جابر بن عبدالله انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
از نمونه‏ هاى بارز [[اتمام حجت]] و استدلال و يادآورى ‏هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و [[معصومین‏ علیهم السلام]] و اصحابشان صورت گرفته است.
از نمونه‏ هاى بارز [[اتمام حجت]] و استدلال و يادآورى ‏هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و [[معصومین‏ علیهم السلام]] و اصحابشان صورت گرفته است.


تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال [[تاریخ]] [[اسلام]] [[حدیث غدیر]] را [[روایت]] كرده‏ اند نيز به گونه ‏اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقيفه به نمايش گذاشته ‏اند.
تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال [[تاریخ]] [[اسلام]] [[حدیث غدیر]] را [[روایت]] كرده‏ اند نيز به گونه ‏اى جهاد خود را در مقابله با اهل [[سقیفه]] به نمايش گذاشته ‏اند.


يكى از اصحاب معصومين ‏عليهم السلام كه با غدير اتمام حجت نموده جابر بن عبداللَّه انصارى است:
يكى از [[اصحاب ائمه علیهم السلام|اصحاب معصومین ‏علیهم السلام]] كه با غدير اتمام حجت نموده جابر بن عبدالله انصارى است:


جابر داستان غدير را در روايتى چنين نقل كرده است: خداوند به پيامبرصلى الله عليه وآله دستور داد على ‏عليه السلام را براى مردم منصوب كند و آنان را به ولايت او خبر دهد. اين بود كه در غدير خم به پاخاست و ولايت او را بيان كرد.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۲۰ ح ۴۹۸.</ref>
جابر داستان غدير را در روايتى چنين نقل كرده است: خداوند به [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] دستور داد على ‏عليه السلام را براى مردم منصوب كند و آنان را به ولايت او خبر دهد. اين بود كه در غدير خم به پاخاست و ولايت او را بيان كرد.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۲۰ ح ۴۹۸.</ref>


عده ‏اى در خانه جابر بن عبداللَّه انصارى نشسته بودند و [[امام سجاد علیه السلام|امام زین‏ العابدین‏ علیه السلام]] نيز حضور داشتند.  
عده ‏اى در خانه جابر بن عبداللَّه انصارى نشسته بودند و [[امام سجاد علیه السلام|امام زین‏ العابدین‏ علیه السلام]] نيز حضور داشتند.  


در اين هنگام مردى عراقى وارد شد و به جابر گفت: تو را به خدا قسم مى‏ دهم آنچه ديده و شنيده‏اى از پيامبرصلى الله عليه وآله برايم نقل كنى.
در اين هنگام مردى عراقى وارد شد و به جابر گفت: تو را به خدا قسم مى‏ دهم آنچه ديده و شنيده‏اى از پيامبر صلى الله عليه و آله برايم نقل كنى.


جابر گفت: در منطقه [[جحفه]] در غدير خم بوديم و در آنجا مردم بسيارى از قبايل مختلف بودند.  
جابر گفت: در منطقه [[جحفه]] در غدير خم بوديم و در آنجا مردم بسيارى از قبايل مختلف بودند.  
خط ۱۷: خط ۱۷:


== جابر پيش از غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۸. </ref> ==
== جابر پيش از غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۸. </ref> ==
پس از انجام اعمال حج در سفر [[حجةالوداع]]، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله از هر فرصتى براى آماده ‏سازى مردم نسبت به اعلان ولايت استفاده مى‏ كرد.
پس از انجام اعمال حج در سفر [[حجةالوداع]]، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله از هر فرصتى براى آماده ‏سازى مردم نسبت به اعلان [[ولایت]] استفاده مى‏ كرد.


آن حضرت كنار كعبه ايستاده بود و جابر بن عبدالله انصاری هم كنار حضرت بود. در اين حال على ‏عليه السلام به طرف حضرت آمد.  
آن حضرت كنار [[کعبه]] ايستاده بود و جابر بن عبدالله انصاری هم كنار حضرت بود. در اين حال على ‏عليه السلام به طرف حضرت آمد.  


پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: برادرم نزد شما آمد. آنگاه توجهى به كعبه كرد و با دست بر آن زد و فرمود:
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: برادرم نزد شما آمد. آنگاه توجهى به كعبه كرد و با دست بر آن زد و فرمود:
خط ۲۷: خط ۲۷:
اينجا بود كه سايه سنگين وحى بر [[کعبه]] افتاد و آيه ۷سوره بيّنه نازل شد:
اينجا بود كه سايه سنگين وحى بر [[کعبه]] افتاد و آيه ۷سوره بيّنه نازل شد:


«اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»: «كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده ‏اند بهترين مردم هستند». پيامبر صلى الله عليه و آله در حضور اصحاب فوراً آيه را [[تفسیر]] كرد و با اشاره به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: «خير البرية» آمد.<ref>امالى الطوسى: ص ۲۵۱. بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۹  ۵ و ج ۶۵ ص ۱۳۳. تاريخ مدينة دمشق: ج ۴۲ ص ۳۷۱. بشارة المصطفى ‏صلى الله عليه وآله: ص ۱۹۲ ۹۱. تفسير فرات: ص ۵۸۵ .</ref>
«اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»: «كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده ‏اند بهترين مردم هستند».
 
پيامبر صلى الله عليه و آله در حضور اصحاب فوراً آيه را [[تفسیر]] كرد و با اشاره به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: «خير البرية» آمد.<ref>امالى الطوسى: ص ۲۵۱. بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۹  ۵ و ج ۶۵ ص ۱۳۳. تاريخ مدينة دمشق: ج ۴۲ ص ۳۷۱. بشارة المصطفى ‏صلى الله عليه وآله: ص ۱۹۲ ۹۱. تفسير فرات: ص ۵۸۵ .</ref>


== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص ۱۴۰. </ref> ==
== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص ۱۴۰. </ref> ==
يكى از [[صحابه]] كه حديث غدير را نقل كرده جابر بن عبداللَّه انصارى(م ۷۳ يا ۷۴ يا ۷۸ ق)است. ابن‏عقده در«حديث الولاية» و ابوبكر جعابى در «نخب المناقب» و ابن‏ عبدالبرّ در «الاستيعاب» حديث غدير را ضمن واقعه غدير از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل كرده است. همچنين در كتب و موارد زير حديث غدير را از وى نقل كرده ‏اند: ابوالحجاج در«اسماء الرجال» ، «تهذيب التهذيب»، «كفاية الطالب»، حموينى در «فرائد السمطين» ، [[ابن‏ کثیر]] در «البداية و النهاية» ، متقى هندى در «كنز العمال» ، سمهودى در «جواهر العقدين» ، قندوزى حنفى در «[[ینابیع المودة (کتاب)|ینابیع المودة]]» ، وصابى شافعى درـ«الاكتفاء» ، ابن‏ ابی‏ شیبه در سنن، ابن‏ المغازلى در مناقب خود، ابن‏ بطريق در «العمدة»، ثعلبى در تفسیر خود، «ضياء العالمين» ، خوارزمى در مقتل خود، جزرى در«اسنى المطالب» و قاضى در «تاريخ آل‏ محمد عليهم السلام».<ref>الاستيعاب: ج ۲ ص ۴۷۳. تهذيب التهذيب: ج ۷ ص ۳۳۷. كفاية الطالب: ص ۱۶. فرائد السمطين: باب نهم، سمط اول. البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹. كنز العمّال: ج ۶ ص ۳۹۸. ينابيع المودة: ص ۴۱. العمدة: ص ۵۳ . اسنى المطالب: ص ۳. تاريخ آل ‏محمد عليهم السلام: ص ۶۷ . </ref>
يكى از [[صحابه]] كه حديث غدير را نقل كرده جابر بن عبدالله انصارى (م ۷۳ يا ۷۴ يا ۷۸ ق) است.
 
[[ابن‏ عقده]] در«[[حدیث الولایة]]» و ابوبكر جعابى در «نخب المناقب» و ابن‏ عبدالبرّ در «الاستيعاب» حديث غدير را ضمن واقعه غدير از جابر بن عبدالله انصارى نقل كرده است.
 
همچنين در كتب و موارد زير حديث غدير را از وى نقل كرده ‏اند: ابوالحجاج در«اسماء الرجال»، «تهذيب التهذيب»، «كفاية الطالب»، حموينى در «فرائد السمطين»، [[ابن‏ کثیر]] در «البداية و النهاية»، [[متّقی هندی|متقی هندی]] در «كنز العمال»، [[علی بن عبدالله سَمهودی (نورالدین)|سمهودی]] در «جواهر العقدين»، [[سلیمان بن ابراهیم قُندوزی|قندوزی حنفی]] در «[[ینابیع المودة (کتاب)|ینابیع المودة]]»، وصابى شافعى در «الاكتفاء» ، ابن‏ ابی‏ شیبه در سنن، ابن‏ المغازلى در مناقب خود، ابن‏ بطريق در «العمدة»، ثعلبى در تفسیر خود، «ضياء العالمين»، [[موفق بن احمد خوارزمی(مکی، اخطب خوارزم)|خوارزمی]] در مقتل خود، جزرى در«اسنى المطالب» و قاضى در «تاريخ آل‏ محمد عليهم السلام».<ref>الاستيعاب: ج ۲ ص ۴۷۳. تهذيب التهذيب: ج ۷ ص ۳۳۷. كفاية الطالب: ص ۱۶. فرائد السمطين: باب نهم، سمط اول. البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹. كنز العمّال: ج ۶ ص ۳۹۸. ينابيع المودة: ص ۴۱. العمدة: ص ۵۳ . اسنى المطالب: ص ۳. تاريخ آل ‏محمد عليهم السلام: ص ۶۷ . </ref>


== نقل آيه تبليغ براى غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ . </ref> ==
== نقل آيه تبليغ براى غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ . </ref> ==
از جمله مشهورترين آيات غدير آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»<ref>مائده /  ۶۷ .</ref> است. اختصاص آن به غدير هم نزد شيعه و غير شيعه از مسلمات است، و بين مفسرين و محدثين اهل‏ سنت مشهور است، اگر چه بعضى از آنان در صدد انحراف شأن نزول آيه بوده‏ اند، و از جمله عده‏ اى از بزرگان علماى [[اهل‏ سنت]] هستند. <ref>نفحات الازهار: ج ۸ ص ۱۹۵ - ۲۵۷.</ref>
از جمله مشهورترين آيات غدير آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»<ref>مائده /  ۶۷ .</ref> است. اختصاص آن به غدير هم نزد شيعه و غير شيعه از مسلمات است، و بين مفسرين و محدثين [[اهل‏ سنت]] مشهور است، اگر چه بعضى از آنان در صدد انحراف شأن نزول آيه بوده‏ اند، و از جمله عده‏ اى از بزرگان علماى اهل‏ سنت هستند.<ref>نفحات الازهار: ج ۸ ص ۱۹۵ - ۲۵۷.</ref>


همچنين يكى از كسانى كه اسناد كتاب ‏ها و روايات مربوط به آيه «بَلِّغْ» به آنها منتهى مى‏ شود جابر بن عبداللَّه است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۰۴.</ref>
همچنين يكى از كسانى كه اسناد كتاب ‏ها و روايات مربوط به آيه «بَلِّغْ» به آنها منتهى مى‏ شود جابر بن عبدالله است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۰۴.</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۲۰ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۰۸

اتمام حجت با غدير[۱]

از نمونه‏ هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى ‏هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و معصومین‏ علیهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است.

تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال تاریخ اسلام حدیث غدیر را روایت كرده‏ اند نيز به گونه ‏اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقیفه به نمايش گذاشته ‏اند.

يكى از اصحاب معصومین ‏علیهم السلام كه با غدير اتمام حجت نموده جابر بن عبدالله انصارى است:

جابر داستان غدير را در روايتى چنين نقل كرده است: خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد على ‏عليه السلام را براى مردم منصوب كند و آنان را به ولايت او خبر دهد. اين بود كه در غدير خم به پاخاست و ولايت او را بيان كرد.[۲]

عده ‏اى در خانه جابر بن عبداللَّه انصارى نشسته بودند و امام زین‏ العابدین‏ علیه السلام نيز حضور داشتند.

در اين هنگام مردى عراقى وارد شد و به جابر گفت: تو را به خدا قسم مى‏ دهم آنچه ديده و شنيده‏اى از پيامبر صلى الله عليه و آله برايم نقل كنى.

جابر گفت: در منطقه جحفه در غدير خم بوديم و در آنجا مردم بسيارى از قبايل مختلف بودند.

پيامبر صلى الله عليه و آله از خيمه بيرون آمد و سه بار با دستش اشاره كرد و دست اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه».[۳]

جابر پيش از غدير[۴]

پس از انجام اعمال حج در سفر حجةالوداع، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله از هر فرصتى براى آماده ‏سازى مردم نسبت به اعلان ولایت استفاده مى‏ كرد.

آن حضرت كنار کعبه ايستاده بود و جابر بن عبدالله انصاری هم كنار حضرت بود. در اين حال على ‏عليه السلام به طرف حضرت آمد.

پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: برادرم نزد شما آمد. آنگاه توجهى به كعبه كرد و با دست بر آن زد و فرمود:

قسم به آنكه جانم به دست اوست، اين (على) و شيعيانش روز قيامت رستگارانند. او اوّلِ شما در ايمان به من است، و وفادارترين شما به عهد خدا و قيام كننده‏ ترين شما به امر خدا و عادل‏ ترين شما بين مردم و قسمت كننده به تساوى و بلند مرتبه ‏ترين شما نزد خداست.

اينجا بود كه سايه سنگين وحى بر کعبه افتاد و آيه ۷سوره بيّنه نازل شد:

«اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»: «كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده ‏اند بهترين مردم هستند».

پيامبر صلى الله عليه و آله در حضور اصحاب فوراً آيه را تفسیر كرد و با اشاره به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: «خير البرية» آمد.[۵]

روايت حديث غدير[۶]

يكى از صحابه كه حديث غدير را نقل كرده جابر بن عبدالله انصارى (م ۷۳ يا ۷۴ يا ۷۸ ق) است.

ابن‏ عقده در«حدیث الولایة» و ابوبكر جعابى در «نخب المناقب» و ابن‏ عبدالبرّ در «الاستيعاب» حديث غدير را ضمن واقعه غدير از جابر بن عبدالله انصارى نقل كرده است.

همچنين در كتب و موارد زير حديث غدير را از وى نقل كرده ‏اند: ابوالحجاج در«اسماء الرجال»، «تهذيب التهذيب»، «كفاية الطالب»، حموينى در «فرائد السمطين»، ابن‏ کثیر در «البداية و النهاية»، متقی هندی در «كنز العمال»، سمهودی در «جواهر العقدين»، قندوزی حنفی در «ینابیع المودة»، وصابى شافعى در «الاكتفاء» ، ابن‏ ابی‏ شیبه در سنن، ابن‏ المغازلى در مناقب خود، ابن‏ بطريق در «العمدة»، ثعلبى در تفسیر خود، «ضياء العالمين»، خوارزمی در مقتل خود، جزرى در«اسنى المطالب» و قاضى در «تاريخ آل‏ محمد عليهم السلام».[۷]

نقل آيه تبليغ براى غدير[۸]

از جمله مشهورترين آيات غدير آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»[۹] است. اختصاص آن به غدير هم نزد شيعه و غير شيعه از مسلمات است، و بين مفسرين و محدثين اهل‏ سنت مشهور است، اگر چه بعضى از آنان در صدد انحراف شأن نزول آيه بوده‏ اند، و از جمله عده‏ اى از بزرگان علماى اهل‏ سنت هستند.[۱۰]

همچنين يكى از كسانى كه اسناد كتاب ‏ها و روايات مربوط به آيه «بَلِّغْ» به آنها منتهى مى‏ شود جابر بن عبدالله است.[۱۱]

پانویس

  1. چهارده قرن با غدير: ص ۹۱. اسرار غدير: ص ۲۸۹.
  2. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۲۰ ح ۴۹۸.
  3. الغدير: ج ۱ ص ۲۰۵.
  4. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۸.
  5. امالى الطوسى: ص ۲۵۱. بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۹  ۵ و ج ۶۵ ص ۱۳۳. تاريخ مدينة دمشق: ج ۴۲ ص ۳۷۱. بشارة المصطفى ‏صلى الله عليه وآله: ص ۱۹۲ ۹۱. تفسير فرات: ص ۵۸۵ .
  6. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص ۱۴۰.
  7. الاستيعاب: ج ۲ ص ۴۷۳. تهذيب التهذيب: ج ۷ ص ۳۳۷. كفاية الطالب: ص ۱۶. فرائد السمطين: باب نهم، سمط اول. البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹. كنز العمّال: ج ۶ ص ۳۹۸. ينابيع المودة: ص ۴۱. العمدة: ص ۵۳ . اسنى المطالب: ص ۳. تاريخ آل ‏محمد عليهم السلام: ص ۶۷ .
  8. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ .
  9. مائده /  ۶۷ .
  10. نفحات الازهار: ج ۸ ص ۱۹۵ - ۲۵۷.
  11. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۰۴.