پاکستان

از دانشنامه غدیر

جشن‏ هاى غدير در پاكستان[۱]

جشن ‏هاى سراسرى غدير كه هر ساله در سالروز عید غدیر خم در هيجدهم ذى حجه برگزار مى ‏شود از شاخص ‏ترين آئينه ‏اى يادبود غدیر است و تأثير اجتماعى آن در حفظ محتواى غدير در اذهان عموم مردم فوق ‏العاده است.

در زمان آل بویه در ایران و عراق و در حكومت فاطميان در شام و مصر و يمن جشن ‏هاى غدير به طور مفصل گرفته مى‏ شد و اهميت خاصى براى آن قائل بودند.[۲]

از زمان صفویه تا زمان ما همه ساله مراسم غدير با شور خاصى برگزار مى ‏شود و در ایران، عراق، لبنان، پاكستان و هند جشن‏ هاى مفصلى به اين مناسبت برگزار مى‏ گردد.

غدير و نوروز در پاكستان[۳]

پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از سپرى شدن ۳۵۲۴ روز از مبدأ هجرت، در عيد قربان سال دهم برابر با ۱۰/۱۲/۱۹ شمسى مشغول مناسک حج بود.

ايشان به هنگام بازگشت از حجةالوداع در روز ۱۸ ذى‏ حجه، در حالى كه ۳۵۲۴ روز از مبدأ هجرت گذشته بود، برابر با ۱۰/۱۲/۲۷ شمسى و مطابق با ۱۸ مارس ۶۳۲ ميلادى، وقتى به نزديک محل جُحفه -  كه غدير خم در آن قرار دارد -  رسيد، فرشته وحی از جانب پروردگار آيه ابلاغ را نازل فرمود.

علامه شعرانى در اين رابطه مى ‏نويسد:

من از زيج هندى استخراج كردم كه تحول آفتاب به برج حمل در سال دهم هجرى، چهارشنبه ۲۱ ذى ‏حجه، سه روز پس از غدير خم بود، و جشن گرفتن پس از سه روز هم مناسب است.

بنابراين، عيد سعيد غدير با ايام نوروز كاملاً انطباق دارد. به ويژه كه با حركت تقديمى نقطه اعتدال بهارى به پيشواز از اين عيد سعيد، وارد برج حوت شده است.[۴]

بحت در اين باره مفصلاً در محل خود آمده است. در اينجا اشاره ‏اى داريم به تقارن غدير و نوروز در پاكستان:

در مناطق هند و پاكستان و افغانستان نيز نوروز جشن گرفته مى‏ شود، ولى بيشتر به شیعیان اختصاص دارد و صبغه الهى دارد. چرا كه جشن نوروزشان ساگرد غدير است.

در برخى شهرهاى مهم افغانستان، مردم هر سال هنگام نوروز منتظر عَلَمى با نام مبارک اميرالمؤمنين ‏عليه السلام هستند، با نام «جهنده سخى»؛ كه «سخى» به معناى شاه‏ مردان است و لقب حضرت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام خوانده مى‏ شود.

در ايالت كشمير هند نيز، علما و احزاب شيعه خواستار تعطيلى نوروز به عنوان غدير شده ‏اند. مردم نوروز را به عنوان عيد الله الاكبر غدير مى‏ شناسند. لذا خانه تكانى كرده و لباس نو مى ‏پوشند و سفره نذر حضرت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مى‏ اندازد.

در پاكستان هر سال ساعت نصب حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را استخراج مى‏ كنند، چرا كه آن را پاک ترين ساعت سال مى‏ دانند، و هر ساله در نوروز «جشن تاج پوشى على‏ عليه السلام» برگزار مى‏ شود.

شيعيان پاكستان هميشه اين روز شكوهمند را به عنوان «عيد سعيد غدير» و جشن ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام برگزار مى‏ كنند. شيعيان پاكستان و بالاخص مردم گيلگيت، بلتستان، هنگو و پاراچنار، شهرها و مناطق خود را چراغانى مى‏ كنند و با صداى بلند شعار مى ‏دهند كه «الحمد اللَّه الذى جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمؤمنين‏ عليه السلام».

برنامه ‏هاى جشن نوروز در نواحى شمال غربى، پاكستان باخترى -  كه از چندين حيث به ايران نزديک ‏تر است -  بسيار جالب و توأم با جريانات خاصى مى‏ باشد.

در آنجا علاوه بر پوشيدن لباس نو و تبریک گفتن به يكديگر، پس از تحويل سال و ترتيب يافتن مجالس، قصيده و شعر ضيافت ‏هايى نيز به مناسبت جشن مزبور در منازل صورت مى‏ گيرد، و در آن سفره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام كه شامل هفت نوع ميوه خشک و سبزيجات و يک نوع بیسکویت به نام «کلوچه نوروزى» و پلو با گوشت مرغ سفيد و تخم مرغ ‏هاى رنگ زده مى‏ باشد، گسترده مى‏ شود.

مرغ سفيد هر قدر هم كه ناپيدا باشد فراهم مى ‏كنند، زيرا تهيه پلو با گوشت مرغ سفيد را شگون نيک مى ‏دانند. كلوچه نوروزى در بين مردم پيشاور محبوبيت خاصى دارد، و حتى افراد غير شيعه نيز به آن علاقه زيادى دارند. پس از قرائت فاتحه و صرف (نذر) اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، مردان و زنان شيعه در آن نواحى از خانه بيرون مى ‏روند و مدتى در باغ‏ ها و چمن‏ زارها به گردش مى‏ پردازند، و كوشش مى‏ كنند پا برهنه بر سبزه و چمن قدم بزنند و اين عمل را «سبزه لگد كردن» مى ‏نامند. بدين ترتيب تمام روز را با خوشحالى و شادكامى به سر مى‏ برند.

عيد نوروز يكى از اعياد جالب مرزنشينان پاكستان غربى به شمار مى‏ رود، و اين بخش را منتسب به مولاى متقيان حضرت على‏ عليه السلام مى ‏دانند، كه در حقيقت همان جشن غدير خم است، و معمولاً آن را در ۲۱ مارس برگزار مى‏ كنند.آنها معتقدند روزى كه حضرت محمد صلى الله عليه وآله در يک اجتماع ۱۲۴ هزار نفرى از اصحاب خودشان به حكم پروردگار حدیث معروف غدير را خواند و حضرت امير عليه السلام را به جانشينى خود معرفى كرد، ۲۱ مارس و همزمان با ۱۸ ذى ‏حجه و مصادف با اول بهار بوده است.

لذا در اين ايام خانه تكانى مى‏ كنند و لباس نو مى‏ پوشند. خود و خانواده و خانه‏ هايشان را با انواع صندل و بوهاى خوشبو مى‏ كنند، و سفره ‏اى در منازل خود پهن كرده و انواع شيرينى و ميوه را در آن چيده و نذر حضرت اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام مى‏ كنند.در اين سفره يک كاسه پر آب را تدارک مى ‏بييند و يک گل سرخ تازه را در آن قرار مى‏ دهند، و در وقت سال تحويل -  كه در حقيقت آفتاب وارد برج حمل (فروردين) مى‏ شود -  به آن گل و آب نگاه مى‏ كنند. مى‏ گويند اين گل در آب به حركت در مى‏ آيد، و آن زمانى است كه دعا مستجاب مى‏ شود و مى‏ خوانند.

در پاكستان، اول فروردين به روز «تاجپوشى على‏ عليه السلام» موسوم است، و گفته مى‏ شود كه در دهه‏ هاى پيش حتى اهل ‏سنت نيز نقش بسزايى در گرامیداشت اين آئين داشته‏ اند. متأسفانه تشديد فعاليت ‏هاى افراط گرايانه برخى گروه ‏هاى مذهبى اهل‏ سنت در اين سرزمين، اكنون گستره بزرگداشت اين آئين را محدود به شيعيان كرده است.

شيعيان اين منطقه معتقدند كه لحظه تحويل سال با زمان بلند كردن دست حضرت على ‏عليه السلام توسط حضرت رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله در روز عيد غدير خم همزمان بوده، و معتقدند كه اين لحظه با بركت ‏ترين زمان سال بوده و هر دعايى به درجه استجابت خواهد رسيد.زنان در اين زمان يک ظرف بزرگ را از آب پر كرده و در درون يک اتاق پاكيزه مى‏ گذارند. دو غنچه گل محمدى در داخل آب گذاشته و شروع به خواندن قرآن و دعاى «يا مقلّب القلوب و الابصار...» مى‏ كنند.باورمندان اين رسم معتقدند كه دو غنچه گل محمدى پس از حركت در يک لحظه به هم مى‏ رسند، و آن لحظه زمان تحويل سال و آغاز فروردين و يا به امامت رسيدن حضرت على‏ عليه السلام است.

در برخى شهرهاى شيعه ‏نشين پاکستان همچون پاراچنار، بلتستان، و گلگيت و بعضى از محله ‏هاى شهر كراچى و كويته و برخى روستاهاى ايالت‏ هاى سند و پنجاب، مراسم خصوصى جشن «تاج ‏گذارى» بر پا مى‏ شود، و ذاكرين و شاعرين و روحانيان فضائل و مناقب حضرت على‏ عليه السلام را بيان مى‏ كنند.

از جمله شعرهايى كه در اين گونه مراسم بيان مى‏ شود ابيات زير است كه سروده خواجه نظام‏ الدين اولياء در مدح حضرت امیرالمؤمنین علی‏ علیه السلام مى ‏باشد:

امامت را كسى باشد كه شاه اولياء باشد به زهد و عصمت و دانش مثال انبياء عليهم السلام باشد امام حق كسى باشد كه باشد همسر زهرا عليها السلام چنان رفعت كه مى‏ بينى بجز حيدر عليه السلام كه را باشد؟ امام حق كسى باشد كه باشد جامع قرآن نبى‏ صلى الله عليه و آله را حجت برهان به هنگام وغا باشد وصيت كرد با امت، محمد صلى الله عليه و آله در غدير خم على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام خلافت را سزا باشد امام آنچنان فاضل كه مى ‏جوئى زمين بشنو حسن‏ عليه السلام ابن على ‏عليه السلام ما را به جاى مرتضى‏ عليه السلام باشد حسين بن على‏ عليه السلام ما را به مذهب زينت و زيب است كه از روز اول ما را جنابش ملتجى باشد شفيع جنت و دوزخ، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام باشداگر خواهى كه در محشر شفيعت مصطفى ‏صلى الله عليه و آله باشد معمولاً در پايان اين گونه مراسم، به طول مفصل از ميهمانان با انواع شيرينى‏ ها و شام پذيرايى مى ‏شود.

براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: نوروز.

مقاله درباره غدير[۵]

غديرِ سال ۱۴۲۳ براى اولين بار برنامه بى‏ سابقه ‏اى را تجربه كرد. افرادى از مليت‏ هاى مختلف جهان فراخوانده شدند، تا در برنامه ‏اى كه گفتمان ملت ‏ها درباره غدير را تداعى مى‏ كرد، احساس خود را از اين واقعه در مقاله‏ اى به تصوير كشند.در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶ كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شركت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونیشان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه ‏اى كه ظرافت اين ماجرا مى‏ طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين كشورها پاكستان است.

غدير سرمايه بزرگ اسلام و مسلمانان است[۶]

اگر غدير را سرمايه جاودانى اسلام بدانيم و آن را محور اعتقادات و احكام و اخلاق و همه شئون زندگى‏ مان قرار دهيم، شايد توانسته باشيم گوشه‏اى از حق آن را ادا كرده باشيم.

در حقيقت غدير فرقان و جدا كننده بين حق و باطل است. غدير مثل قرآن جاودان است. ما هر چه داريم از غدير است. مكتب و دانشگاه امام صادق عليه ‏السلام از غدير است. افسوس كه در آغاز راه، غدير را در سقيفه مظلوم كردند و عظمت آن را پايمال نمودند و درِ خانه ‏اش را به آتش كشيدند و پهلوى او را شكستند و به جاى احترام به او سيلى زدند؛ و اين همه را به عنوان ضديت با خدا و رسول صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله انجام دادند. از آن روز ديگر مسلمانان روى خوش نديدند و به غدير هم روى خوش نشان ندادند و ذلت خود را به دست خود رقم زدند. غدير جاودانى، و بركات آن حساب نشدنى است. غدير بيدارى عالم است. غدير اثبات و حدانيت خداوند است. غدير عدل الهى است.غدير شمع پروانگان ولايت است. غدير محور امامت است. غدير سرور قلب مؤمنان است.غدير فرقان است. غدير مثل قرآن جاودان است. غدير اكمال دين است. غديرحكومت حق است. غدير انجام ابلاغ رسالت نبى صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله است. غدير جانشينى على عليه‏السلام است.غدير ستيز بر عليه باطل است. غدير شكست منافقين است. غدير يأس و نااميدى كفار است.

ما هر چه داريم از غدير است. مكتب و دانشگاه امام صادق عليه‏السلام از غدير است. غدير است كه يوسف زهرا عليهاالسلام منتظر اظهار تام آن است.اما حقيقت غدير را در سقيفه مظلوم كردند و گفتارش را كتمان كردند و پابند ريسمان ظلم نمودند. بلكه غدير را خانه‏نشين كردند، و اموالش را مصادره كردند تا از حيث اقتصادى زمينگير شود، و يارانش را به تيغ كردند و به دار آويختند تا از حيث نبرد مفلوج شود.در راستاى مظلوميت غدير، همين رفتار را اصحاب و امت رسول صلى‏ الله عليه ‏و‏آله با دختر نبوت نمودند. درباره فضيلت و عظمت زهرا عليهاالسلام بارها از رسول اكرم صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله مطالب عجيبى شنيده بودند كه شاهدش كتب عامه و خاصه است. بضعة الرسول، حديث رضايت زهراعليهاالسلام

فضايل سيده زنان جنت، همه و همه فضايلى است كه از دو لب مبارك پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله صادر شده است. حتى بايد گفت: قرآن نيز مدح خوان زهرا عليهاالسلام است.

اما همين اصحاب و امت، آن همه احاديث رسول اكرم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله را كه در شأن على وفاطمه عليهماالسلام بود كتمان كردند، و عظمت زهرا عليهاالسلام را پايمال نمودند و درِ خانه او را به آتش كشيدند و پهلوى او را شكستند و به جاى احترام به او سيلى زدند؛ و اين همه را به عنوان ضديت با غدير انجام دادند.اى كاش در تاريخ بشريت مسلمانان در هر زمانى، پيغام غدير را با كمال حسن نيت بيان مى‏نمودند، و عينك تعصب و عداوت را كنار گذاشته درباره اين مسئله فكرمى‏ كردند، و از آن پيروى مى‏نمودند و به آن عمل

مى كردند. اگر اين طور عمل مى‏ كردند ما مسلمانان هرگز خوار و ذليل نمى‏شديم، و مسلمانان نظام عدل الهى را درسراسر جهان پياده مى‏ كردند، همانگونه كه حضرت مهدى عليه‏السلام نظام عدل را به تمام معنى پياده خواهد كرد.

منبع

دانشنامه غدیر،جلد ۵،صفحه ۲۷۱

پانویس

  1. اسرار غدير: ص ۳۶۳-۳۶۵. چهارده قرن با غدير: ص ۲۲۵-۲۳۱ .
  2. مراجعه شود به كتاب «عيد الغدير فى عهد الفاطميين» .
  3. قنوت خورشيد: ص ۴۹-۵۳ .
  4. دمع السجوم (ترجمه مرحوم شعرانى از كتاب نفس الهموم) : ص ۲۰۲.
  5. غدير در احساس ملت‏ ها: ص ۸ - ۵ .
  6. محمد موسى.