احتجاج امام صادق علیه السلام با غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
(صفحه‌ای تازه حاوی «از نمونه‏ هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى‏ هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و معصومین ‏علیهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است. تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حدیث غدیر را روايت كرده‏ اند نيز به گونه ‏اى جهاد خو...» ایجاد کرد)
 
خط ۶۲: خط ۶۲:


== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:احتجاج به غدیر]]

نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۸

از نمونه‏ هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى‏ هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و معصومین ‏علیهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است.

تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حدیث غدیر را روايت كرده‏ اند نيز به گونه ‏اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقیفه به نمايش گذاشته‏ اند.

به خصوص در دوران زندگى امام صادق‏ علیه السلام، در اثر جوّ مناسبى كه براى نشر معارف اهل‏ بيت ‏عليهم السلام پيش آمد، بيش از همه دوران‏ ها حدیث غدیر مطرح شده است.[۱]

نمونه‏ هايى از اتمام حجت امام صادق ‏عليه السلام با غدير از اين قرار است:

۱. امام صادق ‏عليه السلام فرمود: مردم درباره روز غديرخم خود را به غفلت زدند همان گونه كه در روز مشربه امّ ابراهيم خود را به غفلت زدند! روز مشربه مردم اطراف حضرت بودند كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمدند، ولى براى حضرت جا باز نكردند!!

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى مردم، آيا در حالى كه من زنده ‏ام و در بين شما هستم به اهل‏ بيت من بى ‏اعتنايى مى‏ كنيد؟ بدانيد اگر من از ميان شما غايب شوم خداوند از شما غايب نمى‏ شود... .[۲]

۲.امام صادق‏ عليه السلام داستان غدير خم را بيان كردند كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير فرمود:

«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ...»و اصحاب آن حضرت ولايت را به او تبريک گفتند ... .

سپس حضرت امام صادق‏ عليه السلام درباره آيه «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَهَا»، يعنى: «نعمت خدا را مى ‏شناسند و سپس آن را انكار مى ‏كنند»، فرمود: در روز غدير آن را مى‏ شناسند و در روز سقيفه انكار مى‏ كنند.[۳]

۳. امام صادق‏ عليه السلام به ابوحفص عمر بن يزيد فرمودند:

اى اباحفص، تعجب است از آنچه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام كشيده است! (در روز غدير) آن حضرت اين همه شاهد داشت ولى نتوانست حق خود را بگيرد در حالى كه مردم با دو شاهد حق خود را مى‏ گيرند. اين همه از اهل مدینه با حضرت در حج بودند و در بازگشت پنج هزار نفر هم از اهل مکّه همراه حضرت تا غدير آمدند و در آنجا ولايت على‏ عليه السلام را اعلان فرمود.[۴]

۴. امام صادق ‏عليه السلام درباره ثبات قدم بر سر غدير فرمودند:

پیامبر صلی الله علیه و آله براى امیرالمؤمنین‏ علیه السلام در غدير خم پيمان گرفت و به ولایت او اقرار كردند. خوشا به حال آنان كه بر ولايت او ثابت قدم ماندند و واى بر كسانى كه آن را شكستند.[۵]

۵. امام صادق‏ عليه السلام فرمود:

هر كس دينش را از كتاب خداوند بياموزد كوه‏ ها از جا كنده مى شوند قبل از اينكه او تكانى بخورد. راوى پرسيد:

در قرآن كدام آيه است؟ حضرت نمونه‏ هايى را ذكر كردند تا آنكه مسئله غدير را چنين فرمودند: از جمله قول خداوند عزوجل است كه مى ‏فرمايد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»، و از همين جاست قول پيامبر صلى الله عليه و آله كه به على ‏عليه السلام فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ...».[۶]

۶. امام صادق‏ عليه السلام در بيان مراحل رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود:

«فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارْغَب» يعنى: آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيت را اعلان نما و فضيلت او علناً بيان كن. تا آنگاه كه از حجةالوداع باز مى ‏گشت آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...» نازل شد. حضرت مردم را ندا داد تا جمع شوند و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ».[۷]

۷. امام صادق‏ عليه السلام درباره آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْراً لن تقبل توبتهم» فرمود:

اين آيه درباره ابوبکر و عمر و عثمان است. اينان ابتدا به دين پيامبر صلى الله عليه و آله گرويدند، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ» کافر شدند. سپس به ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام اقرار كردند ولى آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت کافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند.

سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على ‏عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى‏ اند كه از ايمان براى آنان هيچ نمانده است.[۸]

۸. امام صادق‏ عليه السلام در سفرى كه از مدينه به مكه مى ‏رفتند، در بين راه به مسجد غدیر رسيدند.

در آنجا نگاهى به سمت چپ مسجد نموده فرمودند: آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ...».[۹]

۹. امام صادق ‏عليه السلام فرمود: روز غدير خم كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به مردم معرفى و منصوب شد، پيامبر صلى الله عليه و آله براى او پيمان ولايت را بر گردن مردان و زنان قرار داد.[۱۰]

۱۰. امام صادق‏ عليه السلام روز غدير را با عظمت خاصى ياد كردند و چنين فرمودند:

روز غدير روز عظيمى است كه خداوند حرمت آن را بر مؤمنين بزرگ قرار داده و دين را در آن كامل فرموده و نعمت را بر آنان تمام كرده، و آن عهد و پيمانى را كه از ايشان گرفته بود بر ايشان تجديد نموده است.[۱۱]

۱۱. امام صادق ‏عليه السلام درباره شيوع و پخش فورى خبر غدير در آن زمان مى ‏فرمايد: وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم على ‏عليه السلام را منصوب كرد و فرمود:

«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ»، اين خبر در شهرها منتشر گرديد. وقتى از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند: اين خبر از سوى شماست يا از سوى پروردگار است؟ فرمود: قسم به خدايى كه خدايى جز او نيست، اين مسئله از سوى خداست.[۱۲]

۱۲. از امام صادق‏ عليه السلام پرسيدند: مقصود پيامبر صلى الله عليه و آله از اينكه در روز غدير فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ» چه بود؟ فرمود:

به خدا قسم همين سؤال را از پيامبر صلى الله عليه و آله نمودند و آن حضرت فرمود: خدا صاحب اختيار من است و به من از خودم صاحب اختيارتر است و در برابر دستورات او مرا امرى نيست؛ و من صاحب اختيار مؤمنينم و نسبت به آنان صاحب اختيارترم و در برابر من آنان را امرى نيست؛ و هر كس من صاحب اختيار اويم و نسبت به از او خودش صاحب اختيارترم على بن ابى ‏طالب صاحب اختيار اوست و نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است و در برابر او برايش امرى نيست.[۱۳]

پانویس

  1. چهارده قرن با غدير: ص ۷۳  - ۶۹. اسرار غدير: ص ۲۷۹  - ۲۷۷.
  2. اثبات الهداة: ج ۱ ص ۵۲۶ ح ۲۸۵.
  3. اثبات الهداة:ج ۲ ص ۱۶۴ ح ۷۳۶.
  4. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۴۰ ح ۳۳.
  5. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۰۸.
  6. بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۱۰۳.
  7. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷.
  8. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷ ح ۱۸.
  9. چهارده قرن با غدير: ص ۷۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ .
  10. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷۸ ح ۳۲۷.
  11. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۹۱.
  12. چهارده قرن با غدير: ص ۷۳. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۲۲ ح ۵۰۵ .
  13. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۲۶ ص ۵۳۵ .