آيه ۷ مجادله و غدیر
مشخصات آیه | |
---|---|
نام سوره | مجادله |
شماره آیه | ۷ |
جزء | ۲۸ |
محتوای آیه | |
مکان نزول | مدینه |
ترتیل آیه ترجمه صوتی |
آیهای درباره اصحاب صحیفه
آیه ۷ سوره مجادله از جمله آياتى دانسته شده كه در سفر حجةالوداع و پس از اتمام مراسم حج در مکه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد. این آیه در مورد نجواى شيطانى اصحاب صحيفه ملعونه و پيش از آيه ۱۰ سوره مجادله نازل شده بود.[۱]
براى آنكه معلوم شود خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله از توطئه منافقان اطلاع دارند و در پرونده آنان براى روز قيامت ثبت شده است، آيه ۷ سوره مجادله نازل شد: اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِى السَّماواتِ وَ ما فِى الاَرْضِ ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ اِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ اِلاّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا اَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا اَكْثَرَ اِلاّ هُوَ مَعَهُمْ اَيْنَما كانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ اِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَليمٌ؛ آيا ندانستهاى كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمين است مىداند؟ هيچ گفتوگوى محرمانهاى ميان سه تن نيست، مگر اينكه او چهارمين آنهاست، و نه ميان پنج تن مگر اينكه او ششمين آنهاست، و نه كمتر از اين [عدد] و نه بيشتر، مگر اينكه هر كجا باشند او با آنهاست. آنگاه روز قيامت آنان را به آنچه كردهاند آگاه خواهد گردانيد، زيرا خدا به هر چيزى داناست .
موقعيت تاريخى نزول آیه
موقعیت تاریخی نزول آیه ۷ سوره مجادله چنین توصیف شده است: با پایان مراسم حجة الوداع و بازگشت به مکه و آمادهشدن مسلمانان برای حرکت بهسوی غدیر، توطئههاى منافقين توسط سران آنان علیه برنامه غدیر از يک نجوى (گفتوگوى سِرّى) آغاز شد. آنان پس از آنكه بر سر اصل مسئله به توافق رسيدند براى تثبیت کار خود داخل كعبه رفتند و پيماننامهاى نوشتند و همگى آن را امضا كردند و امين و شاهد خود را ابوعبیده جراح قرار دادند. سپس، آن عهدنامه را در كعبه، زير خاک، پنهان کردند.
محور اصلى اين پيمان ابوبکر و عمر بودند و ابوعبيده هم شاهد آن بود. افراد ديگرى نيز به آن پيوستند كه قبل از همه معاذ بن جبل و سالم مولى ابىحذيفة بودند. عبدالرحمن بن عوف و مغیرة بن شعبه نيز نفرات بعدى بودند تا آنكه با پيوستن عثمان، معاویه، عمرو عاص، ابوهریره، طلحه، سعد بن ابیوقاص و ابوموسی اشعری عدد آنان به ۱۴ نفر رسيد. آنان کسانی هستند که در نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله در كوه هَرشى شركت كردند. سپس بيست نفر ديگر به آنان اضافه شدند كه در مدينه صحيفه ملعونه دوم را در خانه ابوبكر امضا كردند.[۲]
روایاتی درباره توصیف موقعیت تاریخی نزول
روایاتی درباره توصیف منابع تاریخی نزول آیه ۷ سوره مجادله در منابع آمده است:
- امام باقر علیه السلام هسته مركزى صحيفه ملعونه اول را كه شأن نزول آيه است، با تطبيق بر آيه توصيف کرده است. راوى از امام درباره آیه «هيچ نجواى سهنفرى نيست مگر اينكه او چهارمى آنان است» پرسید. حضرت فرمود منظور ابوبكر و عمر است و ابوعبيده جراح امين آنان بوده، آنگاه كه جمع شدند و درون كعبه رفتند و بين خود عهدنامهاى نوشتند كه «اگر محمد از دنيا رفت امر خلافت تا ابد به خاندان او باز نگردد».[۳]
- امام صادق علیه السلام نيز درباره شأن نزول آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ...» مى فرمايد: اين آيه درباره ابوبكر و عمر و معاذ بن جبل و ابوعبيده جراح و عبدالرحمن بن عوف و سالم مولى ابى حذيفه و مغيرة بن شعبه نازل شده است كه آن پيمان نامه را بين خود نوشتند و ميثاق بستند و از يكديگر پيمان گرفتند كه:
«لَئِنْ مَضى مُحَمَّدٌ لا تَكُونُ الْخِلافَةُ فى بَنى هاشِمٍ وَ لاَ النُّبُوَّةَ ابَداً»: «اگر محمد از دنيا رفت هرگز نگذاريم هم خلافت و هم نبوت در بنى هاشم باشد». خداوند عزوجل هم اين آيه را درباره آنان نازل كرد.[۴]
در روايت ديگرى از ابن عباس نزول اين آيه مربوط به زمانى است كه بزرگان قريش معاهده نامه اى نوشتند و در آن بر قتل على عليه السلام هم پيمان شدند، و آن نوشته را به ابوعبيده جراح سپردند.
آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ ...»: «هيچ نجواى سه نفرهاى نيست مگر آنكه خداوند چهارمى آنان است» نازل شد.
پيامبر صلى الله عليه و آله آن پيمان نامه را از ابوعبيده مطالبه كرد و او آن را تحويل داد».[۵] كه نزول آيه «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...» در همين مورد ذكر شده است.
در روايت ديگرى از سلمة بن كهيل و سليمان اقطَع آمده است كه آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ...» درباره آن گروهى است كه در بين خود پيمان بستند كه خلافت را به على عليه السلام ندهند.[۶]
تحليل اعتقادى
آنچه از روايات فوق در تفسير آيه استفاده مى شود دو نكته است:
الف) مخفى كردن از خدا؟
امضاكنندگان صحيفه ملعونه در حقيقت قرار دادى بر ضد خدا امضا كردند، چرا كه ولايت على عليه السلام به امر الهى است.
اينكه درباره صحيفه نازل شده كه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ»، منظور اين است كه هر كس در هر كجاى عالم كارى سِرّى انجام دهد خداوند از آن خبر دارد و كسى نمى تواند سخنى يا كارى را از خدا مخفى كند. آيا تعجب آور نيست كه اصحاب صحيفه - آن هم در خانه خدا و درون كعبه - در فكر كتمان اقدام ضد خدائى خود از خدا هستند؟!
ب) عملكرد شيطانى اصحاب صحيفه
در روايت امام باقر عليه السلام «إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ» به عمر تفسير شده است. يعنى در چنين نجوايى كه بر عليه خلافت شد نيازى به ابلیس نبود، و خود عمر با شيطنتى كه داشت بالاتر از شیطان عمل مى كرد؛ و از همين تطبيق آيه مهر «شيطانى بودن» بر پيشانى عمر نقش مى بندد.
از همين كلام امام باقر علیه السلام نتيجه گرفته مى شود كه مؤسس اساس غصب خلافت و نقطه آغاز همه اقدامات ضد ولايت اهل بیت علیهم السلام عمر بن الخطاب است؛ اين نجوى از ابوبكر و عمر آغاز شد، و سپس افراد ديگر اضافه شدند. طبق فرموده حضرت اين عمر بوده كه ابوبكر را هم تحريک كرده و از يک نفر به دو نفر رسانده است.[۷]
پانویس
- ↑ بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۹، ح ۷ و ج ۲۸، ص ۸۵ .
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۵۰-۲۵۱.
- ↑ تفسير القمى، ج۲، ص۳۵۶؛ بحارالانوار، ج۱۷، ص۲۹، ح۷؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۸۵.
- ↑ الكافى، ج ۸، ص ۱۷۹؛ بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۱۲۳.
- ↑ الصراط المستقيم، ج ۱، ص ۲۹۶.
- ↑ مثالب النواصب (ابن شهرآشوب) نسخه خطى، ص ۹۲.
- ↑ غدير در قرآن، ج۱، ص۲۵۰-۲۵۳؛ واقعه قرآنى غدير، ص۵۲.
منابع
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- تفسير القمی؛ على بن ابراهيم قمى، تحقیق: طيّب موسوى جزائرى، قم: دار الكتاب، ۱۴۰۴ق.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.