بولس سلامه مسیحی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
(نیمه تکمیل)
 
(۱۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== <big>شعر غديرِ بولس سلامه و علل و انگيزه‏ هاى آن<ref><big>چهارده قرن با غدير: ص 174،166. حماسه غدير در شعر بولس سلامه شاعر مسيحى (منتظمى، زرقامى) : ص 89-93 ،164-173 .</big></ref></big> ==
== شعر غديرِ بولس سلامه و علل و انگيزه‏ هاى آن<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۱۷۴،۱۶۶. حماسه غدير در شعر بولس سلامه شاعر مسيحى (منتظمى، زرقامى) : ص ۸۹-۹۳ ،۱۶۴-۱۷۳ .</ref>==
<big>يكى از جلوه ‏هاى زيبا در مورد غدير قصيده ‏سرايى و غديريه‏ گويى بولس سلامه مسيحى است! او در ديوان اشعار خود شعرى سروده و در آن به غدير اشاره كرده است. كتابى در همين باره از او چاپ شده، كه كتابشناسى آن از اين قرار است:</big>
يكى از جلوه ‏هاى زيبا در مورد [[غدیر]] قصيده ‏سرايى و غديريه‏ گويى بولس سلامه مسيحى است! او در ديوان اشعار خود شعرى سروده و در آن به غدير اشاره كرده است.


<big>عيد الغدير، بولس سلامه (مسيحى) . عربى، چاپى، دارالكتاب اللبنانى، بيروت، سال 1406 ق، 1986 م، وزيرى، 318 ص. در اين كتاب اشعار مؤلف مسيحى در مورد اهل‏ بيت ‏عليهم السلام آمده است، و به خصوص پيامبرصلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين و امام حسين‏ عليهما السلام است. در اين كتاب چهل و نه عنوان شعر آمده كه تنها يک عنوان درباره غدير است و به همان مشهور است.</big>
كتابى در همين باره از او چاپ شده، كه [[کتابشناسی غدیر|کتابشناسی]] آن از اين قرار است:


<big>درباره اين كتاب و مؤلف آن چند كتاب تأليف شده، كه از اين قرار است:</big>
عيد الغدير، بولس سلامه (مسيحى) . [[عربی]]، چاپى، دارالكتاب اللبنانى، بیروت، سال ۱۴۰۶ ق، ۱۹۸۶ م، وزيرى، ۳۱۸ ص.


<big>1. حماسه عيد الغدير، سيد حسين مرعشى. فارسى، چاپى، منير، تهران، اول، سال 1382 ش، وزيرى، 160 ص. در اين كتاب در مورد كتاب «عيد الغدير» بولس سلامه و خود او و اشعارش تحقيق نموده و درباره غدير نيست.</big>
در اين كتاب اشعار مؤلف مسيحى در مورد [[اهل‏ بیت ‏علیهم السلام]] آمده است، و به خصوص [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] و [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین]] و [[امام حسین علیه السلام|امام حسین‏ علیهما السلام]] است.


<big>2. بولس سلامة و ملحمة عيد الغدير، عبدالحسين جواهرى. عربى، چاپى، چاپ بيروت (لبنان) ، سال 1425 ق، وزيرى، 48 ص.</big>
در اين كتاب چهل و نه عنوان [[ادبیات|شعر]] آمده كه تنها يک عنوان درباره غدير است و به همان مشهور است.


<big>3. حماسه عيد الغدير، بولس سلامه، انتخاب: سيد حسين مرعشى. فارسى، چاپى. منير، تهران، سال 1382 ش. وزيرى، 160 ص. اين كتاب انتخاب و توضيح بعضى از اشعار در مورد غدير از كتاب «عيدالغدير» بولس سلامه است. البته اصل كتاب به طور كامل درباره غدير نيست.</big>
درباره اين كتاب و مؤلف آن چند كتاب [[تألیف]] شده، كه از اين قرار است:


حماسه عيد الغدير، سيد حسين مرعشى. فارسى، چاپى، منير، تهران، اول، سال ۱۳۸۲ ش، وزيرى، ۱۶۰ ص. در اين كتاب در مورد كتاب «عيد الغدير» بولس سلامه و خود او و اشعارش تحقيق نموده و درباره غدير نيست.


<big>جا دارد در اينجا چند مورد از علل و انگيزه‏ هاى شاعر مسيحى «بولس سلامه» و كتاب او «عيد الغدير» را بيان كنيم:</big>
بولس سلامة و ملحمة عيد الغدير، عبدالحسين جواهرى. عربى، چاپى، چاپ بيروت ([[لبنان]]) ، سال ۱۴۲۵ ق، وزيرى، ۴۸ ص.


=== <big>دلايل انتخاب موضوع</big> ===
حماسه عيد الغدير، بولس سلامه، انتخاب: سيد حسين مرعشى. فارسى، چاپى. منير، تهران، سال ۱۳۸۲ ش. وزيرى، ۱۶۰ ص. اين كتاب انتخاب و توضيح بعضى از اشعار در مورد غدير از كتاب «عيدالغدير» بولس سلامه است. البته اصل كتاب به طور كامل درباره [[غدیر]] نيست.
<big>كتاب «عيد الغدير» از حماسه‏ هاى مشهورى است كه جايگاه مناسبى را در ادبيات عرب به خود اختصاص داده است. اين كتاب به دليل رعايت بسيارى از ويژگى ‏هاى فنىِ حماسه در جهان ادب، از مقبوليت بسيارى برخوردار است. به طورى كه به بولس سلامه لقب شاعر حماسى داده ‏اند. تسميه كتاب «عيد الغدير» از باب تسميه كل به جزء است، زيرا داستان اين كتاب ترسيم زندگى پيامبرصلى الله عليه وآله و اهل‏ بيت‏ عليهم السلام از دوران جاهليت تا پايان حادثه كربلا است. شاعر قصيده ‏اى نود بيتى در مورد ماجراى روز غدير و برگزيده شدن حضرت على‏ عليه السلام به خلافت توسط پيامبرصلى الله عليه وآله آورده، و آن را عنوان قصيده اصلى حماسه خود قرار داده است. تا جايى كه حماسه خود را نيز به همين نام نهاده است.</big>


<big>اين حماسه در زمانى سروده شده است كه سرزمين‏ هاى عربى و اسلامى شاهد موج شديدى از تهاجم فكرى و فرهنگى است، به طورى كه حتى براى به انجام رسيدن اين تهاجم فرهنگى از حملات مستقيم نظامى نيز ابايى نداشتند. اين امر در بيدار شدن روحيه حماسى و ملى‏ گرايى در بين اعراب، از جمله بولس سلامه تأثير بسزايى داشت.</big>
جا دارد در اينجا چند مورد از علل و انگيزه‏ هاى شاعر مسيحى «بولس سلامه» و كتاب او «عيد الغدير» را بيان كنيم:


<big>در اينجا قصد داريم به طور كوتاه شخصيت شاعر و روحيات او و سپس شرايطى كه او را به حماسه ‏سرايى سوق داده بررسى كنيم. سلامه شاعرى مسيحى است، ولى از يک سو عاطفه انسانى و از سوى ديگر پرورش يافتن در محيط اسلامى، ارزش‏ هاى اسلامى را به وى نوشانده، تا جايى كه او عضوى از جامعه اسلامى شده است.</big>
=== دلايل انتخاب موضوع ===
كتاب «عيد الغدير» از حماسه‏ هاى مشهورى است كه جايگاه مناسبى را در ادبيات عرب به خود اختصاص داده است. اين كتاب به دليل رعايت بسيارى از ويژگى ‏هاى فنىِ حماسه در جهان ادب، از مقبوليت بسيارى برخوردار است. به طورى كه به بولس سلامه لقب شاعر حماسى داده ‏اند.  


<big>بولس سلامه حماسه عيد الغدير را در سال 1948 م سروده است. او كه متوجه كمبود فن حماسه در ادبيات عرب شده بود و نياز شديدى را به حماسه ‏اى جامع در اين ادبيات احساس مى‏ كرد، همواره در پى اين بود تا با سرودن اثر حماسى و زيبا مطابق با معيارهاى يک اثر حماسى جهانى، جاى خالى اين نوع ادبى را در ادبيات عرب پر كند.</big>
تسميه كتاب «عيد الغدير» از باب تسميه كل به جزء است، زيرا داستان اين كتاب ترسيم زندگى [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] و [[اهل‏ بیت‏ علیهم السلام]] از دوران [[جاهلیت]] تا پايان حادثه [[کربلا]] است.


<big>وى ابتدا در انتخاب موضوع حماسه مردد بود، تا اينكه شيخ عبداللَّه علايلى<ref><big>عبداللَّه علايلى يكى از عالمان و بزرگان اسلامى است كه در مصر متولد شد. از مهم‏ترين آثار او مى ‏توان از «تاريخ الحسين‏ عليه السلام» ، و «اشعة من حياة الحسين‏ عليه السلام» نام برد.</big></ref> به وى پيشنهاد مى‏ كند تا جنگ ‏هاى عرب را تحت عنوان «ايام العرب» به نظم در آورد. خود وى در مقدمه اين حماسه در اين باره مى ‏نويسد كه برخى از شخصيت‏ هاى بزرگ دينى در پى داستان منظومى به نوشته او -  كه در مجله «الاديب» به چاپ رسيده -  از او خواسته ‏اند تا حماسه‏ اى درباره تاريخ اسلام بسرايد.</big>
شاعر قصيده ‏اى نود بيتى در مورد ماجراى روز غدير و برگزيده شدن حضرت على‏ عليه السلام به خلافت توسط پيامبر صلى الله عليه و آله آورده، و آن را عنوان قصيده اصلى حماسه خود قرار داده است. تا جايى كه حماسه خود را نيز به همين نام نهاده است.


<big>در اين ميان پيشنهاد سيد عبدالحسين شرف‏ الدين<ref><big>سيد عبدالحسين شرف الدين در سال 1290 ق در كاظمين در خانواده ‏اى اصيل و مذهبى به دنيا آمد، و در سال 1377 ق وفات يافت. او آثار بسيار ارزشمندى از خود بر جاى گذاشته است، كه از جمله مى‏ توان «الفصول المهمة فى تأليف الامة» و «الكلمة الغراء فى تفضيل الزهراءعليها السلام» را نام برد. دايرة المعارف تشيع: ج 9 ص 565 .</big></ref> مبنى بر اينكه واقعه غدير خم را به نظم در آورد، مورد قبول و رضايت او قرار مى‏ گيرد. البته نبايد تأثير كتاب «الغدير فى الكتاب و السنة و الادب» را كه علامه امينى نجفى در آن زمان مشغول نگاشتن آن بود و حدود پنج جلد آن منتشر شده بود فراموش كرد.</big>
اين حماسه در زمانى سروده شده است كه سرزمين‏ هاى [[عربی]] و اسلامى شاهد موج شديدى از تهاجم فكرى و فرهنگى است، به طورى كه حتى براى به انجام رسيدن اين تهاجم فرهنگى از حملات مستقيم نظامى نيز ابايى نداشتند. اين امر در بيدار شدن روحيه حماسى و ملى‏ گرايى در بين اعراب، از جمله بولس سلامه تأثير بسزايى داشت.


<big>بولس سلامه از ارتباطش با علامه امينى و از نامه‏ نگارى ‏هايى كه با هم داشتند نيز سخن مى‏ گويد. گويا علامه امينى نيز اين موضوع را به وى پيشنهاد داده بود. بولس سلامه در مقدمه حماسه خود به نامه‏ اى كه در جواب علامه نوشته است نيز اشاره مى‏ كند:</big>
در اينجا قصد داريم به طور كوتاه شخصيت شاعر و روحيات او و سپس شرايطى كه او را به حماسه ‏سرايى سوق داده بررسى كنيم.


<big>از اينكه در پاسخ نامه تأخير داشتم عذر مى ‏خواهم؛ عذرى كه تو را از پاسخ ‏نامه بيشتر خوشحال مى‏ كند و آن را بر پاسخ ‏نامه ترجيح خواهى داد. عذرم اين است كه من در اين مدت از كوچك ‏ترين فرصتى كه بيمارى به من داد، براى سرودن حماسه‏ اى تحت عنوان «عيد الغدير» بهره مى‏ جستم، تا آن را در حماسه ‏اى منظوم در ارتباط با زندگى و مصايب اهل‏ بيت پيامبرعليهم السلام از آغاز جاهليت تا پايان مصيبت كربلا بياورم. تعداد ابيات اين حماسه افزون بر 3500 بيت است كه عنوان «عيد الغدير» را بر آن نهاده ‏ام.<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 8 .</big></ref></big>
سلامه شاعرى مسيحى است، ولى از يک سو عاطفه انسانى و از سوى ديگر پرورش يافتن در محيط اسلامى، ارزش‏ هاى اسلامى را به وى نوشانده، تا جايى كه او عضوى از جامعه اسلامى شده است.


<big>البته خود شاعر اشاره مى‏ كند كه دعوت سيد شرف ‏الدين يا عبداللَّه علايلى تنها انگيزه سرودن اين حماسه نبوده، بلكه اين كارش را لبيک به دعوتى درونى مى ‏داند كه خودش بى‏ صبرانه منتظرش بوده است. خود شاعر در اين باره مى‏ گويد: پوشيده نيست كه سرودن اين حماسه باعث نشر بخش عظيمى از تاريخ اعراب مى ‏شود. عربيتى كه امروزه در سينه اعراب شعله ‏ور شده -  از باختر دور تا جزيرة العرب -  بيش از اينها به الگو گرفتن از قهرمانان گذشته خويش نيازمند است؛ قهرمانانى كه تعدادشان زياد است، ولى هيچ يک از آنها شجاعت، دانش و خيرانديشى حضرت على‏ عليه السلام را ندارند و هيچ كس چون حسين‏ عليه السلام در مقابل ستمگران قيام نكرد. پدر براى حق زيست و شمشيرش را در جنگ بدر براى دفاع از حق از نيام كشيد، و فرزند در كربلا در راه آزادى به شهادت رسيد. بدون شک اولى دست ‏پرورده رسول‏ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله و ديگرى پاره تن او بود.<ref><big>سلامه(عيد الغدير )بولس  : ص 12.</big></ref></big>
بولس سلامه حماسه عيد الغدير را در سال ۱۹۴۸ م سروده است. او كه متوجه كمبود فن حماسه در [[ادبیات]] عرب شده بود و نياز شديدى را به حماسه ‏اى جامع در اين ادبیات احساس مى‏ كرد، همواره در پى اين بود تا با سرودن اثر حماسى و زيبا مطابق با معيارهاى يک اثر حماسى جهانى، جاى خالى اين نوع ادبى را در ادبيات [[عرب]] پر كند.


<big>شاعر از ديگر عللى كه وى را به سرودن اين اثر حماسى تشويق كرده است، آشنايى‏ اش با قرآن كريم و شيفتگى او به شخصيت‏ هاى اسلامى همچون پيامبرصلى الله عليه وآله، امام على و امام حسين‏ عليهما السلام مى‏ داند. وى در مقدمه قصيده «على و الحسين ‏عليهما السلام» -  كه در پايان كتاب «سرّ الايمان» به چاپ رسيده -  در اين باره مى‏ گويد: از كودكى شيفته قرآن مجيد و تاريخ اسلام بودم. اكنون كه حدود چهل سال از عمرم گذشته چگونه مى‏ توان شيفته آن نباشم. هر گاه به ياد كشته شدن اميرالمؤمنين و فرزندش حسين‏ عليهما السلام مى ‏افتادم، سينه‏ ام براى يارى حق و شكست باطل بر افروخته مى ‏شد.<ref><big>سرّ الايمان (مقرّم) : ص 69 .</big></ref></big>
وى ابتدا در انتخاب موضوع حماسه مردد بود، تا اينكه شيخ عبدالله علايلى<ref>عبداللَّه علايلى يكى از عالمان و بزرگان اسلامى است كه در مصر متولد شد. از مهم‏ترين آثار او مى ‏توان از «تاريخ الحسين‏ عليه السلام» ، و «اشعة من حياة الحسين‏ عليه السلام» نام برد.</ref> به وى پيشنهاد مى‏ كند تا جنگ ‏هاى عرب را تحت عنوان «ايام العرب» به نظم در آورد. خود وى در مقدمه اين حماسه در اين باره مى ‏نويسد كه برخى از شخصيت‏ هاى بزرگ دينى در پى داستان منظومى به نوشته او -  كه در مجله «الاديب» به چاپ رسيده -  از او خواسته ‏اند تا حماسه‏ اى درباره تاريخ اسلام بسرايد.


=== <big>عشق به اهل‏ بيت و حضرت على ‏عليهم السلام</big> ===
در اين ميان پيشنهاد سيد عبدالحسين شرف‏ الدين<ref>سيد عبدالحسين شرف الدين در سال ۱۲۹۰ ق در كاظمين در خانواده ‏اى اصيل و مذهبى به دنيا آمد، و در سال ۱۳۷۷ ق وفات يافت. او آثار بسيار ارزشمندى از خود بر جاى گذاشته است، كه از جمله مى‏ توان «الفصول المهمة فى تأليف الامة» و «الكلمة الغراء فى تفضيل الزهراءعليها السلام» را نام برد. دايرة المعارف تشيع: ج ۹ ص ۵۶۵ .</ref> مبنى بر اينكه واقعه غدير خم را به نظم در آورد، مورد قبول و رضايت او قرار مى‏ گيرد.
<big>شاعر به دلايل ديگرى كه اين موضوع را براى حماسه برگزيده اشاره مى‏ كند و مى‏ گويد: شايد كسى بگويد چرا از بين همه اصحاب پيامبر صلى الله عليه وآله، على‏ عليه السلام را براى اين حماسه برگزيدى؟ من جواب اين سؤال را جز با چند كلمه نمى ‏دهم.</big>


<big>شاعر در بيتى مثال بسيار جالبى در مورد على‏ عليه السلام و پيروزى‏ هاى اسلام زده است؛ او على‏ عليه السلام را به ابرى تشبيه مى‏ كند كه براى باريدن باران لازم و ضرورى است، زيرا اگر ابرى نباشد بارانى نخواهد بود. اگر على‏ عليه السلام هم نبود، براى اسلام و مسلمانان پيروزى رقم نمى‏ خورد. بولس سلامه همه وقايع قبل از غدير خم را به نوعى مشيت و قضاى خداوندى مى‏ داند كه از اين طريق توجه مسلمانان را به سوى على ‏عليه السلام جلب مى ‏كند، زيرا پيامبر صلى الله عليه وآله در همه حوادث و مناسبت‏ ها از وى تمجيد مى ‏نمايد و جايگاه والاى او را به مردم گوشزد مى‏ كند. او بعد از اين كه همه اصحاب و ياران را امتحان مى‏ كند، در نهايت على‏ عليه السلام را براى آن امر مهم بر مى‏ گزيند، تا همه عذرها از مردم گرفته شود. شاعر، اين حوادث را نشانه و مقدمه ‏اى براى خلافت امام على‏ عليه السلام مى‏ داند.<ref><big>البته مشخصاً اين اعتقاد شيعه نيست، بلكه ملاک امر امامت و خلافت در مكتب تشيع صرفاً «نصبٌ من اللَّه» است.</big></ref></big>
البته نبايد تأثير كتاب «الغدير فى الكتاب و السنة و الادب» را كه [[علامه امینی|علامه امینی نجفی]] در آن زمان مشغول نگاشتن آن بود و حدود پنج جلد آن منتشر شده بود فراموش كرد.


=== <big>واقعه غدير خم</big> ===
بولس سلامه از ارتباطش با علامه امینی و از نامه‏ نگارى ‏هايى كه با هم داشتند نيز سخن مى‏ گويد. گويا علامه امينى نيز اين موضوع را به وى پيشنهاد داده بود.
<big>از جمله مهم‏ ترين وقايع صدر اسلام كه مى ‏توان آن را نقطه عطفى در تاريخ اسلام دانست، ماجراى غدير و معرفى حضرت على‏ عليه السلام به عنوان جانشين پيامبر صلى الله عليه وآله و ولى مسلمانان توسط پيامبرصلى الله عليه وآله بود.</big>


<big>از نظر بولس سلامه اين واقعه از مهم‏ترين وقايع صدر اسلام است. به همين دليل است كه حماسه خود را نيز به همين نام نهاده است. يكى از قصائد اين حماسه طولانى «يوم الغدير» مى‏ باشد، كه در آن شاعر به تفصيل به اين واقعه پرداخته است.</big>
بولس سلامه در مقدمه حماسه خود به نامه‏ اى كه در جواب علامه نوشته است نيز اشاره مى‏ كند:


<big>بولس سلامه بازگشت رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از مكه و حال و هوايى كه حاكم بر جمعيت بود را اين چنين توصيف مى‏ كند:</big>
از اينكه در پاسخ نامه تأخير داشتم عذر مى ‏خواهم؛ عذرى كه تو را از پاسخ ‏نامه بيشتر خوشحال مى‏ كند و آن را بر پاسخ ‏نامه ترجيح خواهى داد.


<big>عاد من حجةالوداع الخطير</big>          <big>و لفيف الحجيج موج البحور</big>
عذرم اين است كه من در اين مدت از كوچک ‏ترين فرصتى كه بيمارى به من داد، براى سرودن حماسه‏ اى تحت عنوان «عيد الغدير» بهره مى‏ جستم، تا آن را در حماسه ‏اى منظوم در ارتباط با زندگى و مصايب اهل‏ بيت پيامبر عليهم السلام از آغاز [[جاهلیت]] تا پايان مصيبت [[کربلا]] بياورم.


<big>لجة خلف لجة كانتشار ال</big>            <big>غيم صبحاً فى الفدفد المغمور</big>
تعداد ابيات اين حماسه افزون بر ۳۵۰۰ بيت است كه عنوان «عيد الغدير» را بر آن نهاده ‏ام.<ref>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۸ .</ref>  


<big>و تبارى للحج كل رشيد</big>              <big>يستطيع القيام للتكبير</big>
البته خود شاعر اشاره مى‏ كند كه دعوت سيد شرف ‏الدين يا عبدالله علايلى تنها انگيزه سرودن اين حماسه نبوده، بلكه اين كارش را لبيک به دعوتى درونى مى ‏داند كه خودش بى‏ صبرانه منتظرش بوده است.


<big>و استفاض النبى نصحاً و احكا</big>      <big>ماً و هدياً الى الصراط القرير</big>
خود شاعر در اين باره مى‏ گويد:


<big>بلغ العائدون بطحاء »خم«</big>          <big>فكأن الركبان فى التنور</big>
پوشيده نيست كه سرودن اين حماسه باعث نشر بخش عظيمى از [[تاریخ]] اعراب مى ‏شود.


<big>عرفوه غدير خم و ليس ال</big>          <big>غور الا ثماله من غدير<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 106:</big><big>  -  از حج مهم خود برگشت در حالى كه انبوهى از حاجيان همچون موج دريا جمع شده بودند.</big>
عربيتى كه امروزه در سينه اعراب شعله ‏ور شده -  از باختر دور تا جزيرة العرب بيش از اينها به الگو گرفتن از قهرمانان گذشته خويش نيازمند است؛ قهرمانانى كه تعدادشان زياد است، ولى هيچ يک از آنها شجاعت، دانش و خيرانديشى حضرت على‏ عليه السلام را ندارند و هيچ كس چون حسين‏ عليه السلام در مقابل ستمگران قيام نكرد.


<big>  -  امواج مردم (حاجيان) پشت سر هم همچون تكه‏ هاى پراكنده ابرها در صبحگاه در بيابان بودند.</big>
پدر براى حق زيست و شمشيرش را در جنگ بدر براى دفاع از حق از نيام كشيد، و فرزند در كربلا در راه آزادى به شهادت رسيد.


<big>  -  هر انسان توانمندى كه توانايى قيام و تكبير داشت براى رفتن به حج از ديگران سبقت مى گرفت.</big>
بدون شک اولى دست ‏پرورده رسول‏ الله ‏صلى الله عليه و آله و ديگرى پاره تن او بود.<ref>سلامه(عيد الغدير) بولس  : ص ۱۲.</ref>


<big>  -  پيامبرصلى الله عليه وآله شروع به نصيحت مردم و بيان احكام و هدايت آنها به راه راست كرد.</big>
شاعر از ديگر عللى كه وى را به سرودن اين اثر حماسى تشويق كرده است، آشنايى‏ اش با [[قرآن]] كريم و شيفتگى او به شخصيت‏ هاى اسلامى همچون پيامبر صلى الله عليه وآله، امام على و امام حسين‏ عليهما السلام مى‏ داند.


<big>  مردم كه از حج برگشتند به سرزمين «خم» رسيدند، گويى كه كاروانيان از گرماى هوا در تنور بودند.</big>
وى در مقدمه قصيده «على و الحسين ‏عليهما السلام» -  كه در پايان كتاب «سرّ الايمان» به چاپ رسيده -  در اين باره مى‏ گويد: از كودكى شيفته قرآن مجيد و [[تاریخ]] اسلام بودم.


<big>  -  آن سرزمين را به نام «غدير خم» مى‏ شناختند، زيرا آن سرزمين پست جز ته مانده ‏اى از آبگير (رود) نبود.</big></ref></big>
اكنون كه حدود چهل سال از عمرم گذشته چگونه مى‏ توان شيفته آن نباشم. هر گاه به ياد كشته شدن اميرالمؤمنين و فرزندش حسين‏ عليهما السلام مى ‏افتادم، سينه‏ ام براى يارى حق و شكست باطل بر افروخته مى ‏شد.<ref>سرّ الايمان (مقرّم) : ص ۶۹ .</ref>


=== عشق به اهل‏ بيت و حضرت على ‏عليهم السلام ===
شاعر به دلايل ديگرى كه اين موضوع را براى حماسه برگزيده اشاره مى‏ كند و مى‏ گويد: شايد كسى بگويد چرا از بين همه اصحاب [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]]، على‏ عليه السلام را براى اين حماسه برگزيدى؟


<big>سپس حالت پيامبرصلى الله عليه وآله در پى نازل شدن آيه تبليغ را ترسيم مى‏ كند:</big>
من جواب اين سؤال را جز با چند كلمه نمى ‏دهم.


<big>و اذا بالنبى يرقب شيئاً</big>              <big>و هو فى مثل جمده المسحور</big>
شاعر در بيتى مثال بسيار جالبى در مورد على‏ عليه السلام و پيروزى‏ هاى [[اسلام]] زده است؛ او على‏ عليه السلام را به ابرى تشبيه مى‏ كند كه براى باريدن باران لازم و ضرورى است، زيرا اگر ابرى نباشد بارانى نخواهد بود.


<big>جاء جبرئيل قائلا يا نبى</big>            <big>اللَّه بلّغ كلام رب مجير</big>
اگر على‏ عليه السلام هم نبود، براى اسلام و مسلمانان پيروزى رقم نمى‏ خورد. بولس سلامه همه وقايع قبل از غدير خم را به نوعى مشيت و قضاى خداوندى مى‏ داند كه از اين طريق توجه مسلمانان را به سوى على ‏عليه السلام جلب مى ‏كند، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله در همه حوادث و مناسبت‏ ها از وى تمجيد مى ‏نمايد و جايگاه والاى او را به مردم گوشزد مى‏ كند.


<big>انت فى عصمة من الناس فانثر</big>    <big>بينات السماء للجمهور</big>
او بعد از اين كه همه اصحاب و ياران را امتحان مى‏ كند، در نهايت على‏ عليه السلام را براى آن امر مهم بر مى‏ گزيند، تا همه عذرها از مردم گرفته شود. شاعر، اين حوادث را نشانه و مقدمه ‏اى براى [[خلافت]] امام على‏ عليه السلام مى‏ داند.<ref>البته مشخصاً اين اعتقاد شيعه نيست، بلكه ملاک امر امامت و خلافت در مكتب تشيع صرفاً «نصبٌ من اللَّه» است.</ref>


<big>اذعها رسالة اللَّه وحياً</big>                <big>سرمدياً و حجة للعصور<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 108:</big><big>-  ناگهان گويى پيامبرصلى الله عليه وآله در انتظار چيزى است؛ گويى كه او در سكوتى جادو شده و چون شيفتگان مفتون بود.</big>
=== واقعه غدير خم ===
از جمله مهم‏ ترين وقايع صدر اسلام كه مى ‏توان آن را نقطه عطفى در تاريخ اسلام دانست، ماجراى غدير و معرفى حضرت على‏ عليه السلام به عنوان [[جانشین]] پيامبر صلى الله عليه و آله و ولى مسلمانان توسط پيامبر صلى الله عليه و آله بود.


<big>-  جبرئيل بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده و عرض كرد: اى پيامبر خدا ! پيام پروردگار امنيت را ابلاغ كن.</big>
از نظر بولس سلامه اين واقعه از مهم‏ترين وقايع صدر اسلام است. به همين دليل است كه حماسه خود را نيز به همين نام نهاده است.


<big>-  تو در بين مردم در امان خواهى بود، پس آيات روشن آسمانى را به همه مردم برسان.</big>
يكى از قصائد اين حماسه طولانى «يوم الغدير» مى‏ باشد، كه در آن شاعر به تفصيل به اين واقعه پرداخته است.


<big>-  و رسالت خداوند را به عنوان وحى هميشگى و دليلى براى همه عصرها پخش كن.</big></ref></big>
بولس سلامه بازگشت رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از مكه و حال و هوايى كه حاكم بر جمعيت بود را اين چنين توصيف مى‏ كند:


<big>در اين چهار بيت، بولس سلامه حالت پيامبرصلى الله عليه وآله را هنگام نزول آيه و نيز مضمون آيه تبليغ را به نظم در آورده است.</big>
عاد من [[حجةالوداع]] الخطير         


=== <big>حديث غدير</big> ===
و لفيف الحجيج موج البحور
<big>سپس شاعر مضمون حديث غدير را كه پيامبرصلى الله عليه وآله در  آن روز بيان فرمودند به نظم مى‏ كشد و تمام سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله را از ابتدا تا انتها مى‏ آورد. پيامبرصلى الله عليه وآله در ابتدا نزديک شدن زمان رحلتش به سوى پروردگار خويش و فراق از اصحاب را به آنها خبر مى‏ دهد. مردم همه به گريه مى‏ افتند. آنگاه پيامبرصلى الله عليه وآله آنها را شاهد مى‏ گيرد كه آيا من مولاى شما نيستم؟ و همه تأييد مى‏ كنند كه آرى. سپس دست على ‏عليه السلام را بالاى سرش مى‏ برد و او را به عنوان جانشين خود و ولىّ مردم بعد از خودش به مردم معرفى مى‏ كند:</big>


<big>ايها الناس قال اوشك ان</big>                <big>ادعى  و انى و انكم لنشور</big>
لجة خلف لجة كانتشار ال           


<big>و كلانا يجيب: هل تشهدون ال</big>        <big>حق انى بلّغت امر القدير؟</big>
غيم صبحاً فى الفدفد المغمور


<big>ادركوا لهجة النعى خلال ال</big>            <big>قول فالصوت فى جلال القبور</big>
و تبارى للحج كل رشيد             


<big>عبرات ملئ العيون و كبت</big>            <big>فى حلوق تأجّجت بالزفير</big>
يستطيع القيام للتكبير


<big>اننا شاهدون قالوا جزاك اللَّه</big>            <big>خيراً من ناصح و مشير</big>
و استفاض النبى نصحاً و احكا     


<big>اوَ لا تشهدون ان لا اله                غ</big><big>ير رب فرد رحيم غفور</big>
ماً و هدياً الى الصراط القرير


<big>و بانّى عبد له و رسول</big>                <big>لم يقصر فى النصح و التبشير</big>
بلغ العائدون بطحاء «خم»         


<big>فاجابوا: بلى. فقال: الهى                ا</big><big>نت فاشهد لعبدك المأمور</big>
فكأن الركبان فى التنور


<big>ايها الناس انما اللَّه مولا</big>                <big>كم و مولاى ناصرى و مجيرى</big>
عرفوه غدير خم و ليس ال         


<big>ثم انى وليكم منذ كان الد</big>              <big>هر طفلاً حتى زوال الدهور</big>
غور الا ثماله من غدير<ref>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۰۶:  -  از حج مهم خود برگشت در حالى كه انبوهى از حاجيان همچون موج دريا جمع شده بودند.   -  امواج مردم (حاجيان) پشت سر هم همچون تكه‏ هاى پراكنده ابرها در صبحگاه در بيابان بودند.   -  هر انسان توانمندى كه توانايى قيام و تكبير داشت براى رفتن به حج از ديگران سبقت مى گرفت.   -  پيامبرصلى الله عليه وآله شروع به نصيحت مردم و بيان احكام و هدايت آنها به راه راست كرد.   -  مردم كه از حج برگشتند به سرزمين «خم» رسيدند، گويى كه كاروانيان از گرماى هوا در تنور بودند.   -  آن سرزمين را به نام «غدير خم» مى‏ شناختند، زيرا آن سرزمين پست جز ته مانده ‏اى از آبگير (رود) نبود.</ref>


<big>يا الهى من كنت مولاه حقاً</big>            <big>فعلى مولاه غير نكير</big>
سپس حالت پيامبر صلى الله عليه وآله در پى نازل شدن [[آیه تبلیغ و شبهات|آیه تبلیغ]] را ترسيم مى‏ كند:


<big>يا الهى وال الذين يوالون اب</big>          <big>ن‏عمّى وانصر حليف نصيرى</big>
و اذا بالنبى يرقب شيئاً             


<big>كن عدواً لمن يعاديه و اخذل</big>          <big>كل نكس و خاذل شرير</big>
و هو فى مثل جمده المسحور


<big>قالها آخذاً بضبع على</big>                  <big>رافعاً ساعد الهمام الهصور</big>
جاء جبرئيل قائلا يا نبى           


<big>لاح شعر الابطين عند اعتناق الز</big>    <big>ند للزند فى المقام الشهير</big>
اللَّه بلّغ كلام رب مجير


<big>فكأن النبى يرفع بند ال</big>                <big>عزّ عيداً للقائد المنصور</big>
انت فى عصمة من الناس فانثر   


<big>راوياً للزمان فضل على</big>              <big>باسطاً للعيون حق الوزير<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 110:</big><big>  -  پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى مردم، نزديک است كه از طرف خداوند فرا خوانده شوم، من و شما با هم محشور خواهيم شد.</big>
بينات السماء للجمهور


<big>  -  و هر دوى ما پاسخ خواهيم داد: آيا به حق به اين كه من امر پروردگار قادر و توانا را به انجام برسانم گواه خواهيد بود؟</big>
اذعها رسالة اللَّه وحياً               


<big>  صداى كسى را كه خبر مرگ مى دهد در بين  سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدند. اين صدا در عظمت شكوه قبر آشكار بود.</big>
سرمدياً و حجة للعصور<ref>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۰۸:ناگهان گويى پيامبرصلى الله عليه وآله در انتظار چيزى است؛ گويى كه او در سكوتى جادو شده و چون شيفتگان مفتون بود. -  جبرئيل بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده و عرض كرد: اى پيامبر خدا ! پيام پروردگار امنيت را ابلاغ كن. -  تو در بين مردم در امان خواهى بود، پس آيات روشن آسمانى را به همه مردم برسان. -  و رسالت خداوند را به عنوان وحى هميشگى و دليلى براى همه عصرها پخش كن.</ref>


<big>  -  آنگاه اشک ها چشم‏ ها را پر كرد و صداها در گلوها خفه شد و آه و ناله بلند گرديد.</big>
در اين چهار بيت، بولس سلامه حالت پيامبر صلى الله عليه و آله را هنگام نزول آيه و نيز مضمون آيه [[تبلیغ]] را به نظم در آورده است.


<big>  -  مردم گفتند: ما گواه و شاهد هستيم. خداوند به تو جزاى خير دهد كه نصيحت كننده و راهنماى ما بودى.</big>
=== حديث غدير ===
سپس شاعر مضمون [[حدیث غدیر]] را كه پيامبر صلى الله عليه و آله در  آن روز بيان فرمودند به نظم مى‏ كشد و تمام سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله را از ابتدا تا انتها مى‏ آورد.


<big>  -  آيا گواهى نمى‏ دهيد كه خداوند واحد و يگانه است و جز او كه مهربان و آمرزنده است خدايى نيست.</big>
پيامبر صلى الله عليه وآله در ابتدا نزديک شدن زمان رحلتش به سوى پروردگار خويش و فراق از اصحاب را به آنها خبر مى‏ دهد. مردم همه به گريه مى‏ افتند.


<big>  -  و شهادت نمى‏ دهيد كه من بنده و فرستاده او هستم و در پند و نصيحت شما كوتاهى نكرده‏ ام؟</big>
آنگاه پيامبر صلى الله عليه وآله آنها را شاهد مى‏ گيرد كه آيا من مولاى شما نيستم؟ و همه تأييد مى‏ كنند كه آرى.


<big>  -  همه جواب دادند: آرى. سپس پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: خداوندا، تو شاهد باش كه بنده مأموريت خود را به انجام رساندم.</big>
سپس دست على ‏عليه السلام را بالاى سرش مى‏ برد و او را به عنوان [[جانشین]] خود و ولىّ مردم بعد از خودش به مردم معرفى مى‏ كند:


<big>  -  اى مردم! خدا مولاى شما و مولاى و يار و ياور و پناه من است.</big>
ايها الناس قال اوشک ان               


<big>  -  و بعد از خدا من از زمان كودكى تا پايان روزگار، مولاى شما هستم.</big>
ادعى  و انى و انكم لنشور


<big>  -  خدايا ! هر كس من به حقيقت مولاى او هستم، على نيز بدون ترديد مولاى او است.</big>
و كلانا يجيب: هل تشهدون ال       


<big>  -  خدايا ! دوستان پسرعموى مرا دوست بدار و هم پيمانان ياور مرا يارى كن.</big>
حق انى بلّغت امر القدير؟


<big>- با دشمنان او دشمن باش و انسان ‏هاى پست و شكست خورده و شرور را تنها و بى ‏ياور بگذار.</big>
ادركوا لهجة النعى خلال ال           


<big>  -  اين سخن را پيامبرصلى الله عليه وآله در حالى كه بازوى على‏ عليه السلام را گرفته بود و ساق دست آن شير شجاع و در هم شكننده را بالا برد گفت.</big>
قول فالصوت فى جلال القبور


<big>  -  در هنگامى كه على‏ عليه السلام و پيامبرصلى الله عليه وآله دست در دست هم داده بودند در جايگاه مشهور، موى زير بغل آنها پيدا بود.</big>
عبرات ملئ العيون و كبت           


<big>  -  گويى كه پيامبرصلى الله عليه وآله پرچم عزت و افتخار را در روز عيد براى فرمانده پيروز بالا مى‏ برد.</big>
فى حلوق تأجّجت بالزفير


<big>  -  در حالى كه فضل و برترى على‏ عليه السلام را براى روزگار روايت مى‏كند و مقام وزارت و جانشينى او را صريح و بدون پرده براى مردم بيان مى كند.</big></ref></big>
اننا شاهدون قالوا جزاك اللَّه           


<big>  آنگاه شاعر، حديث معروف ثقلين را -  كه در همين روز بيان فرموده ‏اند -  به نظم مى‏ كشد:</big>
خيراً من ناصح و مشير


<big>سوف القاكم على الحوض اذ</big>        <big>يأتى على بكير كل بكير</big>
اوَ لا تشهدون ان لا اله               


<big>اسال المؤمنين: كيف حفظتم          ع</big><big>فو آى القرآن امر سفيرى</big>
غير رب فرد رحيم غفور


<big>لا تضلّوا و استمسكوا بكتاب اللَّه</big>      <big>بعدى بعترتى بالأمير<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 111:</big><big>  -  شما را در روز قيامت بر سر حوض كوثر ملاقات خواهم كرد، در حالى كه على‏ عليه السلام پيشرو شماست.</big>
و بانّى عبد له و رسول               


<big>  -  و از مؤمنان مى ‏پرسم كه چگونه فضل آيات قرآن و امر سفير من را اطاعت كرديد.</big>
لم يقصر فى النصح و التبشير


<big>  -  بعد از من گمراه نشويد و به كتاب خدا و عترتم چنگ زنيد و به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام تكيه كنيد.</big></ref></big>
فاجابوا: بلى. فقال: الهى               


<big>لازم به ذكر است كه بولس سلامه در حاشيه اين قصيده خود كلامى زيبا در مورد علامه امينى دارد. وى در مورد منابع مورد استفاده ‏اش در مورد حديث غدير و ماجراى غدير مى‏ گويد:</big>
انت فاشهد لعبدك المأمور


<big>من از بين همه مؤلفان و كسانى كه در مورد غدير مطلب نوشته ‏اند، تواناترين آنها در جمع مستندات صحيح، عالم فاضل شيخ عبدالحسين امينى نجفى را -  كه داراى ديدى بازتر نسبت به بقيه است -  ترجيح مى ‏دهم. او شخصى است كه در صبر، استقامت و رنج بسيار در جمع‏ آورى مستندات و نقل صحيح اين واقعه (واقعه غدير) نمونه است.</big>
ايها الناس انما اللَّه مولا               


<big>او مستنداتى را جمع كرده است كه هيچ شكى در آنها نيست. مطالب او به دليل تواتر آمدن در كتاب‏ هاى اهل‏ سنت -  كه هر كدام بخشى از كتاب‏ هاى خود را به اين واقعه اختصاص داده ‏اند -  همانند سيوطى و محمد بن جرير طبرى و احمد بن محمد بن عقده و محمد بن احمد بن عثمان الذهبى و... ، مورد تأييد همه است.</big>
كم و مولاى ناصرى و مجيرى


<big>وى در كتاب خود به ساير افراد معتبر -  كه جمعاً حدود هشتاد و نه حديث در مورد واقعه غدير نقل كرده ‏اند -  و نيز آيه‏ هاى قرآن استناد كرده است.<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 111.</big></ref></big>
ثم انى وليكم منذ كان الد             


<big>از نظر بولس سلامه، پيامبرصلى الله عليه وآله به طور واضح و بدون هيچ غموضى نظر خود را در مورد حضرت على‏ عليه السلام و ولايت او بيان كرده ‏اند.</big>
هر طفلاً حتى زوال الدهور


<big>بثّ طه مقالة فى على</big>              <big>واضحاً كالنهار دون ستور</big>
يا الهى من كنت مولاه حقاً           


<big>لا مجاز و لا غموض و ليس</big>      <big>يستحث الافهام للتفسير<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 112:</big><big>  -  پيامبرصلى الله عليه وآله سخنش را در مورد على‏ عليه السلام چون روز روشن واضح و بى‏ پرده بيان كرد.</big>
فعلى مولاه غير نكير


<big>  -  سخن او بدون هيچ پيچيدگى و ابهامى كه نياز به تفسير و توضيح داشته باشد ادا شد.</big></ref></big>
يا الهى وال الذين يوالون اب         


<big>گويى پولس عقيده دارد كه گروهى در پى تحريف سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير بر آمده‏اند و سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله را پيچيده و در پرده دانسته‏اند. وى سعى كرده تا پاسخ آنها را بدهد، و چون خود عرب زبانى اصيل و نيز عالم به علوم زبانى و نيز اديبى بزرگ است، خوب شرايط قبل و بعد سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را سنجيده؛ و اين چنين مى‏گويد كه معنى حديث غدير واضح و آشكار است و منظور پيامبرصلى الله عليه وآله را مى‏توان بدون هيچ غموض و ابهامى دريافت.</big>
ن‏عمّى وانصر حليف نصيرى


<big>بولس سلامه بعد از اين ابيات به تبريك صحابه و زنان پيامبرصلى الله عليه وآله و همه مردم حاضر در آن روز نيز اشاره كرده است. گويى او اين تبريك را نيز دليل بر وضوح منظور پيامبرصلى الله عليه وآله دانسته و تصميم دارد تا با آوردن شواهد به تثبيت اين معنى بپردازد:</big>
كن عدواً لمن يعاديه و اخذل         


<big>فأتاه المهنّئون عيون ال</big>
كل نكس و خاذل شرير


<big>-قوم يبدون آية التوقير</big>
قالها آخذاً بضبع على                 


<big>جاء الصاحبان يبتدران ال</big>
رافعاً ساعد الهمام الهصور


<big>-قول طُلاًّ على حقاق العبير</big>
لاح شعر الابطين عند اعتناق الز   


<big>بتّ مولى للمؤمنين هنيئاً</big>
ند للزند فى المقام الشهير


<big>للميامين بالامام الجدير</big>
فكأن النبى يرفع بند ال               


<big>هنّأته ازواج احمد يتلو</big>
عزّ عيداً للقائد المنصور


<big>هنّ رتل من الجميع الغفير</big>
راوياً للزمان فضل على             


<big>عيدك العيد يا على فان يصم</big>
باسطاً للعيون حق الوزير<ref>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۰:  -  پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى مردم، نزديک است كه از طرف خداوند فرا خوانده شوم، من و شما با هم محشور خواهيم شد.   -  و هر دوى ما پاسخ خواهيم داد: آيا به حق به اين كه من امر پروردگار قادر و توانا را به انجام برسانم گواه خواهيد بود؟   -  صداى كسى را كه خبر مرگ مى دهد در بين  سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدند. اين صدا در عظمت شكوه قبر آشكار بود.   -  آنگاه اشک ها چشم‏ ها را پر كرد و صداها در گلوها خفه شد و آه و ناله بلند گرديد.   -  مردم گفتند: ما گواه و شاهد هستيم. خداوند به تو جزاى خير دهد كه نصيحت كننده و راهنماى ما بودى.   -  آيا گواهى نمى‏ دهيد كه خداوند واحد و يگانه است و جز او كه مهربان و آمرزنده است خدايى نيست.   -  و شهادت نمى‏ دهيد كه من بنده و فرستاده او هستم و در پند و نصيحت شما كوتاهى نكرده‏ ام؟   -  همه جواب دادند: آرى. سپس پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: خداوندا، تو شاهد باش كه بنده مأموريت خود را به انجام رساندم.   -  اى مردم! خدا مولاى شما و مولاى و يار و ياور و پناه من است.   -  و بعد از خدا من از زمان كودكى تا پايان روزگار، مولاى شما هستم.   -  خدايا ! هر كس من به حقيقت مولاى او هستم، على نيز بدون ترديد مولاى او است.   -  خدايا ! دوستان پسرعموى مرا دوست بدار و هم پيمانان ياور مرا يارى كن. - با دشمنان او دشمن باش و انسان ‏هاى پست و شكست خورده و شرور را تنها و بى ‏ياور بگذار.   -  اين سخن را پيامبرصلى الله عليه وآله در حالى كه بازوى على‏ عليه السلام را گرفته بود و ساق دست آن شير شجاع و در هم شكننده را بالا برد گفت.   -  در هنگامى كه على‏ عليه السلام و پيامبرصلى الله عليه وآله دست در دست هم داده بودند در جايگاه مشهور، موى زير بغل آنها پيدا بود.   -  گويى كه پيامبرصلى الله عليه وآله پرچم عزت و افتخار را در روز عيد براى فرمانده پيروز بالا مى‏ برد.   -  در حالى كه فضل و برترى على‏ عليه السلام را براى روزگار روايت مى‏كند و مقام وزارت و جانشينى او را صريح و بدون پرده براى مردم بيان مى كند.</ref>


<big>-ت حسود او طامس للبدور</big>
آنگاه شاعر، حديث معروف [[ثقلین(حدیث)|ثقلین]] را -  كه در همين روز بيان فرموده ‏اند -  به نظم مى‏ كشد:


<big>تنطق البيد ناثرات على الص</big>
سوف القاكم على الحوض اذ       


<big>-صحراء وشياً من كل زهر نضير××× 1 عيد الغدير )بولس سلامه( : ص 112:</big>
يأتى على بكير كل بكير


<big>  -  تبريك گويان به نزد او آمدند، در حالى كه آيه تكريم را زمزمه مى كردند.</big>
اسال المؤمنين: كيف حفظتم         


<big>  -  صاحبان )ابوبكر و عمر( شتابان به نزد او آمدند در حالى كه سخنان عطر آگينى چون عبير ناب بر زبان مى‏راندند:</big>
عفو آى القرآن امر سفيرى


<big>  -  »تو مولاى مؤمنان گشتى. مبارك باد بر تو كه به امامت شايسته‏اى« .</big>
لا تضلّوا و استمسكوا بكتاب اللَّه     


<big>  -  زن‏هاى پيامبرصلى الله عليه وآله در حالى كه جماعتى از مردم پشت سر آنها بودند به او تبريك گفتند.</big>
بعدى بعترتى بالأمير<ref>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۱:  -  شما را در روز قيامت بر سر حوض كوثر ملاقات خواهم كرد، در حالى كه على‏ عليه السلام پيشرو شماست.   -  و از مؤمنان مى ‏پرسم كه چگونه فضل آيات قرآن و امر سفير من را اطاعت كرديد.   -  بعد از من گمراه نشويد و به كتاب خدا و عترتم چنگ زنيد و به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام تكيه كنيد.</ref>


<big>  -  اى على! عيد تو عيد همه مسلمانان است. هر چند كه حسودان و كسانى كه ماه را بى‏فروغ مى‏كنند ساكت باشند.</big>
لازم به ذكر است كه بولس سلامه در حاشيه اين قصيده خود كلامى زيبا در مورد علامه امينى دارد. وى در مورد منابع مورد استفاده ‏اش در مورد [[حدیث غدیر]] و ماجراى غدير مى‏ گويد:


<big>  -  بيابان‏هاى پراكنده در كوير، گل‏هايى شاداب مى پراكند. ×××</big>
من از بين همه مؤلفان و كسانى كه در مورد غدير مطلب نوشته ‏اند، تواناترين آنها در جمع مستندات صحيح، عالم فاضل شيخ عبدالحسين امينى نجفى را -  كه داراى ديدى بازتر نسبت به بقيه است ترجيح مى ‏دهم. او شخصى است كه در صبر، استقامت و رنج بسيار در جمع‏ آورى مستندات و نقل صحيح اين واقعه (واقعه غدير) نمونه است.


<big>او معتقد است كه روز عيد غدير از اهميت بالايى برخوردار است. حتى در نظر او اين روز همتا و هم‏ارزش و حتى بالاتر از روز مبعث پيامبرصلى الله عليه وآله است، زيرا اگر اين روز يعنى اعلام جانشينى على‏عليه السلام -  نبود، دين پيامبرصلى الله عليه وآله با همه زحمات بسيارى كه كشيده بود كامل نبود، و حتى به تعبير آيه قرآن رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله ابلاغ نشده بود:</big>
او مستنداتى را جمع كرده است كه هيچ شكى در آنها نيست. مطالب او به دليل تواتر آمدن در كتاب‏ هاى [[اهل‏ سنت]] -  كه هر كدام بخشى از كتاب‏ هاى خود را به اين واقعه اختصاص داده ‏اند همانند سیوطی و محمد بن جرير طبرى و احمد بن محمد بن عقده و محمد بن احمد بن عثمان الذهبى و... ، مورد تأييد همه است.


<big>كان وهج الشروق يوم حراء</big>
وى در كتاب خود به ساير افراد معتبر -  كه جمعاً حدود هشتاد و نه حديث در مورد واقعه غدير نقل كرده ‏اند -  و نيز آيه‏ هاى قرآن استناد كرده است.<ref>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۱.</ref>


<big>و جلال المغيب يوم غدير××× 2 عيد الغدير )بولس سلامه( : ص 113:</big>
از نظر بولس سلامه، پيامبر صلى الله عليه و آله به طور واضح و بدون هيچ غموضى نظر خود را در مورد حضرت على‏ عليه السلام و ولايت او بيان كرده ‏اند.


<big>  -  درخشش طلوع دين در غار حرا بود و شكوه غروب آن در روز غدير. ×××</big>
بثّ طه مقالة فى على             


<big>5 -  شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله</big>
واضحاً كالنهار دون ستور


<big>شهادت رسول گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله نيز از جمله موضوعاتى است كه در اين حماسه به آن اشاره شده است. بولس سلامه در آن منظره‏هايى جاودان از شهادت پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله به سوى حضرت حق ثبت مى‏كند؛ مدينه تا آن روز فاجعه‏اى بدتر از شهادت رسول‏خداصلى الله عليه وآله به خود نديده بود؛ زمانى كه همه مردم دسته دسته با ديدگانى اشك‏آلود و نوحه‏گويان به كوچه‏ها ريختند، و در غم از دست دادن خاتم پيامبران‏صلى الله عليه وآله در مصيبت و اندوهى عظيم فرو رفتند.</big>
لا مجاز و لا غموض و ليس     
 
يستحث الافهام للتفسير<ref>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۲:  -  پيامبرصلى الله عليه وآله سخنش را در مورد على‏ عليه السلام چون روز روشن واضح و بى‏ پرده بيان كرد. -  سخن او بدون هيچ پيچيدگى و ابهامى كه نياز به تفسير و توضيح داشته باشد ادا شد.</ref>
 
گويى پولس عقيده دارد كه گروهى در پى تحريف سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير بر آمده اند و سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله را پيچيده و در پرده دانسته ‏اند.
 
وى سعى كرده تا پاسخ آنها را بدهد، و چون خود عرب زبانى اصيل و نيز عالم به علوم زبانى و نيز اديبى بزرگ است، خوب شرايط قبل و بعد سخن پيامبر صلى الله عليه و آله را سنجيده؛
 
و اين چنين مى‏ گويد كه معنى [[حدیث غدیر]] واضح و آشكار است و منظور پيامبر صلى الله عليه و آله را مى ‏توان بدون هيچ غموض و ابهامى دريافت.
 
بولس سلامه بعد از اين ابيات به [[تبریک]] [[صحابه]] و زنان پيامبر صلى الله عليه و آله و همه مردم حاضر در آن روز نيز اشاره كرده است.
 
گويى او اين تبريک را نيز دليل بر وضوح منظور پيامبر صلى الله عليه و آله دانسته و تصميم دارد تا با آوردن شواهد به تثبيت اين معنى بپردازد:
 
فأتاه المهنّئون عيون ال
 
-قوم يبدون آية التوقير
 
جاء الصاحبان يبتدران ال
 
-قول طُلاًّ على حقاق العبير
 
بتّ مولى للمؤمنين هنيئاً
 
للميامين بالامام الجدير
 
هنّأته ازواج احمد يتلو
 
هنّ رتل من الجميع الغفير
 
عيدک العيد يا على فان يصم
 
-ت حسود او طامس للبدور
 
تنطق البيد ناثرات على الص
 
-صحراء وشياً من كل زهر نضير<ref>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۲:  -  تبريک گويان به نزد او آمدند، در حالى كه آيه تكريم را زمزمه مى كردند. -  صاحبان (ابوبكر و عمر) شتابان به نزد او آمدند در حالى كه سخنان عطر آگينى چون عبير ناب بر زبان مى‏ راندند:  -«تو مولاى مؤمنان گشتى. مبارک باد بر تو كه به امامت شايسته ‏اى» . -  زن‏ هاى پيامبرصلى الله عليه وآله در حالى كه جماعتى از مردم پشت سر آنها بودند به او تبريک گفتند.  -  اى على! عيد تو عيد همه مسلمانان است. هر چند كه حسودان و كسانى كه ماه را بى ‏فروغ مى‏ كنند ساكت باشند. -  بيابان ‏هاى پراكنده در كوير، گل ‏هايى شاداب مى پراكند. </ref>
 
او معتقد است كه روز عيد غدير از [[اهمیت]] بالايى برخوردار است. حتى در نظر او اين روز همتا و هم ‏ارزش و حتى بالاتر از روز مبعث پيامبر صلى الله عليه و آله است، زيرا اگر اين روز -  يعنى اعلام [[جانشین|جانشینی]] اميرالمؤمنين‏ عليه السلام -  نبود، دين پيامبر صلى الله عليه و آله با همه زحمات بسيارى كه كشيده بود كامل نبود، و حتى به تعبير آيه [[قرآن]] رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله ابلاغ نشده بود:
 
كان وهج الشروق يوم حراء
 
و جلال المغيب يوم غدير<ref>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۳:  -  درخشش طلوع دين در غار حرا بود و شكوه غروب آن در روز غدير.</ref>
 
=== شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله ===
شهادت رسول گرامى اسلام ‏صلى الله عليه و آله نيز از جمله موضوعاتى است كه در اين حماسه به آن اشاره شده است.
 
بولس سلامه در آن منظره‏ هايى جاودان از شهادت پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله به سوى حضرت حق ثبت مى‏ كند؛ [[مدینه]] تا آن روز فاجعه ‏اى تلخ تر از شهادت رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله به خود نديده بود؛ زمانى كه همه مردم دسته دسته با ديدگانى اشک‏ آلود و نوحه‏ گويان به كوچه‏ ها ريختند، و در غم از دست دادن خاتم پيامبران‏ صلى الله عليه و آله در مصيبت و اندوهى عظيم فرو رفتند.
 
== منبع ==
دانشنامه غدیر،جلد ۵،صفحه ۱۱۹
 
== پانویس ==
[[رده:اشخاص مرتبط با غدیر]]
[[رده:غدیر و هنر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۱

شعر غديرِ بولس سلامه و علل و انگيزه‏ هاى آن[۱]

يكى از جلوه ‏هاى زيبا در مورد غدیر قصيده ‏سرايى و غديريه‏ گويى بولس سلامه مسيحى است! او در ديوان اشعار خود شعرى سروده و در آن به غدير اشاره كرده است.

كتابى در همين باره از او چاپ شده، كه کتابشناسی آن از اين قرار است:

عيد الغدير، بولس سلامه (مسيحى) . عربی، چاپى، دارالكتاب اللبنانى، بیروت، سال ۱۴۰۶ ق، ۱۹۸۶ م، وزيرى، ۳۱۸ ص.

در اين كتاب اشعار مؤلف مسيحى در مورد اهل‏ بیت ‏علیهم السلام آمده است، و به خصوص پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین و امام حسین‏ علیهما السلام است.

در اين كتاب چهل و نه عنوان شعر آمده كه تنها يک عنوان درباره غدير است و به همان مشهور است.

درباره اين كتاب و مؤلف آن چند كتاب تألیف شده، كه از اين قرار است:

حماسه عيد الغدير، سيد حسين مرعشى. فارسى، چاپى، منير، تهران، اول، سال ۱۳۸۲ ش، وزيرى، ۱۶۰ ص. در اين كتاب در مورد كتاب «عيد الغدير» بولس سلامه و خود او و اشعارش تحقيق نموده و درباره غدير نيست.

بولس سلامة و ملحمة عيد الغدير، عبدالحسين جواهرى. عربى، چاپى، چاپ بيروت (لبنان) ، سال ۱۴۲۵ ق، وزيرى، ۴۸ ص.

حماسه عيد الغدير، بولس سلامه، انتخاب: سيد حسين مرعشى. فارسى، چاپى. منير، تهران، سال ۱۳۸۲ ش. وزيرى، ۱۶۰ ص. اين كتاب انتخاب و توضيح بعضى از اشعار در مورد غدير از كتاب «عيدالغدير» بولس سلامه است. البته اصل كتاب به طور كامل درباره غدیر نيست.

جا دارد در اينجا چند مورد از علل و انگيزه‏ هاى شاعر مسيحى «بولس سلامه» و كتاب او «عيد الغدير» را بيان كنيم:

دلايل انتخاب موضوع

كتاب «عيد الغدير» از حماسه‏ هاى مشهورى است كه جايگاه مناسبى را در ادبيات عرب به خود اختصاص داده است. اين كتاب به دليل رعايت بسيارى از ويژگى ‏هاى فنىِ حماسه در جهان ادب، از مقبوليت بسيارى برخوردار است. به طورى كه به بولس سلامه لقب شاعر حماسى داده ‏اند.

تسميه كتاب «عيد الغدير» از باب تسميه كل به جزء است، زيرا داستان اين كتاب ترسيم زندگى پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل‏ بیت‏ علیهم السلام از دوران جاهلیت تا پايان حادثه کربلا است.

شاعر قصيده ‏اى نود بيتى در مورد ماجراى روز غدير و برگزيده شدن حضرت على‏ عليه السلام به خلافت توسط پيامبر صلى الله عليه و آله آورده، و آن را عنوان قصيده اصلى حماسه خود قرار داده است. تا جايى كه حماسه خود را نيز به همين نام نهاده است.

اين حماسه در زمانى سروده شده است كه سرزمين‏ هاى عربی و اسلامى شاهد موج شديدى از تهاجم فكرى و فرهنگى است، به طورى كه حتى براى به انجام رسيدن اين تهاجم فرهنگى از حملات مستقيم نظامى نيز ابايى نداشتند. اين امر در بيدار شدن روحيه حماسى و ملى‏ گرايى در بين اعراب، از جمله بولس سلامه تأثير بسزايى داشت.

در اينجا قصد داريم به طور كوتاه شخصيت شاعر و روحيات او و سپس شرايطى كه او را به حماسه ‏سرايى سوق داده بررسى كنيم.

سلامه شاعرى مسيحى است، ولى از يک سو عاطفه انسانى و از سوى ديگر پرورش يافتن در محيط اسلامى، ارزش‏ هاى اسلامى را به وى نوشانده، تا جايى كه او عضوى از جامعه اسلامى شده است.

بولس سلامه حماسه عيد الغدير را در سال ۱۹۴۸ م سروده است. او كه متوجه كمبود فن حماسه در ادبیات عرب شده بود و نياز شديدى را به حماسه ‏اى جامع در اين ادبیات احساس مى‏ كرد، همواره در پى اين بود تا با سرودن اثر حماسى و زيبا مطابق با معيارهاى يک اثر حماسى جهانى، جاى خالى اين نوع ادبى را در ادبيات عرب پر كند.

وى ابتدا در انتخاب موضوع حماسه مردد بود، تا اينكه شيخ عبدالله علايلى[۲] به وى پيشنهاد مى‏ كند تا جنگ ‏هاى عرب را تحت عنوان «ايام العرب» به نظم در آورد. خود وى در مقدمه اين حماسه در اين باره مى ‏نويسد كه برخى از شخصيت‏ هاى بزرگ دينى در پى داستان منظومى به نوشته او -  كه در مجله «الاديب» به چاپ رسيده -  از او خواسته ‏اند تا حماسه‏ اى درباره تاريخ اسلام بسرايد.

در اين ميان پيشنهاد سيد عبدالحسين شرف‏ الدين[۳] مبنى بر اينكه واقعه غدير خم را به نظم در آورد، مورد قبول و رضايت او قرار مى‏ گيرد.

البته نبايد تأثير كتاب «الغدير فى الكتاب و السنة و الادب» را كه علامه امینی نجفی در آن زمان مشغول نگاشتن آن بود و حدود پنج جلد آن منتشر شده بود فراموش كرد.

بولس سلامه از ارتباطش با علامه امینی و از نامه‏ نگارى ‏هايى كه با هم داشتند نيز سخن مى‏ گويد. گويا علامه امينى نيز اين موضوع را به وى پيشنهاد داده بود.

بولس سلامه در مقدمه حماسه خود به نامه‏ اى كه در جواب علامه نوشته است نيز اشاره مى‏ كند:

از اينكه در پاسخ نامه تأخير داشتم عذر مى ‏خواهم؛ عذرى كه تو را از پاسخ ‏نامه بيشتر خوشحال مى‏ كند و آن را بر پاسخ ‏نامه ترجيح خواهى داد.

عذرم اين است كه من در اين مدت از كوچک ‏ترين فرصتى كه بيمارى به من داد، براى سرودن حماسه‏ اى تحت عنوان «عيد الغدير» بهره مى‏ جستم، تا آن را در حماسه ‏اى منظوم در ارتباط با زندگى و مصايب اهل‏ بيت پيامبر عليهم السلام از آغاز جاهلیت تا پايان مصيبت کربلا بياورم.

تعداد ابيات اين حماسه افزون بر ۳۵۰۰ بيت است كه عنوان «عيد الغدير» را بر آن نهاده ‏ام.[۴]

البته خود شاعر اشاره مى‏ كند كه دعوت سيد شرف ‏الدين يا عبدالله علايلى تنها انگيزه سرودن اين حماسه نبوده، بلكه اين كارش را لبيک به دعوتى درونى مى ‏داند كه خودش بى‏ صبرانه منتظرش بوده است.

خود شاعر در اين باره مى‏ گويد:

پوشيده نيست كه سرودن اين حماسه باعث نشر بخش عظيمى از تاریخ اعراب مى ‏شود.

عربيتى كه امروزه در سينه اعراب شعله ‏ور شده -  از باختر دور تا جزيرة العرب -  بيش از اينها به الگو گرفتن از قهرمانان گذشته خويش نيازمند است؛ قهرمانانى كه تعدادشان زياد است، ولى هيچ يک از آنها شجاعت، دانش و خيرانديشى حضرت على‏ عليه السلام را ندارند و هيچ كس چون حسين‏ عليه السلام در مقابل ستمگران قيام نكرد.

پدر براى حق زيست و شمشيرش را در جنگ بدر براى دفاع از حق از نيام كشيد، و فرزند در كربلا در راه آزادى به شهادت رسيد.

بدون شک اولى دست ‏پرورده رسول‏ الله ‏صلى الله عليه و آله و ديگرى پاره تن او بود.[۵]

شاعر از ديگر عللى كه وى را به سرودن اين اثر حماسى تشويق كرده است، آشنايى‏ اش با قرآن كريم و شيفتگى او به شخصيت‏ هاى اسلامى همچون پيامبر صلى الله عليه وآله، امام على و امام حسين‏ عليهما السلام مى‏ داند.

وى در مقدمه قصيده «على و الحسين ‏عليهما السلام» -  كه در پايان كتاب «سرّ الايمان» به چاپ رسيده -  در اين باره مى‏ گويد: از كودكى شيفته قرآن مجيد و تاریخ اسلام بودم.

اكنون كه حدود چهل سال از عمرم گذشته چگونه مى‏ توان شيفته آن نباشم. هر گاه به ياد كشته شدن اميرالمؤمنين و فرزندش حسين‏ عليهما السلام مى ‏افتادم، سينه‏ ام براى يارى حق و شكست باطل بر افروخته مى ‏شد.[۶]

عشق به اهل‏ بيت و حضرت على ‏عليهم السلام

شاعر به دلايل ديگرى كه اين موضوع را براى حماسه برگزيده اشاره مى‏ كند و مى‏ گويد: شايد كسى بگويد چرا از بين همه اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله، على‏ عليه السلام را براى اين حماسه برگزيدى؟

من جواب اين سؤال را جز با چند كلمه نمى ‏دهم.

شاعر در بيتى مثال بسيار جالبى در مورد على‏ عليه السلام و پيروزى‏ هاى اسلام زده است؛ او على‏ عليه السلام را به ابرى تشبيه مى‏ كند كه براى باريدن باران لازم و ضرورى است، زيرا اگر ابرى نباشد بارانى نخواهد بود.

اگر على‏ عليه السلام هم نبود، براى اسلام و مسلمانان پيروزى رقم نمى‏ خورد. بولس سلامه همه وقايع قبل از غدير خم را به نوعى مشيت و قضاى خداوندى مى‏ داند كه از اين طريق توجه مسلمانان را به سوى على ‏عليه السلام جلب مى ‏كند، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله در همه حوادث و مناسبت‏ ها از وى تمجيد مى ‏نمايد و جايگاه والاى او را به مردم گوشزد مى‏ كند.

او بعد از اين كه همه اصحاب و ياران را امتحان مى‏ كند، در نهايت على‏ عليه السلام را براى آن امر مهم بر مى‏ گزيند، تا همه عذرها از مردم گرفته شود. شاعر، اين حوادث را نشانه و مقدمه ‏اى براى خلافت امام على‏ عليه السلام مى‏ داند.[۷]

واقعه غدير خم

از جمله مهم‏ ترين وقايع صدر اسلام كه مى ‏توان آن را نقطه عطفى در تاريخ اسلام دانست، ماجراى غدير و معرفى حضرت على‏ عليه السلام به عنوان جانشین پيامبر صلى الله عليه و آله و ولى مسلمانان توسط پيامبر صلى الله عليه و آله بود.

از نظر بولس سلامه اين واقعه از مهم‏ترين وقايع صدر اسلام است. به همين دليل است كه حماسه خود را نيز به همين نام نهاده است.

يكى از قصائد اين حماسه طولانى «يوم الغدير» مى‏ باشد، كه در آن شاعر به تفصيل به اين واقعه پرداخته است.

بولس سلامه بازگشت رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از مكه و حال و هوايى كه حاكم بر جمعيت بود را اين چنين توصيف مى‏ كند:

عاد من حجةالوداع الخطير

و لفيف الحجيج موج البحور

لجة خلف لجة كانتشار ال

غيم صبحاً فى الفدفد المغمور

و تبارى للحج كل رشيد

يستطيع القيام للتكبير

و استفاض النبى نصحاً و احكا

ماً و هدياً الى الصراط القرير

بلغ العائدون بطحاء «خم»

فكأن الركبان فى التنور

عرفوه غدير خم و ليس ال

غور الا ثماله من غدير[۸]

سپس حالت پيامبر صلى الله عليه وآله در پى نازل شدن آیه تبلیغ را ترسيم مى‏ كند:

و اذا بالنبى يرقب شيئاً

و هو فى مثل جمده المسحور

جاء جبرئيل قائلا يا نبى

اللَّه بلّغ كلام رب مجير

انت فى عصمة من الناس فانثر

بينات السماء للجمهور

اذعها رسالة اللَّه وحياً

سرمدياً و حجة للعصور[۹]

در اين چهار بيت، بولس سلامه حالت پيامبر صلى الله عليه و آله را هنگام نزول آيه و نيز مضمون آيه تبلیغ را به نظم در آورده است.

حديث غدير

سپس شاعر مضمون حدیث غدیر را كه پيامبر صلى الله عليه و آله در  آن روز بيان فرمودند به نظم مى‏ كشد و تمام سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله را از ابتدا تا انتها مى‏ آورد.

پيامبر صلى الله عليه وآله در ابتدا نزديک شدن زمان رحلتش به سوى پروردگار خويش و فراق از اصحاب را به آنها خبر مى‏ دهد. مردم همه به گريه مى‏ افتند.

آنگاه پيامبر صلى الله عليه وآله آنها را شاهد مى‏ گيرد كه آيا من مولاى شما نيستم؟ و همه تأييد مى‏ كنند كه آرى.

سپس دست على ‏عليه السلام را بالاى سرش مى‏ برد و او را به عنوان جانشین خود و ولىّ مردم بعد از خودش به مردم معرفى مى‏ كند:

ايها الناس قال اوشک ان

ادعى  و انى و انكم لنشور

و كلانا يجيب: هل تشهدون ال

حق انى بلّغت امر القدير؟

ادركوا لهجة النعى خلال ال

قول فالصوت فى جلال القبور

عبرات ملئ العيون و كبت

فى حلوق تأجّجت بالزفير

اننا شاهدون قالوا جزاك اللَّه

خيراً من ناصح و مشير

اوَ لا تشهدون ان لا اله

غير رب فرد رحيم غفور

و بانّى عبد له و رسول

لم يقصر فى النصح و التبشير

فاجابوا: بلى. فقال: الهى

انت فاشهد لعبدك المأمور

ايها الناس انما اللَّه مولا

كم و مولاى ناصرى و مجيرى

ثم انى وليكم منذ كان الد

هر طفلاً حتى زوال الدهور

يا الهى من كنت مولاه حقاً

فعلى مولاه غير نكير

يا الهى وال الذين يوالون اب

ن‏عمّى وانصر حليف نصيرى

كن عدواً لمن يعاديه و اخذل

كل نكس و خاذل شرير

قالها آخذاً بضبع على

رافعاً ساعد الهمام الهصور

لاح شعر الابطين عند اعتناق الز

ند للزند فى المقام الشهير

فكأن النبى يرفع بند ال

عزّ عيداً للقائد المنصور

راوياً للزمان فضل على

باسطاً للعيون حق الوزير[۱۰]

آنگاه شاعر، حديث معروف ثقلین را -  كه در همين روز بيان فرموده ‏اند -  به نظم مى‏ كشد:

سوف القاكم على الحوض اذ

يأتى على بكير كل بكير

اسال المؤمنين: كيف حفظتم

عفو آى القرآن امر سفيرى

لا تضلّوا و استمسكوا بكتاب اللَّه

بعدى بعترتى بالأمير[۱۱]

لازم به ذكر است كه بولس سلامه در حاشيه اين قصيده خود كلامى زيبا در مورد علامه امينى دارد. وى در مورد منابع مورد استفاده ‏اش در مورد حدیث غدیر و ماجراى غدير مى‏ گويد:

من از بين همه مؤلفان و كسانى كه در مورد غدير مطلب نوشته ‏اند، تواناترين آنها در جمع مستندات صحيح، عالم فاضل شيخ عبدالحسين امينى نجفى را -  كه داراى ديدى بازتر نسبت به بقيه است -  ترجيح مى ‏دهم. او شخصى است كه در صبر، استقامت و رنج بسيار در جمع‏ آورى مستندات و نقل صحيح اين واقعه (واقعه غدير) نمونه است.

او مستنداتى را جمع كرده است كه هيچ شكى در آنها نيست. مطالب او به دليل تواتر آمدن در كتاب‏ هاى اهل‏ سنت -  كه هر كدام بخشى از كتاب‏ هاى خود را به اين واقعه اختصاص داده ‏اند -  همانند سیوطی و محمد بن جرير طبرى و احمد بن محمد بن عقده و محمد بن احمد بن عثمان الذهبى و... ، مورد تأييد همه است.

وى در كتاب خود به ساير افراد معتبر -  كه جمعاً حدود هشتاد و نه حديث در مورد واقعه غدير نقل كرده ‏اند -  و نيز آيه‏ هاى قرآن استناد كرده است.[۱۲]

از نظر بولس سلامه، پيامبر صلى الله عليه و آله به طور واضح و بدون هيچ غموضى نظر خود را در مورد حضرت على‏ عليه السلام و ولايت او بيان كرده ‏اند.

بثّ طه مقالة فى على

واضحاً كالنهار دون ستور

لا مجاز و لا غموض و ليس

يستحث الافهام للتفسير[۱۳]

گويى پولس عقيده دارد كه گروهى در پى تحريف سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير بر آمده اند و سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله را پيچيده و در پرده دانسته ‏اند.

وى سعى كرده تا پاسخ آنها را بدهد، و چون خود عرب زبانى اصيل و نيز عالم به علوم زبانى و نيز اديبى بزرگ است، خوب شرايط قبل و بعد سخن پيامبر صلى الله عليه و آله را سنجيده؛

و اين چنين مى‏ گويد كه معنى حدیث غدیر واضح و آشكار است و منظور پيامبر صلى الله عليه و آله را مى ‏توان بدون هيچ غموض و ابهامى دريافت.

بولس سلامه بعد از اين ابيات به تبریک صحابه و زنان پيامبر صلى الله عليه و آله و همه مردم حاضر در آن روز نيز اشاره كرده است.

گويى او اين تبريک را نيز دليل بر وضوح منظور پيامبر صلى الله عليه و آله دانسته و تصميم دارد تا با آوردن شواهد به تثبيت اين معنى بپردازد:

فأتاه المهنّئون عيون ال

-قوم يبدون آية التوقير

جاء الصاحبان يبتدران ال

-قول طُلاًّ على حقاق العبير

بتّ مولى للمؤمنين هنيئاً

للميامين بالامام الجدير

هنّأته ازواج احمد يتلو

هنّ رتل من الجميع الغفير

عيدک العيد يا على فان يصم

-ت حسود او طامس للبدور

تنطق البيد ناثرات على الص

-صحراء وشياً من كل زهر نضير[۱۴]

او معتقد است كه روز عيد غدير از اهمیت بالايى برخوردار است. حتى در نظر او اين روز همتا و هم ‏ارزش و حتى بالاتر از روز مبعث پيامبر صلى الله عليه و آله است، زيرا اگر اين روز -  يعنى اعلام جانشینی اميرالمؤمنين‏ عليه السلام -  نبود، دين پيامبر صلى الله عليه و آله با همه زحمات بسيارى كه كشيده بود كامل نبود، و حتى به تعبير آيه قرآن رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله ابلاغ نشده بود:

كان وهج الشروق يوم حراء

و جلال المغيب يوم غدير[۱۵]

شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله

شهادت رسول گرامى اسلام ‏صلى الله عليه و آله نيز از جمله موضوعاتى است كه در اين حماسه به آن اشاره شده است.

بولس سلامه در آن منظره‏ هايى جاودان از شهادت پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله به سوى حضرت حق ثبت مى‏ كند؛ مدینه تا آن روز فاجعه ‏اى تلخ تر از شهادت رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله به خود نديده بود؛ زمانى كه همه مردم دسته دسته با ديدگانى اشک‏ آلود و نوحه‏ گويان به كوچه‏ ها ريختند، و در غم از دست دادن خاتم پيامبران‏ صلى الله عليه و آله در مصيبت و اندوهى عظيم فرو رفتند.

منبع

دانشنامه غدیر،جلد ۵،صفحه ۱۱۹

پانویس

  1. چهارده قرن با غدير: ص ۱۷۴،۱۶۶. حماسه غدير در شعر بولس سلامه شاعر مسيحى (منتظمى، زرقامى) : ص ۸۹-۹۳ ،۱۶۴-۱۷۳ .
  2. عبداللَّه علايلى يكى از عالمان و بزرگان اسلامى است كه در مصر متولد شد. از مهم‏ترين آثار او مى ‏توان از «تاريخ الحسين‏ عليه السلام» ، و «اشعة من حياة الحسين‏ عليه السلام» نام برد.
  3. سيد عبدالحسين شرف الدين در سال ۱۲۹۰ ق در كاظمين در خانواده ‏اى اصيل و مذهبى به دنيا آمد، و در سال ۱۳۷۷ ق وفات يافت. او آثار بسيار ارزشمندى از خود بر جاى گذاشته است، كه از جمله مى‏ توان «الفصول المهمة فى تأليف الامة» و «الكلمة الغراء فى تفضيل الزهراءعليها السلام» را نام برد. دايرة المعارف تشيع: ج ۹ ص ۵۶۵ .
  4. عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۸ .
  5. سلامه(عيد الغدير) بولس  : ص ۱۲.
  6. سرّ الايمان (مقرّم) : ص ۶۹ .
  7. البته مشخصاً اين اعتقاد شيعه نيست، بلكه ملاک امر امامت و خلافت در مكتب تشيع صرفاً «نصبٌ من اللَّه» است.
  8. عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۰۶:  -  از حج مهم خود برگشت در حالى كه انبوهى از حاجيان همچون موج دريا جمع شده بودند.   -  امواج مردم (حاجيان) پشت سر هم همچون تكه‏ هاى پراكنده ابرها در صبحگاه در بيابان بودند.   -  هر انسان توانمندى كه توانايى قيام و تكبير داشت براى رفتن به حج از ديگران سبقت مى گرفت.   -  پيامبرصلى الله عليه وآله شروع به نصيحت مردم و بيان احكام و هدايت آنها به راه راست كرد.   -  مردم كه از حج برگشتند به سرزمين «خم» رسيدند، گويى كه كاروانيان از گرماى هوا در تنور بودند.   -  آن سرزمين را به نام «غدير خم» مى‏ شناختند، زيرا آن سرزمين پست جز ته مانده ‏اى از آبگير (رود) نبود.
  9. عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۰۸:-  ناگهان گويى پيامبرصلى الله عليه وآله در انتظار چيزى است؛ گويى كه او در سكوتى جادو شده و چون شيفتگان مفتون بود. -  جبرئيل بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده و عرض كرد: اى پيامبر خدا ! پيام پروردگار امنيت را ابلاغ كن. -  تو در بين مردم در امان خواهى بود، پس آيات روشن آسمانى را به همه مردم برسان. -  و رسالت خداوند را به عنوان وحى هميشگى و دليلى براى همه عصرها پخش كن.
  10. عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۰:  -  پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى مردم، نزديک است كه از طرف خداوند فرا خوانده شوم، من و شما با هم محشور خواهيم شد.   -  و هر دوى ما پاسخ خواهيم داد: آيا به حق به اين كه من امر پروردگار قادر و توانا را به انجام برسانم گواه خواهيد بود؟   -  صداى كسى را كه خبر مرگ مى دهد در بين  سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدند. اين صدا در عظمت شكوه قبر آشكار بود.   -  آنگاه اشک ها چشم‏ ها را پر كرد و صداها در گلوها خفه شد و آه و ناله بلند گرديد.   -  مردم گفتند: ما گواه و شاهد هستيم. خداوند به تو جزاى خير دهد كه نصيحت كننده و راهنماى ما بودى.   -  آيا گواهى نمى‏ دهيد كه خداوند واحد و يگانه است و جز او كه مهربان و آمرزنده است خدايى نيست.   -  و شهادت نمى‏ دهيد كه من بنده و فرستاده او هستم و در پند و نصيحت شما كوتاهى نكرده‏ ام؟   -  همه جواب دادند: آرى. سپس پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: خداوندا، تو شاهد باش كه بنده مأموريت خود را به انجام رساندم.   -  اى مردم! خدا مولاى شما و مولاى و يار و ياور و پناه من است.   -  و بعد از خدا من از زمان كودكى تا پايان روزگار، مولاى شما هستم.   -  خدايا ! هر كس من به حقيقت مولاى او هستم، على نيز بدون ترديد مولاى او است.   -  خدايا ! دوستان پسرعموى مرا دوست بدار و هم پيمانان ياور مرا يارى كن. - با دشمنان او دشمن باش و انسان ‏هاى پست و شكست خورده و شرور را تنها و بى ‏ياور بگذار.   -  اين سخن را پيامبرصلى الله عليه وآله در حالى كه بازوى على‏ عليه السلام را گرفته بود و ساق دست آن شير شجاع و در هم شكننده را بالا برد گفت.   -  در هنگامى كه على‏ عليه السلام و پيامبرصلى الله عليه وآله دست در دست هم داده بودند در جايگاه مشهور، موى زير بغل آنها پيدا بود.   -  گويى كه پيامبرصلى الله عليه وآله پرچم عزت و افتخار را در روز عيد براى فرمانده پيروز بالا مى‏ برد.   -  در حالى كه فضل و برترى على‏ عليه السلام را براى روزگار روايت مى‏كند و مقام وزارت و جانشينى او را صريح و بدون پرده براى مردم بيان مى كند.
  11. عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۱:  -  شما را در روز قيامت بر سر حوض كوثر ملاقات خواهم كرد، در حالى كه على‏ عليه السلام پيشرو شماست.   -  و از مؤمنان مى ‏پرسم كه چگونه فضل آيات قرآن و امر سفير من را اطاعت كرديد.   -  بعد از من گمراه نشويد و به كتاب خدا و عترتم چنگ زنيد و به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام تكيه كنيد.
  12. عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۱.
  13. عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۲:  -  پيامبرصلى الله عليه وآله سخنش را در مورد على‏ عليه السلام چون روز روشن واضح و بى‏ پرده بيان كرد. -  سخن او بدون هيچ پيچيدگى و ابهامى كه نياز به تفسير و توضيح داشته باشد ادا شد.
  14. عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۲:  -  تبريک گويان به نزد او آمدند، در حالى كه آيه تكريم را زمزمه مى كردند. -  صاحبان (ابوبكر و عمر) شتابان به نزد او آمدند در حالى كه سخنان عطر آگينى چون عبير ناب بر زبان مى‏ راندند:  -«تو مولاى مؤمنان گشتى. مبارک باد بر تو كه به امامت شايسته ‏اى» . -  زن‏ هاى پيامبرصلى الله عليه وآله در حالى كه جماعتى از مردم پشت سر آنها بودند به او تبريک گفتند.  -  اى على! عيد تو عيد همه مسلمانان است. هر چند كه حسودان و كسانى كه ماه را بى ‏فروغ مى‏ كنند ساكت باشند. -  بيابان ‏هاى پراكنده در كوير، گل ‏هايى شاداب مى پراكند.
  15. عيد الغدير (بولس سلامه) : ص ۱۱۳:  -  درخشش طلوع دين در غار حرا بود و شكوه غروب آن در روز غدير.