عبدالله بن محمد هاشمی (ابومحمد)
عبدالله بن محمد بن عقیل هاشمی، از نوادگان عقیل بن ابیطالب و از تابعین مدینه، راوی حدیث که روایاتش در منابع اهل سنت و شیعه نقل شده و وفاتش پس از سال ۱۴۰ هجری و پیش از ۱۴۵ هجری در کوفه رخ داده است. وی از استادانی چون علی بن الحسین علیهماالسلام و جابر بن عبدالله انصاری روایت نقل کرد و برخی رجالیون اهل سنت او را «صدوق» و «ثقه» دانستهاند.
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | عبدالله بن محمد بن عقیل بن ابیطالب |
| سرشناسی | راوی حدیث، از تابعین و از ساکنان مدینه، از بنی هاشم |
| وفات | پس از سال ۱۴۰ ق، |
| خویشان سرشناس | فرزند زینب صغری بنت علی بن ابیطالب علیه السلام، نسب به عقیل بن ابیطالب |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | علی بن حسین علیهماالسلام، جابر بن عبدالله انصاری، محمد بن حنفیه، عبدالله بن عمر، انس بن مالک، طفیل بن ابی بن کعب |
| اطلاعات فرهنگی | |
| زمینه فعالیت | راوی حدیث، تابعی، از راویان طبقه چهارم مدینه |
روایت حدیث غدیر[۱][۲]
یکی از تابعین که حدیث غدیر را از صحابه نقل کرده عبداللَّه بن محمد بن عقیل هاشمی مدنی، ابومحمد (م بعد از ۱۴۰ ق) است. حموینی در «فرائد السمطین» و ابن کثیر در «البدایة و النهایة» حدیث غدیر را از عبداللَّه بن محمد نقل کردهاند. همچنین وی ماجرای احتجاج مرد عراقی با جابر در مورد حدیث را نقل کرده است.[۳] ابن حجر و ترمذی و احمد و اسحاق و حمیدی:[۴] او را توثیق کردهاند.
عن عبد اللَّه بن محمد بن عقیل، سمع جابر بن عبد اللَّه یقول: کنا بالجحفة بغدیر خم، فخرج علینا رسول اللَّه صلی اللَّه علیه وآله وسلم من خباء او فسطاط، فاخذ بید علی علیه السلام، فقال: (من کنت مولاه، فعلی مولاه)[۵]
از عبدالله بن محمد بن عقیل نقل شده است که شنید جابر بن عبدالله میگوید: ما در جُحفه، در غدیر خم بودیم که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از خیمه یا سایبانی بیرون آمد، دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: «هر کس من مولای او هستم، پس علی مولای اوست.»
حدیث منزلت
عن عبد اللَّه بن محمد بن عقیل عن ابیه عن جده عقیل بن أبی طالب رضی اللَّه عنه قال قال لی رسول اللَّه صلی اللَّه علیه وآله وسلم یا عقیل احبّک لخصلتین لقرابتک و لحب أبی طالب ایّاک و اما انت یا جعفر فان خلقک یشبه خلقی و اما انت یا علی فانت منی بمنزلة هارون من موسی الّا انّه لا نبیّ بعدی.[۶]
از عبدالله بن محمد بن عقیل، از پدرش، از جدش عقیل بن ابیطالب (رضیالله عنه) نقل شده که گفت: رسول خدا صلیالله علیه و آله به من فرمود: «ای عقیل! تو را به خاطر دو ویژگی دوست دارم: یکی به خاطر خویشاوندیات و دیگری به خاطر محبتی که ابوطالب به تو داشت. و اما تو ای جعفر! اخلاق تو شبیه اخلاق من است. و اما تو ای علی! جایگاه تو نسبت به من همانند جایگاه هارون نسبت به موسی است، جز آنکه پس از من پیامبری نخواهد بود.»
جایگاه راوی
عبدالله بن محمد بن عقیل بن ابیطالب، مشهور به ابومحمد و در برخی منابع با لقب «الاحول» یاد شده است.[۷]وی از خاندان بنیهاشم بهشمار میرود.[۸] مادرش زینب صغری بنت علی بن ابیطالب علیه السلام بود و گفتهاند که از نظر چهره به پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله شباهت داشت.[۹]وی فرزند محمد بن عقیل و نوه عقیل بن ابیطالب، پسرعموی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است.[۱۰]
عبدالله بن محمد بن عقیل از ساکنان مدینه بود.[۱۱] هرچند برخی او را ساکن حیره دانستهاند.[۱۲] وفات وی را بعد از سال ۱۴۰ هجری دانستهاند و ابن سعد تصریح میکند که او پیش از سال ۱۴۵ هجری و قبل از قیام محمد بن عبدالله بن حسن در مدینه از دنیا رفته است.[۱۳]
وی از جمله راویانی است که از صحابهای چون ابن عمر، جابر بن عبدالله، انس بن مالک، عبدالله بن جعفر، محمد بن حنفیه، علی بن حسین، ربیع بنت معوذ، و سعید بن مسیب حدیث نقل کرده است.[۱۴] همچنین راویانی چون سفیان ثوری، زائدة، فلیح بن سلیمان، حماد بن سلمه، سفیان بن عیینه، و زهیر بن معاویه از او روایت کردهاند.[۱۵]
در مورد وثاقت و اعتبار روایات او، اختلاف نظر وجود دارد:
- امام احمد بن حنبل و برخی دیگر از محدثان، به حدیث او احتجاج کردهاند.[۱۶]
- ابن خزیمه گفته است: «به علت ضعف حفظ، به حدیث او احتجاج نمیکنم».[۱۷]
- ترمذی او را «صدوق» دانسته اما اشکال در حفظ او را مطرح کرده است.[۱۸]
- ابن معین او را «ضعیف» دانسته و نسائی نیز همین نظر را دارد.[۱۹]
- ذهبی در «المغنی» و «سیر أعلام النبلاء» او را «حسن الحدیث» دانسته است.[۲۰]
- ابن حجر عسقلانی نیز او را «صدوق و در حدیثش لین است و گفتهاند در اواخر عمرش دچار تغییر شد» توصیف میکند.[۲۱]
از جمله ویژگیهای عبدالله بن محمد بن عقیل، علم فراوان و عبادت زیاد ذکر شده است و برخی او را از اهل صدق دانستهاند اما در اتقان حدیث ضعف داشته است.[۲۲]
پانویس
- ↑ چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): صفحه ۱۷۲.
- ↑ دانشنامه غدیر، جلد ۱۴، صفحه ۵۴۱
- ↑ البدایة و النهایة ۲۱۳،۲۰۹ / ۵. کفایة الطالب / ۱۶. فرائد السمطین / سمط ۱ باب ۹.
- ↑ الخلاصة (خزرجی). التقریب.
- ↑ عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، جلد ۷، صفحه ۹۵
- ↑ عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، جلد ۱۱، صفحه ۲۳۹
- ↑ مصعب زبیری، نسب قریش، صفحه86
- ↑ الطبقات الکبری، جلد5، صفحه292؛ میزان الاعتدال، جلد2، صفحه484
- ↑ مصعب زبیری، نسب قریش، صفحه86
- ↑ سیر أعلام النبلاء، جلد5، صفحه352
- ↑ معرفة الثقات، جلد2، صفحه58
- ↑ تاریخ ابن معین (الدوری)، جلد2، صفحه51
- ↑ الطبقات الکبری، جلد5، صفحه293 به نقل از واقدی
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، جلد5، صفحه147
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، جلد5، صفحه147
- ↑ الکواکب النیرات، ابن الکیال، صفحه201
- ↑ الکواکب النیرات، ابن الکیال، صفحه201
- ↑ سیر أعلام النبلاء، جلد5، صفحه352
- ↑ الکواکب النیرات، ابن الکیال، صفحه201
- ↑ سیر أعلام النبلاء، جلد5، صفحه352؛ المغنی، ذهبی، جلد1، صفحه449
- ↑ تهذیب التهذیب، ابن حجر، جلد5، صفحه312
- ↑ الکواکب النیرات، ابن الکیال، صفحه201