آیه ۱۰ فتح و غدیر
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| نام سوره | فتح |
| شماره آیه | ۱۰ |
| محتوای آیه | |
| موضوع | بیعت در غدیر بیعت با خداوند |
| ترتیل آیه ترجمه صوتی | |
آیه ۱۰ سوره فتح آیهای در خطبه غدیر که پیامبر صلی الله علیه و آله با اتکا به آن بیعت با خود و امیرالمؤمنین علیه السلام را بیعت با خداوند برشمرد.
موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۱۰ سوره فتح در خطبه غدیر چنین تصویر شده است: در بخش سوم خطبه که درباره گرفتن بیعت و تعهد رسمی از همه مردم درباره ولایت بهعنوان انجام وظیفه در راه آن مطرح شده است. موقعیت قرآنی این آیه از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: این آیه در سوره فتح آمده و منظور از «فتح مبین» در این سوره رخداد صلح حدیبیه است که مردم در آن با پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله بیعت کردند و پیمان وفاداری بستند.
از چشماندازهای مختلف آمدن آیه ۱۰ سوره فتح در خطبه غدیر مورد تحلیل قرار گرفته و نتایجی چنین به دست داده شده است: اینکه غدیر مصداق کامل بیعت با خداست؛ اینکه غدیر شفافترین بیعت تاریخ است؛ اینکه بیعت در غدیر بیعت با دست بالای خداوند بوده است؛ اینکه بیعت الهیِ غدیر درست در مقابل بیعت شیطانیِ سقیفه بوده است؛ اینکه بیعت در سقیفه بیعتی شیطانی بوده است.
آیهای مربوط به دستورات الهی دربارهٔ ولایت در غدیر
آیه ۱۰ سوره فتح از جمله آیاتی است که در متن خطبه غدیر آمده است. بستر استفاده از این آیه چنین تصویر شده است: غدیر همان اندازه که یک اعتقاد بود یک دستور نیز بود؛ دستوری به گستردگی جوانب مختلف آن، که مجموعهای از ایمان، اطاعت و پیمان در یک سو و حمد و سپاس از این نعمت در سوی دیگرِ آن بهچشم میخورد. این فرامین خاص که در غدیر به مردم داده شد وظایف آنان را در آن مقطع خاص بهعنوان مقدمهای برای آینده تعیین کرد.
آیات پشتیبانِ اوامر غدیری مستقیماً در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است. آیاتی که به این عنوان در غدیر بهصورت ترکیب و تضمین در کلام حضرت دیده میشود ۱۰ آیه است.[۱] یکی از این آیات، آیه ۱۰ سوره فتح است:
إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ. فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً؛ در حقیقت، کسانی که با تو بیعت میکنند، جز این نیست که با خدا بیعت میکنند؛ دست خدا بالای دستهای آنان است. پس هر که پیمانشکنی کند، تنها به زیان خود پیمان میشکند، و هرکه بر آنچه با خدا عهد بسته وفادار بماند، بهزودی خدا پاداشی بزرگ به او میبخشد
.[۲]
آیه در متن خطبه
آیه ۱۰ سوره فتح در متن خطبه غدیر چنین نقل شده است: الا وَ انّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى ادْعُوكُمْ الى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ اْلِاقْرارِ بِهِ ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. الا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ
إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً؛ بدانید که من پس از پایان خطابهام شما را به دست دادن با من بهعنوان بیعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا میخوانم. بدانید که من با خدا بیعت کردهام و علی با من بیعت کرده است، و من از جانب خداوند برای او از شما بیعت میگیرم. (خداوند میفرماید:) «کسانی که با تو بیعت میکنند در واقع با خدا بیعت میکنند. دست خداوند بر روی دست آنان است. پس هرکس بیعت را بشکند این شکستن بر ضرر خود اوست، و هرکس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظیمی عنایت خواهد کرد…
.[۳]
... مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ… وَ مَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ». مَعاشِرَ النّاسِ، فَبايِعُوا اللَّهَ وَ بايِعُونى وَ بايِعُوا عَلِيّاً اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الْائِمَّةَ مِنْهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ كَلِمَةً باقِيَةً؛ يُهْلِكُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَفى «فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً؛ اى مردم چه مىگوييد؟ خداوند هر صدايى و پنهانىهاى هر كسى را مىداند … و هركس بيعت كند در حقيقت با خدا بيعت مىنمايد، در اين بيعت دست خدا بالاى دست بيعتكنندگان است. اى مردم، با خدا بيعت كنيد و با من بيعت نماييد و با على اميرالمؤمنين و حسن و حسين و امامان از نسل آنان در دنيا و آخرت بهعنوان امامتى كه در نسل ايشان باقى است بيعت كنيد. خداوند بيعتشكنان را هلاک مىنمايد و وفاداران را مورد رحمت قرار مىدهد. هركس بيعت را بشكند بهضرر خويش شكسته است و هركس وفا كند به آنچه با خدا عهد بسته خداوند به او اجر عظيمى عنايت مىفرمايد..[۴]
موقعیت تاریخی استفاده از آیه
موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۱۰ سوره فتح در متن خطبه غدیر توسط برخی محققان چنین تصویر شده است: اگر خطابه غدیر به سه فصل اصلی تقسیم شود، بخش اول آن مقدمهچینی برای اعلان ولایت، بخش دوم آن اصل اعلان ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام و بخش سوم آن گرفتن بیعت و تعهد رسمی از همه مردم درباره ولایت بهعنوان انجام وظیفه در راه آن است.
با توجه به این سه مرحله، آیه مزبور دو بار در خطبه مطرح شده است: بار اول، در آغاز مطرحکردن بیعت است و از همین قسمتی است که آیه ۱۰ سوره فتح را دربردارد. در اینجا عین آیه بهصورت تضمین در کلام حضرت آمده است. برای آنکه آیه عیناً آورده شود حضرت ضمایر غایب و مخاطب آیه را نیز برنگردانده و این اشاره به تفسیر آیه در ضمن کلام و نشاندادن مصداق بارزی از بیعت با خداوند است. بار دوم، پس از طرح مسئله بیعت و جزئیات آن است که آیه مطرح شده و تفسیرگونهای از آن ارائه گردیده است.[۵]
موقعیت قرآنی آیه
موقعیت قرآنی آیه ۱۰ سوره فتح از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: این آیه در سوره فتح آمده و منظور از «فتح مبین» در این سوره رخداد صلح حدیبیه است که مردم در آن با پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله بیعت کردند و پیمان وفاداری بستند. در سوره فتح، مسئله بیعت دو بار مطرح شده است: یکی در آیه ۱۸ و دیگری در این آیه.
این بیعت هنگامی صورت گرفت که پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله بهقصد عمره از مدینه بهسوی مکه حرکت کرد. مشرکان مکه به گمان اینکه حضرت برای جنگ آمده، چند گروه را به مقابله با آن حضرت فرستادند. عدهای حدود ۱۴۰۰ نفر با حضرت بودند و با حضرت بیعت کردند و وعده پایداری دادند. چنین بیعتی با پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله بیعت با خدا خوانده شد و مورد مدح خداوند قرار گرفت. در غدیر هم با استشهاد به همین آیه، بار دیگر بیعت با خداوند بهمیان آمده است.[۶]
تحلیل اعتقادی اول: غدیر مصداق کامل بیعت با خدا
آمدن آیه ۱۰ سوره فتح در متن خطبه غدیر از یک چشمانداز چنین تحلیل شده است: تفسیری که بهصورت ضمنی در خطبه غدیر درباره این آیه دیده میشود دو مورد است: یکی اینکه مصداق کامل چنان بیعتی را بیعت غدیر معرفی میکند. پیامبر برای تطبیق کامل رخداد غدیر بر آیه ابتدا میفرماید: «من با خدا بیعت کردهام»؛ سپس میفرماید: «علی با من بیعت کرده است»؛ سپس نتیجه میگیرد: «من از شما از طرف خدا برای او بیعت میگیرم»؛ سپس آیه را میخواند که «کسانی که با تو بیعت میکنند با خدا بیعت مینمایند».
برای بار دوم در اواخر خطبه درباره این آیه مطرح شده است. در این قسمت، اتکا به آیه بیشتر مربوط به پایداری بر این بیعت است. پیامبر صلی الله علیه و آله پس از قرائت متن مربوط به بیعت میفرماید: «ای مردم، چه میگویید؟ که خداوند اصوات را میشنود و از دلها خبر دارد». سپس آغاز آیه را با عبارتی دیگر بازگو مینماید: وَ مَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ سپس میفرماید: «هرکس پیمانشکنی کند خدا او را هلاک میکند»؛ بعد از آن فقره آخر آیه را میخواند: فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ….[۷]
تحلیل اعتقادی دوم: غدیر شفافترین بیعت تاریخ
آمدن آیه ۱۰ سوره فتح در متن خطبه غدیر از یک چشمانداز چنین تحلیل شده است: درباره محتوا و موضوع بیعت الهی غدیر باید دانست که شفافترین بیعتی که در طول تاریخ صورت گرفته و محتوای آن روشن بوده و کیفیت آن طی مراحلی حسابشده به انجام رسیده همانا بیعت غدیر بوده است. بیعت غدیر بیعتی است که نشان بیعت با خدا را بر خود دارد.
محتوا و موضوع بیعت غدیر بازمیگردد به آنچه در طول خطابه آمده است: اقرار و قبول امامت امیرالمؤمنین علیه السلام و امامان از فرزندان او تا آخرین آنها که حضرت مهدی علیه السلام است و امامتشان تا روز قیامت ادامه دارد؛ اقراری همراه با قبول تمام شئون و مقاماتی که درباره آنان در متن خطبه ذکر شده است.
وقتی در پایان خطبه بلندی مسئله بیعت مطرح میشود واضح است که این پیمان بر سر محتوای خطبه خواهد بود و نیازی به ذکر دوباره موضوع بیعت نیست؛ ولی پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله مراحل این بیعت را بهقدری دقیق طی کرد که کوچکترین ابهامی پیرامون آن نماند: ابتدا اعلام کرد که بعد از خطبه مراسم بیعت انجام خواهد شد. کیفیت بیعت را همانجا اعلام کرد که ابتدا با خود من بر سر ولایت امامان بیعت میکنید و سپس با علی بن ابیطالب علیه السلام بیعت خواهید کرد.[۸] آنگاه این بیعت را بهمعنای بیان تمام مسائل بیان نشده اسلام دانست که در آینده توسط امامان بیان خواهد شد؛ سپس موضوع اصلی آن را پذیرفتن امامت آنان قرار داد.[۹]
در قسمت بعدی بیعت زبانی را مطرح کرد که از دقیقترین برنامههای پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله درباره این بیعت بود؛ زیرا از یک سو همه با اقرار زبانی -قبل از آنکه دست بدهند- پیمان وفاداری میبستند و اگر احیاناً فرصت کم بود یا کسی عمداً از بیعت با دست طفره میرفت با زبان خود اقرار کرده بود. از سوی دیگر، پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله بهصورت پاسخ مثبت و گفتن «بلی»، «نعم» اکتفا نفرمود و متنی را قرائت فرمود تا مردم تکرار کنند و محتوای دقیق بیعت برای آیندگان معلوم باشد و هرکس از فکر خود به تفسیر آن نپردازد.[۱۰]
تحلیل اعتقادی سوم
آمدن آیه ۱۰ سوره فتح در متن خطبه غدیر از چشماندازی دیگر در سه جهت تحلیل شده است:
عمق معنای بیعت با خدا در غدیر
معنای بیعت با خداوند در غدیر این بوده است: در آخرین قسمتهای مربوط به بیعت، پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله تمام جوانب آن را در یک جمله جمع کرد که تفسیر خلاصه ولی کامل آن بهحساب آمده است: «پس با خدا بیعت کنید و با من بیعت نمایید و با امیرالمؤمنین علی و حسن و حسین و امامان از نسل آنان بیعت کنید». این به آن معنا بود که آنچه در آیه بهعنوان «بیعت با خداوند» آمده بهعنوان تمثیل این بیعت به بیعت با خداوند نیست، بلکه با ضمیمه بیعت زبانی که مطرح شد، مردم در درجه اول حقیقتاً با خدا بیعت کردند. در درجه دوم، مردم با پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله بر سر این خواستهای که خلاصه ۲۳ سال رسالت آن حضرت است بیعت کردند. در درجه سوم، با امیرالمؤمنین علیه السلام بهعنوان امام بعد از پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله بیعت کردند. در درجه چهارم، با همه یازده امام بعد از آن حضرت در همان غدیر بیعت کردند.[۱۱]
پیام بیعت الهی غدیر
این ترکیب خاص کلام پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله در ذیل آیه حاکی از دو جهت میتواند باشد: از یک سو اینکه در غدیر مردم باید به همه امامان علیهم السلام معتقد شوند. این بهمعنای اتحاد سلسله امامت در گفتار و کردار ایشان است و کلام و روش همه امامان برای شیعیان بهعنوان یک مجموعه واحد بهحساب میآید و هیچ فرقی بین راه و گفتار و اهداف امامان علیهم السلام وجود ندارد. از سوی دیگر، راه خدا، پیامبر و امامان علیهم السلام یکی بیشتر نیست و صراط مستقیم نزد خدا اسلام است. اسلام واقعی راهی است که خدا، پیامبر و دوازده امام علیهم السلام راهنمای آن هستند.
بنابراین آنچه خدا میگوید، محمد و علی علیهما السلام هم میگویند و آنچه علی علیه السلام میگوید یازده امام علیهم السلام از نسل او هم همان را میگویند. همانگونه که هرکس با خدا بیعت میکند با محمد و علی علیهما السلام بیعت کرده و هرکه با ایشان بیعت کرده با یازده امام علیهم السلام بعد از او بیعت کرده است. هرگونه تفکیکی در این میان انحراف از صراط مستقیم است و هر راه منحرفی در اسلام زاییده تفکیک بین خدا، پیامبر و دوازده امام علیهم السلام در اعتقاد بوده است.[۱۲]
دست بالای خدا در بیعت غدیر
نکته بسیار ظریفی که در تبیین عملیِ بیعت با خداوند نهفته جمله
یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ
در آیه ۱۰ سوره فتح است. بیعتکننده غدیر در واقع میپذیرد که تحت اختیار بیعتشونده باشد و این فقط درباره خداوند، پیامبر و معصومان علیهم السلام ممکن است که ولایت مطلقه و صاحب اختیاری کامل مردم با ایشان است. وقتی دست خدا بالای دست بیعتکنندگان است این بهمعنای قرار گرفتن همه آنان تحت اختیار و فرمان الهی است. پس این بیعت بهمعنای پذیرفتن چنان ولایتی بود.
بنابراین، در کیفیت بیعت نیز این مسئله مراعات شد که دست بیعتکنندگان زیر دست پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام قرار بگیرد. در حدیثی از امام رضا علیه السلام به جزئیات این مطلب اشاره شده است. هنگامی که آن حضرت را به بیعت برای ولایتعهدی وادار کردند، آن حضرت، طبق سایر بیعتها دست خود را دراز نکردند، تا از سمت راست با بیعتکننده دست دهند؛ بلکه دست خود را بالا میگرفتند بهطوری که پشت دستشان بهطرف صورت خود و کف دستشان رو به مردم بود. آنگاه که کسی برای بیعت جلو میآمد حضرت از بالا دست خود را پایین میآوردند و کف دست بیعتکننده از پایین در دست حضرت قرار میگرفت و دست حضرت روی دست او بود. وقتی مأمون به این کیفیت خاص از بیعت اعتراض کرد امام رضا علیه السلام فرمود: «پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله این گونه بیعت میفرمود».[۱۳]
تحلیل اعتقادی چهارم
آمدن آیه ۱۰ سوره فتح در متن خطبه غدیر از چشماندازی دیگر در سه جهت تحلیل شده است:
بیعت الهیِ غدیر و بیعت شیطانیِ سقیفه
با روشنشدن سابقه مفهوم و کیفیت بیعت در اسلام، امکان مقایسه بین بیعت الهیِ غدیر و بیعت سقیفه ایجاد میشود: دو بیعت در تاریخ اسلام در برابر یکدیگر قرار گرفت که هر یک مسیری بر ضدّ دیگری داشت: بیعت غدیر و بیعت سقیفه. همان مردمی که در غدیر بیعت کرده بودند تن به بیعت سقیفه دادند. این جرم نابخشودنی بود که امتی را گمراه کرد و ادامه آن در آینده آثار سوء خود را بر جای گذاشت. این جرم از آن جهت نابخشودنی است که بیعت با خدا در غدیر را با بیعت سقیفه شکستند؛ این در حالی بود که نهتنها فضای شیطانی بر سقیفه حاکم بود بلکه ابلیس شخصاً در آنجا حضور یافت و بیعت بر ضد امیرالمؤمنین علیه السلام را افتتاح کرد.[۱۴]
سند شیطانیبودن سقیفه
سلمان فارسی در گیرودار غصب خلافت سری به سقیفه و مسجد پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله زد و ابوبکر را دید که بر منبر پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله نشسته و مردم با او بهعنوان خلیفه بیعت میکنند. فوراً نزد امیرالمؤمنین علیه السلام بازگشت در حالی که آن حضرت مشغول غسل بدن مبارک پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله بود. سلمان به امام گفت: ابوبکر هماکنون بر فراز منبر است و مردم به این اکتفا نمیکنند که با یک دست او بیعت کنند، بلکه با هر دو دست راست و چپ او بیعت میکنند. در آن حال امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ای سلمان، فهمیدی اولین کسی که بر فراز منبر با او بیعت کرد چه کسی بود؛ عرض کرد: در سقیفه بنیساعده دیدم اول کسی که با او بیعت کرد مغیرة بن شعبه بود؛ سپس بشیر بن سعید، ابوعبیده جراح، عمر بن خطاب، سالم مولی ابیحذیفه و معاذ بن جبل بهترتیب با او بیعت کردند.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: درباره اینان از تو سؤال نکردم. اولین کسی که بر فراز منبر پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله با او بیعت کرد که بود. عرض کرد: پیرمرد سالخوردهای را دیدم که بر عصایش تکیه داده بود و بر پیشانیش جای سجده بود و پیش از همه پا بر پله منبر گذاشت در حالی که گریه میکرد و میگفت: شکر خدای را که مرا نمیراند تا تو را در این مکان دیدم! دستت را برای بیعت جلو بیار». ابوبکر دست خود پیش آورد و آن پیرمرد با او بیعت کرد و سپس گفت: «امروز روزی است مثل روز آدم». آنگاه از منبر پایین آمد و از مسجد خارج شد. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ای سلمان، او را شناختی؛ سلمان عرض کرد: نه، ولی طرز صحبت او مرا ناراحت کرد؛ گویی رحلت پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله را به مسخره یاد میکرد.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: او ابلیس لعنه اللَّه است. پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله به من خبر داده که ابلیس و بزرگان اصحابش هنگام منصوبکردن آن حضرت مرا به امر خداوند حاضر بودند که به مردم اعلام کرد من نسبت به آنان از خودشان صاحب اختیارترم و به آنان دستور داد که حاضران به غایبان خبر دهند. در آنجا شیاطین و مریدان ابلیس رو به او کردند و گفتند: این امت مورد رحمت قرار گرفته و از انحرافات مصون شدند و دیگر نه تو و نه ما به آنان راهی نداریم چرا که پناه و امام خود بعد از پیامبرشان را شناختند. ابلیس محزون و افسرده از آنان جدا شد.
امیرالمؤمنین علیه السلام سپس فرمود: پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله بعداً به من فرمود: مردم در سقیفه بنیساعده با ابوبکر بیعت میکنند بعد از آنکه با حق ما و دلیل ما انصار را مغلوب مینمایند. سپس به مسجد میآیند و اول کسی که بر فراز منبر من با او بیعت میکند ابلیس بهصورت پیرمرد سالخوردهای است که جای سجده بر پیشانی اوست و همین سخنان را خواهد گفت. سپس از مسجد بیرون میرود و یاران و شیاطین و بزرگان آنان را جمع میکند. آنان در برابر او به سجده در میآیند و میگویند: ای آقای ما، و ای بزرگ ما، تو بودی که آدم را از بهشت بیرون کردی». ابلیس میگوید: کدام امت بعد از پیامبر خود گمراه نشدند؟ هرگز! شما گمان کردید که من بر اینان قدرت و راهی ندارم! چگونه دیدید کاری را که با آنان به انجام رساندم و ترک کردند آنچه خدا و رسول به آنان دستور داده بودند که اطاعت علی را نمایند.[۱۵]
پانویس
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۹۷.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۲۱۰.
- ↑ اسرار غدیر، ص۱۵۴، بخش۹.
- ↑ اسرار غدیر، ص۱۵۹، بخش۱۱.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۲۱۱.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۲۱۲.
- ↑ اسرار غدیر، ص۱۵۹، بخش۱۱.
- ↑ اسرار غدیر، ص۱۵۴، بخش۹.
- ↑ اسرار غدیر، ص۱۵۶، بخش۱۰.
- ↑ برای اطلاع از متن این بیعت زبانی نگاه کنید: اسرار غدیر، ص۱۵۷–۱۵۸ بخش۱۱.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۲۱۵–۲۱۶.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۲۱۶.
- ↑ الارشاد، ج۲، ص۲۶۱؛ روضة الواعظین، ج۱، ص۲۲۶؛ اعلام الوری، ص۳۳۴؛ مناقب آل ابیطالب: ج۴، ص۳۶۳–۳۶۴؛ بحارالانوار، ج۴۹، ص۱۴۶.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۲۱۷–۲۱۸.
- ↑ کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۲۹–۳۱؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۶۱–۲۶۳؛ بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۵۵، ح۱۳.
منابع
- اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
- الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العبادا؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، قم: المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- إعلام الوری بأعلام الهدی؛ فضل بن حسن طبرسی، تحقیق سید حسن خرسان، تهران: دار الکتب الإسلامیة، بیتا.
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- روضة الواعظین و بصیرة المتعظین؛ محمد بن احمد فتال نیشابوری، تحقیق: محمدمهدی خرسان، قم: منشورات الرضی، ۱۳۷۵ش.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- کتاب سلیم بن قیس الهلالی؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاءالدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامیة)، ۱۴۰۷ق.
- مناقب آل ابیطالب؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.
