ابوایوب انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== اقرار به غدير در صفين<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۷.</ref> ==
== اقرار به غدير در صفين<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۷.</ref> ==
در صفين كه حضرت فضايل خود من جمله حديث و ماجراى غدير را فرمود، دوازده نفر از اهل [[بدر]] برخاستند و گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه اين مطالب را همانطور كه گفتى از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيديم، نه يک حرف زياد نمودى و نه كم كردى، و پيامبر صلى الله عليه و آله ما را بر اين مطلب شاهد گرفت.
در [[صفین]] كه حضرت فضايل خود من جمله [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] و ماجراى غدير را فرمود، دوازده نفر از اهل [[بدر (جنگ)|بدر]] برخاستند و گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه اين مطالب را همانطور كه گفتى از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيديم، نه يک حرف زياد نمودى و نه كم كردى، و [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] ما را بر اين مطلب شاهد گرفت.


بقيه هفتاد نفر هم گفتند: «اين مطالب را شنيديم ولى همه آن را حفظ نكرديم، ولى اين دوازده نفر برگزيدگان و بهتران ما هستند».
بقيه هفتاد نفر هم گفتند: «اين مطالب را شنيديم ولى همه آن را حفظ نكرديم، ولى اين دوازده نفر برگزيدگان و بهتران ما هستند».


از بين آن دوازده نفر چهار نفر برخاستند: ابوالهيثم بن تيهان، ابوايوب انصارى، عمار بن ياسر و خزيمة بن ثابت ذوالشهادتين، كه خداوند آنان را رحمت كند. اينان گفتند: شهادت مى ‏دهيم كه سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را شنيديم و آن را حفظ كرديم كه در آن روز فرمود در حالى كه ايستاده بود و على هم در كنار او ايستاده بود.
از بين آن دوازده نفر چهار نفر برخاستند:


سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى مردم، خداوند به من دستور داده كه براى شما امام و وصىّ و جانشينى منصوب كنم كه وصى پيامبرتان در ميان شما و جانشين من در امتم و بين اهل ‏بيتم بعد از من باشد. كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و به شما دستور ولايت او را داده است. من از ترس اهل نفاق و تكذيب آنان از پروردگارم خواستم كه اين دستور را از عهده من بردارد، ولى خداوند مرا ترسانيد كه بايد ابلاغ كنم و گرنه مرا عذاب خواهد كرد.<ref>كتاب سليم: حديث ۲۵. </ref>
[[ابوالهیثم بن التیهان|ابوالهیثم بن تیهان]]، ابوایوب انصاری، [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار بن یاسر]] و [[خزیمة بن ثابت]] ذوالشهادتين، كه خداوند آنان را رحمت كند.
 
اينان گفتند: شهادت مى ‏دهيم كه سخن پيامبر صلى الله عليه و آله را شنيديم و آن را حفظ كرديم كه در آن روز فرمود در حالى كه ايستاده بود و على هم در كنار او ايستاده بود.
 
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
 
اى مردم، خداوند به من دستور داده كه براى شما امام و وصىّ و جانشينى منصوب كنم كه وصى پيامبرتان در ميان شما و جانشين من در امتم و بين اهل ‏بيتم بعد از من باشد.
 
كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و به شما دستور ولايت او را داده است.
 
من از ترس اهل نفاق و [[تکذیب]] آنان از پروردگارم خواستم كه اين دستور را از عهده من بردارد، ولى خداوند مرا ترسانيد كه بايد ابلاغ كنم و گرنه مرا [[عذاب]] خواهد كرد.<ref>كتاب سليم: حديث ۲۵. </ref>


== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۱۴۴. </ref> ==
== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۱۴۴. </ref> ==
يكى از [[صحابه]] كه حديث غدير را نقل كرده خالد بن زيد انصارى، ابوايوب (م ۵۰ يا ۵۱ يا ۵۲ ق) است.  
يكى از [[صحابه]] كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده خالد بن زید انصاری، ابوايوب (م ۵۰ يا ۵۱ يا ۵۲ ق) است.  
 
ابن‏ عقده در «حديث الولاية» حدیث غدیر را از ابوايوب انصارى نقل كرده است. همچنين در مدارک زير حديث غدير از او نقل شده است:


ابن‏ عقده در «حديث الولاية» [[حدیث غدیر]] را از ابوايوب انصارى نقل كرده است. همچنين در مدارک زير حديث غدير از او نقل شده است: جعابى در «نخب المناقب»، محب‏ الدين طبرى در «الرياض النضرة»، [[ابن‏ اثیر]] «اسد الغابة»، [[ابن‏ کثیر]] در «البداية و النهاية»، سیوطی در «جمع الجوامع» و در «تاريخ الخلفاء»، متقى هندى در «كنز العمال»، طبرانى در «المعجم الكبير»، ضياء مقدسى، [[ابن‏ حجر عسقلانی]] در «الاصابة»، سمهودى در «جواهر العقدين»، بدخشى در «نزل الابرار»، [[جزری]] در «اسنى المطالب».<ref>الرياض النضرة (محب‏ الدين طبرى): ج ۲ ص ۱۶۹. اسد الغابة (ابن ‏اثير): ج ۵ ص ۶ و ج ۳ ص ۳۰۷ و ج ۵ ص ۲۰۵. البداية و النهاية (ابن‏ كثير): ج ۵ ص ۲۰۹. تاريخ الخلفاء (سيوطى): ص ۱۱۴. كنز العمال: ج ۲ ص ۱۵۴. الاصابة (ابن‏ حجر): ج ۷ ص ۷۸۰ و ج ۶ ص ۲۲۳، و در چاپ اول: ج ۲ ص ۴۰۸. نزل الابرار (بدخشى): ص ۲۰. اسنى المطالب (جزرى): ص ۴.</ref>
جعابى در «[[نخب المناقب (کتاب)|نخب المناقب]]»، [[محب‏ الدین طبری]] در «[[الریاض النضرة (کتاب)|الریاض النضرة]]»، [[ابن‏ اثیر]] «[[اسد الغابة (کتاب)|اسد الغابة]]»، [[ابن‏ کثیر]] در «[[البدایة و النهایة (کتاب)|البدایة و النهایة]]»، [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] در «[[جمع الجوامع (کتاب)|جمع الجوامع]]» و در «[[تاریخ الخلفاء (کتاب)|تاریخ الخلفاء]]»، [[متقی هندی]] در «[[کنز العمال (کتاب)|کنز العمال]]»، [[سلیمان بن احمد لخمی (ابوالقاسم، طَبَرانی)|طبرانی]] در «[[المعجم الکبیر (کتاب)|المعجم الکبیر]]»، ضیاء مقدسی، [[ابن‏ حجر عسقلانی]] در «الاصابة»، [[علی بن عبدالله سَمهودی (نورالدین)|سمهودی]] در «[[جواهر العقدین (کتاب)|جواهر العقدین]]»، بدخشی در «[[نزل الابرار (کتاب)|نزل الابرار]]»، [[جزری]] در «[[اسنی المطالب (کتاب)|اسنی المطالب]]».<ref>الرياض النضرة (محب‏ الدين طبرى): ج ۲ ص ۱۶۹. اسد الغابة (ابن ‏اثير): ج ۵ ص ۶ و ج ۳ ص ۳۰۷ و ج ۵ ص ۲۰۵. البداية و النهاية (ابن‏ كثير): ج ۵ ص ۲۰۹. تاريخ الخلفاء (سيوطى): ص ۱۱۴. كنز العمال: ج ۲ ص ۱۵۴. الاصابة (ابن‏ حجر): ج ۷ ص ۷۸۰ و ج ۶ ص ۲۲۳، و در چاپ اول: ج ۲ ص ۴۰۸. نزل الابرار (بدخشى): ص ۲۰. اسنى المطالب (جزرى): ص ۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۵

اقرار به غدير در صفين[۱]

در صفین كه حضرت فضايل خود من جمله حدیث و ماجراى غدير را فرمود، دوازده نفر از اهل بدر برخاستند و گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه اين مطالب را همانطور كه گفتى از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيديم، نه يک حرف زياد نمودى و نه كم كردى، و پیامبر صلی الله علیه و آله ما را بر اين مطلب شاهد گرفت.

بقيه هفتاد نفر هم گفتند: «اين مطالب را شنيديم ولى همه آن را حفظ نكرديم، ولى اين دوازده نفر برگزيدگان و بهتران ما هستند».

از بين آن دوازده نفر چهار نفر برخاستند:

ابوالهیثم بن تیهان، ابوایوب انصاری، عمار بن یاسر و خزیمة بن ثابت ذوالشهادتين، كه خداوند آنان را رحمت كند.

اينان گفتند: شهادت مى ‏دهيم كه سخن پيامبر صلى الله عليه و آله را شنيديم و آن را حفظ كرديم كه در آن روز فرمود در حالى كه ايستاده بود و على هم در كنار او ايستاده بود.

سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

اى مردم، خداوند به من دستور داده كه براى شما امام و وصىّ و جانشينى منصوب كنم كه وصى پيامبرتان در ميان شما و جانشين من در امتم و بين اهل ‏بيتم بعد از من باشد.

كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و به شما دستور ولايت او را داده است.

من از ترس اهل نفاق و تکذیب آنان از پروردگارم خواستم كه اين دستور را از عهده من بردارد، ولى خداوند مرا ترسانيد كه بايد ابلاغ كنم و گرنه مرا عذاب خواهد كرد.[۲]

روايت حديث غدير[۳]

يكى از صحابه كه حدیث غدیر را نقل كرده خالد بن زید انصاری، ابوايوب (م ۵۰ يا ۵۱ يا ۵۲ ق) است.

ابن‏ عقده در «حديث الولاية» حدیث غدیر را از ابوايوب انصارى نقل كرده است. همچنين در مدارک زير حديث غدير از او نقل شده است:

جعابى در «نخب المناقب»، محب‏ الدین طبری در «الریاض النضرة»، ابن‏ اثیر «اسد الغابة»، ابن‏ کثیر در «البدایة و النهایة»، سیوطی در «جمع الجوامع» و در «تاریخ الخلفاء»، متقی هندی در «کنز العمال»، طبرانی در «المعجم الکبیر»، ضیاء مقدسی، ابن‏ حجر عسقلانی در «الاصابة»، سمهودی در «جواهر العقدین»، بدخشی در «نزل الابرار»، جزری در «اسنی المطالب».[۴]

پانویس

  1. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۷.
  2. كتاب سليم: حديث ۲۵.
  3. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۱۴۴.
  4. الرياض النضرة (محب‏ الدين طبرى): ج ۲ ص ۱۶۹. اسد الغابة (ابن ‏اثير): ج ۵ ص ۶ و ج ۳ ص ۳۰۷ و ج ۵ ص ۲۰۵. البداية و النهاية (ابن‏ كثير): ج ۵ ص ۲۰۹. تاريخ الخلفاء (سيوطى): ص ۱۱۴. كنز العمال: ج ۲ ص ۱۵۴. الاصابة (ابن‏ حجر): ج ۷ ص ۷۸۰ و ج ۶ ص ۲۲۳، و در چاپ اول: ج ۲ ص ۴۰۸. نزل الابرار (بدخشى): ص ۲۰. اسنى المطالب (جزرى): ص ۴.