بهشت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
(نیمه)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== <big> آيه «ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ»<ref> <big>حجر 46.</big> </ref> =  بهشت /  آيه «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ . ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ»</big> ==
== آيه «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ الله...»<ref> توبه ۲۱،۲۰. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۵۳،۳۵۲. </ref> ==
در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] آياتى از قرآن به صورت [[اقتباس]] و تضمين، در شأن پذيرندگان [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] ديده مى‏ شود.


== <big>آيه «الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ»<ref> <big>فاطر /  35.</big></ref> =  بهشت / آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«</big> ==
مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى ‏شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف [[ایمان]] حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.


== <big>آيه «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...»</big><ref> <big>توبه /  21،20. غدير در قرآن: ج 2 ص 353،352.</big> </ref> ==
آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|رسول ‏صلی الله علیه و آله]] قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است.
<big>در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ديده مى‏ شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى ‏شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.</big>


<big>آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول ‏صلى الله عليه وآله قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على ‏عليه السلام با سلام بهشتى.</big>
آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على ‏عليه السلام با سلام بهشتى.


<big>اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات ، آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه است:</big>
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات ، آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه است:


<big>«الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ. يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» :</big>
«الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ. يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» :


<big>«كسانى كه ايمان آورده و هجرت كنند و با اموال و جان ‏هايشان در راه خدا جهاد كنند مقام آنان نزد خداوند عظيم ‏تر است و آنان رستگارانند. پروردگارشان با رحمت و رضوان خود به آنان بشارت مى‏ دهد و بهشتى كه برايشان در آن نعمت‏ هاى پا برجاست» .</big>
«كسانى كه [[ایمان]] آورده و هجرت كنند و با اموال و جان ‏هايشان در راه خدا جهاد كنند مقام آنان نزد خداوند عظيم ‏تر است و آنان رستگارانند. پروردگارشان با رحمت و رضوان خود به آنان بشارت مى‏ دهد و بهشتى كه برايشان در آن نعمت‏ هاى پا برجاست».


<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:


=== <big>متن خطبه غدير</big> ===
=== متن خطبه غدير ===
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ الى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، اولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ:</big>
مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ الى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، اولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ:


<big>اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او و قبول ولايتش و سلام بر او به عنوان «اميرالمؤمنين» سبقت بگيرند رستگارانند و در باغ‏ هاى نعمت خواهند بود.<ref><big>اسرار غدير: ص 160 بخش 11.</big></ref></big>  
اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او و قبول ولايتش و سلام بر او به عنوان «[[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]]» سبقت بگيرند رستگارانند و در باغ‏ هاى نعمت خواهند بود.<ref>اسرار غدير: ص ۱۶۰ بخش ۱۱.</ref>


=== <big>موقعيت تاريخى</big> ===
=== موقعيت تاريخى ===
<big>در آخرين جملات از خطابه يک ساعته پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير آن حضرت براى تشويق مردم به بيعت با على‏ عليه السلام و سوق مردم به سوى ولايت او، آيه قرآن را تكيه‏ گاه كلام خويش قرار داده و آن را در سخن خود تضمين فرموده است.</big>
در آخرين جملات از خطابۀ يک ساعتۀ پيامبر صلى الله عليه وآله در غدير آن حضرت براى تشويق مردم به [[بیعت]] با على‏ عليه السلام و سوق مردم به سوى [[ولایت]] او، آيه [[قرآن]] را تكيه‏ گاه كلام خويش قرار داده و آن را در سخن خود تضمين فرموده است.


<big>در اين تركيب، آخرِ آيه ۲۰ از سوره توبه (أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ) آورده شده، و سپس آخر آيه ۲۱ به صورت فشرده با حفظ مضمون آمده است، به طورى كه در قرآن «جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» است و حضرت مضمون آن را با عبارت «فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» فرموده است. لازم به يادآورى است كه انتخاب اين دو آيه براى عنوان بحث به خاطر وجود دو جمله «أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ» و «جنات نعيم» به صورت پشت سر هم در آنهاست.</big>
در اين تركيب، آخرِ آيه ۲۰ از سوره توبه (أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ) آورده شده، و سپس آخر آيه ۲۱ به صورت فشرده با حفظ مضمون آمده است، به طورى كه در قرآن «جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» است و حضرت مضمون آن را با عبارت «فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» فرموده است.


<big>البته اين احتمال وجود دارد كه اقتباس از آيه ۹ سوره يونس باشد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» ، و يا از آيه ۸ سوره لقمان اقتباس شده باشد كه مى ‏فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ» .</big>
لازم به يادآورى است كه انتخاب اين دو آيه براى عنوان بحث به خاطر وجود دو جمله «أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ» و «جنات نعيم» به صورت پشت سر هم در آنهاست.


=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
البته اين احتمال وجود دارد كه اقتباس از آيه ۹ سوره يونس باشد:
<big>موقعيت قرآنى اين آيه در اوايل سوره توبه، مقايسه‏ اى بين مؤمنان و بيان درجات آنهاست. پس از آنكه سقايت و آب دادن به حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را با مجاهدين در راه خدا مساوى نمى‏ داند، در اين آيه هجرت كنندگان و جهاد كنندگان با مال و جان را بالاتر معرفى مى ‏نمايد و بشارت به بهشت مى‏ دهد.</big>


=== <big>تحليل اعتقادى</big> ===
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» و يا از آيه ۸ سوره لقمان اقتباس شده باشد كه مى ‏فرمايد:
<big>تفسير گونه ‏اى كه از تركيب قرآنى با موضوع ولايت در خطبه غدير استفاده مى‏ شود، دو وعده قرآنى براى سه عمل عظيم نزد خداوند است. آن سه عمل صالح بزرگ كه سبقت و سرعت به سوى آن مورد توجه خداست بيعت با على‏ عليه السلام و پذيرفتن ولايت او و گفتن «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَ الُمؤْمِنينَ» به اوست. اين سه به معناى اقرار قلبى و لسانى و عملى به صاحب اختيارى او بر همه جوانب حيات ماست.</big>


<big>و اما دو وعده الهى براى سبقت به اين سه عمل عظيم، يكى رستگارى و فائز شدن و خوشبختى تمام عيار به امضاى پروردگار است، و ديگرى باغ ‏هاى پر از نعمت كه عاقبت خوشبختى است و جايزه پروردگار در بهشت است، و اين گونه فائزين در جنات نعيم مورد قدردانى خداوند قرار خواهند گرفت.</big>
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ».


=== موقعيت قرآنى ===
موقعيت قرآنى اين آيه در اوايل سوره توبه، مقايسه‏ اى بين مؤمنان و بيان درجات آنهاست.


== <big>آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ»<ref> <big>لقمان /  8 .</big></ref> =  بهشت /  آيه «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...»</big> ==
پس از آنكه سقايت و آب دادن به حاجيان و آباد كردن [[مسجد الحرام]] را با مجاهدين در راه خدا مساوى نمى‏ داند، در اين آيه هجرت كنندگان و جهاد كنندگان با مال و جان را بالاتر معرفى مى ‏نمايد و بشارت به بهشت مى‏ دهد.


== <big>آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ...»<ref><big>يونس /  21.</big></ref> =  بهشت /  آيه »الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...»</big> ==
=== تحليل اعتقادى ===
تفسير گونه ‏اى كه از تركيب قرآنى با موضوع ولايت در [[خطبه غدیر]] استفاده مى‏ شود، دو وعده قرآنى براى سه عمل عظيم نزد [[خداوند]] است.


== <big>آيه «إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ»<ref> <big>ملك /  12. غدير در قرآن: ج 2 ص 348-351 .</big> </ref></big> ==
آن سه عمل صالح بزرگ كه سبقت و سرعت به سوى آن مورد توجه خداست [[بیعت]] با على‏ عليه السلام و پذيرفتن ولايت او و گفتن «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَ الُمؤْمِنينَ» به اوست.
<big>در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ديده مى ‏شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏ عليه السلام با سلام بهشتى.</big>


<big>اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶  آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۲ سوره ملک است:</big>
اين سه به معناى اقرار قلبى و لسانى و عملى به صاحب اختيارى او بر همه جوانب حيات ماست.


<big>«إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ» :</big>
و اما دو وعده الهى براى سبقت به اين سه عمل عظيم، يكى رستگارى و فائز شدن و خوشبختى تمام عيار به امضاى پروردگار است، و ديگرى باغ ‏هاى پر از [[نعمت]] كه عاقبت خوشبختى است و جايزه پروردگار در بهشت است، و اين گونه فائزين در جنات نعيم مورد قدردانى خداوند قرار خواهند گرفت.
== آيه «إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ»<ref> ملك /  ۱۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۴۸-۳۵۱ . </ref>==
در [[خطبه غدیر]] آياتى از قرآن به صورت [[اقتباس]] و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] ديده مى ‏شود.


<big>«كسانى كه از پروردگارشان مى ‏ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است» .</big>
مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است.


<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>
آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏ عليه السلام با سلام بهشتى.


=== <big>متن خطبه غدير</big> ===
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۲ سوره ملک است:
<big>الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ. مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ:</big>


<big>بدانيد كه اولياء و دوستان امامان معصوم كسانى هستند كه از پروردگارشان مى‏ ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است. اى مردم، چقدر فاصله است بين شعله ‏هاى آتش و اجر بزرگ!!<ref><big>اسرار غدير: ص 153 بخش 7.</big></ref></big>
«إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ» :


=== موقعيت تاريخى ===
«كسانى كه از پروردگارشان مى ‏ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است».
<big>فرازهاى اواسط خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله همچنان در توصيف مواليان ائمه ‏عليهم السلام است و آن حضرت از قوت ايمان آنان مسئله ايمان به غيب را مطرح مى‏ كند كه خداوند در قرآن ارزش والايى براى آن قائل شده است. اين مسئله را با تضمين آيه سوره ملک در كلام خود، به صورت كامل و فقط با برداشتن «انَّ» از اول آن مطرح نموده است.</big>


=== <big> موقعيت قرآنى</big> ===
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
<big>در سوره ملک بعد از آنكه خداوند عذاب كافران در جهنم را توصيف مى ‏كند، در آيه ۱۲ مؤمنان را در برابر آنان قرار مى‏ دهد و با بيان عمق ايمانشان مغفرت و اجر كبير را به آنان وعده مى‏ دهد.</big>


=== <big> تحليل اعتقادى</big> ===
'''متن خطبه غدير'''
<big>دو نكته بسيار حساس كه از ارتباط اين آيه با پذيرندگان ولايت معصومين‏ عليهم السلام در خطابه غدير قابل ملاحظه است، مسئله ايمان به غيب و مسئله اجر كبير است كه دومى به عنوان پاداش چنين ايمان محكمى تعيين شده است.</big>


<big>آنچه در اينجا قابل ذكر است اشاره به اجر كبير در آيه است. شكى نيست كه به جاى «اجر بزرگ» ممكن بود نام «بهشت» به صراحت برده شود ولى گويا ثمره ايمان به غيب منحصر به بهشت نيست، و خداوند به كسانى كه چنين ايمانى و يقينى را در روز قيامت به ارمغان بياورند پاداشى ذخيره نموده كه خود از آن به عنوان «كبير» ياد كرده و فقط در آن روز عظمت اين لطف الهى معلوم خواهد شد.</big>
ألا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ. مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ:


<big>در كنار اجر بزرگ، مغفرت و بخشش خداوند است كه براى ايمان آورندگان به غيب ضمانت شده است.</big>
بدانيد كه اولياء و دوستان امامان معصوم كسانى هستند كه از پروردگارشان مى‏ ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند.


<big>نكته قابل توجه اين است كه در آيات قبل از آيه ۱۲ ، خداوند از «سعير» و «جهنم» به عنوان جزاى كافران نام مى ‏برد؛ و پيامبرصلى الله عليه وآله نيز همين آيات سعير را در فرازهاى قبلى خطبه فرموده است.</big>
براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است. اى مردم، چقدر فاصله است بين شعله ‏هاى آتش و اجر بزرگ!!<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۳ بخش ۷.</ref>


<big>با توجه به آنچه از «اجر كبير» براى مؤمنان به غيب و «سعير» براى كافران گفته شد معلوم مى‏ شود آنان كه ولايت امامان را قبول ندارند در واقع ايمان به غيب ندارند و طبعاً مستحق «سعير» هستند و اين به معناى كافر بودن آنان است. لذا پيامبرصلى الله عليه وآله در عبارتى فشرده و پر معنى مى‏ فرمايد: شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ: چقدر فاصله است بين سعير و اجر كبير!! كه همان فاصله كفر و ايمان است.</big>
'''موقعيت تاريخى'''


فرازهاى اواسط خطابه پیامبر صلی الله علیه و آله همچنان در توصيف مواليان ائمه ‏عليهم السلام است و آن حضرت از قوت ايمان آنان مسئله ايمان به غيب را مطرح مى‏ كند كه خداوند در [[قرآن]] ارزش والايى براى آن قائل شده است.


اين مسئله را با تضمين آيه سوره ملک در كلام خود، به صورت كامل و فقط با برداشتن «انَّ» از اول آن مطرح نموده است.


== <big>آيه «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»<ref><big>حجر /  46،45. غدير در قرآن: ج 2 ص 360،359،255،354.</big></ref></big> ==
'''موقعيت قرآنى'''
<big>در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديده مى‏ شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.</big>


<big>آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على ‏عليه السلام با سلام بهشتى.</big>
در سوره ملک بعد از آنكه [[خداوند]] [[عذاب]] كافران در جهنم را توصيف مى ‏كند، در آيه ۱۲ مؤمنان را در برابر آنان قرار مى‏ دهد و با بيان عمق ايمانشان مغفرت و اجر كبير را به آنان وعده مى‏ دهد.


<big>اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶  آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۴۵ و ۴۶ سوره حجر و آيه ۷۳ سوره زمر است:</big>
'''تحليل اعتقادى'''


<big>«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ» :</big>
دو نكته بسيار حساس كه از ارتباط اين آيه با پذيرندگان ولايت معصومين‏ عليهم السلام در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] قابل ملاحظه است، مسئله ايمان به غيب و مسئله اجر كبير است كه دومى به عنوان پاداش چنين ايمان محكمى تعيين شده است.


<big>«متقين در بهشت‏ها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد» .</big>
آنچه در اينجا قابل ذكر است اشاره به اجر كبير در آيه است. شكى نيست كه به جاى «اجر بزرگ» ممكن بود نام «بهشت» به صراحت برده شود ولى گويا ثمره ايمان به غيب منحصر به بهشت نيست، و [[خداوند]] به كسانى كه چنين ايمانى و يقينى را در روز قيامت به ارمغان بياورند پاداشى ذخيره نموده كه خود از آن به عنوان «كبير» ياد كرده و فقط در آن روز عظمت اين لطف الهى معلوم خواهد شد.


<big>«وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»<ref><big>زمر /  73.</big> </ref>:</big>
در كنار اجر بزرگ، مغفرت و بخشش خداوند است كه براى ايمان آورندگان به غيب ضمانت شده است.


<big>«كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏ شوند تا هنگامى كه به آن مى‏ رسند و درهاى آن باز مى‏ شود، خزانه دارانش به آنها مى‏ گويند: سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد ».</big>
نكته قابل توجه اين است كه در آيات قبل از آيه ۱۲، خداوند از «سعير» و «جهنم» به عنوان جزاى كافران نام مى ‏برد؛ و پيامبر صلى الله عليه و آله نيز همين آيات سعير را در فرازهاى قبلى خطبه فرموده است.


<big><br />اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>
با توجه به آنچه از «اجر كبير» براى مؤمنان به غيب و «سعير» براى كافران گفته شد معلوم مى‏ شود آنان كه ولايت امامان را قبول ندارند در واقع ايمان به غيب ندارند و طبعاً مستحق «سعير» هستند و اين به معناى كافر بودن آنان است.


=== <big> متن خطبه غدير</big> ===
لذا پيامبر صلى الله عليه و آله در عبارتى فشرده و پر معنى مى‏ فرمايد:
الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ» :


بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى‏ آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد» .<big><ref>اسرار غدير: ص 152 بخش 7. </ref></big>
شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ: چقدر فاصله است بين سعير و اجر كبير!! كه همان فاصله كفر و ايمان است.
== آيه «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»<big><ref>حجر /  ۴۶،۴۵. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۶۰،۳۵۹،۲۵۵،۳۵۴.</ref></big> ==
در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] آياتى از قرآن به صورت [[اقتباس]] و تضمين، در شأن پذيرندگان [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] ديده مى‏ شود.


=== <big> موقعيت تاريخى</big> ===
مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.
<big>در خطبه غدير پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله از اصل مسئله امامت فراغت يافت به معرفى دوستان و دشمنان امامت پرداخت. در اين فراز از اواسط خطبه مسئله ورودِ با جلالت آنان به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان فرمود.</big>


<big>در اين تركيبِ كلام آيه سوره حجر از صورت امر و ضمير «ها» در كلمه «ادخلوها» به صورت غايب و ذكر كلمه «جنت» آمده و «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» شده است. قسمت آخر آيه سوره زمر نيز با تصرفى در كلمات، به جاى «قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها» جمله «تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بالتسليم» آمده و سپس بقيه آيه عيناً ذكر شده است.</big>
آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است.


=== <big> موقعيت قرآنى</big> ===
آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين امیرالمؤمنین على ‏عليه السلام با سلام بهشتى.
<big>آيات سوره حجر ضمن اتمام حجت‏ هاى خدا بر ابليس است كه وقتى بر آدم سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت تا آنجا كه خدا به او فرمود: وعده ‏گاه گمراه شوندگان به دست تو جهنم است، و در مقابل وعده ‏گاه متقين بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.</big>


<big>آيه سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه ۶۸ آغاز مى‏ شود و از نفخه صور بيان مى‏ كند تا نوبت به جهنم و بهشت مى‏ رسد كه متقين به سمت بهشت برده مى‏ شوند و خزانه دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مى ‏كنند و بشارت ابديت به آنان مى‏ دهند، و دنباله مطلب تا آخر اين سوره ادامه مى‏ يابد.</big>
اين آيات تضمین شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۴۵ و ۴۶ سوره حجر و آيه ۷۳ سوره زمر است:


=== <big> تحليل اعتقادى</big> ===
«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ»:
<big>از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام مبارک پيامبرصلى الله عليه وآله پيرامون اين دو آيه در خطبه غدير نهفته است: يكى ارتباط تقوى و ولايت، و ديگرى تشريفات خاص براى ورود با جلالت شيعيان به بهشت.</big>


<big>اما مورد دوم كه تشريفات ورود شيعيان به بهشت است و از تضمين دو آيه مزبور در اين قسمت از خطابه غدير قابل توجه است، عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه ولايت ائمه‏ عليهم السلام را پذيرفته ‏اند.</big>
«متقين در بهشت ‏ها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد».


<big>لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در آن غوغاى اكثريت تقوى را و ترس از خدا را فراموش نكردند و امر الهى درباره صاحب اختيارشان را به گوش جان خريدند و بر ديده منت نهادند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند.</big>
«وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»<ref>زمر /  ۷۳. </ref>:


<big>در روز قيامت نوبت خداست كه سرفرازى اين اقليت مظلوم را بر همه معلوم نمايد و به رخ آن اكثريت ظالم بكشد.</big>
«كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏ شوند تا هنگامى كه به آن مى‏ رسند و درهاى آن باز مى‏ شود، خزانه دارانش به آنها مى‏ گويند: سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد ».


<big>در اين دو آيه، چهار عنايت الهى به شيعيان اهل‏بيت‏ عليهم السلام -  كه مظهر تقوايند -  چنين آمده است:</big>
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:


# <big>با سلام وارد بهشت مى‏ شوند.</big>
=== متن خطبه غدير ===
# <big>در آن غوغاى محشر در امن و امانند.</big>
الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»:
# <big>بهشت در انتظار قدوم آنان است، و به محض آمدن درهاى بهشت به رويشان باز مى‏ شود.</big>
# <big>ملائكه مؤكل بر بهشت براى آنان سه خبر خوش دارند: سلام بر شما! پاكيزه شديد! تا ابد در بهشت خواهيد بود!</big>


<big><br />البته احاديث بسيار مفصلى درباره كرامت خداوند درباره شيعيان در روز قيامت وارد شده، تا آنجا كه همه مردم جهان در آن روز آرزو مى ‏كنند كه ‏اى كاش از «فاطميين» و «علويين» بودند و به آن همه عنايت الهى دست مى ‏يافتند.<ref><big>در اين باره به جلد 8 بحار الانوار مراجعه شود.</big></ref></big>
بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و [[ملائکه]] با سلام به ملاقات آنان مى‏ آيند و مى‏ گويند:


== <big> آيه «أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...»<ref><big>اعراف /  49. غدير در قرآن: ج 2 ص 163-168 .</big></ref></big> ==
«سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد».<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷. </ref>
<big>با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۴۹ سوره اعراف و آيه ۷۲ سوره توبه و آيه ۲۳ و ۲۴ سوره رعد و آيه ۷۱ سوره زخرف است:</big>


<big>«أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ، ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ» :</big>
=== موقعيت تاريخى ===
در خطبه غدير پس از آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله از اصل مسئله [[امامت]] فراغت يافت به معرفى دوستان و دشمنان امامت پرداخت.


<big>«آيا اينان هستند كه قسم ياد كرديد خدا رحمتى به آنان نمى‏ رساند؟ داخل بهشت شويد كه ترسى بر شما نيست و محزون نمى ‏شويد» .</big>
در اين فراز از اواسط خطبه مسئله ورودِ با جلالت آنان به بهشت را با [[اقتباس]] از دو آيه [[قرآن]] در كلام خود بيان فرمود.


<big>«وَعَدَ اللَّه الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»<ref> <big>توبه /  72.</big> </ref>:</big>
در اين تركيبِ كلام آيه سوره حجر از صورت امر و ضمير «ها» در كلمه «ادخلوها» به صورت غايب و ذكر كلمه «جنت» آمده و «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» شده است.


<big>«خداوند به مردان و زنان مؤمن وعده كرده بهشت‏ هايى را كه در آن نهر هايى جارى است و در آن هميشگى خواهند بود و مسكن ‏هاى پاكيزه ‏اى كه در بهشت ‏هاى عدن است و رضايتى از سوى پروردگار كه بالاتر است. اين است رستگارى عظيم» .</big>
قسمت آخر آيه سوره زمر نيز با تصرفى در كلمات، به جاى «قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها» جمله «تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بالتسليم» آمده و سپس بقيه آيه عيناً ذكر شده است.


<big>«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ. سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»<ref><big>رعد /  24،23.</big> </ref>:</big>
=== موقعيت قرآنى ===
آيات سوره حجر ضمن [[اتمام حجت]]‏ هاى خدا بر [[شیطان|ابلیس]] است كه وقتى بر [[آدم علیه السلام]] سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت تا آنجا كه خدا به او فرمود:


<big>«بهشت ‏هاى عدن كه آنان و هركس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صلاحيت داشته باشند داخل آن مى‏ گردند و ملائكه از هر درى بر آنان وارد مى ‏شوند. سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد و خانه عاقبت خوبى است» .</big>
وعده ‏گاه گمراه شوندگان به دست تو [[جهنم]] است، و در مقابل وعده ‏گاه متقین بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.


<big>«يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ»<ref>زخرف /  71. </ref>:</big>
آيه سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه ۶۸ آغاز مى‏ شود و از نفخه صور بيان مى‏ كند تا نوبت به جهنم و بهشت مى‏ رسد كه متقين به سمت بهشت برده مى‏ شوند و خزانه دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مى ‏كنند و بشارت ابديت به آنان مى‏ دهند، و دنباله مطلب تا آخر اين سوره ادامه مى‏ يابد.


<big>«كاسه‏ هايى از طلا و ظرف‏ هايى بر آنان گردانده مى‏ شود كه در آنهاست آنچه دل‏ ها بخواهد و چشم ‏ها لذت ببرد و شما در آن هميشگى خواهيد بود» .</big>
=== تحليل اعتقادى ===
از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام مبارک پيامبر صلى الله عليه وآله پيرامون اين دو آيه در [[خطبه غدیر]] نهفته است: يكى ارتباط تقوى و ولايت، و ديگرى تشريفات خاص براى ورود با جلالت شيعيان به بهشت.


<big>اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است:</big>
اما مورد دوم كه تشريفات ورود شيعيان به بهشت است و از تضمين دو آيه مزبور در اين قسمت از خطابه غدير قابل توجه است، عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه ولايت ائمه‏ عليهم السلام را پذيرفته ‏اند.


=== <big> متن روايت</big> ===
لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در آن غوغاى اكثريت تقوى را و ترس از خدا را فراموش نكردند و امر الهى درباره صاحب اختيارشان را به گوش جان خريدند و بر ديده منت نهادند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند.
<big>لَمَّا اعْتَرَضَ الْحارِثُ الْفِهْرىُّ وَ طَلِبَ الْعَذابَ مِنَ اللَّه انْ كانَ مُحَمَّدٌ صادِقاً وَ قُتِلَ بِعَذابٍ مِنَ السَّماءِ وَ نَزَلَتْ «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ...» قالَ النَّبِىّ‏صلى الله عليه وآله لاصْحابِهِ: رَأَيْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ.</big>


<big>قالَ: وَ سَمِعْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ. قالَ: «طوبى لِمَنْ والاهُ وَ الْوَيْلُ لِمَنْ عاداهُ. كَأَنّى انْظُرُ الى عَلِىٍّ وَ شيعَتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُزَفُّونَ عَلى نُوقٍ مِنْ رياضِ الْجَنَّةِ شَبابٌ مُتَوَّجُونَ مُكَحَّلُونَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ قَدْ ايِّدُوا بِرِضْوانٍ مِنَ اللَّه اكْبَرُ، ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ حَتّى سَكَنُوا حَظيرَةَ الْقُدْسِ مِنْ جِوارِ رَبِّ الْعالَمينَ، لَهُمْ فيها ما تَشْتَهِى الانْفُسُ وَ تَلَذُّ الاعْيُنُ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ؛ وَ يَقُولُ لَهُمُ الْمَلائِكَةُ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» :</big>
در روز قيامت نوبت خداست كه سرفرازى اين اقليت مظلوم را بر همه معلوم نمايد و به رخ آن اكثريت ظالم بكشد.


<big>آنگاه كه حارث فهرى اعتراض كرد و گفت: اگر محمد راست مى‏ گويد عذاب بر من نازل شود، و عذاب نازل شد و او را كشت و آيه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ» نازل شد، پيامبرصلى الله عليه وآله به اصحابش فرمود: ديديد؟ گفتند: آرى. فرمود: و شنيديد؟ گفتند: آرى.</big>
در اين دو آيه، چهار عنايت الهى به شيعيان اهل‏بيت‏ عليهم السلام -  كه مظهر تقوايند -  چنين آمده است:


<big>فرمود: خوشا به حال كسى كه ولايت او را بپذيرد و واى بر كسى كه با او دشمنى كند. گويا على و شيعيانش را مى‏ بينم كه روز قيامت سوار بر شترها بين باغ ‏هاى بهشت با جلالت برده مى ‏شوند در حالى كه جوان سال و خوش سيما هستند و تاج بر سر با چشمان سرمه كشيده ‏اند.</big>
# با سلام وارد بهشت مى‏ شوند.
# در آن غوغاى محشر در امن و امانند.
# بهشت در انتظار قدوم آنان است، و به محض آمدن درهاى بهشت به رويشان باز مى‏ شود.
# ملائكه مؤكل بر بهشت براى آنان سه خبر خوش دارند: سلام بر شما! پاكيزه شديد! تا ابد در بهشت خواهيد بود!


<big>نه ترسى بر آنان است و نه محزون مى‏ شوند؛ و با رضايت پروردگار كه مهم ‏تر و بزرگ‏ تر است تأييد مى‏ شوند و آن است رستگارى عظيم، تا آنكه در پناهگاه قدس از جوار پروردگار عالم ساكن شوند كه در آنجا آنچه دل بخواهد و ديده لذت ببرد برايشان آماده است و در آن دائمى خواهند بود. ملائكه به آنان مى‏ گويند: «سلام بر شما به خاطر صبرى كه نموديد، و خوب خانه نهايى براى خود به دست آورديد» .<ref><big>بحار الانوار: ج 37 ص 167.</big></ref></big>
<br />البته احاديث بسيار مفصلى درباره كرامت خداوند درباره شيعيان در روز قيامت وارد شده، تا آنجا كه همه مردم جهان در آن روز آرزو مى ‏كنند كه ‏اى كاش از «فاطميين» و «علويين» بودند و به آن همه عنايت الهى دست مى ‏يافتند.<ref>در اين باره به جلد ۸ بحار الانوار مراجعه شود.</ref>


=== <big> موقعيت تاريخى</big> ===
== آيه «أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...»<ref>اعراف /  ۴۹. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۶۳-۱۶۸ .</ref>==
<big>آخرين ساعات از برنامه سه روزه غدير است. كم كم برنامه بيعت نيز به پايان رسيده است و مردم آماده مى‏ شوند تا خيمه‏ ها را جمع كنند و براى حركت به سوى مدينه نيمه باقيمانده راه را پيش گيرند. در چنين موقعيتى دوازده نفر از منافقين به رياست حارث فهرى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمدند.</big>
با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۴۹ سوره اعراف و آيه ۷۲ سوره توبه و آيه ۲۳ و ۲۴ سوره رعد و آيه ۷۱ سوره زخرف است:


<big>اينان با رگ‏ هاى ورم كرده از كينه، معترضانه پرسيدند: آيا ولايت على را از سوى خداوند آوردى يا از پيش خود گفتى؟!! پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: از طرف خداوند اين دستور را به شما ابلاغ نمودم.</big>
«أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ، ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ» :


<big>اين متعصبين كه شالوده ذهن و افكارشان جاهليت بود گفتند: خدايا، اگر محمد راست مى ‏گويد بلاى آسمانى بر ما نازل كن!! اين درخواستِ برخاسته از نفاق و كفر و استكبار در برابر ذات الهى فوراً پاسخ داده شد و بلاى آسمانى بر سر همه آنان نازل شد و هلاكشان كرد و دوازده جنازه بى‏ جان از غضب الهى، جلوى ديدگان يكصد و بيست هزار نفر روى زمين افتادند، و مردم داغى جهنم را از عمق جانشان احساس كردند.<ref><big>بحار الانوار: ج 37 ص 167،162،136. عوالم العلوم: ج 3/15 ص 144،129،57،56. الغدير: ج 1 ص 193. همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج 1 ص 389.</big> </ref></big>
«آيا اينان هستند كه قسم ياد كرديد خدا رحمتى به آنان نمى‏ رساند؟ داخل بهشت شويد كه ترسى بر شما نيست و محزون نمى ‏شويد» .


<big>در چنين شرايطى پيامبرصلى الله عليه وآله با استفاده از فرصت پيش آمده، فضيلتِ پذيرندگان ولايت علوى در بهشت را با اقتباس از چهار آيه قرآن در كلامى مختصر بيان فرمود و آيات را به گونه ‏اى با كلام خويش تركيب فرمود كه مظهرى از فصاحت محمدى را جلوه ‏گر ساخت.</big>
«وَعَدَ اللَّه الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»<ref> توبه /  ۷۲. </ref><big>:</big>


<big>آيه سوره اعراف (لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ)۱۲ بار در قرآن با تفاوتى مختصر آمده است و همه اين موارد در توصيف اهل بهشت است.</big>
«[[خداوند]] به مردان و زنان مؤمن وعده كرده بهشت‏ هايى را كه در آن نهر هايى جارى است و در آن هميشگى خواهند بود و مسكن ‏هاى پاكيزه ‏اى كه در بهشت ‏هاى عدن است و رضايتى از سوى پروردگار كه بالاتر است. اين است رستگارى عظيم» .


<big>آيه سوره توبه (رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ) پس از آنكه نعمت‏ هاى بهشتى را مى‏ شمارد، نعمت بالاترى را به ميان مى‏ آورد كه رضايت پروردگار است.</big>
«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ. سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»<ref>رعد /  ۲۴،۲۳. </ref><big>:</big>


<big>آيه سوره رعد (سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ) تحيّت و تهنيت الهى به اهل بهشت هنگام ورود به آن است.</big>
«بهشت ‏هاى عدن كه آنان و هركس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صلاحيت داشته باشند داخل آن مى‏ گردند و [[ملائکه]] از هر درى بر آنان وارد مى ‏شوند. سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد و خانه عاقبت خوبى است».


<big>آيه سوره زخرف (فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ) بيانگر نعمت نامتناهى و متنوع و دلخواه بهشت است كه شامل تمام خواسته ‏هاى لذت بخش بشر است.</big>
«يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ»<ref>زخرف / ۷۱. </ref><big>:</big>


<big>مى‏ بينيم كه اين چهار آيه جوانب مختلف نعمت‏ هاى بهشتى را بيان كرده و اينک پيامبرصلى الله عليه وآله همه اين جوانب را درباره پذيرندگان «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» كنار هم چيده به آنان هديه مى‏ كند.</big>
«كاسه‏ هايى از طلا و ظرف‏ هايى بر آنان گردانده مى‏ شود كه در آنهاست آنچه دل‏ ها بخواهد و چشم ‏ها لذت ببرد و شما در آن هميشگى خواهيد بود».


=== <big> تحليل اعتقادى</big> ===
اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است:
<big>در تحليل اين موقعيت قرآنى در غدير بايد گفت: منظره ايجاد شده پس از مرگ حارث فهرى با بلاى آسمانى، يادآور بهشت و جهنم براى آن جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى و همه نسل‏ هاى تاريخ بود، چرا كه عذاب دنيا نمونه ‏اى از عذاب آخرت است آنگاه كه در پاسخ به عصيان در برابر اوامر الهى باشد.</big>


<big>در آنجا مردم جهنمِ دشمنان على ‏عليه السلام را به چشم خود ديدند چنانكه حضرت فرمود: شنيديد؟ ديديد؟! اكنون بهترين موقعيت براى گريزى به بهشت بود تا آن سوى قضيه را نيز در نظر خود مجسم كنند.</big>
=== متن روايت ===
لَمَّا اعْتَرَضَ الْحارِثُ الْفِهْرىُّ وَ طَلِبَ الْعَذابَ مِنَ اللَّه انْ كانَ مُحَمَّدٌ صادِقاً وَ قُتِلَ بِعَذابٍ مِنَ السَّماءِ وَ نَزَلَتْ «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ...» قالَ النَّبِىّ ‏صلى الله عليه وآله لاصْحابِهِ: رَأَيْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ.


<big>عظمتى كه پيامبر صلى الله عليه وآله از كيفيت حضور شيعيان على‏ عليه السلام ترسيم فرموده روح تازه در جان ‏هاى خسته آنان كه از جنايت‏ هاى سقيفه جراحت‏ ها بر تن دارند مى‏ دمد. ابتدا مى‏ فرمايد: «خوشا به حالشان» ! سپس به «يُزَفُّونَ» اشاره مى‏ كند، يعنى با عظمت و جلال آنان را مى ‏برند. آنگاه «مُتَوَّجُونَ» را مطرح مى‏ فرمايد كه تاجِ كرامت و شرف بر سر دارند.</big>
قالَ: وَ سَمِعْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ. قالَ: «طوبى لِمَنْ والاهُ وَ الْوَيْلُ لِمَنْ عاداهُ. كَأَنّى انْظُرُ الى عَلِىٍّ وَ شيعَتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُزَفُّونَ عَلى نُوقٍ مِنْ رياضِ الْجَنَّةِ شَبابٌ مُتَوَّجُونَ مُكَحَّلُونَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ قَدْ ايِّدُوا بِرِضْوانٍ مِنَ اللَّه اكْبَرُ، ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ حَتّى سَكَنُوا حَظيرَةَ الْقُدْسِ مِنْ جِوارِ رَبِّ الْعالَمينَ، لَهُمْ فيها ما تَشْتَهِى الانْفُسُ وَ تَلَذُّ الاعْيُنُ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ؛ وَ يَقُولُ لَهُمُ الْمَلائِكَةُ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» :


<big>در دنباله اين توصيف اشارات قرآنى آغاز مى ‏شود: خوف و حزنى ندارند، بالاتر از نعمت‏ هاى بهشت، خداى بزرگ از آنان راضى است چرا كه «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» ، و چه سعادتى از اين بالاتر كه فوز عظيم نصيبشان شده است.</big>
آنگاه كه [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] اعتراض كرد و گفت: اگر محمد راست مى‏ گويد عذاب بر من نازل شود، و عذاب نازل شد و او را كشت و آيه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ» نازل شد، پيامبر صلى الله عليه وآله به اصحابش فرمود: ديديد؟ گفتند: آرى. فرمود: و شنيديد؟ گفتند: آرى.


<big>آنگاه مقام بهشتى آنان را فراتر از ساير اهل بهشت در جوار پروردگار و در حظيرة القدس ذكر مى‏ نمايد، جايى كه خداوند والاترين بهشتيان را در آن جاى داده و اختيار مطلق لذات را به آنان سپرده و در واقع بهشت را به آنان ارزانى داشته است.</big>
فرمود: خوشا به حال كسى كه [[ولایت]] او را بپذيرد و واى بر كسى كه با او دشمنى كند. گويا على و شيعيانش را مى‏ بينم كه روز قيامت سوار بر شترها بين باغ ‏هاى بهشت با جلالت برده مى ‏شوند در حالى كه جوان سال و خوش سيما هستند و تاج بر سر با چشمان سرمه كشيده ‏اند.


<big>و اين همه آنگاه مضاعف مى‏ شود كه بدانند پايانى بر آن نيست و خالدون هست. از زيباترين فرازهاى قرآنى سلام خداوند است كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا به اولياى على‏ عليه السلام بشارت داده است. «سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد» . خوشامدگويى ملائكه از طرف خداوند بر نقطه صبر متمركز است.</big>
نه ترسى بر آنان است و نه محزون مى‏ شوند؛ و با رضايت پروردگار كه مهم ‏تر و بزرگ‏ تر است تأييد مى‏ شوند و آن است رستگارى عظيم، تا آنكه در پناهگاه قدس از جوار پروردگار عالم ساكن شوند كه در آنجا آنچه دل بخواهد و ديده لذت ببرد برايشان آماده است و در آن دائمى خواهند بود. [[ملائکه]] به آنان مى‏ گويند: «سلام بر شما به خاطر صبرى كه نموديد، و خوب خانه نهايى براى خود به دست آورديد».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷.</ref>


<big>صبرى بزرگ، در سايه صبر على‏ عليه السلام! تحملى به سياهى طنابى كه بر گردن صاحب ولايت انداختند! بردبارى با محتواىِ «اوَ تُضْرَبُ الزَّهْراءُ نَهْراً»؟<ref><big>نوائب الدهور: ج 3 ص 158.</big> </ref> دندان روى جگر گذاشتن به سختىِ «صَبَرْتُ وَ فِى الْعَيْنِ قَذى وَ فِى الْحَلْقِ شَجى» .<ref><big>مناقب ابن شهرآشوب: ج 2 ص 48.</big> </ref>عرقِ شرمسارى با حرارتِ «فَلَقَدْ عَزَّ عَلَى ابْنِ ابى‏ طالِبٍ انْ يَسْوَدَّ مَتْنَ فاطِمَةَ ضَرْباً فَلا يَثُورَ الى عَقيلَتِهِ وَ لا يَصِرَّ دُونَ حَليلَتِهِ» .<ref><big>نوائب الدهور: ج 3 ص 158.</big> </ref></big>
=== موقعيت تاريخى ===
آخرين ساعات از برنامه سه روزه غدير است. كم كم برنامه [[بیعت]] نيز به پايان رسيده است و مردم آماده مى‏ شوند تا خيمه‏ ها را جمع كنند و براى حركت به سوى [[مدینه]] نيمه باقيمانده راه را پيش گيرند.


<big>صبرى تلخ ‏تر از زهر، كه صداى سيلى بر چهره ماه و غلاف شمشير بر پهلو و ميخ در بر سينه و تازيانه بر بازو همراه آن باشد! كمر خم شده از تحملى كه با گذشت ۷۵ شبِ تاريک از يک روزِ پر قساوت، هنگامِ غسل خونِ تازه از پهلو، خونِ كبود شده بر بازو و كتف، صداى اشک على‏ عليه السلام را به گوش عالم برساند.</big>
در چنين موقعيتى دوازده نفر از [[منافقین]] به رياست حارث فهرى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند.


<big>صبرى فراتر از صبر كه بر پاى منبر صاحب غدير به جاى ذكر فضيلت او، لعن بر او شنيدن و اين همه خون جگر را با پاره‏ هاى جگر به خواهر سپردن!</big>
اينان با رگ‏ هاى ورم كرده از كينه، معترضانه پرسيدند: آيا ولايت على را از سوى خداوند آوردى يا از پيش خود گفتى؟!! پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: از طرف [[خداوند]] اين دستور را به شما ابلاغ نمودم.


<big>صبرى كه صبر از شنيدنش اشكريز است، آنگاه كه غدير را با جوانمردان و شير خوارانش در كربلا پيش چشم كودكان و خواهرانش سر بريدند و بوسه خواهر را بر حلقوم بريده رساندند، و ديده دخترانش را بر سر بريده حسرتناک گذاشتند.</big>
اين متعصبين كه شالوده ذهن و افكارشان [[جاهلیت]] بود گفتند: خدايا، اگر محمد راست مى ‏گويد بلاى آسمانى بر ما نازل كن!! اين درخواستِ برخاسته از نفاق و كفر و استكبار در برابر ذات الهى فوراً پاسخ داده شد و بلاى آسمانى بر سر همه آنان نازل شد و هلاكشان كرد و دوازده جنازه بى‏ جان از غضب الهى، جلوى ديدگان يكصد و بيست هزار نفر روى زمين افتادند، و مردم داغى جهنم را از عمق جانشان احساس كردند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷،۱۶۲،۱۳۶. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۴،۱۲۹،۵۷،۵۶. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۳. همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۸۹. </ref>


<big>صبرى بزرگ‏ تر از صبر، كه مادر صبر آن را آفريد و از كربلا تا شام با خود برد و با موى سپيد به كربلا باز گردانيد.</big>
در چنين شرايطى پيامبر صلى الله عليه وآله با استفاده از فرصت پيش آمده، فضيلتِ پذيرندگان ولايت علوى در بهشت را با اقتباس از چهار آيه [[قرآن]] در كلامى مختصر بيان فرمود و آيات را به گونه ‏اى با كلام خويش تركيب فرمود كه مظهرى از فصاحت محمدى را جلوه ‏گر ساخت.


<big>صبرى كه امامان غدير را جام زهر نوشانيد و كاسه اشک گرفت. صبرى كه دوازدهمين نور صابرش با ناله‏ اى بلند مى‏ فرمايد: «لاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لاَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً» ، و به عظمت آن بانو قسم ياد مى ‏كند كه «لا تَرانِى اتَّخَذْتُ لا وَ عُلاها، بَعْدَ بَيْتِ الاحْزانِ بَيْتَ سُرُورٍ» .</big>
آيه سوره اعراف (لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ)۱۲ بار در قرآن با تفاوتى مختصر آمده است و همه اين موارد در توصيف اهل بهشت است.


<big>سلام بر صبرى كه چهارده قرن سيلاب اشک به همراه آورده، و درود بر شيعيان على‏ عليه السلام كه كاسه چشمشان پر از خونِ دل است.</big>
آيه سوره توبه (رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ) پس از آنكه نعمت‏ هاى بهشتى را مى‏ شمارد، نعمت بالاترى را به ميان مى‏ آورد كه رضايت پروردگار است.


<big>سلام بر شما اى شيعيان صابرى كه در هر كجاى جهان به پاى صاحب غدير و براى خشنودى مبلِّغ اعظم غدير اهانت‏ ها مى‏ شنويد و مورد حمله قرار مى‏ گيريد و شما را به مسخره مى‏ گيرند، اما هرگز دست از ريسمان الهىِ محمد و على و فاطمه ‏عليهم السلام بر نمى ‏داريد.</big>
آيه سوره رعد (سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ) تحيّت و تهنيت الهى به اهل بهشت هنگام ورود به آن است.


<big>ملائكه در انتظارتان درب بهشت را گلباران مى‏ كنند تا با قدوم شما تحيّتى بزرگ تقديمتان نمايند: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» !</big>
آيه سوره زخرف (فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ) بيانگر نعمت نامتناهى و متنوع و دلخواه بهشت است كه شامل تمام خواسته ‏هاى لذت بخش بشر است.


== <big> آيه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...»<ref><big>فاطر / 32-35 . غدير در قرآن: ج 3 ص 364-369 .</big> </ref></big> ==
مى‏ بينيم كه اين چهار آيه جوانب مختلف نعمت‏ هاى بهشتى را بيان كرده و اينک پيامبر صلى الله عليه وآله همه اين جوانب را درباره پذيرندگان «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» كنار هم چيده به آنان هديه مى‏ كند.
<big>يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.</big>


<big>در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:</big>
=== تحليل اعتقادى ===
در تحليل اين موقعيت [[قرآن|قرآنى]] در غدير بايد گفت:


<big>«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا، فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ. جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ. وَ قالُوا الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا غفور شَكُورٌ. الَّذِى  أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ» :</big>
منظره ايجاد شده پس از مرگ [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] با بلاى آسمانى، يادآور بهشت و جهنم براى آن جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى و همه نسل‏ هاى [[تاریخ]] بود، چرا كه [[عذاب]] دنیا نمونه ‏اى از عذاب آخرت است


<big>«سپس كتاب را به كسانى از بندگانمان كه برگزيديم به ارث رسانديم. عده ‏اى از آنان ظالم به نفس خويش بودند و عده‏ اى ميانه رو، و عده‏ اى پيشتاز به سوى خيرات با اجازه خدا، كه اين فضيلت بزرگ است. بهشت عدن كه وارد آن مى ‏شوند، كه در آن با دستبند هايى از طلا و نيز با مرواريد مزين مى‏ شوند، و لباسشان در آنجا حرير است. آنان مى ‏گويند: خدا را شكر كه اندوه را از ما برد. پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است. خدايى كه با فضل خود ما را به خانه اقامت آورد كه در آن به ما رنج و خستگى نمى‏ رسد» .</big>
آنگاه كه در پاسخ به عصيان در برابر اوامر الهى باشد.


<big>اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:</big>
در آنجا مردم جهنمِ دشمنان على ‏عليه السلام را به چشم خود ديدند چنانكه حضرت فرمود:


=== <big> متن دعا</big> ===
شنيديد؟ ديديد؟! اكنون بهترين موقعيت براى گريزى به بهشت بود تا آن سوى قضيه را نيز در نظر خود مجسم كنند.
<big>در نمازى كه از امام صادق ‏عليه السلام در اعمال روز غدير وارد شده، دعايى بعد از نماز خوانده مى‏ شود كه فرازى از آن چنين است:</big>


<big>... وَ اجْعَلْ مَحْيانا خَيْرَ الْمَحْيا وَ مَماتَنا خَيْرَ الْمَماتِ وَ مُنْقَلَبَنا خَيْرَ الْمُنْقَلَبِ عَلى مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، حَتّى تَتَوَفّانا وَ انْتَ عَنّا راضٍ قَدْ اوْجَبْتَ لَنَا الْخُلُودَ فى جَنَّتِكَ بِرَحْمَتِكَ وَ الْمَثْوى فى جِوارِكَ وَ الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ، لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ<ref><big>عوالم العلوم: ج 3/15 ص 219. الاقبال: ص 475.</big></ref>:</big>
عظمتى كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] از كيفيت حضور شيعيان على‏ عليه السلام ترسيم فرموده روح تازه در جان ‏هاى خسته آنان كه از جنايت‏ هاى [[سقیفه]] جراحت‏ ها بر تن دارند مى‏ دمد.


<big>...خدايا، زندگى ما را بهترين زندگى و مرگ ما را بهترين مردن و محل بازگشت ما را بهترين مكان قرار ده با ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت، تا آنكه ما را از دنيا ببرى در حالى كه از ما راضى هستى، و با رحمت و فضل خويش دائمى بودن در بهشت و سكونت در جوارت و بازگشت به محل دائمى اقامت را بر ما واجب فرمايى؛ آنجايى كه در آن رنج و خستگى به ما نمى‏ رسد.</big>
ابتدا مى‏ فرمايد: «خوشا به حالشان» ! سپس به «يُزَفُّونَ» اشاره مى‏ كند، يعنى با عظمت و جلال آنان را مى ‏برند. آنگاه «مُتَوَّجُونَ» را مطرح مى‏ فرمايد كه تاجِ كرامت و شرف بر سر دارند.


=== <big> نتيجه اعتقادى</big> ===
در دنباله اين توصيف اشارات قرآنى آغاز مى ‏شود: خوف و حزنى ندارند، بالاتر از نعمت‏ هاى بهشت، خداى بزرگ از آنان راضى است چرا كه «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»، و چه سعادتى از اين بالاتر كه فوز عظيم نصيبشان شده است.
<big>در آخر اين فراز از دعاى روز غدير، آخرين قسمت از آيات مذكور تضمين شده است. در اين تضمين با تغيير ضماير جمله «الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ» در آيه، به صورت «الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ» آمده است و بقيه آيه لفظ به لفظ مطابق است.</big>


==== <big> الف. بهشت و رضوان اللَّه براى اهل ولايت</big> ====
آنگاه مقام بهشتى آنان را فراتر از ساير اهل بهشت در جوار پروردگار و در حظيرة القدس ذكر مى‏ نمايد، جايى كه [[خداوند]] والاترين بهشتيان را در آن جاى داده و اختيار مطلق لذات را به آنان سپرده و در واقع بهشت را به آنان ارزانى داشته است.
<big>با توجه به اينكه كمال دين و تمام نعمت و رضايت رب، همگى براى رسيدن به بهشتى است كه نتيجه رضوان اللَّه است؛ خداوند در آيه ‏اى از قرآن حال بندگان پذيرنده چنين دينى را بيان مى ‏كند و مى‏گويد: «كتاب را براى بندگان برگزيده باقى گذاشتيم» .</big>


<big>آنگاه بهشت را براى آنان توصيف مى‏ كند و اشاره مى ‏فرمايد كه وقتى وارد آن شوند با لسانِ شكر نتيجه كار خود را مى‏ بينند.</big>
و اين همه آنگاه مضاعف مى‏ شود كه بدانند پايانى بر آن نيست و خالدون هست. از زيباترين فرازهاى قرآنى سلام خداوند است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در اينجا به اولياى على‏ عليه السلام بشارت داده است. «سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد». خوشامدگويى [[ملائکه]] از طرف خداوند بر نقطه صبر متمركز است.


<big>اكنون انطباق آن آيه بر پذيرندگان ولايت در اين دعا به معناى آن است كه در واقع اهل ولايت با خيال راحت در بهشت ساكن خواهند شد و نتيجه اعتقاد خود را خواهند ديد و به راحتى و آرامش ابدى دست خواهند يافت.</big>
صبرى بزرگ، در سايه صبر على‏ عليه السلام! تحملى به سياهى طنابى كه بر گردن صاحب ولايت انداختند! بردبارى با محتواىِ «اوَ تُضْرَبُ الزَّهْراءُ نَهْراً»؟<ref>نوائب الدهور: ج ۳ ص ۱۵۸. </ref>


==== <big> ب. عظمت شيعه در بهشت</big> ====
دندان روى جگر گذاشتن به سختىِ «صَبَرْتُ وَ فِى الْعَيْنِ قَذى وَ فِى الْحَلْقِ شَجى».<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۴۸. </ref> عرقِ شرمسارى با حرارتِ «فَلَقَدْ عَزَّ عَلَى ابْنِ ابى‏ طالِبٍ انْ يَسْوَدَّ مَتْنَ فاطِمَةَ ضَرْباً فَلا يَثُورَ الى عَقيلَتِهِ وَ لا يَصِرَّ دُونَ حَليلَتِهِ».<ref>نوائب الدهور: ج۳ ص ۱۵۸. </ref>
<big>در اينجا حديث مفصلى كه امام صادق‏ عليه السلام از پدرانش از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نقل كرده<ref> <big>بحار الانوار: ج 65 ص 71 ح 131.</big> </ref> جلوه بسيار زيبايى از اين عظمت شيعه در بهشت را به تصوير مى‏ كشد، كه خلاصه‏ اى از آن را مى ‏آوريم:</big>


<big>هنگامى كه آيه «طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد، مقداد نزد آن حضرت آمد و پرسيد: يا رسول‏ اللَّه، طوبى چيست؟ حضرت فرمود: درختى در بهشت است كه اسب سوار تندرو صد سال زير سايه آن مى‏ تازد و هنوز به آخر آن نمى ‏رسد ... ، زير سايه آن مجالس شيعيان على‏ عليه السلام است كه در آنجا جمع مى ‏شوند. روزى از روزها كه در سايه آن گفتگو مى ‏كنند، ملائكه همراه اسبانى نزد آنان مى‏ آيند و آنان را دعوت مى‏ كنند تا براى سلام به پروردگار به جاى خاصى بيايند.</big>
صبرى تلخ ‏تر از زهر، كه صداى سيلى بر چهره ماه و غلاف شمشير بر پهلو و میخ در بر سينه و تازيانه بر بازو همراه آن باشد! كمر خم شده از تحملى كه با گذشت ۷۵ شبِ تاريک از يک روزِ پر قساوت، هنگامِ غسل خونِ تازه از پهلو، خونِ كبود شده بر بازو و كتف، صداى اشک على‏ عليه السلام را به گوش عالم برساند.


<big>هر يک سوار بر آن مركب‏ ها مى‏ شوند و در يک صف طولانى حركت مى‏ كنند تا به محل موعود مى‏ رسند. در آنجا عرضه مى ‏دارند: رَبَّنا انْتَ السَّلامُ وَ مِنْكَ السَّلامُ وَ لَكَ يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. خداوند در پاسخ آنان مى‏ فرمايد: انَا السَّلامُ وَ مِنِّى السَّلامُ وَ لى يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. مرحبا به بندگانم كه سفارش مرا درباره اهل‏ بيت حفظ كردند و حق مرا مراعات نمودند، و با ايمان به غيب امر مرا عملى كردند، و در همه حال نسبت به دستورات من دلسوزانه عمل كردند.</big>
صبرى فراتر از صبر كه بر پاى [[سخنرانی|منبر]] صاحب غدير به جاى ذكر فضيلت او، [[لعن]] بر او شنيدن و اين همه خون جگر را با پاره‏ هاى جگر به خواهر سپردن!


<big>آنان مى ‏گويند: قسم به عزت و جلالت ما آن گونه كه حق عظمت توست كارى انجام نداده ‏ايم و حق تو را ادا نكرده ‏ايم. به ما اجازه سجده بده.</big>
صبرى كه صبر از شنيدنش اشک ريز است، آنگاه كه غدير را با جوانمردان و شير خوارانش در [[کربلا]] پيش چشم كودكان و خواهرانش سر بريدند و بوسه خواهر را بر حلقوم بريده رساندند، و ديده دخترانش را بر سر بريده حسرتناک گذاشتند.


<big>خداوند عزوجل به آنان مى ‏فرمايد: اكنون ديگر زحمت عبادت را از شما برداشته ‏ام و بدن‏ هاى شما را براى آسايش به خودتان سپرده ‏ام، چرا كه زمان بلندى بدن هايتان را به عبادت من واداشتيد و خود را به سختى انداختيد.</big>
صبرى بزرگ‏ تر از صبر، كه مادر صبر آن را آفريد و از کربلا تا شام با خود برد و با موى سپيد به كربلا باز گردانيد.


<big>اكنون به آسايش و رحمت من رسيده ‏ايد، پس هر چه مى ‏خواهيد درخواست كنيد و از من بخواهيد تا آرزوهايتان را برآورم. امروز هم نمى‏ خواهم جزاى اعمال شما را بدهم، بلكه با رحمت و كرامت و بخشش و شأن عظيم خود و به خاطر محبت شما به اهل ‏بيت محمد جزايتان مى ‏دهم.</big>
صبرى كه امامان غدير را جام زهر نوشانيد و كاسه اشک گرفت. صبرى كه دوازدهمين نور صابرش با ناله‏ اى بلند مى‏ فرمايد:


<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا فرمود: اى مقداد، محبين على غرق در عطايا و مواهبى الهى مى ‏شوند، تا آنجا كه شيعيان ضعيف و مقصر نيز از خدا به اندازه همه دنيا درخواست مى‏ كنند و خدا به آنها عنايت مى‏ كند. با اين همه خداوند به آنان مى‏ فرمايد: در خواسته‏ هايتان كوتاهى كرديد و به كمتر از آنچه سزاوارتان بود راضى شديد. اكنون به موهبت ‏هاى پروردگارتان بنگريد.</big>
«لاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لاَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً»، و به عظمت آن بانو قسم ياد مى ‏كند كه «لا تَرانِى اتَّخَذْتُ لا وَ عُلاها، بَعْدَ بَيْتِ الاحْزانِ بَيْتَ سُرُورٍ».


<big>اينجاست كه قبّه ‏ها (گنبدها و طاق‏ها)و قصرهايى در اعلا عليين ظاهر مى‏ شود كه از ياقوت سرخ و سبز و سفيد و زرد است و نور افشانى مى‏ كند كه در كنار هر يک دو باغ بهشتى است.</big>
سلام بر صبرى كه چهارده قرن سيلاب اشک به همراه آورده، و درود بر شيعيان على‏ عليه السلام كه كاسه چشمشان پر از خونِ دل است.


<big>وقتى مى‏ خواهند وارد منازلشان شوند آنان را سوار بر مركب‏ هايى از نور مى ‏برند. همين كه وارد منازلشان شدند ملائكه را مى‏ يابند كه به آنان از طرف پروردگار تهنيت مى‏ گويند!</big>
سلام بر شما اى شيعيان صابرى كه در هر كجاى جهان به پاى صاحب غدير و براى خشنودى مبلِّغ اعظم غدير اهانت‏ ها مى‏ شنويد و مورد حمله قرار مى‏ گيريد و شما را به مسخره مى‏ گيرند، اما هرگز دست از ريسمان الهىِ محمد و على و فاطمه ‏عليهم السلام بر نمى ‏داريد.


ملائكه در انتظارتان درب بهشت را گلباران مى‏ كنند تا با قدوم شما تحيّتى بزرگ تقديمتان نمايند: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»<big> </big>!


== آيه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...»<ref>فاطر / ۳۲-۳۵ . غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۶۴-۳۶۹ . </ref>==
يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و [[مفسّرین|تفسیر]] آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.


هنگامى كه در منازل خود جاى گرفتند به آنان گفته مى‏شود: آيا آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟ مى‏گويند: بلى پروردگارا، تو از ما راضى باش. خداوند در پاسخ آنان مى‏فرمايد: با رضايت من از شما و با محبت اهل‏بيت پيامبرم به خانه من وارد شديد و با ملائكه مصافحه نموديد. گوارايتان باد! گوارايتان باد عطايى قطع نشدنى كه ناراحتى در آن نيست.
در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] ديگرى يافت نمى‏ شود.  


اينجاست كه آنان اين آيه قرآن را مى‏خوانند و مى‏گويند: »الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ. الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ« .
در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:


«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا، فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ. جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ. وَ قالُوا الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا غفور شَكُورٌ. الَّذِى  أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ» :


10.  آيه »جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ...«××× 1 رعد / 24 23. ××× =   بهشت /  آيه »أَهؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...« -  آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«
«سپس كتاب را به كسانى از بندگانمان كه برگزيديم به ارث رسانديم. عده ‏اى از آنان ظالم به نفس خويش بودند و عده‏ اى ميانه رو، و عده‏ اى پيشتاز به سوى خيرات با اجازه خدا، كه اين فضيلت بزرگ است.


بهشت عدن كه وارد آن مى ‏شوند، كه در آن با دستبند هايى از طلا و نيز با مرواريد مزين مى‏ شوند، و لباسشان در آنجا حرير است.


11.  آيه »سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ«××× 2 رعد /  24. ××× =  بهشت /  آيه »أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...«
آنان مى ‏گويند: خدا را شكر كه اندوه را از ما برد. پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است. خدايى كه با فضل خود ما را به خانه اقامت آورد كه در آن به ما رنج و خستگى نمى‏ رسد».


اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:


12.  آيه »وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ«××× 3 يونس /  2. غدير در قرآن: ج 3 ص 375 374. ×××
=== متن دعا ===
در نمازى كه از [[امام صادق ‏علیه السلام]] در اعمال روز غدير وارد شده، دعايى بعد از نماز خوانده مى‏ شود كه فرازى از آن چنين است:


  يكى از جلوه‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏شود.
... وَ اجْعَلْ مَحْيانا خَيْرَ الْمَحْيا وَ مَماتَنا خَيْرَ الْمَماتِ وَ مُنْقَلَبَنا خَيْرَ الْمُنْقَلَبِ عَلى مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، حَتّى تَتَوَفّانا وَ انْتَ عَنّا راضٍ قَدْ اوْجَبْتَ لَنَا الْخُلُودَ فى جَنَّتِكَ بِرَحْمَتِكَ وَ الْمَثْوى فى جِوارِكَ وَ الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ، لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ<ref><big>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۹. الاقبال: ص ۴۷۵.</big></ref>:


...خدايا، زندگى ما را بهترين زندگى و مرگ ما را بهترين مردن و محل بازگشت ما را بهترين مكان قرار ده با ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت، تا آنكه ما را از دنيا ببرى در حالى كه از ما راضى هستى، و با رحمت و فضل خويش دائمى بودن در بهشت و سكونت در جوارت و بازگشت به محل دائمى اقامت را بر ما واجب فرمايى؛ آنجايى كه در آن رنج و خستگى به ما نمى‏ رسد.


  در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:
=== نتيجه اعتقادى ===
در آخر اين فراز از دعاى روز غدير، آخرين قسمت از آيات مذكور تضمين شده است. در اين تضمين با تغيير ضماير جمله «الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ» در آيه، به صورت «الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ» آمده است و بقيه آيه لفظ به لفظ مطابق است.


==== الف) بهشت و رضوان الله براى اهل ولايت ====
با توجه به اينكه [[کمال دین]] و تمام نعمت و رضايت رب، همگى براى رسيدن به بهشتى است كه نتيجه رضوان اللَّه است؛ خداوند در آيه ‏اى از [[قرآن]] حال بندگان پذيرنده چنين دينى را بيان مى ‏كند و مي‏گويد: «كتاب را براى بندگان برگزيده باقى گذاشتيم» .


»وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ« : »بشارت ده آنان را كه ايمان آوردند كه براى آنان قدم پابرجايى نزد پروردگارشان است« .
آنگاه بهشت را براى آنان توصيف مى‏ كند و اشاره مى ‏فرمايد كه وقتى وارد آن شوند با لسانِ شكر نتيجه كار خود را مى‏ بينند.


اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
اكنون انطباق آن آيه بر پذيرندگان ولايت در اين دعا به معناى آن است كه در واقع اهل ولايت با خيال راحت در بهشت ساكن خواهند شد و نتيجه اعتقاد خود را خواهند ديد و به راحتى و آرامش ابدى دست خواهند يافت.


==== ب) عظمت شيعه در بهشت ====
در اينجا حديث مفصلى كه [[امام صادق‏ علیه السلام]] از پدرانشان از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نقل كرده اند<ref> بحار الانوار: ج ۶۵ ص ۷۱ ح ۱۳۱. </ref> جلوه بسيار زيبايى از اين عظمت شيعه در بهشت را به تصوير مى‏ كشد، كه خلاصه‏ اى از آن را مى ‏آوريم:


1-  متن دعا
هنگامى كه آيه «طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد، [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] نزد آن حضرت آمد و پرسيد: يا رسول‏ الله، طوبى چيست؟


امام جعفر صادق‏عليه السلام در فرازى از دعايى كه بعد از نماز عيد غدير وارد شده مى‏فرمايد:
حضرت فرمودند: درختى در بهشت است كه اسب سوار تندرو صد سال زير سايه آن مى‏ تازد و هنوز به آخر آن نمى ‏رسد ... ، زير سايه آن مجالس شيعيان على‏ عليه السلام است كه در آنجا جمع مى ‏شوند. روزى از روزها كه در سايه آن گفتگو مى ‏كنند، [[ملائکه]] همراه اسبانى نزد آنان مى‏ آيند و آنان را دعوت مى‏ كنند تا براى سلام به پروردگار به جاى خاصى بيايند.


هر يک سوار بر آن مركب‏ ها مى‏ شوند و در يک صف طولانى حركت مى‏ كنند تا به محل موعود مى‏ رسند. در آنجا عرضه مى ‏دارند: رَبَّنا انْتَ السَّلامُ وَ مِنْكَ السَّلامُ وَ لَكَ يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ.


فَاسْأَلُكَ يا رَبِّ تَمامَ ما انْعَمْتَ عَلَيْنا... ، وَ اجْعَلْ لَنا قَدَمَ صِدْقٍ مَعَ الْمُتَّقينَ××× 1 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 218. الاقبال: ص 475. ×××: پروردگارا، از تو كامل شدن آنچه بر ما عنايت فرمودى را مى‏خواهم... ، و براى ما قدم پابرجايى با متقين قرار ده.
خداوند در پاسخ آنان مى‏ فرمايد: انَا السَّلامُ وَ مِنِّى السَّلامُ وَ لى يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. مرحبا به بندگانم كه سفارش مرا درباره [[اهل بیت علیهم السلام|اهل‏ بیت]] حفظ كردند و حق مرا مراعات نمودند، و با ايمان به غيب امر مرا عملى كردند، و در همه حال نسبت به دستورات من دلسوزانه عمل كردند.


آنان مى ‏گويند: قسم به عزت و جلالت ما آن گونه كه حق عظمت توست كارى انجام نداده ‏ايم و حق تو را ادا نكرده ‏ايم. به ما اجازه سجده بده.


2-  نتيجه اعتقادى
خداوند عزوجل به آنان مى ‏فرمايد: اكنون ديگر زحمت عبادت را از شما برداشته ‏ام و بدن‏ هاى شما را براى آسايش به خودتان سپرده ‏ام، چرا كه زمان بلندى بدن هايتان را به عبادت من واداشتيد و خود را به سختى انداختيد.


فراز آخر آيه در قالبى ديگر در اين دعا به چشم مى‏خورد. با آوردن »يا رَبِّ« در اول دعا اشاره به »رَبِّهِمْ« در آخر آيه احساس مى‏شود؛ و كلمه »قَدَمَ صِدْقٍ« دقيقاً همان مسئله‏اى است كه در متن آيه مطرح شده است.
اكنون به آسايش و رحمت من رسيده ‏ايد، پس هر چه مى ‏خواهيد درخواست كنيد و از من بخواهيد تا آرزوهايتان را برآورم. امروز هم نمى‏ خواهم جزاى اعمال شما را بدهم، بلكه با رحمت و كرامت و بخشش و شأن عظيم خود و به خاطر محبت شما به اهل ‏بيت محمد جزايتان مى ‏دهم.


[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در اينجا فرمود: اى [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]]، محبين على غرق در عطايا و مواهبى الهى مى ‏شوند، تا آنجا كه شيعيان ضعيف و مقصر نيز از خدا به اندازه همه دنيا درخواست مى‏ كنند و خدا به آنها عنايت مى‏ كند.


ثبات قدم در ولايت
با اين همه [[خداوند]] به آنان مى‏ فرمايد: در خواسته‏ هايتان كوتاهى كرديد و به كمتر از آنچه سزاوارتان بود راضى شديد. اكنون به موهبت ‏هاى پروردگارتان بنگريد.


اين دعا به ما مى‏فهماند كه گذشته از پذيرفتن ولايت، ثابت قدم بودن در اين راه نيز شرط است. يعنى بايد از خدا بخواهيم ما را در راه ولايت ثابت قدم بدارد تا با اين قدم صدق به جايگاه صدق در روز قيامت برسيم، آنجا كه مى‏فرمايد: »إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ« .××× 2 قمر /  54 . ×××
اينجاست كه قبّه ‏ها (گنبدها و طاق‏ ها) و قصرهايى در اعلا عليين ظاهر مى‏ شود كه از [[یاقوت]] سرخ و سبز و سفيد و زرد است و نور افشانى مى‏ كند كه در كنار هر يک دو باغ بهشتى است.


وقتى مى‏ خواهند وارد منازلشان شوند آنان را سوار بر مركب‏ هايى از نور مى ‏برند. همين كه وارد منازلشان شدند [[ملائکه]] را مى‏ يابند كه به آنان از طرف پروردگار [[تبریک|تهنیت]] مى‏ گويند!


پيامبرصلى الله عليه وآله در اين باره مى‏فرمايد: هر كس ما را دوست بدارد و محبت ما را دين خود قرار دهد، خداوند او را در بهشت با ما ساكن مى‏كند، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ: در جايگاه صدق نزد پروردگار مالك مقتدر.××× 3 الفضائل )شاذان( : ص 123. تفسير فرات: ص 456. ×××
هنگامى كه در منازل خود جاى گرفتند به آنان گفته مى‏ شود: آيا آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟


13.  آيه »وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها...«××× 1 زمر /  73. ××× =  بهشت / آيه »إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ . ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ«
مى‏ گويند: بلى پروردگارا، تو از ما راضى باش. [[خداوند]] در پاسخ آنان مى‏ فرمايد: با رضايت من از شما و با محبت اهل‏ بيت پيامبرم به خانه من وارد شديد و با ملائكه [[مصافحه]] نموديد.


گوارايتان باد! گوارايتان باد عطايى قطع نشدنى كه ناراحتى در آن نيست.


14.  آيه »وَعَدَ اللَّه الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً...«××× 2 توبه /  72. ××× =  بهشت /  آيه »أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...«
اينجاست كه آنان اين آيه [[قرآن]] را مى‏ خوانند و مى‏ گويند: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ. الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ».


== آيه «وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ»<big><ref>يونس /  ۲. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۷۵،۳۷۴. </ref></big> ==
يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى [[دعا]] و زياراتى است كه در آنها به تبيين و [[مفسّرین|تفسیر]] آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.


15.  آيه »وَ قالُوا الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا غفور شَكُورٌ...«××× 3 فاطر /  34. ××× =  بهشت /  آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«
در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز [[غدیر]] است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] ديگرى يافت نمى‏ شود.


در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:


16.  آيه »يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ«××× 4 توبه /  21. ××× =  بهشت /  آيه »الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...«
«وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ»: «بشارت ده آنان را كه ايمان آوردند كه براى آنان قدم پابرجايى نزد پروردگارشان است».


اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:


17.  آيه »يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ...«××× 5 زخرف /  71. ××× = بهشت /  آيه »أَهؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...«
=== متن دعا ===
[[امام صادق علیه السلام|امام جعفر صادق‏ علیه السلام]] در فرازى از دعايى كه بعد از نماز [[غدیر|عید غدیر]] وارد شده مى ‏فرمايد:


فَاسْأَلُكَ يا رَبِّ تَمامَ ما انْعَمْتَ عَلَيْنا... ، وَ اجْعَلْ لَنا قَدَمَ صِدْقٍ مَعَ الْمُتَّقينَ<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۸. الاقبال: ص ۴۷۵. </ref>: پروردگارا، از تو كامل شدن آنچه بر ما عنايت فرمودى را مى‏ خواهم... ، و براى ما قدم پابرجايى با متقين قرار ده.


18.  بهشت در خطبه غدير××× 6 سخنرانى استثنائى غدير: ص 146  - 137. ×××
=== نتيجه اعتقادى ===
فراز آخر آيه در قالبى ديگر در اين دعا به چشم مى‏ خورد. با آوردن «يا رَبِّ» در اول دعا اشاره به «رَبِّهِمْ» در آخر آيه احساس مى‏ شود؛ و كلمه «قَدَمَ صِدْقٍ» دقيقاً همان مسئله‏ اى است كه در متن آيه مطرح شده است.


  پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش اول خطبه غدير خداوند را با نام »رَبُّ الْجِنَّة« معرفى فرمود:
=== ثبات قدم در ولايت ===
اين دعا به ما مى‏ فهماند كه گذشته از پذيرفتن ولايت، ثابت قدم بودن در اين راه نيز شرط است.


مُحْصِى الاَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ:
يعنى بايد از خدا بخواهيم ما را در راه ولايت ثابت قدم بدارد تا با اين قدم صدق به جايگاه صدق در روز قیامت برسيم، آنجا كه مى‏ فرمايد:


«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ».<ref> قمر /  ۵۴ . </ref><br />پیامبر صلی الله علیه و آله در اين باره مى‏ فرمايد: هر كس ما را دوست بدارد و محبت ما را دين خود قرار دهد، خداوند او را در بهشت با ما ساكن مى‏ كند، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ:


شمارنده نَفَس‏ها و پروردگار جنّ و بشر.
در جايگاه صدق نزد پروردگار مالک مقتدر.<ref>الفضائل (شاذان) : ص ۱۲۳. تفسير فرات: ص ۴۵۶. </ref>


== بهشت در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۳۷-۱۴۶. </ref>==
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش اول [[خطبه غدیر]] خداوند را با نام «رَبُّ الْجِنَّة» معرفى فرمود:


19.  بيعت در غدير و بهشت =   بهشت /  آيه »الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...«
مُحْصِى الاَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ:
 
 
20.  ثبات قدم در ولايت و بهشت =   بهشت /  آيه »وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ«
 
 
21.  ديدار مؤمنين در روز غدير و بهشت××× 1 اسرار غدير: ص 256  - 254 246. چهارده قرن با غدير: ص 234 233. ×××
 
  در احاديث اهل‏بيت عصمت و طهارت‏عليهم السلام مراسم و برنامه‏هاى عامى براى همه اعياد وارد شده كه در كتب ادعيه مذكور است. گذشته از آنها براى عيد و جشن غدير دستورات خاصى از ائمه‏عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها ديدار مؤمنين در روز غدير است:
 


امام رضاعليه السلام فرمود: هر كس در اين روز مؤمنان را زيارت كند و به ديدار آنان رود خداوند بر قبر او هفتاد نور وارد مى‏كند و قبر او را وسيع مى‏نمايد، و هر روز هفتاد هزار ملائكه در قبرش او را زيارت مى‏كنند و او را به بهشت بشارت مى‏دهند.××× 2 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 224. ×××
شمارنده نَفَس ‏ها و پروردگار جنّ و بشر.


== ديدار مؤمنين در روز غدير و بهشت<ref> اسرار غدير: ص ۲۴۶، ۲۵۴-۲۵۶. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۴،۲۳۳.</ref>==
در احاديث [[اهل بیت علیهم السلام|اهل‏ بیت عصمت و طهارت‏ علیهم السلام]] مراسم و برنامه‏ هاى عامى براى همه اعياد وارد شده كه در كتب ادعيه مذكور است.


22.  رضوان اللَّه براى اهل ولايت =   بهشت /  آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«
گذشته از آنها براى عيد و جشن غدير دستورات خاصى از ائمه ‏عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها ديدار مؤمنين در روز غدير است:


[[امام رضا علیه السلام]] فرمود: هر كس در اين روز مؤمنان را زيارت كند و به ديدار آنان رود [[خداوند]] بر قبر او هفتاد نور وارد مى‏ كند و قبر او را وسيع مى‏ نمايد، و هر روز هفتاد هزار [[ملائکه]] در قبرش او را زيارت مى‏ كنند و او را به بهشت بشارت مى‏ دهند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۴. </ref>
== شيعيان و بهشت در خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۱۴،۵۰. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۰۱-۲۱۲ ،۲۳۳-۲۴۲.</ref>==
يكى از مقامات شيعيان و محبّين [[معصومین علیهم السلام|ائمه ‏علیهم السلام]] كه در [[خطبه غدیر]] به آن اشاره شده اين است كه بهشت جزاى نهايى ايشان است.


23.  سلام با لقب »اميرالمؤمنين« و بهشت =   بهشت /  آيه »الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...«
با سلامتى و امن وارد آن مى ‏شوند و بدون حساب در آن روزى داده مى‏ شوند. ملائكه به پيشواز و مشايعت ايشان مى ‏آيند و به آنان سلام مى ‏كنند، و بشارت ابديت در بهشت را به ايشان مى ‏دهند.


24.  شيعيان و بهشت در خطبه غدير××× 1 اسرار غدير: ص 214  50. سخنرانى استثنائى غدير: ص 242  - 233 212 - 201. ×××
حضرت در بخش هفتم [[خطبه غدیر]]، حضرت تكيه سخن را بر اثراتِ ولايت و محبت [[اهل‏ بیت‏ علیهم السلام]] قرار دادند و فرمودند:


  يكى از مقامات شيعيان و محبّين ائمه‏عليهم السلام كه در خطبه غدير به آن اشاره شده اين است كه بهشت جزاى نهايى ايشان است. با سلامتى و امن وارد آن مى‏شوند و بدون حساب در آن روزى داده مى‏شوند. ملائكه به پيشواز و مشايعت ايشان مى‏آيند و به آنان سلام مى‏كنند، و بشارت ابديت در بهشت را به ايشان مى‏دهند.
«اصحاب صراط مستقيم در سوره حمد شيعيان اهل‏ بيت ‏عليهم السلام هستند».


سپس آياتى از [[قرآن]] درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شيعيان و پيروان آل‏ محمد عليهم السلام تفسير فرمودند.


حضرت در بخش هفتم خطبه غدير، حضرت تكيه سخن را بر اثراتِ ولايت و محبت اهل‏بيت‏عليهم السلام قرار دادند و فرمودند: »اصحاب صراط مستقيم در سوره حمد شيعيان اهل‏بيت‏عليهم السلام هستند« .
آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كردند و آنها را به دشمنان آل ‏محمدعليهم السلام معنى كردند.


پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش هفتم خطبه غدير، مستقيماً آيه ۲۲ سوره مجادله را در وصف آنان قرائت كرد كه مى‏ فرمايد:


سپس آياتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شيعيان و پيروان آل‏محمدعليهم السلام تفسير فرمودند. آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كردند و آنها را به دشمنان آل‏محمدعليهم السلام معنى كردند.
«لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ...» و مفهوم آن چنين بود كه دوستى خدا با دوستى دشمنان خدا جمع نمى ‏شود.


حضرت با اين آيه شرط [[برائت]] از دشمنان را براى قبول ولايت قرار داد، و متقابلاً پاداش و نشان بزرگترى را به اولياى اهل‏ بيت‏ عليهم السلام عطا فرمود:


پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش هفتم خطبه غدير، مستقيماً آيه 22 سوره مجادله را در وصف آنان قرائت كرد كه مى‏فرمايد: »لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ...« و مفهوم آن چنين بود كه دوستى خدا با دوستى دشمنان خدا جمع نمى‏شود.
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَومِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آبائَهُمْ اَوْ اَبْنائَهُمْ اَوْ اِخْوانَهُمْ اَوْ عَشيرَتَهُمْ، اوُلئِكَ كَتَبَ فى قُلُوبِهِمُ الايمانَ وَ اَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَنْهارُ خالِدينَ فيها رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ اوُلئِكَ حِزْبُ اللَّهِ اَلا اِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»:


بدانيد كه دوستان اهل‏ بيت كسانى ‏اند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...»:


حضرت با اين آيه شرط برائت از دشمنان را براى قبول ولايت قرار داد، و متقابلاً پاداش و نشان بزرگترى را به اولياى اهل‏بيت‏عليهم السلام عطا فرمود:
«نمى‏ يابى قومى را كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند، و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضدّيت دارند روى دوستى داشته باشند، اگر چه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا فاميلشان باشند.


آنان ‏اند كه ايمان در قلوبشان نوشته شده و خداوند آنان را با روحى از خود تأييد فرموده و ايشان را به بهشتى وارد مى‏ كند كه از پايين آن نهرها جارى است و در آن دائمى خواهند بود.


اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: »لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَومِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آبائَهُمْ اَوْ اَبْنائَهُمْ اَوْ اِخْوانَهُمْ اَوْ عَشيرَتَهُمْ، اوُلئِكَ كَتَبَ فى قُلُوبِهِمُ الايمانَ وَ اَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَنْهارُ خالِدينَ فيها رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ اوُلئِكَ حِزْبُ اللَّهِ اَلا اِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ« :
خدا از آنان راضى است و آنان از خدا راضى هستند. آنان حزب [[خداوند]] هستند. بدانيد كه حزب خدا رستگارند».


بدانيد كه دوستان اهل‏بيت كسانى‏اند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: »لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...« : »نمى‏يابى قومى را كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند، و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضدّيت دارند روى دوستى داشته باشند، اگر چه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا فاميلشان باشند. آنان‏اند كه ايمان در قلوبشان نوشته شده و خداوند آنان را با روحى از خود تأييد فرموده و ايشان را به بهشتى وارد مى‏كند كه از پايين آن نهرها جارى است و در آن دائمى خواهند بود. خدا از آنان راضى است و آنان از خدا راضى هستند. آنان حزب خداوند هستند. بدانيد كه حزب خدا رستگارند« .
همچنين پيامبر صلى الله عليه وآله در فرازى ديگر از بخش هفتم [[خطبه غدیر]] وعده بهشت براى دوستان اهل ‏بيت‏ عليهم السلام را بيان نمود.


حضرت با ادغام آيه ۴۶ سوره حجر: «اُدْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ»، و آيه ۷۳ سوره زمر:


همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى ديگر از بخش هفتم خطبه غدير وعده بهشت براى دوستان اهل‏بيت‏عليهم السلام را بيان نمود. حضرت با ادغام آيه 46 سوره حجر: »اُدْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ« ، و آيه 73 سوره زمر: »حَتّى اِذا جاؤُوها وَ فُتِحَتْ اَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ« فرمود: »بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى‏آيند و مى‏گويند: »سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد« :
«حَتّى اِذا جاؤُوها وَ فُتِحَتْ اَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ» فرمود:


«بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و [[ملائکه]] با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد»:


اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ . تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولُونَ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ:
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ . تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولُونَ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ:


بدانيد كه دوستان ايشان كسانى‏ اند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند، و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى‏ آيند و مى ‏گويند:


بدانيد كه دوستان ايشان كسانى‏اند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏شوند، و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى‏آيند و مى‏گويند: »سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل بهشت شويد« .
«سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل بهشت شويد».


حضرت در فرازى ديگر ورود بى‏ حساب به بهشت را مژده داد و آيه ۴۰ سوره غافر: «فَاُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ» مورد استناد قرار گرفت و حضرت فرمود:


حضرت در فرازى ديگر ورود بى‏حساب به بهشت را مژده داد و آيه 40 سوره غافر: »فَاُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ« مورد استناد قرار گرفت و حضرت فرمود: »بدانيد كه اولياى اهل‏بيت كسانى‏اند كه بهشت براى آنان است و بدون حساب در آن روزى داده مى‏شوند« .
«بدانيد كه اولياى اهل‏ بيت كسانى‏ اند كه بهشت براى آنان است و بدون حساب در آن روزى داده مى‏ شوند».


اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ.
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ.


بدانيد كه دوستان ايشان كسانى هستند كه بهشت براى آنان است و در آن بدون حساب روزى داده مى‏ شوند.


بدانيد كه دوستان ايشان كسانى هستند كه بهشت براى آنان است و در آن بدون حساب روزى داده مى‏شوند.
همچنين پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از يازدهمين و آخرين بخش از [[خطبه غدیر]]، پذيرفتن [[ولایت]] و [[بیعت با امامان علیهم السلام در غدیر|بیعت]] در غدير را مساوى بهشت بيان كرد.
 
 
همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از يازدهمين و آخرين بخش از خطبه غدير، پذيرفتن ولايت و بيعت در غدير را مساوى بهشت بيان كرد.
 
 
حضرت بار ديگر با اشاره به آيه 71 سوره احزاب: »وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً« بر اطاعت و ولايت پذيرى و تسليم در برابر خدا و رسول و على و امامان بعد از او تأكيد كرد. سپس با اشاره به آيه 20 و 21 سوره توبه:
 
 
»الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فى سَبيلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ اُولئِكَ هُمُ الْفائِزونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيمٌ« ، به سبقت گيرندگان در امر مهم ولايت نشان بهشت عنايت كرد.


حضرت بار ديگر با اشاره به آيه ۷۱ سوره احزاب:


در مقابل به مردم گوشزد كرد كه رضاى الهى را در نظر بگيرند، چرا كه اگر همه اهل زمين كافر شوند ضررى به خداوند نمى‏رسد، و در اين باره به دو آيه اشاره كرد:
«وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً» بر اطاعت و ولايت پذيرى و تسليم در برابر خدا و رسول و على و امامان بعد از او تأكيد كرد. سپس با اشاره به آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه:


«الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فى سَبيلِ اللهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللهِ وَ اُولئِكَ هُمُ الْفائِزونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيمٌ»، به سبقت گيرندگان در امر مهم ولايت نشان بهشت عنايت كرد.


آيه 8 سوره ابراهيم: »اِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ حَميدٌ« ، و آيه 144 سوره آل عمران: »وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً« .
در مقابل به مردم گوشزد كرد كه رضاى الهى را در نظر بگيرند، چرا كه اگر همه اهل زمين كافر شوند ضررى به خداوند نمى‏ رسد، و در اين باره به دو آيه اشاره كرد:


آيه ۸ سوره ابراهيم: «اِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ حَميدٌ» ، و آيه ۱۴۴ سوره آل عمران: «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً» .


مَعاشِرَ النّاسِ، مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الاَئِمَّةَ الَّذينَ ذَكَرْتُهُمْ‏عليهم السلام فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً.
مَعاشِرَ النّاسِ، مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الاَئِمَّةَ الَّذينَ ذَكَرْتُهُمْ‏عليهم السلام فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً.


مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ اِلى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ اوُلئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ.
مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ اِلى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ اوُلئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ.


مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً:
مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً:


اى مردم، هر كس خدا و رسولش و على و امامانى را كه ذكر كردم‏عليهم السلام اطاعت كند به رستگارى بزرگ دست يافته است.
اى مردم، هر كس خدا و رسولش و على و امامانى را كه ذكر كردم ‏عليهم السلام اطاعت كند به رستگارى بزرگ دست يافته است.
 
 
اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او )اميرالمؤمنين‏عليه السلام( و قبول ولايت او و سلام كردن به عنوان »اميرالمؤمنين« با او، سبقت بگيرند آنان رستگارانند و در باغ‏هاى نعمت خواهند بود.
 
 
اى مردم، سخنى بگوييد كه به خاطر آن خداوند از شما راضى شود، و اگر شما و همه كسانى كه در زمين هستند كافر شوند به خدا ضررى نمى‏رسانند.
 
 
25.  عظمت شيعه در بهشت =   بهشت /  آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«
 


26.  غدير برات بهشت××× 1 غدير در قرآن: ج 3 ص 304. ×××
اى مردم، كسانى كه براى [[بیعت]] با او ([[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]]) و قبول ولايت او و سلام كردن به عنوان «اميرالمؤمنين» با او، سبقت بگيرند آنان رستگارانند و در باغ ‏هاى نعمت خواهند بود.


  عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدير و كلمات معصومين‏عليهم السلام، 22 عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى‏شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها »روز برات بهشت« است:
اى مردم، سخنى بگوييد كه به خاطر آن خداوند از شما راضى شود، و اگر شما و همه كسانى كه در زمين هستند كافر شوند به خدا ضررى نمى ‏رسانند.


عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و [[خطبه غدیر]] و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى ‏شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها «روز برات بهشت» است:


غدير پايان يك انتظار براى به دست آوردن براتِ بهشت بود. ولايت اهل‏بيت‏عليهم السلام كليد جنت بود كه جز خدا كسى نمى‏توانست آن را در دست مردم گذارد، و اين گونه است كه در بهشت خواهند گفت: »الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ« .××× 2 اعراف /  43. ×××
غدير پايان يک انتظار براى به دست آوردن براتِ بهشت بود. [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولایت اهل ‏بیت‏ علیهم السلام]] كليد جنت بود كه جز خدا كسى نمى ‏توانست آن را در دست مردم گذارد، و اين گونه است كه در بهشت خواهند گفت: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ».<ref> اعراف /  ۴۳. </ref>


== قصر غدير در بهشت<ref> اسرار غدير: ص ۲۴۱-۲۴۳. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۲،۲۳۱. </ref>==
در آسمان‏ ها روز غدير را مى‏ شناسند و اكنون آغاز پانزدهمين قرنى است كه حتى در يک سال آن جشن غدير ترک نشده است. از جمله نثار [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا علیها السلام]] در جشن غدير در آسمان‏ هاست:


  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن /  معرفى قرآنىِ غدير.
[[امام رضا علیه السلام]] از پدرشان [[امام کاظم علیه السلام|امام موسى بن جعفر علیه السلام]] از جدشان [[امام صادق ‏علیه السلام]] نقل مى‏ فرمايند كه فرمودند:


27.  قصر غدير در بهشت××× 1 اسرار غدير: ص 243  - 241. چهارده قرن با غدير: ص 232 231. ×××
روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلا است.


  در آسمان‏ها روز غدير را مى‏شناسند و اكنون آغاز پانزدهمين قرنى است كه حتى در يك سال آن جشن غدير ترك نشده است. از جمله نثار حضرت زهراعليها السلام در جشن غدير در آسمان‏هاست:
در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاک آن از مشک و عنبر است. در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل.


در كناره اين نهرها درختانى از انواع ميوه ‏ها قرار دارد، و بر آن درختان طيورى هستند كه بدن ‏هاى آنها از لؤلؤ و بال‏ هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى‏ خوانند.


امام رضاعليه السلام از پدرش امام موسى بن جعفرعليه السلام از جدش امام صادق‏عليه السلام نقل مى‏فرمايد كه فرمود:
روز غدير كه فرا مى ‏رسد اهل آسمان‏ ها وارد اين قصر مى‏ شوند و تسبيح و تقديس و [[تهلیل]] مى‏ گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى‏ آيند و خود را به آب مى‏ زنند، و سپس در آن مشک و عنبر مى‏ غلطند.


آنگاه كه [[ملائکه]] جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى ‏آيند و آن عطرها را بر آنان مى ‏پاشند. ملائكه در روز غدير «[[نثار فاطمه سلام الله علیها|نثار فاطمه‏ علیها السلام]]»<ref> نثار فاطمه ‏عليها السلام همان ميوه‏ هاى درخت طوبى است كه در شب زفاف حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمان‏ها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۰۹. </ref> را به يكديگر [[هدیه]] ميدهند.


روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلا است. در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاك آن از مشك و عنبر است. در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره‏هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه‏ها قرار دارد، و بر آن درختان طيورى هستند كه بدن‏هاى آنها از لؤلؤ و بال‏هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى‏خوانند.
وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مى ‏رسد ندا مى‏ آيد: «به مراتب و درجات خود برگرديد كه به احترام محمد صلى الله عليه و آله و على‏ عليه السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۱. </ref>


== ورود غدير و قربان و فطر و جمعه به بهشت<ref>اسرار غدير: ص ۲۳۳-۲۳۵.</ref>==
احاديثى در فضيلت [[غدیر|عید غدیر]] و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومين‏ عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط [[امام صادق‏ علیه السلام]] است.


روز غدير كه فرا مى‏رسد اهل آسمان‏ها وارد اين قصر مى‏شوند و تسبيح و تقديس و تهليل مى‏گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى‏آيند و خود را به آب مى‏زنند، و سپس در آن مشك و عنبر مى‏غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى‏آيند و آن عطرها را بر آنان مى‏پاشند. ملائكه در روز غدير »نثار فاطمه‏عليها السلام«××× 2 نثار فاطمه‏عليها السلام همان ميوه‏هاى درخت طوبى است كه در شب زفاف حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمان‏ها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. بحار الانوار: ج 43 ص 109. ××× را به يكديگر هديه مى‏دهند. وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مى‏رسد ندا مى‏آيد: »به مراتب و درجات خود برگرديد كه به احترام محمدصلى الله عليه وآله و على‏عليه السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود« .××× 3 بحار الانوار: ج 37 ص 163. عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 221. ×××
از جمله حضرت فرمود:


28.  ورود غدير و قربان و فطر و جمعه به بهشت××× 1 اسرار غدير: ص 235  - 233. ×××
روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى‏ برند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است.


  احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومين‏عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق‏عليه السلام است. از جمله حضرت فرمود:
خداوند تعالى بر غدير [[ملائکه]] مقربين را موكل مى‏ كند كه رئيسشان [[جبرئیل]] است، و انبياء مرسلين را كه رئيسشان حضرت محمد صلى الله عليه و آله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] است، و اولياء خود را كه رئيسشان [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] و [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]] هستند. اينان «غدير» را همراهى مى‏ كنند تا آن را وارد بهشت نمايند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲. </ref>


== منبع ==
دانشنامه غدیر،جلد ۵،صفحه ۱۳۰


روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى‏برند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. »روز غدير خم« در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است. خداوند تعالى بر غدير ملائكه مقربين را موكل مى‏كند كه رئيسشان جبرئيل است، و انبياء مرسلين را كه رئيسشان حضرت محمدصلى الله عليه وآله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان اميرالمؤمنين‏عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان »غدير« را همراهى مى‏كنند تا آن را وارد بهشت نمايند.××× 2 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 212. ×××
== پانویس ==
<references />
[[رده:خطابه غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۵۶

آيه «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ الله...»[۱]

در خطابه غدیر آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولایت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام ديده مى‏ شود.

مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى ‏شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ایمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.

آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول ‏صلی الله علیه و آله قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است.

آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على ‏عليه السلام با سلام بهشتى.

اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات ، آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه است:

«الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ. يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» :

«كسانى كه ایمان آورده و هجرت كنند و با اموال و جان ‏هايشان در راه خدا جهاد كنند مقام آنان نزد خداوند عظيم ‏تر است و آنان رستگارانند. پروردگارشان با رحمت و رضوان خود به آنان بشارت مى‏ دهد و بهشتى كه برايشان در آن نعمت‏ هاى پا برجاست».

اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:

متن خطبه غدير

مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ الى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، اولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ:

اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او و قبول ولايتش و سلام بر او به عنوان «امیرالمؤمنین» سبقت بگيرند رستگارانند و در باغ‏ هاى نعمت خواهند بود.[۲]

موقعيت تاريخى

در آخرين جملات از خطابۀ يک ساعتۀ پيامبر صلى الله عليه وآله در غدير آن حضرت براى تشويق مردم به بیعت با على‏ عليه السلام و سوق مردم به سوى ولایت او، آيه قرآن را تكيه‏ گاه كلام خويش قرار داده و آن را در سخن خود تضمين فرموده است.

در اين تركيب، آخرِ آيه ۲۰ از سوره توبه (أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ) آورده شده، و سپس آخر آيه ۲۱ به صورت فشرده با حفظ مضمون آمده است، به طورى كه در قرآن «جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» است و حضرت مضمون آن را با عبارت «فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» فرموده است.

لازم به يادآورى است كه انتخاب اين دو آيه براى عنوان بحث به خاطر وجود دو جمله «أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ» و «جنات نعيم» به صورت پشت سر هم در آنهاست.

البته اين احتمال وجود دارد كه اقتباس از آيه ۹ سوره يونس باشد:

«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» و يا از آيه ۸ سوره لقمان اقتباس شده باشد كه مى ‏فرمايد:

«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ».

موقعيت قرآنى

موقعيت قرآنى اين آيه در اوايل سوره توبه، مقايسه‏ اى بين مؤمنان و بيان درجات آنهاست.

پس از آنكه سقايت و آب دادن به حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را با مجاهدين در راه خدا مساوى نمى‏ داند، در اين آيه هجرت كنندگان و جهاد كنندگان با مال و جان را بالاتر معرفى مى ‏نمايد و بشارت به بهشت مى‏ دهد.

تحليل اعتقادى

تفسير گونه ‏اى كه از تركيب قرآنى با موضوع ولايت در خطبه غدیر استفاده مى‏ شود، دو وعده قرآنى براى سه عمل عظيم نزد خداوند است.

آن سه عمل صالح بزرگ كه سبقت و سرعت به سوى آن مورد توجه خداست بیعت با على‏ عليه السلام و پذيرفتن ولايت او و گفتن «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَ الُمؤْمِنينَ» به اوست.

اين سه به معناى اقرار قلبى و لسانى و عملى به صاحب اختيارى او بر همه جوانب حيات ماست.

و اما دو وعده الهى براى سبقت به اين سه عمل عظيم، يكى رستگارى و فائز شدن و خوشبختى تمام عيار به امضاى پروردگار است، و ديگرى باغ ‏هاى پر از نعمت كه عاقبت خوشبختى است و جايزه پروردگار در بهشت است، و اين گونه فائزين در جنات نعيم مورد قدردانى خداوند قرار خواهند گرفت.

آيه «إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ»[۳]

در خطبه غدیر آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام ديده مى ‏شود.

مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است.

آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏ عليه السلام با سلام بهشتى.

اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۲ سوره ملک است:

«إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ» :

«كسانى كه از پروردگارشان مى ‏ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است».

اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:

متن خطبه غدير

ألا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ. مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ:

بدانيد كه اولياء و دوستان امامان معصوم كسانى هستند كه از پروردگارشان مى‏ ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند.

براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است. اى مردم، چقدر فاصله است بين شعله ‏هاى آتش و اجر بزرگ!![۴]

موقعيت تاريخى

فرازهاى اواسط خطابه پیامبر صلی الله علیه و آله همچنان در توصيف مواليان ائمه ‏عليهم السلام است و آن حضرت از قوت ايمان آنان مسئله ايمان به غيب را مطرح مى‏ كند كه خداوند در قرآن ارزش والايى براى آن قائل شده است.

اين مسئله را با تضمين آيه سوره ملک در كلام خود، به صورت كامل و فقط با برداشتن «انَّ» از اول آن مطرح نموده است.

موقعيت قرآنى

در سوره ملک بعد از آنكه خداوند عذاب كافران در جهنم را توصيف مى ‏كند، در آيه ۱۲ مؤمنان را در برابر آنان قرار مى‏ دهد و با بيان عمق ايمانشان مغفرت و اجر كبير را به آنان وعده مى‏ دهد.

تحليل اعتقادى

دو نكته بسيار حساس كه از ارتباط اين آيه با پذيرندگان ولايت معصومين‏ عليهم السلام در خطابه غدیر قابل ملاحظه است، مسئله ايمان به غيب و مسئله اجر كبير است كه دومى به عنوان پاداش چنين ايمان محكمى تعيين شده است.

آنچه در اينجا قابل ذكر است اشاره به اجر كبير در آيه است. شكى نيست كه به جاى «اجر بزرگ» ممكن بود نام «بهشت» به صراحت برده شود ولى گويا ثمره ايمان به غيب منحصر به بهشت نيست، و خداوند به كسانى كه چنين ايمانى و يقينى را در روز قيامت به ارمغان بياورند پاداشى ذخيره نموده كه خود از آن به عنوان «كبير» ياد كرده و فقط در آن روز عظمت اين لطف الهى معلوم خواهد شد.

در كنار اجر بزرگ، مغفرت و بخشش خداوند است كه براى ايمان آورندگان به غيب ضمانت شده است.

نكته قابل توجه اين است كه در آيات قبل از آيه ۱۲، خداوند از «سعير» و «جهنم» به عنوان جزاى كافران نام مى ‏برد؛ و پيامبر صلى الله عليه و آله نيز همين آيات سعير را در فرازهاى قبلى خطبه فرموده است.

با توجه به آنچه از «اجر كبير» براى مؤمنان به غيب و «سعير» براى كافران گفته شد معلوم مى‏ شود آنان كه ولايت امامان را قبول ندارند در واقع ايمان به غيب ندارند و طبعاً مستحق «سعير» هستند و اين به معناى كافر بودن آنان است.

لذا پيامبر صلى الله عليه و آله در عبارتى فشرده و پر معنى مى‏ فرمايد:

شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ: چقدر فاصله است بين سعير و اجر كبير!! كه همان فاصله كفر و ايمان است.

آيه «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»[۵]

در خطابه غدیر آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولایت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام ديده مى‏ شود.

مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.

آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است.

آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين امیرالمؤمنین على ‏عليه السلام با سلام بهشتى.

اين آيات تضمین شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۴۵ و ۴۶ سوره حجر و آيه ۷۳ سوره زمر است:

«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ»:

«متقين در بهشت ‏ها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد».

«وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»[۶]:

«كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏ شوند تا هنگامى كه به آن مى‏ رسند و درهاى آن باز مى‏ شود، خزانه دارانش به آنها مى‏ گويند: سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد ».

اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:

متن خطبه غدير

الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»:

بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائکه با سلام به ملاقات آنان مى‏ آيند و مى‏ گويند:

«سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد».[۷]

موقعيت تاريخى

در خطبه غدير پس از آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله از اصل مسئله امامت فراغت يافت به معرفى دوستان و دشمنان امامت پرداخت.

در اين فراز از اواسط خطبه مسئله ورودِ با جلالت آنان به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان فرمود.

در اين تركيبِ كلام آيه سوره حجر از صورت امر و ضمير «ها» در كلمه «ادخلوها» به صورت غايب و ذكر كلمه «جنت» آمده و «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» شده است.

قسمت آخر آيه سوره زمر نيز با تصرفى در كلمات، به جاى «قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها» جمله «تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بالتسليم» آمده و سپس بقيه آيه عيناً ذكر شده است.

موقعيت قرآنى

آيات سوره حجر ضمن اتمام حجت‏ هاى خدا بر ابلیس است كه وقتى بر آدم علیه السلام سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت تا آنجا كه خدا به او فرمود:

وعده ‏گاه گمراه شوندگان به دست تو جهنم است، و در مقابل وعده ‏گاه متقین بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.

آيه سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه ۶۸ آغاز مى‏ شود و از نفخه صور بيان مى‏ كند تا نوبت به جهنم و بهشت مى‏ رسد كه متقين به سمت بهشت برده مى‏ شوند و خزانه دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مى ‏كنند و بشارت ابديت به آنان مى‏ دهند، و دنباله مطلب تا آخر اين سوره ادامه مى‏ يابد.

تحليل اعتقادى

از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام مبارک پيامبر صلى الله عليه وآله پيرامون اين دو آيه در خطبه غدیر نهفته است: يكى ارتباط تقوى و ولايت، و ديگرى تشريفات خاص براى ورود با جلالت شيعيان به بهشت.

اما مورد دوم كه تشريفات ورود شيعيان به بهشت است و از تضمين دو آيه مزبور در اين قسمت از خطابه غدير قابل توجه است، عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه ولايت ائمه‏ عليهم السلام را پذيرفته ‏اند.

لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در آن غوغاى اكثريت تقوى را و ترس از خدا را فراموش نكردند و امر الهى درباره صاحب اختيارشان را به گوش جان خريدند و بر ديده منت نهادند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند.

در روز قيامت نوبت خداست كه سرفرازى اين اقليت مظلوم را بر همه معلوم نمايد و به رخ آن اكثريت ظالم بكشد.

در اين دو آيه، چهار عنايت الهى به شيعيان اهل‏بيت‏ عليهم السلام -  كه مظهر تقوايند -  چنين آمده است:

  1. با سلام وارد بهشت مى‏ شوند.
  2. در آن غوغاى محشر در امن و امانند.
  3. بهشت در انتظار قدوم آنان است، و به محض آمدن درهاى بهشت به رويشان باز مى‏ شود.
  4. ملائكه مؤكل بر بهشت براى آنان سه خبر خوش دارند: سلام بر شما! پاكيزه شديد! تا ابد در بهشت خواهيد بود!


البته احاديث بسيار مفصلى درباره كرامت خداوند درباره شيعيان در روز قيامت وارد شده، تا آنجا كه همه مردم جهان در آن روز آرزو مى ‏كنند كه ‏اى كاش از «فاطميين» و «علويين» بودند و به آن همه عنايت الهى دست مى ‏يافتند.[۸]

آيه «أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...»[۹]

با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۴۹ سوره اعراف و آيه ۷۲ سوره توبه و آيه ۲۳ و ۲۴ سوره رعد و آيه ۷۱ سوره زخرف است:

«أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ، ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ» :

«آيا اينان هستند كه قسم ياد كرديد خدا رحمتى به آنان نمى‏ رساند؟ داخل بهشت شويد كه ترسى بر شما نيست و محزون نمى ‏شويد» .

«وَعَدَ اللَّه الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»[۱۰]:

«خداوند به مردان و زنان مؤمن وعده كرده بهشت‏ هايى را كه در آن نهر هايى جارى است و در آن هميشگى خواهند بود و مسكن ‏هاى پاكيزه ‏اى كه در بهشت ‏هاى عدن است و رضايتى از سوى پروردگار كه بالاتر است. اين است رستگارى عظيم» .

«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ. سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»[۱۱]:

«بهشت ‏هاى عدن كه آنان و هركس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صلاحيت داشته باشند داخل آن مى‏ گردند و ملائکه از هر درى بر آنان وارد مى ‏شوند. سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد و خانه عاقبت خوبى است».

«يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ»[۱۲]:

«كاسه‏ هايى از طلا و ظرف‏ هايى بر آنان گردانده مى‏ شود كه در آنهاست آنچه دل‏ ها بخواهد و چشم ‏ها لذت ببرد و شما در آن هميشگى خواهيد بود».

اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است:

متن روايت

لَمَّا اعْتَرَضَ الْحارِثُ الْفِهْرىُّ وَ طَلِبَ الْعَذابَ مِنَ اللَّه انْ كانَ مُحَمَّدٌ صادِقاً وَ قُتِلَ بِعَذابٍ مِنَ السَّماءِ وَ نَزَلَتْ «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ...» قالَ النَّبِىّ ‏صلى الله عليه وآله لاصْحابِهِ: رَأَيْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ.

قالَ: وَ سَمِعْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ. قالَ: «طوبى لِمَنْ والاهُ وَ الْوَيْلُ لِمَنْ عاداهُ. كَأَنّى انْظُرُ الى عَلِىٍّ وَ شيعَتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُزَفُّونَ عَلى نُوقٍ مِنْ رياضِ الْجَنَّةِ شَبابٌ مُتَوَّجُونَ مُكَحَّلُونَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ قَدْ ايِّدُوا بِرِضْوانٍ مِنَ اللَّه اكْبَرُ، ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ حَتّى سَكَنُوا حَظيرَةَ الْقُدْسِ مِنْ جِوارِ رَبِّ الْعالَمينَ، لَهُمْ فيها ما تَشْتَهِى الانْفُسُ وَ تَلَذُّ الاعْيُنُ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ؛ وَ يَقُولُ لَهُمُ الْمَلائِكَةُ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» :

آنگاه كه حارث فهری اعتراض كرد و گفت: اگر محمد راست مى‏ گويد عذاب بر من نازل شود، و عذاب نازل شد و او را كشت و آيه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ» نازل شد، پيامبر صلى الله عليه وآله به اصحابش فرمود: ديديد؟ گفتند: آرى. فرمود: و شنيديد؟ گفتند: آرى.

فرمود: خوشا به حال كسى كه ولایت او را بپذيرد و واى بر كسى كه با او دشمنى كند. گويا على و شيعيانش را مى‏ بينم كه روز قيامت سوار بر شترها بين باغ ‏هاى بهشت با جلالت برده مى ‏شوند در حالى كه جوان سال و خوش سيما هستند و تاج بر سر با چشمان سرمه كشيده ‏اند.

نه ترسى بر آنان است و نه محزون مى‏ شوند؛ و با رضايت پروردگار كه مهم ‏تر و بزرگ‏ تر است تأييد مى‏ شوند و آن است رستگارى عظيم، تا آنكه در پناهگاه قدس از جوار پروردگار عالم ساكن شوند كه در آنجا آنچه دل بخواهد و ديده لذت ببرد برايشان آماده است و در آن دائمى خواهند بود. ملائکه به آنان مى‏ گويند: «سلام بر شما به خاطر صبرى كه نموديد، و خوب خانه نهايى براى خود به دست آورديد».[۱۳]

موقعيت تاريخى

آخرين ساعات از برنامه سه روزه غدير است. كم كم برنامه بیعت نيز به پايان رسيده است و مردم آماده مى‏ شوند تا خيمه‏ ها را جمع كنند و براى حركت به سوى مدینه نيمه باقيمانده راه را پيش گيرند.

در چنين موقعيتى دوازده نفر از منافقین به رياست حارث فهرى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند.

اينان با رگ‏ هاى ورم كرده از كينه، معترضانه پرسيدند: آيا ولايت على را از سوى خداوند آوردى يا از پيش خود گفتى؟!! پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: از طرف خداوند اين دستور را به شما ابلاغ نمودم.

اين متعصبين كه شالوده ذهن و افكارشان جاهلیت بود گفتند: خدايا، اگر محمد راست مى ‏گويد بلاى آسمانى بر ما نازل كن!! اين درخواستِ برخاسته از نفاق و كفر و استكبار در برابر ذات الهى فوراً پاسخ داده شد و بلاى آسمانى بر سر همه آنان نازل شد و هلاكشان كرد و دوازده جنازه بى‏ جان از غضب الهى، جلوى ديدگان يكصد و بيست هزار نفر روى زمين افتادند، و مردم داغى جهنم را از عمق جانشان احساس كردند.[۱۴]

در چنين شرايطى پيامبر صلى الله عليه وآله با استفاده از فرصت پيش آمده، فضيلتِ پذيرندگان ولايت علوى در بهشت را با اقتباس از چهار آيه قرآن در كلامى مختصر بيان فرمود و آيات را به گونه ‏اى با كلام خويش تركيب فرمود كه مظهرى از فصاحت محمدى را جلوه ‏گر ساخت.

آيه سوره اعراف (لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ)۱۲ بار در قرآن با تفاوتى مختصر آمده است و همه اين موارد در توصيف اهل بهشت است.

آيه سوره توبه (رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ) پس از آنكه نعمت‏ هاى بهشتى را مى‏ شمارد، نعمت بالاترى را به ميان مى‏ آورد كه رضايت پروردگار است.

آيه سوره رعد (سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ) تحيّت و تهنيت الهى به اهل بهشت هنگام ورود به آن است.

آيه سوره زخرف (فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ) بيانگر نعمت نامتناهى و متنوع و دلخواه بهشت است كه شامل تمام خواسته ‏هاى لذت بخش بشر است.

مى‏ بينيم كه اين چهار آيه جوانب مختلف نعمت‏ هاى بهشتى را بيان كرده و اينک پيامبر صلى الله عليه وآله همه اين جوانب را درباره پذيرندگان «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» كنار هم چيده به آنان هديه مى‏ كند.

تحليل اعتقادى

در تحليل اين موقعيت قرآنى در غدير بايد گفت:

منظره ايجاد شده پس از مرگ حارث فهری با بلاى آسمانى، يادآور بهشت و جهنم براى آن جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى و همه نسل‏ هاى تاریخ بود، چرا كه عذاب دنیا نمونه ‏اى از عذاب آخرت است

آنگاه كه در پاسخ به عصيان در برابر اوامر الهى باشد.

در آنجا مردم جهنمِ دشمنان على ‏عليه السلام را به چشم خود ديدند چنانكه حضرت فرمود:

شنيديد؟ ديديد؟! اكنون بهترين موقعيت براى گريزى به بهشت بود تا آن سوى قضيه را نيز در نظر خود مجسم كنند.

عظمتى كه پیامبر صلی الله علیه و آله از كيفيت حضور شيعيان على‏ عليه السلام ترسيم فرموده روح تازه در جان ‏هاى خسته آنان كه از جنايت‏ هاى سقیفه جراحت‏ ها بر تن دارند مى‏ دمد.

ابتدا مى‏ فرمايد: «خوشا به حالشان» ! سپس به «يُزَفُّونَ» اشاره مى‏ كند، يعنى با عظمت و جلال آنان را مى ‏برند. آنگاه «مُتَوَّجُونَ» را مطرح مى‏ فرمايد كه تاجِ كرامت و شرف بر سر دارند.

در دنباله اين توصيف اشارات قرآنى آغاز مى ‏شود: خوف و حزنى ندارند، بالاتر از نعمت‏ هاى بهشت، خداى بزرگ از آنان راضى است چرا كه «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»، و چه سعادتى از اين بالاتر كه فوز عظيم نصيبشان شده است.

آنگاه مقام بهشتى آنان را فراتر از ساير اهل بهشت در جوار پروردگار و در حظيرة القدس ذكر مى‏ نمايد، جايى كه خداوند والاترين بهشتيان را در آن جاى داده و اختيار مطلق لذات را به آنان سپرده و در واقع بهشت را به آنان ارزانى داشته است.

و اين همه آنگاه مضاعف مى‏ شود كه بدانند پايانى بر آن نيست و خالدون هست. از زيباترين فرازهاى قرآنى سلام خداوند است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در اينجا به اولياى على‏ عليه السلام بشارت داده است. «سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد». خوشامدگويى ملائکه از طرف خداوند بر نقطه صبر متمركز است.

صبرى بزرگ، در سايه صبر على‏ عليه السلام! تحملى به سياهى طنابى كه بر گردن صاحب ولايت انداختند! بردبارى با محتواىِ «اوَ تُضْرَبُ الزَّهْراءُ نَهْراً»؟[۱۵]

دندان روى جگر گذاشتن به سختىِ «صَبَرْتُ وَ فِى الْعَيْنِ قَذى وَ فِى الْحَلْقِ شَجى».[۱۶] عرقِ شرمسارى با حرارتِ «فَلَقَدْ عَزَّ عَلَى ابْنِ ابى‏ طالِبٍ انْ يَسْوَدَّ مَتْنَ فاطِمَةَ ضَرْباً فَلا يَثُورَ الى عَقيلَتِهِ وَ لا يَصِرَّ دُونَ حَليلَتِهِ».[۱۷]

صبرى تلخ ‏تر از زهر، كه صداى سيلى بر چهره ماه و غلاف شمشير بر پهلو و میخ در بر سينه و تازيانه بر بازو همراه آن باشد! كمر خم شده از تحملى كه با گذشت ۷۵ شبِ تاريک از يک روزِ پر قساوت، هنگامِ غسل خونِ تازه از پهلو، خونِ كبود شده بر بازو و كتف، صداى اشک على‏ عليه السلام را به گوش عالم برساند.

صبرى فراتر از صبر كه بر پاى منبر صاحب غدير به جاى ذكر فضيلت او، لعن بر او شنيدن و اين همه خون جگر را با پاره‏ هاى جگر به خواهر سپردن!

صبرى كه صبر از شنيدنش اشک ريز است، آنگاه كه غدير را با جوانمردان و شير خوارانش در کربلا پيش چشم كودكان و خواهرانش سر بريدند و بوسه خواهر را بر حلقوم بريده رساندند، و ديده دخترانش را بر سر بريده حسرتناک گذاشتند.

صبرى بزرگ‏ تر از صبر، كه مادر صبر آن را آفريد و از کربلا تا شام با خود برد و با موى سپيد به كربلا باز گردانيد.

صبرى كه امامان غدير را جام زهر نوشانيد و كاسه اشک گرفت. صبرى كه دوازدهمين نور صابرش با ناله‏ اى بلند مى‏ فرمايد:

«لاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لاَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً»، و به عظمت آن بانو قسم ياد مى ‏كند كه «لا تَرانِى اتَّخَذْتُ لا وَ عُلاها، بَعْدَ بَيْتِ الاحْزانِ بَيْتَ سُرُورٍ».

سلام بر صبرى كه چهارده قرن سيلاب اشک به همراه آورده، و درود بر شيعيان على‏ عليه السلام كه كاسه چشمشان پر از خونِ دل است.

سلام بر شما اى شيعيان صابرى كه در هر كجاى جهان به پاى صاحب غدير و براى خشنودى مبلِّغ اعظم غدير اهانت‏ ها مى‏ شنويد و مورد حمله قرار مى‏ گيريد و شما را به مسخره مى‏ گيرند، اما هرگز دست از ريسمان الهىِ محمد و على و فاطمه ‏عليهم السلام بر نمى ‏داريد.

ملائكه در انتظارتان درب بهشت را گلباران مى‏ كنند تا با قدوم شما تحيّتى بزرگ تقديمتان نمايند: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» !

آيه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...»[۱۸]

يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسیر آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.

در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ روایت ديگرى يافت نمى‏ شود.

در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:

«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا، فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ. جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ. وَ قالُوا الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا غفور شَكُورٌ. الَّذِى  أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ» :

«سپس كتاب را به كسانى از بندگانمان كه برگزيديم به ارث رسانديم. عده ‏اى از آنان ظالم به نفس خويش بودند و عده‏ اى ميانه رو، و عده‏ اى پيشتاز به سوى خيرات با اجازه خدا، كه اين فضيلت بزرگ است.

بهشت عدن كه وارد آن مى ‏شوند، كه در آن با دستبند هايى از طلا و نيز با مرواريد مزين مى‏ شوند، و لباسشان در آنجا حرير است.

آنان مى ‏گويند: خدا را شكر كه اندوه را از ما برد. پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است. خدايى كه با فضل خود ما را به خانه اقامت آورد كه در آن به ما رنج و خستگى نمى‏ رسد».

اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:

متن دعا

در نمازى كه از امام صادق ‏علیه السلام در اعمال روز غدير وارد شده، دعايى بعد از نماز خوانده مى‏ شود كه فرازى از آن چنين است:

... وَ اجْعَلْ مَحْيانا خَيْرَ الْمَحْيا وَ مَماتَنا خَيْرَ الْمَماتِ وَ مُنْقَلَبَنا خَيْرَ الْمُنْقَلَبِ عَلى مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، حَتّى تَتَوَفّانا وَ انْتَ عَنّا راضٍ قَدْ اوْجَبْتَ لَنَا الْخُلُودَ فى جَنَّتِكَ بِرَحْمَتِكَ وَ الْمَثْوى فى جِوارِكَ وَ الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ، لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ[۱۹]:

...خدايا، زندگى ما را بهترين زندگى و مرگ ما را بهترين مردن و محل بازگشت ما را بهترين مكان قرار ده با ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت، تا آنكه ما را از دنيا ببرى در حالى كه از ما راضى هستى، و با رحمت و فضل خويش دائمى بودن در بهشت و سكونت در جوارت و بازگشت به محل دائمى اقامت را بر ما واجب فرمايى؛ آنجايى كه در آن رنج و خستگى به ما نمى‏ رسد.

نتيجه اعتقادى

در آخر اين فراز از دعاى روز غدير، آخرين قسمت از آيات مذكور تضمين شده است. در اين تضمين با تغيير ضماير جمله «الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ» در آيه، به صورت «الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ» آمده است و بقيه آيه لفظ به لفظ مطابق است.

الف) بهشت و رضوان الله براى اهل ولايت

با توجه به اينكه کمال دین و تمام نعمت و رضايت رب، همگى براى رسيدن به بهشتى است كه نتيجه رضوان اللَّه است؛ خداوند در آيه ‏اى از قرآن حال بندگان پذيرنده چنين دينى را بيان مى ‏كند و مي‏گويد: «كتاب را براى بندگان برگزيده باقى گذاشتيم» .

آنگاه بهشت را براى آنان توصيف مى‏ كند و اشاره مى ‏فرمايد كه وقتى وارد آن شوند با لسانِ شكر نتيجه كار خود را مى‏ بينند.

اكنون انطباق آن آيه بر پذيرندگان ولايت در اين دعا به معناى آن است كه در واقع اهل ولايت با خيال راحت در بهشت ساكن خواهند شد و نتيجه اعتقاد خود را خواهند ديد و به راحتى و آرامش ابدى دست خواهند يافت.

ب) عظمت شيعه در بهشت

در اينجا حديث مفصلى كه امام صادق‏ علیه السلام از پدرانشان از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نقل كرده اند[۲۰] جلوه بسيار زيبايى از اين عظمت شيعه در بهشت را به تصوير مى‏ كشد، كه خلاصه‏ اى از آن را مى ‏آوريم:

هنگامى كه آيه «طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد، مقداد نزد آن حضرت آمد و پرسيد: يا رسول‏ الله، طوبى چيست؟

حضرت فرمودند: درختى در بهشت است كه اسب سوار تندرو صد سال زير سايه آن مى‏ تازد و هنوز به آخر آن نمى ‏رسد ... ، زير سايه آن مجالس شيعيان على‏ عليه السلام است كه در آنجا جمع مى ‏شوند. روزى از روزها كه در سايه آن گفتگو مى ‏كنند، ملائکه همراه اسبانى نزد آنان مى‏ آيند و آنان را دعوت مى‏ كنند تا براى سلام به پروردگار به جاى خاصى بيايند.

هر يک سوار بر آن مركب‏ ها مى‏ شوند و در يک صف طولانى حركت مى‏ كنند تا به محل موعود مى‏ رسند. در آنجا عرضه مى ‏دارند: رَبَّنا انْتَ السَّلامُ وَ مِنْكَ السَّلامُ وَ لَكَ يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ.

خداوند در پاسخ آنان مى‏ فرمايد: انَا السَّلامُ وَ مِنِّى السَّلامُ وَ لى يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. مرحبا به بندگانم كه سفارش مرا درباره اهل‏ بیت حفظ كردند و حق مرا مراعات نمودند، و با ايمان به غيب امر مرا عملى كردند، و در همه حال نسبت به دستورات من دلسوزانه عمل كردند.

آنان مى ‏گويند: قسم به عزت و جلالت ما آن گونه كه حق عظمت توست كارى انجام نداده ‏ايم و حق تو را ادا نكرده ‏ايم. به ما اجازه سجده بده.

خداوند عزوجل به آنان مى ‏فرمايد: اكنون ديگر زحمت عبادت را از شما برداشته ‏ام و بدن‏ هاى شما را براى آسايش به خودتان سپرده ‏ام، چرا كه زمان بلندى بدن هايتان را به عبادت من واداشتيد و خود را به سختى انداختيد.

اكنون به آسايش و رحمت من رسيده ‏ايد، پس هر چه مى ‏خواهيد درخواست كنيد و از من بخواهيد تا آرزوهايتان را برآورم. امروز هم نمى‏ خواهم جزاى اعمال شما را بدهم، بلكه با رحمت و كرامت و بخشش و شأن عظيم خود و به خاطر محبت شما به اهل ‏بيت محمد جزايتان مى ‏دهم.

پیامبر صلی الله علیه و آله در اينجا فرمود: اى مقداد، محبين على غرق در عطايا و مواهبى الهى مى ‏شوند، تا آنجا كه شيعيان ضعيف و مقصر نيز از خدا به اندازه همه دنيا درخواست مى‏ كنند و خدا به آنها عنايت مى‏ كند.

با اين همه خداوند به آنان مى‏ فرمايد: در خواسته‏ هايتان كوتاهى كرديد و به كمتر از آنچه سزاوارتان بود راضى شديد. اكنون به موهبت ‏هاى پروردگارتان بنگريد.

اينجاست كه قبّه ‏ها (گنبدها و طاق‏ ها) و قصرهايى در اعلا عليين ظاهر مى‏ شود كه از یاقوت سرخ و سبز و سفيد و زرد است و نور افشانى مى‏ كند كه در كنار هر يک دو باغ بهشتى است.

وقتى مى‏ خواهند وارد منازلشان شوند آنان را سوار بر مركب‏ هايى از نور مى ‏برند. همين كه وارد منازلشان شدند ملائکه را مى‏ يابند كه به آنان از طرف پروردگار تهنیت مى‏ گويند!

هنگامى كه در منازل خود جاى گرفتند به آنان گفته مى‏ شود: آيا آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟

مى‏ گويند: بلى پروردگارا، تو از ما راضى باش. خداوند در پاسخ آنان مى‏ فرمايد: با رضايت من از شما و با محبت اهل‏ بيت پيامبرم به خانه من وارد شديد و با ملائكه مصافحه نموديد.

گوارايتان باد! گوارايتان باد عطايى قطع نشدنى كه ناراحتى در آن نيست.

اينجاست كه آنان اين آيه قرآن را مى‏ خوانند و مى‏ گويند: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ. الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ».

آيه «وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ»[۲۱]

يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسیر آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.

در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدیر است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ روایت ديگرى يافت نمى‏ شود.

در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:

«وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ»: «بشارت ده آنان را كه ايمان آوردند كه براى آنان قدم پابرجايى نزد پروردگارشان است».

اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:

متن دعا

امام جعفر صادق‏ علیه السلام در فرازى از دعايى كه بعد از نماز عید غدیر وارد شده مى ‏فرمايد:

فَاسْأَلُكَ يا رَبِّ تَمامَ ما انْعَمْتَ عَلَيْنا... ، وَ اجْعَلْ لَنا قَدَمَ صِدْقٍ مَعَ الْمُتَّقينَ[۲۲]: پروردگارا، از تو كامل شدن آنچه بر ما عنايت فرمودى را مى‏ خواهم... ، و براى ما قدم پابرجايى با متقين قرار ده.

نتيجه اعتقادى

فراز آخر آيه در قالبى ديگر در اين دعا به چشم مى‏ خورد. با آوردن «يا رَبِّ» در اول دعا اشاره به «رَبِّهِمْ» در آخر آيه احساس مى‏ شود؛ و كلمه «قَدَمَ صِدْقٍ» دقيقاً همان مسئله‏ اى است كه در متن آيه مطرح شده است.

ثبات قدم در ولايت

اين دعا به ما مى‏ فهماند كه گذشته از پذيرفتن ولايت، ثابت قدم بودن در اين راه نيز شرط است.

يعنى بايد از خدا بخواهيم ما را در راه ولايت ثابت قدم بدارد تا با اين قدم صدق به جايگاه صدق در روز قیامت برسيم، آنجا كه مى‏ فرمايد:

«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ».[۲۳]
پیامبر صلی الله علیه و آله در اين باره مى‏ فرمايد: هر كس ما را دوست بدارد و محبت ما را دين خود قرار دهد، خداوند او را در بهشت با ما ساكن مى‏ كند، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ:

در جايگاه صدق نزد پروردگار مالک مقتدر.[۲۴]

بهشت در خطبه غدير[۲۵]

پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش اول خطبه غدیر خداوند را با نام «رَبُّ الْجِنَّة» معرفى فرمود:

مُحْصِى الاَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ:

شمارنده نَفَس ‏ها و پروردگار جنّ و بشر.

ديدار مؤمنين در روز غدير و بهشت[۲۶]

در احاديث اهل‏ بیت عصمت و طهارت‏ علیهم السلام مراسم و برنامه‏ هاى عامى براى همه اعياد وارد شده كه در كتب ادعيه مذكور است.

گذشته از آنها براى عيد و جشن غدير دستورات خاصى از ائمه ‏عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها ديدار مؤمنين در روز غدير است:

امام رضا علیه السلام فرمود: هر كس در اين روز مؤمنان را زيارت كند و به ديدار آنان رود خداوند بر قبر او هفتاد نور وارد مى‏ كند و قبر او را وسيع مى‏ نمايد، و هر روز هفتاد هزار ملائکه در قبرش او را زيارت مى‏ كنند و او را به بهشت بشارت مى‏ دهند.[۲۷]

شيعيان و بهشت در خطبه غدير[۲۸]

يكى از مقامات شيعيان و محبّين ائمه ‏علیهم السلام كه در خطبه غدیر به آن اشاره شده اين است كه بهشت جزاى نهايى ايشان است.

با سلامتى و امن وارد آن مى ‏شوند و بدون حساب در آن روزى داده مى‏ شوند. ملائكه به پيشواز و مشايعت ايشان مى ‏آيند و به آنان سلام مى ‏كنند، و بشارت ابديت در بهشت را به ايشان مى ‏دهند.

حضرت در بخش هفتم خطبه غدیر، حضرت تكيه سخن را بر اثراتِ ولايت و محبت اهل‏ بیت‏ علیهم السلام قرار دادند و فرمودند:

«اصحاب صراط مستقيم در سوره حمد شيعيان اهل‏ بيت ‏عليهم السلام هستند».

سپس آياتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شيعيان و پيروان آل‏ محمد عليهم السلام تفسير فرمودند.

آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كردند و آنها را به دشمنان آل ‏محمدعليهم السلام معنى كردند.

پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش هفتم خطبه غدير، مستقيماً آيه ۲۲ سوره مجادله را در وصف آنان قرائت كرد كه مى‏ فرمايد:

«لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ...» و مفهوم آن چنين بود كه دوستى خدا با دوستى دشمنان خدا جمع نمى ‏شود.

حضرت با اين آيه شرط برائت از دشمنان را براى قبول ولايت قرار داد، و متقابلاً پاداش و نشان بزرگترى را به اولياى اهل‏ بيت‏ عليهم السلام عطا فرمود:

اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَومِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آبائَهُمْ اَوْ اَبْنائَهُمْ اَوْ اِخْوانَهُمْ اَوْ عَشيرَتَهُمْ، اوُلئِكَ كَتَبَ فى قُلُوبِهِمُ الايمانَ وَ اَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَنْهارُ خالِدينَ فيها رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ اوُلئِكَ حِزْبُ اللَّهِ اَلا اِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»:

بدانيد كه دوستان اهل‏ بيت كسانى ‏اند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...»:

«نمى‏ يابى قومى را كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند، و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضدّيت دارند روى دوستى داشته باشند، اگر چه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا فاميلشان باشند.

آنان ‏اند كه ايمان در قلوبشان نوشته شده و خداوند آنان را با روحى از خود تأييد فرموده و ايشان را به بهشتى وارد مى‏ كند كه از پايين آن نهرها جارى است و در آن دائمى خواهند بود.

خدا از آنان راضى است و آنان از خدا راضى هستند. آنان حزب خداوند هستند. بدانيد كه حزب خدا رستگارند».

همچنين پيامبر صلى الله عليه وآله در فرازى ديگر از بخش هفتم خطبه غدیر وعده بهشت براى دوستان اهل ‏بيت‏ عليهم السلام را بيان نمود.

حضرت با ادغام آيه ۴۶ سوره حجر: «اُدْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ»، و آيه ۷۳ سوره زمر:

«حَتّى اِذا جاؤُوها وَ فُتِحَتْ اَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ» فرمود:

«بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائکه با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد»:

اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ . تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولُونَ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ:

بدانيد كه دوستان ايشان كسانى‏ اند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند، و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى‏ آيند و مى ‏گويند:

«سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل بهشت شويد».

حضرت در فرازى ديگر ورود بى‏ حساب به بهشت را مژده داد و آيه ۴۰ سوره غافر: «فَاُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ» مورد استناد قرار گرفت و حضرت فرمود:

«بدانيد كه اولياى اهل‏ بيت كسانى‏ اند كه بهشت براى آنان است و بدون حساب در آن روزى داده مى‏ شوند».

اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ.

بدانيد كه دوستان ايشان كسانى هستند كه بهشت براى آنان است و در آن بدون حساب روزى داده مى‏ شوند.

همچنين پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از يازدهمين و آخرين بخش از خطبه غدیر، پذيرفتن ولایت و بیعت در غدير را مساوى بهشت بيان كرد.

حضرت بار ديگر با اشاره به آيه ۷۱ سوره احزاب:

«وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً» بر اطاعت و ولايت پذيرى و تسليم در برابر خدا و رسول و على و امامان بعد از او تأكيد كرد. سپس با اشاره به آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه:

«الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فى سَبيلِ اللهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللهِ وَ اُولئِكَ هُمُ الْفائِزونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيمٌ»، به سبقت گيرندگان در امر مهم ولايت نشان بهشت عنايت كرد.

در مقابل به مردم گوشزد كرد كه رضاى الهى را در نظر بگيرند، چرا كه اگر همه اهل زمين كافر شوند ضررى به خداوند نمى‏ رسد، و در اين باره به دو آيه اشاره كرد:

آيه ۸ سوره ابراهيم: «اِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ حَميدٌ» ، و آيه ۱۴۴ سوره آل عمران: «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً» .

مَعاشِرَ النّاسِ، مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الاَئِمَّةَ الَّذينَ ذَكَرْتُهُمْ‏عليهم السلام فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً.

مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ اِلى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ اوُلئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ.

مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً:

اى مردم، هر كس خدا و رسولش و على و امامانى را كه ذكر كردم ‏عليهم السلام اطاعت كند به رستگارى بزرگ دست يافته است.

اى مردم، كسانى كه براى بیعت با او (امیرالمؤمنین ‏علیه السلام) و قبول ولايت او و سلام كردن به عنوان «اميرالمؤمنين» با او، سبقت بگيرند آنان رستگارانند و در باغ ‏هاى نعمت خواهند بود.

اى مردم، سخنى بگوييد كه به خاطر آن خداوند از شما راضى شود، و اگر شما و همه كسانى كه در زمين هستند كافر شوند به خدا ضررى نمى ‏رسانند.

عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدیر و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى ‏شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها «روز برات بهشت» است:

غدير پايان يک انتظار براى به دست آوردن براتِ بهشت بود. ولایت اهل ‏بیت‏ علیهم السلام كليد جنت بود كه جز خدا كسى نمى ‏توانست آن را در دست مردم گذارد، و اين گونه است كه در بهشت خواهند گفت: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ».[۲۹]

قصر غدير در بهشت[۳۰]

در آسمان‏ ها روز غدير را مى‏ شناسند و اكنون آغاز پانزدهمين قرنى است كه حتى در يک سال آن جشن غدير ترک نشده است. از جمله نثار حضرت زهرا علیها السلام در جشن غدير در آسمان‏ هاست:

امام رضا علیه السلام از پدرشان امام موسى بن جعفر علیه السلام از جدشان امام صادق ‏علیه السلام نقل مى‏ فرمايند كه فرمودند:

روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلا است.

در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاک آن از مشک و عنبر است. در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل.

در كناره اين نهرها درختانى از انواع ميوه ‏ها قرار دارد، و بر آن درختان طيورى هستند كه بدن ‏هاى آنها از لؤلؤ و بال‏ هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى‏ خوانند.

روز غدير كه فرا مى ‏رسد اهل آسمان‏ ها وارد اين قصر مى‏ شوند و تسبيح و تقديس و تهلیل مى‏ گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى‏ آيند و خود را به آب مى‏ زنند، و سپس در آن مشک و عنبر مى‏ غلطند.

آنگاه كه ملائکه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى ‏آيند و آن عطرها را بر آنان مى ‏پاشند. ملائكه در روز غدير «نثار فاطمه‏ علیها السلام»[۳۱] را به يكديگر هدیه ميدهند.

وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مى ‏رسد ندا مى‏ آيد: «به مراتب و درجات خود برگرديد كه به احترام محمد صلى الله عليه و آله و على‏ عليه السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود».[۳۲]

ورود غدير و قربان و فطر و جمعه به بهشت[۳۳]

احاديثى در فضيلت عید غدیر و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومين‏ عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق‏ علیه السلام است.

از جمله حضرت فرمود:

روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى‏ برند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است.

خداوند تعالى بر غدير ملائکه مقربين را موكل مى‏ كند كه رئيسشان جبرئیل است، و انبياء مرسلين را كه رئيسشان حضرت محمد صلى الله عليه و آله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان امیرالمؤمنین ‏علیه السلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان «غدير» را همراهى مى‏ كنند تا آن را وارد بهشت نمايند.[۳۴]

منبع

دانشنامه غدیر،جلد ۵،صفحه ۱۳۰

پانویس

  1. توبه /  ۲۱،۲۰. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۵۳،۳۵۲.
  2. اسرار غدير: ص ۱۶۰ بخش ۱۱.
  3. ملك /  ۱۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۴۸-۳۵۱ .
  4. اسرار غدير: ص ۱۵۳ بخش ۷.
  5. حجر /  ۴۶،۴۵. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۶۰،۳۵۹،۲۵۵،۳۵۴.
  6. زمر /  ۷۳.
  7. اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷.
  8. در اين باره به جلد ۸ بحار الانوار مراجعه شود.
  9. اعراف /  ۴۹. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۶۳-۱۶۸ .
  10. توبه /  ۷۲.
  11. رعد /  ۲۴،۲۳.
  12. زخرف / ۷۱.
  13. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷.
  14. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷،۱۶۲،۱۳۶. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۴،۱۲۹،۵۷،۵۶. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۳. همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۸۹.
  15. نوائب الدهور: ج ۳ ص ۱۵۸.
  16. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۴۸.
  17. نوائب الدهور: ج۳ ص ۱۵۸.
  18. فاطر / ۳۲-۳۵ . غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۶۴-۳۶۹ .
  19. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۹. الاقبال: ص ۴۷۵.
  20. بحار الانوار: ج ۶۵ ص ۷۱ ح ۱۳۱.
  21. يونس /  ۲. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۷۵،۳۷۴.
  22. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۸. الاقبال: ص ۴۷۵.
  23. قمر /  ۵۴ .
  24. الفضائل (شاذان) : ص ۱۲۳. تفسير فرات: ص ۴۵۶.
  25. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۳۷-۱۴۶.
  26. اسرار غدير: ص ۲۴۶، ۲۵۴-۲۵۶. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۴،۲۳۳.
  27. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۴.
  28. اسرار غدير: ص ۲۱۴،۵۰. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۰۱-۲۱۲ ،۲۳۳-۲۴۲.
  29. اعراف /  ۴۳.
  30. اسرار غدير: ص ۲۴۱-۲۴۳. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۲،۲۳۱.
  31. نثار فاطمه ‏عليها السلام همان ميوه‏ هاى درخت طوبى است كه در شب زفاف حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمان‏ها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۰۹.
  32. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۱.
  33. اسرار غدير: ص ۲۳۳-۲۳۵.
  34. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲.