پرش به محتوا

عدی بن ثابت انصاری

از ویکی غدیر
عدی بن ثابت
اطلاعات فردی
نام کاملعُدی بن ثابت بن دینار انصاری کوفی
سرشناسیراوی حدیث، امام مسجد شیعیان کوفه
تولدحدود اواخر قرن اول هجری
وفات۱۱۵ یا ۱۱۶ ق
محل دفنمدینه یا کوفه (اختلاف نقل‌ها)
خویشان سرشناسعبدالله بن یزید خطمی (پدربزرگ مادری)
اطلاعات علمی
استادانالبراء بن عازب، عبدالله بن یزید خطمی و دیگران
شاگرداناعمش (سلیمان بن مهران)، علی بن زید و دیگران
اطلاعات فرهنگی
زمینه فعالیتروایت حدیث، وعظ
علت شهرتامام مسجد شیعیان کوفه

عُدی بن ثابت انصاری کوفی (متوفای ۱۱۵ یا ۱۱۶ هجری)، از راویان ثقه و امام مسجد شیعیان در کوفه بود که به تشیع گرایش شدید داشت و بیشتر علمای رجال اهل سنت، او را ثقه اما متهم به غلو در تشیع دانسته‌اند.[۱]

روایت حدیث غدیر[۲][۳]

احمد بن حنبل در مسند و ابن ماجه در سنن خود و خوارزمی در «المناقب» و گنجی در «کفایة الطالب» و در «مشکاة المصابیح» و میبدی در «شرح دیوان امیرالمؤمنین علیه السلام» و حموینی در «فرائد السمطین» و ابن کثیر در «البدایة و النهایة» و عاصمی در «زین الفتی»، همگی حدیث غدیر را از عدی بن ثابت نقل کرده‌اند.[۴]

أخبرنا علی بن زید عن عدی بن ثابت عن البراء قال: کنّا مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه وآله وسلّم فی سفر قال: فنزلنا بغدیر خم قال: فنودی: الصلاة جامعة، و کسح لرسول اللّه صلّی اللّه علیه وآله وسلّم تحت شجرة فصلّی الظهر، فأخذ بید علی علیه السلام، فقال: ألستم تعلمون أنی أولی المؤمنین من أنفسهم، قالوا: بلی، قال: ألستم تعلمون أنی أولی بکلّ مؤمن من نفسه، قالوا: بلی، قال: فأخذ بید علی علیه السلام فقال: اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. قال: فلقیه عمر بعد ذلک فقال: هنیئا لک یا ابن أبی طالب، أصبحت و أمسیت مولی کلّ مؤمن و مؤمنة».[۵]

علی بن زید از عُدی بن ثابت، از بَراء نقل کرده است که گفت: ما همراه رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم در سفری بودیم. پس در غدیر خم فرود آمدیم. پس ندا داده شد: نماز جماعت! و برای رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم زیر درختی جارو شد و ایشان نماز ظهر را خواند. سپس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: آیا نمی‌دانید که من بر مؤمنان از خودشان سزاوارترم؟ گفتند: بله. فرمود: آیا نمی‌دانید که من بر هر مؤمنی از خودش اولی هستم؟ گفتند: بله. پس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: خدایا، هر که من مولای اویم، علی مولای اوست. خدایا، دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که با او دشمنی کند. بَراء می‌گوید: پس عمر بعد از آن به علی برخورد و گفت: گوارا باد بر تو ای پسر ابوطالب، صبح کردی و شام کردی در حالی که مولای هر مؤمن و مؤمنه‌ای هستی.

جایگاه راوی

عُدی بن ثابت انصاری کوفی، ملقب به حافظ و از خاندان ظفری، از راویان مشهور حدیث و از وعاظ و امامان مسجد شیعیان در کوفه بود. او پسر دختر عبدالله بن یزید خطمی است و درباره جد او اختلاف است؛ ابن عبدالبر، عبید بن عازب را جد او دانسته و ابوزرعه دمشقی، عمرو بن اخطب را جد او معرفی کرده است.[۶]

عُدی بن ثابت به تشیع گرایش شدید داشت و برخی او را رافضی غالی توصیف کرده‌اند.[۷] امام مسجد شیعیان و قصه‌گوی آنان در کوفه بوده است.[۸]وی از طبقه چهارم راویان تقریب است و در سال ۱۱۵ یا ۱۱۶ هجری قمری وفات یافته است.[۹]

  • ابوحاتم رازی: او را صدوق و امام مسجد شیعیان دانسته است.[۱۰]
  • احمد بن حنبل: او را ثقه می‌داند و تنها اشکال را در تشیع او دانسته است.[۱۱]
  • ابن حبان: او را در کتاب «الثقات» آورده است.[۱۲]
  • ابن حجر: ثقه است ولی به تشیع متهم شده است.[۱۳]
  • دارقطنی: ثقه است اما رافضی غالی بوده است و سند عُدی از پدرش از جدش را ضعیف دانسته است.[۱۴]
  • ذهبی: ثقه و امام مسجد شیعیان در کوفه بوده است.[۱۵]
  • عجلی و نسائی: هر دو او را ثقه دانسته‌اند.[۱۶]
  • یحیی بن معین: اگر از ثقات نقل کند، اشکالی ندارد اما او را شیعه افراطی دانسته است.[۱۷]
  • طبری: باید در نقل او دقت شود.[۱۸]
  • جوزجانی: او را مایل از راه راست دانسته است.[۱۹]
  • ابوداود: روایت او از پدر و جدش را معیوب می‌داند.[۲۰]
  • ابراهیم حربی و ابن ماجه: جد عُدی را صحابی نمی‌دانند.[۲۱]
  • شعبه: او را از رفاعیان دانسته است.[۲۲]
  • فسوی: او را شیعه دانسته است.[۲۳]
  • مامقانی: من در میان سخنان اصحاب ما درباره او چیزی نیافتم. البته مقدسی گفته که او از براء بن عازب و دیگران شنیده و اعمش از او روایت کرده است. بنابراین این مرد نزد ما مهمل و مجهول است.[۲۴]

پانویس

  1. تهذیب التهذیب، جلد۳، صفحه۸۵؛ تهذیب الکمال، جلد۱۹، صفحه۵۲۲؛ تقریب التهذیب، جلد۱، صفحه۶۷۱
  2. چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): صفحه ۱۷۲.
  3. دانشنامه غدیر، جلد ۱۵، صفحه ۵۲
  4. مسند احمد: جلد ۴ صفحه ۲۸۱. سنن ابن ماجه: جلد ۱ صفحه ۲۹ ۲۸. البدایة و النهایة: جلد ۵ صفحه ۲۰۹ و جلد ۷ صفحه ۳۴۹.
  5. نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار؛ جلد‏۷؛ صفحه۵۴
  6. اکمال تهذیب الکمال جلد۹ صفحه۲۰۱
  7. تهذیب التهذیب جلد۳ صفحه۸۵؛اکمال تهذیب الکمال جلد۹ صفحه۲۰۱
  8. تهذیب الکمال جلد۱۹ صفحه۵۲۲
  9. تقریب التهذیب جلد۱ صفحه ۶۷۱
  10. تهذیب التهذیب جلد۳ صفحه۸۵؛ الجرح و التعدیل جلد ۲ صفحه۷
  11. اکمال تهذیب الکمال جلد۹ صفحه۲۰۱
  12. تهذیب الکمال جلد۱۹ صفحه۵۲۲
  13. تقریب التهذیب جلد۱ صفحه۶۷۱
  14. تهذیب التهذیب جلد۳ صفحه۸۵
  15. لسان المیزان جلد۹ صفحه۳۷۰
  16. تهذیب التهذیب جلد۳ صفحه۸۵
  17. تهذیب التهذیب جلد۳ صفحه۸۵
  18. اکمال تهذیب الکمال جلد۹ صفحه۲۰۱
  19. تهذیب التهذیب جلد۳ صفحه۸۵
  20. اکمال تهذیب الکمال جلد۹ صفحه۲۰۱
  21. اکمال تهذیب الکمال جلد۹ صفحه۲۰۱
  22. تهذیب التهذیب جلد۳ صفحه۸۵
  23. اکمال تهذیب الکمال جلد۹ صفحه۲۰۱
  24. تنقیح المقال في علم الرجال. جلد ۲، مطبعة المرتضوية، صفحه ۲۵۰