پرش به محتوا

آیه ۱۱ فتح و غدیر

از ویکی غدیر
آیه ۱۱ فتح و غدیر
آیه ۱۱ فتح و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهفتح
شماره آیه۱۱
جزء۲۶
محتوای آیه
مکان نزولمدینه
موضوعتوصیف رفتار منافقان در غدیر
ترتیل آیه

ترجمه صوتی


آیه ۱۱ سوره فتح آیه‌ای در خطبه غدیر درباره منافقانی که درباره غدیر و منتخب آن منافقانه رفتار می‌کردند: نزد پیامبر صلی الله علیه و آله از غدیر تعریف می‌کردند و در خفا علیه آن توطئه می‌چیدند.

موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۱۱ سوره فتح چنین تصویر شده است: در اوایل خطابه که آیه تبلیغ تلاوت شده و پیامبر صلی الله علیه و آله به‌صراحت فرموده که این دستور درباره خلافت علی علیه السلام سه بار بر من نازل شده است، ناگهان لحن سخن عوض می‌شود و حضرت می‌فرماید از خدا خواستم مرا از تبلیغ این مسئله، به‌علت حضور منافقان، معاف کند. آنگاه در توصیف آنان دو آیه از قرآن (آیه ۱۱ سوره فتح و آیه ۱۵ سوره نور) را کنار هم قرار می‌دهد و با تغییر ضمایر آن دو را تلفیق می‌کند و به‌عنوان کلام خداوند مطرح می‌فرماید.

استشهاد به آیه ۱۱ سوره فتح درباره منافقانی صورت گرفت که در غدیر حضور داشتند و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به‌خاطر آنان اجرای مراسم غدیر را مشکل می‌دانست؛ این استشهاد ناظر به دو جهت در آنان بوده است: اول، ابراز ارادت دروغین آنان نسبت به رسول‌الله؛ دوم، عادی نشان‌دادن نفاق طوری که گاهی رودرروی حضرت از دیگران هم جلوتر می‌افتادند و ارادت بیشتری نشان می‌دادند. این همان چیزی بود که قلب پیامبر صلی الله علیه و آله را آزار می‌داد.

آیه‌ای مربوط به مناسبت‌های خاص در غدیر

با در نظر گرفتن اینکه غدیر مراسم مفصلی در سه روز بوده، گذشته از آیاتی که مستقیماً در آن ایام نازل شده آیاتی هم در ضمن کلام به‌صورت اشاره آمده و منظور از آنها بیان شده است. این موارد در تفسیر ۱۸ آیه آمده است.[۱]

از جمله این آیات، آیه ۱۱ سوره فتح است: سَیَقُولُ لَکَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرابِ شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا، یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ، قُلْ فَمَنْ یَمْلِکُ لَکُمْ مِنَ اللَّه شَیْئاً إِنْ أَرادَ بِکُمْ نَفْعاً بَلْ کانَ اللَّه بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً؛ به‌زودی برجای‌ماندگان از اعراب خواهند گفت: اموال و خانواده ما مشغولمان کرده است. آنان در زبانشان چیزی را می‌گویند که در قلبشان نیست. بگو پس چه کسی در برابر خدا به‌نفع شما اختیاری دارد اگر او نفعی را برای شما بخواهد؛ بلکه خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.

آیه در متن خطبه

وجود آیه ۱۱ سوره فتح، بر اساس برخی منابع، در خطبه غدیر چنین گزارش شده است: وَ سَالْتُ جَبْرَئيلَ انْ يَسْتَعْفِىَ لِىَ السَّلامَ عَنْ تَبْليغِ ذلِكَ الَيْكُمْ - ايُّهَا النّاسُ - لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَ كَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَ ادْغالِ اللاّئِمينَ وَ حِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالاسْلامِ، الَّذينَ وَصَفَهُمُ اللَّه فى كِتابِهِ بِانَّهُمْ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِى قُلُوبِهِمْ وَ يَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّه عَظِيمٌ؛ از جبرئيل خواستم كه از خداوند بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مطلب به شما معاف بدارد، زيرا از كمى پرهیزکاران و زيادى منافقان و افساد ملامت‌كنندگان و حيله‌هاى مسخره‌كنندگان اسلام اطلاع دارم؛ كسانى كه خداوند در كتابش آنان را چنين توصيف فرموده كه با زبانشان مى‌گويند آنچه در قلب‌هايشان نيست و اين كار را سهل مى‌شمارند، در حالى كه نزد خداوند عظيم است.[۲]

موقعیت تاریخی استفاده از آیه

موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۱۱ سوره فتح چنین تصویر شده است: در اوایل خطابه که آیه تبلیغ تلاوت شده و پیامبر صلی الله علیه و آله به‌صراحت فرموده که این دستور درباره خلافت علی علیه السلام سه بار بر من نازل شده است، ناگهان لحن سخن عوض می‌شود و حضرت می‌فرماید از خدا خواستم مرا از تبلیغ این مسئله، به‌علت حضور منافقان، معاف کند. آنگاه در توصیف آنان دو آیه از قرآن (آیه ۱۱ سوره فتح و آیه ۱۵ سوره نور) را کنار هم قرار می‌دهد و با تغییر ضمایر آن دو را تلفیق می‌کند و به‌عنوان کلام خداوند مطرح می‌فرماید.[۳]

موقعیت قرآنی آیه

موقعیت قرآنی آیه ۱۱ سوره فتح چنین ترسیم شده است: آیه ۱۱ سوره فتح در توصیف منافقانی است که از بیعت شجره تخلف ورزیدند و عذرهای دروغین تراشیدند. خداوند درباره عذرهای آنان می‌فرماید: «با زبان خود مطلبی را می‌گویند که در قلب‌هایشان نیست». آنگاه دورویی آنان را مورد تمسخر قرار می‌دهد که اگر خداوند درباره شما اراده ضرر یا منفعتی نماید شما چگونه با این حیله‌ها کاری پیش خواهید برد.[۴]

تحلیل اعتقادی آیه

استشهاد به آیه ۱۱ سوره فتح درباره منافقانی صورت گرفت که در غدیر حضور داشتند و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به‌خاطر آنان اجرای مراسم غدیر را مشکل می‌دانست؛ این استشهاد ناظر به دو جهت در آنان بوده است:

ارادت دروغین

با توطئه‌های بسیاری که منافقان امت اسلامی بر ضد رسول‌الله صلی الله علیه و آله چیده‌اند، توطئه‌هایی چون نگارش صحیفه ملعونه برای براندازی خلافت و وصایت اهل بیت علیهم السلام[۵] و نقشه قتل پیامبر صلی الله علیه و آله در کوه هرشی،[۶] باز هم در ظاهر چنان اظهار ارادت دروغین نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله نشان می‌دهند که حاکی از بالاترین درجه نفاق است.[۷]

عادی نشان‌دادن نفاق

منافقان دورویی خود را بسیار عادی تلقی می‌کردند، در حالی که این عمل نزد خداوند بسیار مهم است. این عادی‌شمردن به‌حدی رسیده بود که گاهی رودرروی حضرت از دیگران هم جلوتر می‌افتادند و ارادت بیشتری نشان می‌دادند. این همان چیزی بود که قلب پیامبر صلی الله علیه و آله را آزار می‌داد.[۸]

نمونه‌هایی از دورویی منافقان در غدیر

در اینجا به نمونه‌هایی از حرکات نفاق‌آمیز منافقان پرداخته می‌شود تا معلوم شود منظور پیامبر صلی الله علیه و آله از زیادی منافقان، افساد ملامت‌کنندگان و حیله‌های مسخره‌کنندگان اسلام چیست:

مسخره گروهی در خیمه

پس از منبر پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله عده‌ای از منافقان یا دشمنانِ پنهان در خیمه خود، حضرت را مسخره می‌کردند. حذیفه بن یمان سخن آنان را به پیامبر صلی الله علیه و آله گزارش داد. پیامبر آنان را فرا خواند و پرسید: شما چه گفته‌اید؛ در پاسخ حضرت گفتند: به خدا قسم، ما هیچ سخنی نگفته‌ایم و اگر سخنی درباره ما به شما رسیده، بر ما دروغ بسته‌اند.[۹]

تبریک‌گفتن پس از بیعت

عمر بن خطاب که هم در نگارش صحیفه رئیس سایرین بود[۱۰] و هم در نقشه قتل پیامبر صلی الله علیه و آله در کوه هَرْشی شخصاً شرکت داشت[۱۱] و هم عملاً پس از پیامبر صلی الله علیه و آله نشان داد که بنیانگذار سقیفه بر ضد خلافت علی علیه السلام بوده است، در غدیر از اولین کسانی بود که برای بیعت پیش‌قدم شد.[۱۲] عمر پس از بیعت هم تنها کسی بود که گفت: بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ ابى طالِبٍ! هَنيئاً لَكَ! اصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ؛ خوشا به حالت اى پسر ابى‌طالب! گوارايت باد! صاحب اختيار هر مرد و زن مؤمنى شده‌اى.[۱۳]

مسخره‌کردن هفت‌نفری در برابر منبر

هفت نفر از منافقان در برابر منبر قبل از اعلان ولایت نشسته بودند. یکی از آنان گفت: چشمانش را نمی‌بینید که گویا چشم دیوانه‌ای است. اکنون به‌پا می‌خیزد و می‌گوید: خدایم چنین گفته است! جبرئیل این سخن را به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر داد. حضرت آنان را پس از منبر فرا خواند و در این باره مؤاخذه فرمود. آنان انکار کردند و قسم یاد کردند که چنین سخنی نگفته‌اند.[۱۴]

تهدیدهای پس از خطابه غدیر در خیمه

پس از منبر غدیر، عده‌ای از منافقان در خیمه‌ای جمع شدند و می‌گفتند: به خدا قسم یاران کسری و قیصر در لباس‌های خز و رنگارنگ و حریر و بافته زندگی می‌کنند، ولی ما همراه پیامبر در دو چیز خشن به سر می‌بریم: هم غذای خشن می‌خوریم و هم لباس خشن می‌پوشیم. بعد از این همه، اکنون که مرگش نزدیک شده می‌خواهد جانشینی بعد از خود را به علی بسپارد. به خدا قسم خواهد دانست [که چه می‌کنیم]»! مقداد این سخنان را به حضرت گزارش داد. حضرت اعلان اجتماع عمومی به مردم داد و آنان را فرا خواند و در این باره توبیخ فرمود. در پاسخ گفتند: پدر و مادرمان فدایت یا رسول اللَّه؛ قسم به آنکه تو را به حق مبعوث نمود و به نبوت کرامتت داد، آنچه به تو خبر رسیده ما نگفته‌ایم. قسم به آنکه تو را بر همه بشر برگزیده، ما نگفته‌ایم.[۱۵]

تهدیدهای در اثنای خطابه

به‌محض آنکه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ؛ هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست، ابوبکر و عمر در گوش یکدیگر نجوا کردند: به خدا قسم، هرگز درباره آنچه او گفت تسلیمش نخواهیم شد! این خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله داده شد و حضرت پس از منبر آنان را فرا خواند و مؤاخذه فرمود. آنان انکار کردند و به خدا قسم یاد کردند که چیزی نگفته‌اند.[۱۶]

تملق پس از خطابه و بیعت

پس از منبر و بیعت غدیر، عده‌ای از گردنکشان و سردمداران منافقان در بین خود توطئه کرده گفتند: اگر برای محمد حادثه‌ای رخ دهد، امر خلافت را از علی دور می‌کنیم و نمی‌گذاریم بدان دست یابد! پیرو این سخن نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: تو بهترین خلق نزد خدا و خود و ما را برای خلافت به‌پا داشتی. به‌وسیله او مقابله با ظلم ظالمان و تعدی‌کنندگان در سیاست ما را کفایت نمودی! در این حال خداوند دورویی آنان را و اینکه قصد قتل پیامبر صلی الله علیه و آله را دارند و بعد از او در صدد گردنکشی هستند به آن حضرت خبر داد. پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را فرا خواند و در این باره سرزنش نمود. آنان در انکار کلام حضرت قسم‌های شدید یاد کردند.

ابوبکر گفت: یا رسول اللَّه، به‌خدا قسم، درباره چیزی به اندازه این بیعت اهمیت قائل نشده‌ام. امیدوارم به‌خاطر آن مرا در قصرهای بهشت جای دهد و مرا در آنجا از بهترین واردشوندگان و ساکنان قرار دهد! عمر گفت: پدر و مادرم به قربانت یا رسول اللَّه، من به ورود به بهشت و نجات از آتش جز با این بیعت مطمئن نشدم. به خدا قسم، اگر از زمین تا عرش پر از مروارید تازه و جواهر گران‌قیمت به من دهند که بر خلاف این بیعت عمل کنم یا آن را بشکنم -بعد از چنین پیمانی که بستم- هرگز به چنین کاری خشنود نخواهم بود!

عثمان گفت: به خدا قسم یا رسول اللَّه، به‌قدری از این بیعت خوشحال شدم و اینکه در رضوانِ خداوند شاد بوده به آرزوها خواهم رسید، که یقین پیدا کردم اگر گناه همه اهل زمین بر گردن من بود، با این بیعت از من پاک شد. آنگاه بر گفته‌های خود بار دیگر قسم یاد کرد و کسی را که خلاف آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله گزارش کرده لعنت نمود و بعد از او بقیه سردمداران و گردنکشان منافقین نیز نظیر همین سخنان را گفتند.[۱۷]

مسخره‌کردن با تشبیه به سوسمار

پس از مراسم غدیر، چند نفر از قریش جمع شده بودند و از آنچه واقع شد تأسف می‌خوردند. در این هنگام سوسماری از کنار آنان عبور کرد. یکی از آنان گفت: ای کاش محمد به‌جای علی این سوسمار را امیر ما قرار می‌داد. ابوذر این گفته آنان را به پیامبر صلی الله علیه و آله گزارش داد. حضرت سراغ آنان فرستاد و احضارشان نمود و گفته‌شان را برایشان تکرار نمود. آنان انکار کردند و در این باره قسم یاد نمودند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بدانید که جبرئیل بر من نازل شده و خبر آورده که روز قیامت قومی را می‌آورند که امامشان سوسمار است! مواظب باشید که شما نباشید.[۱۸]

قسم دروغین در کنار توطئه

آن شب که توطئه قتل پیامبر صلی الله علیه و آله بر فراز کوه هَرشی اجرا شد و خداوند رسولش را حفظ نمود، صبح‌هنگام که قافله پیاده شدند حضرت فرمود: چه شده است عده‌ای را که در کعبه هم‌قسم شده‌اند که اگر خدا محمد را از دنیا ببرد یا کشته شود، امر خلافت را به اهل‌بیتش بازنگردانند. همان عده فوراً نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و قسم یاد کردند که دراین باره هیچ سخنی نگفته‌اند و چنین قصدی نداشته‌اند و درباره آن حضرت هیچ اقدامی نکرده‌اند.[۱۹]

پانویس

  1. غدیر در قرآن، ج۲، ص۹۳.
  2. اسرار غدیر، ص۱۳۹، بخش۲.
  3. غدیر در قرآن، ج۲، ص۹۶.
  4. غدیر در قرآن، ج۲، ص۹۶.
  5. برای اطلاع بیشتر نگاه کنید: غدیر در قرآن، ج۱، ص۱۲۹؛ غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۲۳.
  6. برای اطلاع بیشتر نگاه کنید: غدیر در قرآن، ج۲، ص۴۰۷.
  7. غدیر در قرآن، ج۲، ص۹۷.
  8. غدیر در قرآن، ج۲، ص۹۷.
  9. عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۳.
  10. برای اطلاع بیشتر نگاه کنید: غدیر در قرآن، ج۱، ص۱۲۹؛ غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۲۳.
  11. برای اطلاع بیشتر نگاه کنید: غدیر در قرآن، ج۲، ص۴۰۷.
  12. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۹۵.
  13. بحارالانوار، ج۳۸، ص۳۴۴؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۴۲؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۰۳؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۵۴؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۰۳.
  14. عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۳۵؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۱۹.
  15. عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۳۹–۱۴۰؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۵۴.
  16. عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۴۰، ح۲۰۶؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۵۴.
  17. عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۵۵.
  18. عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۶۳؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۶۳.
  19. عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۶۶؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۱۳.

منابع

  • اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی‏، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی‏، قم: مؤسسة الإمام المهدی علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.