امیرالمؤمنین (لقب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش سوم خطبه غدير و پس از بيان ثقلين و دوازده امام ‏عليهم السلام تصريح كرد كه لقب «اميرالمؤمنين» اختصاص به على‏ عليه السلام دارد و براى احدى غير از او مجاز نيست.
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش سوم خطبه غدير و پس از بيان ثقلين و دوازده امام ‏عليهم السلام تصريح كرد كه لقب «اميرالمؤمنين» اختصاص به على‏ عليه السلام دارد و براى احدى غير از او مجاز نيست.


اَلا اِنَّهُ لا {{متن عربی|«اَميرَالْمُؤْمِنينَ»}} غَيْرَ اَخى هذا. {{متن عربی|اَلا لا تَحِلُّ اِمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدى لاَحَدٍ غَيْرِهِ}}:
اَلا اِنَّهُ لا {{متن عربی|اَميرَالْمُؤْمِنينَ}} غَيْرَ اَخى هذا. {{متن عربی|اَلا لا تَحِلُّ اِمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدى لاَحَدٍ غَيْرِهِ}}:


بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عز و جل مى‏ گويم، بدانيد كه اميرالمؤمنينى جز اين برادرم نيست. بدانيد كه اميرالمؤمنين بودن بعد از من براى احدى جز او حلال نيست.
بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عز و جل مى‏ گويم، بدانيد كه اميرالمؤمنينى جز اين برادرم نيست. بدانيد كه اميرالمؤمنين بودن بعد از من براى احدى جز او حلال نيست.
خط ۳۸: خط ۳۸:
ابوذر گفت: من به اميرالمؤمنين حقيقى وصيت كرده‏ ام. اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام كه در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و به دستور آن حضرت به عنوان «اميرالمؤمنين» بر او سلام كرديم؛ آن حضرت فرمود:
ابوذر گفت: من به اميرالمؤمنين حقيقى وصيت كرده‏ ام. اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام كه در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و به دستور آن حضرت به عنوان «اميرالمؤمنين» بر او سلام كرديم؛ آن حضرت فرمود:


به برادرم و وزيرم و وارثم و خليفه ‏ام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد، چرا كه اوست باعث قوام زمين كه به خاطر آن آرام گرفته است، و اگر او را از دست دهيد زمين و آنچه روى آن است به چشمتان زشت مى ‏آيد<ref>كنايه از اينكه با فقدان او چنان دگرگونى در زمين ايجاد مى ‏شود كه از صورت اصلى خارج مى‏ شود. اين حديث مى‏ تواند در مجموع به معنى{{متن عربی| «لَوْ لاَ الْحُجَّةُ لَساخَتِ الاَرْضُ بِأَهْلِها»}} باشد، و منظور از «او» شخص اميرالمؤمنين و جانشينانش ‏عليهم السلام هستند. </ref>.<ref>كتاب سليم: حديث ۲۰.</ref>
به برادرم و وزيرم و وارثم و خليفه ‏ام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد، چرا كه اوست باعث قوام زمين كه به خاطر آن آرام گرفته است، و اگر او را از دست دهيد زمين و آنچه روى آن است به چشمتان زشت مى ‏آيد<ref>كنايه از اينكه با فقدان او چنان دگرگونى در زمين ايجاد مى ‏شود كه از صورت اصلى خارج مى‏ شود. اين حديث مى‏ تواند در مجموع به معنى{{متن عربی|لَوْ لاَ الْحُجَّةُ لَساخَتِ الاَرْضُ بِأَهْلِها}} باشد، و منظور از «او» شخص اميرالمؤمنين و جانشينانش ‏عليهم السلام هستند. </ref>.<ref>كتاب سليم: حديث ۲۰.</ref>


== اعتراض در سلام به امرة المؤمنين<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۱. </ref> ==
== اعتراض در سلام به امرة المؤمنين<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۱. </ref> ==
خط ۵۳: خط ۵۳:
از نكات قابل توجه در سراسر واقعه غدير، اظهار محتواى پيمان‏ نامه صحيفه ملعونه اول به صورت رمزى و اشاره و با الفاظ مختلف بدون تصريح به اصل آن بود كه توسط منافقين انجام مى‏ گرفت، كه نمونه‏ هاى آن قبلاً ذكر شد.
از نكات قابل توجه در سراسر واقعه غدير، اظهار محتواى پيمان‏ نامه صحيفه ملعونه اول به صورت رمزى و اشاره و با الفاظ مختلف بدون تصريح به اصل آن بود كه توسط منافقين انجام مى‏ گرفت، كه نمونه‏ هاى آن قبلاً ذكر شد.


در اين باره بُرَيده اسلمى مى‏ گويد: پيامبرصلى الله عليه وآله به عده‏ اى از اصحابش فرمود: بر على به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد. يک نفر از آنان گفت: {{متن عربی |لا وَ الله! لا تَجْتَمِعُ النُّبُوَّةَ وَ الْخِلافَةَ فى اهْلِ‏بَيْتٍ ابَداً}}: نه به خدا قسم! هرگز نبوت و خلافت در يک خانواده جمع نمى ‏شود. خداوند هم اين آيه را نازل كرد:{{قرآن|| «أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ»}}.<ref>زخرف/۷۹-۸۰. بحارالانوار: ج۳۶ ص۱۵۷ ح۱۳۶. تأویل الآیات: ج۲ ص۵۷۲ ح۴۸.</ref>
در اين باره بُرَيده اسلمى مى‏ گويد: پيامبرصلى الله عليه وآله به عده‏ اى از اصحابش فرمود: بر على به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد. يک نفر از آنان گفت: {{متن عربی |لا وَ الله! لا تَجْتَمِعُ النُّبُوَّةَ وَ الْخِلافَةَ فى اهْلِ‏بَيْتٍ ابَداً}}: نه به خدا قسم! هرگز نبوت و خلافت در يک خانواده جمع نمى ‏شود. خداوند هم اين آيه را نازل كرد:{{قرآن||أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ}}.<ref>زخرف/۷۹-۸۰. بحارالانوار: ج۳۶ ص۱۵۷ ح۱۳۶. تأویل الآیات: ج۲ ص۵۷۲ ح۴۸.</ref>


== تفسير «الَّذِينَ آمَنُوا» در قرآن<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۳.</ref> ==
== تفسير «الَّذِينَ آمَنُوا» در قرآن<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۳.</ref> ==
خط ۶۸: خط ۶۸:
'''تحليل اعتقادى'''
'''تحليل اعتقادى'''


در قرآن بيش از ۹۰. بار خطاب{{قرآن|| «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»}} به كار رفته و غير از اين عبارت در گونه ‏هاى مختلف ديگرى نيز مورد خطاب خداوند قرار گرفته‏ اند. در همه اين موارد صف بلند مؤمنان را كه در نظر آوريم اول آنان و رئيسشان على ‏عليه السلام است.
در قرآن بيش از ۹۰. بار خطاب{{قرآن||يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}} به كار رفته و غير از اين عبارت در گونه ‏هاى مختلف ديگرى نيز مورد خطاب خداوند قرار گرفته‏ اند. در همه اين موارد صف بلند مؤمنان را كه در نظر آوريم اول آنان و رئيسشان على ‏عليه السلام است.


از همين جاست كه لقب «اميرالمؤمنين» اختصاص به على بن ابى طالب‏ عليه السلام دارد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص۲۹۰-۳۴۰. امالی الطوسی: ص۱۸۵. الهدایة الکبری: ص۴۰. المائة منقبة: المنقبة ۲۶. تفسیر فرات: ص۶۴. تفسیر العیاشی: ج۱ ص۱۸۱.</ref>اين بدان معنى است كه سر دسته مؤمنان و رئيس آنان در ظاهر و باطن على‏ عليه السلام است.
از همين جاست كه لقب «اميرالمؤمنين» اختصاص به على بن ابى طالب‏ عليه السلام دارد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص۲۹۰-۳۴۰. امالی الطوسی: ص۱۸۵. الهدایة الکبری: ص۴۰. المائة منقبة: المنقبة ۲۶. تفسیر فرات: ص۶۴. تفسیر العیاشی: ج۱ ص۱۸۱.</ref>اين بدان معنى است كه سر دسته مؤمنان و رئيس آنان در ظاهر و باطن على‏ عليه السلام است.
خط ۷۴: خط ۷۴:
اولين كسى كه به پيامبر صلى الله عليه و آله ايمان و اسلام را اظهار كرد على‏ عليه السلام بود<ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص۲۰۱-۲۸۸، که منابع بسیاری از اهل سنت را نیز آورده است.</ref>، اگر چه از روز اول خلقت محمد و على‏ عليهما السلام نورى بودند كنار هم و تمام جهان به بركت آنان خلق شد.
اولين كسى كه به پيامبر صلى الله عليه و آله ايمان و اسلام را اظهار كرد على‏ عليه السلام بود<ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص۲۰۱-۲۸۸، که منابع بسیاری از اهل سنت را نیز آورده است.</ref>، اگر چه از روز اول خلقت محمد و على‏ عليهما السلام نورى بودند كنار هم و تمام جهان به بركت آنان خلق شد.


در باطن هم بالاترين درجه ايمان را على‏ عليه السلام داشت كه فرمود:{{متن عربی | «لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقيناً»}}: «اگر پرده كنار رود يقين من بيشتر نخواهد شد»<ref>بحار الانوار: ج ۶۷ ص ۳۲۱. </ref>، و همو بود كه آن گونه با خدايش مناجات مى‏ كرد و اشک مى‏ ريخت و بيهوش مى‏ شد، و آن گونه به استقبال مرگ مى‏ رفت، و آن گونه مظاهرِ ايمان در صبر او جلوه مى ‏كرد.
در باطن هم بالاترين درجه ايمان را على‏ عليه السلام داشت كه فرمود:{{متن عربی |لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقيناً}}: «اگر پرده كنار رود يقين من بيشتر نخواهد شد»<ref>بحار الانوار: ج ۶۷ ص ۳۲۱. </ref>، و همو بود كه آن گونه با خدايش مناجات مى‏ كرد و اشک مى‏ ريخت و بيهوش مى‏ شد، و آن گونه به استقبال مرگ مى‏ رفت، و آن گونه مظاهرِ ايمان در صبر او جلوه مى ‏كرد.


اگر چه همه اينها مظاهر بسيار كوچكى از ايمان على ‏عليه السلام است و آن گونه كه بوده قابل درک ما نيست، ولى براى اينكه امثال [[ابوبكر بن ابى‏ قحافه]] و عمر بن خطاب در يک كلمه ساده نگويند: {{متن عربی|«انْتُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ انَا اميرُكُمْ»}}: «شما مؤمنانيد و من امير شمايم»<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص۲۶۱، ۲۹۷. الغدیر: ج۸ ص۸۶، ۸۷. الامامة و السیاسة: ص۱۳. تاریخ طبری: ج۵ ص۲۲. مقدمه ابن خلدون: ص۲۲۷.</ref>، بايد اين مظاهر ايمان را كه از على ‏عليه السلام به ظهور رسيده باز گوييم تا اختصاص امارت مؤمنان به آن حضرت روشن شود.
اگر چه همه اينها مظاهر بسيار كوچكى از ايمان على ‏عليه السلام است و آن گونه كه بوده قابل درک ما نيست، ولى براى اينكه امثال [[ابوبكر بن ابى‏ قحافه]] و عمر بن خطاب در يک كلمه ساده نگويند: {{متن عربی|انْتُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ انَا اميرُكُمْ}}: «شما مؤمنانيد و من امير شمايم»<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص۲۶۱، ۲۹۷. الغدیر: ج۸ ص۸۶، ۸۷. الامامة و السیاسة: ص۱۳. تاریخ طبری: ج۵ ص۲۲. مقدمه ابن خلدون: ص۲۲۷.</ref>، بايد اين مظاهر ايمان را كه از على ‏عليه السلام به ظهور رسيده باز گوييم تا اختصاص امارت مؤمنان به آن حضرت روشن شود.


همانطور كه پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: {{متن عربی |يا عَلِىُّ، انْتَ اميرُ الْمُؤْمِنينَ، وَ شيعَتُك الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>التحصين (ابن طاووس): ص ۵۴۷ باب ۹. </ref>: يا على، تو اميرالمؤمنين هستى و شيعيانت مؤمنين هستند، و يا فرمود: {{متن عربی|انْتَ يا عَلِىُّ اميرُ مَنْ فِى السَّماءِ وَ اميرُ مَنْ فِى الْارْضِ...، وَ انَّ اهْلَ السَّماواتِ يُسَمُّونَكَ اميرَ الْمُؤْمِنينَ}}: يا على، تو امير اهل آسمان و اهل زمين هستى...، و اهل آسمان‏ ها تو را اميرالمؤمنين صدا مى ‏زنند.<ref>التحصين (ابن طاووس): ص ۵۶۹ باب ۲۳.</ref>
همانطور كه پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: {{متن عربی |يا عَلِىُّ، انْتَ اميرُ الْمُؤْمِنينَ، وَ شيعَتُك الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>التحصين (ابن طاووس): ص ۵۴۷ باب ۹. </ref>: يا على، تو اميرالمؤمنين هستى و شيعيانت مؤمنين هستند، و يا فرمود: {{متن عربی|انْتَ يا عَلِىُّ اميرُ مَنْ فِى السَّماءِ وَ اميرُ مَنْ فِى الْارْضِ...، وَ انَّ اهْلَ السَّماواتِ يُسَمُّونَكَ اميرَ الْمُؤْمِنينَ}}: يا على، تو امير اهل آسمان و اهل زمين هستى...، و اهل آسمان‏ ها تو را اميرالمؤمنين صدا مى ‏زنند.<ref>التحصين (ابن طاووس): ص ۵۶۹ باب ۲۳.</ref>


و اين امامت و امارت مؤمنان اختصاص به دنيا ندارد كه دامنه‏ اش تا بهشت امتداد مى ‏يابد، آنگاه كه منادى ندا دهد: هذا عَلِىُّ بْنُ ابى‏ طالِبٍ، اميرُالْمُؤْمِنينَ وَ امامُ الْمُتَّقينَ وَ قائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ الى جَنّاتِ النَّعيمِ: اين على بن ابى‏ طالب است، كه امير مؤمنان و امام متقيان و راهبر پيشانى سفيدان نشانه ‏دار به سوى بهشت برين است.<ref>بحار الانوار: ج ۷ ص ۱۳۴. اليقين: ص ۱۵۰. تاريخ بغداد: ج ۱۳ ص ۱۲۲.</ref>
و اين امامت و امارت مؤمنان اختصاص به دنيا ندارد كه دامنه‏ اش تا بهشت امتداد مى ‏يابد، آنگاه كه منادى ندا دهد: {{متن عربی |هذا عَلِىُّ بْنُ ابى‏ طالِبٍ، اميرُالْمُؤْمِنينَ وَ امامُ الْمُتَّقينَ وَ قائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ الى جَنّاتِ النَّعيمِ}}: اين على بن ابى‏ طالب است، كه امير مؤمنان و امام متقيان و راهبر پيشانى سفيدان نشانه ‏دار به سوى بهشت برين است.<ref>بحار الانوار: ج ۷ ص ۱۳۴. اليقين: ص ۱۵۰. تاريخ بغداد: ج ۱۳ ص ۱۲۲.</ref>


اينجاست كه معناى بلند اين فراز غدير را در احاديث ديگرى با بيانى ديگر مى‏ يابيم. اگر در غدير مى ‏فرمايد: خداوند هر جا مؤمنين را مخاطب قرار داده با على آغاز نموده است. در بيانى ديگر پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏فرمايد: {{متن عربی |ما انْزَلَ الله عَزَّ وَ جَلَّ آيَةً فيها «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» الاّ وَ عَلِىٌّ رَأْسُها وَ اميرُها}}: خداوند آيه ‏اى نازل نكرده كه در آن «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» باشد مگر آنكه على سر دسته آنان و اميرشان است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۳۰۰ ج ۲۰ و ج ۴۰ ص ۲۱ ح ۳۷. اليقين: ص۱۷۶، ۴۶۲، ۴۶۳. امالی الطوسی: ج۱ ص۳۴۰. مناقب خوارزمی: ص۱۸۸. الغدیر: ج۸ ص۸۸. حلیة الاولیاء: ج۱ ص۶۴. الریاض النضرة: ج۲ ص۲۰۶. کفایة الطالب: ص۵۴. تذکرة الخواص: ص۸. کنزالعمال: ج۶ ص۲۹.</ref>
اينجاست كه معناى بلند اين فراز غدير را در احاديث ديگرى با بيانى ديگر مى‏ يابيم. اگر در غدير مى ‏فرمايد: خداوند هر جا مؤمنين را مخاطب قرار داده با على آغاز نموده است. در بيانى ديگر پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏فرمايد: {{متن عربی |ما انْزَلَ الله عَزَّ وَ جَلَّ آيَةً فيها يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواالاّ وَ عَلِىٌّ رَأْسُها وَ اميرُها}}: خداوند آيه ‏اى نازل نكرده كه در آن «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» باشد مگر آنكه على سر دسته آنان و اميرشان است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۳۰۰ ج ۲۰ و ج ۴۰ ص ۲۱ ح ۳۷. اليقين: ص۱۷۶، ۴۶۲، ۴۶۳. امالی الطوسی: ج۱ ص۳۴۰. مناقب خوارزمی: ص۱۸۸. الغدیر: ج۸ ص۸۸. حلیة الاولیاء: ج۱ ص۶۴. الریاض النضرة: ج۲ ص۲۰۶. کفایة الطالب: ص۵۴. تذکرة الخواص: ص۸. کنزالعمال: ج۶ ص۲۹.</ref>


== خطبه غدير و لقب «اميرالمؤمنين»<ref>اسرار غدير: ص۹۴، ۲۰۴. سخنرانى استثنائى غدير: ص۲۳۳-۲۴۲. واقعه قرآنی غدیر: ص۸۶، ۱۰۸.</ref> ==
== خطبه غدير و لقب «اميرالمؤمنين»<ref>اسرار غدير: ص۹۴، ۲۰۴. سخنرانى استثنائى غدير: ص۲۳۳-۲۴۲. واقعه قرآنی غدیر: ص۸۶، ۱۰۸.</ref> ==
خط ۹۹: خط ۹۹:
پيامبرصلى الله عليه و آله در فرازى از يازدهمين و آخرين بخش از خطبه غدير مسئله بيعت را مطرح كرده و از جمله لقب «اميرالمؤمنين» را در مورد على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام بيان داشت.
پيامبرصلى الله عليه و آله در فرازى از يازدهمين و آخرين بخش از خطبه غدير مسئله بيعت را مطرح كرده و از جمله لقب «اميرالمؤمنين» را در مورد على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام بيان داشت.


حضرت از سر دلسوزى فرمود: اى مردم، آنچه به شما گفتم بگوييد و به على با عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد. آنگاه آيه ۲۸۵ سوره بقره:{{قرآن|| «وَ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ»}} را به عنوان كلمه سمع و طاعت در كلام خود آورده فرمود: «بگوييد: شنيديم و اطاعت كرديم. پروردگارا مغفرت تو را مى‏ خواهيم و بازگشت به سوى توست».
حضرت از سر دلسوزى فرمود: اى مردم، آنچه به شما گفتم بگوييد و به على با عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد. آنگاه آيه ۲۸۵ سوره بقره:{{قرآن||وَ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ}} را به عنوان كلمه سمع و طاعت در كلام خود آورده فرمود: «بگوييد: شنيديم و اطاعت كرديم. پروردگارا مغفرت تو را مى‏ خواهيم و بازگشت به سوى توست».


به تعبير ديگر: در بخش يازدهم و پايانى خطبه غدير و پس از بيعت گرفتن زبانى از حاضرين، پيامبرصلى الله عليه وآله ثمره اين بيعت را به نفع خود مردم اعلام كردند. سپس بار ديگر از سر دلسوزى فرمود: اى مردم، آنچه به شما گفتم بگوييد و به على با عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد. آنگاه آيه ۲۸۵ سوره بقره{{قرآن|| «وَ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ»}} را به عنوان كلمه سمع و طاعت در كلام خود آورده فرمود: «بگوييد: شنيديم و اطاعت كرديم. پروردگارا مغفرت تو را مى‏ خواهيم و بازگشت به سوى توست».
به تعبير ديگر: در بخش يازدهم و پايانى خطبه غدير و پس از بيعت گرفتن زبانى از حاضرين، پيامبرصلى الله عليه وآله ثمره اين بيعت را به نفع خود مردم اعلام كردند. سپس بار ديگر از سر دلسوزى فرمود: اى مردم، آنچه به شما گفتم بگوييد و به على با عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد. آنگاه آيه ۲۸۵ سوره بقره{{قرآن||وَ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ}} را به عنوان كلمه سمع و طاعت در كلام خود آورده فرمود: «بگوييد: شنيديم و اطاعت كرديم. پروردگارا مغفرت تو را مى‏ خواهيم و بازگشت به سوى توست».


آنگاه قدردانى از نعمت عظماى غدير و ولايت را به مردم آموخت و آيه ۴۳ سوره اعراف {{قرآن||«الْحَمْدُ للهِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا اَنْ هَدانَا اللهُ»}} را شاهد آورده فرمود: «بگوييد: سپاس خدايى را كه ما را به اين راه هدايت كرد، و اگر خدا هدايت نمى‏ كرد ما هدايت نمى ‏شديم. فرستادگان پروردگارمان به حق آمده ‏اند».
آنگاه قدردانى از نعمت عظماى غدير و ولايت را به مردم آموخت و آيه ۴۳ سوره اعراف {{قرآن||الْحَمْدُ للهِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا اَنْ هَدانَا اللهُ}} را شاهد آورده فرمود: «بگوييد: سپاس خدايى را كه ما را به اين راه هدايت كرد، و اگر خدا هدايت نمى‏ كرد ما هدايت نمى ‏شديم. فرستادگان پروردگارمان به حق آمده ‏اند».


متن [[خطبه غدیر]] چنين است:
متن [[خطبه غدیر]] چنين است:
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
{{متن عربی |مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّكُمْ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ تُصافِقُونى بِكَفٍّ واحِدٍ فى وَقْتٍ واحِدٍ، وَ قَدْ اَمَرَنِىَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْ آخُذَ مِنْ اَلْسِنَتِكُمُ الاِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ، وَ لِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الاَئِمَّةِ مِنّى وَ مِنْهُ، عَلى ما اَعْلَمْتُكُمْ اَنَّ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِهِ.}}
{{متن عربی |مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّكُمْ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ تُصافِقُونى بِكَفٍّ واحِدٍ فى وَقْتٍ واحِدٍ، وَ قَدْ اَمَرَنِىَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْ آخُذَ مِنْ اَلْسِنَتِكُمُ الاِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ، وَ لِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الاَئِمَّةِ مِنّى وَ مِنْهُ، عَلى ما اَعْلَمْتُكُمْ اَنَّ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِهِ.}}


{{متن عربی |فَقُولُوا بِاَجْمَعِكُمْ: «اِنّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَ رَبِّكَ فى اَمْرِ اِمامِنا عَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الاَئِمَّةِ. نُبايِعُكَ عَلى ذلِكَ بِقُلُوبِنا وَ اَنْفُسِنا وَ اَلْسِنَتِنا وَ اَيْدينا. عَلى ذلِكَ نَحْيى وَ عَلَيْهِ نَمُوتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَ لا نُغَيِّرُ وَ لا نُبَدِّلُ، وَ لا نَشُكُّ وَ لا نَجْحَدُ وَ لا نَرْتابُ، وَ لا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَ لا نَنْقُضُ الْميثاقَ.}}
{{متن عربی |فَقُولُوا بِاَجْمَعِكُمْ: اِنّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَ رَبِّكَ فى اَمْرِ اِمامِنا عَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الاَئِمَّةِ. نُبايِعُكَ عَلى ذلِكَ بِقُلُوبِنا وَ اَنْفُسِنا وَ اَلْسِنَتِنا وَ اَيْدينا. عَلى ذلِكَ نَحْيى وَ عَلَيْهِ نَمُوتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَ لا نُغَيِّرُ وَ لا نُبَدِّلُ، وَ لا نَشُكُّ وَ لا نَجْحَدُ وَ لا نَرْتابُ، وَ لا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَ لا نَنْقُضُ الْميثاقَ.}}


{{متن عربی |وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللهِ فى عَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ الاَئِمَّةِ الَّذينَ ذَكَرْتَ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللهُ بَعْدَهُما... .}}
{{متن عربی |وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللهِ فى عَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ الاَئِمَّةِ الَّذينَ ذَكَرْتَ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللهُ بَعْدَهُما... .}}


{{متن عربی |مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَكُمْ وَ سَلِّمُوا عَلى عَلِىٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، وَ قُولُوا: «سَمِعْنا وَ اَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ»... .}}
{{متن عربی |مَعاشِرَ النّاسِ قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَكُمْ وَ سَلِّمُوا عَلى عَلِىٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، وَ قُولُوا: «سَمِعْنا وَ اَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ... .}}


{{متن عربی |مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ اِلى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ اوُلئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ:}}
{{متن عربی |مَعاشِرَ النّاسِ السّابِقُونَ اِلى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ اوُلئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ:}}


اى مردم، شما بيش از آن هستيد كه با يک دست و در يک زمان با من دست دهيد، و پروردگارم مرا مأمور كرده است كه از زبان شما اقرار بگيرم درباره آنچه منعقد نمودم براى على اميرالمؤمنين و امامانى كه بعد از او مى ‏آيند و از نسل من و اويند، چنانكه به شما فهماندم كه فرزندان من از صلب اويند.
اى مردم، شما بيش از آن هستيد كه با يک دست و در يک زمان با من دست دهيد، و پروردگارم مرا مأمور كرده است كه از زبان شما اقرار بگيرم درباره آنچه منعقد نمودم براى على اميرالمؤمنين و امامانى كه بعد از او مى ‏آيند و از نسل من و اويند، چنانكه به شما فهماندم كه فرزندان من از صلب اويند.
خط ۱۸۵: خط ۱۸۵:
پس از اتمام مراسم [[حجةالوداع]]، يک روزى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در مكه توقف داشت (يعنى روز سيزدهم ماه ذى ‏الحجة) روز پرماجرايى بود. در كنار اعلام حركت براى صبح روز بعد و سپردن ودايع امامت به على‏ عليه السلام، دستور خاصى درباره سلام كردن اصحاب به على ‏عليه السلام به عنوان «اميرالمؤمنين» نازل شد:
پس از اتمام مراسم [[حجةالوداع]]، يک روزى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در مكه توقف داشت (يعنى روز سيزدهم ماه ذى ‏الحجة) روز پرماجرايى بود. در كنار اعلام حركت براى صبح روز بعد و سپردن ودايع امامت به على‏ عليه السلام، دستور خاصى درباره سلام كردن اصحاب به على ‏عليه السلام به عنوان «اميرالمؤمنين» نازل شد:


{{قرآن||«فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً»}}<ref>كهف/۶.</ref>: «گويى تو مى ‏خواهى در اثر اعمال آنان خود را از تأسف و غم و اندوه هلاک كنى، اگر به اين گفتار ايمان نياورند».
{{قرآن||فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً}}<ref>كهف/۶.</ref>: «گويى تو مى ‏خواهى در اثر اعمال آنان خود را از تأسف و غم و اندوه هلاک كنى، اگر به اين گفتار ايمان نياورند».


پيامبرصلى الله عليه وآله كه از منصوب كردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير ترس آن داشت كه او را تكذيب كنند و سخن او را نپذيرند، درباره سلام به اِمرة المؤمنين ترس بيشترى داشت، و اين اطمينان الهى بود كه اجراى اين دستور را مؤكد نمود.
پيامبرصلى الله عليه وآله كه از منصوب كردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير ترس آن داشت كه او را تكذيب كنند و سخن او را نپذيرند، درباره سلام به اِمرة المؤمنين ترس بيشترى داشت، و اين اطمينان الهى بود كه اجراى اين دستور را مؤكد نمود.
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
پس از نزول آيه، پيامبرصلى الله عليه وآله دستور داد تا سر شناسان اصحاب نزد على ‏عليه السلام بروند و به عنوان «اميرالمؤمنين» بر او سلام كنند و {{متن عربی |«السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ»}} بگويند<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۵. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۱۴ ح ۱۴۶. مناقب ابن ‏شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۴.</ref>، تا بدين گونه در زمان حيات خود از آنان بر امير بودن على‏ عليه السلام اقرار بگيرد.
پس از نزول آيه، پيامبرصلى الله عليه وآله دستور داد تا سر شناسان اصحاب نزد على ‏عليه السلام بروند و به عنوان «اميرالمؤمنين» بر او سلام كنند و {{متن عربی |«السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ»}} بگويند<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۵. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۱۴ ح ۱۴۶. مناقب ابن ‏شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۴.</ref>، تا بدين گونه در زمان حيات خود از آنان بر امير بودن على‏ عليه السلام اقرار بگيرد.


سرشناسان اصحاب از مؤمنين و منافقين نزد على‏ عليه السلام آمدند و در حضور پيامبرصلى الله عليه وآله به عنوان «اميرالمؤمنين» بر آن حضرت سلام كردند و {{متن عربی |«السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ»}} گفتند. در اينجا ابوبكر و عمر به عنوان اعتراض گفتند: آيا اين حقى از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناک شد و فرمود: حقى از طرف خدا و رسولش است و خدا اين دستور را به من داده است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص۱۱۱-۱۲۰، ۱۵۵. عوالم العلوم: ج۳/۱۵ ص۳۹، ۱۱۴. مناقب ابن شهرآشوب: ج۲ ص۲۲۴. کتاب سلیم: ص۷۳۰.</ref>
سرشناسان اصحاب از مؤمنين و منافقين نزد على‏ عليه السلام آمدند و در حضور پيامبرصلى الله عليه وآله به عنوان «اميرالمؤمنين» بر آن حضرت سلام كردند و {{متن عربی |السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ}} گفتند. در اينجا ابوبكر و عمر به عنوان اعتراض گفتند: آيا اين حقى از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناک شد و فرمود: حقى از طرف خدا و رسولش است و خدا اين دستور را به من داده است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص۱۱۱-۱۲۰، ۱۵۵. عوالم العلوم: ج۳/۱۵ ص۳۹، ۱۱۴. مناقب ابن شهرآشوب: ج۲ ص۲۲۴. کتاب سلیم: ص۷۳۰.</ref>


== لقب «اميرالمؤمنين» در ابطح<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۴۵.</ref> ==
== لقب «اميرالمؤمنين» در ابطح<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۴۵.</ref> ==
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
اكنون دستور الهى آمد كه بايد بزرگان اصحاب نزد على ‏عليه السلام حضور يابند و به عنوان «اميرالمؤمنين» بر آن حضرت سلام كنند و «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» بگويند.
اكنون دستور الهى آمد كه بايد بزرگان اصحاب نزد على ‏عليه السلام حضور يابند و به عنوان «اميرالمؤمنين» بر آن حضرت سلام كنند و «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» بگويند.


پيامبرصلى الله عليه وآله كه از منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در غدير ترس آن داشت كه او را تكذيب كنند و سخن او را نپذيرند، درباره سلام كردن آنان به عنوان «اميرالمؤمنين» ترس بيشترى داشت، و اين اطمينان الهى بود كه اجراى اين دستور را با نزول آيه ۶سوره كهف در چنين موقعيتى مؤكد نمود: {{قرآن||«فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ اِنْ لَمْ‏يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ اَسَفاً»}}: «گويى تو مى‏ خواهى در اثر اعمال آنان خود را از تأسف و غم و اندوه هلاک كنى، اگر به اين گفتار ايمان نياورند». اين بدان معنى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله وظيفه الهى خود را به انجام مى‏ رساند اگر چه مردم سرپيچى كنند.
پيامبرصلى الله عليه وآله كه از منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در غدير ترس آن داشت كه او را تكذيب كنند و سخن او را نپذيرند، درباره سلام كردن آنان به عنوان «اميرالمؤمنين» ترس بيشترى داشت، و اين اطمينان الهى بود كه اجراى اين دستور را با نزول آيه ۶سوره كهف در چنين موقعيتى مؤكد نمود: {{قرآن||فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ اِنْ لَمْ‏يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ اَسَفاً}}: «گويى تو مى‏ خواهى در اثر اعمال آنان خود را از تأسف و غم و اندوه هلاک كنى، اگر به اين گفتار ايمان نياورند». اين بدان معنى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله وظيفه الهى خود را به انجام مى‏ رساند اگر چه مردم سرپيچى كنند.


پيرو آن پيامبرصلى الله عليه وآله به بزرگان اصحاب دستور داد تا نزد على‏ عليه السلام بروند و خطاب به آن حضرت «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» بگويند، تا بدين وسيله در زمان حيات خود از آنان اقرار بر امير بودن على ‏عليه السلام بگيرد.
پيرو آن پيامبرصلى الله عليه وآله به بزرگان اصحاب دستور داد تا نزد على‏ عليه السلام بروند و خطاب به آن حضرت «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» بگويند، تا بدين وسيله در زمان حيات خود از آنان اقرار بر امير بودن على ‏عليه السلام بگيرد.
خط ۲۲۶: خط ۲۲۶:
در كنار اين دو آيه، آيات ۲۰ و ۵۱ و ۵۲ و ۶۴ و ۵۷ و ۸۳ و ۸۴ سوره آل عمران نيز در همين راستاست.
در كنار اين دو آيه، آيات ۲۰ و ۵۱ و ۵۲ و ۶۴ و ۵۷ و ۸۳ و ۸۴ سوره آل عمران نيز در همين راستاست.


آنچه در اينجا قابل ذكر است و از آيات فوق استفاده مى ‏شود اينكه مسئله ولايت و لقب «اميرالمؤمنين» جزو فطرت بشر است. امام صادق‏ عليه السلام درباره آيه {{قرآن||«فِطْرَتَ الله الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها»}} مى‏ فرمايد: آن فطرتى كه خداوند مردم را بر آن خلق فرموده اين است: توحيد، محمد رسول الله، على اميرالمؤمنين.<ref>اليقين: ص۱۸۸، ۴۳۱.</ref>
آنچه در اينجا قابل ذكر است و از آيات فوق استفاده مى ‏شود اينكه مسئله ولايت و لقب «اميرالمؤمنين» جزو فطرت بشر است. امام صادق‏ عليه السلام درباره آيه {{قرآن||فِطْرَتَ الله الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها}} مى‏ فرمايد: آن فطرتى كه خداوند مردم را بر آن خلق فرموده اين است: توحيد، محمد رسول الله، على اميرالمؤمنين.<ref>اليقين: ص۱۸۸، ۴۳۱.</ref>


== مفهوم «اميرالمؤمنين»<ref>ژرفاى غدير: ص ۹۹</ref> ==
== مفهوم «اميرالمؤمنين»<ref>ژرفاى غدير: ص ۹۹</ref> ==