پیامبران علیهم السلام و غدیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ارتباط پیامبران علیهم السلام و غدیر''' از خلال آیات مربوط به غدیر و موضوعاتی چون احياء عيد غدير توسط آنان، بشارت آنان به بنيانگذار غدير و دعوت همه آنان به اسلام و [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت]] مورد بحث قرار گرفته است. | |||
درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح [[آیه ۷۱ صافات و غدیر|آیه ۷۱ سوره صافات]] در [[خطبه غدیر]] از اکثریت گمراه و اقلیت رستگار در انقلاب انبیاء و رخداد غدیر یاد شده است. همچنین، درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح [[آيه ۱۴۴ آل عمران و غدیر|آیه ۱۴۴ سوره آل عمران]] در [[خطبه غدیر]] به شباهت تبليغ رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله به تبليغ پيامبران گذشته اشاره شده که همانگونه كه امتهاى گذشته پس از رحلت انبياى خود در معرض انحراف و گمراهى قرار داشتند و اين ضلالتها سردمدارانى داشت، به همان صورت در اين امت هم خواهد بود. | |||
برخی محققان از میان آیات غدیری از دو آیه [[آيه ۱۹ آل عمران و غدیر|۱۹ آل عمران]] و [[آيه ۸۵ آل عمران و غدیر|۸۵ آل عمران]] برای بحث درباره دعوت همه انبياء عليهم السلام به اسلام و [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت]] چنین استفاده کردهاند: غير اسلام نزد خدا مردود است و پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اسلامِ مورد قبول دينى را معرفى کرد كه ولايت اهل بيت عليهم السلام اصل آن است. بدون این ولایت مفهوم «رضایت الهی از دین» تحقق نيافته است. در نتیجه، همه انبياء عليهم السلام به ولايت على عليه السلام دعوت كردهاند و همه اين پيمان را بر امتهاى خويش عرضه كردهاند. اعتقادى كه خداوند در روز «الست» از مردم برای آن پيمان گرفت و آن دينى كه فطرت بشر به آن تمایل دارد اسلام با ولايت اهل بيت عليهم السلام است. به همین دلیل است كه دين نزد خدا فقط اسلام است و همه انبياء عليهم السلام چنين دينى را بر مردم عرضه كردهاند | |||
برخی محققان، درباره عظمت غدیر و پیامبران عليهم السلام با تکیه بر منابع چنین نوشتهاند: پيامبران الهى اخبار عالم را از منبع اصلى آن يعنى خزانه غيب الهى و وحى دريافت مىكنند. آنان وقتى دستور عيدگرفتن روز غديرى را كه هنوز نيامده از خدا مىشنوند، بهخوبى متوجه غير عادى بودن آن مىشوند و عظمت فوق العاده آن را دريافت مىكنند. درباره ارتباط غدیر با انبیاء الهی علیهم السلام در زمینه قبول ولايت توسط آنان چنین گفته شده است: يكى از معارف اعتقادى شيعه قبول ولايت توسط پيامبران عليهم السلام آن هم به امر و عنایت الهى است. | |||
== پیامبران الهی در آیه غدیری ۷۱ سوره صافات== | == پیامبران الهی در آیه غدیری ۷۱ سوره صافات== | ||
درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح [[آیه ۷۱ صافات و غدیر|آیه ۷۱ سوره صافات]] در [[خطبه غدیر]] چنین آمده است: {{قرآن|وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ|ترجمه=قبل از آنان اكثر پيشينيان گمراه شدند}}. | درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح [[آیه ۷۱ صافات و غدیر|آیه ۷۱ سوره صافات]] در [[خطبه غدیر]] چنین آمده است: {{قرآن|وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ|ترجمه=قبل از آنان اكثر پيشينيان گمراه شدند}}. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۱۳: | ||
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: خداوند هيچ پيامبرى نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۴. </ref> | امام صادق عليه السلام مىفرمايد: خداوند هيچ پيامبرى نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۴. </ref> | ||
== علوم انبياء عليهم السلام نزد اميرالمؤمنين عليه السلام | == علوم انبياء عليهم السلام نزد اميرالمؤمنين عليه السلام== | ||
درباره ارتباط غدیر با انبیاء الهی در زمینه قرارگرفتن علوم انبياء عليهم السلام نزد اميرالمؤمنين عليه السلام چنین نوشته شده است:<ref>واقعه قرآنى غدير، ص۲۶؛ سخنرانى استثنائى غدير، ص۱۹.</ref> | |||
در مراسم [[حجةالوداع|حجة الوداع]]، در عرفات جبرئيل نازل شد و با اشاره به [[آیه ۷ مائده و غدیر|آيه ۷ سوره مائده]]، كه در مدينه قبل از سفر نازل شده بود، اين پيام را آورد: «اى محمد، خداوند عزوجل به تو سلام مىرساند و مىفرمايد: | |||
«اجل تو نزديک شده و مدت تو پايان يافته است؛ و من تو را به سوى آنچه چارهاى و فرارى از آن نيست (يعنى مرگ) خواهم برد. اكنون عهد خويش را بسپار و وصيت خود را پيشبينى نما؛ و آنچه از علم و ميراث علوم انبياى قبل از توست و اسلحه و تابوت و همه آنچه از نشانههاى پيامبران نزد توست به وصى و خليفه بعد از خود تحويل ده، كه او حجت تمامعيار من بر خلقم على بن ابىطالب است. او را بهعنوان علامت براى مردم بهپا دار و عهد و پيمان و بيعت او را تجديد كن، و به آنان يادآورى كن آنچه از آنان تعهد گرفتهام از بيعتم و پيمانى كه با آنان محكم كردهام، و عهدى كه با آنان داشتهام درباره ولايت ولیام و صاحب اختيار آنان و هر مرد و زن مؤمنى، يعنى على بن ابىطالب».<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۵۱؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۰۲-۲۰۳؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۵۱-۵۲؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۷۶-۱۷۷؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۹۷.</ref> | |||
== قبول ولايت توسط انبياء عليهم السلام== | |||
درباره ارتباط غدیر با انبیاء الهی علیهم السلام در زمینه قبول ولايت توسط آنان چنین گفته شده است:<ref>ژرفاى غدير، ص۱۹۲.</ref> يكى از معارف اعتقادى شيعه قبول ولايت توسط پيامبران عليهم السلام آن هم به امر و عنایت الهى است. | |||
اميرالمؤمنين عليه السلام در اين باره مىفرمايد: اما مؤمن، پيامبرِ ما در روز غدير خم دست مرا گرفت و فرمود: «هرکس من مولای اویم، پس علی مولای اوست». آيا مؤمنان -بهجز كسانى كه خداوند آنان را از لغزش و گمراهى حفظ كرد- اين مطلب را پذيرفتند؟ پس آگاه باشيد! بشارت باد شما را! بشارتتان باد كه خداوند شما را اختصاص داده به آنچه همه فرشتگان و پيامبران و مؤمنان را اختصاص نداده و آن پذيرفتن امرِ ولايت ماست.<ref>تفسير فرات الکوفی، ص۵۶؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۳۴.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۵: | ||
* '''تبلیغ غدیر در سیره معصومین علیهم السلام'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۹۱ش. | * '''تبلیغ غدیر در سیره معصومین علیهم السلام'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۹۱ش. | ||
* '''تجلی غدیر در عصر ظهور''' (مجموعه مقالات درباره جلوههای تحقق غدیر در عصر ظهور)؛ مرکز تخصصی غدیرستان کوثر، قم: دلیل ما، ۱۳۹۲ش. | * '''تجلی غدیر در عصر ظهور''' (مجموعه مقالات درباره جلوههای تحقق غدیر در عصر ظهور)؛ مرکز تخصصی غدیرستان کوثر، قم: دلیل ما، ۱۳۹۲ش. | ||
* '''تفسير فرات الکوفی'''؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق. | |||
* '''الخرائج و الجرائح'''؛ سعید بن هبةالله (قطبالدین راوندی)، قم: مؤسسة الإمام المهدی (علیه السلام)، ۱۴۰۹ق. | * '''الخرائج و الجرائح'''؛ سعید بن هبةالله (قطبالدین راوندی)، قم: مؤسسة الإمام المهدی (علیه السلام)، ۱۴۰۹ق. | ||
* '''سخنرانی استثنائی غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش. | * '''سخنرانی استثنائی غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش. | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۲: | ||
* '''کتاب سلیم بن قیس الهلالی'''؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاءالدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامية)، ۱۴۰۷ق. | * '''کتاب سلیم بن قیس الهلالی'''؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاءالدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامية)، ۱۴۰۷ق. | ||
* '''المحتضر'''؛ حسن بن سلیمان حلی، تحقیق: علی اشرف، قم: المکتبة الحيدرية، ۱۴۲۴ق. | * '''المحتضر'''؛ حسن بن سلیمان حلی، تحقیق: علی اشرف، قم: المکتبة الحيدرية، ۱۴۲۴ق. | ||
* '''واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یکماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش. | |||
* '''اليقين باختصاص مولانا علی عليهالسلام بامرة المؤمنين'''؛ سيد على بن موسی بن طاووس، تحقیق: محمدباقر انصاری، قم: مؤسسه دار الکتاب الجزائری، ۱۴۱۳ق. | * '''اليقين باختصاص مولانا علی عليهالسلام بامرة المؤمنين'''؛ سيد على بن موسی بن طاووس، تحقیق: محمدباقر انصاری، قم: مؤسسه دار الکتاب الجزائری، ۱۴۱۳ق. | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۱۴
ارتباط پیامبران علیهم السلام و غدیر از خلال آیات مربوط به غدیر و موضوعاتی چون احياء عيد غدير توسط آنان، بشارت آنان به بنيانگذار غدير و دعوت همه آنان به اسلام و ولايت مورد بحث قرار گرفته است.
درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح آیه ۷۱ سوره صافات در خطبه غدیر از اکثریت گمراه و اقلیت رستگار در انقلاب انبیاء و رخداد غدیر یاد شده است. همچنین، درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح آیه ۱۴۴ سوره آل عمران در خطبه غدیر به شباهت تبليغ رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله به تبليغ پيامبران گذشته اشاره شده که همانگونه كه امتهاى گذشته پس از رحلت انبياى خود در معرض انحراف و گمراهى قرار داشتند و اين ضلالتها سردمدارانى داشت، به همان صورت در اين امت هم خواهد بود.
برخی محققان از میان آیات غدیری از دو آیه ۱۹ آل عمران و ۸۵ آل عمران برای بحث درباره دعوت همه انبياء عليهم السلام به اسلام و ولايت چنین استفاده کردهاند: غير اسلام نزد خدا مردود است و پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اسلامِ مورد قبول دينى را معرفى کرد كه ولايت اهل بيت عليهم السلام اصل آن است. بدون این ولایت مفهوم «رضایت الهی از دین» تحقق نيافته است. در نتیجه، همه انبياء عليهم السلام به ولايت على عليه السلام دعوت كردهاند و همه اين پيمان را بر امتهاى خويش عرضه كردهاند. اعتقادى كه خداوند در روز «الست» از مردم برای آن پيمان گرفت و آن دينى كه فطرت بشر به آن تمایل دارد اسلام با ولايت اهل بيت عليهم السلام است. به همین دلیل است كه دين نزد خدا فقط اسلام است و همه انبياء عليهم السلام چنين دينى را بر مردم عرضه كردهاند
برخی محققان، درباره عظمت غدیر و پیامبران عليهم السلام با تکیه بر منابع چنین نوشتهاند: پيامبران الهى اخبار عالم را از منبع اصلى آن يعنى خزانه غيب الهى و وحى دريافت مىكنند. آنان وقتى دستور عيدگرفتن روز غديرى را كه هنوز نيامده از خدا مىشنوند، بهخوبى متوجه غير عادى بودن آن مىشوند و عظمت فوق العاده آن را دريافت مىكنند. درباره ارتباط غدیر با انبیاء الهی علیهم السلام در زمینه قبول ولايت توسط آنان چنین گفته شده است: يكى از معارف اعتقادى شيعه قبول ولايت توسط پيامبران عليهم السلام آن هم به امر و عنایت الهى است.
پیامبران الهی در آیه غدیری ۷۱ سوره صافات
درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح آیه ۷۱ سوره صافات در خطبه غدیر چنین آمده است: وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ؛ قبل از آنان اكثر پيشينيان گمراه شدند
.
به نقل از برخی منابع، آیه ۷۱ سوره صافات در متن خطبه غدیر چنین آمده است: «مَعاشِرَ النّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ اكْثَرُ الاوَّلينَ؛ اى مردم، قبل از شما اكثر پيشينيان گمراه شدند».[۱]
تحليل اعتقادى: اکثریت گمراه و اقلیت رستگار
تفسيرى كه بر اين آيه از خطبه غدیر مىتوان استفاده كرد، با توجه به موقعيت آن در خطبه غدیر و تبديل ضمير «هُم» به ضمير «كُم» در كلمه «قَبْلَكُمْ» باز مىگردد كه شامل همه امتهاى قبل از اسلام مىشود.
مىتوان گفت: از شديدترين آياتى كه عبارتى همهجانبه درباره به حساب نياوردن اکثریت مردم و اذعان به قِلّت مؤمنان در قرآن آمده همين آيه سوره صافات است؛ زيرا در اين آيه عنوان «ضلالت» را درباره آنان تثبيت مینمايد و به بى ايمان بودن اكتفا نمىكند؛ از سوى ديگر، اکثريت اولين را مورد توجه قرار مىدهد كه اين عنوان شامل همه زمانهاى قبل از خطاب مىشود.
بنابراين معناى آيه باز مىگردد به اينكه از اول خلقت حضرت آدم علیه السلام تا روز غدير اكثريت انسانها نه تنها مؤمن نبودهاند كه گمراه هم بودهاند. اقتباس آيه در اين موقعيت خاص خطبه كه حضرت مردم را درباره امتحان الهى درباره ولایت هشدار مىدهد و از مخالفت اوامر الهى در مورد ولايت باز مىدارد و از عذاب دنيا و آخرت مىترساند، بدان معنى است كه در برابر انذارها و هشدارهاى انبياى گذشته اكثريت نپذيرفتهاند و راه انحراف ضلالت را بر راه مستقيم برگزيدهاند؛ پس شما هم اين نكته را فراموش نكنيد كه اگر بعد از من اكثريت مردم به دستورات و انذارهاى من درباره ولايت توجه نكردند، اين به معناى ضلالت و گمراهى آنان است، نه اينكه اكثريت دليل حقانيت باشد.
پس اين اقليت است كه مورد عنايت و امضاى خداوند بوده و در تاریخ انبيا و در مورد اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله تأكيد خاصى روى اقليت وجود دارد.
همچنين اين مسئله بسيار مهم است كه در تاريخ همه انبيا عليهم السلام حتى يک مورد هم نیست كه اكثريت مردم با پيامبرى موافق باشند و مخالفان او در اقليت باشند. مسئله مخالفت اكثريت در حد يک فكر و اعتقاد شخصى اكتفا نشده، بلكه باطل خود را اظهار كردهاند و عملاً به مخالفت با پيامبر زمان خود پرداختهاند و تصميم به اخراج او از آن سرزمين گرفته اند. آنان آنقدر در باطل خود استقامت به خرج دادهاند كه عذاب خدا را بىواهمه طلب كردهاند.
از همه عجيبتر اينكه با ديدن آثار عذاب هم عقبنشينى نكردهاند و آنقدر اصرار ورزيدهاند كه عذاب الهى بر سر آنان نازل شده و نابودشان كرده است. اين سابقه اكثريت در امم گذشته، اطمينان خاطر مىآورد كه اصلاً درباره اكثريت بايد محتاطانه و با حالت ترس از گمراهى نگاه كرد و اين گذشته شرمآور در همه امتها را هميشه بايد مد نظر داشت.
با مرورى بر تاريخ انبياء عليهم السلام و امتهايشان معلوم مىشود كه هميشه اكثريت قريب به اتفاق و در مواردى همه مردم بدون استثنا به مخالفت با نمايندگان خداوند برخاستهاند. اينگونه سقوط ارزش چنين مردمى تا آنجا پيش رفته كه نه تنها خداوند نظر رحمت خويش را از آنان برداشته، بلكه بر آنان غضب كرده است. خداوند در اين غضب بر تنبيه آنان اكتفا نفرموده و عنوان «انتقام» را مطرح كرده و در يک زمان كوتاه همه آنان را نابود كرده است.
در آیه ۸۷ سوره بقره پس از ذكر برخى امتها، كه اكثريتشان گمراه بوده و به عذاب گرفتار شدند، مىفرمايد: أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ؛ آيا هر بار كه پيامبرى نزد شما آمد و آنچه نفسهاى شما آن را نمىپسنديد برايتان آورد سركشى كرديد و عدهاى او را تكذيب كرده و عدهاى ديگر او را مىكُشيد
. در واقع در مسئله تکذیب انبياء عليهم السلام، براى اجراى هوسهاى اكثريت مردم، اگر پيامبران با آنان مقابله كنند، نوبت به برداشتن آنان از سر راه و قتل ايشان مىرسد.
نتيجهاى كه از اين آيه و مرحله عملى آن در تاریخ مىتوان گرفت اين است كه كششهاى نفسانى -كه هميشه انسانها را بهسوى شيطان سوق مىدهد- وقتى بهصورت «اكثريت» تشكّل پيدا مىكند و قدرت آن به تعداد نفرات اين اكثريت افزايش مىيابد، براى رسيدن به اهداف شيطانى و ضد خدايى با تمام توان وارد عمل مىشود و حد و مرزى براى خود نمىشناسد. در واقع آن علت كه هواى نفس است براى اين اهداف كه شيطانى است، آخرين توانايىها را بهكار مىبندد.
در تاريخ هر يک از پيامبران نيز اين مخالفت اكثريت در قرآن با جزئياتش ترسيم شده كه هر كدام در عنوان خود (نام پيامبر مانند نوح علیه السلام و ابراهیم علیه السلام و... ، يا نام قوم مانند ثمود و عاد و رسّ و...) آمده است.[۲]
پیامبران الهی در آیه غدیری ۱۴۴ آل عمران
درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح آیه ۱۴۴ سوره آل عمران در خطبه غدیر چنین آمده است:[۳]
وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ؛ و محمد نيست جز رسولى كه قبل از او پيامبران بودهاند. آيا اگر بميرد يا كشته شود، به عقب باز مىگرديد و هركس به عقب باز گردد به خدا هيچ ضررى نمىرساند و بهزودى خدا شاكران را جزا مىدهد
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، انْذِرُكُمْ انّى رَسُولُ اللَّه قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ، افَإِنْ مِتُّ اوْ قُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ الصّابِرينَ. الا وَ انَّ عَلِيّاً هُوَ الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَ الشُّكْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ؛ اى مردم، من شما را مىترسانم و انذار مىنمايم كه من رسول خدا هستم و قبل از من پيامبران بودهاند، آيا اگر من بميرم يا كشته شوم شما عقبگرد مىنماييد؟ هركس به عقب باز گردد به خدا ضررى نمىرساند؛ و خداوند بهزودى شاكران و صابران را پاداش مىدهد. بدانيد كه على است توصيفشده به صبر و شكر و بعد از او فرزندانم از نسل او چنيناند».[۴]
آنچه در اينجا مورد اشاره است عبارت «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ» است. ذكر اين جمله در جايى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مردم را درباره دشمنى و مخالفت با على عليه السلام هشدار شديد مىدهد، اشاره به شباهت تبليغ رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله به تبليغ پيامبران گذشته است؛ يعنى همانگونه كه امتهاى گذشته پس از رحلت انبياى خود در معرض انحراف و گمراهى قرار داشتند و اين ضلالتها سردمدارانى داشت، به همان صورت در اين امت هم خواهد بود، و نبايد امت اسلام را منزَّه از آزمایشهای امتهاى گذشته دانست.
به امام باقر عليه السلام عرض شد: مردم گمان مىكنند بيعت ابوبكر كه مردم بر او اتفاق كردند مورد رضاى خدا بود، چرا كه خداوند امت محمد صلى الله عليه و آله را بعد از رحلت او به فتنه نمىاندازد. حضرت فرمود: مگر كتاب خدا را نمىخوانند؟ آيا خدا نمىفرمايد: «و محمد نيست جز رسولى كه قبل از او پيامبران بودهاند...». آيا خدا درباره امتهاى قبل از آنان خبر نداده كه بعد از آمدن برهان اختلاف كردند؟ آنجا كه مىفرمايد: «به حضرت عيسى دليلهاى روشن داديم و او را با روح القدس مؤيد داشتيم ... عدهاى از آنان ايمان آوردند و عدهاى كافر شدند». آنگاه امام باقر علیه السلام فرمود: از همين مىتوان استفاده كرد كه اصحاب محمد صلى الله عليه و آله بعد از او اختلاف كردند و عدهاى ايمان آوردند و عدهاى كافر شدند.[۵]
احياء عيد غدير توسط انبياء عليهم السلام
درباره ارتباط پیامبران و غدیر در زمینه احياء عيد غدير توسط آنان چنین گفته شده است:[۶] احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از زبان معصومان عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط پیامبر صلی الله علیه و آله است: پيامبر صلى الله عليه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام وصيت فرمود كه اين روز را عيد بگيرد، و فرمود: انبياء هم چنين مىكردند و به جانشينان خود وصيت مىكردند كه اين روز را عيد بگيرند.[۷]
در اين باره امام صادق علیه السلام هم فرمودند: خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است.[۸] همچنين امام صادق عليه السلام مىفرمايد: انبياء بنى اسرائيل روزى را كه جانشينِ بعد از خود را تعيين مىكردند عيد قرار مىدادند. «عيد غدير» هم روزى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله على عليه السلام را براى مردم منصوب فرمود.[۹]
ايمان به پيامبران عليهم السلام در خطبه غدير
همچنین درباره ارتباط پیامبران و غدیر چنین گفته شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله در قسمتی از بخش اول خطبه غدير ايمان به پيامبران عليهم السلام را مطرح فرمود:
«اَحْمَدُهُ كَثيراً وَ اَشْكُرُهُ دائِماً عَلَى السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ وَ الشِّدَّةِ وَ الرَّخاءِ، وَ اُومِنُ بِهِ وَ بِمَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ. اَسْمَعُ لاَمْرِهِ وَ اُطيعُ وَ اُبادِرُ اِلى كُلِّ ما يَرْضاهُ وَ اَسْتَسْلِمُ لِما قَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَنَّهُ اللَّهُ الَّذى لا يُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَ لا يُخافُ جَوْرُهُ؛ بسيار مىگويم و دائماً شكر مىنمايم، چه در آسايش و چه در گرفتارى، چه در حال شدت و چه در حال آرامش. و به او و ملائكهاش و كتابها و پيامبرانش ايمان مىآورم. دستور او را گوش مىدهم و اطاعت مىنمايم و به آنچه او را راضى مىكند مبادرت مىورزم و در مقابل مقدرات او تسليم مىشوم بهعنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او، چرا كه اوست خدايى كه نمىتوان از مكر او در امان بود و بهعنوان ظلم از او ترسيده نمىشود (يعنى ظلم نمىكند)».[۱۰]
بشارت انبياء عليهم السلام به بنيانگذار غدير
همچنین درباره ارتباط پیامبران و غدیر در زمینه بشارت انبياء عليهم السلام به بنيانگذار غدير چنین گفته شده است: نكته قابل توجه اينكه پيامبران عظيم الشأن عليهم السلام جوامع بشرى را به ظهور پيامبر خاتم حضرت محمد بن عبداللَّه صلى الله عليه و آله بشارت مىدادند؛ چرا كه رسالتش جهانى و مكتبش تا قيام قيامت ادامه خواهد يافت:
وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ؛ به ياد آوريد هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت اى بنى اسرائيل من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى كه تصديقكننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده تورات مىباشم و بشارتدهنده به رسولى كه بعد از من مىآيد و نام او احمد است
(صف:۶).
اين پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله است كه دينش هميشگى و در رسالت او عدالت جهانى گسترده خواهد شد: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ او كسى است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد هر چند مشركان كراهت داشته باشند
(صف:۹).
بعد از آنكه رسول خدا صلى الله عليه و آله رسالتشان را در طى ۲۳ سال بهصورت ظاهر به مردم معرفى فرمودند و مردم را به دين دعوت كردند، از جانب حق آیه تبلیغ نازل شد؛ به اين معنى كه اگر اين امر عظيم را ابلاغ نكنى، تمام هدف الهى به هدر رفته و تبليغ رسالت نشده است.
پيامبر صلى الله عليه و آله در قسمتی از بخش سوم خطبه غدير و پس از بيان عذاب منکران ولایت، توازن مقام نبوت و امامت و خاتميت و بشارت همه انبياء عليهم السلام به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را يادآور شد.
ابتدا گستره حجتبودن خود را بر تمام مخلوقات بيان كرده و تصريح كرد كه اين عنايتى از طرف خداوند است و تعجبى ندارد: «مَعاشِرَ النّاسِ، بى وَ اللَّهِ بَشَّرَ الاَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيّينَ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ اَنَا وَ اللَّهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذلِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الاوُلى، وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما اُنْزِلَ اِلَىَّ، وَ مَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الاَئِمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَ الشّاكُ فينا فِى النّارِ؛ اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين به من بشارت دادهاند، و من به خدا قسم خاتم پيامبران و حجت بر همه مخلوقات از اهل آسمانها و زمينها هستم. هر كس در اين مطالب شک كند مانند كفر جاهليت اول كافر شده است. و هر كس در چيزى از اين گفتار من شک كند در همه آنچه بر من نازل شده شک كرده است، و هر كس در يكى از امامان شک كند در همه آنان شک كرده است، و شکكننده درباره ما در آتش است».[۱۱]
بشارت انبياء عليهم السلام به حضرت مهدى عليه السلام در خطبه غدير
درباره ارتباط غدیر و پیامبران عليهم السلام در زمینه بشارت آنان به حضرت مهدى عليه السلام در خطبه غدير چنین گفته شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله در قسمتی از بخش هشتم خطبه غدیر درباره موعود امتها حضرت مهدى عليه السلام چند جهت مهم را خاطر نشان ساخت:
- از يک سو، خاتميت آن حضرت در مقام امامت را و اينكه حجتى بعد از او نيست، در كنار بشارت انبياء گذشته درباره آن حضرت مطرح كرد.
- از سوى ديگر، هدايت او از جانب پروردگار و برگزيدهبودن او از بين مخلوقات را يادآور شد: «اَلا اِنَّهُ الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لاَمْرِ آياتِهِ. اَلا اِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. اَلا اِنَّهُ الْمُفَوَّضُ اِلَيْهِ. اَلا اِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرُونِ بَيْنَ يَدَيْهِ. اَلا اِنَّهُ الْباقى حُجَّةً وَ لا حُجَّةَ بَعْدَهُ وَ لا حَقَّ اِلاّ مَعَهُ وَ لا نُورَ اِلاّ عِنْدَهُ؛ بدانيد كه اوست خبردهنده از پروردگارش، و بالابرنده آيات الهى. اوست هدايتيافته محكم بنيان. اوست كه كارها به او سپرده شده است. اوست كه پيشينيان به او بشارت دادهاند، اوست كه بهعنوان حجت باقى مىماند و بعد از او حجتى نيست. هيچ حقى نيست مگر همراه او، و هيچ نورى نيست مگر نزد او».[۱۲]
پيامبران عليهم السلام و غدير در قيامت
برخی محققان، درباره ارتباط غدیر و پیامبران عليهم السلام در قیامت چنین گفتهاند:[۱۳] احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از زبان معصومان عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق عليه السلام است.
در این زمینه، از جمله حضرت فرمود: روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مىبرند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه و عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است. خداوند تعالى بر غدير ملائکه مقربين را موكل مىكند كه رئيسشان جبرئیل است و انبياء مرسل را كه رئيسشان حضرت محمد صلى الله عليه و آله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان اميرالمؤمنين عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان «غدیر» را همراهى مىكنند تا آن را وارد بهشت نمايند.[۱۴]
دعوت همه انبياء عليهم السلام به اسلام و ولايت
برخی محققان از میان آیات غدیری از دو آیه ۱۹ آل عمران و ۸۵ آل عمران برای بحث درباره دعوت همه انبياء عليهم السلام به اسلام و ولايت چنین استفاده کردهاند:
دين خدا يكى است و انبياى الهى حامل يک پيام از سوى خداوند بودهاند. اين پايه اعتقادى از طریق آیه ۸۵ سوره آل عمران با تفسير غديرىِ پيامبر صلى الله عليه و آله ارائه شده و احاديث بسيارى در اين زمينه وارد شده است. در آيه ۱۸ آل عمران مىفرمايد: «اصلاً دين نزد خدا يكى بيشتر نيست». بهدنبال اين، علتِ اختلاف در اديان الهى سردمداران جاهلى دانسته شده است.
مفاهیم ارائهشده آیات قبل از آیه ۸۵ آل عمران كه اتحاد همه پيامبران بر اسلام را اعلام كرده، در آيه ۸۵ چنین صورتبندی میشود: غير اسلام نزد خدا مردود است و پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اسلامِ مورد قبول دينى را معرفى کرد كه ولايت اهل بيت عليهم السلام اصل آن است. بدون این ولایت مفهوم «رضایت الهی از دین» تحقق نيافته است. در نتیجه، همه انبياء عليهم السلام به ولايت على عليه السلام دعوت كردهاند و همه اين پيمان را بر امتهاى خويش عرضه كردهاند.
اعتقادى كه خداوند در روز «الست» از مردم برای آن پيمان گرفت و آن دينى كه فطرت بشر به آن تمایل دارد اسلام با ولايت اهل بيت عليهم السلام است. به همین دلیل است كه دين نزد خدا فقط اسلام است و همه انبياء عليهم السلام چنين دينى را بر مردم عرضه كردهاند.[۱۵]
روایاتی درباره دین مورد قبول خداوند
در منابع درباره دین مورد قبول خداوند بر اساس آیه ۸۵ سوره آل عمران روایاتی وارد شده است؛ از جمله:
- امام صادق علیه السلام درباره آيه ۳۰ سوره روم (آیه فطرت) مىفرمايد: آن فطرتى كه خداوند مردم را بر آن خلق کرده این است: توحید، اینکه محمد رسول خداست و اینکه على اميرالمؤمنين است.[۱۶]
- امام باقر علیه السلام درباه آيه ۱۷۲ اعراف و غدیر (آیه میثاق یا آیه ذر) مىفرمايد: آنگاه كه خداوند عزوجل از بنىآدم پيمان گرفت و آنان را شاهد بر خود قرار داد، فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم و آيا محمد پيامبر من نيست و آيا على اميرالمؤمنين نيست؟[۱۷]
همچنین، درباره اينكه انبياء عليهم السلام براى ولايت اهل بيت عليهم السلام با خدا پيمان بستهاند و در پى یاری آنان بودهاند، احاديث بسيارى وارد شده است؛ از جمله:
- پيامبر صلى الله عليه و آله: «مَا تَنَبَّأَ نَبِيٌّ قَطُّ إِلَّا بِمَعْرِفَتِهِ وَ الْإِقْرَارِ لَنَا بِالْوَلَايَةِ وَ لَا اسْتَأْهَلَ خَلْقٌ مِنَ اللَّهِ النَّظَرَ إِلَيْهِ إِلَّا بِالْعُبُودِيَّةِ لَهُ وَ الْإِقْرَارِ لِعَلِيٍّ بَعْدِي؛ هيچ پيامبرى به نبوت نرسيد مگر با معرفت او و اقرارش به ولايت، و هيچ خلقى سزاوار نظر رحمت خداوند نشد مگر با بندگى در برابر او و اقرار به ولايت على بعد از من».[۱۸]
- امام صادق عليه السلام: خداوند هيچ نبى و رسولى را نفرستاد مگر آنكه از او براى نبوت محمد و امامت على پيمان گرفت.[۱۹]
- پيامبر صلى الله عليه و آله: يا على، خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نکرد مگر آنكه او را به ولايت تو فرا خوانده است.[۲۰]
- امام باقر عليه السلام: خداوند هر پيامبرى را -از آدم تا آخر پيامبران- مبعوث کرده، به دنيا باز خواهد گرداند تا پيامبر و اميرالمؤمنين عليهما السلام را يارى کنند.[۲۱]
- در شب معراج خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد از انبيا عليهم السلام بپرسد كه به چه چيزى شهادت مىدهند. پيامبران در پاسخ حضرت گفتند: شهادت مىدهيم كه خدايى جز اللَّه نيست، يكتاست و شريک ندارد؛ و تو رسول خدايى، و على اميرالمؤمنين و وصى توست... و شهادت مىدهيم كه تو پيامبر خدا و سيد انبيايى و على بن ابىطالب سيد اوصیاء است. بر اين شهادت از ما پيمان گرفته شده است.[۲۲]
در پى اين پيمان، روايات بسيارى در منابع آمده كه انبيا عليهم السلام امتهاى خود را به ولايت اهل بيت عليهم السلام دعوت كردهاند؛ از جمله:
- پيامبر صلى الله عليه و آله: خداوند دائماً در امّتهايى كه پيامبرى بر آنان فرستاده شد درباره على اتمام حجت مىكرد، و هر كس در آن امتها نسبت به على معرفت بيشترى داشت صاحب درجه والاترى نزد خداوند بود.[۲۳]
- امام صادق عليه السلام: ولايت ما ولايت خداى عز و جل است، كه هيچ پيامبرى جز با آن مبعوث نشده است.[۲۴]
- امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند هيچ پيامبرى مبعوث نکرده مگر براى ولايت ما و بيزارى و برائت از دشمنان ما.[۲۵]
- امام هادى عليه السلام: خداوند مبعوث نفرموده محمد و پيامبران قبل از او را مگر به دين حنيف... و ولايت.[۲۶]
- امام حسن عسکری علیه السلام: اگر خداوند نمىخواست حق ما را ظاهر كند پيامبران را بهعنوان مبشر و منذر براى مردم نمىفرستاد.[۲۷]
- امام صادق عليه السلام: هيچ نبيّى به نبوت نرسيد و هيچ پيامبرى فرستاده نشد مگر براى ولايت ما و فضيلت ما بر غير ما.[۲۸]
- امام رضا علیه السلام فرمود: ولايت على در كتابهاى همه پيامبران آمده و خداوند پيامبرى را مبعوث نكرده مگر با نبوت محمد و وصايت على.[۲۹]
عظمت غدير براى انبياء عليهم السلام
برخی محققان، درباره عظمت غدیر و پیامبران عليهم السلام با تکیه بر منابع چنین نوشتهاند:[۳۰] پيامبران الهى اخبار عالم را از منبع اصلى آن يعنى خزانه غيب الهى و وحى دريافت مىكنند. آنان وقتى دستور عيدگرفتن روز غديرى را كه هنوز نيامده از خدا مىشنوند، بهخوبى متوجه غير عادى بودن آن مىشوند و عظمت فوق العاده آن را دريافت مىكنند.
امام صادق عليه السلام در اين باره مىفرمايد: شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمتتر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم، نه به خدا قسم، نه به خدا قسم![۳۱]
در اين باره پيامبر صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين عليه السلام وصيت كرد كه اين روز را عيد بگيرد و فرمود: انبياء هم چنين مىكردند و به جانشينان خود وصيت مىكردند كه اين روز را عيد بگيرند.[۳۲]
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: خداوند هيچ پيامبرى نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است.[۳۳]
علوم انبياء عليهم السلام نزد اميرالمؤمنين عليه السلام
درباره ارتباط غدیر با انبیاء الهی در زمینه قرارگرفتن علوم انبياء عليهم السلام نزد اميرالمؤمنين عليه السلام چنین نوشته شده است:[۳۴]
در مراسم حجة الوداع، در عرفات جبرئيل نازل شد و با اشاره به آيه ۷ سوره مائده، كه در مدينه قبل از سفر نازل شده بود، اين پيام را آورد: «اى محمد، خداوند عزوجل به تو سلام مىرساند و مىفرمايد:
«اجل تو نزديک شده و مدت تو پايان يافته است؛ و من تو را به سوى آنچه چارهاى و فرارى از آن نيست (يعنى مرگ) خواهم برد. اكنون عهد خويش را بسپار و وصيت خود را پيشبينى نما؛ و آنچه از علم و ميراث علوم انبياى قبل از توست و اسلحه و تابوت و همه آنچه از نشانههاى پيامبران نزد توست به وصى و خليفه بعد از خود تحويل ده، كه او حجت تمامعيار من بر خلقم على بن ابىطالب است. او را بهعنوان علامت براى مردم بهپا دار و عهد و پيمان و بيعت او را تجديد كن، و به آنان يادآورى كن آنچه از آنان تعهد گرفتهام از بيعتم و پيمانى كه با آنان محكم كردهام، و عهدى كه با آنان داشتهام درباره ولايت ولیام و صاحب اختيار آنان و هر مرد و زن مؤمنى، يعنى على بن ابىطالب».[۳۵]
قبول ولايت توسط انبياء عليهم السلام
درباره ارتباط غدیر با انبیاء الهی علیهم السلام در زمینه قبول ولايت توسط آنان چنین گفته شده است:[۳۶] يكى از معارف اعتقادى شيعه قبول ولايت توسط پيامبران عليهم السلام آن هم به امر و عنایت الهى است.
اميرالمؤمنين عليه السلام در اين باره مىفرمايد: اما مؤمن، پيامبرِ ما در روز غدير خم دست مرا گرفت و فرمود: «هرکس من مولای اویم، پس علی مولای اوست». آيا مؤمنان -بهجز كسانى كه خداوند آنان را از لغزش و گمراهى حفظ كرد- اين مطلب را پذيرفتند؟ پس آگاه باشيد! بشارت باد شما را! بشارتتان باد كه خداوند شما را اختصاص داده به آنچه همه فرشتگان و پيامبران و مؤمنان را اختصاص نداده و آن پذيرفتن امرِ ولايت ماست.[۳۷]
پانویس
- ↑ اسرار غدیر، ص۱۴۹، بخش۶.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۲۸۷-۳۲۰.
- ↑ غدير در قرآن، ج۲، ص۲۶۲-۲۶۴.
- ↑ اسرار غدير، ص۱۴۸-۱۴۹، بخش۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۰؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۵۳.
- ↑ اسرار غدير، ص۲۳۳-۲۳۵.
- ↑ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۱.
- ↑ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۷۰.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير، ص۱۳۷-۱۴۶.
- ↑ تجلّى غدير در عصر ظهور، ص۹۷-۱۰۳؛ سخنرانى استثنائى غدير، ص۱۵۷-۱۷۰؛ اسرار غدير، ص۹۰.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير ص۲۱۳-۲۱۸.
- ↑ اسرار غدير، ص۲۳۳-۲۳۵.
- ↑ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۲.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۵۵-۱۵۶.
- ↑ اليقين، ص۱۸۸.
- ↑ اليقين، ص۲۳۵؛ اليقين، ص۲۳۱؛ اليقين، ص۲۲۲.
- ↑ كتاب سليم بن قيس الهلالی، ص۲۰۶.
- ↑ تأويل الآيات الظاهره، ص۱۲۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۸۰؛ المحتضر، ص۲۱۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۵، ص۲۳۷؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۵؛ بحارالانوار، ج۵۳، ص۵۰.
- ↑ اليقين، ص۲۹۵؛ الیقین، ص۴۰۶.
- ↑ كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۲۰۵.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۸۱؛ بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۶۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۳۰، ح۵۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۱۶.
- ↑ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۴۹؛ بحارالانوار، ج۲، ص۱۸۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۸۱.
- ↑ تأويل الآيات الظاهره، ص۸۴.
- ↑ تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام، ص۱۵۴.
- ↑ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۵.
- ↑ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۱.
- ↑ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۴.
- ↑ واقعه قرآنى غدير، ص۲۶؛ سخنرانى استثنائى غدير، ص۱۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۵۱؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۰۲-۲۰۳؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۵۱-۵۲؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۷۶-۱۷۷؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۹۷.
- ↑ ژرفاى غدير، ص۱۹۲.
- ↑ تفسير فرات الکوفی، ص۵۶؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۳۴.
منابع
- اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة؛ شرفالدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
- تبلیغ غدیر در سیره معصومین علیهم السلام؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۹۱ش.
- تجلی غدیر در عصر ظهور (مجموعه مقالات درباره جلوههای تحقق غدیر در عصر ظهور)؛ مرکز تخصصی غدیرستان کوثر، قم: دلیل ما، ۱۳۹۲ش.
- تفسير فرات الکوفی؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق.
- الخرائج و الجرائح؛ سعید بن هبةالله (قطبالدین راوندی)، قم: مؤسسة الإمام المهدی (علیه السلام)، ۱۴۰۹ق.
- سخنرانی استثنائی غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
- عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ عبدالله بن نورالله بحرانى اصفهانى، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحى اصفهانى، قم: مؤسسة الإمام المهدى علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- کتاب سلیم بن قیس الهلالی؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاءالدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامية)، ۱۴۰۷ق.
- المحتضر؛ حسن بن سلیمان حلی، تحقیق: علی اشرف، قم: المکتبة الحيدرية، ۱۴۲۴ق.
- واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یکماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
- اليقين باختصاص مولانا علی عليهالسلام بامرة المؤمنين؛ سيد على بن موسی بن طاووس، تحقیق: محمدباقر انصاری، قم: مؤسسه دار الکتاب الجزائری، ۱۴۱۳ق.