آیات ۷۴ تا ۸۰ زخرف و غدیر
آیات ۷۴ تا ۸۰ سوره زخرف آیاتی نازلشده درباره اقدامات منافقان در غدیر که تلاش کردند تا با نگارش صحیفه ملعونه کار خود علیه غدیر را محکم کنند و خداوند هم تأکید کرد که علیه آنان اقدامی محکمتر خواهد کرد.
مشخصات آیه | |
---|---|
نام سوره | زخرف |
شماره آیه | ۷۴ تا ۸۰ |
جزء | ۲۵ |
محتوای آیه | |
مکان نزول | مکه |
موضوع | منافقان در غدیر تلاش کردند تا با نگارش صحیفه ملعونه کار خود علیه غدیر را محکم کنند و خداوند هم تأکید کرد که علیه آنان اقدامی محکمتر خواهد کرد. |
موقعیت تاریخی نزول آیات ۷۴ تا ۸۰ سوره زخرف از سوی برخی محققان چنین توصیف شده است: خدا و رسول صحیفه ملعونه را به عنوان نقطه اصلی ظلمت معرفی کردهاند که همه تاریکیها از آن نشأت گرفته است. به همین دلیل است که آیات متعددی درباره آن نازل شده است. خداوند به اهل صحیفه و پیروانشان هشدار شدید میدهد که هر حرکتی کردهاید از چشم خداوند دور نبوده و هر اقدامی را برای رسیدن به مقاصد آینده به انجام رساندهاید اقدامات الهی از اقدامات شما مؤثرتر است.
درباره نزول آیات ۷۴ تا ۸۰ سوره زخرف در مورد صحیفه ملعونه سه دسته روایت وارد شده است: یک دسته فقط مسئله صحیفه را مطرح کرده است؛ دسته دوم مسئله منع خمس توسط آنان در آینده غصب خلافت را نیز ذکر نموده است و دسته سوم تمام آیات هفتگانه را تفسیر کرده است.
از آیه ۷۴ تا ۸۰ که ناظر به اصحاب صحیفه ملعونه است هفت نکته به دست داده شده است: اینکه خداوند آنان را «مُجرِم» میخواند و چه جرمی بالاتر از اقدام بر ضد ولایت علی علیه السلام؛ اینکه اصحاب صحیفه در عذاب جهنم دائمی هستند؛ اینکه آنان مصداق بارز ظالم هستند که با انحراف خط ولایت بر بشریت ظلم کردند؛ اینکه خداوند حق را که ولایت است برای آنان روشن کرد، ولی آنان از ولایت علی علیه السلام بدشان میآمد؛ اینکه خداوند صحیفه ملعونه را کاری بنیادی بر ضد اهل بیت علیهم السلام مینامد و عنوان «ابرام» یعنی محکمکاری به آن میدهد؛ اینکه در مقابل صحیفه، که یک محکمکاری بشری بود، خداوند غدیر را محکمکاری الهی مینامد؛ خداوند هم از نجوای آنان خبر میدهد و هم فرشتگان خداوند اقدامات آنان را ثبت میکنند. این بهمعنای خبرداشتن پیامبر، علی و امامان علیهم السلام از همه نقشههای آنان است. روز قیامت هم شاهدان پروردگار پرونده سیاه آنان را به خلایق نشان خواهند داد.
آیاتی درباره اقدامات منافقان در غدیر
آیات ۷۴ تا ۸۰ سوره زخرف از جمله آیاتی دانسته شده که درباره اقدامات منافقان در غدیر نازل شده است. از آنجا که منافقان از نخستین ساعات سفر غدیر فتنهگری و توطئه را آغاز کردند و در موارد بسیاری به اجرای نقشههای خود اقدام کردند؛ به همین دلیل در کنار آیاتی که دربارهٔ اقدامات پیامبر صلَّی اللّٰه علیه و آله در غدیر نازل میشد، آیات بسیاری هم دربارهٔ تحریکات و نقشههای منافقین بر آن حضرت وحی میشد. روایات مربوط به این آیات، شأن نزول و ارتباط مستقیم آنها را با غدیر روشن کرده است.[۱]
این آیات ۱۰۴ آیه هستند که در ۳۹ مورد نازل شدهاند؛ از جمله این آیات، آیات ۷۴ تا ۸۰ سوره زخرف است: إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ ۷۴ لا یُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ۷۵ وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لکِنْ کانُوا هُمُ الظَّالِمِینَ ۷۶ وَ نادَوْا یا مالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُونَ ۷۷ لَقَدْ جِئْناکُمْ بِالْحَقِّ وَ لکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کارِهُونَ ۷۸ أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ ۷۹ أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلی وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ ۸۰ ؛ مجرمان در عذاب جهنم دائمی خواهند بود. از آنها تخفیف نمییابد و آنان در آن ناامید از نجات هستند. ما به آنان ظلم نکردیم، ولی خود آنان ظالم بودند. ندا میکنند: ای مالک، پروردگارت ما را بمیراند و نابود کند. مالک میگوید: شما ماندنی هستید. برای شما حق را آوردیم ولی اکثر شما نسبت به حق کراهت داشتید. آیا مسئلهای را محکم میکنند، پس ما نیز محکمتر مینماییم. یا گمان میکنند که ما سر و نجوای آنان را نمیدانیم، بلی فرستادگان ما نزد آنان مینویسند.
موقعیت تاریخی نزول آیات
موقعیت تاریخی نزول آیات ۷۴ تا ۸۰ سوره زخرف از سوی برخی محققان چنین توصیف شده است: خدا و رسول صحیفه ملعونه را به عنوان نقطه اصلی ظلمت معرفی کردهاند که همه تاریکیها از آن نشأت گرفته است. به همین دلیل است که آیات متعددی درباره آن نازل شده است. خداوند به اهل صحیفه و پیروانشان هشدار شدید میدهد که هر حرکتی کردهاید از چشم خداوند دور نبوده و هر اقدامی را برای رسیدن به مقاصد آینده به انجام رساندهاید اقدامات الهی از اقدامات شما مؤثرتر است.
درباره نزول این آیات در مورد صحیفه ملعونه سه دسته روایت وارد شده است: یک دسته فقط مسئله صحیفه را مطرح کرده است؛ دسته دوم مسئله منع خمس توسط آنان در آینده غصب خلافت را نیز ذکر نموده است و دسته سوم تمام آیات هفتگانه را تفسیر کرده است.[۲]
دسته اول: نزول آیات درباره صحیفه ملعونه
روایاتی که نزول دو آیه ۷۹ و ۸۰ سوره زخرف را درباره انعقاد قرارداد صحیفه ملعونه اول در کعبه ذکر کرده پنج روایت است:
روایت اول
امام صادق علیه السلام: «همین که بر صحیفه ملعونه همپیمان شدند این آیه نازل شد: آیا مسئلهای را محکم میکنند؟ پس ما هم محکم مینماییم؛ یا گمان میکنند ما سرّ آنان و نجوایشان را نمیشنویم؟ بلی، و حتی فرستادگان ما نزد آنان مشغول نوشتن هستند».[۳]
روایت دوم
امام باقر علیه السلام: «این آیه درباره نوشتهای که ابوبکر و عمر نوشتند، نازل شده است. خداوند پیامبرش را از آنچه بین خود نوشته بودند مطلع ساخت و این آیه را بر او نازل کرد: «آیا مسئلهای را محکم کاری میکنند؟ پس ما هم محکمکاری میکنیم».[۴]
روایت سوم
امام صادق علیه السلام در روایت دیگری با اشاره به افراد شرکتکننده در پیمان صحیفه فرمود: ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح و عبدالرحمن بن عوف و سالم مولی ابیحذیفه و مغیرة بن شعبه آن نوشته را بین خود نوشتند و همپیمان شدند و توافق کردند که «اگر محمد از دنیا رفت، هرگز خلافت و نبوت در بنیهاشم نباشد». این دو آیه هم در آن روز درباره آنان نازل شد: «آیا مسئلهای را محکم میکنند، پس ما نیز محکمتر مینماییم. یا گمان میکنند…».[۵]
روایت چهارم
امیرالمؤمنین علیه السلام: در حجةالوداع چهار نفر داخل کعبه شدند و در بین خود همقسم شدند و عهدنامهای نوشتند که «اگر خداوند محمد را میراند، امر خلافت را به بنیهاشم واگذار نکنند». خداوند پیامبرش را از این مطلب آگاه نمود و این آیات را نازل کرد: «آیا مسئلهای را محکم میکنند، پس ما نیز محکمتر مینماییم. یا گمان میکنند…».[۶]
روایت پنجم
در روایت دیگری زمان دقیقتر نگارش صحیفه تعیین گردیده و به جزئیات بیشتری اشاره شده است: پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله در حجةالوداع خطبهای در مِنا ایراد کرد و بعد از حمد و ثنای خداوند فرمود: «ای مردم! سخن مرا بشنوید و خوب بفهمید، چرا که ممکن است بعد از امسال دیگر شما را نبینم». عدهای از اصحاب آن حضرت جمع شدند و گفتند: «محمد میخواهد امامت را در اهل بیتش قرار دهد»؛ این بود که چهار نفر از آنان به مکه آمدند و وارد کعبه شدند و همپیمان شدند و قرارداد بستند و بین خود نوشتهای نوشتند که «اگر خدا محمد را میراند یا کُشت، هرگز نگذارند این امر خلافت به اهل بیت او بازگردد. خداوند هم بر پیامبرش چنین نازل کرد: «آیا مسئلهای را محکم میکنند، پس ما نیز محکمتر مینماییم. یا گمان میکنند…».[۷]
دسته دوم: اصحاب صحیفه و منع خمس
دسته دوم، روایاتی است که در آنها پیشبینی اصحاب صحیفه درباره منع خمس از اهل بیت علیهم السلام را هم در شأن نزول این آیات انجام شده است. این روایات، دو روایت هستند که در یکی از آنها شرکت بنیامیه در این توطئه نیز مطرح شده است:
روایت اول
امام صادق علیه السلام با اشاره به همزمانی پیمان آنان با غدیر میفرماید: دومین موردی که خداوند از آنان پیمان گرفت در غدیر بود که آنان را شاهد بر خودشان قرار داد. این در حالی بود که آنان میگفتند: «اگر محمد از دنیا رفت، امر خلافت را به آل محمد بازنگردانیم و خمس را به آنان ندهیم». خداوند عزوجل پیامبرش را از برنامه آنان آگاه ساخت و این آیات را نازل کرد: «آیا مسئلهای را محکم میکنند، پس ما نیز محکمتر مینماییم. یا گمان میکنند…».[۸]
روایت دوم
در روایت دیگر، دعوت رسمی اصحاب صحیفه از بنیامیه مطرح شده و پذیرش آنان نیز صریحاً آمده است. امام صادق علیه السلام میفرماید: ابوبکر و عمر و اطرافیانشان… بنیامیه را به شرکت در پیمان خود دعوت کردند که «خلافت را بعد از پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله در ما اهل بیت قرار ندهند و چیزی از خمس به ما ندهند». آنان در بین خود گفتند: «اگر خمس را به آنان دهیم، آن را برای خود برمیدارند و به دیگری نیازی پیدا نمیکنند و برایشان مهم نخواهد بود که خلافت در آنان باشد». بنیامیه در پاسخ این پیشنهاد گفتند: «ما در بخشی از این پیشنهاد سخن شما را میپذیریم و آن اینکه چیزی از خمس به آنان ندهیم». در این قرار ابوعبیده هم با آنان بود و نویسنده آنان بود. خداوند این آیات را نازل کرد: «آیا مسئلهای را محکم میکنند، پس ما نیز محکمتر مینماییم. یا گمان میکنند…».[۹]
دسته سوم: نزول هفت آیه درباره صحیفه
در یک روایت آیه ۷۹ سوره زخرف با چند آیه قبل از آن بیان شده که مقدمه برای درک این آیه است؛ زیرا حرف «أَمْ؛ یا اینکه» در آغاز آیه ارتباط آن به آیات قبل را میرساند و جا دارد همراه آن آیات به بیان این آیه پرداخته شود. امام علیه السلام از آیه ۷۴ آغاز فرموده و به قرینه روایات قبل، که شأن نزول دو آیه ۷۹ و ۸۰ را درباره صحیفه بیان فرموده است، این حدیث نیز همان هدف را دنبال میکند.
حضرت میفرماید: سپس خداوند آنچه برای دشمنان آل محمد علیهم السلام آماده کرده ذکر میکند و میفرماید: «مجرمان در عذاب جهنم دائمی هستند. آن آتش از آنان کاستی ندارد و در آنجا تسلیم عذابند»، یعنی از هر خیری مأیوسند. سپس خدا ندای اهل آتش را نقل میکند و میفرماید: «صدا میزنند: ای مالک! پروردگارت کار ما را تمام کند»! یعنی بمیریم! مالک در پاسخ میگوید: «شما ماندنی هستید». بعد خداوند میفرماید: «حق را برای شما آوردیم»، یعنی ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام؛ «ولی اکثر شما نسبت به حق کراهت داشتید». بعد از آن خداوند خبر آنان درباره معاهدهای که در کعبه بر آن متفق شدند را ذکر میکند بر سر اینکه امر خلافت را به اهل بیت پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله بازنگردانند و درباره آن چنین میفرماید: «آیا مسئلهای را محکم میکنند، پس ما نیز محکمتر مینماییم. یا گمان میکنند…».[۱۰]
تحلیل اعتقادی آیات
با توجه به روایاتی که در انطباق آیات ۷۴ تا ۸۰ سوره زخرف به توطئه صحیفه ملعونه ذکر شد، چهار جهت تفسیری و تحلیلی در ارتباط با دشمنان غدیر برداشت شده است:
اول: برداشتی جامع از آیات
از آیه ۷۴ تا ۸۰ که ناظر به اصحاب صحیفه ملعونه است هفت نکته به دست میآید:
- خداوند آنان را «مُجرِم» میخواند و چه جرمی بالاتر از اقدام بر ضد ولایت علی علیه السلام.
- اصحاب صحیفه در عذاب جهنم دائمی هستند و عذابکشیدن شغل دائمی آنان است.
- اصحاب صحیفه مصداق بارز ظالم هستند که با انحراف خط ولایت بر بشریت ظلم کردند.
- خداوند حق را که ولایت است برای آنان روشن کرد، ولی آنان از ولایت علی علیه السلام بدشان میآمد؛ این به ذات شقی آنان و نطفههای خبیثشان بازمیگردد.
- خداوند صحیفه ملعونه را کاری بنیادی بر ضد اهل بیت علیهم السلام مینامد و عنوان «ابرام» یعنی محکمکاری به آن میدهد.
- در مقابل صحیفه، که یک محکمکاری بشری بود، خداوند غدیر را محکمکاری الهی مینامد.
- خداوند هم از نجوای آنان خبر میدهد و هم فرشتگان خداوند اقدامات آنان را ثبت میکنند. این بهمعنای خبرداشتن پیامبر، علی و امامان علیهم السلام از همه نقشههای آنان است. روز قیامت هم شاهدان پروردگار پرونده سیاه آنان را به خلایق نشان خواهند داد.[۱۱]
دوم: عنوان «نجوی» برای صحیفه
در سه آیهای درباره صحیفه ملعونه از عنوان «نجوا» برای صحیفه استفاده شده است: آیه ۱۰ سوره مجادله، آیه ۷ مجادله و غدیر و آیه ۸۰ سوره زخرف. کلمه «نجوا» بهمعنای «سخن پنهانی» است، که برای تقریب ذهن به «سخنگفتنِ درگوشی» هم تعبیر میشود. اکنون سؤال این است که آیا هر نجوایی از شیطان است، یا «الف و لام» در کلمه «النجوی» برای عهد است؛ یعنی اشاره به نجوای معینی با خصوصیات خاصی است.
شکی نیست که بسیاری از سرّ نگهداشتنها و سرّی سخنگفتنها، نه تنها خوب است که لازم و واجب است. با در نظر گرفتن این مطلب، چرا نجوای اهل صحیفه شیطانی شمرده شده است؟ نجوا و سخن پنهانی اصحاب صحیفه بالاتر از افشای اسرار مسلمانان است و تنظیم اسراری بر ضداسلام است؛ زیرا صحیفه نقشهای اساسی، بلندمدت و همهجانبه علیه بزرگترین رکن اسلام، یعنی ولایت ائمه علیهم السلام، بوده است. میتوان گفت که از اول تا آخر دنیا چنین نجوای تخریبکنندهای صورت نگرفته و چنین آثار دردناکی بر جای نگذاشته است.
نکته دیگر این نجوی تکرار آن از یکسو و انکار آن از سوی دیگر است: اصحاب صحیفه قسم دروغ یاد میکردند که چنین نگفتهاند. به غیر از نجوای اصحاب صحیفه که پایه همه نجواها بود سایر نجواهای آنان عبارت بود از: سخنان درگوشی آنان در مقابل منبر غدیر، سخنان پنهانی آنان در خیمهها پس از سخنرانی غدیر، سخنان مخفیانه پس از بیعت، نجوا برای قتل پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله در عقبه هرشی و نجوا برای قتل امیرالمؤمنین علیه السلام قبل از رسیدن به مدینه. همه این موارد نجواهایی بود که با اوجگرفتن آن در روزهای غدیر و پس از آن، میرفت تا فتنهای عظیم رقم زده شود. کار بدانجا رسید که پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله رسماً دستور داد تا منادی بین مردم ندا کند: «سه نفر حق ندارند یک جا جمع شوند و سخن پنهانی با هم بگویند».[۱۲]
سوم: اظهار محتوای صحیفه با اشاره
از نکات قابل توجه در سراسر واقعه غدیر، اظهار محتوای پیماننامه صحیفه ملعونه اول بهصورت رمز و اشاره و با الفاظ مختلف بدون تصریح به اصل آن بود که توسط منافقان انجام میگرفت. بُرَیده اسلمی میگوید: پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله به عدهای از اصحابش فرمود: بر علی بهعنوان «امیرالمؤمنین» سلام کنید؛ یک نفر از آنان گفت: «نه به خدا قسم! هرگز نبوت وخلافت در یک خانواده جمع نمیشود». خداوند هم این آیه را نازل کرد: أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ .[۱۳]
چهارم: از صحیفه ملعونه تا کربلا
اگر کسی مسیر تاریخ اسلام را از سال دهم تا شصتم مطالعه کند، سیر طبیعی صحیفه و سقیفه را بهسوی واقعه کربلا خواهد یافت. این هدفی بود که صحیفه برای آن امضا شد و سقیفه برای آن به وجود آمد. ارتباط این رخدادها با یکدیگر در عبارتی جامع از امام صادق علیه السلام مورد تأیید قرار گرفته است:
ابوبصیر از امام علیه السلام درباره آیه ۷۹ سوره زخرف سؤال کرد. حضرت فرمود: این دو آیه در آن روز درباره اصحاب صحیفه نازل شد. سپس فرمود: شاید تو هم این اعتقاد را داشته باشی که روزی شبیه به روز نوشتن صحیفه ملعونه نباشد جز روزی که حسین علیه السلام کشته شد؛ در علم خداوند عزوجل هم، که به پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله آموخته، همین مطلب آمده بود که وقتی صحیفه نوشته شد حسین علیه السلام کشته شد و خلافت از بنیهاشم بیرون رفت، و همه اینها بهوقوع پیوست.[۱۴]
از کلام امام صادق علیه السلام که میفرماید: «روزی شبیه به روز نوشتن صحیفه ملعونه نباشد، جز روزی که حسین علیه السلام کشته شد» استفاده میشود که اهل صحیفه انتظار چنین عاقبتی را داشتند. آنان با همین فکر کار خود را آغاز کردند و عملًا هم نهایت تلاش خود را برای تحقق آن بهکار بستند. از روز اول معاویه به معاهده ابوبکر و عمر پیوست و با آمادهسازی جوّ حکومت زمینهسازی برای حکومت بنیامیه آغاز شد و عثمان اساس حکومت اموی را بنیاد نهاد. معاویه که قبل از عثمان از طرف عمر پایه کار خود را در شام محکم کرده بود با قتل عثمان جایپای خود را محکم کرد و واقعه کربلا را تدارک دید. آن قدر این برنامهریزی حساب شده بود که با مرگ او بیدرنگ رخداد کربلا آغاز شد و بهفاصله ششماه حادثه عاشورا رقم خورد. در این حادثه مظهر ولایت، یعنی امام حسین علیه السلام، برنامه امضاکنندگان صحیفه ملعونه را برملاکرد.[۱۵]
پانویس
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۱۳–۲۱۴.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۵۷.
- ↑ الصراط المستقیم، ج۳، ص۱۵۳؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۲۲؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۶۳۴، ح۱۳۹.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ تأویل الآیات الظاهره، ص۶۴۶–۶۴۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۸۹، ص۶۲.
- ↑ تفسیر القمی، ج۱، ص۱۷۳؛ الاقبال، ج۲، ص۲۴۳؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۱۴–۱۱۵؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۲۹؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۶۴؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۹۸.
- ↑ شرح الاخبار، ج۲، ص۳۵۲؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۵۷–۱۵۸، ح۱۳۶.
- ↑ تفسیر القمی، ج۲، ص ۳۰۸؛ الکافی، ج۱، ص۴۲۰–۴۲۱، ح۴۳؛ بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۶۲–۱۶۳، ح۲۲؛ بحارالانوار، ج۳۰، ص۲۶۳–۲۶۴، ح۱۲۸.
- ↑ تفسیر القمی، ج۲، ص۲۸۹.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۶۲–۲۶۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۰۱.
- ↑ تأویل الآیات الظاهره، ص۵۵۳؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۵۷، ح۱۳۶.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۱۷۹–۱۸۰؛ بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۶۵–۳۶۶، ح۹۲؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۲۳؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۶۳۴، ح۱۴۰.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۶۵–۲۶۶.
منابع
- الإقبال بالأعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة؛ سید علی بن موسی بن طاووس، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم: مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۱۸ق.
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة؛ شرفالدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
- تفسیر القمی؛ علی بن ابراهیم قمی، تحقیق: طیّب موسوی جزائری، قم: دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
- شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار؛ نعمان بن محمد (قاضی نعمان مغربی)، تحقیق: محمد حسینی جلالی، قم: مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
- الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم؛ علی بن محمد نباطی عاملی، تحقیق: محمدباقر بهبودی، تهران: مکتبة المرتضویة، ۱۳۸۴ق.
- عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی، قم: مؤسسة الإمام المهدی علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- الکافی؛ محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.