وادی جحفه

نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۸ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها)

احرام و شروع حجةالوداع از جحفه[۱]

پیامبر صلی الله علیه و آله روز شنبه بيست و پنجم ماه ذى‏ قعده سفر حجةالوداع را شروع نمودند. حضرت غسل كرده و دو لباس احرام همراه برداشتند با اهل ‏بیت‏ علیهم السلام و همسران و مسلمانان از مدینه خارج شدند.

حضرت روز جمعه با عبور از منزل شانزدهم كه همان «جُحْفه» و «غدير خُم» بود عازم «قُدَید» شدند. در آنجا پياده‏ ها سختى راه را مطرح كردند و از حضرت مركب‏ هايى براى سوار شدن خواستند.

حضرت ضمن اعلام نداشتن سوارى دستور داد براى آسانى سير كمرهاى خود را ببندند و با حركت سريع ‏تر طى طريق را بر خود آسان‏تر نمايند.[۲]

اشكالِ عدم حضور پيامبر صلى الله عليه و آله در جحفه[۳]

بعضى از اهل‏ سنت، به اين گونه در صحت حدیث غدیر تشكيک كرده‏ اند: در حدیث غدیر كه زید بن ارقم روايت كرده آمده كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز هجدهم ماه ذى‏ الحجه در جُحفه خطبه خواند، حال آنكه ممكن نيست كسى كه پس از حج از مکّه بيرون آمده در اين روز به جُحفه برسد.

علامه محمد اسماعيل امير اين شبهه نقل و به پاسخ داده است:

مسلّم است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز پنجشنبه پانزدهم ذى‏ الحجه از مکّه خارج شد و راه مدینه را در پيش گرفت، و آنگونه كه مجدالدين فيروزآبادى در «قاموس» آورده، جُحفه در۸۲ ميلى مكه است.

همچنين روشن است كه مرحله عربى چهار بُرُد است، مانند فاصله ميان حَدَّه فاصله ميان دو منزل را مرحله گويند. (لسان العرب)بُرُد، جمع «بريد»: مسافت ميان دو منزلِ راه. (المعجم الوسيط).

«حدة»منزلى است ميان مكه و جدّه.[۴] تا مکّه. دليل اين مدعى مطلبى است كه بخارى در دنباله حديث ابن‏ عباس و ابن‏ عمر آورده، مبنى بر اينكه اين دو از مكه تا عرفات نماز خود را شكسته مى‏ خواندند.

همچنين، اندازه ‏گذارى چهار برد به يک مرحله، بر پايه حديثى كه شافعى به سند صحيح روايت كرده است ثابت مى ‏شود: به ابن‏ عباس گفتند:

آيا از مكه تا عرفات نمازت را شكسته مى‏ خوانى؟ گفت: نه، اما تا عسفان و تا حدّه و تا طائف را شكسته مى‏ خوانم، كه مسافت ميان هر يک از اين مناطق تا مكه يک مرحله است.

پس اگر هر مرحله چهار بُرُد و بريد دوازده ميل باشد، هر مرحله چهل و هشت ميل خواهد بود. اين كه معلوم شد، مشخص مى ‏شود كه از مكه تا جُحفه كمتر از دو مرحله كامل است، زيرا فاصله بين اين دو ۸۲ ميل[۵] است.

وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله روز پانزدهم ذى‏ الحجه از مكه بيرون آمده باشد، روز هجدهم چهارمين روز سفرش خواهد بود.

پس دانسته مى‏ شود كه او شب هجدهم را در جُحفه گذرانده و نماز ظهر را در آنجا گذارده و پس از نماز در آن سرزمين خطبه خوانده است.

حتى اگر بگويند اين كار در زمان كنونى ممكن نيست، در پاسخ خواهيم گفت:

اگر سفرهاى مرفّهان يا بيماران و زمين گيران مقصود باشد اعتبارى به آنها نيست، و اگر مقصود اين است كه در سفرهاى عرب چنين امرى ممكن نيست بايد دانست كه عرب در اين زمان، سواره در چهار روز از مكه به مدینه مى ‏رسد، و مردم مدينه در عصر ما روز پنجم يا چهارم ذى الحجه از مدينه براى سفر حج حركت مى‏ كنند و به موقع به عرفات مى ‏رسند.

پيامبر صلى الله عليه و آله هم به روش عرب عمل مى‏ كرد و در اين حج بنا بر روايات مختلف، هفت يا هشت روزه از مدینه به مكه رسيد.[۶]

جغرافياى جحفه[۷]

در مورد جغرافياى جحفه چند نكته قابل توجه است:

در كتب تاريخ

ابن‏ جوزی فاصله غدير تا جحفه را يک مايل قبل گزارش كرده است.[۸] اين در حالى است كه سید بن طاووس مى ‏نويسد: مردم در جحفه توقف نمودند.[۹]

محقق كتاب «الغارات» در معرفى جحفه مى ‏نويسد: جحفه روستاى بزرگى بوده كه در مسير مدينه به مكه واقع است، و فاصله آن از مكه چهار منزل است.

جحفه محل ميقات اهل مصر و شام بود، اگر به مدينه نروند. فاصله جحفه تا مدينه شش منزل، و فاصله جحفه تا غدير دو مايل است.[۱۰]

بر اساس مشاهده هاى اخير و بازديد از مكان غدير، روشن شده است كه فاصله مكه تا جحفه با جاده كنونى حدود ۱۸۰ كيلومتر است.[۱۱]

غدير در جحفه

اکثریت قائل اند كه غدير در جحفه است، و منظورشان اين است كه غدير خم در وادى جحفه قرار دارد.

در اين موارد منظور از جحفه «وادى جحفه» است، نه روستاى جحفه كه ميقات است. دليل اين مطلب مسافتى است كه بين جحفه و غدير خم تعيين مى‏ كنند، و معنايش مغايرت جحفه با غدیر خم است كه فاصله بين آن دو در نظر گرفته مى‏ شود.

دليل ديگر اينكه وادى جحفه از غدير آغاز مى‏ شود و به درياى سرخ منتهى مى ‏گردد و غدير جزئى از وادى جحفه مى ‏شود. بنابر اين معنى ندارد بين آنجا و وادى جحفه كه جزء آن است مسافت تعيين گردد.

مطلبى كه فقط حميرى در الروض المعطار گفته تعيين محل غدير بين جحفه و عسفان است كه مى ‏گويد: «بين جحفه و عُسفان غدير خم است».[۱۲]

بدون شک اين اشتباهى از او است، به خصوص آنكه صريحاً محل غدير را در سه مايلى جحفه در سمت چپ جاده تعيين كرده است، در حالى كه بين جحفه و عسفان محلى به نام غدير شناخته نشده است.

ظاهراً منشأ اشتباه آنجاست كه او عبارت تعيين كننده مسافت از سه مايلى جحفه در سمت چپ جاده را از كتاب «معجم ما استعجم» گرفته و متوجه نشده كه منظور بكرى از سمت چپ جاده نسبت به كسى است كه از مدينه به مكه مى ‏رود نه از مكه به مدينه، ولذا اين اشتباه رخ داده است.

بكرى در معجم مى‏گويد:

«غدير خم در سه مايلى جحفه و در سمت چپ جاده است».[۱۳] و همانطور كه گفتيم منظورش سمت چپ جاده از سوى مدينه به مكه است.

دليل اين مطلب گفته او در بيان مراحل جاده بين حرمين و مسافت‏ هاى آن است كه از سمت مدینه آغاز مى‏ كند و وادى عقيق را نام مى ‏برد و مى‏ گويد:

«راه مكه از طرف مدينه از عقيق است: از مدينه تا ذى ‏الحليفة ...».[۱۴]

از همه اين موارد استفاده مى ‏شود كه غدير خم در انتهاى وادى خرّار و آغاز جحفه در سمت راست جاده حُجاج از مدينه به مكه واقع شده است و به همين جهت است كه عده ‏اى غدير را به نام «خَرّار» خوانده اند.

فاصله غدير تا جحفه

براى تعيين دقيق محل غدير از نظر جغرافيايى نسبت آن با جحفه در نظر گرفته شده، چون منطقه معروفى بوده و هست. منابع زير درباره تعيين فاصله غدير به دست آمده است:

بكرى فاصله را سه مايل تعيين كرده، و از زمخشرى از قول قائلى نقل كرده كه فاصله دو مايل است، و اشاره به ضعف اين قول نموده است[۱۵]

حموى فاصله را دو مايل تعيين كرده است.[۱۶] فيروزآبادى فاصله را سه مايل تعيين كرده است.[۱۷]

نصر و عرّام فاصله را يک مايل گفته‏ اند.[۱۸] اين اختلاف فاصله از يک مايل تا سه مايل به خاطر جاده‏ هاى مختلفى است كه بين غدير و جحفه وجود دارد، به خصوص آنكه وادى جحفه بعد از غدير رفته رفته پهن ‏تر مى ‏شود تا به جحفه و بعد از آن به دريا مى‏ سد.

ممكن است در موردى از كنار كوه ها اندازه‏ گيرى شده باشد كه نزديك‏تر است و يک مايل گفته شده، و در موردى از وسط وادى طى طريق شده و دو مايل گفته شده، و در موردى از حاشيه وادى اندازه ‏گيرى شده و سه مايل تعيين شده است.

كارشكنى علنى منافقين در جحفه[۱۹]

در راه بازگشت از سفر حجةالوداع، وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله نگذاشت منافقين از قافله جدا شوند و توطئه‏ شان با شكست مواجه شد، فكر ديگرى كردند و آن اينكه با نزديک شدن به غدير بر سرعت خود بي افزايند و از آنجا بگذرند.

ابوبکر و عمر و گروهى از همدستانشان پيشاپيش قافله حركت كردند و از غدير عبور كردند و خود را به نزديكى ‏هاى «جحفه» رسانيدند.

هدف از اين كار آن بود كه دنباله قافله را هم در پى خود بكشانند، و وقتى عده ‏اى از آن جمعيت عظيم از محل تعيين شده عبور كرد ديگر بازگرداندن شتران با آن بار سنگين كار ساده‏ اى نخواهد بود، و عملاً برنامه منتفى خواهد شد و پيامبر صلى الله عليه و آله نيز ترجيح خواهد داد كه در پى قافله راه را ادامه دهد!

ولى پيامبر صلى الله عليه و آله با رسيدن به منطقه غدير فرمان توقف كاروان را داد، و دستور داد آنان كه پيشتر رفته اند بازگردانده شوند و آنان را كه پشت سر هستند از ادامه راه مانع شوند تا برنامه خود درباره معرفى على‏ عليه السلام را به انجام رساند. آنگاه از سمت راست جاده به سمت درختان غدير مسير خود را تغيير دادند.

در اين مورد به خصوص سراغ ابوبكر و عمر فرستادند تا آنان را بازگردانند، و پس از آمدنشان آنان را به سختى مورد مؤاخذه قرار دادند.

آنان كه پيش‏تر رفته بودند بازگشتند و تا آخرين نفرات قافله خود را رساندند، و در منطقه غدير توقف كردند و پياده شدند.[۲۰]

اين گونه بود كه اولين نقشه منافقين با آنكه اجرا شد ولى فوراً به امر پيامبر صلى الله عليه و آله خنثى شد، و در تعطيل كردن اصل برنامه شكست خوردند.

منزلى در بازگشت از غدير[۲۱]

پس از پايان مراسم غدير و با بستن بار شتران، كاروان عظيم مسلمانان آماده حركت و بازگشت از غدير مى‏ شدند. اهل مكه و يمن و قبايلى كه منطقه آنان در جنوب غدير خم واقع شده بودند، از راهى كه آمده بودند باز مى گشتند و به محل سكونت خود مى ‏رفتند.

بقيه كاروان نيز به همراه پيامبر صلى الله عليه و آله به سوى مدينه حركت مى‏ كردند تا در بين راه هر يک از قبايل به شهر و ديار خود بروند.

مقدمات حركت به طول انجاميد تا آنكه شب بيست و يكم ذى ‏الحجة پاسى از شب گذشته، كاروان به سوى مدينه حركت كرد. با حركت از غدير، در ۱۰ كيلومترى به «جُحْفه» مى ‏رسيدند، و پس از آن در ۳۵ كيلومترى «کوه هَرْشی» در پيش بود.

نام جحفه

نام «جُحفه» را براى غدير از باب نامگذارى جزء به اسم كل آورده ‏اند چرا كه وادى خم جزئى از وادى بزرگ جحفه است.

در حديث عایشه بنت سعد آمده است: «از پیامبر صلی الله علیه و آله شنيدم كه در روز جحفه مى‏ فرمود ...».[۲۲] در حدیث ديگرى مى‏ گويد:

«در روز جحفه از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه دست على ‏عليه السلام را گرفته مى‏ فرمود...».[۲۳]

نزول آيه تبليغ در جحفه[۲۴]

از جمله مشهورترين آيات غدير آيه ‏اى است كه پس از اتمام مراسم حج و در مسير مكه به سوى غدير بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد:

«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ، إِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»[۲۵]:

«اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده ‏اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى ‏كند. خداوند قوم كافر را هدايت نمى ‏كند».

در مورد محل نزول اين آيه چند قول آمده كه يكى از آنها جحفه است:

الف) قالَ حُذَيْفَةُ

فَلَمّا كانَتِ اللَّيْلَةُ الرّابِعَةُ (بَعْدَ الْخُرُوجِ مِنْ مَكَّةَ) هَبَطَ جَبْرَئيلُ فى آخِرِ اللَّيْلِ فَقَرَأَ عَلَيْهِ:«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ ...»[۲۶]:

حذيفه مى‏ گويد: وقتى شب چهارم از روز خروج از مكه (روز چهاردهم) شد، جبرئيل آخر شب نازل شد و اين آيه را بر پيامبر صلى الله عليه و آله خواند.

ب) قالَ الْباقِرُ عليه السلام

فَلَمّا بَلَغَ غَديرَ خُمٍّ قَبْلَ الْجُحْفَةِ بِثَلاثَةِ امْيالٍ، اتاهُ جَبْرَئيلُ عَلى خَمْسِ ساعاتٍ مَضَتْ مِنَ النَّهارِ، فَقالَ: يا مُحَمَّدُ! انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ يُقْرِؤُكَ السَّلامُ وَ يَقُولُ لَكَ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ...»[۲۷]:

امام باقر علیه السلام مى ‏فرمايد: وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله به غدير خم رسيد -  كه در سه مايلى جحفه قرار دارد -  جبرئیل پنج ساعت از روز گذشته نزد او آمد و گفت: اى محمد! خداوند عزوجل به تو سلام مى ‏رساند و به تو مى ‏گويد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ ...».

ج) عَنْ زَيْدِ بْنِ ارْقَمَ

لَمّا نَزَلْنا بِالْجُحْفَةِ راجِعينَ وَ ضَرَبْنا اخْبِيَتَنا نَزَلَ جَبْرَئيلُ بِهذِهِ الْآيَةِ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...»[۲۸]:

زید بن ارقم مى‏ گويد: وقتى در جُحفه پياده شديم و خيمه ها را بر پا كرديم، جبرئيل اين آيه را نازل كرد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...».

لازم به ذكر است كه روايت امام باقر علیه السلام بر روایت حذيفه و زيد بن ارقم و روايتى از ابن عباس ترجيح دارد، چرا كه اولاً از مقام عصمت صادر شده است، و ثانياً روايات سه نفر مذكور حالت كلى گويى از نظر زمان و مكان دارد و اجمالاً روز هيجدهم يا منطقه جحفه يا اواخر شب را ذكر كرده‏ اند، ولى امام ‏عليه السلام با دقت و ظرافت كامل پنج ساعت از روز گذشته را تعيين مى ‏فرمايد؛ در حالى كه چنين دقت زمانى در ذكر قضاياى تاريخى در آن عصر موسوم نبوده است، و حضرت به خاطر عنايت فوق‏ العاده اين گونه زمان دقيق آن را بيان نموده است.

جا دارد در اينجا اشاره شود: پس از نزول آيه تبليغ و آيه ۷سوره مائده اندكى قبل از رسيدن به غدير، منافقین كه در نقشه اول خود براى جدا شدن از كاروان شكست خورده بودند، به فكر نقشه ‏اى ديگر افتادند. ابوبكر و عمر و گروهى از همدستانشان با رسيدن به «كُراعُ الْغُمَيم»-  كه غدير در آن واقع شده -  بر سرعت خود افزودند و پيشاپيش قافله حركت كردند و از غدير عبور كردند و تا نزديكى ‏هاى «جُحْفه» پيش رفتند!!

هدف از اين كار آن بود كه دنباله قافله را هم به دنبال خود بكشانند و وقتى عده ‏اى از آن جمعيت عظيم از غدير عبور كردند ديگر بازگرداندن شتران با بارهاى سنگين كار ساده‏ اى نخواهد بود.

اينجاست كه عملاً برنامه منتفى خواهد شد و پيامبرصلى الله عليه وآله نيز ترجيح خواهد داد در پى قافله راه را ادامه دهد![۲۹]

پانویس

  1. اسرار غدير: ص ۳۶. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۵.
  2. المغازى (واقدى) : ج ۲ ص ۱۰۹۲ - ۱۰۹۶. وفاء الوفاء: ج ۳ ص ۱۰۱۵،۱۰۱۴. بحار الانوار: ج ۱۰ ص ۴۴۱ و ج ۱۵ ص ۱۶۲.
  3. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۹۸،۹۷.
  4. معجم البلدان: ج ۲ ص ۲۲۹ (مترجم).
  5. هر ميل ۱۶۰۹ متر است. المعجم الوسيط (مترجم)
  6. الروضة النديّة، شرح التحفة العلويّة: ص ۷۸.
  7. زلال غدير (مجموعه مقالات): ش ۱ ص ۶۹ - ۸۹. غدير كجاست؟ : ص ۴۶ - ۴۸.
  8. المنتظم: ج ۱ ص ۱۴۶.
  9. اقبال الاعمال: ج ۱ ص ۴۵۵: فخرج رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله حتى نزل الجحفة. فلما نزل القوم و اخذوا منازلهم، اتاه جبرئيل.
  10. الغارات: ج ۲ ص ۵۰۷ ، پاورقى: الجحفة بالضم ثم السكون و الفا. كانت قرية كبيرة ذات منبر على طريق المدينة. من مكة على اربع مراحل، و هى ميقات اهل مصر و الشام، ان لم يمرّوا على المدينة. فان مرّوا بالمدينة فميقاتهم ذوالحليفة. و كان اسمها مهيعة، و انما سمّيت الجحفة لان السيل اجتفّها و حمل اهلها فى بعض الاعوام، و هى الان خراب. و بينها و بين ساحل الجار نحو ثلاث مراحل و بينها و بين اقرن موضع من البحر ستة اميال، و بينها و بين المدينة ستّ مراحل، و بينها و بين غدير خم ميلان.
  11. متن كامل گزارش بازديد از منطقه غدير در فصلنامه علوم حديث: سال سوم شماره ۷ بهار ۷۷ ص ۲۳۲ نوشته محمدحسين فلاح‏زاده آمده است.
  12. الروض المعطار: ص ۱۵۶.
  13. معجم ما استُعجم: ج ۲ ص ۳۶۸.
  14. معجم ما استُعجم: ج ۲ ص ۳۶۸.
  15. معجم ما استُعجم: ج ۲ ص ۳۶۸.
  16. معجم البلدان: ج ۴ ص ۱۸۸.
  17. قاموس: ماده «خم».
  18. تاج العروس: ماده «خم». معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۸۹.
  19. ژرفاى غدير: ص ۱۴۱.
  20. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۹ و ج ۳۷ ص ۲۰۴.
  21. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۵۷.
  22. المراجعات: ص ۲۱۹، از خصائص نسائى.
  23. سيره ابن‏ كثير: ج ۴ ص ۴۲۳.
  24. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۹۰ - ۹۳. واقعه قرآنى غدير: ص ۶۹ .
  25. مائده /  ۶۷ .
  26. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۸. ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲ - ۱۳۵.
  27. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۷. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۱ ح ۵۱ . الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶ .عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۷. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۱ ح ۵۱ . الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶ .
  28. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۱ ح ۳۷. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۱ - ۵۲. تفسير العياشى: ج ۲ ص ۹۷ ح ۸۹ .
  29. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۹ و ج ۳۷ ص ۲۰۴.