سلیم بن قیس هلالی
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | سُلَیْم بن قِیْس هِلالی عامری کوفی |
| تولد | دو سال پیش از هجرت |
| وفات | ۷۶ق |
| محل دفن | نوبندجان فارس |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | سلمان • ابوذر • مقداد |
| شاگردان | ابان بن ابیعیاش • ابراهیم بن عمر یمانی |
| تالیفات | کتاب سلیم بن قیس هلالی |
| مذهب | شیعه |
| اطلاعات فرهنگی | |
| زمینه فعالیت | محدث و مورخ |
| علت شهرت | نگارش کتاب سلیم |
سُلَیم بن قیس هلالی (درگذشت: ۷۶ق)، صاحب کتاب سلیم بن قیس هلالی، صحابی پنج تن از امامان علیهم السلام، از مؤلفان متقدم شیعه و راوی حدیث غدیر خوانده شده است.
در میان عالمان شیعه از او با عنوانهایی چون شیعه متقدم صاحب کتاب، راوی عادل، قدیمیترین عالمان علوم اهل بیت(ع)، بزرگترین یاران اهل بیت علیهم السلام و عاشق آنان، تابعی کبیر و ثبت و صدوق یاد شده است. به رغم این نظرات، برخی دیگر، از جمله ابن غضائری، وجود چنین شخصیتی را انکار نمودهاند. این انکار از سوی برخی محققان، با ارائه دلایلی، مورد مناقشه قرار گرفته است.
به نقل از برخی منابع، ابوصادق سلیم بن قیس هلالی، از قبیله بنیهلال بن عامر، دو سال قبل از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله در کوفه بهدنیا آمد. او در حدود پانزدهسالگی (حدود سال ۱۶ق) وارد مدینه شده است. سلیم در جو سرکوب علیه اهل بیت علیهم السلام و معارف آنان، تصمیم گرفت که وقایع را ثبت کند و برای این کار خود را در میان نزدیکان امیرالمؤمنین علیه السلام و اصحاب خاص او قرار داد.
در دوران حکومت امیرالمؤمنین، سلیم علاوه بر نگارش وقایع، در جنگها (جمل، صفین، نهروان) در کنار حضرت بود و جزو شُرْطَةُ الخَمیس (محافظان شخصی) امیرالمؤمنین علیه السلام به حساب میآمد. او در سه روز آخر عمر آن حضرت در کنار او بود و وصیتنامه امام را بدون واسطه ضبط کرد.
در زمان امامت امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام، سلیم در شمار یاران آنان بود، ولی در واقعه عاشورا حضور نداشت. با تسلط حجاج بن یوسف ثقفی (سال ۷۵ق) بر عراق، اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام، از جمله سلیم، مورد تعقیب قرار گرفتند. به همین دلیل، به شهر نوبندجان فارس گریخت و در همانجا درگذشت.
جایگاه
سُلَیم بن قیس هلالی، صاحب کتاب سلیم، صحابی پنج تن از امامان علیهم السلام،[۱] از مؤلفان متقدم شیعه[۲] و راوی حدیث غدیر[۳] خوانده شده است.
نجاشی، رجالی مشهور شیعه در قرن پنجم قمری، سلیم بن قیس را در شمار شیعیان متقدم صاحب کتاب قرار داده است.[۴]
شیخ طوسی، عالم برجسته شیعه در قرن پنجم قمری، سلیم را از اصحاب امیرالمؤمنین،[۵] امام حسن علیه السلام[۶] امام حسین علیه السلام،[۷] امام سجاد علیه السلام[۸] و امام باقر علیه السلام[۹] برشمرده است.
علامه حلی، عالم برجسته شیعه در قرن هفتم قمری، پس از نقل اقوال مختلف درباره سلیم، او را ثوثیق کرده و در قول به فساد کتاب او توقف کرده است.[۱۰]
سید محمدباقر خوانساری، رجالی و صاحب کتاب روضات الجنات، سلیم را از خواص یاران امیرالمؤمنین علیه السلام، قدیمیترین عالمان علوم اهل بیت(ع) و بزرگترین یاران آنان برشمرده شده که به آنان عشق میورزیده و نزد آنان دارای مقام والا و محبوبیت بوده است.[۱۱] بهگزارش خوانساری عظمت سلیم در میان شیعیان بهحدی است که تاکنون هیچ روایتی در مذمت او نقل نشده، در حالی که در مدح و عظمت او روایات زیادی وجود دارد.[۱۲]
عبدالحسین امینی، صاحب کتاب الغدیر، در مواضع مختلف کتاب خود سلیم را «تابعی کبیر» خوانده[۱۳] و او را در شمار راویان حدیث غدیر از تابعین برشمرده است.[۱۴] همچنین، او را با صفاتی چون ثبت و صدوق از نظر رجالی مدح کرده است.[۱۵]
اختلاف درباره حقیقت تاریخی سلیم
با اینکه برخی از عالمان برجسته شیعه بر وجود شخصیت تاریخی سلیم بن قیس هلالی تأکید کردهاند و او را توثیق نمودهاند، برخی دیگر وجود چنین شخصیتی را انکار نمودهاند: ابن غضائری، محدث و رجالی شیعه در قرن چهارم و پنجم قمری، به نقل از عالمان شیعه سلیم را شخصیتی ناشناخته دانسته که در روایات نامی از او دیده نمیشود.[۱۶] ابن ابیالحدید معتزلی، شارح مشهور نهج البلاغه در قرن هفتم قمری، از برخی از شیعیان معاصر خود نقل کرده که شخصیتی به نام سلیم بن قیس هلالی اسمی بی مسماست و چنین کسی در تاریخ وجود نداشته است.[۱۷]
در دورههای اخیر، سید حسین مدرسی طباطبایی، پژوهشگر، اظهار کرده که چنين شخصى هيچگاه وجود نداشته و نام سليم بن قيس، تنها يك نام مستعار بود كه شيعيان كوفه از رهگذر تقيه، براى كتاب شديد اللحنى كه در سالهاى ناآرام پايانى حكومت اموى عليه آن نظام و پايههاى اعتقادى آن نشر كردند، بهكار بردند.[۱۸] هاشم معروف الحسنی (درگذشت: ۱۹۸۴ق)، عالم شیعه لبنانی، سلیم بن قیس را از متهمان به دروغگویی برشمرده است.[۱۹] برخی محققان هم با اتکا به اینکه تمام روایات سلیم از جانب فقط یک نفر (ابان بن ابیعیاش) و در کتاب سلیم نقل شده و کس دیگری از او روایت نکرده گفتهاند که وجود فقط یک روای برای اثبات وجود شخصیتی بهنام سلیم بن قیس کافی نیست.[۲۰]
برخی محققان به برخی از این ایرادها پاسخ دادهاند؛ برای نمونه سید محمدعلی روضاتی (درگذشت: ۱۳۹۱ش)، کتابشناس و تراجمنگار شیعه، در رسالهای با عنوان «الدرر و اللئالی فی ترجمة سلیم بن قیس الهلالی».[۲۱] همچنین، اسماعیل انصاری زنجانی در مقدمه مفصل خود بر ترجمه کتاب سلیم با عنوان اسرار آل محمد علیهم السلام.[۲۲]
زندگینامه
اسماعیل انصاری زنجانی در مقدمه اسرار آل محمد علیهم السلام زندگی سلیم بن قیس هلالی را بر اساس منابع چنین روایت کرده است: ابوصادق سلیم بن قیس هلالی از قبیله بنیهلال بن عامر است که از حجاز به شام و عراق مهاجرت کردهاند. او دو سال قبل از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله در کوفه بهدنیا آمد و هنگام وفات پیامبر صلی الله علیه و آله دوازده سال داشته است. سلیم در زمان حیات پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و در زمان حکومت ابوبکر، در مدینه نبوده، در جریان سقیفه و شهادت حضرت زهرا علیها السلام حضور نداشته است. او در حدود پانزدهسالگی، در اوائل حکومت عمر بن خطاب (حدود سال ۱۶ق)، وارد مدینه شده است.[۲۳]
بهنقل از انصاری زنجانی، سلیم در جو سرکوبی که علیه اهل بیت علیهم السلام و معارف ایشان به راه افتاده بود، تصمیم میگیرد که وقایع را ثبت کند و برای این کار خود را در میان نزدیکان امیرالمؤمنین علیه السلام و اصحاب خاص او قرار میدهد. در دوران حکومت امیرالمؤمنین، سلیم علاوه بر نگارش وقایع، در جنگها (جمل، صفین، نهروان) در کنار حضرت قرار میگیرد و جزو شُرْطَةُ الخَمیس (محافظان شخصی) امیرالمؤمنین علیه السلام میگردد. او که از اصحاب خاص امیرالمؤمنین علیه السّلام بود در سه روز آخر عمر آن حضرت در کنار او بود و وصیتنامه امام را بدون واسطه ضبط کرد.[۲۴]
بهنوشته انصاری زنجانی، در زمان امامت امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام، سلیم در شمار یاران آنان بود، ولی در واقعه عاشورا حضور نداشت. انصاری احتمال داده که او در شمار زندانیان ابنزیاد، حاکم کوفه، بوده و امکان حضور در کربلا را نداشته است. پس از شهادت امام حسین علیه السلام، سلیم از اصحاب امام سجاد علیه السلام گردید و امام باقر علیه السلام را، که در سن هفتسالگی یا بیشتر بود، درک کرد. با تسلط حجاج بن یوسف ثقفی (سال ۷۵ق) بر عراق، اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام، از جمله سلیم، مورد تعقیب قرار گرفتند. به همین دلیل، به شهر نوبندجان فارس گریخت و در خانه پدر ابان بن ابیعیاش اقامت کرد. او در اواخر سال ۷۶ق، در ۷۸ سالگی در آن شهر درگذشت.[۲۵]
تحقیق سلیم در مورد غدیر
در برخی منابع با تکیه بر کتاب سلیم بن قیس نحوه تحقیق سلیم درباره حقیقت غدیر چنین روایت شده است:[۲۶] ابان بن ابیعیاش از سلیم نقل میکند که گفت: در بیماری ابوذر در زمان حکومت عمر بن خطاب نزد او حاضر بودم. عمر برای عیادت نزد او آمد، در حالی که امیرالمؤمنین علیه السلام و سلمان و مقداد هم نزد او بودند و ابوذر به آن حضرت وصیت کرد بود و شاهد گرفته بود.[۲۷]
وقتی عمر بیرون رفت مردی از خویشاوندان ابوذر گفت: چه مانعی داشت به امیرالمؤمنین عمر وصیت میکردی؟ ابوذر گفت: من به امیرالمؤمنین حقیقی وصیت کردهام. پیامبر صلی الله علیه و آله به ما -که چهل نفر از عرب و چهل نفر از عجم بودیم- دستور داد و ما بر علی علیه السلام بهعنوان «امیرالمؤمنین» سلام کردیم، و همین حاکم که او را امیرالمؤمنین نامیدی (یعنی عمر) در بین ما بود. هیچیک از عرب و عجم در این باره اعتراضی به پیامبر صلی الله علیه و آله نکرد، مگر همین شخص و رفیق بیمقدارش که او را جانشین خود قرار داد. این دو گفتند: آیا این حقی از جانب خدا و رسولش است؟ حضرت غضب کرد و فرمود: به خدا قسم آری، حقی از جانب خدا و رسولش است. خداوند این دستور را به من داده و من به شما دستور دادم.[۲۸]
سلیم میگوید: عرض کردم: ای ابوالحسن و تو ای سلمان و تو ای مقداد، آیا گفتار ابوذر را تأیید میکنید؟ گفتند: آری، راست میگوید. گفتم: چهار نفر عادلاند که اگر فقط یکی از آنان برایم نقل میکرد، در راستی او شک نمیکردم، ولی چهار نفر شما برای اطمینان من و بصیرتم محکمتر است. گفتم: اصلحک الله، آیا نام هشتاد نفر از عرب و غیر عرب را ذکر میکنی؟ سلمان نام یکیک آنها را ذکر کرد. امیرالمؤمنین علیه السلام و ابوذر و مقداد گفتند: «سلمان راست میگوید». رحمت خدا و مغفرتش بر او و بر آنان باد. از جمله کسانی که سلمان نام برد: ابوبکر، عمر، ابوعبیده، معاذ، سالم، پنج نفر اصحاب شورا (عثمان، طلحه، زبیر، عبدالرحمان بن عوف، سعد بن ابیوقاص)، عمار بن یاسر، سعد بن عباده و بقیه اصحاب عقبه و اُبَیّ بن کعب و ابوذر و مقداد، و عده دیگری که اکثرشان از اهل بدر بودند و اکثر آنها از انصار بودند. در میان ایشان ابوالهیثم بن تَیِّهان، خالد بن ولید، ابو ایوب، اسید بن حضیر و بشیر بن سعید بودند.[۲۹]
سلیم میگوید: گمان میکنم با همه این افراد ملاقات کردم و از فردفرد آنان در تنهایی و خلوت در این مورد سؤال کردم. بعضی از آنان سکوت کردند و پاسخی ندادند و حقیقت را کتمان کردند. بعضی از آنان هم آن را نقل کردند و گفتند: فتنهای به ما برخورد که قلب و گوش و چشم ما را گرفت! و آن هنگامی بود که ابوبکر ادعا کرد از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیده است که بعد از آن فرموده: «ما اهل بیتی هستیم که خداوند ما را گرامی داشته و آخرت را برای ما بر دنیا ترجیح داده و خداوند نمیگذارد نبوت و خلافت برای ما اهل بیت جمع شود». هنگامی که علی علیه السلام را برای بیعت آورده بودند به این مطلب استدلال کرد و چهار نفر که نزد ما از خوبان بودند و مورد تهمت نبودند او را تصدیق کرده و برایش شهادت دادند که عبارت بودند از: ابوعبیده، سالم، عمر، معاذ. و ما گمان کردیم آنان راست میگویند.[۳۰]
سلیم میگوید: افرادی که با آنان ملاقات کردم همچنین گفتند: وقتی علی علیه السلام بیعت نمود به ما خبر داد که پیامبر صلی الله علیه و آله چه مطالبی گفته و خبر داده است که این پنج نفر در بین خود مکتوبی نوشتهاند و در آن با یکدیگر عهد بستهاند و در کنار کعبه هم پیمان شدهاند که «اگر محمد از دنیا برود یا کشته شود بر علیه علی قیام کنند و خلافت را از او سلب کنند». امیرالمؤمنین علیه السلام چهار نفر را که سلمان و ابوذر و مقداد و زبیر بودند شاهد گرفت، و آنان هم گواهی دادند، و این بعد از آن بود که بیعت لعنتشده و گمراهکننده ابوبکر بر گردن ما قرار گرفته بود.[۳۱]
پانویس
- ↑ روضات الجنات، ج۴، ص۶۶.
- ↑ کتاب الغیبه، ص۱۰۲؛ تأسیس الشیعه، ص۲۸۲.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۱۵۲.
- ↑ رجال نجاشی، ص۸.
- ↑ رجال الطوسی، ص۶۶.
- ↑ رجال الطوسی، ص۹۴.
- ↑ رجال الطوسی، ص۱۰۱.
- ↑ رجال الطوسی، ص۱۱۴.
- ↑ رجال الطوسی، ص۱۳۶.
- ↑ خلاصة الاقوال، ص۱۶۳.
- ↑ روضات الجنات، ج۴، ص۶۶.
- ↑ روضات الجنات، ج۴، ص۶۶.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۳۳۴؛ الغدیر، ج۲، ۱۶۴؛ الغدیر، ج۲، ص۱۸۲.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۱۵۲.
- ↑ الغدیر، ج۲، ص۶۶.
- ↑ الرجال، ص۶۳.
- ↑ شرح نهجالبلاغه، ج۱۲، ص۲۱۷.
- ↑ میراث مکتوب شیعه، ص۱۲۵.
- ↑ الموضوعات، ص۱۸۴.
- ↑ جلالی، «پژوهشی درباره سلیم بن قیس هلالی»، ص۱۲۲.
- ↑ «الدرر و اللئالی فی ترجمة سلیم بن قیس الهلالی»، ص۵۳۰-۵۵۰.
- ↑ اسرار آل محمد، ص۹۲-۱۱۷.
- ↑ اسرار آل محمد علیهم السلام، ص۱۷–۱۸.
- ↑ اسرار آل محمد علیهم السلام، ص۱۹–۲۱.
- ↑ اسرار آل محمد علیهم السلام، ص۲۱–۲۹.
- ↑ اولین میراث مکتوب درباره غدیر، ص۱۳-۲۷.
- ↑ اسرار آل محمد، ص۳۹۰.
- ↑ اسرار آل محمد، ص۳۹۰-۳۹۱.
- ↑ اسرار آل محمد، ص۳۹۱.
- ↑ اسرار آل محمد، ص۳۹۰-۳۹۱.
- ↑ اسرار آل محمد، ص۳۹۲.
منابع
- اسرار آل محمد علیهم السلام؛ سلیم بن قیس هلالی، ترجمه: اسماعیل انصاری زنجانی، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۹۸ش.
- اولین میراث مکتوب از واقعه غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام؛ سید حسن صدر، بیجا: انتشارات اعلمی، ۱۳۷۵ش.
- «پژوهشی درباره سلیم بن قیس هلالی»؛ عبدالمهدی جلالی، در مطالعات اسلامی، شماره ۶۰، تابستان ۱۳۸۲ش.
- خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال؛ حسن بن یوسف حلی ( علامه حلی)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، بیجا: نشر الفقاهه، بیتا.
- الرجال لابن الغضائری؛ احمد بن حسین غضائری بغدادی، تحقیق: محمدرضا حسینی جلالی، قم: انتشارات مؤسسه علمی فرهنگی دارالحديث، ۱۴۲۲ق.
- رجال النجاشی؛ احمد بن علی نجاشی، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم: مؤسسه انتشارات اسلامی، ۱۴۴۱ق.
- روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات؛ سید محمدباقر خوانساری، قم: انتشارات اسماعیلیان، ۱۳۹۰ش.
- شرح نهج البلاغه؛ عبدالحمید بن هبة الله (ابن ابیالحدید معتزلی)، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قم: کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
- الغدير في الكتاب و السنة و الأدب؛ عبدالحسین امینی، قم: مرکز الغدير للدراسات الإسلامية، ۱۴۱۶ق.
- کتاب الغیبة؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، تحقیق: علیاکبر غفاری، تهران: نشر صدوق، ۱۳۹۷ق.
- الموضوعات في الآثار و الأخبار؛ هاشم معروف الحسنی، بیروت: دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۷ق.
- میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری؛ سید حسین مدرسی طباطبایی، ترجمه: رسول جعفریان و علی قرایی، قم: نشر مورخ، ۱۳۸۶ش.