۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
آن حضرت درباره آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لن تقبل توبتهم»<ref>نساء / ۱۳۷.</ref> فرمود: اين آيه درباره [[اولى و دومى و سومى]] است. اينان ابتدا به دين پيامبرصلى الله عليه وآله [[گرويدند]]، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ كافر شدند. سپس به ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام اقرار كردند ولى آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت كافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند. سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى اند كه از ايمان برايشان هيچ نمانده است. | آن حضرت درباره آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لن تقبل توبتهم»<ref>نساء / ۱۳۷.</ref> فرمود: اين آيه درباره [[اولى و دومى و سومى]] است. اينان ابتدا به دين پيامبرصلى الله عليه وآله [[گرويدند]]، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ كافر شدند. سپس به ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام اقرار كردند ولى آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت كافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند. سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى اند كه از ايمان برايشان هيچ نمانده است. | ||
'''اتمام حجت با آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...»''' | '''۵.اتمام حجت با آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...»''' | ||
از جمله اتمام | از جمله اتمام حجت هاى امام صادق عليه السلام بر دشمنان، [[استدلال]] به آيه اكمال است: | ||
امام | امام صادق عليه السلام نيز [[تصريح]] مى فرمايد كه آنچه از خدا و رسول رسيده پاسخگوى تمام نيازهاى بنى آدم است، و براى اين مطلب به اتمام حجت خدا با آيه اكمال استناد مىفرمايد: | ||
ما مِنْ شَىْءٍ يَحْتاجُ الَيْهِ وُلْدُ آدَمَ الاّ وَ قَدْ خَرَجَتْ فيهِ السُّنَّةُ مِنَ اللَّه وَ مِنْ رَسُولِهِ وَ لَوْ لا ذلِكَ مَا احْتَجَّ. فَقالَ: بِمَا احْتَجَّ؟ فَقالَ ابُو عَبْدِاللَّهعليه السلام: قَوْلُهُ | ما مِنْ شَىْءٍ يَحْتاجُ الَيْهِ وُلْدُ آدَمَ الاّ وَ قَدْ خَرَجَتْ فيهِ السُّنَّةُ مِنَ اللَّه وَ مِنْ رَسُولِهِ وَ لَوْ لا ذلِكَ مَا احْتَجَّ. فَقالَ: بِمَا احْتَجَّ؟ فَقالَ ابُو عَبْدِاللَّهعليه السلام: قَوْلُهُ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً». فَلَوْ لَمْ يَكْمُلْ سُنَنَهُ وَ فَرائِضَهُ وَ ما يَحْتاجُ الَيْهِ النّاسُ، بِمَا احْتَجَّ بِهِ؟! | ||
چيزى نيست كه فرزندان آدم بدان نياز داشته باشند مگر آنكه درباره آن دستورى از خدا و رسول صادر شده است، و اگر چنين نبود خداوند اتمام حجت | چيزى نيست كه فرزندان آدم بدان نياز داشته باشند مگر آنكه درباره آن دستورى از خدا و رسول صادر شده است، و اگر چنين نبود خداوند اتمام حجت نمى كرد. راوى پرسيد: خداوند به چه چيزى اتمام حجت فرموده؟ امام صادق عليه السلام فرمود: كلام خدا «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...». اگر سنت ها و [[فرائض]] و آنچه مردم بدان نياز دارند را كامل نكرده، پس با چه چيزى اتمام حجت فرموده؟ <ref>بصائر الدرجات: ص ۵۳۸ ح ۵۰ . مختصر البصائر: ص ۶۶ .</ref>شكى نيست كه امام صادق عليه السلام منظورى از بيان همه احكام الهى دارد، و گرنه در ظاهر همه مى دانيم كه بسيارى از مسائل دين در فرصت كوتاه عمر پيامبرصلى الله عليه وآله ناگفته ماند. البته همه احكام و معارف الهى در قرآن نهفته است، ولى تا [[استخراج]] كننده مطمئن آن نباشد گويا به مردم نرسيده است. | ||
آرى با نصب امامانى كه اين معارف را با سينه اى متصل به اقيانوس بيكران علم الهى بيان مىكنند گويا در زمان پيامبرصلى الله عليه وآله همه معارف و احكام به مردم ابلاغ شده است. | |||
اين رمز الهى بودن دين شيعه است كه آنچه را از پيامبرصلى الله عليه وآله حديث نداشته باشند به درگاه دوازده امام معصوم عليهم السلام پناه مى برند و پاسخى مطمئن دريافت مى كنند، ولى غير شيعه دست به دامان [[قياس]] و [[استحسان]] مى شوند، چرا كه با نپذيرفتن امامان راه ديگرى ندارند و درى به سوى فرامين الهى نمى يابند. | |||
== احياى عيد غدير توسط امام صادق عليه السلام<ref>اسرار غدير: ص ۲۳۵ - ۲۳۳. </ref> == | |||
احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومينعليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادقعليه السلام است. حضرت فرمود: | |||
- خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن رانگه داشته است.××× 2 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 214. ××× | |||
- عيد غدير »عيد اللَّه اكبر« است، يعنى عيد بزرگ خداوند است.××× 3 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 211. ××× | |||
- عيد غدير خم از عيد فطر و قربان و روز جمعه و روز عرفه افضل است، و نزد خداوند منزلت والاترى دارد.××× 4 عوالم العلوم: ج 3:15 ص 212 - 210. ××× | |||
- روز غدير، روز شريف و عظيمى است ... . اين روز، روزِ عيد و شادى و سرور است.××× 5 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 213. اليقين: ص 372 باب 132. ××× | |||
- روز غدير خم روزى است كه خداوند آن را براى شيعيان و محبّان ما عيد قرار داده است.××× 6 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 213. ××× | |||
- شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمتتر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم، نه به خدا قسم، نه به خدا قسم!××× 7 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 215. ××× | |||
- روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مىبرند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. »روز غدير خم« در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است. خداوند تعالى بر غدير ملائكه مقربين را موكل مىكند كه رئيسشان جبرئيل است، و انبياء مرسلين را كه رئيسشان حضرت محمدصلى الله عليه وآله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان اميرالمؤمنينعليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان »غدير« را همراهى مىكنند تا آن را وارد بهشت نمايند.××× 1 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 212. ××× | |||