان آورید، و خدا به آنچه انجام می‌دهید آگاه است (تغابن:۸).

مراد از نور در آیهٔ فوق، بنابر خطبهٔ غدیر، امیرالمؤمنین علیه السلام و فرزندانش می‌باشد. با استفاده از آیهٔ کریمه رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبه فرمودند: «ای گروه مردم! به خدا و پیامبرش و نوری که با او نازل شده، ایمان بیاورید پیش از آنکه چهره‌هایی را محو و ناپدید کنیم آن‌گونه که آنها را به پشت سرشان بگردانیم».

شاید گفته شود که چه‌بسا منظور از نور در آیهٔ فوق قرآن کریم باشد؛ زیرا که در آیات دیگر (مثل آیهٔ ۱۷۴ سوره نساء)، به واژهٔ «نور» تعبیر شده است و در آیهٔ مذکور هم منظور همان قرآن کریم است

در جواب گفته شده که منافاتی ندارد که نور در قرآن بیش از یک مصداق داشته باشد و این مطلب از ظاهر قرآن به‌دست می‌آید. آیه‌ای که ظهور بیشتری دارد در این مصداق نور امیرمؤمنان علیه السلام باشد، عبارت است از:  فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون؛ آنان که به پیامبر ایمان آورده و حرمت و عزّت او را پاس داشتند و یاری‌اش نمودند و از نوری که هم‌پای او فرو فرستاده شده بود، پیروی نمودند همانا رستگارانند (اعراف:۱۵۷).

آیات قرآن ایمان به پیامبر صلی الله علیه و آله را همراه با تبعیت از «نور» دانسته‌اند که جدایی از قرآن ندارد. طبق روایات، این نور در خطبه غدیر به امیرالمؤمنین علیه السلام و نسل او تا حضرت مهدی علیه السلام تفسیر شده است. بدین‌گونه پیامبر صلی الله علیه و آله نبوت را به امامت پیوند داده و آن را استمرار رسالت در تبیین و اجرای کامل دین معرفی کرد.[۱۰]

امام باقر علیه السلام نیز در بیان معنای «نور» در آیه فوق فرمود: «یَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّةُ یَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمُ الَّذِینَ یُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَحْجُبُ اللَّهُ نُورَهُمْ عَمَّنْ یَشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ وَ یَغْشَاهُمْ بِهَ؛ ای ابوخالد! به خدا سوگند! «نور» امامان معصوم علیه السلام هستند. ای ابوخالد! قطعاً نور امام در قلب‌های مؤمنان نورانی‌تر از خورشید تابان در روز است و امامان قلب‌های مؤمنان را نورانی می‌کنند و خداوند نور آنها را از هر کسی بخواهد می‌پوشاند پس دل‌های آنها تاریک می‌گردد و در ظلمت می‌رود».[۱۱] از امام کاظم علیه السلام و امام هادی علیه السلام نیز چنین روایتی آمده است.[۱۲]

این ایمان به نورِ حجّت خداست که جداکننده اصلی شیعیان غدیر با سایر أمّت‌ها و گروه‌ها می‌باشد. شیعیان، زندگی خود را با نوری از خدا پیش می‌برند و هیچ وقت در ظلمت‌ها باقی نمی‌مانند. در هر کجای عالم باشند، با ایجاد ارتباط با نور امام علیه السلام راه حقّ و مسیر نور را می‌یابند؛ چرا که خداوند به پیروان غدیر نوری آسمانی قرار داده است:  یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیم؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا بترسید و به پیامبرش ایمان بیاورید تا شما را از رحمت خویش دو بار مزد بدهد. و شما را نوری عطا کند که در روشنایی آن راه بجویید و بیامرزدتان که خدا آمرزنده مهربان است (حدید:۲۸).

در تفسیر این قسمت از آیه که فرموده «و شما را نوری عطا کند که در روشنایی آن راه بجویید» امام باقر علیه السلام فرموده است: «إِمَامٌ تَأْتَمُّونَ بِه؛ امامی قرار می‌دهد برای شما تا به او اقتداء کنید».[۱۳]

‏همچنین در آیهٔ دیگر آمده است:  أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها…؛ آیا کسی که مرده ‏[دل‏] بود و زنده‌اش گردانیدیم و برای او نوری پدیدآوردیم تا در پرتو آن، در میان مردم راه برود، چون کسی است که گویی گرفتار در تاریکی‌هاست و از آن بیرون‌آمدنی نیست؟ (انعام:۱۲۲). در تفسیر آن از ائمه علیهم السلام آمده است: مراد از نوری که برای این شخص قرار می‌دهد، امامی است که مورد اقتداء قرار می‌گیرد و کسی که در تاریکی‌هاست و از آن نمی‌تواند بیرون بیاید همان شخصی است که امام خود را نمی‌شناسد.[۱۴]

نور امام در قیامت

برخی شارحان خطبه غدیر، در ذیل این قسمت از خطبه، درباره نور امام در قیامت سخن گفته‌اند. از نظر آنان نجات و خروج مؤمنان از تاریکی‌ها منحصر به دنیا نیست، بلکه مهم‌تر از آن، تاریکی‌هایی است که در آخرت پیش رو دارند. در آن هنگام است که شیعیان از نور امام خود نور می‌گیرند و به سرعت وارد بهشت می‌شوند؛ اما آنانی که در دنیا نور امام خویش را جلب نکرده‌اند، در ظلمت‌ها می‌مانند.

در آیهٔ از قرآن آمده است:  یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعی بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا؛ در آن روز خدا پیامبر [خود] و کسانی را که با او ایمان آورده بودند خوار نمی‌گرداند: نورشان از پیشاپیش آنان، و سمت راستشان، روان است. می‌گویند: «پروردگارا، نور ما را برای ما کامل گردان» (تحریم:۸).

در روایتی در ذیل این آیه آمده که امام باقر علیه السلام فرمود: معنای قول خداوند که فرمود «نور ما را برای ما تمام کن» این است که ائمه معصومین علیه السلام در روز قیامت می‌گویند: «شیعیان ما را به ما ملحق کن».[۱۵]

همچنین امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: «یَسعَی أَئِمَّةُ المُؤمِنِینَ یَومَ القِیَامَةِ بَینَ أَیدِیهِم وَ بِاَیمَانِهِم حَتَّی یُنزِلُوهُم مَنَازِلهَمُ فِی الجَنَّةِ؛ پیشوایان مؤمنان روز قیامت [همان نوری هستند که] از مقابل آنها و سمت راستشان به‌سرعت حرکت می‌کنند تا این که مؤمنان را به جایگاهشان در بهشت برسانند.[۱۶]

در روایت دیگر امام باقر علیه السلام فرمودند: «فَمَن کَانَ لَهُ نُورٌ یَومَئِذٍ نَجَا وَ کُلُّ مُؤمِنٍ لَهُ نُورٌ؛ هر کس در آن روز نوری دارد، نجات می‌یابد و هر مؤمنی در آن روز نوری دارد».[۱۷] ابن‌عباس هم در بیان مصداق مؤمنان در آیهٔ فوق می‌گوید: منظور خدا علی علیه السلام و اصحاب اوست.[۱۸]

خوشا به حال آنانی که در دنیا اقتداء به امام بر حقّ نمودند و بد به حال کسانی که در دنیا پیرو امامی نشدند:  وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَما لَهُ مِنْ نُور؛ هر کس خداوند برایش نوری قرار نداده باشد، پس او نوری ندارد (نور:۴۰). آنها در تاریکی‌ها به سر می‌برند و از شدّت عذاب و سختی‌های آن ملتمسانه به مؤمنان عرض حاجت می‌کنند، اما هیچ سودی ندارد:  یَوْمَ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذینَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قیلَ ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالْتَمِسُوانُوراًفَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فیهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ؛ آن روز، مردان و زنان منافق به کسانی که ایمان آورده‌اند می‌گویند: «ما را مهلت دهید تا از نورتان [اندکی‏] برگیریم. [از باب مسخره به آن­ها] گفته می‌شود: «بازپس برگردید و نوری درخواست کنید». آنگاه میان آنها دیواری زده می‌شود که آن را دروازه‌ای است: باطنش رحمت است [که رو به مؤمنان است] و ظاهرش [که رو به منافقان است] روی به عذاب دارد (حدید:۱۳).[۱۹]

مهدی موعود آخرین نور الهی

برخی شارحان خطبه غدیر در ذیل این قسمت از خطبه نورانیت اهل بیت علیهم السلام را همراه با خاتم الاوصیاء مهدی علیه السلام هم دانسته‌اند. از نظر آنان این نگرش در قسمتی دیگر از خطبه هم آمده است: «أَلَا إِنَّهُ الْبَاقِی حُجَّةً … وَ لَا نُورَ إِلَّا عِنْدَهُ؛ بدانید، او حجّت باقی خدا است… و نور تنها نزد او می‌باشد».

گفته شده که قرار نیست نور خدا خاموش گردد، بلکه تا برپایی قیامت این نور فروزان خواهد بود. پیامبر صلی الله علیه و آله چشمه‌های نور بعد از خود را امیرمؤمنان علیه السلام و فرزندانش علیهم السلام معرفی کرده است. کوردلان می‌خواهند نور خدا و حجّت او را با فوت‌کردن خاموش کنند، ولی خداوند وعده دیگری داده است:  یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون؛ می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا -گرچه کافران را ناخوش اُفتد- نور خود را کامل خواهد گردانید (صف:۸).

در زیارت نامهٔ امام زمان علیه السلام همین مضمون آیه ۸ سوره صف اقتباس شده است: «السَّلَامُ عَلَی النُّورِ الَّذِی أَرَادَ أَهْلُ الْکُفْرِ إِطْفَاءَهُ فَأَبَی اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ بِکُرْهِهِمْ وَ أَیَّدَهُ بِالْحَیَاةِ حَتَّی یُظْهِرَ عَلَی یَدِهِ الْحَقَّ بِرَغْمِهِم؛ سلام بر نوری که کافران می‌خواستند خاموشش کنند، اما خداوند نگذاشت و با وجود بدخواهی آنها نورش را اتمام گرداند و او را با حیات تأییدش کرد، تا این که حقّ را به دستش علیرغم دشمنان ظاهر نماید».[۲۰]

در میان انوار مقدسّهٔ اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله نور امام زمان علیه السلام به‌طور مجزا در خطبهٔ غدیر ذکر شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «وَ لَا نُورَ إِلَّا عِنْدَهُ…؛ و نور تنها نزد او می‌باشد». پیامبر صلی الله علیه و آله زمانی را می‌دیدند که حجّت خدا از نظرها غایب می‌شود و تنها راه نجات بندگان نور فرزندش حضرت مهدی علیه السلام است. آخرین وارثِ غدیر روزی خواهد آمد که زمین را پر از نور کند و مردم را حتّی از نور خورشید بی‌نیاز سازد.

صبّاح مدائنی می‌گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که در توضیح آیهٔ  وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها؛ و زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود (زمر:۶۹) فرمود: پروردگار و صاحب زمین، امام زمین است. از ایشان پرسیدم: وقتی امام خروج کند، چه اتفاقی می‌افتد: فرمود: در آن هنگام مردم از روشنایی خورشید و نور ماه بی‌نیاز می‌شوند و به نور امام اکتفاء می‌کنند.[۲۱]

ابن‌عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: همانا جانشینان و اوصیاء و حجّت‌های خدا بر خلق بعد از من، دوازده نفرند؛ اولین آنها برادرم و آخرینشان فرزندم است. سؤال شد: ای رسول خدا! برادر تو کیست؟ فرمود: علی بن أبی‌طالب علیهم السلام. عرض شد: فرزند تو کیست؟ فرمود: مهدیّ است که زمین را پر از قسط و عدالت می‌کند، همان‌طوری که مملوّ از جور و ظلم بوده است.

قسم به خدایی که مرا به حقّ، مبشّری مبعوث گرداند، اگر از دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، آن روز را خداوند طولانی می‌گرداند تا اینکه فرزندم مهدی خروج نماید و روح‌الله عیسی بن مریم از آسمان فرود آید و پشت سر او نماز خواند و زمین به نور پروردگارش روشن می‌گردد و حکومتش شرق و غرب را فرا گیرد.[۲۲]

پانویس

  1. شرح خطبه غدیر، ج۴، ص۱۵–۱۶.
  2. کتاب من لا یحضره الفقیه، ج‏۲، ص۶۱۳.
  3. شرح خطبه غدیر، ج۴، ص۱۶.
  4. بحارالانوار، ج‏۱۵، ص۹.
  5. بحارالانوار، ج‏۱۵، ص۱۱.
  6. تأویل الآیات الظاهرة، ص۶۴۳؛ بحارالانوار، ج‏۲۳، ص۳۱۹–۳۲۰.
  7. بحارالانوار، ج‏۲۳، ص۳۲۰.
  8. بحارالانوار، ج‏۲۶، ص۳.
  9. مفاتیح الجنان، ص۹۳.
  10. موعود غدیر، ص۳۳–۳۵.
  11. الکافی، ج‏۱، ص۱۹۵.
  12. الکافی، ج‏۱، ص۱۹۶؛ الکافی، ج۱، ص۴۳۲.
  13. تفسیر القمی، ج‏۲، ص۳۵۳.
  14. الکافی، ج‏۱، ص۱۸۵.
  15. بحارالانوار، ج‏۲۳، ص۳۱۵.
  16. تفسیر نور الثقلین، ج‏۵، ص۳۷۵.
  17. تفسیر الصافی، ج۵، ص۱۹۷؛ تفسیر نور الثقلین، ج‏۵، ص۳۷۵.
  18. مناقب آل ابی‌طالب، ج۲، ص۱۵۵.
  19. شرح خطبه غدیر، ج۴، ص۲۷–۲۹.
  20. المزار الکبیر، ص۶۵۷.
  21. تفسیر القمی، ج‏۲، ص۲۵۳.
  22. کشف الغمة، ج‏۲، ص۵۰۷.

منابع

  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة؛ شرف‌الدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
  • تفسیر الصافی؛ محمد بن شاه‌مرتضی (ملامحسن فیض کاشانی)، تحقیق: حسین اعلمی، تهران: مکتبة الصدر، ۱۴۱۵ق.
  • تفسیر القمی‏؛ علی بن ابراهیم قمی، تحقیق: طیّب موسوی جزائری، قم: دار الکتاب‏، ‏۱۴۰۴ق‏.
  • تفسیر نور الثقلین؛ عبدعلی بن جمعه، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، قم: انتشارات اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
  • شرح خطبه غدیر؛ محمدرضا شریفی، اصفهان: انتشارات نورالحیات، ۱۴۴۶ق.
  • الکافی؛ محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق: علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • کتاب من لایحضره الفقیه؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • کشف الغمة فی معرفة الأئمة؛ علی بن عیسی اربلی، تحقیق: جعفر سبحانی و سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز:انتشارات بنی هاشمی، ۱۳۸۱ق.
  • المزار الکبیر؛ محمد بن جعفر بن مشهدی، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم: مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۹ق.
  • مفاتیح الجنان؛ عباس بن محمدرضای قمی، قم: انتشارات اسوه، بی‌تا.
  • مناقب آل ابی‌طالب؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.
  • موعود غدیر: سیمای حضرت مهدی علیه السلام به روایت غدیر؛ اصغر صادقی، تهران: انتشارات مهرآوران، ۱۳۷۸ش.