جهنم۲: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
== ترک ابلاغ ولايت و جهنم<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۷ - ۱۵۵.</ref> == | == ترک ابلاغ ولايت و جهنم<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۷ - ۱۵۵.</ref> == | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در ابتداى بخش دوم [[خطبه غدیر]] وحى خاص براى ابلاغ ولايت را بيان فرمود. حضرت ابتدا اعلام فرمود كه درباره برنامه اى كه در پيش است وحى خاصى از طرف خدا نازل شده و من در برابر آن انجام وظيفه خواهم كرد، از ترس آنكه عذابى بر من نازل شود. | |||
سپس تصريح فرمود كه در اين فرمان به من گفته شده كه اگر آنچه در حق على بر من نازل فرموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرساندهام. آنگاه براى نشان دادن اينكه در ابلاغ آن از هيچ كس ترسى ندارم فوراً تصريح كرد: خداوند براى من حفظ از شر مردم را ضمانت فرموده است. | سپس تصريح فرمود كه در اين فرمان به من گفته شده كه اگر آنچه در حق على بر من نازل فرموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرساندهام. آنگاه براى نشان دادن اينكه در ابلاغ آن از هيچ كس ترسى ندارم فوراً تصريح كرد: خداوند براى من حفظ از شر مردم را ضمانت فرموده است. | ||
با اين مقدمه آيه نازل شده را - كه آيه ۶۷ سوره مائده است - قرائت فرمود و با صراحت فرمود كه بر من چنين وحى شده است: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ»؛ و در حين قرائت كلمه «ما اُنْزِلَ» را تفسير كرد كه منظور خلافت على بن ابى طالب است. | |||
سپس با اشاره به [[منافقین]] و اذيت ها و نفاقشان از يک سو علت لحن شديد آيه نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله براى مؤمنين روشن گرديد، و از سوى ديگر ضمانت «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ» بر منافقين گوشزد شد. | |||
سپس با اشاره به | |||
اكنون پيامبر صلى الله عليه و آله كرسى سخن را كاملاً آماده كرده بود. لذا براى تأكيد بيشتر يک بار ديگر آيه ۶۷ سوره مائده را با اين مقدمه تكرار كرد كه با حضور منافقين و آزار دهندگان و درخواست معاف شدن از ابلاغ اين پيام، ولى خدا از من راضى نمى شود مگر آنچه در حق على عليه السلام نازل كرده ابلاغ نمايم و خواند: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ». | |||
== جهنم در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۲۳ - ۲۳۱.</ref> == | |||
پيامبر مكرم اسلام صلى الله عليه و آله در آخرين فراز از بخش دهم خطبه غدير سفارش به تقوى كرد و آيه اول سوره حج را براى ترساندن مردم از روز قيامت قرائت كرد: «اِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَىْءٌ عَظيمٌ» و هشدار داد كه مرگ و معاد و حساب و ميزان و حساب در پيشگاه خدا و ثواب و [[عذاب]] را به خاطر داشته باشيد كه ترازوى دقيق الهى در برابر شماست. | |||
مَعاشِرَ النّاسِ، التَّقْوى، التَّقْوى، وَ احْذَرُوا السّاعَةَ كَما قالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «اِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَىْءٌ عَظيمٌ». | |||
اُذْكُرُوا الْمَماتَ وَ الْمَعادَ وَ الْحِسابَ وَ الْمَوازينَ وَ الْمُحاسَبَةَ بَيْنَ يَدَىْ رَبِّ الْعالَمينَ وَ الثَّوابَ وَ الْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ اُثيبَ عَلَيْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَيْسَ لَهُ فِى الْجِنانِ نَصيبٌ: | اُذْكُرُوا الْمَماتَ وَ الْمَعادَ وَ الْحِسابَ وَ الْمَوازينَ وَ الْمُحاسَبَةَ بَيْنَ يَدَىْ رَبِّ الْعالَمينَ وَ الثَّوابَ وَ الْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ اُثيبَ عَلَيْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَيْسَ لَهُ فِى الْجِنانِ نَصيبٌ: | ||
اى مردم، [[تقوی]] را، تقوى را. از قيامت بر حذر باشيد همانگونه كه خداى عز و جل فرموده: «اِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَيْىءٌ عَظيمٌ»: «زلزله قيامت شيئ عظيمى است». | |||
مرگ و معاد و حساب و ترازوهاى الهى و حسابرسى در پيشگاه رب العالمين و ثواب و عقاب را به ياد آوريد. هر كس حسنه با خود بياورد طبق آن ثواب داده مى شود، و هر كس گناه بياورد در بهشت او را نصيبى نخواهد بود. | |||
مرگ و معاد و حساب و ترازوهاى الهى و حسابرسى در پيشگاه رب العالمين و ثواب و عقاب را به ياد آوريد. هر كس حسنه با خود بياورد طبق آن ثواب داده | |||
== دشمنان اهل بيت عليهم السلام در جهنم<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۶۳ - ۶۵.</ref> == | |||
در غدير ۱۸ آيه قرآن به صراحت تفسير شده است؛ به اين معنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله متن آيه را جداگانه در خطبه بيان فرموده و قبل يا بعد از آن به تفسيرش پرداخته است. اين موارد در مقابل آياتى است كه به صورت تضمين در كلام و [[اقتباس]] در خطابه حضرت آمده است. | |||
يكى از اين آيات، آيه ۳۸ سوره اعراف است: | |||
«قالَ ادْخُلُوا فِى أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِى النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ، قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ»<ref>اعراف / ۳۸.</ref>: | |||
«گفت: همراه امتهايى از جن و انس كه قبل از شما بوده اند داخل آتش شويد، كه هر گروهى داخل آتش جهنم مى شوند همتاى خود را لعنت مى كنند تا هنگامى كه همه كنار يكديگر خود را در آتش مى يابند آخرين آنها به اولينشان مى گويد: پروردگارا، اينان ما را گمراه كردند، پس عذاب چند برابرى از آتش به آنان بده. خداوند در پاسخ مى فرمايد: براى همه عذاب چند برابر است ولى شما نمى دانيد». | |||
اين آيه از سه بُعد قابل بررسى است: | اين آيه از سه بُعد قابل بررسى است: | ||
'''۱. متن خطبه غدير''' | |||
ألا انَّ اعْداءَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّه فيهِمْ: «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ، قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ»: | |||
بدانيد دشمنان اهل بيت كسانى هستند كه خدا درباره آنان فرموده: «هر گروهى كه داخل آتش جهنم مى شوند همتاى خود را لعنت مى كنند تا هنگامى كه همه كنار يكديگر خود را در آتش مى يابند، آخرين آنها به اولينشان مى گويد: پروردگارا، اينان ما را گمراه كردند، پس عذاب چند برابرى از آتش به آنان بده. خداوند در پاسخ مى فرمايد: براى همه عذاب چند برابر است ولى شما نمى دانيد».<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷.</ref> | |||
'''۲. موقعيت تاريخى''' | |||
نيمى از وقت [[خطبه]] سپرى شده و پيامبر صلى الله عليه و آله در اين مرحله يک فراز از دوستان على عليه السلام و يک فراز از دشمنانش مى گويد، تا اين فراز كه صحنه روز قيامت را درباره دشمنان او بيان مى كند. آيه اى كه حضرت از اواسط آن در كلامش آورده از آيه ۳۶ سوره اعراف آغاز مى شود و به آيه ۴۱ ختم مى شود.<ref>«السَّماءِ وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِى سَمِّ الْخِياطِ وَ كَذلِكَ نَجْزِىالْمُجْرِمِينَ. لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ وَ كَذلِكَ نَجْزِى الظَّالِمِينَ».</ref> | |||
از آيه ۳۶ تا ۴۱ سوره اعراف متن آيات چنين است: | |||
«وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّه كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ أُولئِكَ يَنالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتابِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمْ رُسُلُنا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قالُوا أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّه قالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَ شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرِينَ. قالَ ادْخُلُوا فِى أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ، وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ. إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْواب». | |||
و طبق تفسيرى كه فرموده چنين بيان مىگردد: دشمنان على عليه السلام كه آيات خدا را تكذيب نموده و نسبت به آنها سركشى كردند و خود را بالا گرفتند اهل آتش اند و در آن دائمى خواهند بود. چه كسى ظالمتر از دشمنان على عليه السلام است كه به خدا افترا و دروغ بستند يا نشانههاى خدا را [[تکذیب]] كردند. آن هنگام كه مرگشان فرا رسد فرستادگان خدا از آنان مى پرسند: كجايند آنچه غير از خدا صدا مى زديد؟ در پاسخ مى گويند: از نزد ما گم شده اند، و سپس بر عليه خود شهادت مىدهند كه كافر بودهاند! | |||
آنگاه به دشمنان على بن ابى طالب عليه السلام گفته مى شود: شما هم نزد امتهاى قبلى كه در آتش هستند برويد كه آنچنان دچار نكبتاند كه يكديگر را لعنت مى كنند و گناه را بر عهده پيشينيانشان قرار مى دهند، ولى خداوند به دشمنان على عليه السلام خواهد فرمود: عذاب پيروان سقيفه همانند بنيانگذاران آن است، كه به پيروان خود خواهند گفت: شما هم مانند ما تخفيفى از عذاب نداريد، پس مانند ما بچشيد و دسترنج خود را ببينيد. | |||
دشمنان على عليه السلام كه آيات خدا را تكذيب كرده و خود را بالا گرفته اند درهاى رحمت آسمان برايشان باز نخواهد شد، و بهشت رفتنشان محال است، همان گونه كه اگر شترى بخواهد از سوراخ سوزنى عبور كند!! بلكه فرش و روانداز اعداء آل محمد عليهم السلام در جهنم گسترانده شده است. | |||
'''۳. تحليل اعتقادى''' | |||
تا اينجا خلاصه شش آيه بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله به دشمنان اهل بيت عليهم السلام تفسير فرمود و معلوم گرديد خداوند چگونه آينده اينان را ترسيم نموده است. اكنون معناى كلمات مبارک معصومين عليهم السلام را درباره دشمنانشان درک مى كنيم آنجا كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: | |||
يا على، اگر بنده اى هزار سال خدا را عبادت كند، خدا از او قبول نمى كند جز با ولايت تو و امامان از فرزندانت، و ولايت تو پذيرفته نمى شود جز با برائت از دشمنانت و دشمنان امامان از فرزندانت.<ref>كنز الفوائد: ص ۱۸۵.</ref> | |||
و اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: بر عهده آن دو است گناه امت محمد صلى الله عليه و آله؛ تا روز قيامت هر خونى كه به ناحق ريخته شود و هر مالى كه به حرام خورده شود و هر ناموسى كه به حرام تصرف شود و هر حكمى كه به ظلم داده شود، بر عهده آن دو است بدون آنكه از گناه انجام دهنده آن چيزى كم شود.<ref>كتاب سليم: ص ۴۴۰.</ref> | |||
== دعوت ائمه ضلال به جهنم<ref>اسرار غدير: ص ۲۱۶.</ref> == | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله در [[خطبه غدیر]] و در حاشيه شناخت ائمه ضلال به مسلمانان خبر دادند كه در مقابل امامان بر حقى كه از جانب خدا براى شما معرفى كردم، امامان و رؤسايى خواهند بود كه مردم را به جهنم و آتش دعوت مى كنند. پس مواظب برخورد با چنين رؤساى گمراهى باشيد. همچنين خبر دادند كه نه تنها امامان ضلالت، بلكه ياران و تابعان و مؤيدانِ ايشان در پائين ترين درجه جهنم خواهند بود. | |||
== دعوت كنندگان به جهنم در دعاهاى روز غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۵۴ - ۲۵۶، ۳۶۲، ۳۶۳. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۶،۲۳۵.</ref> == | |||
يكى از مضامينى كه در دعاهاى روز غدير آمده<ref>اين مضامين از دعاهايى كه در كتاب «الاقبال» سيد ابن طاووس: ص ۴۶۰ به بعد مذكور است انتخاب شده است. در عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۵ - ۲۲۰ نيز ذكر شده است.</ref> دعوت كنندگان به جهنم است: | |||
خدايا، اين روزى كه ما را به آن گرامى داشته اى مبارک فرما، و ما را در ولايت ثابت قدم فرما، و [[ایمان]] ما را مستودع و عاريه قرار مده، و ما را از برائت جويندگان از دعوت كنندگان به دوزخ قرار بده. | |||
== دورى دوستان اهل بيت عليهم السلام از جهنم<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۰۱ - ۲۱۲.</ref> == | |||
پيامبر در فرازهاى پايانى بخش هفتم خطبه غدير درباره دوستان اهل بيت عليهم السلام، آيه ۱۲ سوره ملک: «اِنَّ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ اَجْرٌ كَبيرٌ» را مورد استناد قرار داد و فرمود: «بدانيد كه اولياء و دوستان امامان معصوم كسانى هستند كه از پروردگارشان مى ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است. اى مردم، چقدر فاصله است بين شعله هاى آتش و اجر بزرگ»!! | |||
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ اَجْرٌ كَبيرٌ. | اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ اَجْرٌ كَبيرٌ. | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۶۰: | ||
مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاَجْرِ الْكَبيرِ: | مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاَجْرِ الْكَبيرِ: | ||
بدانيد كه دوستان اهل بيت كسانى هستند كه در پنهانى از پروردگارشان مى ترسند و براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است. | |||
اى مردم، چقدر فاصله است بين شعله هاى آتش و بين اَجر بزرگ! | |||
اى مردم، چقدر فاصله است بين | |||
== زيارت غديريه و نام جهنم<ref>اسرار غدير: ص ۲۵۲، ۲۵۳، ۳۵۳ - ۳۶۳.</ref> == | |||
يكى از مضامينى كه در [[زیارت]] اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير آمده<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref> جهنم است: | |||
لَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّى الْحُرْمَةِ مِنْكَ وَ ذائِدِى الْحَقِّ عَنْكَ، وَأَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فيها كالِحُونَ. لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ساواكَ بِمَنْ ناواكَ. لَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وِلايَتَكَ: | لَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّى الْحُرْمَةِ مِنْكَ وَ ذائِدِى الْحَقِّ عَنْكَ، وَأَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فيها كالِحُونَ. لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ساواكَ بِمَنْ ناواكَ. لَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وِلايَتَكَ: | ||
خدا لعنت كند آنان كه حرمت تو را شكستند و حقت را از تو دور كردند. شهادت مى دهم كه آنان از همه زيانكارترند، آنان كه حرارت آتش به صورت هايشان مىخورد و در آن با روى گرفته و عبوس هستند. خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كه در مقابل تو ايستاد مساوى بداند. خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آنكه خداوند ولايتت را بر او واجب كرده مساوى بداند. | |||
== شک در ولايت و جهنم<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۷ - ۱۷۰.</ref> == | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش سوم [[خطبه غدیر]] و پس از بيان عذاب منكرين ولايت، توازن مقام [[نبوّت]] و [[امامت]] را يادآور شد، و عدم قبول نبوت و امامت را [[جاهلیت]] بيان كرد. همچنين انكار يكى از ائمه عليهم السلام را انكار همه آنها اعلام فرمود. | |||
حضرت ابتدا گستره حجت بودن خود را بر تمام مخلوقات به صراحت بيان كرده فرمود: «وَ اَنَا وَ اللَّهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ» و تصريح كرد كه اين عنايتى از طرف خداوند است و تعجبى ندارد. | |||
مَعاشِرَ النّاسِ، بى وَ اللَّهِ بَشَّرَ الاَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيّينَ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ اَنَا وَ اللَّهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذلِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الاوُلى، وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما اُنْزِلَ اِلَىَّ، وَ مَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الاَئِمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَ الشّاكُ فينا فِى النّارِ: | مَعاشِرَ النّاسِ، بى وَ اللَّهِ بَشَّرَ الاَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيّينَ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ اَنَا وَ اللَّهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذلِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الاوُلى، وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما اُنْزِلَ اِلَىَّ، وَ مَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الاَئِمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَ الشّاكُ فينا فِى النّارِ: | ||
اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين به من بشارت داده اند، و من به خدا قسم خاتم پيامبران و مرسلين و حجت بر همه مخلوقين از اهل آسمان ها و زمين ها هستم. هر كس در اين مطالب شک كند مانند كفر جاهليت اول كافر شده است. و هر كس در چيزى از اين گفتار من شك كند در همه آنچه بر من نازل شده شک كرده است، و هر كس در يكى از امامان شک كند در همه آنان شک كرده است، و شک كننده درباره ما در آتش است. | |||
== صحابه منافق و جهنم<ref>اسرار غدير: ص ۵۰ .</ref> == | |||
سخنرانى تاريخى پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير كه حدود يک ساعت طول كشيد در يازده بخش قابل ترسيم است. | |||
مرحله ششم از سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله جنبه غضب الهى را نمودار كرد. حضرت با تلاوت آيات [[عذاب]] و [[لعن]] از قرآن فرمودند: «منظور از اين آيات عده اى از اصحاب من هستند كه مأمور به چشم پوشى از آنان هستم، ولى بدانند كه خداوند ما را بر معاندين و مخالفين و خائنين و مقصرين حجت قرار داده، و چشم پوشى از آنان در دنيا مانع از عذاب آخرت نيست». | |||
سپس به امامانِ گمراهى كه مردم را به جهنم مى كشانند اشاره كرده فرمودند: «من از همه آنان بيزارم». اشاره رمزى هم به «اصحاب صحيفه ملعونه» داشتند و تصريح كردند كه بعد از من مقام امامت را غصب مى كنند و سپس غاصبين را لعنت كردند. | |||
== عدم قبول ولايت و جهنم<ref>ژرفاى غدير: ص ۹۰.</ref> == | |||
كامل شدن دين خداوند و بالاترين نعمت پروردگار كه با آمدن آن نعمت ها كامل شد، ولايت ائمه عليهم السلام و صاحب اختيار شدن آنان بر مردم بود، و آن هنگامى بود كه دين اسلام به عنوان يک دين كامل مورد قبول خداوند قرار گرفت. در اين باره دو جمله در [[خطبه غدیر]] فرموده اند: | |||
'''الف)''' «پروردگارا، هنگامى كه من ولايت على بن ابى طالب را براى مردم تبيين كردم اين آيه را نازل كردى كه «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ...»: «امروز دين شما را كامل نمودم و نعمت خود را بر شما به آخرين درجه رساندم و اسلام را به عنوان دين شما پسنديدم»، و اين آيه را نازل كردى كه »وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً...»: «هر كس جز اسلام دينى را بپذيرد هرگز از او قبول نخواهد شد و در آخرت از زيانكاران است». | |||
'''ب)''' «اى مردم، خداوند دينش را با امامت او (على) كامل كرده است. پس هر كس به او و به امامان بعد از او كه جانشينان او تا روز قيامت هستند اقتدا نكند و آنان را امام خود قرار ندهد اعمالش بى ارزش مى شود، و در جهنم دائمى خواهد بود...». | |||
== عذاب ابوبكر و عمر<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۴۵.</ref> == | |||
از جمله آياتى كه در سفر [[حجةالوداع]] و پيش از اتمام مراسم حج در مورد صحيفه ملعونه اول و اِخبار خداوند حكيم خبير از آن بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد اين آيه بود: | |||
«وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ. حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِى وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ»<ref>زخرف / ۳۸،۳۷.</ref>: | |||
«و چنين كسانى آنان را از راه راست مانع مى شوند و گمان مى كنند كه [[هدایت]] يافته اند. تا هنگامى كه نزد ما مى آيد خواهد گفت: اى كاش بين من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، و چه بد قرينى بودى». | |||
به فرموده [[امام باقر علیه السلام]] منظور [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] است<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۵۶ ح ۱۴.</ref> كه در دنيا آنچه خواستند كردند و در آخرت كه نتيجه طولانى اعمال خود را مىبينند از يكديگر بيزارى مىجويند. آن دو كه در دنيا نزديكترين افراد نسبت به يكديگر بودند و اساس صحيفه را به يارى هم بنيان گذاشتند، آن روز آرزوى فاصله مشرق تا مغرب نسبت به يكديگر خواهند داشت و با كلمه »بئس الْقَرِينُ« هر يك ديگرى را از خود مىراند. | |||
نسخهٔ ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۹
ائمه ضلال و پيروانشان در جهنم[۱]
پیامبر صلی الله علیه و آله در فرازى از بخش ششم خطبه غدیر اشاره به رهبران ضلالت و گمراهى داشت. حضرت آيه ۴۱ سوره قصص را شاهد قرار داد كه مى فرمايد: «وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ»، و با تضمين اين آيه در كلام خود فرمود: «اى مردم، به زودى بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مى كنند و روز قيامت كمک نمى شوند».
سپس بيزارى خود و خدا را از آنان اعلام كرد و پايين ترين درجه جهنم را به آنان وعده داد. حضرت اين مطلب را با استناد به دو آيه قرآن بيان كرد:
يكى آيه ۱۴۵ سوره نساء: «اِنَّ الْمُنافِقينَ فِى الدَّرْكِ الاَسْفَلِ مِنَ النّارِ»، و ديگرى آيه ۲۹ سوره نحل: «فَادْخُلُوا اَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ». در اين باره فرمود: «امامان ضلالت و ياران و پيروانشان در پايين ترين درجه آتش هستند و چه بد است اقامتگاه متكبرين».
مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ سَيَكُونُ مِنْ بَعْدى اَئِمَّةٌ يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ.
مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّ اللَّهَ وَ اَنَا بَريئانِ مِنْهُمْ.
مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُمْ وَ اَنْصارَهُمْ وَ اَتْباعَهُمْ وَ اَشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الاَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَ لَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ:
اى مردم، بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مىكنند و روز قيامت كمك نمىشوند.
اى مردم، خداوند و من از آنان بيزار هستيم.
اى مردم، آنان و يارانشان و تابعينشان و پيروانشان در پايينترين درجه آتش اند و چه بد است جاى متكبران.
اصحاب صحيفه ملعونه اول در جهنم[۲]
اصحاب صحيفه در حجةالوداع پيماننامه خود را امضا كردند و كار خود را آغاز نمودند. اين وِزر و بال عظيم كه در نامه اعمال خود گذاشتند براى ابوبکر كمتر از سه سال و براى عمر كمتر از پانزده سال روز شمار لذت دنيا داشت، و با پايان آن حسرت و ندامت آغاز شد. اين حسرت و ندامت دامنگير تمام پيروان آنان نيز هست هنگامى كه مرگ به سراغ آنان آيد.
در اين باره خداوند مى فرمايد: «وَ قالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا كَذلِكَ يُرِيهِمُ اللَّه أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنَ النَّارِ»[۳]: «كسانى كه پيرو شده بودند گفتند: اى كاش براى ما بازگشتى بود تا از آنان بيزارى مى جستيم همان گونه كه از ما بيزارى جستند. اين گونه خداوند اعمال آنان را نشانشان مى دهد تا بر ايشان حسرت باشد و آنان از آتش خارج شدنى نيستند».
از ارتباط اين آيات با اصحاب صحیفه ملعونه سه نكته مهم استفاده مى شود كه روايات مفصلى هم درباره آنها وارد شده است: بيزارى اصحاب صحيفه از يكديگر هنگام مرگ و در قیامت و حسرتشان بر گذشته سياه خود. و اما حسرت اصحاب صحيفه و پيروانشان:
در ميان شعله هاى جهنم كه مزه تلخ غصب خلافت و ظلم به مقام ولايت را به اصحاب صحيفه و اهل سقيفه و پيروانشان خواهد چشاند، روزى است كه حسرت و ندامتشان به نقطه اوج مىرسد. آيات ۶۶ تا ۶۸ سوره احزاب در اين باره است:
«يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِى النَّارِ»: «روزى كه صورت هاى آنان در آتش زير و رو مى شود»، يعنى كسانى كه حق آل محمد عليهم السلام را غصب كردند. «يَقُولُونَ يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّه وَ أَطَعْنَا الرَّسُولاَ»: «مىگويند: اى كاش از خدا و رسول اطاعت مى كرديم»، يعنى درباره اميرالمؤمنين عليه السلام.
«وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلا»: «مى گويند: پروردگارا! ما از سروران و بزرگان خود اطاعت كرديم و آنان ما را از راه درست به گمراهى انداختند»، منظور ابوبکر و عمر هستند، و سروران و بزرگان همان كسانى هستند كه ظلم بر اهل بیت علیهم السلام و غصب حقشان را آغاز كردند. و منظور از راه درست راه بهشت است كه همان راه اميرالمؤمنين عليه السلام است.
سپس مى گويند: «رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً»: «خدايا آنان را دو برابر عذاب نما ولعن بزرگى نثارشان فرما».[۴]
خداوند به اين اندازه از حسرت آنان اكتفا نكرده و منظره ديگرى را تدارک ديده است كه بايد شيعيان آن را از بهشت ببينند و از حسرت آنان لذت ببرند. امام سجاد علیه السلام اين منظره دل انگيز را با اشاره به آيات ۳۴ تا ۳۶ سوره مطفّفين چنين توصيف فرموده است:
در روز قيامت دو تخت از بهشت بيرون آورده مُشرف بر جهنم قرار داده مى شود. سپس على عليه السلام مى آيد و بر روى آن مى نشيند. آنگاه كه مى نشيند خنده اى مى نمايد و از خنده او جهنم زير و رو مى شود و طبقه پايين آن بالا مى آيد! سپس ابوبكر و عمر را از جهنم بيرون مى آورند و در مقابل آن حضرت نگاه مى دارند. آن دو مى گويند: يا اميرالمؤمنين! اى وصى رسول الله! آيا به ما رحم نمى كنى؟ آيا نزد پروردگارت شفاعت ما را نمى نمايى؟
اميرالمؤمنين عليه السلام (از روى استهزا) به آنان مى خندد و (بدون پاسخ به آنان) برمى خيزد و وارد بهشت مى شود، و آن دو تخت را بر مى دارند و به جاى خود باز مى گردانند.
و اين است معناى كلام خداوند عز و جل: «فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ. عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ. هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ»: «امروز كسانى كه ایمان آوردند به کفّار مى خندند در حالى كه از روى تخت ها تماشا مى كنند. آيا پاداشى كه به كافران مى دهند جز نتيجه اعمال زشت آنان است»؟![۵]
اهل جهنم[۶]
سخنرانى تاريخى پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير كه حدود يک ساعت طول كشيد در يازده بخش قابل ترسيم است.
در بخش هفتم، حضرت تكيه سخن را بر اثراتِ ولايت و محبت اهل بيت عليهم السلام قرار دادند و فرمودند: «اصحاب صراط مستقيم در سوره حمد شيعيان اهل بيت عليهم السلام هستند».
سپس آياتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شيعيان و پيروان آل محمد عليهم السلام تفسیر فرمودند. آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كردند و آنها را به دشمنان آل محمد عليهم السلام معنى كردند.
برادران شياطين در جهنم[۷]
يكى از مطالبى كه در خطبه غدیر به آن اشاره شده جزاى دشمنان اهل بيت عليهم السلام در روز قيامت است كه اين گونه بيان شده است:
پاعمال آنان در دنيا و آخرت بى ارزش مى شود و سقوط مى كند.
در شعلههاى آتش فرو مىروند و صداى شعله كشيدن آتش جهنم را مى شنوند و زبانه هاى آن را مى بينند.
عذاب ايشان تخفيف نمى يابد.
عذاب شديدِ دائمى خواهند داشت و در آتش جهنم جاودانه خواهند بود.
تابوت جهنم[۸]
يكى از آياتى كه به صراحت در خطبه غدير تفسير شده آيه ۴۷ سوره نساء است:
مَعاشِرَ النّاسِ، «آمِنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ و النور الذى انزل معه مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ».[۹] بِاللَّه ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ الاّ قَوْماً مِنْ اصْحابى اعْرِفُهُمْ بِاسْمائِهِمْ وَ انْسابِهِمْ، وَ قَدْ امِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ:
اى مردم، ایمان آوريد به خدا و رسولش و نورى كه همراه او نازل شده است قبل از آنكه هلاك نماييم صورت هايى را و آنها را به پشت برگردانيم يا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت كنيم. به خدا قسم از اين آيه قصد نشده مگر قومى از اصحابم كه آنان را به اسم و نسبشان مى شناسم، ولى مأمورم از آنان پرده پوشى كنم.[۱۰]
در اين فرازِ خطبه، پيامبر صلى الله عليه و آله قسم ياد مى كند كه منظور از اين آيه و آن گروهى كه مانند اصحاب سبت لعنت شدهاند گروهى از اصحاب من هستند، و در فقرات بعدى تصريح مى فرمايد كه آنان اصحاب صحيفه ملعونه اند.[۱۱] چه مشابهتى در اعمال و رفتار اين دو گروه وجود دارد كه خدا از ميان لعنت شدگان، اصحاب سبت را نام مى برد؟
نمونه اى از عذاب آخرت غاصبين، حديث پيامبر صلى الله عليه و آله است كه فرمود: در جهنم تابوتى از آتش است كه در آن دوازده نفرند: شش نفر از اولين و شش نفر از آخرين.
اين تابوت در چاهى در قعر جهنم است و بر در آن تابوت قفلى است و بر در آن چاه صخره اى است. هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعلهور كند آن صخره را از در آن چاه برمى دارد، و جهنم از شعله ها و حرارت آن چاه شعلهور مى شود.
شش نفر از اولين عبارتند از قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، و فرعون بزرگ فرعون ها، و كسى كه با حضرت ابراهیم علیه السلام بر سر توحيد مجادله نمود، و دو نفر از بنى اسرائيل كه كتاب آسمانى آنان را تحريف كرده سنت هايشان را تغيير دادند كه يكى يهوديان را و ديگرى مسيحيان را منحرف ساخت، و ابلیس ششمى آنان است.
و اما شش نفر از آخرين يكى دجال است و بقيه پنج نفر اصحاب صحيفه اند كه در حجةالوداع و مقارن غدير پيمان نامه اى بر ضد پيامبر و اميرالمؤمنين عليه السلام امضا كردند و سر از سقيفه در آوردند كه عبارتند از: اولی و دومی و ابوعبیده جراح و معاذ بن جبل و سالم مولى ابى حذيفة».[۱۲]
در همين باره محمد بن ابىبكر در ذكر جزئيات ماجراى مرگ پدرش مى گويد: هنگام مرگ او عبدالرحمن و عایشه و عمر حاضر بودند كه صداى واويلايش بلند شد.
عمر گفت: اى خليفه رسول الله! چرا واى و ويل مى گويى؟ گفت: اكنون اين رسول الله همراه على بن ابى طالب است كه مرا به آتش بشارت مى دهند و نزد اوست صحيفه اى كه در كعبه بر سر آن پيمان بستيم و مى گويد: به پيمان خود وفا كردى و بر ضد ولى خدا قيام كردى. بشارت باد تو و رفيقت را به آتش در اسفل السافلين... .
محمد بن ابى بكر در ادامه ماجرا مى گويد: سپس گفتم: پدر، بگو: لا الهَ الَّا اللَّه. گفت: نمىگويم و نمىتوانم بگويم تا وارد آتش شوم و داخل تابوت گردم. وقتى نام «تابوت» را آورد گمان كردم هذيان مى گويد. اين بود كه گفتم: كدام تابوت را مى گويى؟ گفت: تابوتى از آتش كه با قفلى از آتش قفل زده شده و در آن دوازده نفرند، از جمله من و اين رفيقم.
گفتم: عمر؟ گفت: آرى، و ده نفر ديگر در چاهى از جهنم كه صخره اى روى آن است. هرگاه خدا بخواهد جهنم را شعلهور كند آن صخره را بر مىدارد. گفتم: گويا هذيان مىگويى! گفت: نه به خدا قسم هذيان نمى گويم. خدا پسر صهاک را لعنت كند. او بود كه مرا از ياد خدا گمراه كرد بعد از آنكه برايم آمد، و او چه بد رفيقى است! سپس بار ديگر صداى واى و ويل او بلند شد تا از دنيا رفت.[۱۳]
ترک ابلاغ ولايت و جهنم[۱۴]
پيامبر صلى الله عليه و آله در ابتداى بخش دوم خطبه غدیر وحى خاص براى ابلاغ ولايت را بيان فرمود. حضرت ابتدا اعلام فرمود كه درباره برنامه اى كه در پيش است وحى خاصى از طرف خدا نازل شده و من در برابر آن انجام وظيفه خواهم كرد، از ترس آنكه عذابى بر من نازل شود.
سپس تصريح فرمود كه در اين فرمان به من گفته شده كه اگر آنچه در حق على بر من نازل فرموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرساندهام. آنگاه براى نشان دادن اينكه در ابلاغ آن از هيچ كس ترسى ندارم فوراً تصريح كرد: خداوند براى من حفظ از شر مردم را ضمانت فرموده است.
با اين مقدمه آيه نازل شده را - كه آيه ۶۷ سوره مائده است - قرائت فرمود و با صراحت فرمود كه بر من چنين وحى شده است: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ»؛ و در حين قرائت كلمه «ما اُنْزِلَ» را تفسير كرد كه منظور خلافت على بن ابى طالب است.
سپس با اشاره به منافقین و اذيت ها و نفاقشان از يک سو علت لحن شديد آيه نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله براى مؤمنين روشن گرديد، و از سوى ديگر ضمانت «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ» بر منافقين گوشزد شد.
اكنون پيامبر صلى الله عليه و آله كرسى سخن را كاملاً آماده كرده بود. لذا براى تأكيد بيشتر يک بار ديگر آيه ۶۷ سوره مائده را با اين مقدمه تكرار كرد كه با حضور منافقين و آزار دهندگان و درخواست معاف شدن از ابلاغ اين پيام، ولى خدا از من راضى نمى شود مگر آنچه در حق على عليه السلام نازل كرده ابلاغ نمايم و خواند: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ».
جهنم در خطبه غدير[۱۵]
پيامبر مكرم اسلام صلى الله عليه و آله در آخرين فراز از بخش دهم خطبه غدير سفارش به تقوى كرد و آيه اول سوره حج را براى ترساندن مردم از روز قيامت قرائت كرد: «اِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَىْءٌ عَظيمٌ» و هشدار داد كه مرگ و معاد و حساب و ميزان و حساب در پيشگاه خدا و ثواب و عذاب را به خاطر داشته باشيد كه ترازوى دقيق الهى در برابر شماست.
مَعاشِرَ النّاسِ، التَّقْوى، التَّقْوى، وَ احْذَرُوا السّاعَةَ كَما قالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «اِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَىْءٌ عَظيمٌ».
اُذْكُرُوا الْمَماتَ وَ الْمَعادَ وَ الْحِسابَ وَ الْمَوازينَ وَ الْمُحاسَبَةَ بَيْنَ يَدَىْ رَبِّ الْعالَمينَ وَ الثَّوابَ وَ الْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ اُثيبَ عَلَيْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَيْسَ لَهُ فِى الْجِنانِ نَصيبٌ:
اى مردم، تقوی را، تقوى را. از قيامت بر حذر باشيد همانگونه كه خداى عز و جل فرموده: «اِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَيْىءٌ عَظيمٌ»: «زلزله قيامت شيئ عظيمى است».
مرگ و معاد و حساب و ترازوهاى الهى و حسابرسى در پيشگاه رب العالمين و ثواب و عقاب را به ياد آوريد. هر كس حسنه با خود بياورد طبق آن ثواب داده مى شود، و هر كس گناه بياورد در بهشت او را نصيبى نخواهد بود.
دشمنان اهل بيت عليهم السلام در جهنم[۱۶]
در غدير ۱۸ آيه قرآن به صراحت تفسير شده است؛ به اين معنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله متن آيه را جداگانه در خطبه بيان فرموده و قبل يا بعد از آن به تفسيرش پرداخته است. اين موارد در مقابل آياتى است كه به صورت تضمين در كلام و اقتباس در خطابه حضرت آمده است.
يكى از اين آيات، آيه ۳۸ سوره اعراف است:
«قالَ ادْخُلُوا فِى أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِى النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ، قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ»[۱۷]:
«گفت: همراه امتهايى از جن و انس كه قبل از شما بوده اند داخل آتش شويد، كه هر گروهى داخل آتش جهنم مى شوند همتاى خود را لعنت مى كنند تا هنگامى كه همه كنار يكديگر خود را در آتش مى يابند آخرين آنها به اولينشان مى گويد: پروردگارا، اينان ما را گمراه كردند، پس عذاب چند برابرى از آتش به آنان بده. خداوند در پاسخ مى فرمايد: براى همه عذاب چند برابر است ولى شما نمى دانيد».
اين آيه از سه بُعد قابل بررسى است:
۱. متن خطبه غدير
ألا انَّ اعْداءَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّه فيهِمْ: «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ، قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ»:
بدانيد دشمنان اهل بيت كسانى هستند كه خدا درباره آنان فرموده: «هر گروهى كه داخل آتش جهنم مى شوند همتاى خود را لعنت مى كنند تا هنگامى كه همه كنار يكديگر خود را در آتش مى يابند، آخرين آنها به اولينشان مى گويد: پروردگارا، اينان ما را گمراه كردند، پس عذاب چند برابرى از آتش به آنان بده. خداوند در پاسخ مى فرمايد: براى همه عذاب چند برابر است ولى شما نمى دانيد».[۱۸]
۲. موقعيت تاريخى
نيمى از وقت خطبه سپرى شده و پيامبر صلى الله عليه و آله در اين مرحله يک فراز از دوستان على عليه السلام و يک فراز از دشمنانش مى گويد، تا اين فراز كه صحنه روز قيامت را درباره دشمنان او بيان مى كند. آيه اى كه حضرت از اواسط آن در كلامش آورده از آيه ۳۶ سوره اعراف آغاز مى شود و به آيه ۴۱ ختم مى شود.[۱۹]
از آيه ۳۶ تا ۴۱ سوره اعراف متن آيات چنين است:
«وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّه كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ أُولئِكَ يَنالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتابِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمْ رُسُلُنا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قالُوا أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّه قالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَ شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرِينَ. قالَ ادْخُلُوا فِى أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ، وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ. إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْواب».
و طبق تفسيرى كه فرموده چنين بيان مىگردد: دشمنان على عليه السلام كه آيات خدا را تكذيب نموده و نسبت به آنها سركشى كردند و خود را بالا گرفتند اهل آتش اند و در آن دائمى خواهند بود. چه كسى ظالمتر از دشمنان على عليه السلام است كه به خدا افترا و دروغ بستند يا نشانههاى خدا را تکذیب كردند. آن هنگام كه مرگشان فرا رسد فرستادگان خدا از آنان مى پرسند: كجايند آنچه غير از خدا صدا مى زديد؟ در پاسخ مى گويند: از نزد ما گم شده اند، و سپس بر عليه خود شهادت مىدهند كه كافر بودهاند!
آنگاه به دشمنان على بن ابى طالب عليه السلام گفته مى شود: شما هم نزد امتهاى قبلى كه در آتش هستند برويد كه آنچنان دچار نكبتاند كه يكديگر را لعنت مى كنند و گناه را بر عهده پيشينيانشان قرار مى دهند، ولى خداوند به دشمنان على عليه السلام خواهد فرمود: عذاب پيروان سقيفه همانند بنيانگذاران آن است، كه به پيروان خود خواهند گفت: شما هم مانند ما تخفيفى از عذاب نداريد، پس مانند ما بچشيد و دسترنج خود را ببينيد.
دشمنان على عليه السلام كه آيات خدا را تكذيب كرده و خود را بالا گرفته اند درهاى رحمت آسمان برايشان باز نخواهد شد، و بهشت رفتنشان محال است، همان گونه كه اگر شترى بخواهد از سوراخ سوزنى عبور كند!! بلكه فرش و روانداز اعداء آل محمد عليهم السلام در جهنم گسترانده شده است.
۳. تحليل اعتقادى
تا اينجا خلاصه شش آيه بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله به دشمنان اهل بيت عليهم السلام تفسير فرمود و معلوم گرديد خداوند چگونه آينده اينان را ترسيم نموده است. اكنون معناى كلمات مبارک معصومين عليهم السلام را درباره دشمنانشان درک مى كنيم آنجا كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
يا على، اگر بنده اى هزار سال خدا را عبادت كند، خدا از او قبول نمى كند جز با ولايت تو و امامان از فرزندانت، و ولايت تو پذيرفته نمى شود جز با برائت از دشمنانت و دشمنان امامان از فرزندانت.[۲۰]
و اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: بر عهده آن دو است گناه امت محمد صلى الله عليه و آله؛ تا روز قيامت هر خونى كه به ناحق ريخته شود و هر مالى كه به حرام خورده شود و هر ناموسى كه به حرام تصرف شود و هر حكمى كه به ظلم داده شود، بر عهده آن دو است بدون آنكه از گناه انجام دهنده آن چيزى كم شود.[۲۱]
دعوت ائمه ضلال به جهنم[۲۲]
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدیر و در حاشيه شناخت ائمه ضلال به مسلمانان خبر دادند كه در مقابل امامان بر حقى كه از جانب خدا براى شما معرفى كردم، امامان و رؤسايى خواهند بود كه مردم را به جهنم و آتش دعوت مى كنند. پس مواظب برخورد با چنين رؤساى گمراهى باشيد. همچنين خبر دادند كه نه تنها امامان ضلالت، بلكه ياران و تابعان و مؤيدانِ ايشان در پائين ترين درجه جهنم خواهند بود.
دعوت كنندگان به جهنم در دعاهاى روز غدير[۲۳]
يكى از مضامينى كه در دعاهاى روز غدير آمده[۲۴] دعوت كنندگان به جهنم است:
خدايا، اين روزى كه ما را به آن گرامى داشته اى مبارک فرما، و ما را در ولايت ثابت قدم فرما، و ایمان ما را مستودع و عاريه قرار مده، و ما را از برائت جويندگان از دعوت كنندگان به دوزخ قرار بده.
دورى دوستان اهل بيت عليهم السلام از جهنم[۲۵]
پيامبر در فرازهاى پايانى بخش هفتم خطبه غدير درباره دوستان اهل بيت عليهم السلام، آيه ۱۲ سوره ملک: «اِنَّ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ اَجْرٌ كَبيرٌ» را مورد استناد قرار داد و فرمود: «بدانيد كه اولياء و دوستان امامان معصوم كسانى هستند كه از پروردگارشان مى ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است. اى مردم، چقدر فاصله است بين شعله هاى آتش و اجر بزرگ»!!
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ اَجْرٌ كَبيرٌ.
مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاَجْرِ الْكَبيرِ:
بدانيد كه دوستان اهل بيت كسانى هستند كه در پنهانى از پروردگارشان مى ترسند و براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است.
اى مردم، چقدر فاصله است بين شعله هاى آتش و بين اَجر بزرگ!
زيارت غديريه و نام جهنم[۲۶]
يكى از مضامينى كه در زیارت اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير آمده[۲۷] جهنم است:
لَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّى الْحُرْمَةِ مِنْكَ وَ ذائِدِى الْحَقِّ عَنْكَ، وَأَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فيها كالِحُونَ. لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ساواكَ بِمَنْ ناواكَ. لَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وِلايَتَكَ:
خدا لعنت كند آنان كه حرمت تو را شكستند و حقت را از تو دور كردند. شهادت مى دهم كه آنان از همه زيانكارترند، آنان كه حرارت آتش به صورت هايشان مىخورد و در آن با روى گرفته و عبوس هستند. خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كه در مقابل تو ايستاد مساوى بداند. خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آنكه خداوند ولايتت را بر او واجب كرده مساوى بداند.
شک در ولايت و جهنم[۲۸]
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش سوم خطبه غدیر و پس از بيان عذاب منكرين ولايت، توازن مقام نبوّت و امامت را يادآور شد، و عدم قبول نبوت و امامت را جاهلیت بيان كرد. همچنين انكار يكى از ائمه عليهم السلام را انكار همه آنها اعلام فرمود.
حضرت ابتدا گستره حجت بودن خود را بر تمام مخلوقات به صراحت بيان كرده فرمود: «وَ اَنَا وَ اللَّهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ» و تصريح كرد كه اين عنايتى از طرف خداوند است و تعجبى ندارد.
مَعاشِرَ النّاسِ، بى وَ اللَّهِ بَشَّرَ الاَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيّينَ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ اَنَا وَ اللَّهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذلِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الاوُلى، وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما اُنْزِلَ اِلَىَّ، وَ مَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الاَئِمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَ الشّاكُ فينا فِى النّارِ:
اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين به من بشارت داده اند، و من به خدا قسم خاتم پيامبران و مرسلين و حجت بر همه مخلوقين از اهل آسمان ها و زمين ها هستم. هر كس در اين مطالب شک كند مانند كفر جاهليت اول كافر شده است. و هر كس در چيزى از اين گفتار من شك كند در همه آنچه بر من نازل شده شک كرده است، و هر كس در يكى از امامان شک كند در همه آنان شک كرده است، و شک كننده درباره ما در آتش است.
صحابه منافق و جهنم[۲۹]
سخنرانى تاريخى پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير كه حدود يک ساعت طول كشيد در يازده بخش قابل ترسيم است.
مرحله ششم از سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله جنبه غضب الهى را نمودار كرد. حضرت با تلاوت آيات عذاب و لعن از قرآن فرمودند: «منظور از اين آيات عده اى از اصحاب من هستند كه مأمور به چشم پوشى از آنان هستم، ولى بدانند كه خداوند ما را بر معاندين و مخالفين و خائنين و مقصرين حجت قرار داده، و چشم پوشى از آنان در دنيا مانع از عذاب آخرت نيست».
سپس به امامانِ گمراهى كه مردم را به جهنم مى كشانند اشاره كرده فرمودند: «من از همه آنان بيزارم». اشاره رمزى هم به «اصحاب صحيفه ملعونه» داشتند و تصريح كردند كه بعد از من مقام امامت را غصب مى كنند و سپس غاصبين را لعنت كردند.
عدم قبول ولايت و جهنم[۳۰]
كامل شدن دين خداوند و بالاترين نعمت پروردگار كه با آمدن آن نعمت ها كامل شد، ولايت ائمه عليهم السلام و صاحب اختيار شدن آنان بر مردم بود، و آن هنگامى بود كه دين اسلام به عنوان يک دين كامل مورد قبول خداوند قرار گرفت. در اين باره دو جمله در خطبه غدیر فرموده اند:
الف) «پروردگارا، هنگامى كه من ولايت على بن ابى طالب را براى مردم تبيين كردم اين آيه را نازل كردى كه «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ...»: «امروز دين شما را كامل نمودم و نعمت خود را بر شما به آخرين درجه رساندم و اسلام را به عنوان دين شما پسنديدم»، و اين آيه را نازل كردى كه »وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً...»: «هر كس جز اسلام دينى را بپذيرد هرگز از او قبول نخواهد شد و در آخرت از زيانكاران است».
ب) «اى مردم، خداوند دينش را با امامت او (على) كامل كرده است. پس هر كس به او و به امامان بعد از او كه جانشينان او تا روز قيامت هستند اقتدا نكند و آنان را امام خود قرار ندهد اعمالش بى ارزش مى شود، و در جهنم دائمى خواهد بود...».
عذاب ابوبكر و عمر[۳۱]
از جمله آياتى كه در سفر حجةالوداع و پيش از اتمام مراسم حج در مورد صحيفه ملعونه اول و اِخبار خداوند حكيم خبير از آن بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد اين آيه بود:
«وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ. حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِى وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ»[۳۲]:
«و چنين كسانى آنان را از راه راست مانع مى شوند و گمان مى كنند كه هدایت يافته اند. تا هنگامى كه نزد ما مى آيد خواهد گفت: اى كاش بين من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، و چه بد قرينى بودى».
به فرموده امام باقر علیه السلام منظور ابوبکر و عمر است[۳۳] كه در دنيا آنچه خواستند كردند و در آخرت كه نتيجه طولانى اعمال خود را مىبينند از يكديگر بيزارى مىجويند. آن دو كه در دنيا نزديكترين افراد نسبت به يكديگر بودند و اساس صحيفه را به يارى هم بنيان گذاشتند، آن روز آرزوى فاصله مشرق تا مغرب نسبت به يكديگر خواهند داشت و با كلمه »بئس الْقَرِينُ« هر يك ديگرى را از خود مىراند.
و در آخر مىفرمايد: »أَنَّكُمْ فِى الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ« ، در پايان حديث امام باقرعليه السلام خوانديم كه تابع و متبوع و اصول و فروعِ ظلم در عذاب مشترك خواهند بود، اگر چه هر كس به درجهاى كه اعمالش اقتضا كند سزاى آن را خواهد ديد.××× 4 بحار الانوار: ج 24 ص 319 و ج 31 ص 610 و ج 36 ص 153 ح 133. ×××
همچنين مراجعه شود به عنوان: جهنم / آيه »إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً« .
41. عذاب اصحاب صحيفه ملعونه اول در قرآن××× 1 غدير در قرآن: ج 1 ص 262 260. ×××
از جمله آياتى كه در سفر حجةالوداع و پيش از اتمام مراسم حج در مورد صحيفه ملعونه اول بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد اين آيات بود:
»إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِى عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ . لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ . وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ كانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ . وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ . لَقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ . أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ . أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ«××× 2 زخرف / 80 - 74 . ×××:
»مجرمين در عذاب جهنم دائمى خواهند بود. از آنها تخفيف نمىيابد و آنان در آن نااميد از نجات هستند. ما به آنان ظلم نكرديم ولى خود آنان ظالم بودند. ندا مىكنند: اى مالك، پروردگارت ما را بميراند و نابود كند. مالك مىگويد: شما ماندنى هستيد. براى شما حق را آورديم ولى اكثر شما نسبت به حق كراهت داشتيد. آيا مسئلهاى را محكم مىكنند، پس ما نيز محكمتر مىنماييم. يا گمان مىكنند كه ما سر و نجواى آنان را نمىدانيم، بلى فرستادگان ما نزد آنان مىنويسند« .
آنچه در اينجا قابل توجه است عذاب اصحاب صحيفه ملعونه اول در قرآن است:
در يك روايت آيه »أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً ...« با چند آيه قبل از آن بيان شده كه مقدمه جالبى براى درك اين آيه است، چرا كه حرف »أَمْ« در آغاز آيه به معناى »يا اينكه« ارتباط آن به آيات قبل را مىرساند، و جا دارد همراه آن آيات به بيان اين آيه پرداخته شود.
امامعليه السلام از آيه 74 آغاز فرموده، و به قرينه روايات قبل كه شأن نزول دو آيه آخر )أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً ...( را درباره صحيفه بيان فرموده است، اين حديث نيز همان هدف را دنبال مىكند. حضرت مىفرمايد: سپس خداوند آنچه براى دشمنان آل محمدعليهم السلام آماده كرده ذكر مىكند و مىفرمايد: »إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِى عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ . لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ« : »مجرمان در عذاب جهنم دائمى هستند . آن آتش از آنان كاستى ندارد و در آنجا تسليم عذابند« ، يعنى از هر خيرى مأيوسند.
سپس خدا نداى اهل آتش را نقل مىكند و مىفرمايد: »وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ« : »صدا مىزنند: اى مالك! پروردگارت كار ما را تمام كند« ! يعنى بميريم! مالك در پاسخ مىگويد: »إِنَّكُمْ ماكِثُونَ« : »شما ماندنى هستيد« . بعد خداوند مىفرمايد: »لَقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ« : »حق را براى شما آورديم« ، يعنى ولايت اميرالمؤمنينعليه السلام؛ »وَ لكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ« : »ولى اكثر شما نسبت به حق كراهت داشتيد«!
بعد از آن خداوند خبر آنان درباره معاهدهاى كه در كعبه بر آن متفق شدند را ذكر مىكند بر سر اينكه امر خلافت را به اهلبيت پيامبرصلى الله عليه وآله باز نگردانند، و درباره آن چنين مىفرمايد: »أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ. أَمْ يَحْسَبُونَ ...« .××× 1 تفسير القمى: ج 2 ص 289. ×××
همچنين مراجعه شود به عنوان: جهنم / آيه »إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً« .
42. عمر و جايگاه او در آتش = جهنم / آيه »إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً«
43. غاصبين خلافت و جهنم = جهنم / آيه »سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ«
44. لعن دشمنان اهلبيتعليهم السلام در جهنم = جهنم / منزل دشمنان اهلبيتعليهم السلام
45. منافقين و ورود به جهنم××× 2 غدير در قرآن: ج 3 ص 336 335. ×××
امام كاظمعليه السلام در اتمام حجت قرآنىِ خود به غدير آيه »مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ« را سزاى دشمنان غدير بيان فرمود:
مؤمن معتقد است كه ظلم ظالمين حتى اگر به صورت استهزاء باشد بىنتيجه نخواهد ماند. اكنون كه هر مؤمنى مىبيند توطئهگران سقيفه نه تنها بزرگترين ظلم را در حق صاحب غدير روا داشتهاند، بلكه به استهزاء و مسخره نيز پرداختهاند. با نگاهى به قرآن و آيه »مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ« در جستجوى انعكاس آن درباره دشمنان ولايت بر مىآيد.
امام موسى بن جعفر الكاظمعليه السلام با بيان اين فراز قرآنىِ غدير باب ديگرى از اتمام حجت را به روى شيعه مىگشايد. آن حضرت در گفتارى توطئههاى منافقين در غدير را بيان كرد و اشاره به جزاى اين رفتار آنان در روز قيامت نمود، و در قسمتى از كلام خود فرمود:
آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله علىعليه السلام را در روز غدير خم منصوب كرد و به بزرگان مهاجرين و انصار دستور داد تا با او بيعت كنند، آنان در ظاهر بيعت كردند ولى بين خود توطئه كردند كه دو كار انجام دهند: يكى امر خلافت را پس از پيامبرصلى الله عليه وآله از علىعليه السلام بگيرند، و ديگر اينكه در صورت امكان هر دو بزرگوار را به قتل برسانند.
خداوند به پيامبرش خبر داد كه اينان حيلهگرند و شما را مسخره مىكنند. در آخرت هم خداوند آنان را به استهزاء خواهد گرفت، به جزاى استهزايى كه در اين دنيا كردند، و در دنيا به آنان مهلت داده است.
روز قيامت كه مىشود اين دشمنان غدير از جهنم مقامات شيعيان اميرالمؤمنينعليه السلام را در بهشت مىبينند. مؤمنين آن منافقين را به اسم صدا مىزنند و به آنان مىگويند: چرا در عذاب و خوارى معطل ماندهايد؟! نزد ما بياييد تا درهاى بهشت را به روى شما باز كنيم و از آتش جهنم نجات يابيد.
آنان در جهنم خود را به سوى بهشت مىكشانند و در همان حال مأمورين عذاب خود را به آنان مىرسانند و با عمودها و تازيانههاى خود بر آنان مىزنند. وقتى نزديك درهاى بهشت مىرسند مىبينند درها به روى آنان بسته شده است.
اينجاست كه بار ديگر به اعماق جهنم كشيده مىشوند، و مؤمنين از ديدن اين منظره مىخندند و آنان را مسخره مىكنند كه خداوند هم در قرآن فرموده: »فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ، عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ« .××× 1 بحار الانوار: ج 6 ص 53 . ×××
46. منت گذاردن براى اسلام و عذاب آن = جهنم / آيه »يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا . قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ . بَلِ اللَّه يَمُنُّ عَلَيْكُمْ...«
47. منزل دشمنان اهلبيتعليهم السلام××× 2 سخنرانى استثنائى غدير: ص 212 - 201. ×××
پيامبر در فرازى از بخش هفتم خطبه غدير در توصيف دشمنان اهلبيتعليهم السلام به آيه 12 سوره انشقاق: »فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُوراً وَ يَصْلى سَعيراً« اشاره كرده فرمود: »بدانيد كه دشمنان امامان كسانىاند كه شعلههاى آتش را بر تن خود خواهند يافت« .
سپس آيه 7 سوره ملك: »اِذا اُلْقُوا فيها سَمِعُوا لَها شَهيقاً وَ هِىَ تَفُورُ« ، و آيه 12 سوره فرقان: »اِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفيراً« كنار هم قرار داده شد و حضرت فرمود: »بدانيد دشمنان ايشان كسانىاند كه از جهنم در حالى كه مىجوشد صداى وحشتناكى مىشنوند و شعله كشيدن آن را مىبينند« .
پس از آن حضرت موارد قرآنى دشمنان اهلبيتعليهم السلام با قرائت كامل آيه 38 سوره اعراف: »كُلَّما دَخَلَتْ اُمَّةٌ لَعَنَتْ اُخْتَها حَتّى اِذا ادّارَكُوا فيها جَميعاً ...« ادامه يافت، كه مفهوم آن لعنت دشمنان اهلبيتعليهم السلام به يكديگر و مضاعف شدن عذاب آنان بود.
فراز ديگر درباره دشمنان نيز با آوردن آيه 8 تا 11 سوره ملك: »تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما اُلْقِىَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها اَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذيرٌ ...« ادامه يافت. منظور از اين آيات آن بود كه دشمنان اهلبيتعليهم السلام در جهنم مورد سؤال و ملامت قرار خواهند گرفت كه آيا كسى شما را يادآور نشد؟ و آنان اعتراف مىكنند كه گوش فرا نداديم، و اين گرفتارى حاصل سرپيچى خود ماست.
اَلا اِنَّ اَعْداءَهُمُ الَّذينَ يَصْلَوْنَ سَعيراً.
اَلا اِنَّ اَعْداءَهُمُ الَّذينَ يَسْمَعُونَ لِجَهَنَّمَ شَهيقاً وَ هِىَ تَفُورُ وَ يَرَوْنَ لَها زَفيراً.
اَلا اِنَّ اَعْداءَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّهُ فيهِمْ: »كُلَّما دَخَلَتْ اُمَّةٌ لَعَنَتْ اُخْتَها حَتّى اِذَا ادّارَكُوا فيها جَميعاً قالَتْ اُخْريهُمْ لاَوُليهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ اَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ، قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ« .
اَلا اِنَّ اَعْداءَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: »كُلَّما اُلْقِىَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها اَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذيرٌ، قالُوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَىْءٍ، اِنْ اَنْتُمْ اِلاّ فى ضَلالٍ كَبيرٍ، وَ قالوُا لَوْ كُنّا نَسْمَعُ اَوْ نَعْقِلُ ما كُنّا فى اَصْحابِ السَّعيرِ، فَاعْتَرَفوُا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لاَصْحابِ السَّعيرِ« :
بدانيد كه دشمنان اهلبيت كسانىاند كه به شعلههاى آتش وارد مىشوند.
بدانيد كه دشمنان ايشان كسانىاند كه از جهنم در حالى كه مىجوشد صداى وحشتناكى مىشنوند و شعله كشيدن آن را مىبينند.
بدانيد كه دشمنان ايشان كسانىاند كه خداوند درباره آنان فرموده است: »كُلَّما دَخَلَتْ اُمَّةٌ لَعَنَتْ اُخْتَها ...« : »هر گروهى كه داخل جهنم مىشوند همتاى خود را لعنت مىكنند، تا آنكه همه آنان در آنجا به يكديگر بپيوندند آخرين آنان با اشاره به اولين آنان مىگويند: پروردگارا، اينان ما را گمراه كردند؛ پس عذاب دو چندان از آتش به آنان نازل كن. خدا مىفرمايد: »براى هر دو گروه عذاب مضاعف است ولى شما نمىدانيد« .
بدانيد كه دشمنان ايشان كسانىاند كه خداوند عز و جل مىفرمايد: »كُلَّما اُلْقِىَ فيها فَوْجٌ سَاَلَهُمْ خَزَنَتُها اَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذيرٌ...« :
»هر گاه گروهى را در جهنم مىاندازند خزانه داران دوزخ از ايشان مىپرسند: آيا ترسانندهاى براى شما نيامد؟ مىگويند: بلى، براى ما نذير و ترساننده آمد ولى ما او را تكذيب كرديم و گفتيم: خداوند هيچ چيز نازل نكرده است، و شما در گمراهىِ بزرگ هستيد. و مىگويند: اگر مىشنيديم يا فكر مىكرديم در اصحاب آتش نبوديم. به گناه خود اعتراف كردند، پس دور باشند اصحاب آتش« .
48. منكرين ولايت××× 1 سخنرانى استثنائى غدير: ص 170 - 157. ×××
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش سوم خطبه غدير و پس از بيان فضائل اميرالمؤمنينعليه السلام، با لحنى شديد منكرين ولايت علىعليه السلام را هدف قرار داده، پذيرفته نشدن ابدى آنان را به درگاه الهى و عذاب دائمى آنان را يادآور شد و آنان را با كافران برابر دانست.
حضرت در اين باره آيه 8 سوره طلاق: »... وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً« ، و آيه 87 سوره كهف: »فَاَمّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ عَذاباً نُكْراً« ، و آيه 24 سوره بقره: »فَاتَّقُوا النّارَ الَّتى وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ اُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ« را در كلام خود تضمين فرمود:
مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ اِمامٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لَنْ يَتُوبَ اللَّهُ عَلى اَحَدٍ اَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَ لَنْ يَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَى اللَّهِ اَنْ يَفْعَلَ ذلِكَ بِمَنْ خالَفَ اَمْرَهُ وَ اَنْ يُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً اَبَدَ الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهُورِ. فَاحْذَرُوا اَنْ تُخالِفُوهُ، فَتَصْلُوا ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ اُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ:
اى مردم، او از طرف خداوند امام است، و هر كس ولايت او را انكار كند خداوند هرگز توبهاش را نمىپذيرد و او را نمىبخشد. حتمى است بر خداوند كه با كسى كه با او مخالفت نمايد چنين كند و او را به عذابى شديد تا ابديت و تا آخر روزگار معذب نمايد. پس بپرهيزيد از اينكه با او مخالفت كنيد و گرفتار آتشى شويد كه آتشگيره آن مردم و سنگها هستند و براى كافران آماده شده است.
همچنين براى موارد بيشتر در مورد »جهنم« مراجعه شود به عنوان: عذاب.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۷۹ - ۱۸۶.
- ↑ غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۹۶.
- ↑ بقره / ۱۶۷.
- ↑ بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۵۲ ح ۷.
- ↑ بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۷۷ ح ۱۴۹.
- ↑ حمد / ۶ . اسرار غدير: ص ۵۰ .
- ↑ اسرار غدير: ص ۲۱۶.
- ↑ غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۹۱،۲۹۰ و ج ۲ ص ۶۹ - ۷۲.
- ↑ نساء / ۴۷.
- ↑ اسرار غدير: ص ۱۴۸ بخش ۶ .
- ↑ اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .
- ↑ كتاب سليم: ص ۳۴۹،۱۶۲.
- ↑ بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۲۷ - ۱۳۱. كتاب سليم: ص ۳۴۵ - ۳۵۰.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۷ - ۱۵۵.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۲۳ - ۲۳۱.
- ↑ غدير در قرآن: ج ۲ ص ۶۳ - ۶۵.
- ↑ اعراف / ۳۸.
- ↑ اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷.
- ↑ «السَّماءِ وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِى سَمِّ الْخِياطِ وَ كَذلِكَ نَجْزِىالْمُجْرِمِينَ. لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ وَ كَذلِكَ نَجْزِى الظَّالِمِينَ».
- ↑ كنز الفوائد: ص ۱۸۵.
- ↑ كتاب سليم: ص ۴۴۰.
- ↑ اسرار غدير: ص ۲۱۶.
- ↑ اسرار غدير: ص ۲۵۴ - ۲۵۶، ۳۶۲، ۳۶۳. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۶،۲۳۵.
- ↑ اين مضامين از دعاهايى كه در كتاب «الاقبال» سيد ابن طاووس: ص ۴۶۰ به بعد مذكور است انتخاب شده است. در عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۵ - ۲۲۰ نيز ذكر شده است.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۰۱ - ۲۱۲.
- ↑ اسرار غدير: ص ۲۵۲، ۲۵۳، ۳۵۳ - ۳۶۳.
- ↑ بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۷ - ۱۷۰.
- ↑ اسرار غدير: ص ۵۰ .
- ↑ ژرفاى غدير: ص ۹۰.
- ↑ غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۴۵.
- ↑ زخرف / ۳۸،۳۷.
- ↑ بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۵۶ ح ۱۴.